حکمت آفرینش انسان‌های گنهکار چیست؟
اینکه بیشتر مردم اهل جهنّم یا مخلّد در آتش‌اند، نه تنها ثابت نیست؛ بلکه دلایل روشنی برخلاف آن وجود دارد. (خالدین در جهنم) کسانی‌اند که از روی علم و عمد و عناد با پروردگار، راه عصیان برگزیده و در برابر حجت‌های روشن الهی گردن فرازی کرده‌اند و بر گمراهی خود، با وجود صدها چراغ روشن اصرار ورزیده‌اند. این گروه هر اندازه زیاد باشند، نسبت به کل جمعیت بشر ناچیزاند. سایر گمراهان و گنه‌کاران از طریق توبه، شفاعت و یا آمرزش الهی، نجات می‌یابند و در غیر این صورت آنان پس از تحمّل مدتی عذاب و پاک شدن از آلودگی‌ها، بالاخره از آن خلاصی یافته و برای ابد در بهشت برین سکنا خواهند گزید و با توجه به ابدی بودن بهشت برای آنان، هر اندازه هم در عذاب بوده باشند، با بهشت ابدی قابل قیاس نیست. از طرفی انحصار خلقت به انسان‌های نیک رفتار، مستلزم نفی اختیار انسان و به تعبیر دیگر مستلزم نفی آفرینش انسان به عنوان موجودی مختار و متفاوت از دیگر موجودات است. به طور معمول انسان‌های گنه‌کار نیز، کارهای نیکی انجام می‌دهند و کمتر انسانی است که کفر، عناد و مخالفت با خدا، همه وجود او را فرا گرفته باشد. همان کارهای نیک و خوب گنه کاران، کمال اختیاری آنان است و ارزش آفرینش را داشت. آنان با همان کمال اختیاری، می‌توانند مشمول رحمت الهی شوند. هر چند که حتی اگر کفر تمام وجود انسانی را فراگیرد، باز حکمت اقتضا می‌کرد که آفریده شود، زیرا همو نیز موجودی است که می‌تواند با اختیار خود به کمال برسد.
عنوان سوال:

حکمت آفرینش انسان‌های گنهکار چیست؟


پاسخ:

اینکه بیشتر مردم اهل جهنّم یا مخلّد در آتش‌اند، نه تنها ثابت نیست؛ بلکه دلایل روشنی برخلاف آن وجود دارد. (خالدین در جهنم) کسانی‌اند که از روی علم و عمد و عناد با پروردگار، راه عصیان برگزیده و در برابر حجت‌های روشن الهی گردن فرازی کرده‌اند و بر گمراهی خود، با وجود صدها چراغ روشن اصرار ورزیده‌اند. این گروه هر اندازه زیاد باشند، نسبت به کل جمعیت بشر ناچیزاند. سایر گمراهان و گنه‌کاران از طریق توبه، شفاعت و یا آمرزش الهی، نجات می‌یابند و در غیر این صورت آنان پس از تحمّل مدتی عذاب و پاک شدن از آلودگی‌ها، بالاخره از آن خلاصی یافته و برای ابد در بهشت برین سکنا خواهند گزید و با توجه به ابدی بودن بهشت برای آنان، هر اندازه هم در عذاب بوده باشند، با بهشت ابدی قابل قیاس نیست.
از طرفی انحصار خلقت به انسان‌های نیک رفتار، مستلزم نفی اختیار انسان و به تعبیر دیگر مستلزم نفی آفرینش انسان به عنوان موجودی مختار و متفاوت از دیگر موجودات است.
به طور معمول انسان‌های گنه‌کار نیز، کارهای نیکی انجام می‌دهند و کمتر انسانی است که کفر، عناد و مخالفت با خدا، همه وجود او را فرا گرفته باشد. همان کارهای نیک و خوب گنه کاران، کمال اختیاری آنان است و ارزش آفرینش را داشت. آنان با همان کمال اختیاری، می‌توانند مشمول رحمت الهی شوند. هر چند که حتی اگر کفر تمام وجود انسانی را فراگیرد، باز حکمت اقتضا می‌کرد که آفریده شود، زیرا همو نیز موجودی است که می‌تواند با اختیار خود به کمال برسد.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین