آنچه شما به آن اشاره کرده اید تفال به قرآن است. با قرآن کریم استخاره جایز است, ولی تفال جایز نیست. در مورد تفال و استخاره و فرق آنها به مطالب زیر توجه نمایید. در روایتی از امام صادق(ع) تفأل زدن به قرآن مورد نهی قرار گرفته است: (لا تتفأل بالقرآن). بنا به آنچه برخی از فقیهان و اهل حدیث فرمودهاند مراد از تفأل در این حدیث آیندهنگری و پیشبینی آینده به وسیله قرآن است. مثل تفأل زدن به جهت این که برای ما معلوم شود مریض خوب میشود یا میمیرد و یا گمشدهای پیدا میشود یا نه. اینگونه تفأل زدن به قرآن مورد نهی قرار گرفته است و این غیر از استخاره گرفتن به وسیله قرآن است. برخی تفأل را در این روایت اینگونه نیز معنی کردهاند که شخص هنگام خواندن یا شنیدن آیهای، آن آیه را تفأل به چیزی بزند و بگوید فلان طور خواهد شد. ازاینرو با تفأل به قرآن نمیتوان مسیر زندگی خود را تعیین کرد و به یافتههای خود اعتماد پیدا کرد چه بسا این اتفاق به مصلحت شما بوده که از آن پس به قرآن با نگاه تفأل روبرو نشوید و چه بسا این نگاه در آینده شما را با خطرهای بزرگی روبرو میساخت. اما این اتفاق نباید شما را از انس با قرآن باز بدارد و حتی میتوانید از آیات قرآن در زندگی خود استفاده کنید ولی به طور کامل به یافتههای خود اعتماد نکنید، بلکه فرجام کار را به مصلحت خداوند واگذار کنید و راضی به رضای خداوند باشید و بالاتر آن که انس با قرآن و تلاوت آیات الهی را وابسته به امور زودگذر و ناپایدار نکنید بلکه با نگاه معرفتیابی و انس با یاد خداوند قرآن بخوانید، در این صورت خداوند نظر لطف و رحمت به شما دارد و بیش از انتظار زندگی شما سامان مییابد. فرق استخاره و تفال: استخاره با تفأل فرق دارد، طبق روایات وارده از معصومین(ع) استخاره معمولاً با قرآن و تسبیح انجام میگیرد، ولی در تفأل بیشتر کتابهای عرفانی و ذوقی مثل دیوان حافظ مطرح است و از طرفی در استخاره طلب خیر دنیا و آخرت است از خدای سبحان، بدین معنا که کسی که استخاره میکند تنها خیر دنیا را در نظر نمیگیرد بلکه خیر دنیا و آخرت را توأمان در نظر میگیرد، بنابراین چه بسا کسی استخاره میکند واستخاره بد میآید و شخص به آن توجه نمیکند و خیر دنیایی را میبیند ولی در باطن امر ضرر اخروی میباشد. در روایات نیز آمده است که شخصی که میخواست به تجارت برود از امام صادق(ع) طلب استخاره کرد. امام(ع) در جواب فرمودند که خیر نیست. آن شخص توجهی به استخاره نکرد و به دنبال تجارت رفت. بعد از آمدن از سفر تجارت خدمت امام(ع) رسید و سودی که درتجارت برده بود به امام(ع) گزارش داد. امام(ع) فرمود: در این سفر شما ضرر کردهاید تا سود، چون که نماز صبح شما در سفر قضا شده است، لذا میبینیم که در استخاره خیر دنیا و آخرت هر دو منظور است. عکس قضیه نیز صادق است مانند جایی که انسان استخاره میکند خوبمیآید ولی در ظاهر امر ضرر میکند ولی باطن امر خیر است و این ناظر به جهت اخروی قضیه میباشد و نکته دیگر این که، استخاره الزامآور نیست ولی بهتر است بعد از استخاره کردن به آن عمل کند. البته استخاره مربوط به مواردی است که انسان با تحقیق و مشورت به تصمیم درست و قاطعی نمی رسد و شکش برطرف نمی شود, آنگاه با قرآن استخاره و طلب خیر می نماید تا به کمک قرآن کریم بتواند تصمیم بگیرد و از شک خارج شود. هنگامی که انسان می خواهد کاری را انجام دهد لازم است با نهایت دقت و توجه تمام مقدمات کار را تا آنجا که ممکن است فراهم سازد و از آنچه موجب ضرر و زیان است بپرهیزد. پس از صمیم قلب از خداوند بخواهد او را در این راه موفق کند، و نفع و خیر نصیب او سازد. خلاصه این که وقتی انسان دست به یک کار بزرگ می زند، و سرانجام کار، روشن نیست پس از انجام کارهای لازم که در پیشرفت او دخالت دارد، باید در این حال از خدا بخواهد و بطلبد که او را در این کار پیروز گرداند و در رسیدن به مقصود رهنمون گردد. این همان استخاره به معنی طلب خیر کردن از خداوند است که روایات صحیح و معتبری دارد، این نوع استخاره نه احتیاج به قرآن دارد نه تسبیح، بلکه یک توجه باطنی به خداوند است. و نیز در کارهای مختلف انسان می تواند بعد از استمداد از عقل و فکر و مشورت با افراد مطلع، در صورتی که مطلب برایش ابهام دارد و در حالت تحیر و تردید قرار دارد با خداوند مشورت کند و استخاره با قرآن یا تسبیح انجام دهد تا تحیر او را از بین برود، مسلما توجه به خداوند در این حالت آن هم توام با خلوص نیت موثر است و خداوند راه خیر و صلاح را به او نشان می دهد. (ناصر مکارم و جعفر سبحانی، پرسش ها و پاسخ های مذهبی، انتشارات نسل جوان، چاپ 15، 1370، ج 2، ص 138) نکته قابل توجه این است وظیفه انسان در موارد مختلف زندگی توسط قرآن و روایات مشخص شده است. و لازم نیست در همه موارد از قرآن سئوال کند نماز روزه، خمس، زکات، جهاد، امر به معروف رعایت موازین اخلاقی آداب ازدواج و همسرداری، نحوه تعامل با مردم، معامله و تجارت و ... همه حکمتش معلوم است و هر جای بعد از طی مقدمات لازم مردد بود می تواند از خداوند کمک بگیرد تا او را از تحیر نجات دهد. رجوع به قرآن و فهمیدن مقصود هم کار هر کسی نیست آشنائی مقدماتی و طهارت قلب لازم است. هنگامی هم که کار را به خداوند واگذار کرد و از صمیم قلب از خدا خواست او را هدایت به خیر کند باید اعتماد کند و هر چه خداوند صلاح دانست به آن عمل کند یعنی بر طبق استخاره رفتار نماید. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/104979)
آنچه شما به آن اشاره کرده اید تفال به قرآن است. با قرآن کریم استخاره جایز است, ولی تفال جایز نیست. در مورد تفال و استخاره و فرق آنها به مطالب زیر توجه نمایید.
در روایتی از امام صادق(ع) تفأل زدن به قرآن مورد نهی قرار گرفته است: (لا تتفأل بالقرآن).
بنا به آنچه برخی از فقیهان و اهل حدیث فرمودهاند مراد از تفأل در این حدیث آیندهنگری و پیشبینی آینده به وسیله قرآن است. مثل تفأل زدن به جهت این که برای ما معلوم شود مریض خوب میشود یا میمیرد و یا گمشدهای پیدا میشود یا نه. اینگونه تفأل زدن به قرآن مورد نهی قرار گرفته است و این غیر از استخاره گرفتن به وسیله قرآن است. برخی تفأل را در این روایت اینگونه نیز معنی کردهاند که شخص هنگام خواندن یا شنیدن آیهای، آن آیه را تفأل به چیزی بزند و بگوید فلان طور خواهد شد. ازاینرو با تفأل به قرآن نمیتوان مسیر زندگی خود را تعیین کرد و به یافتههای خود اعتماد پیدا کرد چه بسا این اتفاق به مصلحت شما بوده که از آن پس به قرآن با نگاه تفأل روبرو نشوید و چه بسا این نگاه در آینده شما را با خطرهای بزرگی روبرو میساخت. اما این اتفاق نباید شما را از انس با قرآن باز بدارد و حتی میتوانید از آیات قرآن در زندگی خود استفاده کنید ولی به طور کامل به یافتههای خود اعتماد نکنید، بلکه فرجام کار را به مصلحت خداوند واگذار کنید و راضی به رضای خداوند باشید و بالاتر آن که انس با قرآن و تلاوت آیات الهی را وابسته به امور زودگذر و ناپایدار نکنید بلکه با نگاه معرفتیابی و انس با یاد خداوند قرآن بخوانید، در این صورت خداوند نظر لطف و رحمت به شما دارد و بیش از انتظار زندگی شما سامان مییابد.
فرق استخاره و تفال:
استخاره با تفأل فرق دارد، طبق روایات وارده از معصومین(ع) استخاره معمولاً با قرآن و تسبیح انجام میگیرد، ولی در تفأل بیشتر کتابهای عرفانی و ذوقی مثل دیوان حافظ مطرح است و از طرفی در استخاره طلب خیر دنیا و آخرت است از خدای سبحان، بدین معنا که کسی که استخاره میکند تنها خیر دنیا را در نظر نمیگیرد بلکه خیر دنیا و آخرت را توأمان در نظر میگیرد، بنابراین چه بسا کسی استخاره میکند واستخاره بد میآید و شخص به آن توجه نمیکند و خیر دنیایی را میبیند ولی در باطن امر ضرر اخروی میباشد.
در روایات نیز آمده است که شخصی که میخواست به تجارت برود از امام صادق(ع) طلب استخاره کرد. امام(ع) در جواب فرمودند که خیر نیست. آن شخص توجهی به استخاره نکرد و به دنبال تجارت رفت. بعد از آمدن از سفر تجارت خدمت امام(ع) رسید و سودی که درتجارت برده بود به امام(ع) گزارش داد. امام(ع) فرمود: در این سفر شما ضرر کردهاید تا سود، چون که نماز صبح شما در سفر قضا شده است، لذا میبینیم که در استخاره خیر دنیا و آخرت هر دو منظور است. عکس قضیه نیز صادق است مانند جایی که انسان استخاره میکند خوبمیآید ولی در ظاهر امر ضرر میکند ولی باطن امر خیر است و این ناظر به جهت اخروی قضیه میباشد و نکته دیگر این که، استخاره الزامآور نیست ولی بهتر است بعد از استخاره کردن به آن عمل کند.
البته استخاره مربوط به مواردی است که انسان با تحقیق و مشورت به تصمیم درست و قاطعی نمی رسد و شکش برطرف نمی شود, آنگاه با قرآن استخاره و طلب خیر می نماید تا به کمک قرآن کریم بتواند تصمیم بگیرد و از شک خارج شود.
هنگامی که انسان می خواهد کاری را انجام دهد لازم است با نهایت دقت و توجه تمام مقدمات کار را تا آنجا که ممکن است فراهم سازد و از آنچه موجب ضرر و زیان است بپرهیزد. پس از صمیم قلب از خداوند بخواهد او را در این راه موفق کند، و نفع و خیر نصیب او سازد. خلاصه این که وقتی انسان دست به یک کار بزرگ می زند، و سرانجام کار، روشن نیست پس از انجام کارهای لازم که در پیشرفت او دخالت دارد، باید در این حال از خدا بخواهد و بطلبد که او را در این کار پیروز گرداند و در رسیدن به مقصود رهنمون گردد.
این همان استخاره به معنی طلب خیر کردن از خداوند است که روایات صحیح و معتبری دارد، این نوع استخاره نه احتیاج به قرآن دارد نه تسبیح، بلکه یک توجه باطنی به خداوند است.
و نیز در کارهای مختلف انسان می تواند بعد از استمداد از عقل و فکر و مشورت با افراد مطلع، در صورتی که مطلب برایش ابهام دارد و در حالت تحیر و تردید قرار دارد با خداوند مشورت کند و استخاره با قرآن یا تسبیح انجام دهد تا تحیر او را از بین برود، مسلما توجه به خداوند در این حالت آن هم توام با خلوص نیت موثر است و خداوند راه خیر و صلاح را به او نشان می دهد. (ناصر مکارم و جعفر سبحانی، پرسش ها و پاسخ های مذهبی، انتشارات نسل جوان، چاپ 15، 1370، ج 2، ص 138)
نکته قابل توجه این است وظیفه انسان در موارد مختلف زندگی توسط قرآن و روایات مشخص شده است. و لازم نیست در همه موارد از قرآن سئوال کند نماز روزه، خمس، زکات، جهاد، امر به معروف رعایت موازین اخلاقی آداب ازدواج و همسرداری، نحوه تعامل با مردم، معامله و تجارت و ... همه حکمتش معلوم است و هر جای بعد از طی مقدمات لازم مردد بود می تواند از خداوند کمک بگیرد تا او را از تحیر نجات دهد.
رجوع به قرآن و فهمیدن مقصود هم کار هر کسی نیست آشنائی مقدماتی و طهارت قلب لازم است.
هنگامی هم که کار را به خداوند واگذار کرد و از صمیم قلب از خدا خواست او را هدایت به خیر کند باید اعتماد کند و هر چه خداوند صلاح دانست به آن عمل کند یعنی بر طبق استخاره رفتار نماید. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/104979)
- [سایر] آیا استخاره و تفال به قرآن صحیح است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا استخاره و تفأل با استفاده از کلام الله مجید برای خود و دیگران جایز است؟
- [آیت الله بهجت] لطفا فرق استخاره با تفأل را ذکر کرده و بفرمایید که مورد استفاده هر یک چیست؟
- [سایر] معنای تفال به قرآن چیست؟
- [سایر] آیا تفال زدن به قرآن کار درستی هست؟
- [سایر] استخاره قرآن چگونه است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] استخاره کردن از قرآن و در صورت جواب منفی عمل به آن چه مسئله ای پیش می آورد؟ کلا فلسفه استخاره از قرآن چیست؟
- [سایر] در اینجا منظور از استخاره کدام نوع استخاره است؟ از امام محمد باقر(ع) روایت شده است، ما استخاره را یاد میگرفتیم، آنگونه که سورههای قرآن را میآموختیم.
- [سایر] چگونه باید با قرآن کریم استخاره کرد؟ به عبارت دیگر، چگونه باید مفهوم آیات را در زمان استخاره فهمید؟
- [سایر] چگونه باید با قرآن کریم استخاره کرد؟ به عبارت دیگر، چگونه باید مفهوم آیات را در زمان استخاره فهمید؟
- [آیت الله مظاهری] خرما و مویز و کشمش و آب آنها گرچه جوش بیایند پاک و خوردن آنها حلال است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] ذکر میشود اگر بعد از دادن زکات آنها از مخارج سال زیاد بیاید، باید خمس آنها را بدهد.
- [آیت الله خوئی] وضو گرفتن در نهرهای بزرگ اگرچه انسان نداند که صاحب آنها راضی است، اشکال ندارد، ولی اگر صاحب آنها از وضو گرفتن نهی کند، یا انسان بداند که مالک راضی نیست، یا مالک صغیر یا مجنون باشد، یا آن نهرها در تصرف غاصب باشند، در تمام این چند صورت وضو گرفتن با آب آنها جایز نیست و اما نهرهائی که در دهات و مانند دهات سیرة مردم بر استفادة از آنها جاری است وضو گرفتن و سائر استفادهها از آنها اشکال ندارد اگرچه مالک آنها صغیر و مجنون باشد و نیز مالک آنها حق منع استفاده مردم را ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر وسایل و لوازمی را که برای کشاورزی نیاز دارد، بخرد و به سبب زراعت، آنها به کلّی از بین بروند، میتواند قیمت آنها را جزء مخارج حساب نماید و اگر از بین نروند، نمیتواند قیمت آنها را از مخارج حساب نماید، ولی همان گونه که گفته شد، میتواند کرایه آنها را جزء مخارج زراعت به حساب آورد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که بدون گاو و چیزهای دیگری که برای زراعت لازم است نمیتواند زراعت کند، اگر آنها را بخرد و به واسطه زراعت به کلی از بین برود، میتواند تمام قیمت آنها را جزء مخارج حساب نماید، و اگر مقداری از قیمت آنها کم شود، میتواند آن مقدار را جزء مخارج حساب کند، ولی اگر بعد از زراعت، چیزی از قیمت آنها کم نشود، نباید چیزی از قیمت آنها را جزء مخارج حساب نماید.
- [آیت الله خوئی] قرآن و انگشتر و شمشیر میت و لباسهائی را که پوشیده مال پسر بزرگتر است و اگر میت از سه چیز اول بیشتر از یکی دارد، مثلًا دو قرآن یا دو انگشتر دارد احتیاط واجب آن است که پسر بزرگ در آنها با ورث دیگر صلح کند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر موقع واجبشدن زکات گندم و جو و کشمش و خرما که در مسأله پیش گفته شد، صاحب آنها بالغ باشد، باید زکات آنها را بدهد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر گندم و جو و خرما را پیش از خشکشدن مصرف کند، چنانچه خشک آنها به اندازه نصاب باشد، باید زکات آنها را بدهد.
- [آیت الله مظاهری] داروهای روان، عطر، روغن، واکس و مثل اینها که از بلاد کفر میآورند پاک است، و خوردن آنها و نماز خواندن با آنها اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر گندم و جو و خرما را پیش از خشک شدن مصرف کند چنانچه خشک آنها به انداز نصاب باشد، باید زکات آنها را بدهد.