برای رسیدن به کمالات انسانی رعایت مراحل ذیل لازم است: 1- شناخت اخلاق پسندیده و ناپسند : انسان در ابتداء باید مرز و حدود میان اخلاق ناپسند را از اخلاق پسندیده تشخیص دهد تا بتواند بر انجام یا ترک آن تصمیم بگیرد؛ زیرا ارتکاب بعضی از اعمال زشت، از عدم شناخت انسان ناشی می شود و این اعمالِ زشت ، مانع رشد و تکامل انسان است. 2- معرفت نفس و خودشناسی که در روایات اسلامی تأکید فراوانی بر آن شده است. امام علی(ع) می فرماید: (افضل المعرفة، معرفةُ الانسان نفسه؛[1] بهترین شناخت ها آن است که انسان خودش را بشناسد) و باز می فرماید: (من عرف نفسه فقد عرف ربّه؛[2] هر کس خود را بشناسد، همانا خدایش را شناخته است) 3- عزم و اراده جدی بر ترک گناه: شخص باید با توبه نصوح تصمیم بگیرد که رذایل اخلاقی را ترک کند و به ارزش ها و فضایل اخلاقی روی آورد و ایمان و عمل نیک را در زندگی خویش پیشه سازد. (فَأَمَّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ فَیُدْخِلُهُمْ رَبهُُّمْ فیِ رَحْمَتِهِ ذَالِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبِین[جاثیه/30] امّا کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، پروردگارشان آنها را در رحمت خود وارد می کند. این همان پیروزی بزرگ است) 4- راه شناسی: انسان باید راه رسیدن به فضایل اخلاقی و ترک رذایل اخلاقی را بشناسد. از جمله: الف) به قبح صفات زشت و ناپسند پی ببرد و آثار زیان بار منکرات اخلاقی و عواقب ارتکاب آنها را، شناسایی کند و راه های جلوگیری و حذف آنها را بیابد. ب) فضیلت و امتیازهای اخلاق پسندیده و نیکو را بشناسد و آثار مثبت و سودمند و راه های کسب آن و نیز پاداش های وعده داده شده را مورد توجه و شناسایی قرار دهد. ج) بعد از این که با قبح رذایل اخلاقی و حسن فضایل اخلاقی آشنا شد، باید جهادی عملی با نفس را شروع و با وسوسه های شیطان و هواهای نفسانی به عکس و خلاف عمل کند و هر آنچه شیطان وسوسه کرد، او عکس آن را انجام دهد؛ مثلا اگر شیطان او را وسوسه کرد که انفاق نکند، و یا کمتر انفاق کند، او بیشتر انفاق کند و این عمل را به طور مستمر تکرار نماید. خود این مرحله نیاز به مراحلی دارد؛ مانند: مشارطه؛ یعنی شرط کردن با نفس خویش با تذکرات و یادآوری هایی که همه روزه تکرار می شود، صورت می گیرد. مراقبه؛ یعنی انسان، بعد از عهد و پیمان با خویش برای اطاعت فرمان الهی و پرهیز از گناه، باید مراقب پاکی خویش باشد. محاسبه، یعنی هر کس باید در پایان روز یا هفته و یا ماه و یا سال به محاسبه کارهای خویش بپردازد و عملکرد خود را در زمینه بدی ها و خوبی ها مورد ارزیابی قرار دهد. بعد از طی این مراحل، نفس انسان برای دریافت حسنات و کمالات انسانی آماده می شود؛ البته گام های دیگری مانند اخلاص و توکل بر خداوند متعال و کمک جستن از او در این راه نیز مؤثر است. [1]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 232. [2]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 232.
برای رسیدن به کمالات انسانی رعایت مراحل ذیل لازم است:
1- شناخت اخلاق پسندیده و ناپسند : انسان در ابتداء باید مرز و حدود میان اخلاق ناپسند را از اخلاق پسندیده تشخیص دهد تا بتواند بر انجام یا ترک آن تصمیم بگیرد؛ زیرا ارتکاب بعضی از اعمال زشت، از عدم شناخت انسان ناشی می شود و این اعمالِ زشت ، مانع رشد و تکامل انسان است.
2- معرفت نفس و خودشناسی که در روایات اسلامی تأکید فراوانی بر آن شده است. امام علی(ع) می فرماید: (افضل المعرفة، معرفةُ الانسان نفسه؛[1] بهترین شناخت ها آن است که انسان خودش را بشناسد)
و باز می فرماید: (من عرف نفسه فقد عرف ربّه؛[2] هر کس خود را بشناسد، همانا خدایش را شناخته است)
3- عزم و اراده جدی بر ترک گناه: شخص باید با توبه نصوح تصمیم بگیرد که رذایل اخلاقی را ترک کند و به ارزش ها و فضایل اخلاقی روی آورد و ایمان و عمل نیک را در زندگی خویش پیشه سازد.
(فَأَمَّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ فَیُدْخِلُهُمْ رَبهُُّمْ فیِ رَحْمَتِهِ ذَالِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبِین[جاثیه/30] امّا کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، پروردگارشان آنها را در رحمت خود وارد می کند. این همان پیروزی بزرگ است)
4- راه شناسی: انسان باید راه رسیدن به فضایل اخلاقی و ترک رذایل اخلاقی را بشناسد.
از جمله: الف) به قبح صفات زشت و ناپسند پی ببرد و آثار زیان بار منکرات اخلاقی و عواقب ارتکاب آنها را، شناسایی کند و راه های جلوگیری و حذف آنها را بیابد.
ب) فضیلت و امتیازهای اخلاق پسندیده و نیکو را بشناسد و آثار مثبت و سودمند و راه های کسب آن و نیز پاداش های وعده داده شده را مورد توجه و شناسایی قرار دهد.
ج) بعد از این که با قبح رذایل اخلاقی و حسن فضایل اخلاقی آشنا شد، باید جهادی عملی با نفس را شروع و با وسوسه های شیطان و هواهای نفسانی به عکس و خلاف عمل کند و هر آنچه شیطان وسوسه کرد، او عکس آن را انجام دهد؛ مثلا اگر شیطان او را وسوسه کرد که انفاق نکند، و یا کمتر انفاق کند، او بیشتر انفاق کند و این عمل را به طور مستمر تکرار نماید. خود این مرحله نیاز به مراحلی دارد؛ مانند: مشارطه؛ یعنی شرط کردن با نفس خویش با تذکرات و یادآوری هایی که همه روزه تکرار می شود، صورت می گیرد. مراقبه؛ یعنی انسان، بعد از عهد و پیمان با خویش برای اطاعت فرمان الهی و پرهیز از گناه، باید مراقب پاکی خویش باشد. محاسبه، یعنی هر کس باید در پایان روز یا هفته و یا ماه و یا سال به محاسبه کارهای خویش بپردازد و عملکرد خود را در زمینه بدی ها و خوبی ها مورد ارزیابی قرار دهد. بعد از طی این مراحل، نفس انسان برای دریافت حسنات و کمالات انسانی آماده می شود؛ البته گام های دیگری مانند اخلاص و توکل بر خداوند متعال و کمک جستن از او در این راه نیز مؤثر است.
[1]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 232.
[2]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 232.
- [سایر] زشت ترین تلافی ها چیست؟
- [سایر] کدام طمع برای مؤمن زشت است؟
- [سایر] زشت ترین نوع ستم کدام است؟
- [سایر] انتقام گرفتن، زشت ترین کار کیست؟
- [سایر] سخنان زشت، حربه ی کیست؟
- [سایر] آیا قرآن از الفاظ زشت جنسی استفاده کرده است؟
- [سایر] چرا من نباید خوشگل باشم و دیگری زشت؟
- [سایر] برای روز عید غدیر اعمالی؛ مانند زینت کردن (از قبیل خانه تکانی، پیراستن و عطر زدن برای عید غدیر خم)، دید و بازدید، خوشرویی با مؤمن و... نقل شده است، آیا این اعمال را ائمه(ع) سفارش کردهاند؟ 1. زینت کردن (از قبیل خانه تکانی و پیراستن و عطر زدن برای عید غدیر خم) 2.دید و بازدید عید در عید غدیر 3. خوشروئی با مؤمن در عید غدیر خم می خواستم بدانم این موارد را ائمه گفته اند یا چیزی است که برخی افراد فقط آن ها را از خود ساخته اند؟ با ذکر متون و منابع آنها ( در چه کتابی این موارد گفته شده اند و از چه معصومانی این موارد ذکر شده اند. و اگر وجود دارند اجر و ثواب آن ها چگونه است. ) برایم بیان کنید.
- [آیت الله خامنه ای] گاهی مشاهده می کنیم که دانشجوی دانشگاهی و یا کارمندی مرتکب فعل حرام می شود، حتی بعد از تذکرات و راهنمایی های مکرر هم از کار خود دست برنمی دارد، بلکه بر انجام کارهای زشت که باعث ایجاد جو فاسد در دانشگاه است، اصرار می ورزد، نظر شریف جنابعالی درباره اِعمال بعضی از مجازاتهای اداری مؤثر مثل ثبت در پرونده آنها چیست؟
- [سایر] با توجه به چه آیاتی میتوان فهمید که چهره زشت در بهشت، زیبا میشود؟
- [آیت الله مظاهری] توبه همجنس بازی فقط پشیمانی از گذشته و ترک آن عمل زشت است، و حرام است که نزد کسی، حتّی حاکم شرع خود را رسوا کند.
- [آیت الله مظاهری] توبه محتکر، پشیمانی از گذشته و تصمیم بر ترک آن کار زشت است، و جبران خسارت اقتصادی که بهواسطه احتکار به وجود آورده لازم نیست، گرچه سزاوار است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر مکلّف مدتی اعمال خود را بدون تقلید انجام دهد و پس از آن از مجتهدی تقلید نماید، در صورتی که این مجتهد اعمال گذشته را صحیح بداند، آن اعمال صحیح است و اگر باطل بداند محکوم به بطلان است و چنانچه نسبت به صحت آن اعمال احتیاط کند مکلف به وظیفه احتیاطی عمل میکند.
- [آیت الله مظاهری] توبه زنادهنده و زناکننده گرچه زن شوهردار یا مرد زندار باشد، فقط پشیمانی از گذشته و اصلاح خود در آینده است، و بازگو کردن آن گناه زشت نزد شوهر یا دیگری، حتّی نزد حاکم شرع، از گناهان بزرگ است.
- [آیت الله مظاهری] اگر مکلّف مدّتی اعمال خود را بدون تقلید انجام میداده است، باید از آن به بعد، از یک مجتهدِ جامع الشرایطِ زنده تقلید کند و اعمال گذشته را حمل بر صحّت کند.
- [آیت الله سبحانی] اگر مکلف مدتی اعمال خود را بدون تقلید انجام دهد، سپس تقلید کند در صورتی اعمال سابق او صحیح است که مطابق فتوای مجتهدی باشد که اکنون از او تقلید می کند و گرنه باید اعاده کند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مکلّفی که مجتهد نباشد و اعمال خود را بدون تقلید انجام دهد و تقلید هم نکند اعمال او باطل است یعنی نمی تواند به آن اکتفا کند وباید طبق مسأله 13 عمل کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه مدتی تقلید کرده اما نمی داند تقلید او صحیح بوده یا نه، نسبت به اعمال گذشته اشکالی ندارد، اما برای اعمال فعلی و آینده باید تقلید صحیح کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] حقیقت تقلید در احکام، استنادعملی به دستور مجتهد است، یعنی انجام اعمال خود را موکول به دستور مجتهد کند.
- [آیت الله اردبیلی] در (نایب) چند شرط معتبر است: اوّل : بالغ باشد، اگرچه نیابت بچه ممیز در صورتی که اطمینان به صحّت اعمال او وجود داشته باشد، کافی است. دوم : عاقل باشد. سوم : شیعه دوازده امامی باشد. چهارم : مورد وثوق و اطمینان باشد که اعمال را انجام میدهد. پنجم:آشنایی لازم به احکام و اعمال حجّ داشته باشد، هر چند در حال انجام دادن اعمال با ارشاد و راهنمایی کسی آنها را به جا آورد. ششم : در آن سال، حجّ واجب به عهده او نباشد. هفتم : از انجام حجّ یا بعضی از اعمال آن معذور و ناتوان نباشد و اگر اجیر شود تا از طرف دیگری حجّ بجا آورد و خودش نتواند برود و بخواهد دیگری را از طرف خود به مکّه بفرستد، باید از کسی که او را اجیر کرده اجازه بگیرد.