اهمیت اخلاص در اعمال چقدر است؟
(عَیْناً یَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونَها تَفْجِیراً...)؛ انسان (76)، آیه 6.؛ (چشمه ای که بندگان خدا از آن می نوشند و (-(به دل خواه خویش )-)جاری اش می کنند). پاسخ این است که آن چه باعث اهمیت انفاق اهل بیت علیهم السلام شد و به آن ارزش و قیمتی فراوان و رنگ و بویی الهی داد، اخلاص آنها در این عمل بود. به این مثال توجه کنید: روزی شخصی را دیدند که یک کاسه در دست دارد. به او گفتند: در این کاسه چیست و به کجا می روی؟ گفت: این ماست است و به دریا می روم؛ تا دریا را دوغ کنم. گفتند: با یک کاسه ماست که دریا دوغ نمی شود! گفت: می دانم؛ ولی اگر بشود، می دانی چه می شود؟ حال بحث ما در سوره (دهر) این است که نه تنها می شود با یک کاسه ماست، دریا را دوغ کرد، بلکه می توان آن را (عَیْناً یَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ) کرد. افطار اهل بیت علیهم السلام چند قرص نان بیشتر نبود؛ ولی وقتی آن را انفاق کردند، گفتند: (إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ)؛ (فقط برای رضای خداوند، به شما غذا می دهیم). (لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً)؛ (ما نه مزدی از شما می خواهیم و نه انتظار تشکر از سوی شما را داریم). خداوند هم در پاسخ این عمل و این جمله فرمود: حالا که به خاطر من است و حالا که از دیگران انتظار مزد و تشکر ندارید، من به شما مزد می دهم. آن مزدها عبارتند از: 1. (فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِکَ الْیَوْمِ)؛ (خداوند آنها (اهل بیت) را از شر روز قیامت، حفظ می کند). روز قیامت به گفته قرآن شریف، به مقدار پنجاه هزار سال دنیای ماست؛ (فِی یَوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ)؛ معارج (70)، آیه 4.؛ (در آن روز، همه انسان ها وانفسا می گویند و حتی انبیای الهی نیز به خاتم انبیا پناه می برند)! 2. (وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً)؛ (خداوند آنها را در روز قیامت، ملاقات می کند؛ در حالی که غرق شادی و سرورند). 3. (وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً)؛ (پاداش شکیبایی آنها بهشت است). 4. (وَ حَرِیراً)؛ (لباس حریر به آنها داده می شود). 5. (مُتَّکِئِینَ فِیها عَلَی الْأَرائِکِ)؛ (در بهشت، بر تخت هایی تکیه می زنند). 6. (لا یَرَوْنَ فِیها شَمْساً)؛ (گرمای آفتاب را نمی بینند) (کنایه از اذیت نشدن به وسیله آفتاب است). 7. (وَ لا زَمْهَرِیراً)؛ (سرمای شدید به آنها نمی رسد). 8. (وَ دانِیَةً عَلَیْهِمْ ظِلالُها)؛ (سایه های باغ بهشت بر آنها فرو می افتد). 9. (وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِیلاً)؛ (چیدن میوه های باغ های بهشت برای آنها آسان است)؛ یعنی شاخه های درخت خم می شوند و میوه خود را به آنها تعارف و عرضه می کنند. 10. (وَ یُطافُ عَلَیْهِمْ بِآنِیَةٍ مِنْ فِضَّةٍ)؛ (گرداگرد آنان، ظرف هایی از نقره است). 11. (وَ أَکْوابٍ کانَتْ قَوارِیرَا. قَوارِیرَا مِنْ فِضَّةٍ قَدَّرُوها تَقْدِیراً)؛ (قدح هایی بلورین از نقره که آنها را در اندازه های مناسب آماده کرده اند، نزدشان است). 12. (وَ یُسْقَوْنَ فِیها کَأْساً کانَ مِزاجُها زَنْجَبِیلاً)؛ (از جام هایی که طعم زنجبیل دارند، نوشانیده می شوند). 13. (عَیْناً فِیها تُسَمَّی سَلْسَبِیلاً)؛ (در بهشت آنان، چشمه ای است که سلسبیل نامیده می شود). 14. (وَ یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَیْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً)؛ (در گرد آنان نوجوانانی (خدمت گزاران بهشتی) همیشه می گردند که هرگاه آنان را ببینی، گمان کنی که گوهرهایی پراکنده هستند). 15. (وَ إِذا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیماً)؛ (هر بار که نگاه کنی، نعمتی را که به آنها عطا شده، خواهی دید). 16. (وَ مُلْکاً کَبِیراً)؛ (به آنها ملک و سرزمین های فراوان عطا می شود). 17. (عالِیَهُمْ ثِیابُ سُندُسٍ خُضْرٌ)؛ (به آنها لباس هایی داده می شود که از حریر نازک سبز رنگ است). 18. (وَ إِسْتَبْرَقٌ)؛ (به آنها لباس های دیبای ضخیم داده می شود). 19. (وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ)؛ (با دست بندهایی از نقره، آنان آراسته شده اند). 20. (وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً)؛ (پروردگارشان به آنها نوشیدنی پاک می نوشاند). خداوند بیست نعمت را ذکر می کند؛ سپس می فرماید: شمایی که گفتید: (لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً). (إِنَّ هذا کانَ لَکُمْ جَزاءً وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً). این است مزد شما و تلاشتان حتماً مورد تشکر خداوند قرار می گیرد؛ یعنی اگر کسی مزد دنیوی مردم را نخواهد، مزد الهی به او می دهند و اگر کسی به فکر و به دنبال تشکر انسان ها نباشد، خداوند از کارهای خوب او تشکر می کند. اصل این بحث را این جانب از استاد محسن قرائتی استفاده کرده ام. بنابراین، اگر یک کاسه ماست یا چند قرص کوچک نان با اخلاص انفاق شود و اگر انسان کار خوبی را انجام دهد و آن را واقعاً رها کند و دیگر چشم به مردم و آن کار نداشته باشد و نظرش فقط به خدا باشد، نه تنها می توان با آن، دریا را دوغ کرد، بلکه می توان آن را (عَیْناً یَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ) کرد و می توان آن را (شَراباً طَهُوراً) کرد. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 30/500037)
عنوان سوال:

اهمیت اخلاص در اعمال چقدر است؟


پاسخ:

(عَیْناً یَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونَها تَفْجِیراً...)؛ انسان (76)، آیه 6.؛ (چشمه ای که بندگان خدا از آن می نوشند و (-(به دل خواه خویش )-)جاری اش می کنند).
پاسخ این است که آن چه باعث اهمیت انفاق اهل بیت علیهم السلام شد و به آن ارزش و قیمتی فراوان و رنگ و بویی الهی داد، اخلاص آنها در این عمل بود.
به این مثال توجه کنید:
روزی شخصی را دیدند که یک کاسه در دست دارد. به او گفتند: در این کاسه چیست و به کجا می روی؟ گفت: این ماست است و به دریا می روم؛ تا دریا را دوغ کنم. گفتند: با یک کاسه ماست که دریا دوغ نمی شود! گفت: می دانم؛ ولی اگر بشود، می دانی چه می شود؟
حال بحث ما در سوره (دهر) این است که نه تنها می شود با یک کاسه ماست، دریا را دوغ کرد، بلکه می توان آن را (عَیْناً یَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ) کرد.
افطار اهل بیت علیهم السلام چند قرص نان بیشتر نبود؛ ولی وقتی آن را انفاق کردند، گفتند: (إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ)؛ (فقط برای رضای خداوند، به شما غذا می دهیم).
(لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً)؛ (ما نه مزدی از شما می خواهیم و نه انتظار تشکر از سوی شما را داریم). خداوند هم در پاسخ این عمل و این جمله فرمود: حالا که به خاطر من است و حالا که از دیگران انتظار مزد و تشکر ندارید، من به شما مزد می دهم.
آن مزدها عبارتند از:
1. (فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِکَ الْیَوْمِ)؛ (خداوند آنها (اهل بیت) را از شر روز قیامت، حفظ می کند). روز قیامت به گفته قرآن شریف، به مقدار پنجاه هزار سال دنیای ماست؛ (فِی یَوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ)؛ معارج (70)، آیه 4.؛ (در آن روز، همه انسان ها وانفسا می گویند و حتی انبیای الهی نیز به خاتم انبیا پناه می برند)!
2. (وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً)؛ (خداوند آنها را در روز قیامت، ملاقات می کند؛ در حالی که غرق شادی و سرورند).
3. (وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً)؛ (پاداش شکیبایی آنها بهشت است).
4. (وَ حَرِیراً)؛ (لباس حریر به آنها داده می شود).
5. (مُتَّکِئِینَ فِیها عَلَی الْأَرائِکِ)؛ (در بهشت، بر تخت هایی تکیه می زنند).
6. (لا یَرَوْنَ فِیها شَمْساً)؛ (گرمای آفتاب را نمی بینند) (کنایه از اذیت نشدن به وسیله آفتاب است).
7. (وَ لا زَمْهَرِیراً)؛ (سرمای شدید به آنها نمی رسد).
8. (وَ دانِیَةً عَلَیْهِمْ ظِلالُها)؛ (سایه های باغ بهشت بر آنها فرو می افتد).
9. (وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِیلاً)؛ (چیدن میوه های باغ های بهشت برای آنها آسان است)؛ یعنی شاخه های درخت خم می شوند و میوه خود را به آنها تعارف و عرضه می کنند.
10. (وَ یُطافُ عَلَیْهِمْ بِآنِیَةٍ مِنْ فِضَّةٍ)؛ (گرداگرد آنان، ظرف هایی از نقره است).
11. (وَ أَکْوابٍ کانَتْ قَوارِیرَا. قَوارِیرَا مِنْ فِضَّةٍ قَدَّرُوها تَقْدِیراً)؛ (قدح هایی بلورین از نقره که آنها را در اندازه های مناسب آماده کرده اند، نزدشان است).
12. (وَ یُسْقَوْنَ فِیها کَأْساً کانَ مِزاجُها زَنْجَبِیلاً)؛ (از جام هایی که طعم زنجبیل دارند، نوشانیده می شوند).
13. (عَیْناً فِیها تُسَمَّی سَلْسَبِیلاً)؛ (در بهشت آنان، چشمه ای است که سلسبیل نامیده می شود).
14. (وَ یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَیْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً)؛ (در گرد آنان نوجوانانی (خدمت گزاران بهشتی) همیشه می گردند که هرگاه آنان را ببینی، گمان کنی که گوهرهایی پراکنده هستند).
15. (وَ إِذا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیماً)؛ (هر بار که نگاه کنی، نعمتی را که به آنها عطا شده، خواهی دید).
16. (وَ مُلْکاً کَبِیراً)؛ (به آنها ملک و سرزمین های فراوان عطا می شود).
17. (عالِیَهُمْ ثِیابُ سُندُسٍ خُضْرٌ)؛ (به آنها لباس هایی داده می شود که از حریر نازک سبز رنگ است).
18. (وَ إِسْتَبْرَقٌ)؛ (به آنها لباس های دیبای ضخیم داده می شود).
19. (وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ)؛ (با دست بندهایی از نقره، آنان آراسته شده اند).
20. (وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً)؛ (پروردگارشان به آنها نوشیدنی پاک می نوشاند). خداوند بیست نعمت را ذکر می کند؛ سپس می فرماید: شمایی که گفتید:
(لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً).
(إِنَّ هذا کانَ لَکُمْ جَزاءً وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً).
این است مزد شما و تلاشتان حتماً مورد تشکر خداوند قرار می گیرد؛ یعنی اگر کسی مزد دنیوی مردم را نخواهد، مزد الهی به او می دهند و اگر کسی به فکر و به دنبال تشکر انسان ها نباشد، خداوند از کارهای خوب او تشکر می کند. اصل این بحث را این جانب از استاد محسن قرائتی استفاده کرده ام.
بنابراین، اگر یک کاسه ماست یا چند قرص کوچک نان با اخلاص انفاق شود و اگر انسان کار خوبی را انجام دهد و آن را واقعاً رها کند و دیگر چشم به مردم و آن کار نداشته باشد و نظرش فقط به خدا باشد، نه تنها می توان با آن، دریا را دوغ کرد، بلکه می توان آن را (عَیْناً یَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ) کرد و می توان آن را (شَراباً طَهُوراً) کرد. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 30/500037)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین