از نظر اسلام انسان اجازه ندارد گناهان (کوچک یا بزرگ) خود را در مقابل دیگران بازگو کند و اسرار خود را فاش نماید. چون اولا: آبروی و ارزش انسان ها آنقدر زیاد است که اعتراف به گناه تنها باید در پیش گاه پروردگار متعال آنهم به جهت توبه و درخواست بخشش باشد. انسان با اعتراف به گناه نزد خداوند کسب ارزش و آبرو می کند. و این ویژگی مخصوص خداوند است اما غیر خداوند هر چند رازدار باشد توانایی برگشت دادن ارزش و آبروی از دست رفته انسان (در اثر اعتراف نزد آنان) را ندارند تا چه رسد به زیاد نمودن آن. ثانیا: از نظر اسلام و براساس بینش توحیدی تنها موثر حقیقی در جهان هستی خداوند است، غیر خداوند بدون اذن و اجازه خداوند، نمی توانند تأثیری داشته باشند و در منابع دینی اسلام به شخص یا شخصیتی مقام بخشش گناهان داده نشده است. در این رابطه توجه به چند نکته حائز اهمیت است: 1-اعتراف در مقابل بنده ی خدا گناه نیست مگر آنکه سبب تحقیر و ذلت فرد گردد، مثلا انسانی مرتکب گناهی شده است به اشتباه خود پی برده است و به این اشتباه خود در نزد دیگران اعتراف می کند. 2-حقوق در منظر تربیت دینی بر دو قسم است: 1-یا حق الله است 2-یا حق الناس، این قضایا هم حق الله است در صورتی که حقوق بندگان در آن دخیل نباشد در این صورت رضایت صاحب حق باید در نظر گرفته شود. 3-اینکه خداوند سبحان به یک طریقی می خواهد انسان را رها نکند و با او در ارتباط باشد و بنده اش به این نتیجه برسد که همه چیزش خداست. 4-اینکه این کار یک سری آثار پسندیده دارد و یک سری آثار غیر پسندیده. آثار پسندیده آن این است که انسان به خطای خودش اعتراف می کند و از دیگران کمک میگیرد ودر صد جبران و رضایت بر می آید البته به شرط آنکه آن بنده که در نزد او اعتراف به خطا می کنیم راز دار باشد و راهنمائی خوب، آثار غیر پسندیده آن این است که در آینده ممکن است برای معترف در دسر ساز باشد واینکه بهترین راز دار خدا است و فقط حرف دلت را با او مطرح نما که ستار العیوب و بینا به حال بندگانش است. 5-اعتراف کردن به گناهان در نزد بنده خدا روشی است مرسوم در بین کنیسه ها و این روش صحیحی نیست. البته اعتراف به گناه در واقع نوعی پشیمانی است و پشیمانی از گناه توبه است وبه فرموده امام باقر (ع) پشیمانی خود توبه است[1] وشخص ممکن است با اقرار به کار خود ندامت خود رانشان بدهد. و حرفش را میخواهد برای کسی بگوید که او را سرزنش نکند ودر واقع او را در راه رسیدن به هدفش یاری نماید. پی نوشت: [1] خصال ترجمه مدرس گیلانی ج1ص / 14
از نظر اسلام انسان اجازه ندارد گناهان (کوچک یا بزرگ) خود را در مقابل دیگران بازگو کند و اسرار خود را فاش نماید. چون اولا: آبروی و ارزش انسان ها آنقدر زیاد است که اعتراف به گناه تنها باید در پیش گاه پروردگار متعال آنهم به جهت توبه و درخواست بخشش باشد. انسان با اعتراف به گناه نزد خداوند کسب ارزش و آبرو می کند. و این ویژگی مخصوص خداوند است اما غیر خداوند هر چند رازدار باشد توانایی برگشت دادن ارزش و آبروی از دست رفته انسان (در اثر اعتراف نزد آنان) را ندارند تا چه رسد به زیاد نمودن آن. ثانیا: از نظر اسلام و براساس بینش توحیدی تنها موثر حقیقی در جهان هستی خداوند است، غیر خداوند بدون اذن و اجازه خداوند، نمی توانند تأثیری داشته باشند و در منابع دینی اسلام به شخص یا شخصیتی مقام بخشش گناهان داده نشده است.
در این رابطه توجه به چند نکته حائز اهمیت است:
1-اعتراف در مقابل بنده ی خدا گناه نیست مگر آنکه سبب تحقیر و ذلت فرد گردد، مثلا انسانی مرتکب گناهی شده است به اشتباه خود پی برده است و به این اشتباه خود در نزد دیگران اعتراف می کند.
2-حقوق در منظر تربیت دینی بر دو قسم است: 1-یا حق الله است 2-یا حق الناس، این قضایا هم حق الله است در صورتی که حقوق بندگان در آن دخیل نباشد در این صورت رضایت صاحب حق باید در نظر گرفته شود.
3-اینکه خداوند سبحان به یک طریقی می خواهد انسان را رها نکند و با او در ارتباط باشد و بنده اش به این نتیجه برسد که همه چیزش خداست.
4-اینکه این کار یک سری آثار پسندیده دارد و یک سری آثار غیر پسندیده.
آثار پسندیده آن این است که انسان به خطای خودش اعتراف می کند و از دیگران کمک میگیرد ودر صد جبران و رضایت بر می آید البته به شرط آنکه آن بنده که در نزد او اعتراف به خطا می کنیم راز دار باشد و راهنمائی خوب،
آثار غیر پسندیده آن این است که در آینده ممکن است برای معترف در دسر ساز باشد واینکه بهترین راز دار خدا است و فقط حرف دلت را با او مطرح نما که ستار العیوب و بینا به حال بندگانش است.
5-اعتراف کردن به گناهان در نزد بنده خدا روشی است مرسوم در بین کنیسه ها و این روش صحیحی نیست.
البته اعتراف به گناه در واقع نوعی پشیمانی است و پشیمانی از گناه توبه است وبه فرموده امام باقر (ع) پشیمانی خود توبه است[1] وشخص ممکن است با اقرار به کار خود ندامت خود رانشان بدهد. و حرفش را میخواهد برای کسی بگوید که او را سرزنش نکند ودر واقع او را در راه رسیدن به هدفش یاری نماید.
پی نوشت:
[1] خصال ترجمه مدرس گیلانی ج1ص / 14
- [آیت الله سبحانی] اگر زانی از صدق و راستی به گناه خود اعتراف نماید آیا اعتراف وی مورد پذیرش قرار می گیرد؟
- [سایر] می خواهم در مسیر سیر و سلوک قرار بگیرم، اما با آنکه پیش خدای خود اعتراف به گناه می کنم باز هم مرتکب گناه می شوم، از کجا شروع کنم؟
- [سایر] اگر فرد بالغی با فرد بالغ دیگر گناه لواط را انجام دهد آن فرد میتواند با خواهر شخص لواط دهنده ازدواج کند؟ اگر جواب خیراست آیا شرع مقدس، راه حلی برای ازدواج بازگو شده دارد؟
- [سایر] تنها چند اعتراف از بین صدها اعتراف انقﻼبیوﻥمخالف حکومت پهلوﯼ : . برنامههاﯼ شاه به نفع ایراﻥ بود و مامتوجه نمیشدیم ! .........
- [آیت الله خوئی] حکم بازگو نمودن روایت ضعیف در حالت روزه چیست با اینکه میداند ضعیف است؟
- [سایر] آیا اعتراف گیری تحت فشار و شکنجه روحی و روانی و جسمی اعتبار اسلامی دارد؟ اعتراف گیری با استفاده از مواد مخدر و افیون و داروهای کدوئینه جایز است؟....
- [سایر] آیا علمای انساب به ولادت فرزند امام عسکری (علیه السلام) اعتراف نموده اند؟
- [سایر] آیا ابوبکر نیز به افضلیت حضرت علی علیه السلام نسبت به خود اعتراف کرده است؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] آیا مراجع قضایی می توانند جهت اقرار و اعتراف متهم، او را تحت فشار قرار دهند؟
- [آیت الله مظاهری] پرداخت فطریه به فقیری که اهل گناه است، ایا اشکال دارد؟
- [آیت الله جوادی آملی] .مستحب است کسی که اذان دیگری را می شنود , خواه اذان اعلام و خواه اذان نماز (اذان اِعظام ) جماعت یا فرادا آن را بدون فاصله بازگو کند و بازگو کردن اقامهای که میشنود, به امید ثواب, خوب است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که اذان دیگری را می شنود مستحب است هر جمله را که می شنود بازگو کند، بازگو کردن اقامه نیز به امید ثواب مستحب است (و آن را حکایت اذان و اقامه گویند).
- [آیت الله اردبیلی] بودن مرد و زن نامحرم در یک اتومبیل اشکال ندارد، مگر این که مظنّه فساد و گناه وجود داشته باشد.
- [آیت الله سبحانی] کسی که باید نماز را بشکند، اگر نماز را تمام کند معصیت کرده ولی نماز او اشکال ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که باید نماز را بشکند، اگر نماز را تمام کند معصیت کرده و صحّت نماز او محلّ اشکال است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در مواردی که شکستن نماز واجب است چنانچه ادامه دهد معصیت کرده و نماز او نیز اشکال دارد.
- [آیت الله اردبیلی] (اِقرار) یعنی کسی اعتراف نماید و به صورت جزم و یقین خبر دهد که دیگری بر عهده او حقّی دارد، یا حق داشتن خود بر عهده دیگری را نفی کند، یا بگوید فلان چیزی که در تصرّف اوست مالِ دیگری است، یا مثلاً فلان شخص فرزند یا برادر اوست، یا اعتراف کند که فلان جرم یا جنایت را که قهرا موجب تعزیر، قصاص یا حدّ شرعی است مرتکب شده است.
- [آیت الله مظاهری] حرف زدن زن و شنیدن آن، برای نامحرم در صورتی که شهوتانگیز نباشد، و سبب افتادن در گناه نشود و مفسده دیگری هم نداشته باشد و جالب هم نباشد اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . پاک کردن مخرج غائط با چیزهایی که احترام آنها لازم است مانند کاغذی که اسم خدا و پیغمبران بر آن نوشته شده معصیت و حرام است، و پاک شدن مخرج با استنجاء به سرگین و استخوان محل اشکال است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] بودن مرد با زن نامحرم در جای خلوت که دیگری نمی تواند به آنجا وارد شود اشکال دارد و احتیاط واجب ترک آن است و نماز خواندن در آنجا نیز اشکال دارد، همچنین نماز خواندن در محلی که مجلس گناه است مثلاً در آنجا شراب می نوشند، قمار می زنند یا غیبت می کنند.