(وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ) بقره (2)، آیه 30.؛ (و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: من در زمین جانشینی خواهم گماشت، (-(فرشتگان)-) گفتند: (آیا در آن کسی را میگماری که در آن فساد کند و خونها بریزد و حال آن که ما با ستایش تو، (-(تو را)-) تنزیه میکنیم و به تقدیست میپردازیم. فرمود: من چیزی میدانم که شما نمیدانید). در پاسخ به این سؤال، ابتدا چند نظریه معروف و مشهور زیر را مطرح مینماییم: 1. عدهای بر این باورند که خداوند، آینده انسان را برای فرشتگان بیان کرده بود. مجلسی، بحارالانوار، ج 11، ص 145، ح 15. 2. برخی میگویند: ملائکه خودشان از عبارت (فی الارض) فهمیدند که آدمی بر روی زمین فساد میکند؛ زیرا خصوصیت زمین، محدودیت و تزاحم و نزاع است و طبیعت آدمی نیز از این قاعده جدا نیست. مرحوم علامه طباطبایی در این باره میفرماید: مطلبی را که ملائکه از مقام مقدس خداوند پرسیدهاند، از جمله (إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً) فهمیده بودند؛ زیرا آنها دانستند که موجود زمینی، قطعاً مادی و مرکب از قوای غضب و شهوت است و زندگی آنها، دارای تزاحم و محدودیت است و باید بر پایه تعاون و اجتماع باشد. از این رو، چنین زندگانیای، خالی از مفاسد و خونریزیها نخواهد بود و از طرف دیگر میدیدند که (خلافت) و جانشینی کسی که دارای چنین مفاسد و نواقصی است، نمیتواند حاکی از وجود خداوند بزرگی که دارای اسمای حسنی و جامع تمام صفات کمال و منزه از هرگونه عیب و نقص است، باشد. طباطبایی، تفسیر المیزان،، ترجمه: سید محمدباقر موسوی، ج 1، ص 148. 3. ملائکه قبلاً مخلوقات دیگر و انسانهایی را که قبل از آدم میزیستهاند، دیدند و پیشینه آنها را میدانستند. بنا بر آن چه تفسیر نمونه بیان کرده، به نظر میرسد که همه نظریات مطرح شده میتوانند صحیح باشند و نمیتوان یکی از آنها را مردود دانست؛ زیرا همه اینها در مورد انسان، واقعیت دارند و در عین حال، منافاتی با هم ندارند. پیشینه انسان علامه طباطبایی در ذیل آیه اول سوره نساء ؛میفرماید: مراد از (نفس واحده)، آدم و مراد از (زوجها)، حوا میباشد که پدر و مادر نسل انسانند و ما نیز از نسل آنها هستیم و از آیه شریفه روشن میشود که نسل موجود از انسان، تنها به آدم و همسرش منتهی میشود و جز این دو نفر، هیچ کس دیگری در انتشار این نسل، دخالت نداشته است. آیا قبل از حضرت آدم، انسانهایی بر روی کره زمین بودهاند؟ در این بحث، به محاسبهای ساده میپردازیم؛ تا بدانیم که بنا بر شواهد تاریخی و اسلامی، از عمر انسان کنونی که از نسل آدم است، چه مدت میگذرد. بنا بر برخی شواهد، طوفان نوح در حدود 3200 سال پیش از میلاد مسیح به وقوع پیوست و آن طوفان، در سن 950 سالگی حضرت نوح اتفاق افتاد و بنا بر نقل بحارالانوار، بین نوح و آدم، 1500 سال فاصله بوده است و حضرت آدم، 936 سال عمر کرده است. با محاسبه ارقام فوق، میتوان تخمین زد که خلقت آدم در کمتر از 9 هزار سال پیش اتفاق افتاده است؛ یعنی آدم ابوالبشر در عصر جدید که از هزاره هشتم قبل از میلاد شروع میشود، خلق شده و بر روی زمین، زندگی کرده است. از نوع قربانی هابیل و قابیل که شتری سرخرو یا گوسفندی بود و همچنین گندم زرد رنگ، میتوان حدس زد که در آن زمان، اهلی کردن حیوانات و همچنین کشاورزی، رواج داشته است و این نیز از مهمترین شواهدی است که بر خلقت آدم در عصر حجر صحه میگذارد؛ زیرا که مشخصه عصر حجر جدید، اهلی کردن حیوانات وحشی و رواج کشاورزی است و از این جا فهمیده میشود که از عمر حضرت آدم، چند هزار سال بیشتر نگذشته بود. از کشفیات و آثاری که از انسان ماقبل تاریخ به دست آمده و با تحقیق زمینشناسان که عمر نوع بشر را بیش از صدها هزار سال دانستهاند و برای این گفتار خود از سنگوارهها و اسکلتهای سنگ شده و انسانهای قدیم دلایلی آوردهاند که عمر نوع بشر بیش از پانصدهزار سال است، آشکار میشود که قبل از آدم ابوالبشر، موجوداتی (انسانهایی) در زمین زندگی کرده و سپس منقرض شدهاند و این پیدایش و انقراضشان، بارها تکرار شد و پس از چند دوره، نوبت به نسل حاضر رسیده است. از این رو، برخی این مطلب را دلیلی دانستهاند که ملائکه از فساد و خونریزیهای انسانهای قبلی، مطلع بودند. از برخی روایات امامان معصومعلیهم السلام نیز بر میآید که سابقه خلقت بشر، قبل از دوره حاضر بوده است و ما به نقل سه حدیث زیر اکتفا میکنیم: الف) در کتاب توحید شیخ صدوق، التوحید. از امام صادقعلیه السلام اینگونه نقل شده است: (شاید شما گمان میکنید که خدای عز و جل غیر از شما هیچ بشر دیگری نیافریده است؛ نه، چنین نیست؛ بلکه قبل از شما هزار هزار آدم آفریده که شما از نسل آخرین آنها هستید). التوحید، ج 2، ص 27. ب) در کتاب خصال از امام باقرعلیه السلام چنین نقل شده است: (خدای عز و جل از روزی که زمین را آفرید، هفت عالم را در آن خلق، سپس منقرض کرد و هیچ یک از آن عوالم از نسل آدم ابوالبشر نبودهاند و خدای متعال، همه آنها را از پوسته روی زمین (خاک) آفرید و نسلی را بعد از نسل دیگر ایجاد کرد و برای هر یک، عالمی را بعد از عالم دیگر پدید آورد؛ تا سرانجام، آدم ابوالبشر را آفرید و ذریهاش را از او منشعب ساخت) صدوق، الخصال، ج 2، ص 652.. ج) از امام باقرعلیه السلام از پدرانش نقل شده که حضرت علیعلیه السلام فرمود: (خداوند تبارک و تعالی، پس از آن که هفت هزار سال از زندگی همزمان جن و نَسناس بر روی زمین گذشته بود، اراده کرد تا مخلوقی را با دست خویش بیافریند که در شأن او باشد؛ از این رو، آدم را خلق کرد و پرده از طبقات آسمان برداشت و به ملائکه گفت: بر اهل زمین و از جمله جن و نسناس، نظر بیفکنید. پس هنگامی که ملائکه معصیت و فساد و خونریزی روی زمین را مشاهده کردند، بر آنها گران آمد و بر اهل زمین تأسف خوردند و گفتند: خداوندا تو بزرگ، توانا، جبار، قاهر و عظیمالشأنی و این مخلوقات ضعیف و ذلیل، در دست قدرت تو هستند و با روزی تو زندگی میکنند و از نعمت سلامتی که تو به آنها دادهای، بهرهمندند و در عین حال، چنین گناهانی را مرتکب میشوند و تو بر آنها خشم و انتقام نمیگیری. این مسئله، بر ما گران و مایه تعجب ماست. هنگامی که خداوند، این سخنان را شنید، گفت: من اراده کردهام که خلیفهای در روی زمین قرار دهم؛ تا بر روی زمین حجتی از جانب من بر خلقم باشد. ملائکه گفتند: شایسته است آن خلیفه را از ما قرار دهی؛ زیرا ما فساد نمیکنیم و همواره تو را تقدیس و سپاس میگوییم. خداوند جل و علا گفت: آن چه را من میدانم، شما نمیدانید. من اراده کردهام که خلقی را با دست خویش بیافرینم و از فرزندان او، انبیا و مرسلین و بندگان صالح و پیشوایان هدایتگر را قرار دهم و آنان را به عنوان جانشینان خلقم بر روی زمین قرار دهم؛ تا آنان را از معصیت من باز دارند و از عذاب من بیم دهند و به اطاعت از من، هدایت کنند و به سوی من بیاورند. من نسناس را از روی زمین بر میافکنم و زمین را از وجودشان پاک میگردانم و جنهای عاصی را دور میافکنم و در مکانهای دور دست در آسمانها و زمین اسکان میدهم؛ پس در مجاورت خلق من قرار نمیگیرند و بین جن و خلقم، پردهای قرار میدهم و بدین ترتیب، نسل خلق شده، جن را نمیبینند و با آنها نشست و برخاست نمیکنند و با آنان معاشرت نمیکنند. پس هرگاه هر یک از افراد این نسل که آنها را برگزیدهام، از فرمان من سرپیچی کنند، آنان را در جایگاه گنهکاران اسکان میدهم و در جاهایی که آنان را وارد میکنم، اینان را نیز وارد میکنم و باکی ندارم؛ سپس ملائکه گفتند: پروردگارا! هر آن چه تو میخواهی، انجام بده که ما به جز آن چه تو به ما آموختهای، از پیش خود، چیزی نمیدانیم و تو دانای حکیمی) بقره (2)، آیه 30.. نکات قابل توجه در این روایت عبارتند از: 1. محاوره خداوند با ملائکه، پس از هزاران سال زندگی مشترک جنیان و نسناسها بر روی زمین بوده است. 2. خلقت جنها و نسناسها میتواند مقدم باشد و خلقتشان یکی پس از دیگری واقع شده باشد. 3. خلقت آدم به عنوان خلیفه، با اراده خاص خداوند صورت گرفته است و امتیاز خاصی نسبت به موجودات دیگر دارد. 4. جن به معنای پنهان است و چون خداوند اراده کرده که از معاشرت و اختلاط ظاهری با انسانها محروم باشد، بدین نام ملقب شده است. لازم به ذکر است که در برخی منابع و دائرةالمعارفها، درباره ویژگیهای نسناس و انسانهای ماقبل حضرت آدم، مانند انسان نئاندرتال و کرمانیون، مطالبی گفته شده که به دلیل حدسی بودن، از نقل آنها خودداری میکنیم. ر.ک: عبدالحسین سعیدیان، دائرة المعارف، ج 2، ح 1401. نتیجهگیری 1. سرسلسله افراد بشر کنونی، حضرت آدم ابوالبشرعلیه السلام و حضرت حوا بودهاند و حضرت آدمعلیه السلام بدون پدر و مادر بوده است و از عناصر خاکی و روح مقدس، پدید آمده است. 2. فرضیههای باستانشناسی ثابت میکنند که قبل از حضرت آدمعلیه السلام، موجوداتی، شبیه انسان وجود داشته و بر زمین، زندگی میکردهاند که این موضوع، شواهدی از روایات را نیز به همراه دارد و ملائکه با دیدن آنها، علم پیدا کرده بودند که انسان بر زمین، خونریزی و فساد میکند. پرسشها و پاسخهای قرآنی- جلد36(تفسیر آیات برگزیده) - نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها - اداره مشاوره و پاسخ
(وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ) بقره (2)، آیه 30.؛ (و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: من در زمین جانشینی خواهم گماشت، (-(فرشتگان)-) گفتند: (آیا در آن کسی را میگماری که در آن فساد کند و خونها بریزد و حال آن که ما با ستایش تو، (-(تو را)-) تنزیه میکنیم و به تقدیست میپردازیم. فرمود: من چیزی میدانم که شما نمیدانید).
در پاسخ به این سؤال، ابتدا چند نظریه معروف و مشهور زیر را مطرح مینماییم:
1. عدهای بر این باورند که خداوند، آینده انسان را برای فرشتگان بیان کرده بود. مجلسی، بحارالانوار، ج 11، ص 145، ح 15.
2. برخی میگویند: ملائکه خودشان از عبارت (فی الارض) فهمیدند که آدمی بر روی زمین فساد میکند؛ زیرا خصوصیت زمین، محدودیت و تزاحم و نزاع است و طبیعت آدمی نیز از این قاعده جدا نیست.
مرحوم علامه طباطبایی در این باره میفرماید: مطلبی را که ملائکه از مقام مقدس خداوند پرسیدهاند، از جمله (إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً) فهمیده بودند؛ زیرا آنها دانستند که موجود زمینی، قطعاً مادی و مرکب از قوای غضب و شهوت است و زندگی آنها، دارای تزاحم و محدودیت است و باید بر پایه تعاون و اجتماع باشد. از این رو، چنین زندگانیای، خالی از مفاسد و خونریزیها نخواهد بود و از طرف دیگر میدیدند که (خلافت) و جانشینی کسی که دارای چنین مفاسد و نواقصی است، نمیتواند حاکی از وجود خداوند بزرگی که دارای اسمای حسنی و جامع تمام صفات کمال و منزه از هرگونه عیب و نقص است، باشد. طباطبایی، تفسیر المیزان،، ترجمه: سید محمدباقر موسوی، ج 1، ص 148.
3. ملائکه قبلاً مخلوقات دیگر و انسانهایی را که قبل از آدم میزیستهاند، دیدند و پیشینه آنها را میدانستند. بنا بر آن چه تفسیر نمونه بیان کرده، به نظر میرسد که همه نظریات مطرح شده میتوانند صحیح باشند و نمیتوان یکی از آنها را مردود دانست؛ زیرا همه اینها در مورد انسان، واقعیت دارند و در عین حال، منافاتی با هم ندارند.
پیشینه انسان
علامه طباطبایی در ذیل آیه اول سوره نساء ؛میفرماید: مراد از (نفس واحده)، آدم و مراد از (زوجها)، حوا میباشد که پدر و مادر نسل انسانند و ما نیز از نسل آنها هستیم و از آیه شریفه روشن میشود که نسل موجود از انسان، تنها به آدم و همسرش منتهی میشود و جز این دو نفر، هیچ کس دیگری در انتشار این نسل، دخالت نداشته است.
آیا قبل از حضرت آدم، انسانهایی بر روی کره زمین بودهاند؟
در این بحث، به محاسبهای ساده میپردازیم؛ تا بدانیم که بنا بر شواهد تاریخی و اسلامی، از عمر انسان کنونی که از نسل آدم است، چه مدت میگذرد. بنا بر برخی شواهد، طوفان نوح در حدود 3200 سال پیش از میلاد مسیح به وقوع پیوست و آن طوفان، در سن 950 سالگی حضرت نوح اتفاق افتاد و بنا بر نقل بحارالانوار، بین نوح و آدم، 1500 سال فاصله بوده است و حضرت آدم، 936 سال عمر کرده است. با محاسبه ارقام فوق، میتوان تخمین زد که خلقت آدم در کمتر از 9 هزار سال پیش اتفاق افتاده است؛ یعنی آدم ابوالبشر در عصر جدید که از هزاره هشتم قبل از میلاد شروع میشود، خلق شده و بر روی زمین، زندگی کرده است.
از نوع قربانی هابیل و قابیل که شتری سرخرو یا گوسفندی بود و همچنین گندم زرد رنگ، میتوان حدس زد که در آن زمان، اهلی کردن حیوانات و همچنین کشاورزی، رواج داشته است و این نیز از مهمترین شواهدی است که بر خلقت آدم در عصر حجر صحه میگذارد؛ زیرا که مشخصه عصر حجر جدید، اهلی کردن حیوانات وحشی و رواج کشاورزی است و از این جا فهمیده میشود که از عمر حضرت آدم، چند هزار سال بیشتر نگذشته بود.
از کشفیات و آثاری که از انسان ماقبل تاریخ به دست آمده و با تحقیق زمینشناسان که عمر نوع بشر را بیش از صدها هزار سال دانستهاند و برای این گفتار خود از سنگوارهها و اسکلتهای سنگ شده و انسانهای قدیم دلایلی آوردهاند که عمر نوع بشر بیش از پانصدهزار سال است، آشکار میشود که قبل از آدم ابوالبشر، موجوداتی (انسانهایی) در زمین زندگی کرده و سپس منقرض شدهاند و این پیدایش و انقراضشان، بارها تکرار شد و پس از چند دوره، نوبت به نسل حاضر رسیده است. از این رو، برخی این مطلب را دلیلی دانستهاند که ملائکه از فساد و خونریزیهای انسانهای قبلی، مطلع بودند.
از برخی روایات امامان معصومعلیهم السلام نیز بر میآید که سابقه خلقت بشر، قبل از دوره حاضر بوده است و ما به نقل سه حدیث زیر اکتفا میکنیم:
الف) در کتاب توحید شیخ صدوق، التوحید. از امام صادقعلیه السلام اینگونه نقل شده است: (شاید شما گمان میکنید که خدای عز و جل غیر از شما هیچ بشر دیگری نیافریده است؛ نه، چنین نیست؛ بلکه قبل از شما هزار هزار آدم آفریده که شما از نسل آخرین آنها هستید). التوحید، ج 2، ص 27.
ب) در کتاب خصال از امام باقرعلیه السلام چنین نقل شده است: (خدای عز و جل از روزی که زمین را آفرید، هفت عالم را در آن خلق، سپس منقرض کرد و هیچ یک از آن عوالم از نسل آدم ابوالبشر نبودهاند و خدای متعال، همه آنها را از پوسته روی زمین (خاک) آفرید و نسلی را بعد از نسل دیگر ایجاد کرد و برای هر یک، عالمی را بعد از عالم دیگر پدید آورد؛ تا سرانجام، آدم ابوالبشر را آفرید و ذریهاش را از او منشعب ساخت) صدوق، الخصال، ج 2، ص 652..
ج) از امام باقرعلیه السلام از پدرانش نقل شده که حضرت علیعلیه السلام فرمود: (خداوند تبارک و تعالی، پس از آن که هفت هزار سال از زندگی همزمان جن و نَسناس بر روی زمین گذشته بود، اراده کرد تا مخلوقی را با دست خویش بیافریند که در شأن او باشد؛ از این رو، آدم را خلق کرد و پرده از طبقات آسمان برداشت و به ملائکه گفت: بر اهل زمین و از جمله جن و نسناس، نظر بیفکنید. پس هنگامی که ملائکه معصیت و فساد و خونریزی روی زمین را مشاهده کردند، بر آنها گران آمد و بر اهل زمین تأسف خوردند و گفتند: خداوندا تو بزرگ، توانا، جبار، قاهر و عظیمالشأنی و این مخلوقات ضعیف و ذلیل، در دست قدرت تو هستند و با روزی تو زندگی میکنند و از نعمت سلامتی که تو به آنها دادهای، بهرهمندند و در عین حال، چنین گناهانی را مرتکب میشوند و تو بر آنها خشم و انتقام نمیگیری. این مسئله، بر ما گران و مایه تعجب ماست. هنگامی که خداوند، این سخنان را شنید، گفت: من اراده کردهام که خلیفهای در روی زمین قرار دهم؛ تا بر روی زمین حجتی از جانب من بر خلقم باشد. ملائکه گفتند: شایسته است آن خلیفه را از ما قرار دهی؛ زیرا ما فساد نمیکنیم و همواره تو را تقدیس و سپاس میگوییم. خداوند جل و علا گفت: آن چه را من میدانم، شما نمیدانید. من اراده کردهام که خلقی را با دست خویش بیافرینم و از فرزندان او، انبیا و مرسلین و بندگان صالح و پیشوایان هدایتگر را قرار دهم و آنان را به عنوان جانشینان خلقم بر روی زمین قرار دهم؛ تا آنان را از معصیت من باز دارند و از عذاب من بیم دهند و به اطاعت از من، هدایت کنند و به سوی من بیاورند. من نسناس را از روی زمین بر میافکنم و زمین را از وجودشان پاک میگردانم و جنهای عاصی را دور میافکنم و در مکانهای دور دست در آسمانها و زمین اسکان میدهم؛ پس در مجاورت خلق من قرار نمیگیرند و بین جن و خلقم، پردهای قرار میدهم و بدین ترتیب، نسل خلق شده، جن را نمیبینند و با آنها نشست و برخاست نمیکنند و با آنان معاشرت نمیکنند. پس هرگاه هر یک از افراد این نسل که آنها را برگزیدهام، از فرمان من سرپیچی کنند، آنان را در جایگاه گنهکاران اسکان میدهم و در جاهایی که آنان را وارد میکنم، اینان را نیز وارد میکنم و باکی ندارم؛ سپس ملائکه گفتند: پروردگارا! هر آن چه تو میخواهی، انجام بده که ما به جز آن چه تو به ما آموختهای، از پیش خود، چیزی نمیدانیم و تو دانای حکیمی) بقره (2)، آیه 30..
نکات قابل توجه در این روایت عبارتند از:
1. محاوره خداوند با ملائکه، پس از هزاران سال زندگی مشترک جنیان و نسناسها بر روی زمین بوده است.
2. خلقت جنها و نسناسها میتواند مقدم باشد و خلقتشان یکی پس از دیگری واقع شده باشد.
3. خلقت آدم به عنوان خلیفه، با اراده خاص خداوند صورت گرفته است و امتیاز خاصی نسبت به موجودات دیگر دارد.
4. جن به معنای پنهان است و چون خداوند اراده کرده که از معاشرت و اختلاط ظاهری با انسانها محروم باشد، بدین نام ملقب شده است.
لازم به ذکر است که در برخی منابع و دائرةالمعارفها، درباره ویژگیهای نسناس و انسانهای ماقبل حضرت آدم، مانند انسان نئاندرتال و کرمانیون، مطالبی گفته شده که به دلیل حدسی بودن، از نقل آنها خودداری میکنیم. ر.ک: عبدالحسین سعیدیان، دائرة المعارف، ج 2، ح 1401.
نتیجهگیری
1. سرسلسله افراد بشر کنونی، حضرت آدم ابوالبشرعلیه السلام و حضرت حوا بودهاند و حضرت آدمعلیه السلام بدون پدر و مادر بوده است و از عناصر خاکی و روح مقدس، پدید آمده است.
2. فرضیههای باستانشناسی ثابت میکنند که قبل از حضرت آدمعلیه السلام، موجوداتی، شبیه انسان وجود داشته و بر زمین، زندگی میکردهاند که این موضوع، شواهدی از روایات را نیز به همراه دارد و ملائکه با دیدن آنها، علم پیدا کرده بودند که انسان بر زمین، خونریزی و فساد میکند.
پرسشها و پاسخهای قرآنی- جلد36(تفسیر آیات برگزیده) - نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها - اداره مشاوره و پاسخ
- [سایر] آیا عذاب در زمان حضرت نوح(ع) همه کره زمین را در بر گرفت یا نه؟ اگر همه کره زمین را در بر گرفت آیا حضرت نوح(ع) از کل نژادهای کره زمین در کشتی برده بود؟ اگر بردند آیا کل نژادهای موجودات در منطقه حضرت نوح(ع) موجود بوده یا خیر؟ به عنوان مثال آیا انسان سفید و سیاه و زرد پوست در کشتی آن حضرت موجود بوده که بگوییم این انسانهای فعلی از آن نسل میباشند؟
- [سایر] اولین میوهای که حضرت آدم(ع) در روی زمین خوردند چه بود؟
- [سایر] چرا ما باید به خاطر اشتباه حضرت حضرت آدم (ع)، در روی این زمین که امکان گرفتار شدن به گناه هست، مجازات شویم؟
- [سایر] چرا ما باید به خاطر اشتباه حضرت حضرت آدم(ع)، در روی این زمین که امکان گرفتار شدن به گناه هست، مجازات شویم؟
- [سایر] گناه حضرت آدم(ع) ؟؟
- [سایر] آیا قبل از آفرینش حضرت آدم(ع) خداوند زمین را آفریده بود؟ اگر آری، مگر قرار نبود که حضرت آدم در بهشت زندگی کند پس چرا خداوند زمین را آفریده بود؟ اگر نه، پس خداوند خاک آدم را از کجا آورد و با آن آدم را ساخت؟
- [سایر] آیا عذاب در زمان حضرت نوح(ع) همه کره زمین را در بر گرفت؟ و آیا انسانهای فعلی از نسل حضرت نوح(ع) هستند؟
- [سایر] آیا حضرت آدم(ع) عصمت داشته اند؟
- [سایر] در مورد زیارت وارث توضیح دهید و وجه ارث امام حسین(ع) از حضرت آدم و ابراهیم(ع) چیست؟
- [سایر] حضرت آدم(ع) هنگام خلقت چند ساله بود؟
- [آیت الله بروجردی] موقع نوشتن اسم مبارک حضرت رسول) ع) مستحب است صلوات را هم بنویسد و نیز بهتر است هر وقت آن حضرت را یاد میکند صلوات بفرستد.
- [آیت الله جوادی آملی] .سجده برای غیر خدا حرام است. سجده فرشتگان برای حضرت آدم نبود, زیرا وی به مثابه قبله بود, چنانکه سجده حضرت یعقوب(ع)و فرزندان او برای حضرت یوسف(ع) نبود, بلکه به منظور شکر خدا بود. آنچه برخی از زائران قبور امامان معصوم(ع)به صورت سجده انجام میدهند، اگر به منظور شکر نعمت توفیق به زیارت آنان باشند, اشکال ندارد و اگر مقصود خضوع در برابر آنها باشد, حرام است و برای پرهیز از توّهم برخی، سزاوار است که چنین کاری انجام نشود.
- [آیت الله بروجردی] هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول (ع) مانند محمّد و احمد، یا لقب و کُنیة آن جناب مثل مصطفی و ابوالقاسم بگوید یا بشنود، اگر چه در نماز باشد مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله اردبیلی] (غَصْب) آن است که انسان از روی ظلم بر مال یا حقّ کسی مسلّط شود. غصب از گناهان بزرگ است و غاصب در قیامت به عذاب سخت گرفتار میشود. از حضرت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم روایت شده است که: (هر کس یک وجب زمین از دیگری را غصب کند، در قیامت آن زمین را از هفت طبقه آن مثل طوق به گردن او میاندازند.)(1)
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] برای سجده بهتر از هر چیز تربت حضرت سیدالشهداء (ع) می باشد؛ بعد از آن خاک؛ بعد از خاک سنگ و بعد از سنگ گیاه است.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر کسی در ملک شخصی خود یا در ملک عمومی مانند زمینهای مفتوح العنوه یا در زمین انفال که ملک امام (ع) و دولت اسلامی است، معدنی را استخ راج کند , مالک ن خواهد شد، مگر به اذن امام معصوم(ع) یا نایبش که هر مقدار اجازه دادهاند, مالک خواهد شد.
- [آیت الله جوادی آملی] .معادنی که در اعماق هزاران متری زمین وجود دارد مانند معادن نفت، گاز و مواد معدنی دیگر جزء انفال است و استخراج آنها منوط به اذن امام معصوم(ع) یا ولیّ فقیه است.
- [آیت الله سبحانی] معامله جنس های مختلفی که از یک ریشه گرفته شده است با تفاوت، اشکال دارد، مثل این که ده کیلو روغن را به بیست کیلو پنیر بفروشند، یا به پنجاه کیلو شیر، یا پانزده کیلو کره.
- [آیت الله مکارم شیرازی] معامله جنسهای مختلفی که از یک ریشه گرفته شده است با تفاوت اشکال دارد، مثل این که ده کیلو روغن را به بیست کیلو پنیر بفروشند، یا به پنجاه کیلو شیر، یا پانزده کیلو کره.
- [آیت الله جوادی آملی] .سیّدی که مستحقِ سهم سادات است , باید از طرف پدر به هاشم انتساب دا شته باشد و لازم نیست که از نسل حضرت پیامبر(ع) باشد؛ اما اگر کسی از طرف مادر انتساب به هاشم داشته باشد، کافی نیست.