عیب و زشتی از خوبان، زشت تر است. فرض کنید کسی به صورت کودک خردسال شما، سیلی بزند اگر این کار توسط یک دیوانه انجام شده باشد، زشت تر است، یا اگر توسط یک استاد دانشگاه متشخص انجام شده باشد؟ حتی آنچه انجامش توسط کسی عمل نیک به شمار می آید، ممکن است انجامش توسط کس دیگری که مقام بالاتری دارد، زشت شمرده شود: (حَسَنَاتُ الْأَبْرَارِ سَیِّئَاتُ الْمُقَرَّبِینَ؛[1] کارهای نیک خوبان برای مقربان عمل زشت محسوب می شود) حضرت یونس (ع) قریب 30 سال تبلیغ نمود و تنها دو نفر به او ایمان آوردند، و بعد از این همه سال صبر و استقامت و تبلیغ دین الهی، قوم خود را ترک کرد و خداوند صبر او را اندک شمرد: (فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَ لا تَکُنْ کَصاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نادی وَ هُوَ مَکْظُومٌ؛[قلم/48] در برابر فرمان پروردگارت صابر باش و چون صاحب ماهی مباش که با دلی پراندوه ندا در داد.) در حالی که همین مقدار صبر برای دیگران می تواند فضیلت بسیار جدی ای باشد. در واقع انسان هر چقدر جایگاه برتری داشته باشد، توقعات از او بیشتر می شود. اگر شما تولد دوست صمیمی خود را تنها با کلامی ساده به او تبریک بگویید و برایش کادوئی نخرید، از شما ناراحت می شود اما همان نوع کلام از کسی که رابطه چندانی با او نداشته، برایش بسیار مسرت بخش خواهد بود و او را بسیار خوشحال خواهد کرد. البته باید توجه کرد که این معنا سبب سستی انگیزه انسان، در تعالی بخشی به معنویاتش نشود. چرا که اگر کسی در تعالی معنوی خود کوتاهی کند، همین امر می تواند توبیخ او را در پیش داشته باشد علاوه بر اینکه هیچ عاقلی به دلیل این گونه ترس ها، منفعت و فواید بزرگ را از دست نمی دهد. انسان باید با توکل بر خدای متعال گام در مسیر بگذارد و باقی امور را به خدای متعال بسپارد که او شکرگزار و بخشنده است: (لِیُوَفِّیَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَکُورٌ[فاطر/30] (آنها این اعمال صالح را انجام میدهند) تا خداوند اجر و پاداش کامل به آنها دهد و از فضلش بر آنها بیفزاید که او آمرزنده و شکرگزار است!) [1]. بحار الأنوار، ج25، ص205.
عیب و زشتی از خوبان، زشت تر است. فرض کنید کسی به صورت کودک خردسال شما، سیلی بزند اگر این کار توسط یک دیوانه انجام شده باشد، زشت تر است، یا اگر توسط یک استاد دانشگاه متشخص انجام شده باشد؟
حتی آنچه انجامش توسط کسی عمل نیک به شمار می آید، ممکن است انجامش توسط کس دیگری که مقام بالاتری دارد، زشت شمرده شود:
(حَسَنَاتُ الْأَبْرَارِ سَیِّئَاتُ الْمُقَرَّبِینَ؛[1] کارهای نیک خوبان برای مقربان عمل زشت محسوب می شود)
حضرت یونس (ع) قریب 30 سال تبلیغ نمود و تنها دو نفر به او ایمان آوردند، و بعد از این همه سال صبر و استقامت و تبلیغ دین الهی، قوم خود را ترک کرد و خداوند صبر او را اندک شمرد:
(فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَ لا تَکُنْ کَصاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نادی وَ هُوَ مَکْظُومٌ؛[قلم/48] در برابر فرمان پروردگارت صابر باش و چون صاحب ماهی مباش که با دلی پراندوه ندا در داد.)
در حالی که همین مقدار صبر برای دیگران می تواند فضیلت بسیار جدی ای باشد. در واقع انسان هر چقدر جایگاه برتری داشته باشد، توقعات از او بیشتر می شود. اگر شما تولد دوست صمیمی خود را تنها با کلامی ساده به او تبریک بگویید و برایش کادوئی نخرید، از شما ناراحت می شود اما همان نوع کلام از کسی که رابطه چندانی با او نداشته، برایش بسیار مسرت بخش خواهد بود و او را بسیار خوشحال خواهد کرد.
البته باید توجه کرد که این معنا سبب سستی انگیزه انسان، در تعالی بخشی به معنویاتش نشود. چرا که اگر کسی در تعالی معنوی خود کوتاهی کند، همین امر می تواند توبیخ او را در پیش داشته باشد علاوه بر اینکه هیچ عاقلی به دلیل این گونه ترس ها، منفعت و فواید بزرگ را از دست نمی دهد.
انسان باید با توکل بر خدای متعال گام در مسیر بگذارد و باقی امور را به خدای متعال بسپارد که او شکرگزار و بخشنده است:
(لِیُوَفِّیَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَکُورٌ[فاطر/30] (آنها این اعمال صالح را انجام میدهند) تا خداوند اجر و پاداش کامل به آنها دهد و از فضلش بر آنها بیفزاید که او آمرزنده و شکرگزار است!)
[1]. بحار الأنوار، ج25، ص205.
- [سایر] چرا ایمان اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) قوی بود ولی ایمان انسانهای کنونی ضعیف هست؟
- [سایر] کیفر دنیوی گناه برای مؤمن چیست؟
- [سایر] شبهه: در جامعه کنونی به هیچ وجه نمی توان گناه نکرد و یا گناه را ترک کرد چون عوامل فساد قوی ترند.
- [سایر] مؤمن و کافر گناهان خود را چگونه می بینند؟
- [سایر] آیا تعصب همیشه ناپسند است؟ اگر چنین است دلیلش چیست!
- [سایر] آیا ترس کودکان به طور مطلق ناپسند و زیانبار است؟
- [سایر] چه کنیم تا صفت ناپسند حسادت را در خود بمیرانیم؟
- [سایر] اگر بیماری برای مؤمنان کفاره گناه است، پس چه نیازی به درمان آن است؟
- [سایر] آیا ثروت و ثروتمندی ناپسند است؟
- [سایر] فرق و مرز بین (خشم پسندیده) و (خشم ناپسند) چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] بر صاحبان وسایل ارتباط جمعی، هنرمندان و نویسندگان لازم است علم، هنر و ابزار خود را در جهت ترویج معروف و نهی از منکر و پیشگیری از اخلاق ناپسند اجتماعی بکار گیرند و هنر، علم و ابزار نوین ارتباط جمعی را در جهت القاء شبهه و گمراهی و یا اشاعه اخلاق ناپسند بکار نگیرند، در غیر این صورت بر همگان لازم است آنان را طرد و با رعایت مراتب امر به معروف و نهی از منکر به پیروی معروف هدایت و الزام نمایند و از ابزار وسایل ارتباط جمعی که به اشاعه فحشاء و اندیشههای ناپسند اقدام مینماید استفاده نکنند، بلکه خرید و فروش و نگهداری این گونه وسایل در این صورت اشکال دارد.
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که گمان به قبله دارد اگر بتواند گمان قوی تری پیدا کند نمی تواند به گمان خود عمل نماید مثلا اگر میهمان از گفته صاحب خانه گمان به قبله پیدا کند ولی بتواند از راه دیگر گمان قوی تری پیدا کند نباید به حرف او عمل نماید
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که گمان به قبله دارد اگر بتواند گمان قوی تری پیدا کند؛ نمی تواند به گمان خود عمل نماید؛ مثلا اگر میهمان از گفته صاحب خانه گمان به قبله پیدا کند؛ ولی بتواند از راه دیگر گمان قوی تری پیدا کند؛ نباید به حرف او عمل نماید.
- [آیت الله جوادی آملی] .گزارش صاحبخانه، مدیر هتل و مانند آ ن, حجّت شرعی نیست, مگر آنکه مایه اطمینان باشد و اگر به قول آنها گمان حاصل شد , نه طمأنینه و بتوان به گمان قوی تر رسید , باید به آن گمان قوی تر نائل آمد و برابر آن عمل نمود .
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه به جایی برسد که اذان شهر را که معمولاً در جای بلند می گویند نشنود نمازش شکسته است، هر چند اذانی را که با بلند گوهای قوی می گویند بشنود و اگر کسی گوش و چشمش از معمول ضعیف تر یا بسیار قوی تر است اعتباری به آن نیست بلکه اعتبار به گوش و چشمهای معمولی است.
- [آیت الله سیستانی] کسی که گمان به قبله دارد ، اگر بتواند گمان قوی تری پیدا کند ، نمیتواند به گمان خود عمل نماید . مثلاً اگر میهمان از گفته صاحب خانه گمان به قبله پیدا کند ، ولی بتواند از راه دیگر گمان قوی تری پیدا کند ، نباید به حرف او عمل نماید .
- [آیت الله نوری همدانی] کسی که گمان به قبله دارد ، اگر بتواند گمان قوی تری پیدا کند نمی تواند به گمان ضعیف عمل نماید ، مثلاً اگر میهمان از گفتة صاحب خانه ، گمان به قبله پیدا کند ولی بتواند از راه دیگر گمان قوی تری پیدا کند نباید به حرف او ، عمل نماید .
- [آیت الله وحید خراسانی] غیبت و ان ذکر عیب مستور و پوشیده مومن در غیاب او است چه ان عیب را به گفتار بیان کند یا به رفتار بفهماند هرچند در اظهار عیب مومن قصد اهانت و هتک حیثیت نداشته باشد و اگر به قصد اهانت عیب مومن را اظهار نماید دو گناه مرتکب شده است و مرتکب غیبت باید توبه کند و بنابر احتیاط واجب از کسی که غیبت او را کرده حلیت بطلبد مگر ان که حلیت طلبیدن موجب مفسده ای شود و در مواردی غیبت جایز است متجاهر به فسق یعنی کسی که اشکارا و علنی گناه می کند که غیبت کردن از او در همان گناه جایز است غیبت کردن مظلوم از ظالمی که بر او ظلم کرده نسبت به ان ظلم در مورد مشورت که اظهار عیب به قصد نصیحت مشورت کننده در حدی که نصیحت محقق شود جایز است غیبت بدعت گذار در دین و کسی که موجب گمراهی مردم می شود غیبت برای اظهار فسق شاهد یعنی اگر کسی که شهادت می دهد فاسق است غیبت او به اظهار فسق او برای ان که به شهادت او حقی ضایع نشود جایز است غیبت کردن از شخصی برای دفع ضرر از جان یا عرض یا مال ان شخص غیبت کردن از گناهکار به قصد بازداشتن او از ان گناه در صورتی که به غیر ان بازداشتن او ممکن نباشد
- [آیت الله وحید خراسانی] خاتمه هرچند هر گناهی بزرگ است چون عظمت و جلال و کبریای خداوند محدود به حدی نیست پس نافرمانی خداوند متعال هم با توجه به این که معصیت خداوند علی عظیم است بزرگ است و روایت شده نظر نکن به انچه معصیت کردی بلکه ببین چه کسی را معصیت کردی ولی در مقایسه گناهان به یکدیگر بعضی بزرگتر و عذاب ان شدیدتر است و بر برخی از گناهان به طور صریح یا ضمنی تهدید و وعید به عذاب و اتش شده و یا در روایات وارده از اهل بیت عصمت علیهم السلام از انها تعبیر به کبیره شده است و به مقتضای ایه کریمه ان تجتنبوا کبایر ما تنهون عنه نکفر عنکم سییاتکم اگر دوری کنید از گناهان کبیره ای که نهی شده اید از ان می پوشانیم از شما بدیها و سییات شما را اجتناب از انها موجب امرزش گناهان دیگر است و بعضی از فقهاء اعلی الله مقامهم انها را تا هفتاد و بعضی بیشتر از ان شمرده اند و قسمتی از انها که بیشتر مورد ابتلاست ذکر می شود شرک و کفر به خداوند متعال که با هیچ گناه کبیره ای قابل قیاس نیست یاس و ناامیدی از روح و رحمت خداوند متعال امن از مکر خداوند متعال قسم دروغ به خداوند متعال انکار انچه خداوند نازل فرموده است محاربه با اولیای خداوند متعال محاربه با خدا و رسول به قطع طریق و افساد در زمین حکم به غیر انچه خداوند نازل فرموده است دروغ بستن بر خدا و رسول و اوصیا منع از ذکر خداوند در مساجد و سعی در خراب کردن انها منع زکاتی که واجب است تخلف از جهاد واجب فرار از جنگ مسلمین با کفار اضلال گمراه کردن از راه خداوند متعال اصرار بر گناهان صغیره ترک عمدی نماز و سایر واجبات الهیه ریا اشتغال به لهو مانند غنا و تار زدن ولایت ظالم اعانه کمک کردن ظالم شکستن عهد و قسم تبذیر فاسد کردن مال و بیهوده خرج کردن ان اسراف شرب خمر سحر ظلم غنا عقوق والدین اذیت و بدرفتاری با پدر و مادر قطع رحم لواط زنا نسبت دادن زنا به زن محصنه قیادت جمع کردن بین مرد و زن به زنا یا دو مرد به لواط دزدی ربا خوردن سحت خوردن حرام مانند بهای خمر و اجرت زن زناکار و رشوه ای که حاکم برای حکم می گیرد کم فروشی غش مسلمین خوردن مال یتیم به ظلم شهادت دادن به ناحق کتمان شهادت اشاعه فاحشه و گناه بین مومنین فتنه سخن چینی کردن که موجب تفرقه بین مومنین شود ناسزا گفتن به مومن و اهانت به مومن و ذلیل کردن او بهتان بر مومن تهمت زدن به مومن غیبت و ان ذکر عیب مستور و پوشیده مومن در غیاب او است چه ان عیب را به گفتار بیان کند یا به رفتار بفهماند هرچند در اظهار عیب مومن قصد اهانت و هتک حیثیت نداشته باشد و اگر به قصد اهانت عیب مومن را اظهار نماید دو گناه مرتکب شده است
- [آیت الله مظاهری] به سیّدی که معصیت کار است، اگر خمس دادن کمک به معصیت او باشد، نمیشود خمس داد و به سیّدی هم که آشکارا معصیت میکند، گرچه دادن خمس کمک به معصیت او نباشد. نباید خمس بدهند.