پاسخ اجمالی: از کلام مفسران در کتابهای تفسیری پیرامون آیاتی؛ مانند (وُجُوهٌ یَوْمَئذٍ نَّاضِرَة)، (وُجُوهٌ یَوْمَئذٍ مُّسْفِرَة) و (وُجُوهٌ یَوْمَئذٍ نَّاعِمَة) که از (ناضره) و (مسفره) و (ناعمه) به چهرههای سفید، نورانی و نیکو تعبیر نمودهاند فهمیده میشود که چهره زشت، در بهشت، زیبا میشود. همچنین طبق سخن خدای متعال در آیات متعددی از قرآن کریم، (بهشتیان در بهشت هرچه بخواهند و در خواست کنند به آنها داده میشود)، زیبا طلبی و نیکویی صورت نیز امری طبیعی و فطری انسان است و مورد درخواست بهشتیان خواهد بود، پس به استناد عمومیت این آیات، بیگمان میتوان فهمید که چهره زشت در بهشت، زیبا میشود. همچنین در روایتی از رسول اکرم(ص) نقل شده است: هر گاه فردی از اهل بهشت را از چهره و جمالی خوش آید، می‌گوید: خدایا جمال مرا همانند این جمال کن، خدا جمالش را همانند آن چهره و جمال، زیبا میکند. پاسخ تفصیلی: کیفیت و چگونگی زندگی انسان و پاداش و کیفرهای او در جهان دیگر، تجسمی از اعمال و روحیات و افکار او در این جهان است، به تعبیر دیگر: (هر کاری که از انسان در این جهان سر میزند آثار وسیع و گسترده‌ای در روح او باقی میگذارد که در این دنیا ممکن است به آسانی درک نشود، ولی در رستاخیز، پس از دگرگونیها و تکاملهایی که در آن رخ می‌دهد، با واقعیت حقیقی خود جلوه می‌کند و چون در آنجا حاکمیت و تجلی روح بیشتر است، آثار آن حتی در جسم منعکس خواهد شد. همانگونه که ایمان و اتحاد در این جهان مایه رو سفیدی است، و بر عکس، ملت پراکنده و بی ایمان، مردمی رو سیاه هستنند، در جهان دیگر این رو سیاهی و رو سفیدی مجازی دنیا شکل حقیقی به خود می‌گیرد، و صاحبان آنها با چهره‌های سفید و درخشان، و یا سیاه و تاریک محشور می‌گردند.[1] آیات متعددی در قرآن کریم، حکایت از این حقیقت دارد که انسانها در قیامت، برخی با چهرۀ سفید و درخشنده و برخی با چهرۀ زشت و سیاه و غبار گرفته حاضر میشوند. برای نمونه میتوان به آیات زیر اشاره کرد: 1. (یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِینَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ کَفَرْتُم بَعْدَ إِیمَانِکُمْ فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا کُنتُمْ تَکْفُرُون)؛[2] (آن عذاب عظیم) روزی خواهد بود که چهره‌هایی سفید، و چهره‌هایی سیاه می‌گردد،[3] اما آنها که صورتهایشان سیاه شده، به آنها گفته می‌شود: آیا بعد از ایمان، کافر شدید؟ پس بچشید عذاب را، به سبب آنچه کفر می‌ورزیدید. 2. (وُجُوهٌ یَوْمَئذٍ نَّاضِرَة)؛[4] چهره‌هایی در آن روز گشاده و نورانی است. 3. (وَ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ باسِرَةٌ)؛[5] و در آن روز صورتهایی عبوس و درهم کشیده است. 4. (وَ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْها غَبَرَة)؛[6] و صورتهایی در آن روز غبارآلود است. 5. (وُجُوهٌ یَوْمَئذٍ مُّسْفِرَة)؛[7] چهره‌هایی در آن روز گشاده و نورانی است. 6. (وُجُوهٌ یَوْمَئذٍ نَّاعِمَة)؛[8] چهره‌هایی در آن روز شاداب و با طراوتاند. در اینکه آیا مراد از چهره گشاده، شاداب، باطراوت، نورانی و سفید، نورانیت معنوی است، یا علاوه بر نورانیت باطنی و معنوی، نیکویی و زیبایی ظاهری نیز مراد است، بیشتر مفسران دو دیدگاه ارائه نمودهاند و در تفسیر برخی از آیات[9] ذکر شده از واژهای (مشرقة)، (منیرة) و (مضیئة)، به معنای سفید و نورانی بودن چهره استفاده کردهاند[10] که بیشتر، ناظر به حقیقت معنوی آن است. ولی در تفسیر برخی دیگر از آیات یاد شده،[11] علاوه بر اشاره به نورانیت معنوی چهره، از واژۀ (حسن) به معنای نیکویی و زیبایی ظاهری چهره نیز استفاده کردند.[12] بنابر این، افرادی که با ایمان و اهل بهشت باشند، اگر در دنیا چهره زشت و نازیبایی هم داشته باشند در قیامت و بهشت به واسطه ظهور باطن در ظاهر، دارای چهرۀ زیبا و نورانی خواهند شد. علاوه بر این بنا به فرمایش خداوند متعال در قرآن کریم، بهشتیان در بهشت هر چه بخواهند و درخواست کنند به آنها داده میشود.[13] زیبا طلبی و نیکویی صورت نیز امری طبیعی و فطری انسان است و مورد درخواست بهشتیان خواهد بود، پس به استناد عمومیت این آیات، بیگمان میتوان فهمید که چهره زشت در بهشت، زیبا میشود. روایات بسیاری در این موضوع وارد شده است؛ از جمله روایتی منقول از حضرت رسول اکرم(ص) است: (هر گاه فردی از اهل بهشت را از چهره و جمالی خوش آید، می‌گوید: خدایا جمال مرا همانند این جمال کن، خدا جمالش را همانند آن چهره و جمال، زیبا میکند.[14] پی نوشتها: [1]. مکارم، شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، ج 3، ص 45 - 46، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1374 ش. [2]. آل عمران، 106. [3]. البته گفتنی است که سیاهی و سفیدی آنجا با رنگهای دنیایی قابل مقایسه نیست، همانگونه که دیگر نعمتهایش این چنین است. [4]. عبس، 38. [5]. قیامت، 24. [6]. عبس، 40. [7]. عبس، 38. [8]. غاشیه، 8. [9]. (وُجُوهٌ یَوْمَئذٍ مُّسْفِرَة؛ یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ ...). [10]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 668، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 ش؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن،ج 20، ص 210، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1417 ق؛ طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 13، ص 302، چاپ دوم، انتشارات اسلام، تهران، 1378 ش؛ فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر الصافی، تحقیق، اعلمی، حسین، ج 5، ص 288، انتشارات الصدر، تهران، چاپ دوم، 1415 ق؛ سبزواری، نجفی، محمد بن حبیب الله، ارشاد الاذهان الی تفسیر القرآن، ص 590، چاپ اوّل، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، 1419 ق؛ جعفری، یعقوب، کوثر، ج 2، ص 212، بی جا، بی تا؛ حائری تهرانی، میر سید علی، مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر، ج 2، ص 247، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1377 ش؛ حسینی، شاه عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشری، ج 14، ص 61، انتشارات میقات، تهران، چاپ اول، 1363 ش. [11]. (وُجُوهٌ یَوْمَئذٍ نَّاضِرَة؛ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ ناعِمَةٌ). [12]. مجمع البیان، همان، ص 601؛ المیزان، همان، ص 111؛ تفسیر نمونه، ج‌ 25، ص 302؛ عاملی، ابراهیم، تفسیر عاملی، تحقیق، غفاری، علی اکبر، ج 8، ص 422، انتشارات صدوق، تهران، 1360 ش؛ مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج 7، ص 557، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1424 ق؛ قاسمی، محمد جمال الدین، محاسن التاویل، تحقیق، محمد باسل، عیون السود، ج 9، ص 368، دار الکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، 11418 ق. [13]. (لَهُم مَّا یَشَاءُونَ فِیهَا وَ لَدَیْنَا مَزِید)؛ هر چه بخواهند در آنجا برای آنها هست، و نزد ما نعمتهای بیشتری است(که به فکر هیچ کس نمی‌رسد).، ق، 35؛ (لَهُمْ ما یَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِکَ جَزاءُ الْمُحْسِنین)؛ آنچه بخواهند نزد پروردگارشان برای آنان موجود است و این است جزای نیکوکاران، زمر، 34. [14]. ثقفی، ابراهیم، الغارات، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین، ج 1، ص 243،‌ انجمن آثار ملی، تهران، چاپ اول، 1395 ق. منبع: www.islamquest.net
با توجه به چه آیاتی میتوان فهمید که چهره زشت در بهشت، زیبا میشود؟
پاسخ اجمالی:
از کلام مفسران در کتابهای تفسیری پیرامون آیاتی؛ مانند (وُجُوهٌ یَوْمَئذٍ نَّاضِرَة)، (وُجُوهٌ یَوْمَئذٍ مُّسْفِرَة) و (وُجُوهٌ یَوْمَئذٍ نَّاعِمَة) که از (ناضره) و (مسفره) و (ناعمه) به چهرههای سفید، نورانی و نیکو تعبیر نمودهاند فهمیده میشود که چهره زشت، در بهشت، زیبا میشود.
همچنین طبق سخن خدای متعال در آیات متعددی از قرآن کریم، (بهشتیان در بهشت هرچه بخواهند و در خواست کنند به آنها داده میشود)، زیبا طلبی و نیکویی صورت نیز امری طبیعی و فطری انسان است و مورد درخواست بهشتیان خواهد بود، پس به استناد عمومیت این آیات، بیگمان میتوان فهمید که چهره زشت در بهشت، زیبا میشود.
همچنین در روایتی از رسول اکرم(ص) نقل شده است: هر گاه فردی از اهل بهشت را از چهره و جمالی خوش آید، میگوید: خدایا جمال مرا همانند این جمال کن، خدا جمالش را همانند آن چهره و جمال، زیبا میکند.
پاسخ تفصیلی:
کیفیت و چگونگی زندگی انسان و پاداش و کیفرهای او در جهان دیگر، تجسمی از اعمال و روحیات و افکار او در این جهان است، به تعبیر دیگر: (هر کاری که از انسان در این جهان سر میزند آثار وسیع و گستردهای در روح او باقی میگذارد که در این دنیا ممکن است به آسانی درک نشود، ولی در رستاخیز، پس از دگرگونیها و تکاملهایی که در آن رخ میدهد، با واقعیت حقیقی خود جلوه میکند و چون در آنجا حاکمیت و تجلی روح بیشتر است، آثار آن حتی در جسم منعکس خواهد شد. همانگونه که ایمان و اتحاد در این جهان مایه رو سفیدی است، و بر عکس، ملت پراکنده و بی ایمان، مردمی رو سیاه هستنند، در جهان دیگر این رو سیاهی و رو سفیدی مجازی دنیا شکل حقیقی به خود میگیرد، و صاحبان آنها با چهرههای سفید و درخشان، و یا سیاه و تاریک محشور میگردند.[1]
آیات متعددی در قرآن کریم، حکایت از این حقیقت دارد که انسانها در قیامت، برخی با چهرۀ سفید و درخشنده و برخی با چهرۀ زشت و سیاه و غبار گرفته حاضر میشوند. برای نمونه میتوان به آیات زیر اشاره کرد:
1. (یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِینَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ کَفَرْتُم بَعْدَ إِیمَانِکُمْ فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا کُنتُمْ تَکْفُرُون)؛[2] (آن عذاب عظیم) روزی خواهد بود که چهرههایی سفید، و چهرههایی سیاه میگردد،[3] اما آنها که صورتهایشان سیاه شده، به آنها گفته میشود: آیا بعد از ایمان، کافر شدید؟ پس بچشید عذاب را، به سبب آنچه کفر میورزیدید.
2. (وُجُوهٌ یَوْمَئذٍ نَّاضِرَة)؛[4] چهرههایی در آن روز گشاده و نورانی است.
3. (وَ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ باسِرَةٌ)؛[5] و در آن روز صورتهایی عبوس و درهم کشیده است.
4. (وَ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْها غَبَرَة)؛[6] و صورتهایی در آن روز غبارآلود است.
5. (وُجُوهٌ یَوْمَئذٍ مُّسْفِرَة)؛[7] چهرههایی در آن روز گشاده و نورانی است.
6. (وُجُوهٌ یَوْمَئذٍ نَّاعِمَة)؛[8] چهرههایی در آن روز شاداب و با طراوتاند.
در اینکه آیا مراد از چهره گشاده، شاداب، باطراوت، نورانی و سفید، نورانیت معنوی است، یا علاوه بر نورانیت باطنی و معنوی، نیکویی و زیبایی ظاهری نیز مراد است، بیشتر مفسران دو دیدگاه ارائه نمودهاند و در تفسیر برخی از آیات[9] ذکر شده از واژهای (مشرقة)، (منیرة) و (مضیئة)، به معنای سفید و نورانی بودن چهره استفاده کردهاند[10] که بیشتر، ناظر به حقیقت معنوی آن است.
ولی در تفسیر برخی دیگر از آیات یاد شده،[11] علاوه بر اشاره به نورانیت معنوی چهره، از واژۀ (حسن) به معنای نیکویی و زیبایی ظاهری چهره نیز استفاده کردند.[12]
بنابر این، افرادی که با ایمان و اهل بهشت باشند، اگر در دنیا چهره زشت و نازیبایی هم داشته باشند در قیامت و بهشت به واسطه ظهور باطن در ظاهر، دارای چهرۀ زیبا و نورانی خواهند شد.
علاوه بر این بنا به فرمایش خداوند متعال در قرآن کریم، بهشتیان در بهشت هر چه بخواهند و درخواست کنند به آنها داده میشود.[13] زیبا طلبی و نیکویی صورت نیز امری طبیعی و فطری انسان است و مورد درخواست بهشتیان خواهد بود، پس به استناد عمومیت این آیات، بیگمان میتوان فهمید که چهره زشت در بهشت، زیبا میشود.
روایات بسیاری در این موضوع وارد شده است؛ از جمله روایتی منقول از حضرت رسول اکرم(ص) است: (هر گاه فردی از اهل بهشت را از چهره و جمالی خوش آید، میگوید: خدایا جمال مرا همانند این جمال کن، خدا جمالش را همانند آن چهره و جمال، زیبا میکند.[14]
پی نوشتها:
[1]. مکارم، شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، ج 3، ص 45 - 46، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1374 ش.
[2]. آل عمران، 106.
[3]. البته گفتنی است که سیاهی و سفیدی آنجا با رنگهای دنیایی قابل مقایسه نیست، همانگونه که دیگر نعمتهایش این چنین است.
[4]. عبس، 38.
[5]. قیامت، 24.
[6]. عبس، 40.
[7]. عبس، 38.
[8]. غاشیه، 8.
[9]. (وُجُوهٌ یَوْمَئذٍ مُّسْفِرَة؛ یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ ...).
[10]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 668، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 ش؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن،ج 20، ص 210، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1417 ق؛ طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 13، ص 302، چاپ دوم، انتشارات اسلام، تهران، 1378 ش؛ فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر الصافی، تحقیق، اعلمی، حسین، ج 5، ص 288، انتشارات الصدر، تهران، چاپ دوم، 1415 ق؛ سبزواری، نجفی، محمد بن حبیب الله، ارشاد الاذهان الی تفسیر القرآن، ص 590، چاپ اوّل، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، 1419 ق؛ جعفری، یعقوب، کوثر، ج 2، ص 212، بی جا، بی تا؛ حائری تهرانی، میر سید علی، مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر، ج 2، ص 247، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1377 ش؛ حسینی، شاه عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشری، ج 14، ص 61، انتشارات میقات، تهران، چاپ اول، 1363 ش.
[11]. (وُجُوهٌ یَوْمَئذٍ نَّاضِرَة؛ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ ناعِمَةٌ).
[12]. مجمع البیان، همان، ص 601؛ المیزان، همان، ص 111؛ تفسیر نمونه، ج 25، ص 302؛ عاملی، ابراهیم، تفسیر عاملی، تحقیق، غفاری، علی اکبر، ج 8، ص 422، انتشارات صدوق، تهران، 1360 ش؛ مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج 7، ص 557، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1424 ق؛ قاسمی، محمد جمال الدین، محاسن التاویل، تحقیق، محمد باسل، عیون السود، ج 9، ص 368، دار الکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، 11418 ق.
[13]. (لَهُم مَّا یَشَاءُونَ فِیهَا وَ لَدَیْنَا مَزِید)؛ هر چه بخواهند در آنجا برای آنها هست، و نزد ما نعمتهای بیشتری است(که به فکر هیچ کس نمیرسد).، ق، 35؛ (لَهُمْ ما یَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِکَ جَزاءُ الْمُحْسِنین)؛ آنچه بخواهند نزد پروردگارشان برای آنان موجود است و این است جزای نیکوکاران، زمر، 34.
[14]. ثقفی، ابراهیم، الغارات، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین، ج 1، ص 243، انجمن آثار ملی، تهران، چاپ اول، 1395 ق.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] با توجه به چه آیاتی میتوان فهمید که چهره زشت در بهشت، زیبا میشود؟
- [سایر] با توجه به چه آیاتی میتوان فهمید که چهره زشت در بهشت، زیبا میشود؟
- [سایر] آیا زشت و زیبا بودن انسان ها با عدالت خداوند در تضاد نیست؟
- [سایر] چرا عده ای زشت، عده ای زیبا آفریده شده اند؟ آیا این تبعیض نیست؟
- [سایر] در روز قیامت چگونه چهره انسان زیبا می شود وآیا اگر در این دنیا قسمتی از بدنمان زیبا باشد در قیامت هم همانطور است؟
- [سایر] چهره بهشت و دوزخ را ترسیم نمایید؟
- [سایر] آیاتی که میگوید روح زن و مرد ندارد و همه از یک جنس هستند، با آیاتی میگوید برای شما در بهشت همسرانی قرار دادیم، تضاد ندارد؟!
- [سایر] یکی از کلیدهای بهشت، نماز است، آیاتی در این خصوص ذکر کنید؟
- [سایر] یک فرد جهنمی، آیا همیشه در جهنم است؟ یا پس از اینکه سزای عمل زشت خود را دید، برای دریافت پاداش خیرات خود وارد بهشت می شود؟
- [سایر] آیاتی که « ترک هواپرستی » و « خوف از خدا » را از اسباب ورود به بهشت می داند کدام است؟
- [آیت الله مظاهری] اگر از روی نسیان و غفلت ربا خورد گرچه گناه نکرده است، ولی باید بعد از توجّه، آنچه را گرفته است به ربا دهنده رد کند، ولی اگر از روی جهل بود، (چه جهل قصوری یا تقصیری و چه جهل به حکم یا به موضوع بود)، بعد از علم لازم نیست آنچه را ربا خورده است رد کند و از آن به بعد باید اطراف آن کار زشت که دنیا و آخرت ربا گیرنده و ربادهنده را تباه میکند نگردد. [1]. بقره، 279. [2]. حدید، 11. [3]. بقره، 276.
- [آیت الله سیستانی] در وجوب أمر به معروف و نهی از منکر باید شرائط زیر وجود داشته باشد : 1 شناخت معروف و منکر ولو به طور اجمال . بنابراین کسی که معروف و منکر را نمیشناسد ، و آنها را از همدیگر تشخیص نمیدهد ، امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست ، بلی گاهی برای امر به معروف و نهی از منکر کردن یاد گرفتن و شناختن معروف و منکر ، واجب میشود . 2 احتمال تأثیر در شخص خلافکار . بنابراین اگر کسی میداند که سخن و گفته او أثر ندارد ، مشهور بین فقهاء آن است که در این صورت وظیفه ندارد ، و امر به معروف و نهی از منکر بر او واجب نیست ، ولی احتیاط واجب آن است که کراهت و ناراحتی خود را از کارهای ناشایسته خلافکار بهر طوری که ممکن است اظهار نماید ، هر چند بداند که در او اثر نخواهد داشت . 3 قصد ادامه کارهای ناشایسته و خلاف از شخص خلافکار . بنابراین شخص خلافکار چنانچه نخواهد کارهای خلاف خود را تکرار کند و دوباره مرتکب شود ، امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست . 4 معذور نبودن شخص خلافکار در کارهای زشت و خلاف خود ، با اعتقاد اینکه کار زشتی که انجام داده حرام نبوده ، بلکه مباح بوده ، و یا کار خوبی که ترک کرده واجب نبوده است . بلی اگر منکر از کارهائی باشد که شارع مقدّس هرگز بوقوع آن راضی نیست مثل قتل نفس محرّم جلوگیری از آن واجب است ، هر چند انجام دهنده معذور باشد ، و حتّی مکلّف هم نباشد . 5 ضرر جانی یا آبروئی و یا مالی بمقدار قابل توجّه شخص امر کننده به معروف و نهی کننده از منکر را تحدید نکند ، و مشقّت و دشواری غیر قابل تحمل وجود نداشته باشد ، مگر اینکه کار معروف خوب و منکر بد بقدری نزد شارع مقدّس مهم باشد که باید در راه آن ضررها و دشواریها را تحمّل نمود . اگر بخود امر به معروف و نهی از منکر کننده ضرر متوجّه نشود ، ولی بر کسان دیگر از مسلمین ضرر جانی ، یا آبروئی ، و یا مالی معتنا به متوجّه گردد ، امر به معروف و نهی از منکر واجب نمیشود ، که در اینصورت أهمّیّت ضرر و آن کار مقایسه میگردد که گاهی در صورت ضرر هم امر به معروف ، و نهی از منکر ساقط نمیشود .