رزق و روزی اولاد در آیات چگونه بیان شده است؟
در پاسخ به این پرسش دقت در دو مطلب ذیل روشنگر است : 1- قالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطی‌ کُلَّ شَیْ‌ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی‌ (طه - 50) ( موسی –ع- )گفت: پروردگار ما کسی است که به هر موجودی آن چه را لازمه آفرینش او بود داده، سپس رهبریش کرده است.در این سخن کوتاه، موسی اشاره به دو اصل اساسی از آفرینش و هستی می‌کند که هر یک دلیل مستقل و روشنی برای شناسایی پروردگار است: نخست اینکه خداوند به هر موجودی آن چه نیاز داشته بخشیده است . مساله دوم: مساله هدایت و رهبری موجودات است که قرآن آن را با کلمه ثم در درجه بعد از تامین نیازمندی ها قرار داده است. بنا بر این خداوندی که به موجودی حیات و زندگی می بخشد هر آن را که لامه حیات و بقای او است یعنی همه انواع رزق مادی و معنوی و ظاهری و باطنی او را در همه مراحل زندگی تضمین و تامین کرده است . 2- ما دو گونه رزق و روزی داریم. رزقی که همچون سایه ما را تعقیب می‌کند چه بخواهیم و چه نخواهیم که نام آن رزق طالب و محتوم است. و قسم دوم روزی و رزقی است که باید آنرا طلب نمود و صرفا برای طالبش مقدر شده است که نام آن رزق مطلوب است. روزی طالب و محتوم مانند وجود و هستی، عمر امکانات، قوی، شکل و هیئت، محیط و خانواده و از ناحیه این قسم، قسم دوم روزی (مطلوب) آفریده می‌شود یعنی توان و نیروی لازم و دقت و هوشیاری برای تلاش. و لذا در پی روزی بخش اول اگر تلاش و کوشش همراه نباشد انسان به روزی مطلوب دست پیدا نمی‌کند. با توجه به این که همه امور به دست خداست اما منظور از روزی قسمت شده همان روزی طالب است و آن قسم روزی که در دست انسان است همان روزی مطلوب است. رزق و روزی که خداوند آنرا به عهده گرفته و ضمانت کرده عبارت است از سهم و نصیبی که باید به مخلوقات برسد تا بتوانند به وجود و بقای خود ادامه دهند. البته تعهد و ضمانت الهی و رزاقیت و روزی‌رسانی که به ذات اقدس پروردگارنسبت می‌دهیم با تعهدات و ضمانت‌ها و تکفل‌های انسانی متفاوت است. اینکه در قرآن کریم آمده: (و ما مِن دابه فی‌الارض الا علی الله رزقها؛ رزق و روزی هر جنبنده‌ای بر عهده خداونداست) (سوره هود، آیه 6) باید در نظر داشت که آن که ماجرای رزق جنبندگان را به عهده گرفته است الله است نه یک مخلوق الله یعنی آن کس که آفریننده نظام‌های هستی و خالق موجودات است و لذا تعهد الهی تفاوت دارد با تعهد مخلوقی که جزئی از همین نظام و تحت تأثیر موجودات این نظام است. شناختن فعل خدا و رزاقیت خدا شناخت نظامات عالم است. ما خود جزء عالمیم و مانند سایر اجزاء عالم وظیفه‌ای داریم. وظایفی هم که ما در عالم درباره ارزاق و حقوق داریم و قانون خلقت ما را موظف به آن وظایف کرده است و یا قانون شریعت ما را به آن موظف ساخته است از شؤون رزاقیت خداوند است. قوه جذب و تغذی که در گیاهان است همین طور جهازات تغذیه، میل‌ها و غریزه‌هائی که در جانداران است و آنها را بسوی مواد غذایی می‌کشاند همه از مظاهر رزاقیت حضرت حق است. خداست که هر جانداری را بوسیله یک سلسله میل‌ها و رغبت‌ها مسخر کرده که در پی مایحتاج خود برود. و برای ارضای این میل‌ها همیشه در تلاش باشد. همین اندیشه و تلاش و کوشش جد و جهد در این زمینه به موجب رزّاقیت خداوند است و رزاقیت اوست که روزی و روزی خوار. رزق و مرزوق را عاشق یکدیگر قرار داده و در پی هم واداشته است. در متن واقع پیوستگی خاصی بین اجزاء خلقت وجود دارد که آن‌ها را به یکدیگر تطبیق می‌دهد. تا طفل طفل است و قادر به تحصیل روزی و تهیه آن نیست، روزی او را آماده و مهیا در اختیار او قرار داده است و تدریجا که او قدرت بیشتری پیدا می‌کند و با کنجکاوی می‌تواند روزی خود را به دست آورد دیگر روزی او به آسودگی در اختیارش نیست مثل اینکه روزی او را بر می‌دارند و در نقطه‌ای دور دست می‌گذارند تا برود و آنرا پیدا کند و استفاده نماید. بطور کلی یک تناسبی است میان آمادگی روزی و مقدار توانایی روزی‌خوار و مقدار هدایتی که بسوی روزی خود شده است. انسان چون نسبت به گیاهان و حیوانات موجودی عالی‌تر و راقی‌تر است و آنچه برای زندگی گیاهان و حیوانات کافی است برای او کافی نمی‌باشد مسئله تحصیل روزی او شکل و وضع دیگری دارد. فاصله بین روزی و روزی‌خوار در عرصه زندگی انسان بیشتر است. از اینرو وسائل زیادتری در اختیار او قرار داده شده و دستگاه هدایت در وجودش تقویت گشته به او عقل و عمل و فکر داده شده. وحی و نبوت به یاری‌ اش آمده و برایش وظیفه و تکلیف مقرر شده و همه اینها از شئون رزاقیت خداوند است. و لذا اینکه گفته شده: مخور هول ابلیس تا جان دهد هر آن کس که دندان دهد نان دهد توانا است آخر خداوند روز که روزی رساند تو چندین مسوز نگارنده کودک اندر شکم نویسنده عمر و روزی است هم(سعدی) سخن درستی است اما نه به این معنی که دندان داشتن کافی است که نان پخته و آماده بر سر سفره انسان مهیا شود. بلکه به این معنی که در دستگاه خلقت بین نان و دندان رابطه است. اگر نان نبود دندان نبود و اگر دندان و صاحب دندان نبود نان نبود. بین روزی و روزی‌خوار ووسائل خوردن و هضم و جذب روزی و وسائل هدایت و راهنمایی به سوی روزی در متن خلقت ارتباط است. آن کس که انسان را در طبیعت آفریده و به او دندان داده نان یعنی مواد غذایی قابل استفاده را هم در طبیعت آفریده و اندیشه و فکر و نیروی عمل و تحصیل و حسن انجام وظیفه را هم آفریده است همه اینها توأما مظهر رزاقیت خداوند است. (ر.ک: بیست گفتار، آیت‌الله مطهری، گفتار ششم، ص 127 تا 137) (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 5/100113205)
عنوان سوال:

رزق و روزی اولاد در آیات چگونه بیان شده است؟


پاسخ:

در پاسخ به این پرسش دقت در دو مطلب ذیل روشنگر است :
1- قالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطی‌ کُلَّ شَیْ‌ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی‌ (طه - 50)
( موسی –ع- )گفت: پروردگار ما کسی است که به هر موجودی آن چه را لازمه آفرینش او بود داده، سپس رهبریش کرده است.در این سخن کوتاه، موسی اشاره به دو اصل اساسی از آفرینش و هستی می‌کند که هر یک دلیل مستقل و روشنی برای شناسایی پروردگار است:
نخست اینکه خداوند به هر موجودی آن چه نیاز داشته بخشیده است .
مساله دوم: مساله هدایت و رهبری موجودات است که قرآن آن را با کلمه ثم در درجه بعد از تامین نیازمندی ها قرار داده است. بنا بر این خداوندی که به موجودی حیات و زندگی می بخشد هر آن را که لامه حیات و بقای او است یعنی همه انواع رزق مادی و معنوی و ظاهری و باطنی او را در همه مراحل زندگی تضمین و تامین کرده است .
2- ما دو گونه رزق و روزی داریم. رزقی که همچون سایه ما را تعقیب می‌کند چه بخواهیم و چه نخواهیم که نام آن رزق طالب و محتوم است. و قسم دوم روزی و رزقی است که باید آنرا طلب نمود و صرفا برای طالبش مقدر شده است که نام آن رزق مطلوب است. روزی طالب و محتوم مانند وجود و هستی، عمر امکانات، قوی، شکل و هیئت، محیط و خانواده و از ناحیه این قسم، قسم دوم روزی (مطلوب) آفریده می‌شود یعنی توان و نیروی لازم و دقت و هوشیاری برای تلاش. و لذا در پی روزی بخش اول اگر تلاش و کوشش همراه نباشد انسان به روزی مطلوب دست پیدا نمی‌کند. با توجه به این که همه امور به دست خداست اما منظور از روزی قسمت شده همان روزی طالب است و آن قسم روزی که در دست انسان است همان روزی مطلوب است.
رزق و روزی که خداوند آنرا به عهده گرفته و ضمانت کرده عبارت است از سهم و نصیبی که باید به مخلوقات برسد تا بتوانند به وجود و بقای خود ادامه دهند. البته تعهد و ضمانت الهی و رزاقیت و روزی‌رسانی که به ذات اقدس پروردگارنسبت می‌دهیم با تعهدات و ضمانت‌ها و تکفل‌های انسانی متفاوت است. اینکه در قرآن کریم آمده: (و ما مِن دابه فی‌الارض الا علی الله رزقها؛ رزق و روزی هر جنبنده‌ای بر عهده خداونداست) (سوره هود، آیه 6) باید در نظر داشت که آن که ماجرای رزق جنبندگان را به عهده گرفته است الله است نه یک مخلوق الله یعنی آن کس که آفریننده نظام‌های هستی و خالق موجودات است و لذا تعهد الهی تفاوت دارد با تعهد مخلوقی که جزئی از همین نظام و تحت تأثیر موجودات این نظام است. شناختن فعل خدا و رزاقیت خدا شناخت نظامات عالم است. ما خود جزء عالمیم و مانند سایر اجزاء عالم وظیفه‌ای داریم.
وظایفی هم که ما در عالم درباره ارزاق و حقوق داریم و قانون خلقت ما را موظف به آن وظایف کرده است و یا قانون شریعت ما را به آن موظف ساخته است از شؤون رزاقیت خداوند است. قوه جذب و تغذی که در گیاهان است همین طور جهازات تغذیه، میل‌ها و غریزه‌هائی که در جانداران است و آنها را بسوی مواد غذایی می‌کشاند همه از مظاهر رزاقیت حضرت حق است. خداست که هر جانداری را بوسیله یک سلسله میل‌ها و رغبت‌ها مسخر کرده که در پی مایحتاج خود برود. و برای ارضای این میل‌ها همیشه در تلاش باشد. همین اندیشه و تلاش و کوشش جد و جهد در این زمینه به موجب رزّاقیت خداوند است و رزاقیت اوست که روزی و روزی خوار. رزق و مرزوق را عاشق یکدیگر قرار داده و در پی هم واداشته است. در متن واقع پیوستگی خاصی بین اجزاء خلقت وجود دارد که آن‌ها را به یکدیگر تطبیق می‌دهد. تا طفل طفل است و قادر به تحصیل روزی و تهیه آن نیست، روزی او را آماده و مهیا در اختیار او قرار داده است و تدریجا که او قدرت بیشتری پیدا می‌کند و با کنجکاوی می‌تواند روزی خود را به دست آورد دیگر روزی او به آسودگی در اختیارش نیست مثل اینکه روزی او را بر می‌دارند و در نقطه‌ای دور دست می‌گذارند تا برود و آنرا پیدا کند و استفاده نماید. بطور کلی یک تناسبی است میان آمادگی روزی و مقدار توانایی روزی‌خوار و مقدار هدایتی که بسوی روزی خود شده است.
انسان چون نسبت به گیاهان و حیوانات موجودی عالی‌تر و راقی‌تر است و آنچه برای زندگی گیاهان و حیوانات کافی است برای او کافی نمی‌باشد مسئله تحصیل روزی او شکل و وضع دیگری دارد. فاصله بین روزی و روزی‌خوار در عرصه زندگی انسان بیشتر است. از اینرو وسائل زیادتری در اختیار او قرار داده شده و دستگاه هدایت در وجودش تقویت گشته به او عقل و عمل و فکر داده شده.
وحی و نبوت به یاری‌ اش آمده و برایش وظیفه و تکلیف مقرر شده و همه اینها از شئون رزاقیت خداوند است. و لذا اینکه گفته شده:
مخور هول ابلیس تا جان دهد
هر آن کس که دندان دهد نان دهد
توانا است آخر خداوند روز
که روزی رساند تو چندین مسوز
نگارنده کودک اندر شکم
نویسنده عمر و روزی است هم(سعدی)
سخن درستی است اما نه به این معنی که دندان داشتن کافی است که نان پخته و آماده بر سر سفره انسان مهیا شود.
بلکه به این معنی که در دستگاه خلقت بین نان و دندان رابطه است. اگر نان نبود دندان نبود و اگر دندان و صاحب دندان نبود نان نبود. بین روزی و روزی‌خوار ووسائل خوردن و هضم و جذب روزی و وسائل هدایت و راهنمایی به سوی روزی در متن خلقت ارتباط است. آن کس که انسان را در طبیعت آفریده و به او دندان داده نان یعنی مواد غذایی قابل استفاده را هم در طبیعت آفریده و اندیشه و فکر و نیروی عمل و تحصیل و حسن انجام وظیفه را هم آفریده است همه اینها توأما مظهر رزاقیت خداوند است.
(ر.ک: بیست گفتار، آیت‌الله مطهری، گفتار ششم، ص 127 تا 137) (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 5/100113205)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین