اگر سپاه حر راه را بر امام باز می گذاشتند، امام باز می گشتند و اتفاقا تا جایی که راه باز بود، امام (ع) از سمت کوفه بازگشتند: (حسین علیه السّلام روانه شد تا به دو منزلی کوفه رسید. حرّ بن یزید را با هزار سوار ملاقات کرد ... حسین (ع) فرمود: اگر رأی شما اکنون با مضمون نامه های شما و پیامهائی که فرستادگان شما بمن رسانده اند مخالف است من به همان جائی که از آنجا آمده ام باز میگردم، حرّ و سربازانش از بازگشت آن حضرت جلوگیری کردند و حرّ عرض کرد: راهی را انتخاب فرما که تو را نه بکوفه برساند و نه بمدینه بازگردی تا من نیز عذری نزد ابن- زیاد داشته باشم حسین علیه السّلام بدست چپ روانه شد تا اینکه به عذیب هجانات رسید. در اینجا نامه ابن زیاد به حرّ رسید ... حرّ و سربازانش سر راه بر حسین گرفته و از حرکت جلوگیری کردند حسین علیه السّلام فرمود: مگر تو خود نگفتی که ما از راه کوفه عدول کنیم؟ عرض کرد چرا ولی نامه ای از امیر عبید اللَّه رسید که به من دستور داده تا بر شما سخت بگیرم و کارآگاهی را نیز مأمور من نموده که ناظر اجرای دستور باشد.)[1] درباره چرایی بازگشت امام باید شناخت دقیق تری از نهضت حسینی (ع) داشته باشیم. شهید مطهری درباره عوامل نهضت امام حسین (ع) این گونه می فرمایند: ( نهضت چندماهیتی پدیده های اجتماعی می توانند در آن واحد چند ماهیتی باشند. ... قیام امام حسین از آن پدیده های چند ماهیتی است، چون عوامل مختلف در آن اثر داشته است. عامل تقاضای بیعت یکی از عوامل که به یک اعتبار (از نظر زمانی) اولین عامل است، عامل تقاضای بیعت است. ... یزید می خواهد بیعت بگیرد. بیعت کردن یعنی امضا کردن و صحّه گذاشتن ... امام حسین عکس العمل نشان می دهد، عکس العمل منفی. بیعت می خواهید؟ نمی کنم. عامل دعوت مردم کوفه ... اینجا یک دعوت است از طرف مردمی که مدعی هستند ما از سر و جان و دل آماده ایم، ... در مجموع شاید حدود صدهزار نفر به او نامه نوشته اند. ...مسلمانانی قیام کرده اند، امام باید به کمک آنها بشتابد. ... امام حسین از اول حرکتش معلوم بود که مردم کوفه را آماده نمی بیند، مردم سست عنصر و مرعوب شده ای می داند. در عین حال جواب تاریخ را چه بدهد؟ قطعاً اگر امام حسین به مردم کوفه اعتنا نمی کرد، همین ما که امروز اینجا نشسته ایم می گفتیم: چرا امام حسین جواب مثبت نداد؟. عامل امر به معروف و نهی از منکر روز اولی که امام حسین از مدینه حرکت کرد، با این شعار حرکت کرد. ... من به حکم وظیفه امر به معروف و نهی از منکر باید قیام کنم؛ و نیز مسأله این نبود که چون مردم کوفه از من دعوت کرده اند قیام می کنم (هنوز حدود دو ماه مانده بود که مردم کوفه دعوت کنند؛ ...)، بلکه مسأله این بود که دنیای اسلام را منکرات فراگرفته است؛ من به حکم وظیفه دینی، به حکم مسؤولیت شرعی و الهی خود قیام میکنم.)[2] (البته همه عوامل ، آموزنده هستند ولی این عامل (امر به معروف) آموزندگی بیشتری دارد زیرا نه زیرا نه متکی به دعوت است و نه متکی به تقاضای بیعت . یعنی اگر دعوتی از امام نمیشد حسین بن علی علیه السلام به موجب قانون امر به معروف و نهی از منکر ، نهضت میکرد.)[3] با توجه به تاثیر گذاری این عوامل در نهضت حسینی (ع) متوجه می شویم که اگر امام حسین (ع) از کوفه باز می گشتند، به معنای متوقف شدن نهضت و قیام ایشان نبوده است. امام در گام اول اقدام خود از مدینه به سمت مکه می روند که در تاریخ 27 رجب بوده است. در حالی که شروع رسیدن نامه ها از دهم ماه رمضان بوده است. امام یک هدف اصلی داشته اند، و آن را در وصیت نامه خود اعلام می دارند: (إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی ص أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَی عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی؛[4] به درستی که من از مدینه خارج می شوم، تا اصلاح در امت اسلام را طلب کنم و قصد دارم که امر به معروف و نهی از منکر کنم. و مطابق سیره جدم رسول خدا و پدرم علی بن ابی طالب علیهم السّلام رفتار نمایم.) اگر راه را بر امام باز می گذاشتند، قطعا حادثه ای در کربلا اتفاق نمی افتاد. اما دشمن می دانست که امام حسین (ع) در مقابل یزید سکوت نخواهد کرد. و اقدامات خود را متوقف نخواهد نمود. [1]. اللهوف علی قتلی الطفوف، ص: 77. [2]. مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج17، ص: 140تا 146. [3]. مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج17، ص: 214. [4]. بحار الأنوار، ج44،ص 329.
اگر کوفیان راه را بر امام حسین (ع) باز می گذاشتند، آیا ایشان باز می گشتند و واقعه کربلا اتفاق نمی افتاد؟
اگر سپاه حر راه را بر امام باز می گذاشتند، امام باز می گشتند و اتفاقا تا جایی که راه باز بود، امام (ع) از سمت کوفه بازگشتند:
(حسین علیه السّلام روانه شد تا به دو منزلی کوفه رسید. حرّ بن یزید را با هزار سوار ملاقات کرد ... حسین (ع) فرمود: اگر رأی شما اکنون با مضمون نامه های شما و پیامهائی که فرستادگان شما بمن رسانده اند مخالف است من به همان جائی که از آنجا آمده ام باز میگردم، حرّ و سربازانش از بازگشت آن حضرت جلوگیری کردند و حرّ عرض کرد: راهی را انتخاب فرما که تو را نه بکوفه برساند و نه بمدینه بازگردی تا من نیز عذری نزد ابن- زیاد داشته باشم حسین علیه السّلام بدست چپ روانه شد تا اینکه به عذیب هجانات رسید. در اینجا نامه ابن زیاد به حرّ رسید ... حرّ و سربازانش سر راه بر حسین گرفته و از حرکت جلوگیری کردند حسین علیه السّلام فرمود: مگر تو خود نگفتی که ما از راه کوفه عدول کنیم؟ عرض کرد چرا ولی نامه ای از امیر عبید اللَّه رسید که به من دستور داده تا بر شما سخت بگیرم و کارآگاهی را نیز مأمور من نموده که ناظر اجرای دستور باشد.)[1]
درباره چرایی بازگشت امام باید شناخت دقیق تری از نهضت حسینی (ع) داشته باشیم. شهید مطهری درباره عوامل نهضت امام حسین (ع) این گونه می فرمایند:
( نهضت چندماهیتی
پدیده های اجتماعی می توانند در آن واحد چند ماهیتی باشند. ... قیام امام حسین از آن پدیده های چند ماهیتی است، چون عوامل مختلف در آن اثر داشته است.
عامل تقاضای بیعت
یکی از عوامل که به یک اعتبار (از نظر زمانی) اولین عامل است، عامل تقاضای بیعت است. ... یزید می خواهد بیعت بگیرد. بیعت کردن یعنی امضا کردن و صحّه گذاشتن ... امام حسین عکس العمل نشان می دهد، عکس العمل منفی. بیعت می خواهید؟ نمی کنم.
عامل دعوت مردم کوفه
... اینجا یک دعوت است از طرف مردمی که مدعی هستند ما از سر و جان و دل آماده ایم، ... در مجموع شاید حدود صدهزار نفر به او نامه نوشته اند. ...مسلمانانی قیام کرده اند، امام باید به کمک آنها بشتابد. ... امام حسین از اول حرکتش معلوم بود که مردم کوفه را آماده نمی بیند، مردم سست عنصر و مرعوب شده ای می داند. در عین حال جواب تاریخ را چه بدهد؟ قطعاً اگر امام حسین به مردم کوفه اعتنا نمی کرد، همین ما که امروز اینجا نشسته ایم می گفتیم: چرا امام حسین جواب مثبت نداد؟.
عامل امر به معروف و نهی از منکر
روز اولی که امام حسین از مدینه حرکت کرد، با این شعار حرکت کرد. ... من به حکم وظیفه امر به معروف و نهی از منکر باید قیام کنم؛ و نیز مسأله این نبود که چون مردم کوفه از من دعوت کرده اند قیام می کنم (هنوز حدود دو ماه مانده بود که مردم کوفه دعوت کنند؛ ...)، بلکه مسأله این بود که دنیای اسلام را منکرات فراگرفته است؛ من به حکم وظیفه دینی، به حکم مسؤولیت شرعی و الهی خود قیام میکنم.)[2]
(البته همه عوامل ، آموزنده هستند ولی این عامل (امر به معروف) آموزندگی بیشتری دارد زیرا نه زیرا نه متکی به دعوت است و نه متکی به تقاضای بیعت . یعنی اگر دعوتی از امام نمیشد حسین بن علی علیه السلام به موجب قانون امر به معروف و نهی از منکر ، نهضت میکرد.)[3]
با توجه به تاثیر گذاری این عوامل در نهضت حسینی (ع) متوجه می شویم که اگر امام حسین (ع) از کوفه باز می گشتند، به معنای متوقف شدن نهضت و قیام ایشان نبوده است. امام در گام اول اقدام خود از مدینه به سمت مکه می روند که در تاریخ 27 رجب بوده است. در حالی که شروع رسیدن نامه ها از دهم ماه رمضان بوده است. امام یک هدف اصلی داشته اند، و آن را در وصیت نامه خود اعلام می دارند:
(إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی ص أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَی عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی؛[4] به درستی که من از مدینه خارج می شوم، تا اصلاح در امت اسلام را طلب کنم و قصد دارم که امر به معروف و نهی از منکر کنم. و مطابق سیره جدم رسول خدا و پدرم علی بن ابی طالب علیهم السّلام رفتار نمایم.)
اگر راه را بر امام باز می گذاشتند، قطعا حادثه ای در کربلا اتفاق نمی افتاد. اما دشمن می دانست که امام حسین (ع) در مقابل یزید سکوت نخواهد کرد. و اقدامات خود را متوقف نخواهد نمود.
[1]. اللهوف علی قتلی الطفوف، ص: 77.
[2]. مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج17، ص: 140تا 146.
[3]. مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج17، ص: 214.
[4]. بحار الأنوار، ج44،ص 329.
- [سایر] سلام.چرا حادثه ی کربلا برای امام حسین(ع)اتفاق افتاد؟
- [سایر] شهادت هانی بن عروه از اصحاب امام حسین (ع) در چه فاصله با واقعه عاشورا اتفاق افتاد؟
- [سایر] چند دختر از امام حسین(ع) در واقعة کربلا حاضر بودند و بطور کلی امام حسین(ع) چند دختر داشتند؟
- [سایر] چرا اسم امام حسین(ع) را حسین گذاشتند؟ چرا اسم امام علی(ع) را علی گذاشتند؟
- [سایر] با سلام.اطلاعاتی جامع در مورد واقعه ی عاشورا و زندگانی امام حسین (ع) محبت فرمایید؟
- [سایر] در کربلا برای اسب (ذوالجناح) امام حسین (ع) چه اتفاقی افتاد؟
- [سایر] تاسوعا و عاشورا به چه معنا است وآیا قبل از شهادت امام حسین (ع)تاسوعا و عاشورا وجود داشت؟
- [سایر] آیا امام حسین(ع) صبح عاشورا کسانی که حق الناس داشتند را برگرداندند درست است؟
- [سایر] چرا امام حسین (ع) در عاشورا خون مبارکشان را به آسمان پرتاب کردند؟ فلسفه اش چیست؟
- [سایر] می خواستم بدانم سرنوشت همسران امام حسین (ع) بعد از واقعه کربلا چه شد؟
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلًا به زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر بواسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سبحانی] خوردن خاک و گِل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیّدالشهداء امام حسین(علیه السلام) که از قبر شریف اخذ شود (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله سبحانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام)مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله عَلَیْهِ السَّلَام مشّرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطهی عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوردن خاک و گل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیدالشهداء امام حسین(علیه السلام) (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه نذر کند به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت امام حسین(علیه السلام) مشرف شود، اگر به زیارت امام دیگری برود کافی نیست و هرگاه به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او نیست.
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . در آشامیدن آب، چند چیز مستحب است: اول آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوم در روز، ایستاده آب بخورد. سوم پیش از آشامیدن آب (بِسْمِ الله) و بعد از آن (اَلْحَمْدُ لله) بگوید. چهارم به سه نفس آب بیاشامد. پنجم از روی میل آب بیاشامد. ششم بعد از آشامیدن آب، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و اهل بیت بزرگوارش را یاد کند، و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.