چگونه عارف شویم و به درجات بالای سیر و سلوک برسیم؟
عارف شدن، یعنی این که انسان با عمل به وظائف خود بتواند نفس خود را به درجه ای از اعتدال و کمال برساند که شایستگی دریافت فیوضات الهی را داشته باشد. عارف شدن یعنی تربیت نفس به گونه ای که تا حد امکان روح انسان تمایلات، خواستها و احساسات او با روح انسانهای کامل شباهت پیدا کند. شرط اول در این توبه از گناهان گذشته، و پس از آن ترک گناه به طور کلی است. پس از این دو شرط روح آماده می شود تا از برکات و فیوضات الهی بهره مند شود. سخن ما ترجمان روایت "من أصبح لله أربعین صباحا یجری الله الحکمة من قلبه علی لسانه" است. کسی که همه سعی و تلاش او بر این باشد که گناه نکند نور هدایت در دل او می تابد و باعث ترک خطاهای دیگر، و رشد و تعالی روحی و معنوی، و انجام واجبات و وظائف دیگر او می شود. حضرت علی(ع) می فرمایند: (ما جفت الدموع إلا لقسوة القلوب، و ما قست القلوب إلا لکثرة الذنوب) چشم ها گرفتار خشکی نمی شوند مگر در اثر قساوت قلب، و قلب گرفتار قساوت نمی شود مگر در اثر گناه زیاد. (بحارالانوار، ج7، ص55) گریه در فرهنگ روایات نشان از آمادگی برای کسب فیوضات رحمانی است. این مضمون در روایات معصومین(ع) آمده که هر گناه مانند نقطه سیاهی است که بر روی صفحه سفید دل قرار می گیرد، و این نقطه سیاه بوسیله توبه پاک می شود. اما اگر گناهان کسی زیاد شود و به دنبال آن توبه نکند، صفحه سفید دل به صفحه ای سیاه تبدیل شده و مانع رسیدن و تابیدن نور هدایت بر قلب و دل می شود. تنها پس از پاک کردن دل از سیاهی و زنگار گناه است که می شود آن را با فضائل اخلاقی آذین نمود. آدمی پس از پاک کردن نفس از ناپاکی ها به اصطلاح اهل عرفان، تخلیه (پاکسازی) می تواند در وادی کسب فضائل اخلاقی و به اصطلاح اهل عرفان، تحلیه (زینت دادن) قدم بردارد. انسان در این مرحله باید وارد شود، تا فضائل نیکو به مرحله عمل درآید، و آنقدر ادامه یابد تا به صورت ملکه درآمده و همه اعمال و افکار انسان مزین به آن فضائل گردد. اما این که چگونه می توان در این راه قدم برداشت، تقوا و تقوا و تقوا؛ و سپس راهنمایی گرفتن از علمای اخلاق، و البته پشت کار و همت بلند. در شروع، برای آشنایی اجمالی با راه و کسب اشتیاق برای پیمودن آن، مطالعه در حالات و زندگی عرفا می تواند بسیار سودمند باشد. /206/
عنوان سوال:

چگونه عارف شویم و به درجات بالای سیر و سلوک برسیم؟


پاسخ:

عارف شدن، یعنی این که انسان با عمل به وظائف خود بتواند نفس خود را به درجه ای از اعتدال و کمال برساند که شایستگی دریافت فیوضات الهی را داشته باشد.
عارف شدن یعنی تربیت نفس به گونه ای که تا حد امکان روح انسان تمایلات، خواستها و احساسات او با روح انسانهای کامل شباهت پیدا کند. شرط اول در این توبه از گناهان گذشته، و پس از آن ترک گناه به طور کلی است. پس از این دو شرط روح آماده می شود تا از برکات و فیوضات الهی بهره مند شود. سخن ما ترجمان روایت "من أصبح لله أربعین صباحا یجری الله الحکمة من قلبه علی لسانه" است.
کسی که همه سعی و تلاش او بر این باشد که گناه نکند نور هدایت در دل او می تابد و باعث ترک خطاهای دیگر، و رشد و تعالی روحی و معنوی، و انجام واجبات و وظائف دیگر او می شود.

حضرت علی(ع) می فرمایند: (ما جفت الدموع إلا لقسوة القلوب، و ما قست القلوب إلا لکثرة الذنوب)
چشم ها گرفتار خشکی نمی شوند مگر در اثر قساوت قلب، و قلب گرفتار قساوت نمی شود مگر در اثر گناه زیاد. (بحارالانوار، ج7، ص55)
گریه در فرهنگ روایات نشان از آمادگی برای کسب فیوضات رحمانی است.
این مضمون در روایات معصومین(ع) آمده که هر گناه مانند نقطه سیاهی است که بر روی صفحه سفید دل قرار می گیرد، و این نقطه سیاه بوسیله توبه پاک می شود. اما اگر گناهان کسی زیاد شود و به دنبال آن توبه نکند، صفحه سفید دل به صفحه ای سیاه تبدیل شده و مانع رسیدن و تابیدن نور هدایت بر قلب و دل می شود. تنها پس از پاک کردن دل از سیاهی و زنگار گناه است که می شود آن را با فضائل اخلاقی آذین نمود.

آدمی پس از پاک کردن نفس از ناپاکی ها به اصطلاح اهل عرفان، تخلیه (پاکسازی) می تواند در وادی کسب فضائل اخلاقی و به اصطلاح اهل عرفان، تحلیه (زینت دادن) قدم بردارد. انسان در این مرحله باید وارد شود، تا فضائل نیکو به مرحله عمل درآید، و آنقدر ادامه یابد تا به صورت ملکه درآمده و همه اعمال و افکار انسان مزین به آن فضائل گردد.
اما این که چگونه می توان در این راه قدم برداشت، تقوا و تقوا و تقوا؛ و سپس راهنمایی گرفتن از علمای اخلاق، و البته پشت کار و همت بلند.
در شروع، برای آشنایی اجمالی با راه و کسب اشتیاق برای پیمودن آن، مطالعه در حالات و زندگی عرفا می تواند بسیار سودمند باشد.
/206/





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین