تولد حضرت عیسی(ع) چگونه بوده است؟
هدف اصلی در تولد حضرت عیسی –ع- به این صورت خرق العاده و بی سابقه نشان دادن اعجاز الهی و بیان قدرت بیکران خداوند است و این هدف با همسر داشتن حضرت مریم –ع- و تولد یافتن حضرت عیسی –ع-به طور معمول و طبیعی حاصل نمی شد . برای آگاهی بیشتر شما از این حادثه عجیب توجه شما را به توضیح و تفسیر این آیات جلب می نماییم : قرآن کریم درباره حامله شدن حضرت مریم چنین می گوید: وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مَرْیَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَکاناً شَرْقِیًّا (مریم - 16) فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً فَأَرْسَلْنا إِلَیْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیًّا (17) قالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْکَ إِنْ کُنْتَ تَقِیًّا (18) قالَ إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلاماً زَکِیًّا (19) قالَتْ أَنَّی یَکُونُ لِی غُلامٌ وَ لَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ وَ لَمْ أَکُ بَغِیًّا (20) قالَ کَذلِکِ قالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَ لِنَجْعَلَهُ آیَةً لِلنَّاسِ وَ رَحْمَةً مِنَّا وَ کانَ أَمْراً مَقْضِیًّا (21) 16- در این کتاب (آسمانی قرآن) از مریم یاد آر، آن هنگام که از خانواده‌اش جدا شد و در ناحیه شرقی قرار گرفت. 17- و حجابی میان خود و آنها افکند (تا خلوتگاهش از هر نظر برای عبادت آماده باشد) در این هنگام ما روح خود را به سوی او فرستادیم و او در شکل انسانی بی‌عیب و نقص بر مریم ظاهر شد. 18- او (سخت ترسید و) گفت من به خدای رحمن از تو پناه می‌برم اگر پرهیزگار هستی. 19- گفت من فرستاده پروردگار توام (آمده‌ام) تا پسر پاکیزه‌ای به تو ببخشم! 20- گفت چگونه ممکن است فرزندی برای من باشد در حالی که تا کنون انسانی با من تماس نداشته، و زن آلوده‌ای هم نبوده‌ام؟! 21- گفت مطلب همین است که پروردگارت فرموده، این کار بر من سهل و آسان است، ما می‌خواهیم او را نشانه‌ای برای مردم قرار دهیم و رحمتی از سوی ما باشد، و این امری است پایان یافته (و جای گفتگو ندارد) . قرآن کریم پس از بیان سرگذشت یحیی- ع- رشته سخن را به داستان تولد عیسی - ع-و سرگذشت مادرش مریم می‌کشاند، چرا که پیوند بسیار نزدیکی در میان این دو ماجرا است. اگر تولد یحیی از پدری پیر و فرتوت و مادری نازا عجیب بود، تولد عیسی از مادر بدون پدر عجیبتر است. اگر رسیدن به مقام عقل و نبوت در کودکی، شگفت‌انگیز است، سخن گفتن در گهواره آنهم از کتاب و نبوت، شگفت‌انگیزتر است. و به هر حال هر دو آیتی است از قدرت خداوند بزرگ، یکی از دیگری بزرگتر، و اتفاقا هر دو مربوط به کسانی است که با هم قرابت بسیار نزدیک از جهت نسب داشتند چرا که مادر یحیی خواهر مادر مریم بود، و هر دو زنانی نازا و عقیم بودند و در آرزوی فرزندی صالح به سر می‌بردند. نخستین آیه مورد بحث می‌گوید، در کتاب آسمانی قرآن از مریم سخن بگو آن گاه که از خانواده خود، جدا شده و در یک منطقه شرقی قرار گرفت (وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مَرْیَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَکاناً شَرْقِیًّا ). او در حقیقت می‌خواست مکانی خالی و فارغ از هر گونه دغدغه پیدا کند که به راز و نیاز با خدای خود بپردازد و چیزی او را از یاد محبوب غافل نکند به همین جهت طرف شرق بیت المقدس (آن معبد بزرگ) را که شاید محلی آرامتر و یا از نظر تابش آفتاب پاکتر و مناسبتر بود برگزید. کلمه انتبذت از ماده نبذ به گفته راغب به معنی دور انداختن اشیا ء غیر قابل ملاحظه است، و این تعبیر در آیه فوق شاید اشاره به آن باشد که مریم به صورت متواضعانه و گمنام و خالی از هر گونه کاری که جلب توجه کند، از جمع، کناره‌گیری کرد، و آن مکان از خانه خدا را برای عبادت انتخاب نمود. در این هنگام، مریم حجابی میان خود و دیگران افکند تا خلوتگاه او از هر نظر کامل شود (فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً (در این جمله، تصریح نشده است که این حجاب برای چه منظور بوده، آیا برای آن بوده که آزادتر و خالی از دغدغه و اشتغال حواس بتواند به عبادت پروردگار و راز و نیاز با او پردازد یا برای این بوده است که می‌خواسته شستشو و غسل کند؟ آیه از این نظر ساکت است. به هر حال در این هنگام ما روح خود (یکی از فرشتگان بزرگ) را به سوی او فرستادیم و او در شکل انسان کامل بی‌عیب و نقص و خوش قیافه‌ای بر مریم ظاهر شد (فَأَرْسَلْنا إِلَیْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیًّا ). پیدا است که در این موقع چه حالتی به مریم دست می‌دهد، مریمی که همواره پاکدامن زیسته، در دامان پاکان پرورش یافته، و در میان جمعیت مردم ضرب المثل عفت و تقوا است، از دیدن چنین منظره‌ای که مرد بیگانه زیبایی به خلوتگاه او راه یافته چه ترس و وحشتی به او دست می‌دهد؟ لذا بلافاصله صدا زد: من به خدای رحمان از تو پناه می‌برم اگر پرهیزکار هستی (قالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْکَ إِنْ کُنْتَ تَقِیًّا ). و این نخستین لرزه‌ای بود که سراسر وجود مریم را فرا گرفت. بردن نام خدای رحمان، و توصیف او به رحمت عامه‌اش از یک سو، و تشویق او به تقوی و پرهیزکاری از سوی دیگر، همه برای آن بود که اگر آن شخص ناشناس قصد سویی دارد او را کنترل کند، و از همه بالاتر پناه بردن به خدا، خدایی که در سخت‌ترین حالات تکیه‌گاه انسان است و هیچ قدرتی در مقابل قدرت او عرض اندام نمی‌کند مشکلات را حل خواهد کرد. مریم با گفتن این سخن در انتظار عکس العمل آن مرد ناشناس بود، انتظاری آمیخته با وحشت و نگرانی بسیار، اما این حالت دیری نپائید ناشناس زبان به سخن گشود و ماموریت و رسالت عظیم خویش را چنین بیان کرد و گفت من فرستاده پروردگار توام! (قالَ إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ‌ ). این جمله همچون آبی که بر آتش بریزد، به قلب پاک مریم آرامش بخشید. ولی این آرامش نیز چندان طولانی نشد، چرا که بلافاصله افزود من آمده‌ام تا پسر پاکیزه‌ای از نظر خلق و خوی و جسم و جان به تو ببخشم! (لِأَهَبَ لَکِ غُلاماً زَکِیًّا ). از شنیدن این سخن لرزش شدیدی وجود مریم را فرا گرفت و بار دیگر او در نگرانی عمیقی فرو رفت و گفت: چگونه ممکن است من صاحب پسری شوم، در حالی که تا کنون انسانی با من تماس نداشته و هرگز زن آلوده‌ای نبوده‌ام؟! (قالَتْ أَنَّی یَکُونُ لِی غُلامٌ وَ لَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ وَ لَمْ أَکُ بَغِیًّا). او در این حال تنها به اسباب عادی می‌اندیشید و فکر می‌کرد برای اینکه زنی صاحب فرزند شود دو راه بیشتر ندارد، یا ازدواج و انتخاب همسر و یا آلودگی و انحراف، من که خود را بهتر از هر کس می‌شناسم نه تا کنون همسری انتخاب کرده‌ام و نه هرگز زن منحرفی بوده‌ام، تا کنون هرگز شنیده نشده است کسی بدون این دو صاحب فرزندی شود.! اما به زودی طوفان این نگرانی مجدد با شنیدن سخن دیگری از پیک پروردگار فرو نشست او با صراحت به مریم گفت: مطلب همین است که پروردگارت فرموده، این کار بر من سهل و آسان است (قالَ کَذلِکِ قالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ). تو که خوب از قدرت من آگاهی، تو که میوه‌های بهشتی را در فصلی که در دنیا شبیه آن وجود نداشت در کنار محراب عبادت خویش دیده‌ای، تو که آوای فرشتگان را که شهادت به پاکیت می‌دادند شنیده‌ای، تو که میدانی جدت آدم از خاک آفریده شد، این چه تعجب است که از این خبر داری؟! سپس افزود: ما می‌خواهیم او را آیه و اعجازی برای مردم قرار دهیم (وَ لِنَجْعَلَهُ آیَةً لِلنَّاسِ). و ما می‌خواهیم او را رحمتی از سوی خود برای بندگان بنمائیم (وَ رَحْمَةً مِنَّا). و به هر حال این امری است پایان یافته و جای گفتگو ندارد (وَ کانَ أَمْراً مَقْضِیًّا). این آیات می گویند باردار شدن مریم با قدرت خداوندی بوده نه غیر آن و این کار برای خداوند آسان است چرا که خداوند اراده اش از مرادش تخلف نمی کند تا به چیزی امر کند که موجود باش، موجود می شود. یا درآیه 40 از سوره آل عمران می فرماید: (خدا انجام می دهد آن چه را بخواهد) . خدا حضرت آدم(ع) را بدون پدر و مادر آفرید، و حضرت یحیی را در دوران پیری به زکریا داد این هم بعدی ندارد که با اراده خویش مریم را باردار نماید. در این که چگونه این فرزند به وجود آمد آیا جبرئیل در پیراهن او دمید ... در قرآن سخنی به میان نیامده است ، ولی در برخی روایات این مسأله تبیین شده است. در روایتی از امام باقر(ع) آمده است که جبرئیل در ذیل دامن او [به امر خداوند] دمید در همان لحظه بچه در رحم مریم به وجود آمد و کامل شد و به اندازه ای که در رحم زن نه ماه می ماند ... . در نتیجه می توان گفت باردار شدن مریم به امر خداوند و با دمیدن جبرئیل بوده است. فلسفه آن نیز چنان که از آیه شریفه بر می آید ارائه قدرت الهی و اعجاز بوده است، نه فقدان مردی شایسته همسری حضرت مریم و نه قدرت نداشتن خداوند بر قرار دادن همسری مناسب برای او . ر. ک : تفسیر نمونه ج 13 ص 23 (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100113120)
عنوان سوال:

تولد حضرت عیسی(ع) چگونه بوده است؟


پاسخ:

هدف اصلی در تولد حضرت عیسی –ع- به این صورت خرق العاده و بی سابقه نشان دادن اعجاز الهی و بیان قدرت بیکران خداوند است و این هدف با همسر داشتن حضرت مریم –ع- و تولد یافتن حضرت عیسی –ع-به طور معمول و طبیعی حاصل نمی شد . برای آگاهی بیشتر شما از این حادثه عجیب توجه شما را به توضیح و تفسیر این آیات جلب می نماییم :

قرآن کریم درباره حامله شدن حضرت مریم چنین می گوید:
وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مَرْیَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَکاناً شَرْقِیًّا (مریم - 16) فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً فَأَرْسَلْنا إِلَیْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیًّا (17) قالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْکَ إِنْ کُنْتَ تَقِیًّا (18) قالَ إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلاماً زَکِیًّا (19) قالَتْ أَنَّی یَکُونُ لِی غُلامٌ وَ لَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ وَ لَمْ أَکُ بَغِیًّا (20)
قالَ کَذلِکِ قالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَ لِنَجْعَلَهُ آیَةً لِلنَّاسِ وَ رَحْمَةً مِنَّا وَ کانَ أَمْراً مَقْضِیًّا (21)
16- در این کتاب (آسمانی قرآن) از مریم یاد آر، آن هنگام که از خانواده‌اش جدا شد و در ناحیه شرقی قرار گرفت.
17- و حجابی میان خود و آنها افکند (تا خلوتگاهش از هر نظر برای عبادت آماده باشد) در این هنگام ما روح خود را به سوی او فرستادیم و او در شکل انسانی بی‌عیب و نقص بر مریم ظاهر شد.
18- او (سخت ترسید و) گفت من به خدای رحمن از تو پناه می‌برم اگر پرهیزگار هستی.
19- گفت من فرستاده پروردگار توام (آمده‌ام) تا پسر پاکیزه‌ای به تو ببخشم!
20- گفت چگونه ممکن است فرزندی برای من باشد در حالی که تا کنون انسانی با من تماس نداشته، و زن آلوده‌ای هم نبوده‌ام؟!
21- گفت مطلب همین است که پروردگارت فرموده، این کار بر من سهل و آسان است، ما می‌خواهیم او را نشانه‌ای برای مردم قرار دهیم و رحمتی از سوی ما باشد، و این امری است پایان یافته (و جای گفتگو ندارد) .
قرآن کریم پس از بیان سرگذشت یحیی- ع- رشته سخن را به داستان تولد عیسی - ع-و سرگذشت مادرش مریم می‌کشاند، چرا که پیوند بسیار نزدیکی در میان این دو ماجرا است.
اگر تولد یحیی از پدری پیر و فرتوت و مادری نازا عجیب بود، تولد عیسی از مادر بدون پدر عجیبتر است.
اگر رسیدن به مقام عقل و نبوت در کودکی، شگفت‌انگیز است، سخن گفتن در گهواره آنهم از کتاب و نبوت، شگفت‌انگیزتر است.
و به هر حال هر دو آیتی است از قدرت خداوند بزرگ، یکی از دیگری بزرگتر، و اتفاقا هر دو مربوط به کسانی است که با هم قرابت بسیار نزدیک از جهت نسب داشتند چرا که مادر یحیی خواهر مادر مریم بود، و هر دو زنانی نازا و عقیم بودند و در آرزوی فرزندی صالح به سر می‌بردند.
نخستین آیه مورد بحث می‌گوید، در کتاب آسمانی قرآن از مریم سخن بگو آن گاه که از خانواده خود، جدا شده و در یک منطقه شرقی قرار گرفت (وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مَرْیَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَکاناً شَرْقِیًّا
).
او در حقیقت می‌خواست مکانی خالی و فارغ از هر گونه دغدغه پیدا کند که به راز و نیاز با خدای خود بپردازد و چیزی او را از یاد محبوب غافل نکند به همین جهت طرف شرق بیت المقدس (آن معبد بزرگ) را که شاید محلی آرامتر و یا از نظر تابش آفتاب پاکتر و مناسبتر بود برگزید.
کلمه انتبذت از ماده نبذ به گفته راغب به معنی دور انداختن اشیا ء غیر قابل ملاحظه است، و این تعبیر در آیه فوق شاید اشاره به آن باشد که مریم به صورت متواضعانه و گمنام و خالی از هر گونه کاری که جلب توجه کند، از جمع، کناره‌گیری کرد، و آن مکان از خانه خدا را برای عبادت انتخاب نمود.
در این هنگام، مریم حجابی میان خود و دیگران افکند تا خلوتگاه او از هر نظر کامل شود (فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً
(در این جمله، تصریح نشده است که این حجاب برای چه منظور بوده، آیا برای آن بوده که آزادتر و خالی از دغدغه و اشتغال حواس بتواند به عبادت پروردگار و راز و نیاز با او پردازد یا برای این بوده است که می‌خواسته شستشو و غسل کند؟ آیه از این نظر ساکت است.
به هر حال در این هنگام ما روح خود (یکی از فرشتگان بزرگ) را به سوی او فرستادیم و او در شکل انسان کامل بی‌عیب و نقص و خوش قیافه‌ای بر مریم ظاهر شد (فَأَرْسَلْنا إِلَیْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیًّا
).
پیدا است که در این موقع چه حالتی به مریم دست می‌دهد، مریمی که همواره پاکدامن زیسته، در دامان پاکان پرورش یافته، و در میان جمعیت مردم ضرب المثل عفت و تقوا است، از دیدن چنین منظره‌ای که مرد بیگانه زیبایی به خلوتگاه او راه یافته چه ترس و وحشتی به او دست می‌دهد؟ لذا بلافاصله صدا زد: من به خدای رحمان از تو پناه می‌برم اگر پرهیزکار هستی (قالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْکَ إِنْ کُنْتَ تَقِیًّا
).
و این نخستین لرزه‌ای بود که سراسر وجود مریم را فرا گرفت.
بردن نام خدای رحمان، و توصیف او به رحمت عامه‌اش از یک سو، و تشویق او به تقوی و پرهیزکاری از سوی دیگر، همه برای آن بود که اگر آن شخص ناشناس قصد سویی دارد او را کنترل کند، و از همه بالاتر پناه بردن به خدا، خدایی که در سخت‌ترین حالات تکیه‌گاه انسان است و هیچ قدرتی در مقابل قدرت او عرض اندام نمی‌کند مشکلات را حل خواهد کرد.
مریم با گفتن این سخن در انتظار عکس العمل آن مرد ناشناس بود، انتظاری آمیخته با وحشت و نگرانی بسیار، اما این حالت دیری نپائید ناشناس زبان به سخن گشود و ماموریت و رسالت عظیم خویش را چنین بیان کرد و گفت من فرستاده پروردگار توام! (قالَ إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ‌
).
این جمله همچون آبی که بر آتش بریزد، به قلب پاک مریم آرامش بخشید.
ولی این آرامش نیز چندان طولانی نشد، چرا که بلافاصله افزود من آمده‌ام تا پسر پاکیزه‌ای از نظر خلق و خوی و جسم و جان به تو ببخشم! (لِأَهَبَ لَکِ غُلاماً زَکِیًّا
).
از شنیدن این سخن لرزش شدیدی وجود مریم را فرا گرفت و بار دیگر او در نگرانی عمیقی فرو رفت و گفت: چگونه ممکن است من صاحب پسری شوم، در حالی که تا کنون انسانی با من تماس نداشته و هرگز زن آلوده‌ای نبوده‌ام؟! (قالَتْ أَنَّی یَکُونُ لِی غُلامٌ وَ لَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ وَ لَمْ أَکُ بَغِیًّا).
او در این حال تنها به اسباب عادی می‌اندیشید و فکر می‌کرد برای اینکه زنی صاحب فرزند شود دو راه بیشتر ندارد، یا ازدواج و انتخاب همسر و یا آلودگی و انحراف، من که خود را بهتر از هر کس می‌شناسم نه تا کنون همسری انتخاب کرده‌ام و نه هرگز زن منحرفی بوده‌ام، تا کنون هرگز شنیده نشده است کسی بدون این دو صاحب فرزندی شود.!
اما به زودی طوفان این نگرانی مجدد با شنیدن سخن دیگری از پیک پروردگار فرو نشست او با صراحت به مریم گفت: مطلب همین است که پروردگارت فرموده، این کار بر من سهل و آسان است (قالَ کَذلِکِ قالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ).
تو که خوب از قدرت من آگاهی، تو که میوه‌های بهشتی را در فصلی که در دنیا شبیه آن وجود نداشت در کنار محراب عبادت خویش دیده‌ای، تو که آوای فرشتگان را که شهادت به پاکیت می‌دادند شنیده‌ای، تو که میدانی جدت آدم از خاک آفریده شد، این چه تعجب است که از این خبر داری؟! سپس افزود: ما می‌خواهیم او را آیه و اعجازی برای مردم قرار دهیم (وَ لِنَجْعَلَهُ آیَةً لِلنَّاسِ).
و ما می‌خواهیم او را رحمتی از سوی خود برای بندگان بنمائیم (وَ رَحْمَةً مِنَّا).
و به هر حال این امری است پایان یافته و جای گفتگو ندارد (وَ کانَ أَمْراً مَقْضِیًّا).
این آیات می گویند باردار شدن مریم با قدرت خداوندی بوده نه غیر آن و این کار برای خداوند آسان است چرا که خداوند اراده اش از مرادش تخلف نمی کند تا به چیزی امر کند که موجود باش، موجود می شود. یا درآیه 40 از سوره آل عمران می فرماید: (خدا انجام می دهد آن چه را بخواهد) . خدا حضرت آدم(ع) را بدون پدر و مادر آفرید، و حضرت یحیی را در دوران پیری به زکریا داد این هم بعدی ندارد که با اراده خویش مریم را باردار نماید. در این که چگونه این فرزند به وجود آمد آیا جبرئیل در پیراهن او دمید ... در قرآن سخنی به میان نیامده است ، ولی در برخی روایات این مسأله تبیین شده است. در روایتی از امام باقر(ع) آمده است که جبرئیل در ذیل دامن او [به امر خداوند] دمید در همان لحظه بچه در رحم مریم به وجود آمد و کامل شد و به اندازه ای که در رحم زن نه ماه می ماند ... . در نتیجه می توان گفت باردار شدن مریم به امر خداوند و با دمیدن جبرئیل بوده است. فلسفه آن نیز چنان که از آیه شریفه بر می آید ارائه قدرت الهی و اعجاز بوده است، نه فقدان مردی شایسته همسری حضرت مریم و نه قدرت نداشتن خداوند بر قرار دادن همسری مناسب برای او .
ر. ک : تفسیر نمونه ج 13 ص 23 (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100113120)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین