در ابتدا تذکر این نکته را به عنوان مقدمه خاطر نشان میسازیم که: (آفرینش) نعمتی است که از الطاف الهی سرچشمه گرفته و اگر چیزی که امکان و شایستگی آفرینش و به وجود آمدن داشت اما آفریده نمی شد آن وقت جای انتقاد بود. زیرا با نگاه عقل و فطرت به خوبی آشکار میشود؛ که همیشه (بودن) و (داشتن) بهتر از (نبودن) و (نداشتن) است. اینک هر یک از سه وجه مورد سؤال را جداگانه و به اختصار مورد بررسی قرار میدهیم: یکم. آفرینش جهان، لازمه کمال و فیاضیت مطلق الهی است و خودداری از آفرینش، بخل و منع فیض است و چنین چیزی از ساحت قدس ربوبی به دور است. دوم. کمال فیاضیت الهی، اقتضا میکند هر آنچه شایسته آفریده شدن است، بیافریند. از این رو خداوند در کنار آفرینش جمادات، نباتات، حیوانات و ملائکه - که هر یک به تناسب مرتبه وجودی خود دارای کمالاتی محدود و تا حدودی غیراختیاریاند موجودی با کمالات نامحدود و با دو گرایش زمینی و آسمانی به نام انسان آفرید. این موجود میتواند با اختیار خود، از همه مخلوقات عالم بالاتر رود و با تکامل اختیاری خود، بزرگترین جلوه جمال الهی شود. آفرینش چنین موجودی، نه تنها مقتضای کمال فیاضیت خداوند، بلکه شایستهترین موجود برای آفریده شدن است. از این رو خداوند، آفرینش همه چیز را برای او معرفی میکند برای نمونه مطالعه کنید: بقره (2)، آیه 29 و به آفرینش او تحسین میگوید ؛ مؤمنون (23)، آیه 14.. سوم. این پرسش را از دو زاویه بررسی میکنیم: اولاً، چنان که گذشت کمال فیاضیت الهی اقتضا میکند که هر آنچه امکان و قابلیت وجود یافتن دارد، بیافریند و از افاضه وجود به آن دریغ و بخل نورزد. پس هر یک از ما به لحاظ امکان ذاتی، قابلیت دریافت فیض الهی را داشتهایم و او نیز به اقتضای فیاضیت خود ما را آفرید؛ چرا که دریغ از آفرینش ما، منع فیض و مغایر کمالات مطلقه الهی است. ثانیاً، جهان هستی، نظاممند و بر اساس قانون علیت است. همان گونه که کل جهان آفرینش، معلول خداوند است، در درون جهان آفرینش نیز هر پدیدهای معلول علت خویش است. ثالثاً، با وجود هر علت، معلول آن نیز ضرورتاً پدید میآید و تخلف معلول از علت تامهاش محال است. پدیدههای هستی به دلیل همین (اصل علیت)، از یک نظم و ارتباط خاصی برخور دارند؛ به گونهای وجود یک پدیده، متوقف بر وجود صدها پدیده دیگر و مؤثر در صدها پدیده دیگر است. اکنون اگر فرض شود شما با وجود علت تامه پیدایشتان، به دنیا نیایید؛ این، تخلف از اصل علیت و محال است. بنابراین اگر قرار باشد شما به دنیا نیایید، باید علت وجود شما محقق نشود. عدم تحقق علت وجود شما نیز تنها در صورتی ممکن است که علت آن نباشد و همینطور به ترتیب باید هزارها، بلکه میلیونها یا میلیاردها پدیده دیگر محقق نشود و لازمه آن تغییر اساسی در کل نظام آفرینش بلکه اساساً تعطیل آفرینش، است. پس این فرض که خداوند همه چیز را بیافریند؛ ولی مرا نیافریند، فرض باطل و تصوری خام و عامیانه است. براساس ژرف کاویهای فلسفی میتوان گفت: (حذف یک چیز از جهان مساوی با حذف همه است) جهت آگاهی بیشتر بنگرید: شهید مطهری، مجموعه آثار، ج 1، صص 121 - 134، تهران: صدرا، 1368..
چرا خداوند من را آفریده است؟
در ابتدا تذکر این نکته را به عنوان مقدمه خاطر نشان میسازیم که: (آفرینش) نعمتی است که از الطاف الهی سرچشمه گرفته و اگر چیزی که امکان و شایستگی آفرینش و به وجود آمدن داشت اما آفریده نمی شد آن وقت جای انتقاد بود. زیرا با نگاه عقل و فطرت به خوبی آشکار میشود؛ که همیشه (بودن) و (داشتن) بهتر از (نبودن) و (نداشتن) است. اینک هر یک از سه وجه مورد سؤال را جداگانه و به اختصار مورد بررسی قرار میدهیم:
یکم. آفرینش جهان، لازمه کمال و فیاضیت مطلق الهی است و خودداری از آفرینش، بخل و منع فیض است و چنین چیزی از ساحت قدس ربوبی به دور است.
دوم. کمال فیاضیت الهی، اقتضا میکند هر آنچه شایسته آفریده شدن است، بیافریند. از این رو خداوند در کنار آفرینش جمادات، نباتات، حیوانات و ملائکه - که هر یک به تناسب مرتبه وجودی خود دارای کمالاتی محدود و تا حدودی غیراختیاریاند موجودی با کمالات نامحدود و با دو گرایش زمینی و آسمانی به نام انسان آفرید. این موجود میتواند با اختیار خود، از همه مخلوقات عالم بالاتر رود و با تکامل اختیاری خود، بزرگترین جلوه جمال الهی شود. آفرینش چنین موجودی، نه تنها مقتضای کمال فیاضیت خداوند، بلکه شایستهترین موجود برای آفریده شدن است. از این رو خداوند، آفرینش همه چیز را برای او معرفی میکند برای نمونه مطالعه کنید: بقره (2)، آیه 29 و به آفرینش او تحسین میگوید ؛ مؤمنون (23)، آیه 14..
سوم. این پرسش را از دو زاویه بررسی میکنیم:
اولاً، چنان که گذشت کمال فیاضیت الهی اقتضا میکند که هر آنچه امکان و قابلیت وجود یافتن دارد، بیافریند و از افاضه وجود به آن دریغ و بخل نورزد. پس هر یک از ما به لحاظ امکان ذاتی، قابلیت دریافت فیض الهی را داشتهایم و او نیز به اقتضای فیاضیت خود ما را آفرید؛ چرا که دریغ از آفرینش ما، منع فیض و مغایر کمالات مطلقه الهی است.
ثانیاً، جهان هستی، نظاممند و بر اساس قانون علیت است. همان گونه که کل جهان آفرینش، معلول خداوند است، در درون جهان آفرینش نیز هر پدیدهای معلول علت خویش است.
ثالثاً، با وجود هر علت، معلول آن نیز ضرورتاً پدید میآید و تخلف معلول از علت تامهاش محال است.
پدیدههای هستی به دلیل همین (اصل علیت)، از یک نظم و ارتباط خاصی برخور دارند؛ به گونهای وجود یک پدیده، متوقف بر وجود صدها پدیده دیگر و مؤثر در صدها پدیده دیگر است. اکنون اگر فرض شود شما با وجود علت تامه پیدایشتان، به دنیا نیایید؛ این، تخلف از اصل علیت و محال است. بنابراین اگر قرار باشد شما به دنیا نیایید، باید علت وجود شما محقق نشود. عدم تحقق علت وجود شما نیز تنها در صورتی ممکن است که علت آن نباشد و همینطور به ترتیب باید هزارها، بلکه میلیونها یا میلیاردها پدیده دیگر محقق نشود و لازمه آن تغییر اساسی در کل نظام آفرینش بلکه اساساً تعطیل آفرینش، است. پس این فرض که خداوند همه چیز را بیافریند؛ ولی مرا نیافریند، فرض باطل و تصوری خام و عامیانه است. براساس ژرف کاویهای فلسفی میتوان گفت: (حذف یک چیز از جهان مساوی با حذف همه است) جهت آگاهی بیشتر بنگرید: شهید مطهری، مجموعه آثار، ج 1، صص 121 - 134، تهران: صدرا، 1368..
- [سایر] آیا خدا انسانهایی مانند خارجی ها را بی حجاب آفریده است؟ چرا خدا این ها را بی حجاب آفریده؟
- [سایر] چرا خداوند عدهای را ناقص الخلقه آفریده؟
- [سایر] چرا خدا شیطان را آفریده است؟
- [سایر] چرا خداوند من را آفریده است؟
- [سایر] چرا خدا بعضی از انسان ها را بدبخت آفریده؟
- [سایر] چرا باید بگوییم اشیای عالم را خدا آفریده است؟
- [سایر] چرا خداوند چیزهایی آفریده که برای انسان خطرناک است ؟
- [سایر] چرا خداوند برخی را ناقص الخلقه و معلول آفریده است؟
- [سایر] آیا درباره این که می گویند مؤمن از نور خدا آفریده شده، حدیثی وجود دارد؟
- [سایر] قبل از این که انسان آفریده شود در دنیا چه بود و خدا چه می کرد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسانی که عقیده به وحدت وجود دارند یعنی می گویند در عالم هستی یک وجود بیش نیست و آن خداست و همه موجودات عین خدا هستند و کسانی که معتقدند خدا در انسان، یا موجود دیگری حلول کرده و با آن یکی شده، یا خدا را جسم بدانند احتیاط واجب، اجتناب از آنهاست.
- [آیت الله بهجت] کسی که نذر میکند باید به قصد قربت و نزدیک شدن به خداوند متعال نذر کند، بنابراین اگر برای خدا نذر نکند، صحیح نیست، بنابراین کافی است موقع نذر کردن بنابر اظهر بگوید: (لِلّهِ عَلَیَّ)، یعنی: (برای خداوند، به عهده من باشد که فلان کار را انجام بدهم)، و اگر کسی که عربی نمیداند ترجمه آن را به هر زبانی بگوید کافی است.
- [آیت الله علوی گرگانی] احکام نذر آن است که انسان بر خود واجب کند که کار خیری را برای خدا بجا آورد، یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترکنماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] سجده کردن برای غیر خداوند متعال حرام میباشد و بعضی از مردم که مقابل قبر امامان پیشانی را به زمین میگذارند، اگر برای شکر خداوند متعال باشد اشکال ندارد وگرنه حرام است. مستحبات و مکروهات سجده
- [آیت الله مظاهری] نذر آن است که انسان بر خود واجب کند که کار خیری را برای خدا به جا آورد، یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترک نماید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . لازمه ایمان به خداوند متعال و ایمان به انبیاء عظام صلوات الله علیهم اجمعین و ایمان به احکام الهی آن است که شخص مؤمن، قلباً از منکر و معصیت خداوند متعال، منزجر باشد، و منکر را قلباً انکار کند.
- [آیت الله وحید خراسانی] انسان باید فقط برای خداوند عالم نماز بخواند پس کسی که ریا کند یعنی برای نشان دادن به مردم نماز بخواند نمازش باطل است خواه فقط برای مردم باشد یا خدا و مردم هر دو را در نظر بگیرد
- [آیت الله وحید خراسانی] سجده کردن برای غیر خداوند متعال حرام می باشد و بعضی از مردم که مقابل قبر امامان علیهم السلام پیشانی را بر زمین می گذارند اگر برای شکر خداوند متعال باشد اشکال ندارد وگرنه حرام است
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] سجده کردن برای غیر خداوند متعال حرام می باشد و بعضی از مردم عوام که مقابل قبر امامان پیشانی را به زمین می گذارند اگر برای شکر خداوند متعال باشد؛ اشکال ندارد و گرنه حرام است. مستحبات و مکروهات سجده:
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نذر آن است که انسان بر خود واجب کند که کار خیری را برای خدا به جا آورد؛ یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترک نماید.