سلام.چرا حادثه ی کربلا برای امام حسین(ع)اتفاق افتاد؟ پاسخ: کسی که بخواهد بداند چرا عاشورا برای امام حسین علیه ا لسلام اتفاق افتاد، باید در گام نخست، با نگاه و مطالعة جامع و کامل در بارة امام حسین ع ، به زندگی، شخصیّت و مقام حضرت به عنوان امام معصوم، شناخت لازم و کافی پیدا کند و سپس با مطالعه و تعمّق لازم در بیانات و گفتار حضرت که در مقاطع مختلف قیام و حتّی پیش از آغاز آن در بارة انگیزة حرکت خویش بیان کرده است، با علل بوقوع پیوستن این حادثه برای حضرت آشنا خواهد شد. اکنون با این مقدمه و با توجّه به این که بهترین و مطمئنترین سند برای شناخت علت به شهادت رساندن سیدالشهدا ع ، کلمات خود آن حضرت و یا امامان دیگر در این باره است، مجموع خطبهها، سخنان، نامهها و وصیتنامة امام حسین ع که نشان دهنده خطی مشی فکری ایشان است، اشاره می شود. بی شک این خطی مشی فکری با روشی که یزید در پیش گرفته بود در تضاد کامل بود. لذا به شهادت ایشان به دست یزید منتهی گردید. 1 امام حسین در مکه در جمع گروهی از علما و نخبگان دیگر مناطق اسلامی با ایراد خطبهای شورانگیز و کوبنده، ضمن یادآوری وظیفة سنگین و تکلیف خطیر علما و بزرگان شهرها در بارة پاسداری از کیان دین و اعتقادات مسلمانان و پیامدهای سکوت در برابر جنایات امویان، از خاموشی آنان در برابر سیاستهای دینستیزانة حاکمان اُموی انتقاد کرده و هرگونه همراهی و سازش با آنان را گناه نابخشودنی دانستند. حضرت در پایان سخنان خود، هدف از اقدامات و فعالیتهایش را برضدّ نظام ستمگر حاکم (که چند سال بعد خود را در قالب یک نهضت نشان داد) چنین اعلام فرمودند: (... اَللّهُمَّ اِنَّکَ تَعْلَمُ انَّهُ لَمْ یَکُنْ ما کان مِنا تَنافُساً فی سُلطان، و لا التماساً من فُضول الحُطام، ولکن لِنُُرِیَ (لِنَرُدَّ) المَعالمَ من دینک، ونُظهِرَ الاصلاحَ فی بلادک، ویَأْمَنَ المظلومونَ من عِبادک، و یُعمَلَ بِفَرائِضِکَ و سُنَنِکَ و اَحکامِکَ ...)[1] خدایا تو میدانی آنچه از طرف ما انجام گرفته است (از سخنان و اقدامات برضدّ حاکمان اُمَوِی) به خاطر رقابت و سبقت جویی در فرمانروایی و افزونخواهی در متاع ناچیز دنیا نبوده است، بلکه برای این است که نشانههای دینت را (به مردم) نشان دهیم ( برپاگردانیم) و اصلاح در سرزمینهایت را آشکار کنیم. میخواهیم بندگان ستمدیدهات در امان باشند و به واجبات و سنّتها و احکامت عمل شود. از این جملات میتوان چهار هدف را برای اقدامات و فعالیتهای امام حسین ع استخراج کرد که چون د رتضاد با حکومت یزید بود منجر به شهادت ایشان شد: الف احیای مظاهر و نشانههای اسلام اصیل و ناب محمدی ب اصلاح و بهبود وضع مردم سرزمینهای اسلامی ج مبارزه با ستمگران اُموی جهت تأمین امنیّت برای مردم ستمدیده د فراهم ساختن بستری مناسب برای عمل به احکام و واجبات الهی 2 امام حسین ع ضمن وصیّتنامهای که هنگام خروج از مدینه و در زمان وداع با برادرش محمّد بنحنفیّه برای وی نوشت، هدف از حرکت خویش را چنین بازگو کرد: (انِّی لَمْ اَخْرُجْ اَشِراً وَ لا بَطِراً ولا مُفْسِداً وَ لا ظالِماً، وَ اِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الِاصلاحِ فِی اُمةِ جَدِّی محمد اُریدُ اَنْ آمُرَ بِالْمَعْروفِ و اَنْهی عَنِ المُنْکَرِ و اَسیرَ بِسیرةِ جَدِّی محمد و اَبی عَلیِّ بنِاَبِیطالِبٍ...)[2] من نه از روی سرمستی و گستاخی و نه برای فساد و ستمگری حرکت کردم. بلکه تنها برای طلب اصلاح در امّت جدم حرکت کردم. میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیرة جدم و پدرم علی بنابیطالب عمل کنم. ودر جای دیگر میفرمایند: (اَلّلهُمَّ اِنِّی اُحِبُّ الْمَعْرُوفَ و اَکْرَهُ الْمُنْکَرَ)[3] خدایا من به معروف اشتیاق و از منکر تنفر دارم. و در زیارتهای مختلف که در بارة امام حسین ع از امامان ع وارد شده، این تعابیر فراوان دیده میشود: (اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ اَقَمْتَ الْصَّلوةَ وَ آتَیْتَ الزَّکوةَ وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ)[4] گواهی میدهم که تو نماز را بپا داشتی و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر کردی. از این عبارات میتوان موارد زیر را استفاده کرد: الف طلب اصلاح در امور امّت پیامبر ص ب امر به معروف ج نهی از منکر د عمل به سیرة رسولخدا ص و امیرالمؤمنین ع همانند برپایی نماز و پرداخت زکات 3 حضرت در نامهای که در زمان اقامت خویش در مکّه در پاسخ دعوت به نامههای اشراف و بزرگان کوفه مبنی بر آمدن به کوفه، نوشتند، هدف حرکتشان (که در نهایت منجر به شهادت ایشان شد را) چنین بیان فرمودند: (فَلَعَمْرِی مَا الاِمامُ الا العَامِل بِالکِتابِ، و الآخِذ بِالقِسْطِ، و الدّائِنُ بالحَقِّ، و الحابِسُ نَفْسَهُ عَلَی ذاتِاللهِ. والسّلام.)[5] به جانم سوگند، پیشوا کسی است که به کتاب خدا عمل کند، عدل و داد را محقق سازد، معتقد به حقّ باشد، خود را به آنچه در راه خدا هست پایدار بدارد. امام در این نامه، هدف از قیام را، تلاش در جهت برپایی حکومتی میداند که رهبر و پیشوای آن، صفات و امتیازات ذیل را دارا باشد: الف به کتاب خدا حکم کند. ب عدالت را در جامعه حاکم کند. ج متدیّن ومعتقد به دین خدا باشد. د خود را وقف خدا و اهداف الهی کند. روشن است که حکومت یزید و پدرش معاویه هیچ یک از موارد فوق را در بر نداشت. 4 اباعبدالله درخطبهای که پس از برخورد با حرّ بنیزید رِیاحی در منزل (بَیْضَه) ایراد فرمودند، انگیزة قیام خود را با استناد به فرمایش پیامبر ص ، چنین بیان کردند: ای مردم ! رسولخدا ص فرمودند: کسی که فرمانروای ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال کرده و پیمان الهی را شکسته و با سنّت رسولخدا ص مخالفت ورزیده در میان بندگان خدا با گناه و تجاوزگری رفتار میکند، ولی در برابر او با کردار و گفتار خود برنخیزد، برخدا است که او را در جایگاه (عذابآور) آن ستمگر قرار دهد. هان (ای مردم) بدانید که اینها تن به فرمانبری از شیطان داده و اطاعت از فرمان الهی را رها کرده و فساد را نمایان ساخته و حدود خدا را تعطیل نمودهاند، درآمدهای عمومی (بیت المال) مسلمانان را به خود اختصاص دادهاند و حرام خدا را حلال و حلالش را حرام کردهاند و من شایستهترین فرد برای تغییر دادن (سرنوشت و امور مسلمانان) هستم[6] از این خطبه و یا نامه، علّت قیام سیدالشهدا را میتوان این امر دانست که حاکمان بنیاُمَیّه (به ویژه یزید) اقدامات ضدّ دینی زیر را مرتکب شدهاند: الف فرمانبری از خدا را رها کرده و به اطاعت از شیطان رو آوردهاند؛ ب فساد را (در زمین) آشکار کردهاند؛ ج حدود الهی را تعطیل کردهاند؛ د بیتالمال را به خود اختصاص دادهاند؛ ه حرام خدا را حلال و حلال الهی را حرام کردهاند. از این رو است که در زیارات وارده در بارة امام حسین ع ، شهادت به برپایی احکام الهی و سنّت پیامبر و امیرالمؤمنین توسط حضرت، داده شده است: شهادت میدهم که تو حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام کردی و نماز را بپا داشتی و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر کردی و (مسلمانان را) با پند و اندرز نیکو، به راه روش خود، فراخواندی.[7] و همچنین: (اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ اَمَرْتَ بِالْقِسْطِ وَ الْعَدْلِ وَ دَعَوْتَ اِلَیْهِما)[8] شهادت میدهم که تو به عدل و داد امر کردی و( مسلمانان را) به سوی این دو دعوت کردی. نتیجه بحث با اندکی دقّت در این بیانات، ملاحظه میشود که امام ع علّت، انگیزة و حقیقت قیام حضرت و مقابله یزید با ایشان تا سر حد به شهادت رساندن ایشان، تصمیم آن حضرت برای ریشه کن کردن منکرات فراوان بوجود آمده در جامعه اسلامی و تبلیغ و ترویج معروف در بین مسلمانان بوده است. بنابراین، علت اصلی مخالفت یزید با امام حسین علیهالسلام آن بود که ایشان در صدد (احیای فرهنگ اسلام اصیل و ناب محمدی ص و زدودن زنگارهای تحریف و بدعت از دین جدّشان) بودند در حالی که یزید بقای حکومت خود را تحریف، نابودی و وارد کردن بدعتهای مختلف در دین میدانست . توضیح مطلب آنکه: اگر حضرت علّت حرکت خویش را مبارزه با اموری، همچون رواج بدعتها، مخالفت با کتاب خدا و حلال و حرام الهی، نابودی سنّت پیامبر ص ، شیطان محوری و ترک خدا محوری، فساد، ظلم، بیعدالتی و ناامنی در جامعة اسلامی، تعطیلی حدود الهی، در انحصار گرفتن و تاراج بیتالمال مسلمانان و ... میدانست، تمام این امور حاکی از فراوانی و شیوع امری به نام (مُنْکَر) توسط معاویه و یزید در جامعة اسلامی بود، که حضرت خود را موظّف به نهی از آن میدانستند. و نیز اگر اباعبدالله ع جامعة اسلامی را به اموری از قبیل: عمل به کتاب خدا و سنّت پیامبر ص ، احیای مظاهر و نشانههای حقّ، ایجاد امنیّت، اصلاح و بهبودی وضع امور امّت و مسائلی از این قبیل، فرامیخواند، این مسأله نشانگر آن است که امری به نام (معروف) در جامعه از بین رفته یا دست کم در حال نابودی بود. از اینرو اگر حضرت از بیعت با یزید امتناع کرده و با این عمل، از یکسو، آمادگی خود را برای شهادت و مقاومت در برابر حکومت یزید اعلام کرد، و از سوی دیگر، تلاش خود را جهت برانداختن حکومت یزید و تأسیس حکومت اسلامی، به کار گرفت، در واقع سرباززدن از بیعت، به معنای نهی از منکر، ترویج معروف و اتمام حجّت با مسلمانان در بارة حرمت سکوت در برابر بدعتها و جنایات بنیاُمَیّه بود و بیعت و یا حتّی سکوت در مقابل چنین حکومتی، افزون بر آن که ترویج منکر و مبارزه با معروف بود، عذر و بهانهای نیز برای افراد عادّی در همکاری با حاکمان اُموی میشد. پی نوشت: -------------------------- [1] . ابنشعبة حرانی، تحف العقول، ص239؛ مجلسی، بحارالانوار، ج97، ص81 80. [2] . ابناعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج5، ص21؛ خوارزمی، مقتلالحسین، ج1، ص189 188؛ و نزدیک به این تعابیر: ابوجعفر محمّد بنعلی بنشهراشوب ، مناقب آلابیطالب ، ج4، ص97. [3]. ابناعثم ، همان، ج 5، ص 19؛ خوارزمی، همان، ج 1، ص186. [4]. کلینی، الفروع من الکافی، ج4، ص 578؛ ابنقولویه، کاملالزیارات، صفحات 371، 376، 378 380، 402 و 518؛ شیخ طوسی، مصباحالمتهجد، ص720 و تهذیب الاحکام، ج6، ص67؛ ابنطاووس، اقبالالاعمال، ج2، ص63 و ج3، ص103. هم چنین ر. ک: شیخ عباس قمی، کلیات مفاتیح الجنان، ترجمة مهدی الهی قمشهای، تهران، انتشارات علمی، [بی تا]، زیارت مخصوصة امام حسین ع ، ص 758، زیارتهای مطلقة امام حسین ع ، صفحات 775، 777، 778 779، 783، زیارت امام حسین ع در نیمة رجب، ص 807 ، زیارت امام حسین ع در شبهای قدر، ص811 ، زیارت امام حسین ع در روزهای عید فطر و قربان، ص 816 و زیارت امام حسین ع در روز عرفه، ص 825. ناگفته نماند (شهادت دادن) در اینجا به مفهوم متعارف آن یعنی گواهی کردن و تأیید یک موضوع مادّی و حقوقی نیست، بلکه بیان یک حقیقت معنوی و اعتراف به یک واقعیت است که با انگیزة معنوی صورت گرفته است. یعنی من این واقعیت را درک میکنم که نهضت تو به انگیزة امر به معروف و نهی از منکر بوده است نه به علّت دعوت کوفیان یا علل دیگر. بنابراین اگر تلاشها و کارهای دیگری صورت گرفته است، همه برای رسیدن به آن هدف و آرمان بزرگ بوده است. [5]. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص353؛ شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص39. [6]. طبری، تاریخ الامم والملوک، ج5، ص403 ؛ بَلاذُری،انساب الاشراف، ج3، ص381. [7]. شیخعباس قمی، کلیات مفاتیح الجنان، زیارت مطلقة امام حسین، ص779. [8]. شیخعباس قمی، کلیات مفاتیح الجنان، ص803.
سلام.چرا حادثه ی کربلا برای امام حسین(ع)اتفاق افتاد؟
پاسخ: کسی که بخواهد بداند چرا عاشورا برای امام حسین علیه ا لسلام اتفاق افتاد، باید در گام نخست، با نگاه و مطالعة جامع و کامل در بارة امام حسین ع ، به زندگی، شخصیّت و مقام حضرت به عنوان امام معصوم، شناخت لازم و کافی پیدا کند و سپس با مطالعه و تعمّق لازم در بیانات و گفتار حضرت که در مقاطع مختلف قیام و حتّی پیش از آغاز آن در بارة انگیزة حرکت خویش بیان کرده است، با علل بوقوع پیوستن این حادثه برای حضرت آشنا خواهد شد.
اکنون با این مقدمه و با توجّه به این که بهترین و مطمئنترین سند برای شناخت علت به شهادت رساندن سیدالشهدا ع ، کلمات خود آن حضرت و یا امامان دیگر در این باره است، مجموع خطبهها، سخنان، نامهها و وصیتنامة امام حسین ع که نشان دهنده خطی مشی فکری ایشان است، اشاره می شود. بی شک این خطی مشی فکری با روشی که یزید در پیش گرفته بود در تضاد کامل بود. لذا به شهادت ایشان به دست یزید منتهی گردید.
1 امام حسین در مکه در جمع گروهی از علما و نخبگان دیگر مناطق اسلامی با ایراد خطبهای شورانگیز و کوبنده، ضمن یادآوری وظیفة سنگین و تکلیف خطیر علما و بزرگان شهرها در بارة پاسداری از کیان دین و اعتقادات مسلمانان و پیامدهای سکوت در برابر جنایات امویان، از خاموشی آنان در برابر سیاستهای دینستیزانة حاکمان اُموی انتقاد کرده و هرگونه همراهی و سازش با آنان را گناه نابخشودنی دانستند. حضرت در پایان سخنان خود، هدف از اقدامات و فعالیتهایش را برضدّ نظام ستمگر حاکم (که چند سال بعد خود را در قالب یک نهضت نشان داد) چنین اعلام فرمودند:
(... اَللّهُمَّ اِنَّکَ تَعْلَمُ انَّهُ لَمْ یَکُنْ ما کان مِنا تَنافُساً فی سُلطان، و لا التماساً من فُضول الحُطام، ولکن لِنُُرِیَ (لِنَرُدَّ) المَعالمَ من دینک، ونُظهِرَ الاصلاحَ فی بلادک، ویَأْمَنَ المظلومونَ من عِبادک، و یُعمَلَ بِفَرائِضِکَ و سُنَنِکَ و اَحکامِکَ ...)[1]
خدایا تو میدانی آنچه از طرف ما انجام گرفته است (از سخنان و اقدامات برضدّ حاکمان اُمَوِی) به خاطر رقابت و سبقت جویی در فرمانروایی و افزونخواهی در متاع ناچیز دنیا نبوده است، بلکه برای این است که نشانههای دینت را (به مردم) نشان دهیم ( برپاگردانیم) و اصلاح در سرزمینهایت را آشکار کنیم. میخواهیم بندگان ستمدیدهات در امان باشند و به واجبات و سنّتها و احکامت عمل شود.
از این جملات میتوان چهار هدف را برای اقدامات و فعالیتهای امام حسین ع استخراج کرد که چون د رتضاد با حکومت یزید بود منجر به شهادت ایشان شد:
الف احیای مظاهر و نشانههای اسلام اصیل و ناب محمدی
ب اصلاح و بهبود وضع مردم سرزمینهای اسلامی
ج مبارزه با ستمگران اُموی جهت تأمین امنیّت برای مردم ستمدیده
د فراهم ساختن بستری مناسب برای عمل به احکام و واجبات الهی
2 امام حسین ع ضمن وصیّتنامهای که هنگام خروج از مدینه و در زمان وداع با برادرش محمّد بنحنفیّه برای وی نوشت، هدف از حرکت خویش را چنین بازگو کرد:
(انِّی لَمْ اَخْرُجْ اَشِراً وَ لا بَطِراً ولا مُفْسِداً وَ لا ظالِماً، وَ اِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الِاصلاحِ فِی اُمةِ جَدِّی محمد اُریدُ اَنْ آمُرَ بِالْمَعْروفِ و اَنْهی عَنِ المُنْکَرِ و اَسیرَ بِسیرةِ جَدِّی محمد و اَبی عَلیِّ بنِاَبِیطالِبٍ...)[2]
من نه از روی سرمستی و گستاخی و نه برای فساد و ستمگری حرکت کردم. بلکه تنها برای طلب اصلاح در امّت جدم حرکت کردم. میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیرة جدم و پدرم علی بنابیطالب عمل کنم.
ودر جای دیگر میفرمایند:
(اَلّلهُمَّ اِنِّی اُحِبُّ الْمَعْرُوفَ و اَکْرَهُ الْمُنْکَرَ)[3]
خدایا من به معروف اشتیاق و از منکر تنفر دارم.
و در زیارتهای مختلف که در بارة امام حسین ع از امامان ع وارد شده، این تعابیر فراوان دیده میشود:
(اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ اَقَمْتَ الْصَّلوةَ وَ آتَیْتَ الزَّکوةَ وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ)[4]
گواهی میدهم که تو نماز را بپا داشتی و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر کردی.
از این عبارات میتوان موارد زیر را استفاده کرد:
الف طلب اصلاح در امور امّت پیامبر ص
ب امر به معروف
ج نهی از منکر
د عمل به سیرة رسولخدا ص و امیرالمؤمنین ع همانند برپایی نماز و پرداخت زکات
3 حضرت در نامهای که در زمان اقامت خویش در مکّه در پاسخ دعوت به نامههای اشراف و بزرگان کوفه مبنی بر آمدن به کوفه، نوشتند، هدف حرکتشان (که در نهایت منجر به شهادت ایشان شد را) چنین بیان فرمودند:
(فَلَعَمْرِی مَا الاِمامُ الا العَامِل بِالکِتابِ، و الآخِذ بِالقِسْطِ، و الدّائِنُ بالحَقِّ، و الحابِسُ نَفْسَهُ عَلَی ذاتِاللهِ. والسّلام.)[5]
به جانم سوگند، پیشوا کسی است که به کتاب خدا عمل کند، عدل و داد را محقق سازد، معتقد به حقّ باشد، خود را به آنچه در راه خدا هست پایدار بدارد.
امام در این نامه، هدف از قیام را، تلاش در جهت برپایی حکومتی میداند که رهبر و پیشوای آن، صفات و امتیازات ذیل را دارا باشد:
الف به کتاب خدا حکم کند.
ب عدالت را در جامعه حاکم کند.
ج متدیّن ومعتقد به دین خدا باشد.
د خود را وقف خدا و اهداف الهی کند.
روشن است که حکومت یزید و پدرش معاویه هیچ یک از موارد فوق را در بر نداشت.
4 اباعبدالله درخطبهای که پس از برخورد با حرّ بنیزید رِیاحی در منزل (بَیْضَه) ایراد فرمودند، انگیزة قیام خود را با استناد به فرمایش پیامبر ص ، چنین بیان کردند:
ای مردم ! رسولخدا ص فرمودند: کسی که فرمانروای ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال کرده و پیمان الهی را شکسته و با سنّت رسولخدا ص مخالفت ورزیده در میان بندگان خدا با گناه و تجاوزگری رفتار میکند، ولی در برابر او با کردار و گفتار خود برنخیزد، برخدا است که او را در جایگاه (عذابآور) آن ستمگر قرار دهد. هان (ای مردم) بدانید که اینها تن به فرمانبری از شیطان داده و اطاعت از فرمان الهی را رها کرده و فساد را نمایان ساخته و حدود خدا را تعطیل نمودهاند، درآمدهای عمومی (بیت المال) مسلمانان را به خود اختصاص دادهاند و حرام خدا را حلال و حلالش را حرام کردهاند و من شایستهترین فرد برای تغییر دادن (سرنوشت و امور مسلمانان) هستم[6]
از این خطبه و یا نامه، علّت قیام سیدالشهدا را میتوان این امر دانست که حاکمان بنیاُمَیّه (به ویژه یزید) اقدامات ضدّ دینی زیر را مرتکب شدهاند:
الف فرمانبری از خدا را رها کرده و به اطاعت از شیطان رو آوردهاند؛
ب فساد را (در زمین) آشکار کردهاند؛
ج حدود الهی را تعطیل کردهاند؛
د بیتالمال را به خود اختصاص دادهاند؛
ه حرام خدا را حلال و حلال الهی را حرام کردهاند.
از این رو است که در زیارات وارده در بارة امام حسین ع ، شهادت به برپایی احکام الهی و سنّت پیامبر و امیرالمؤمنین توسط حضرت، داده شده است:
شهادت میدهم که تو حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام کردی و نماز را بپا داشتی و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر کردی و (مسلمانان را) با پند و اندرز نیکو، به راه روش خود، فراخواندی.[7]
و همچنین:
(اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ اَمَرْتَ بِالْقِسْطِ وَ الْعَدْلِ وَ دَعَوْتَ اِلَیْهِما)[8]
شهادت میدهم که تو به عدل و داد امر کردی و( مسلمانان را) به سوی این دو دعوت کردی.
نتیجه بحث
با اندکی دقّت در این بیانات، ملاحظه میشود که امام ع علّت، انگیزة و حقیقت قیام حضرت و مقابله یزید با ایشان تا سر حد به شهادت رساندن ایشان، تصمیم آن حضرت برای ریشه کن کردن منکرات فراوان بوجود آمده در جامعه اسلامی و تبلیغ و ترویج معروف در بین مسلمانان بوده است. بنابراین، علت اصلی مخالفت یزید با امام حسین علیهالسلام آن بود که ایشان در صدد (احیای فرهنگ اسلام اصیل و ناب محمدی ص و زدودن زنگارهای تحریف و بدعت از دین جدّشان) بودند در حالی که یزید بقای حکومت خود را تحریف، نابودی و وارد کردن بدعتهای مختلف در دین میدانست .
توضیح مطلب آنکه: اگر حضرت علّت حرکت خویش را مبارزه با اموری، همچون رواج بدعتها، مخالفت با کتاب خدا و حلال و حرام الهی، نابودی سنّت پیامبر ص ، شیطان محوری و ترک خدا محوری، فساد، ظلم، بیعدالتی و ناامنی در جامعة اسلامی، تعطیلی حدود الهی، در انحصار گرفتن و تاراج بیتالمال مسلمانان و ... میدانست، تمام این امور حاکی از فراوانی و شیوع امری به نام (مُنْکَر) توسط معاویه و یزید در جامعة اسلامی بود، که حضرت خود را موظّف به نهی از آن میدانستند. و نیز اگر اباعبدالله ع جامعة اسلامی را به اموری از قبیل: عمل به کتاب خدا و سنّت پیامبر ص ، احیای مظاهر و نشانههای حقّ، ایجاد امنیّت، اصلاح و بهبودی وضع امور امّت و مسائلی از این قبیل، فرامیخواند، این مسأله نشانگر آن است که امری به نام (معروف) در جامعه از بین رفته یا دست کم در حال نابودی بود. از اینرو اگر حضرت از بیعت با یزید امتناع کرده و با این عمل، از یکسو، آمادگی خود را برای شهادت و مقاومت در برابر حکومت یزید اعلام کرد، و از سوی دیگر، تلاش خود را جهت برانداختن حکومت یزید و تأسیس حکومت اسلامی، به کار گرفت، در واقع سرباززدن از بیعت، به معنای نهی از منکر، ترویج معروف و اتمام حجّت با مسلمانان در بارة حرمت سکوت در برابر بدعتها و جنایات بنیاُمَیّه بود و بیعت و یا حتّی سکوت در مقابل چنین حکومتی، افزون بر آن که ترویج منکر و مبارزه با معروف بود، عذر و بهانهای نیز برای افراد عادّی در همکاری با حاکمان اُموی میشد.
پی نوشت: --------------------------
[1] . ابنشعبة حرانی، تحف العقول، ص239؛ مجلسی، بحارالانوار، ج97، ص81 80.
[2] . ابناعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج5، ص21؛ خوارزمی، مقتلالحسین، ج1، ص189 188؛ و نزدیک به این تعابیر: ابوجعفر محمّد بنعلی بنشهراشوب ، مناقب آلابیطالب ، ج4، ص97.
[3]. ابناعثم ، همان، ج 5، ص 19؛ خوارزمی، همان، ج 1، ص186.
[4]. کلینی، الفروع من الکافی، ج4، ص 578؛ ابنقولویه، کاملالزیارات، صفحات 371، 376، 378 380، 402 و 518؛ شیخ طوسی، مصباحالمتهجد، ص720 و تهذیب الاحکام، ج6، ص67؛ ابنطاووس، اقبالالاعمال، ج2، ص63 و ج3، ص103. هم چنین ر. ک: شیخ عباس قمی، کلیات مفاتیح الجنان، ترجمة مهدی الهی قمشهای، تهران، انتشارات علمی، [بی تا]، زیارت مخصوصة امام حسین ع ، ص 758، زیارتهای مطلقة امام حسین ع ، صفحات 775، 777، 778 779، 783، زیارت امام حسین ع در نیمة رجب، ص 807 ، زیارت امام حسین ع در شبهای قدر، ص811 ، زیارت امام حسین ع در روزهای عید فطر و قربان، ص 816 و زیارت امام حسین ع در روز عرفه، ص 825. ناگفته نماند (شهادت دادن) در اینجا به مفهوم متعارف آن یعنی گواهی کردن و تأیید یک موضوع مادّی و حقوقی نیست، بلکه بیان یک حقیقت معنوی و اعتراف به یک واقعیت است که با انگیزة معنوی صورت گرفته است. یعنی من این واقعیت را درک میکنم که نهضت تو به انگیزة امر به معروف و نهی از منکر بوده است نه به علّت دعوت کوفیان یا علل دیگر. بنابراین اگر تلاشها و کارهای دیگری صورت گرفته است، همه برای رسیدن به آن هدف و آرمان بزرگ بوده است.
[5]. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص353؛ شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص39.
[6]. طبری، تاریخ الامم والملوک، ج5، ص403 ؛ بَلاذُری،انساب الاشراف، ج3، ص381.
[7]. شیخعباس قمی، کلیات مفاتیح الجنان، زیارت مطلقة امام حسین، ص779.
[8]. شیخعباس قمی، کلیات مفاتیح الجنان، ص803.
- [سایر] اگر کوفیان راه را بر امام حسین (ع) باز می گذاشتند، آیا ایشان باز می گشتند و واقعه کربلا اتفاق نمی افتاد؟
- [سایر] در کربلا برای اسب (ذوالجناح) امام حسین (ع) چه اتفاقی افتاد؟
- [سایر] امام حسین(ع) هنگام عزیمت از مدینه تا مکه و مکه تا کربلا چه آیاتی را به تناسب حادثه تلاوت فرمود؟
- [سایر] آیا امام حسین(ع) خواهری به نام رقیه داشت؟ آیا او همراه امام حسین(ع) در کربلا بود؟ و آیا خواهران دیگر امام حسین؛ مثل ام کلثوم در کربلا حضور داشتند؟
- [سایر] چند دختر از امام حسین(ع) در واقعة کربلا حاضر بودند و بطور کلی امام حسین(ع) چند دختر داشتند؟
- [سایر] شهادت هانی بن عروه از اصحاب امام حسین (ع) در چه فاصله با واقعه عاشورا اتفاق افتاد؟
- [سایر] چه قیام و شورشهایی در زمان امام هادی(ع) اتفاق افتاد؟
- [سایر] پیرترین یار امام حسین ع در کربلا که بود؟
- [سایر] آیا امام حسین (ع) برای کسب قدرت به کربلا رفتند؟
- [سایر] آیا جنازه امام حسن (ع) را تیر باران کردند؟ اگر این امر صحت دارد، چرا این اتفاق افتاد؟
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلًا به زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر بواسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بعد از سجده بفهمد پیشانی را روی چیزی گذاشته که سجده بر ان باطل است باید بر چیزی که سجده بر ان صحیح است سجده نماید و بنابر احتیاط واجب دو سجده سهو به جا اورد و اگر این کار در دو سجده از یک رکعت اتفاق افتاد نمازش باطل است
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر بعد از سجده بفهمد پیشانی را روی چیزی گذاشته که سجده بر آن باطل است؛ عیبی ندارد و بنا بر احتیاط مستحب نماز را دوباره به جا آورد و همچنین است اگر در دو سجده از یک رکعت اتفاق افتاد.
- [آیت الله خوئی] اگر بعد از سجده بفهمد پیشانی را روی چیزی گذاشته که سجده بر آن باطل است، باید بر چیزی که سجده بر او صحیح است سجده نماید و بنابر احتیاط مستحب نماز را از سر بهجا آورد. و اگر این کار از دو سجده از یک رکعت اتفاق افتاد یک سجده را تدارک نماید و احتیاط واجب آن است که نماز را دوباره بخواند.
- [آیت الله سبحانی] خوردن خاک و گِل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیّدالشهداء امام حسین(علیه السلام) که از قبر شریف اخذ شود (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله سبحانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام)مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله عَلَیْهِ السَّلَام مشّرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطهی عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوردن خاک و گل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیدالشهداء امام حسین(علیه السلام) (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه نذر کند به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت امام حسین(علیه السلام) مشرف شود، اگر به زیارت امام دیگری برود کافی نیست و هرگاه به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او نیست.