امانوئل کانت نیز در نظریه اخلاقی خود بر نقش نیت، تأکید کرده است، ضمن توضیح دیدگاه او، تفاوت آن را با دیدگاه اسلام بیان کنید؟
نظریه کانت بنابر نظر کانت، آن گاه که کار با انگیزۀ اطاعت عقل انجام گیرد، دارای ارزش اخلاقی خواهد بود و در غیر این صورت، کار با هر انگیزه دیگری که انجام شود؛ نظیر ارضاء عاطفه، تحصیل کمال و سعادت و پاداش دنیوی یا اخروی، به هیچ وجه ارزش اخلاقی ندارد. کار اخلاقی آن است که چون وظیفه عقلی، انجام آن را ایجاب می کند، فاعل به حکم عقل آن را انجام می دهد و هیچ چشم داشتی نسبت به پاداش یا آثاری که بر آن مترتب می شود حتی ارضای عواطف یا کمال نفس نباید مورد نظر فاعل آن باشد. آنچه بیان شد خلاصه نظریه کانت در این زمینه است. نقد نظریه کانت در ارتباط با این سخن باید گفت؛ این که انسان بخواهد فقط به انگیزه اطاعت عقل، کاری را انجام دهد و هیچ چیز دیگری حتی کمال خودش را مورد نظر نداشته باشد، اساساً، ممکن و میسّر نیست و هر کجا به ظاهر خیال می کنیم کاری به منظور اطاعت عقل انجام می گیرد، در واقع یک انگیزه عمیق تر ولی پوشیده و مخفی در باطن این انگیزه ظاهری وجود دارد؛ از این رو، اگر از وی بپرسند چرا حکم عقل را اطاعت می کنی؟ در پاسخ خواهد گفت: آدم باید اطاعت عقل کند. انسان بودن انسان به این است که مطیع حکم عقل باشد. این پاسخ معنایش آن است که او در واقع، کمال انسانی خود را در اطاعت عقل می بیند؛ یعنی در ورای اطاعت عقل، انگیزه عمیق تر کمال نفس نهفته است. بنابر این کسی که حکم عقل را نپذیرد، آدم بد و ناقصی خواهد بود. از سخن فوق، نتیجه می گیریم اصولاً، این که کاری صرفاً با انگیزه اطاعت از عقل انجام پذیرد فرض نادرستی است و نوعی سطحی نگری خواهد بود.[1] نیت از دیدگاه اسلام از دیدگاه اسلام، کار اخلاقی و ارزشمند، کاری است که صرفاً، برای تحصیل رضای خداوند انجام گیرد. رضای خداوند مراتبی دارد و انسان ها به صورت های گوناگون در جست و جوی رضای خدا هستند؛ یعنی این خواسته در ایشان شکل های مختلفی دارد: گاهی رضای خداوند مورد نظر است، به این لحاظ که منشأ پاداش اخروی می شود و یا به این لحاظ که منشأ نجات از عذاب می شود، مورد توجّه انسان است،  ولی گاهی هیچ یک از پاداش یا کیفر، مورد توجّه وی نیست و انگیزه وی در انجام کاری صرفاً، رضا و خشنودی خداوند خواهد بود که این حقیقت، برای او مطلوبیت ذاتی دارد. چنین حقیقتی است که در اولیای خداوند تحقق پیدا می کند و به عنوان انگیزه کارها و عبادت ها روی آن تکیه می کنند. به هر حال، از دیدگاه اسلام، حد نصاب ارزش اخلاقی کار آن است که برای رضای خداوند انجام شود. به عبارت دیگر، مقوّم ارزش اخلاقی «کار» این است که به منظور تحصیل رضایت و خشنودی خداوند انجام گیرد.[2]   [1] برگرفته از: اخلاق در قرآن، سلسله درسهای استاد محمدتقی مصباح یزدی، تحقیق و نگارش، اسکندری، محمّدحسین، ج 1، ص 117، سایت: www.mesbahyazdi.org [2] همان، ص 118.  
عنوان سوال:

امانوئل کانت نیز در نظریه اخلاقی خود بر نقش نیت، تأکید کرده است، ضمن توضیح دیدگاه او، تفاوت آن را با دیدگاه اسلام بیان کنید؟


پاسخ:

نظریه کانت بنابر نظر کانت، آن گاه که کار با انگیزۀ اطاعت عقل انجام گیرد، دارای ارزش اخلاقی خواهد بود و در غیر این صورت، کار با هر انگیزه دیگری که انجام شود؛ نظیر ارضاء عاطفه، تحصیل کمال و سعادت و پاداش دنیوی یا اخروی، به هیچ وجه ارزش اخلاقی ندارد. کار اخلاقی آن است که چون وظیفه عقلی، انجام آن را ایجاب می کند، فاعل به حکم عقل آن را انجام می دهد و هیچ چشم داشتی نسبت به پاداش یا آثاری که بر آن مترتب می شود حتی ارضای عواطف یا کمال نفس نباید مورد نظر فاعل آن باشد. آنچه بیان شد خلاصه نظریه کانت در این زمینه است. نقد نظریه کانت در ارتباط با این سخن باید گفت؛ این که انسان بخواهد فقط به انگیزه اطاعت عقل، کاری را انجام دهد و هیچ چیز دیگری حتی کمال خودش را مورد نظر نداشته باشد، اساساً، ممکن و میسّر نیست و هر کجا به ظاهر خیال می کنیم کاری به منظور اطاعت عقل انجام می گیرد، در واقع یک انگیزه عمیق تر ولی پوشیده و مخفی در باطن این انگیزه ظاهری وجود دارد؛ از این رو، اگر از وی بپرسند چرا حکم عقل را اطاعت می کنی؟ در پاسخ خواهد گفت: آدم باید اطاعت عقل کند. انسان بودن انسان به این است که مطیع حکم عقل باشد. این پاسخ معنایش آن است که او در واقع، کمال انسانی خود را در اطاعت عقل می بیند؛ یعنی در ورای اطاعت عقل، انگیزه عمیق تر کمال نفس نهفته است. بنابر این کسی که حکم عقل را نپذیرد، آدم بد و ناقصی خواهد بود. از سخن فوق، نتیجه می گیریم اصولاً، این که کاری صرفاً با انگیزه اطاعت از عقل انجام پذیرد فرض نادرستی است و نوعی سطحی نگری خواهد بود.[1] نیت از دیدگاه اسلام از دیدگاه اسلام، کار اخلاقی و ارزشمند، کاری است که صرفاً، برای تحصیل رضای خداوند انجام گیرد. رضای خداوند مراتبی دارد و انسان ها به صورت های گوناگون در جست و جوی رضای خدا هستند؛ یعنی این خواسته در ایشان شکل های مختلفی دارد: گاهی رضای خداوند مورد نظر است، به این لحاظ که منشأ پاداش اخروی می شود و یا به این لحاظ که منشأ نجات از عذاب می شود، مورد توجّه انسان است،  ولی گاهی هیچ یک از پاداش یا کیفر، مورد توجّه وی نیست و انگیزه وی در انجام کاری صرفاً، رضا و خشنودی خداوند خواهد بود که این حقیقت، برای او مطلوبیت ذاتی دارد. چنین حقیقتی است که در اولیای خداوند تحقق پیدا می کند و به عنوان انگیزه کارها و عبادت ها روی آن تکیه می کنند. به هر حال، از دیدگاه اسلام، حد نصاب ارزش اخلاقی کار آن است که برای رضای خداوند انجام شود. به عبارت دیگر، مقوّم ارزش اخلاقی «کار» این است که به منظور تحصیل رضایت و خشنودی خداوند انجام گیرد.[2]   [1] برگرفته از: اخلاق در قرآن، سلسله درسهای استاد محمدتقی مصباح یزدی، تحقیق و نگارش، اسکندری، محمّدحسین، ج 1، ص 117، سایت: www.mesbahyazdi.org [2] همان، ص 118.  





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین