دنیا صحنه نزاع بین حق و باطل است. و پیامبران و اوصیای آنها، نهایت تلاششان را کرده اند تا عده بیشتری را از این صحنه کارزار نجات دهند و از باطل برهانند. تا آنجا که دلسوزی های فراوان پیامبر (ص) سبب می شود، خداوند بفرماید: فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلی آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدیثِ أَسَفاً (6 کهف) شاید، اگر به این سخن ایمان نیاورند، تو جان خود را از اندوه، در پیگیریِ [کار] شان تباه کنی. و این خواست خدای متعال بوده است که انواع و اقسام بیان ها، را به سبب تعداد بسیاری از مقربین خود برای مردم ارسال نموده است، تا آنها را متوجه خطر گوش فرا دادن به وسوسه های شیطان بنماید و به بشر بفهماند که فرو رفتن در شهوات حیوانی، انسان را به تباهی می کشاند. و خدای متعال نسبت به انکار و ستیزه بشر در مقابل سعادت خود ، با تاسف می فرماید: یا حَسْرَةً عَلَی الْعِبادِ ما یَأْتیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ (30 یس) افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنان نیامد مگر اینکه او را استهزا می کردند! ائمه (علیهم السلام) نیز که جانشینان پیامبر (ص) بوده اند، همین مشرب را داشته اند. امام حسین (ع) هم علاوه بر اینکه اصل حرکت شان و تمام فداکاری هایشان، برای باقی ماندن راه حق، و سبب نجات انسان ها بود، در مقابل دشمنان خود نیز از خیر خواهی کم نگذاشت و در مقابل آنان چندین مرتبه سخن گفت از آن جمله فرمود: ایها الناس سخن مرا گوش کنید. در کشتن من عجله نکنید، تا آن حقی که شما از نظر موعظه بر من دارید ادا کنم و عذر خود را بر شما روشن نمایم. اما لشگر مقابل با ایجاد سر و صدا سعی می کنند حتی صدای امام را هم نشوند و امام می فرمایند: وای بر شما! چه مانعی دارد که ساکت شوید و سخن مرا گوش کنید؟ جز این نیست که من شما را براه هدایت دعوت میکنم، کسی که از من اطاعت کند هدایت میشود و کسی که نافرمانی نماید هلاک و کافر خواهد شد. ولی این شیوه در جایی به اتمام می رسد چون تمام این مراحل برای آن است که اگر کسی قصد شنیدن و فهمیدن را دارد، متوجه شود و خود را نجات دهد. و در جایی که حجت بر شخص تمام شده، و از روی هواهای نفسانی، تصمیم گرفته عقلش را کنار بگذارد، دیگر نمی توان برای او دلسوزی کرد. چنین کسانی از اراده ای که خدای متعال در اختیارشان قرار داده، برای رفتن در مسیر شقاوت استفاده کرده اند و خدای متعال نیز خلقت خود را خراب نکرده و بین مومن و کافر مساوات برقرار نمی کند. و به آنها اجازه ادامه مسیر شقاوت را می دهد. و نمی خواهد با زور به زندگی آنها نور بتاباند. به همین خاطر اجازه هیچ گونه دعای خیر برای این افراد را نمی دهد. و حضرت نوح و حضرت ابراهیم را از دعا برای فرزند و یا عمو نهی می کند. وَ ما کانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهیمَ لِأَبیهِ إِلاَّ عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ ُ إِنَّ إِبْراهیمَ لَأَوَّاهٌ حَلیمٌ (114 توبه) و استغفار ابراهیم برای پدرش [عمویش آزر]، فقط بخاطر وعدهای بود که به او داده بود (تا وی را بسوی ایمان جذب کند) امّا هنگامی که برای او روشن شد که وی دشمن خداست، از او بیزاری جست به یقین، ابراهیم مهربان و بردبار بود. پس مشخص است که امام حسین (ع) برای شقی ترین انسان ها، هرگز دعای خیر نخواهد کرد. بلکه در چندین نوبت آنها را نفرین نموده است. از جمله آنکه می فرمایند: پروردگارا! باران آسمان را بروی این مردم ببند! قحطی نظیر قحطی زمان حضرت یوسف دچار ایشان بفرما! غلام ثقیف را- یعنی حجاج بن یوسف ثقفی ملعون- را بر این مردم بنحوی مسلط کن که جام مرگ را که از صبر (بفتح صاد و کسر باء گیاهی است فوق العاده تلخ) تلختر است به ایشان بچشاند و احدی از اینان را باقی نگذار (وقعة الطف، ص: 254)
دنیا صحنه نزاع بین حق و باطل است. و پیامبران و اوصیای آنها، نهایت تلاششان را کرده اند تا عده بیشتری را از این صحنه کارزار نجات دهند و از باطل برهانند. تا آنجا که دلسوزی های فراوان پیامبر (ص) سبب می شود، خداوند بفرماید:
فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلی آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدیثِ أَسَفاً (6 کهف) شاید، اگر به این سخن ایمان نیاورند، تو جان خود را از اندوه، در پیگیریِ [کار] شان تباه کنی.
و این خواست خدای متعال بوده است که انواع و اقسام بیان ها، را به سبب تعداد بسیاری از مقربین خود برای مردم ارسال نموده است، تا آنها را متوجه خطر گوش فرا دادن به وسوسه های شیطان بنماید و به بشر بفهماند که فرو رفتن در شهوات حیوانی، انسان را به تباهی می کشاند. و خدای متعال نسبت به انکار و ستیزه بشر در مقابل سعادت خود ، با تاسف می فرماید:
یا حَسْرَةً عَلَی الْعِبادِ ما یَأْتیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ (30 یس) افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنان نیامد مگر اینکه او را استهزا می کردند!
ائمه (علیهم السلام) نیز که جانشینان پیامبر (ص) بوده اند، همین مشرب را داشته اند. امام حسین (ع) هم علاوه بر اینکه اصل حرکت شان و تمام فداکاری هایشان، برای باقی ماندن راه حق، و سبب نجات انسان ها بود، در مقابل دشمنان خود نیز از خیر خواهی کم نگذاشت و در مقابل آنان چندین مرتبه سخن گفت از آن جمله فرمود: ایها الناس سخن مرا گوش کنید. در کشتن من عجله نکنید، تا آن حقی که شما از نظر موعظه بر من دارید ادا کنم و عذر خود را بر شما روشن نمایم.
اما لشگر مقابل با ایجاد سر و صدا سعی می کنند حتی صدای امام را هم نشوند و امام می فرمایند: وای بر شما! چه مانعی دارد که ساکت شوید و سخن مرا گوش کنید؟ جز این نیست که من شما را براه هدایت دعوت میکنم، کسی که از من اطاعت کند هدایت میشود و کسی که نافرمانی نماید هلاک و کافر خواهد شد.
ولی این شیوه در جایی به اتمام می رسد چون تمام این مراحل برای آن است که اگر کسی قصد شنیدن و فهمیدن را دارد، متوجه شود و خود را نجات دهد. و در جایی که حجت بر شخص تمام شده، و از روی هواهای نفسانی، تصمیم گرفته عقلش را کنار بگذارد، دیگر نمی توان برای او دلسوزی کرد. چنین کسانی از اراده ای که خدای متعال در اختیارشان قرار داده، برای رفتن در مسیر شقاوت استفاده کرده اند و خدای متعال نیز خلقت خود را خراب نکرده و بین مومن و کافر مساوات برقرار نمی کند. و به آنها اجازه ادامه مسیر شقاوت را می دهد. و نمی خواهد با زور به زندگی آنها نور بتاباند.
به همین خاطر اجازه هیچ گونه دعای خیر برای این افراد را نمی دهد. و حضرت نوح و حضرت ابراهیم را از دعا برای فرزند و یا عمو نهی می کند.
وَ ما کانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهیمَ لِأَبیهِ إِلاَّ عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ ُ إِنَّ إِبْراهیمَ لَأَوَّاهٌ حَلیمٌ (114 توبه) و استغفار ابراهیم برای پدرش [عمویش آزر]، فقط بخاطر وعدهای بود که به او داده بود (تا وی را بسوی ایمان جذب کند) امّا هنگامی که برای او روشن شد که وی دشمن خداست، از او بیزاری جست به یقین، ابراهیم مهربان و بردبار بود.
پس مشخص است که امام حسین (ع) برای شقی ترین انسان ها، هرگز دعای خیر نخواهد کرد. بلکه در چندین نوبت آنها را نفرین نموده است. از جمله آنکه می فرمایند: پروردگارا! باران آسمان را بروی این مردم ببند! قحطی نظیر قحطی زمان حضرت یوسف دچار ایشان بفرما! غلام ثقیف را- یعنی حجاج بن یوسف ثقفی ملعون- را بر این مردم بنحوی مسلط کن که جام مرگ را که از صبر (بفتح صاد و کسر باء گیاهی است فوق العاده تلخ) تلختر است به ایشان بچشاند و احدی از اینان را باقی نگذار (وقعة الطف، ص: 254)
- [سایر] فلسفه اشک برای امام حسین(ع) چیست ؟ پاداش اشک برای امام حسین چقدر است؟
- [سایر] آیا دلیلی بر افضلیت اشک برای امام حسین(ع) نسبت به اشک از خوف خدا داریم؟
- [سایر] چرا برای امام حسین(ع) گریه و اشک می ریزیم؟
- [سایر] از منظر امام شناسی آیا امام حسین(ع) بیشتر از اشک به لبیک ما احتیاج ندارند ؟
- [سایر] آیا میتوانید حدیثی از کتابهای اهل سنت به من بدهید، که طبق آن پیامبر اسلام(ص)، گاهی اوقات برای امام حسین(ع) اشک میریخت؟
- [سایر] چرا اسم امام حسین(ع) را حسین گذاشتند؟ چرا اسم امام علی(ع) را علی گذاشتند؟
- [سایر] آیا اگر کسی قطره ای اشک برای امام حسین علیه السلام بریزد، بهشت بر او واجب می شود؟
- [سایر] چرا فرزندان امام حسن مجتبی (ع) مانند قاسم و عبد الله کوچک تر از فرزندان امام حسین (ع) مانند امام سجاد (ع) و علی اکبر هستند، با وجود آن که امام مجتبی بزرگ تر از امام حسین (ع) می باشند؟
- [سایر] چرا امام جواد (ع) با دختر قاتل امام رضا (ع) ازدواج کرد؟
- [سایر] چند دختر از امام حسین(ع) در واقعة کربلا حاضر بودند و بطور کلی امام حسین(ع) چند دختر داشتند؟
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلًا به زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر بواسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سبحانی] خوردن خاک و گِل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیّدالشهداء امام حسین(علیه السلام) که از قبر شریف اخذ شود (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله سبحانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام)مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله عَلَیْهِ السَّلَام مشّرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطهی عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوردن خاک و گل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیدالشهداء امام حسین(علیه السلام) (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه نذر کند به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت امام حسین(علیه السلام) مشرف شود، اگر به زیارت امام دیگری برود کافی نیست و هرگاه به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او نیست.
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . در آشامیدن آب، چند چیز مستحب است: اول آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوم در روز، ایستاده آب بخورد. سوم پیش از آشامیدن آب (بِسْمِ الله) و بعد از آن (اَلْحَمْدُ لله) بگوید. چهارم به سه نفس آب بیاشامد. پنجم از روی میل آب بیاشامد. ششم بعد از آشامیدن آب، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و اهل بیت بزرگوارش را یاد کند، و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.