وسوسه شیطان امری است که خواه ناخواه وجود خواهد داشت و نمی توانیم آن را به طور کامل از بین ببریم. امام صادق علیه السّلام فرمود: (دلی نیست جز که دو گوش دارد بر یکی فرشته ای است رهنما و بر دیگر شیطانی سست کن و فتنه گر، این فرمانش دهد و آن بازش دارد.)[1] حتی علیرغم اینکه شیطان نمی تواند معصومین را دچار گمراهی کند، اما آنان را به طور کامل به حال خود رها نمی کند و وسوسه خود را انجام می دهد. امام ششم می فرمایند: (ابلیس نزد موسی بن عمران آمد که با خدا در مناجات بود، یک فرشته بدو گفت: چه طمعی در او داری او در مناجات با پروردگارش است؟ گفت همان را از او امید دارم که از پدرش داشتم.)[2] بنابراین ناگزیر وسوسه شیطان را خواهیم داشت. اما این وسوسه تنها زمانی در ما اثر دارد که خودمان راهی برای او مهیا کنیم تا از آن جا به ما ضربه بزند: ( ابلیس دشمنی بیرونی است و تا پایگاهی در درون نداشته باشد، نمیتواند به انسان ضربه بزند. کار شیطان صدور سم به درون انسان است. اگر کسی که میخواهد دیگری را با سم از پای درآورد، آن را در جیب شخص بگذارد، تاثیری در وی ندارد یا اگر سم را به او بخوراند و او بالا بیاورد، باز هم اثری ندارد. دستگاه گوارش باید سم را بپذیرد و آن را جذب کند تا پس از ورود به خون، اثر زیانبار خود را به جال بگذارد. وسوسهها نیز چنین است)[3] بنابراین باید زمینه درونی را از بین ببریم. که میکروب ها همیشه در محیط زندگی انسان هستند. و تا هنگامی که سیستم دفاعی بدن با قوت وظیفه خویش را انجام می دهد، بیماری ای به وجود نخواهد آمد. و زمانی بیماری به وجود می آید که میکروب بیرونی، زمینه مساعدی برای بیماری بیابد. و ترک ذکر خدا آن زمینه ای است که شیطان را از وسوسه کننده به هم نشین دائمی تبدیل می کند: (وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرینٌ؛[زخرف/36] و هر کس از یاد خدا روی گردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست.) و با ترک ذکر و ارتکاب گناه، امر می تواند چنان امر را وخیم کند که دل انسان محل فرود دائمی شیاطین باشد، گویا که قلب انسان لانه شیاطین می شود: (هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلی مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیاطینُ * تَنَزَّلُ عَلی کُلِّ أَفَّاکٍ أَثیمٍ؛[شعراء/221-222] آیا به شما خبر دهم که شیاطین بر چه کسی نازل می شوند؟!* آنها بر هر دروغگوی گنهکار نازل می گردند.) لذا باید همیشه ملازم ذکر و یاد خدا باشیم و بدانیم که اگر از خدا دور شدیم، لحظه به لحظه شیطان در ما موثرتر می شود. و توبه راه بستن منافذ باز شده است. [1]. بحار الأنوار ، ج60، ص: 245. [2]. بحار الأنوار ، ج60، ص: 236. [3]. نسیم اندیشه (پرسش و پاسخهایی از آیت الله جوادی آملی) دفتر اول ص124.
وسوسه شیطان امری است که خواه ناخواه وجود خواهد داشت و نمی توانیم آن را به طور کامل از بین ببریم.
امام صادق علیه السّلام فرمود: (دلی نیست جز که دو گوش دارد بر یکی فرشته ای است رهنما و بر دیگر شیطانی سست کن و فتنه گر، این فرمانش دهد و آن بازش دارد.)[1]
حتی علیرغم اینکه شیطان نمی تواند معصومین را دچار گمراهی کند، اما آنان را به طور کامل به حال خود رها نمی کند و وسوسه خود را انجام می دهد.
امام ششم می فرمایند: (ابلیس نزد موسی بن عمران آمد که با خدا در مناجات بود، یک فرشته بدو گفت: چه طمعی در او داری او در مناجات با پروردگارش است؟ گفت همان را از او امید دارم که از پدرش داشتم.)[2]
بنابراین ناگزیر وسوسه شیطان را خواهیم داشت. اما این وسوسه تنها زمانی در ما اثر دارد که خودمان راهی برای او مهیا کنیم تا از آن جا به ما ضربه بزند:
( ابلیس دشمنی بیرونی است و تا پایگاهی در درون نداشته باشد، نمیتواند به انسان ضربه بزند. کار شیطان صدور سم به درون انسان است. اگر کسی که میخواهد دیگری را با سم از پای درآورد، آن را در جیب شخص بگذارد، تاثیری در وی ندارد یا اگر سم را به او بخوراند و او بالا بیاورد، باز هم اثری ندارد. دستگاه گوارش باید سم را بپذیرد و آن را جذب کند تا پس از ورود به خون، اثر زیانبار خود را به جال بگذارد. وسوسهها نیز چنین است)[3]
بنابراین باید زمینه درونی را از بین ببریم. که میکروب ها همیشه در محیط زندگی انسان هستند. و تا هنگامی که سیستم دفاعی بدن با قوت وظیفه خویش را انجام می دهد، بیماری ای به وجود نخواهد آمد. و زمانی بیماری به وجود می آید که میکروب بیرونی، زمینه مساعدی برای بیماری بیابد. و ترک ذکر خدا آن زمینه ای است که شیطان را از وسوسه کننده به هم نشین دائمی تبدیل می کند:
(وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرینٌ؛[زخرف/36] و هر کس از یاد خدا روی گردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست.)
و با ترک ذکر و ارتکاب گناه، امر می تواند چنان امر را وخیم کند که دل انسان محل فرود دائمی شیاطین باشد، گویا که قلب انسان لانه شیاطین می شود:
(هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلی مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیاطینُ * تَنَزَّلُ عَلی کُلِّ أَفَّاکٍ أَثیمٍ؛[شعراء/221-222] آیا به شما خبر دهم که شیاطین بر چه کسی نازل می شوند؟!* آنها بر هر دروغگوی گنهکار نازل می گردند.)
لذا باید همیشه ملازم ذکر و یاد خدا باشیم و بدانیم که اگر از خدا دور شدیم، لحظه به لحظه شیطان در ما موثرتر می شود. و توبه راه بستن منافذ باز شده است.
[1]. بحار الأنوار ، ج60، ص: 245.
[2]. بحار الأنوار ، ج60، ص: 236.
[3]. نسیم اندیشه (پرسش و پاسخهایی از آیت الله جوادی آملی) دفتر اول ص124.
- [سایر] شکی نداریم که شیطان انسان را وسوسه میکند، اما بزرگترین وسوسه شیطان بر چه کاری است؟
- [سایر] چگونه میتوان از وسوسه و تسلط شیطان جلوگیری کرد؟
- [سایر] آیا ترس از ریا می تواند وسوسه شیطان باشد؟
- [سایر] آیا شیطان تسلیم پیامبر اکرم(ص) شد و دیگر نتوانست پیامبر را وسوسه کند؟
- [سایر] آیا وسوسه شیطان و تکالیف شرعی در بهشت هم وجود دارد؟
- [سایر] خداوند چرا شیطان را آفرید ؟ با اینکه می دانست سرچشمه وسوسه ها و گمراهیهامی شود ؟
- [سایر] حدیثی نقل شده که پیامبر(ص) شیطان را سر بریدند، این حدیث تا چه حد اعتبار دارد؟ پس مسئله وسوسه شیطان چیست؟
- [سایر] خداوند چرا شیطان را آفرید ؟ با اینکه می دانست سرچشمه وسوسه ها و گمراهیهامی شود ؟
- [سایر] از اوصاف جنت این است که در آن هیچ لغو و بیهوده و وسوسه ای وجود ندارد . پس چگونه شیطان آدم و حوا را وسوسه کرد و آدم و حوا را فریب داد ؟
- [سایر] در (مفاتیح الجنان) در اعمال روز جمعه روایتی آمده که امام کاظم(ع) فرمود: (هر که یک انار روز جمعه ناشتا بخورد، تا چهل روز دلش را نورانی گرداند و اگر دو تا بخورد تا هشتاد روز و اگر سه انار بخورد تا صد و بیست روز و وسوسه شیطان را از او دور میکند و هر که وسوسه شیطان از او دور گردد معصیت خدا نکند و داخل بهشت شود)؛ آیا این روایت و امثال آن سند صحیحی دارند؟ و اگر آری، به راستی این روایات چه میخواهند بگویند؟ مگر با خوردن سه انار وسوسه قوی شیطان و هوای نفس تمام میشود؟!
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسانی که به خدا و پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) ایمان دارند، ولی وسوسه هایی برای آنها پیدا می شود و به مطالعه و تحقیق می پردازند پاکند و این وسوسه ها ضرری ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که در کارهای وضو یا شرایط آن؛ مثل پاک بودن آب، خیلی شک میکند، چنانچه به حد وسوسه برسد، باید به شک خود اعتنا نکند.
- [آیت الله مظاهری] اگر چیزی از حمد و سوره و ذکرهای نماز را عمداً یا احتیاطاً چند مرتبه بگوید اشکال ندارد ولی اگر به خاطر وسوسه باشد جایز نیست.
- [آیت الله بهجت] تکرار مسح موجب بطلان وضو نیست خصوصا اگر برای رعایت احتیاط باشد، مگر آن که از روی تشریع یا وسوسه باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] تکرار کردن آیات حمد و سوره یا ذکرهای رکوع و سجود و تسبیحات برای ثواب یا برای احتیاط مانعی ندارد، اما اگر به خاطر وسوسه باشد اشکال دارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که در کارهای وضو و شرائط آن مثل پاک بودن آب و غصبی نبودن آن خیلی شک می کند اگر به حد وسوسه برسد باید به شک خود اعتنا نکند.
- [آیت الله خوئی] کسی که در کارهای وضو و شرائط آن مثل پاک بودن آب و غصبی نبودن آن خیلی شک میکند، چنانچه به حد وسوسه برسد باید به شک خود اعتنا نکند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسانی که گرفتار حالت وسوسه می شوند و زود یقین به نجس بودن چیزی پیدا می کنند و یا به هنگام آب کشیدن چیز نجس به آسانی یقین به پاکی پیدا نمی کنند، یقین آنها اعتبار ندارد و می توانند همان طور که دیگران یقین پیدا می کنند قناعت کنند.
- [آیت الله بهجت] انسان باید نماز را به نیّت قُربت، یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم بهجا آورد و لازم نیست نیّت را از قلب خود بگذراند یا مثلاً به زبان بگوید که (چهار رکعت نماز ظهر میخوانم قُربةًالیاللّه)، بلکه همینقدر که انگیز? انسان از این کار، نماز خواندن برای خدا باشد در تحقّق نیّت کافی است. ولی بهتر و افضل این است که نیّت نماز را از قلب خود بگذراند، مگر اینکه نزدیک به حدّ وسوسه برسد.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که در طهارت و نجاست دچار وسواس است، لازم نیست به برطرف شدن نجاست اطمینان پیدا کند، بلکه باید بدون توجه به وسوسههای نفسانی خود به متعارف مردم نگاه کرده و ببیند آنها در چه مواردی اطمینان به طهارت و نجاست پیدا میکنند و همانند آنان عمل نماید. همچنین اگر در مسائل وضو، غسل و سایر عبادات نیز وسواس داشته باشد، باید به همین ترتیب عمل نماید. اگر چنین شخصی به وسوسههای نفسانی خود اعتنا نماید، شیطان در او طمع کرده و به تدریج در اعتقادات و امور روزمره او نیز شک و تردید ایجاد مینماید.