نظریه دانشمندان، چنانچه گفتید نظریه و فرضیه علمی است نه سخن قطعی؛ بر فرض که درست باشد، مغایرتی بین آن و آیات آفرینش انسان نیست. زیرا بر اساس نظریه زیست شناسان، نسل انسان اولیه به میلیونها سال پیش باز میگردد؛ اما خلقت حضرت آدم مربوط به حدود 10 هزار سال پیش است. به عبارت دیگر بر اساس مدارک دین و برخی قرائن علمی، انسانهای اولیه همگی از بین رفتهاند؛ حتی آیه 30 سوره شریفه بقره که طبق آن ملائکه در برابر آفرینش حضرت آدم و انسان زمینی عرض کردند: (أ تجعل فیها مَن یفسدُ فیها و یَسفکُ الدماء) (آیا در آن (زمین) کسی را میگماری که در آن فساد انگیزد و خونها بریزد؟) اشاره به انسانهای اولیه داشتهاند که بر اثر فساد و خونریزی نسلشان کلاً از زمین منقرض شد.- بعض روایات نیز این مطلب را تأیید میکنند. برای نمونه نگا: تفسیر عیاشی ج: 1 ص: 29 از امام صادق (علیه السلام)؛ بحار الانوار ج: 60 ص: 224 از آن امام بزرگوار و قصصالانبیاء راوندی ص: 41 35 از امام امیرالمومنین(ع). ( بنابراین بر فرض اینکه فرضیه تکامل درست باشد، مربوط به انسانهای اولیه میباشد که پیش از انسان امروزی بر روی زمین میزیستهاند و نسلشان منقرض شده است. گذشته از آن دلایل و مستندات علمی که امروزه کشف شده است، اینکه نسل انسان از میمون یا حیوان دیگری باشد، بکلی نفی میکنند و نشان میدهند که چنین تصوری غلط است و فرضیات جدید منشاء انسان را زمین و خاک میدانند؛ همانگونه که در قرآن آمده است. فرضیه تکامل از روز اول دچار چالشهای جدی از سوی دانشمندان زیستشناس بوده است و بسیاری از صاحبنظران و دانشمندان آن را نپذیرفتند. زیرا بنا در علوم آن است که بر اساس فرضیات ارائه شده امکان توجیه وضع موجود حاصل شود. و اگر نبود تلاش اشتباه. مغرضانه برخی مادیون که این نظریه را محمل خوبی برای تفکر مادی خود یافتند، شاید امروز به عنوان یک نظریه صرف علمی مورد پژوهش دانشمندان زیستشناس قرار می گرفت و با مشاهدات بیشتر صورتی دیگر می یافت. واقعیت این است که داده های علمی هیچگاه تکامل تدریجی موجودات زنده را از یک نوع خاص به نوعی پیشرفته را نشان نداده، مخصوصاً کشف مولکول دی.ان.ای (DNA) جهت عکس فرضیه تکامل را نشان داده است. بنابراین نه داروینزیم و نه نئوداروینیزم و نه فرضیه(Punctuated Equilibulum) (تعادل معنادار) نتوانستند قوانین ژنیتک و بیوفیزیک و بیوشیمی را توجیه کنند و فرضیات آنها تا حدود زیادی مغایر و متناقض با قوانین و کشفیات این علوم است. گذشته از آن سنگوارهها فسیلهای به جایمانده نیز خلاف فرضیه تکامل در تمام انحاءاش است. حتی تکامل موجودات زنده از گونههای دریایی نیز نتوانست فرضیه تکامل را اثبات کند. چنانچه (استفان بنگستون) زیست شناس سوئدی که خود نیز تاحدودی طرفدار نظریه تکامل است، وضع زندگانی موجودات دریایی و تکامل آنها را برای داروین و داروینیزم امری گیجکننده میداند که هنوز نتوانسته اند از گیجی آن خلاص شوند. مهمترین و ارزشمندترین مدرکی که طرفداران نظریه تکامل ارائه داده اند، فسیل ماهیای با قدمت چهار صد و ده میلیون سال است، که آنها مدعی هستند که این فسیل نشان دهنده حالتی انتقالی ماهی است که از آب به خشکی منتقل شده است. اما پس از این ادعا طی پنجاه سال گذشته بیش از چهل نمونه از این ماهی صید شده و روشن شد که این ماهی نمونهای کاملاً معمولی است و هم اکنون هم در دریاها زندگی می کند. خلاصه کلام اینکه فرضیه تکامل بر اساس یکسری بازسازی های باستانشناسانه صورت میگیرد که به تعبیر (پرفسور ارنست ای هوتن) استاد زیست شناس دانشگاه هاروارد: (این بازسازیهای ادعا شده از نوع باستانی انسان در صورتی که چنین بازسازیهایی صحیح باشد، ارزش علمی بسیار کمی دارند و احتمالاً صرفاً برای گمراهی مردم هستند... بنابراین به این بازسازیها اعتماد نکنید). بنابر این فرضیه تکامل در خود علم زیست شناسی هم نشان از پیشرفت ندارد و مورد نقض و ابرامهای بسیاری قرار گرفته است و مثل دیگر فرضیات در علوم نیست که مورد تایید همه یا لااقل اکثریت دانشمندان آن رشته قرار گرفته باشد. چنانچه مثلاً نظریه نسبیت انیشتن و یا فرضیه کوانتوم مورد اقبال تمام فیزیکدانان است. برای اطلاع بیشتر از تناقضات این فرضیه و اشکالات وارده بر آن به کتابهای زیر مراجعه شود: 1- Thi Evolution Deceit, The Scientific Collapse Of Darwinism & Its Ideological Background , 2nd Editon, by Harun Yahya 2- For The Men Of Understanding, by Harun Yahya In www Harunyahya.org اما بر فرض که فرضیه تکامل درست باشد و همه زیست شناسان بر آن اتفاق داشته باشند.؛ ربطی به آفرینش انسان ندارد. زیرا چنانچه دیدیم فرضیه تکامل بر این باور است که موجودات زمینی از یک یا چند منشاء خاص به صورت تدریجی تکامل یافتهاند. و این فعل و انفعالات در میلیونها سال پیش اتفاق افتاده است و نمونه انسانهایی که بازسازی شدهاند نیز متعلق به سالهای بسیار دور است در حالی که حداکثر از هبوط حضرت آدم دههزار سالی میگذرد. ما نیز در متون روایی خود داریم که پیش از آفرینش حضرت آدم انسانهایی در روی زمین زندگی می کردند که نسلشان منقرض شده است. آنچه از ظاهر قرآن بر می آید این موضوع است که انسان فعلی از نسل آدم است و جسم آدم نیز از خاک آفریده شده است. اصولاً چنانچه دیدیم زبان و روش فرضیات علمی روش خاص تجربه و مشاهده و آزمون است و اهداف عملی را نیز دنبال میکند و هیچ ربطی به روش قرآن ندارد. قرآن و دین وارد مباحث خاص علمی نمیشوند؛ زیرا هدف آنها، چیزی غیر از هدف علوم است و جالب است که بدانیم که داروین صاحب فرضیه تکامل انواع خود موحد و مسیحی معتقدی بوده است و هیچگاه نظریه خود را با دین حتی نظرات تورات درباره آفرینش انسان که متاسفانه آمیخته با خرافات است، متناقض نمیدیده است. برای توضیح نگا: مقالات فلسفی استاد مطهری ج: 1 ص: 61 - 83 مقاله توحید و تکامل و توحید استاد مطهری ص: 223 - 278 تفسیر المیزان ج: 4 ص: 153 و ج: 9 ص: 8 و ج: 16 ص: 269 تفسیر تسنیم استاد آیتالله جوادی آملی ج: 3 ص: 511 - 514 فرامرز قراملکی، احمد؛ تعارض علم و دین در خلقت انسان ؛ مؤسسه فرهنگی آرایه، تهران 1373 (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 4/100113897)
نظریه دانشمندان، چنانچه گفتید نظریه و فرضیه علمی است نه سخن قطعی؛ بر فرض که درست باشد، مغایرتی بین آن و آیات آفرینش انسان نیست. زیرا بر اساس نظریه زیست شناسان، نسل انسان اولیه به میلیونها سال پیش باز میگردد؛ اما خلقت حضرت آدم مربوط به حدود 10 هزار سال پیش است.
به عبارت دیگر بر اساس مدارک دین و برخی قرائن علمی، انسانهای اولیه همگی از بین رفتهاند؛ حتی آیه 30 سوره شریفه بقره که طبق آن ملائکه در برابر آفرینش حضرت آدم و انسان زمینی عرض کردند: (أ تجعل فیها مَن یفسدُ فیها و یَسفکُ الدماء) (آیا در آن (زمین) کسی را میگماری که در آن فساد انگیزد و خونها بریزد؟) اشاره به انسانهای اولیه داشتهاند که بر اثر فساد و خونریزی نسلشان کلاً از زمین منقرض شد.- بعض روایات نیز این مطلب را تأیید میکنند. برای نمونه نگا: تفسیر عیاشی ج: 1 ص: 29 از امام صادق (علیه السلام)؛ بحار الانوار ج: 60 ص: 224 از آن امام بزرگوار و قصصالانبیاء راوندی ص: 41 35 از امام امیرالمومنین(ع). ( بنابراین بر فرض اینکه فرضیه تکامل درست باشد، مربوط به انسانهای اولیه میباشد که پیش از انسان امروزی بر روی زمین میزیستهاند و نسلشان منقرض شده است.
گذشته از آن دلایل و مستندات علمی که امروزه کشف شده است، اینکه نسل انسان از میمون یا حیوان دیگری باشد، بکلی نفی میکنند و نشان میدهند که چنین تصوری غلط است و فرضیات جدید منشاء انسان را زمین و خاک میدانند؛ همانگونه که در قرآن آمده است. فرضیه تکامل از روز اول دچار چالشهای جدی از سوی دانشمندان زیستشناس بوده است و بسیاری از صاحبنظران و دانشمندان آن را نپذیرفتند. زیرا بنا در علوم آن است که بر اساس فرضیات ارائه شده امکان توجیه وضع موجود حاصل شود.
و اگر نبود تلاش اشتباه. مغرضانه برخی مادیون که این نظریه را محمل خوبی برای تفکر مادی خود یافتند، شاید امروز به عنوان یک نظریه صرف علمی مورد پژوهش دانشمندان زیستشناس قرار می گرفت و با مشاهدات بیشتر صورتی دیگر می یافت. واقعیت این است که داده های علمی هیچگاه تکامل تدریجی موجودات زنده را از یک نوع خاص به نوعی پیشرفته را نشان نداده، مخصوصاً کشف مولکول دی.ان.ای (DNA) جهت عکس فرضیه تکامل را نشان داده است.
بنابراین نه داروینزیم و نه نئوداروینیزم و نه فرضیه(Punctuated Equilibulum) (تعادل معنادار) نتوانستند قوانین ژنیتک و بیوفیزیک و بیوشیمی را توجیه کنند و فرضیات آنها تا حدود زیادی مغایر و متناقض با قوانین و کشفیات این علوم است. گذشته از آن سنگوارهها فسیلهای به جایمانده نیز خلاف فرضیه تکامل در تمام انحاءاش است. حتی تکامل موجودات زنده از گونههای دریایی نیز نتوانست فرضیه تکامل را اثبات کند. چنانچه (استفان بنگستون) زیست شناس سوئدی که خود نیز تاحدودی طرفدار نظریه تکامل است، وضع زندگانی موجودات دریایی و تکامل آنها را برای داروین و داروینیزم امری گیجکننده میداند که هنوز نتوانسته اند از گیجی آن خلاص شوند. مهمترین و ارزشمندترین مدرکی که طرفداران نظریه تکامل ارائه داده اند، فسیل ماهیای با قدمت چهار صد و ده میلیون سال است، که آنها مدعی هستند که این فسیل نشان دهنده حالتی انتقالی ماهی است که از آب به خشکی منتقل شده است.
اما پس از این ادعا طی پنجاه سال گذشته بیش از چهل نمونه از این ماهی صید شده و روشن شد که این ماهی نمونهای کاملاً معمولی است و هم اکنون هم در دریاها زندگی می کند. خلاصه کلام اینکه فرضیه تکامل بر اساس یکسری بازسازی های باستانشناسانه صورت میگیرد که به تعبیر (پرفسور ارنست ای هوتن) استاد زیست شناس دانشگاه هاروارد: (این بازسازیهای ادعا شده از نوع باستانی انسان در صورتی که چنین بازسازیهایی صحیح باشد، ارزش علمی بسیار کمی دارند و احتمالاً صرفاً برای گمراهی مردم هستند... بنابراین به این بازسازیها اعتماد نکنید).
بنابر این فرضیه تکامل در خود علم زیست شناسی هم نشان از پیشرفت ندارد و مورد نقض و ابرامهای بسیاری قرار گرفته است و مثل دیگر فرضیات در علوم نیست که مورد تایید همه یا لااقل اکثریت دانشمندان آن رشته قرار گرفته باشد.
چنانچه مثلاً نظریه نسبیت انیشتن و یا فرضیه کوانتوم مورد اقبال تمام فیزیکدانان است. برای اطلاع بیشتر از تناقضات این فرضیه و اشکالات وارده بر آن به کتابهای زیر مراجعه شود:
1- Thi Evolution Deceit, The Scientific Collapse Of Darwinism & Its Ideological Background , 2nd Editon, by Harun Yahya 2- For The Men Of Understanding, by Harun Yahya In www Harunyahya.org
اما بر فرض که فرضیه تکامل درست باشد و همه زیست شناسان بر آن اتفاق داشته باشند.؛ ربطی به آفرینش انسان ندارد. زیرا چنانچه دیدیم فرضیه تکامل بر این باور است که موجودات زمینی از یک یا چند منشاء خاص به صورت تدریجی تکامل یافتهاند.
و این فعل و انفعالات در میلیونها سال پیش اتفاق افتاده است و نمونه انسانهایی که بازسازی شدهاند نیز متعلق به سالهای بسیار دور است در حالی که حداکثر از هبوط حضرت آدم دههزار سالی میگذرد. ما نیز در متون روایی خود داریم که پیش از آفرینش حضرت آدم انسانهایی در روی زمین زندگی می کردند که نسلشان منقرض شده است.
آنچه از ظاهر قرآن بر می آید این موضوع است که انسان فعلی از نسل آدم است و جسم آدم نیز از خاک آفریده شده است. اصولاً چنانچه دیدیم زبان و روش فرضیات علمی روش خاص تجربه و مشاهده و آزمون است و اهداف عملی را نیز دنبال میکند و هیچ ربطی به روش قرآن ندارد. قرآن و دین وارد مباحث خاص علمی نمیشوند؛ زیرا هدف آنها، چیزی غیر از هدف علوم است و جالب است که بدانیم که داروین صاحب فرضیه تکامل انواع خود موحد و مسیحی معتقدی بوده است و هیچگاه نظریه خود را با دین حتی نظرات تورات درباره آفرینش انسان که متاسفانه آمیخته با خرافات است، متناقض نمیدیده است. برای توضیح نگا: مقالات فلسفی استاد مطهری ج: 1 ص: 61 - 83 مقاله توحید و تکامل و توحید استاد مطهری ص: 223 - 278 تفسیر المیزان ج: 4 ص: 153 و ج: 9 ص: 8 و ج: 16 ص: 269 تفسیر تسنیم استاد آیتالله جوادی آملی ج: 3 ص: 511 - 514 فرامرز قراملکی، احمد؛ تعارض علم و دین در خلقت انسان ؛ مؤسسه فرهنگی آرایه، تهران 1373 (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 4/100113897)
- [سایر] دیدگاه قرآن در رابطه با نظریه تکامل داروین چیست؟
- [سایر] دیدگاه شیعه دربارهی عدالت صحابه چیست؟
- [سایر] در مورد نظریه تکاملی داروین و تضاد آن با اسلام توضیح دهید. آیا واقعاً تکامل در این جهان رخ نمیدهد؟
- [سایر] تکامل تاریخ از نظر قرآن چگونه است ؟
- [سایر] تکامل تاریخ از نظر قرآن چگونه است؟
- [سایر] چه نقدی بر نظریه ی کفاره گناه از دیدگاه مسیحیان وارد است؟
- [سایر] تکامل تاریخ از نظر قرآن کریم چگونه است؟
- [سایر] امانوئل کانت نیز در نظریه اخلاقی خود بر نقش نیت، تأکید کرده است، ضمن توضیح دیدگاه او، تفاوت آن را با دیدگاه اسلام بیان کنید؟
- [سایر] با توجه به این که خودم به نظریه تکاملی داروین اعتقاد دارم. درباره این دیدگاه نظرتان چیست؟
- [سایر] با توجه به این که خودم به نظریه تکاملی داروین اعتقاد دارم. درباره این دیدگاه نظرتان چیست؟
- [آیت الله مظاهری] دادن قرآن به کافر مانعی ندارد مگر آنکه بیاحترامی به قرآن یا اسلام باشد.
- [آیت الله بروجردی] دادن قرآن به کافر حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید از دادن قرآن به کافر خودداری کنند، و اگر قرآن در دست اوست در صورت امکان از او بگیرند ولی چنانچه مقصود از دادن قرآن و یا داشتن قرآن تحقیق و مطالعه در دین باشد و نیز انسان بداند که کافری که محکوم به نجاست است با دست تر قرآن را لمس نمی کند اشکالی ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله مظاهری] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله سبحانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر جلد قران نجس شود در صورتی که بی احترامی به قران باشد باید ان را اب بکشند
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر جلد قرآن نجس شود؛ در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد؛ باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] در صورتی که دادن قرآن به کافر مستلزم هتک باشد حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله بروجردی] اگر جلد قرآن نجس شود، در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.