در جواب این سوال باید به چند نکته توجه کرد: 1- واکنش حضرت علی (ع) در مقابل جرم ابن ملجم بسیار بزرگوارانه بود. و اگر از کرامات حضرت جز همین مورد وجود نداشت، همه منصفان باید در مقابل رفتار کریمانه حضرت سر تعظیم خم کنند. پس از آنکه (ابن ملجم) بر سر مبارک حضرت علی علیه السّلام ضربه فرود آورد، حضرت علی علیه السّلام درباره او به کسان خویش سفارش کرد و فرمود: با آنکه او ضربه ای بر سرم فرود آورده است، از احسان به او دریغ ندارید و با او خوش رفتاری کنید و خوابگاه او را نرم و ملایم قرار دهید![1] 2- موارد بسیار متعددی از عفو بخشش حضرت علی (ع) وجود دارد. فقط کافیست به چند نمونه بسیار بزرگ در صحنه اجتماع بنگریم تا این حقیقت به خوبی خود را به ما نشان دهد: رفتار کریمانه حضرت در مقابل فتنه گران جنگ جمل از جمله بخشش عایشه و بازگرداندان با احترام او به مدینه، عفو عمومی بازماندگان جنگ و رفتار احترام آمیز در مقابل کشته شدگان، عدم تلافی حرکت سپاه معاویه در بستن آب به روی سپاه حضرت و سایر صحنه های رفتار کریمانه حضرت در مقابل آنها، بخشش توبه کنندگان خوارج، کمک به خلفای غاصب در اداره امور جامعه علیرغم ستم های فراوان آنها بر آن حضرت تنها چند نمونه کلی سیره حضرت است. و با این اوصاف هرگز کسی نمی تواند تصور کند که ائمه خود مطابق توصیه هایشان عمل نمی کردند. 3- عفو و بخشش، نباید آن قدر افراطی دیده شود که امور جامعه را مختل سازد. و اساسا اسلام با عفو بی ضابطه، موافق نیست. اگر بخواهیم حکمت و عقلانیت را از عفو و بخشش حذف کنیم، همین عفو می تواند جفا در حق دیگران باشد. (ترحم بر پلنگ تیز دندان ، جفا بود بر گوسفندان) عفو در صورتی مطلوب است که طرف مقابل لیاقت دریافت آن را داشته باشد و عفو زمینه ای برای اصلاح او باشد. حضرت علی (ع) می فرمایند: احسان بی جا یک ظلم است.[2] توجه به این مطلب یکی از معارف اصیل اسلامی است و در کتاب حدیثی وسائل الشیعه، بخشی مستقل در این باره بیان شده است که رفتار نیک نباید در غیر جای خویش و در مقابل افراد نالایق انجام شود.[3] و مطالعه واکنش ابن ملجم ملعون بعد از زدن ضربت به حضرت علی (ع) خود نمونه گویایی بر عدم لیاقت اوست: چون ابن ملجم را بنزد أمیر المؤمنین علیه السّلام آوردند حضرت به وی نگاه کرد و فرمود: ( اگر من از دنیا رفتم همچنان که مرا کشته او را بکشید و اگر زنده ماندم خود دانم در باره او چه اندیشم، ابن ملجم لعنه اللَّه گفت: به خدا من آن شمشیر را به هزار درهم خریده ام و با هزار درهم آن را زهر داده ام، اگر به من خیانت کند خدایش دور کند (کنایه از اینکه چگونه ممکن است از ضربت این شمشیر کسی جان سالم بدر برد، راوی گوید): پس ام کلثوم بر او بانگ زد: ای دشمن خدا! أمیر مؤمنان را کشتی؟ گفت: جز این نیست که پدر تو را کشته ام (نه أمیر مؤمنان را) فرمود: ای دشمن خدا امید آن دارم که باکی بر او نباشد (و بهبودی یابد) ابن ملجم بدو گفت: پس این گریه ات برای من است؟ بخدا سوگند چنان ضربتی بر او زدم که اگر آن را بر اهل زمین بخش کنند همه هلاک شوند. )[4] آیا عفو چنین انسان خبیثی مجوز ادامه زشتکاری او نیست؟ [1]. فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ج3، ص: 70، به نقل از مستدرک حاکم 3/ 144. [2]. نثر اللآلئ / ترجمه شیخی، ص 106. [3]. بَابُ عَدَمِ جَوَازِ وَضْعِ الْمَعْرُوفِ فِی غَیْرِ مَوْضِعِهِ وَ مَعَ غَیْرِ أَهْلِه - تفصیل وسائل الشیعة ، ج16 ، ص 299. [4]. الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج1، ص21.
در جواب این سوال باید به چند نکته توجه کرد:
1- واکنش حضرت علی (ع) در مقابل جرم ابن ملجم بسیار بزرگوارانه بود. و اگر از کرامات حضرت جز همین مورد وجود نداشت، همه منصفان باید در مقابل رفتار کریمانه حضرت سر تعظیم خم کنند.
پس از آنکه (ابن ملجم) بر سر مبارک حضرت علی علیه السّلام ضربه فرود آورد، حضرت علی علیه السّلام درباره او به کسان خویش سفارش کرد و فرمود: با آنکه او ضربه ای بر سرم فرود آورده است، از احسان به او دریغ ندارید و با او خوش رفتاری کنید و خوابگاه او را نرم و ملایم قرار دهید![1]
2- موارد بسیار متعددی از عفو بخشش حضرت علی (ع) وجود دارد. فقط کافیست به چند نمونه بسیار بزرگ در صحنه اجتماع بنگریم تا این حقیقت به خوبی خود را به ما نشان دهد: رفتار کریمانه حضرت در مقابل فتنه گران جنگ جمل از جمله بخشش عایشه و بازگرداندان با احترام او به مدینه، عفو عمومی بازماندگان جنگ و رفتار احترام آمیز در مقابل کشته شدگان، عدم تلافی حرکت سپاه معاویه در بستن آب به روی سپاه حضرت و سایر صحنه های رفتار کریمانه حضرت در مقابل آنها، بخشش توبه کنندگان خوارج، کمک به خلفای غاصب در اداره امور جامعه علیرغم ستم های فراوان آنها بر آن حضرت تنها چند نمونه کلی سیره حضرت است. و با این اوصاف هرگز کسی نمی تواند تصور کند که ائمه خود مطابق توصیه هایشان عمل نمی کردند.
3- عفو و بخشش، نباید آن قدر افراطی دیده شود که امور جامعه را مختل سازد. و اساسا اسلام با عفو بی ضابطه، موافق نیست. اگر بخواهیم حکمت و عقلانیت را از عفو و بخشش حذف کنیم، همین عفو می تواند جفا در حق دیگران باشد. (ترحم بر پلنگ تیز دندان ، جفا بود بر گوسفندان)
عفو در صورتی مطلوب است که طرف مقابل لیاقت دریافت آن را داشته باشد و عفو زمینه ای برای اصلاح او باشد. حضرت علی (ع) می فرمایند: احسان بی جا یک ظلم است.[2]
توجه به این مطلب یکی از معارف اصیل اسلامی است و در کتاب حدیثی وسائل الشیعه، بخشی مستقل در این باره بیان شده است که رفتار نیک نباید در غیر جای خویش و در مقابل افراد نالایق انجام شود.[3]
و مطالعه واکنش ابن ملجم ملعون بعد از زدن ضربت به حضرت علی (ع) خود نمونه گویایی بر عدم لیاقت اوست:
چون ابن ملجم را بنزد أمیر المؤمنین علیه السّلام آوردند حضرت به وی نگاه کرد و فرمود: ( اگر من از دنیا رفتم همچنان که مرا کشته او را بکشید و اگر زنده ماندم خود دانم در باره او چه اندیشم، ابن ملجم لعنه اللَّه گفت: به خدا من آن شمشیر را به هزار درهم خریده ام و با هزار درهم آن را زهر داده ام، اگر به من خیانت کند خدایش دور کند (کنایه از اینکه چگونه ممکن است از ضربت این شمشیر کسی جان سالم بدر برد، راوی گوید): پس ام کلثوم بر او بانگ زد: ای دشمن خدا! أمیر مؤمنان را کشتی؟ گفت: جز این نیست که پدر تو را کشته ام (نه أمیر مؤمنان را) فرمود: ای دشمن خدا امید آن دارم که باکی بر او نباشد (و بهبودی یابد) ابن ملجم بدو گفت: پس این گریه ات برای من است؟ بخدا سوگند چنان ضربتی بر او زدم که اگر آن را بر اهل زمین بخش کنند همه هلاک شوند. )[4]
آیا عفو چنین انسان خبیثی مجوز ادامه زشتکاری او نیست؟
[1]. فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ج3، ص: 70، به نقل از مستدرک حاکم 3/ 144.
[2]. نثر اللآلئ / ترجمه شیخی، ص 106.
[3]. بَابُ عَدَمِ جَوَازِ وَضْعِ الْمَعْرُوفِ فِی غَیْرِ مَوْضِعِهِ وَ مَعَ غَیْرِ أَهْلِه - تفصیل وسائل الشیعة ، ج16 ، ص 299.
[4]. الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج1، ص21.
- [سایر] چرا با این وجود که امام علی(ع) در نهج البلاغه –نامهی شماره 23- توصیه به عفو ابن ملجم میکنند، امام حسن(ع) این کار را نکردند؟
- [سایر] چرا امام علی (ع) عایشه را عفو کرد؟
- [سایر] شبهه: چرا حضرت علی(علیه السلام) با وجودی که خودشان قائل بودند که بخشش بهتر از قصاص است، وصیت به قصاص قاتل خود می کنند؟
- [سایر] السلام علیکم! چرا امام علی(ع) قاتلان عثمان را قصاص نکرد؟
- [سایر] ابن تیمیه در مورد ابن ملجم- قاتل حضرت علی ع- چه دیدگاهی دارد؟
- [سایر] توصیه های امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) درباره ی زن چیست؟
- [سایر] توصیه ی امیرالمؤمنین علی علیه السلام درباره ی جنگ چیست؟
- [سایر] اگر عایشه در ماجرای جنگ جمل، گناه کار است چرا علی(ع) او را قصاص نکرد؟
- [سایر] اگه عفو و گذشت خوب است چرا حضرت علی علیه السلام قاتلش را عفو نکرد؟
- [سایر] توصیه ی امیرالمؤمنین علی علیه السلام درباره ی آموختن علم و ادب چیست؟
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نماز در حرم امامان (ع) مستحب بلکه بهتر از مسجد است و مروی است که نماز حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر کسی عمداً و به ناحق، دیگری را بکشد، ولیّ کشته میتواند قاتل را عفو کند یا با رعایت شرایط قصاص در قاتل و مقتول او را بکشد یا مقداری که در مسأله بعد گفته میشود از او دیه بگیرد، اما اگر از روی خطا بکشد، مثلاً برای حیوانی تیر بیندازد و اشتباهاً کسی را بکشد، ولیّ کشته حق ندارد او را بکشد، اما میتواند دیه بگیرد.
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.