چرا خداوند عده‌ای را ناقص الخلقه آفریده؟
در پاسخ به این سوال به دو نکته اساسی باید توجه کرد: 1- یکی از خواص عالم ماده، تعارض ها و تزاحم هاست. زهر مار، اگر چه برای خود او بسیار لازم و ضروری است، اما برای انسان کشنده و خطرناک است. شکار آهو اگر چه برای ببر ضروری است، اما سبب از بین رفتن جان آهو می شود و ... و نمی توانیم بگوییم که این عالم، علیرغم اینکه عالم ماده است، تعارض و تزاحم در آن به وجود نیاید. چون در آن زمان دیگر، با عالم مادی مواجه نیستیم و عالمی مثل عالم فرشتگان داریم (که قدرت الهی می تواند آن را به وجود بیاورد و این کار را نیز کرده است) به تعبیر مشهور بوعلی سینا، خداوند گلابی را گلابی نکرد، بلکه آن را آفرید. یعنی اگر بنا بود، گلابی مثل پرتقال پوست داشته باشد، تا مثلا ماندگاری بالاتر و ... داشته باشد، دیگر با میوه ای به اسم گلابی مواجه نبودیم، بلکه یکی بر پرتقال ها و یا ... اضافه می شد! پس زمانی که حکمت الهی اصل ایجاد عالم ماده، را اقتضاء کرده است، باید بدانیم که عالم ماده، یعنی عالمی که در آن تعارض و تزاحم وجود دارد. در نتیجه تاثیر عوامل مختلف و تعارض آن ها با یکدیگر سبب می شود که نقص هایی در بعضی موارد به وجود بیاید. مثل اینکه جنین انسان، به صورت کامل و تام شکل نگیرد. علل و عوامل این امر، می تواند به سوء تغذیه والدین، عدم مراقبت های لازم در دوران بارداری، نقص های ژنتیکی آن ها و ... مرتبط باشد. در این جا اگر چه با نگاه جزئی و بخشی، نوعی نارسایی می بینیم، اما با دید کلان و مجموعی نگر، جز زیبایی نمی یابیم. که آن نظام متقن عالم طبیعت است. 2- بسیاری از این گونه سوالات، به دلیل جهان بینی غلط است. اکثر انسان ها، به معاد و زندگی پس از مرگ باور ندارند. (اگر چه آن را بدانند) به همین دلیل، تصور می کنند که باید در این دنیا همه چیز بر وفق مرادشان باشد و هیچ چیز با آسایش آن ها منافات نداشته باشد. در حالی که با نگاه به زندگی پس از مرگ، این دنیا را صرفا محلی برای آزمایش و کوتاه مدت و گذرا می بینیم. در این صورت به تفاوت ها اعتراض نمی کنیم و می یابیم که هر کس در هر موقعیتی باشد، در میدان امتحان است. و به جای توجه به تفاوت ها، باید به موفقیت در امتحان بیندیشد. خدای متعال در حدیثی قدسی می فرمایند: (با علمی که از حالات انسان ها داشتم صورت‌ها و بدن‌ها و رنگهای آنان را مختلف خلق کردم و مدّت زندگی و روزی آنها را در دنیا متفاوت کردم، ...  بعضی بینا و گروهی کور هستند، عدّه‌ای کوتاه و دسته‌ای بلند قامت می‌‌باشند، پاره‌‌ای از مردم زیبا و دسته‌ای زشت آفریده شده‌‌اند، گروهی دانشمند و گروهی جاهل هستند، بعضی مال دار و ثروتمند و بعضی دیگر فقیر و تهیدست می‌‌باشند. ... آن کس که بیمار و ناتوان است به سالم نگاه می‌‌کند و از من درخواست می‌‌کند تا او را عافیت دهم و او در برابر مصیبت صبر می‌‌کند و من هم به او پاداش می‌‌دهم، آن کس که تندرست می‌‌باشد و به بیمار نگاه می‌‌کند مرا سپاس می‌‌گوید که بدنش سالم و تندرست می‌‌باشد. مال دار به فقیر نگاه می‌‌کند و مرا شکر می‌‌کند، فقیر به غنی می‌‌نگرد، مرا می‌‌خواند و از من مال می‌‌خواهد  ...  من برای این آنان را مختلف کردم تا در گرفتاریها و مشکلات آنان را بیازمایم.)[1] و اگر کسی از این میدان امتحان موفق بیرون بیاید، آن وقت از هر کمبود و نقصی خوشنود خواهد شد. چون خدای متعال آن در عوض سختی و بلایی که در دنیا تحمل کرده، جزای بسیاری به او می دهد: امام صادق علیه السّلام فرمود: (اگر مؤمن بداند پاداش در برابر مصائب چه اندازه است آرزو می‌‌کند که با قیچی بدنش ریز ریز می‌‌شد.)[2] [1]. بحار الأنوار ، ج‌64، ص: 117. [2]. بحار الأنوار ، ج‌64، ص: 240.
عنوان سوال:

چرا خداوند عده‌ای را ناقص الخلقه آفریده؟


پاسخ:

در پاسخ به این سوال به دو نکته اساسی باید توجه کرد:
1- یکی از خواص عالم ماده، تعارض ها و تزاحم هاست. زهر مار، اگر چه برای خود او بسیار لازم و ضروری است، اما برای انسان کشنده و خطرناک است. شکار آهو اگر چه برای ببر ضروری است، اما سبب از بین رفتن جان آهو می شود و ... و نمی توانیم بگوییم که این عالم، علیرغم اینکه عالم ماده است، تعارض و تزاحم در آن به وجود نیاید. چون در آن زمان دیگر، با عالم مادی مواجه نیستیم و عالمی مثل عالم فرشتگان داریم (که قدرت الهی می تواند آن را به وجود بیاورد و این کار را نیز کرده است) به تعبیر مشهور بوعلی سینا، خداوند گلابی را گلابی نکرد، بلکه آن را آفرید. یعنی اگر بنا بود، گلابی مثل پرتقال پوست داشته باشد، تا مثلا ماندگاری بالاتر و ... داشته باشد، دیگر با میوه ای به اسم گلابی مواجه نبودیم، بلکه یکی بر پرتقال ها و یا ... اضافه می شد!
پس زمانی که حکمت الهی اصل ایجاد عالم ماده، را اقتضاء کرده است، باید بدانیم که عالم ماده، یعنی عالمی که در آن تعارض و تزاحم وجود دارد. در نتیجه تاثیر عوامل مختلف و تعارض آن ها با یکدیگر سبب می شود که نقص هایی در بعضی موارد به وجود بیاید. مثل اینکه جنین انسان، به صورت کامل و تام شکل نگیرد. علل و عوامل این امر، می تواند به سوء تغذیه والدین، عدم مراقبت های لازم در دوران بارداری، نقص های ژنتیکی آن ها و ... مرتبط باشد. در این جا اگر چه با نگاه جزئی و بخشی، نوعی نارسایی می بینیم، اما با دید کلان و مجموعی نگر، جز زیبایی نمی یابیم. که آن نظام متقن عالم طبیعت است.

2- بسیاری از این گونه سوالات، به دلیل جهان بینی غلط است. اکثر انسان ها، به معاد و زندگی پس از مرگ باور ندارند. (اگر چه آن را بدانند) به همین دلیل، تصور می کنند که باید در این دنیا همه چیز بر وفق مرادشان باشد و هیچ چیز با آسایش آن ها منافات نداشته باشد. در حالی که با نگاه به زندگی پس از مرگ، این دنیا را صرفا محلی برای آزمایش و کوتاه مدت و گذرا می بینیم. در این صورت به تفاوت ها اعتراض نمی کنیم و می یابیم که هر کس در هر موقعیتی باشد، در میدان امتحان است. و به جای توجه به تفاوت ها، باید به موفقیت در امتحان بیندیشد.
خدای متعال در حدیثی قدسی می فرمایند: (با علمی که از حالات انسان ها داشتم صورت‌ها و بدن‌ها و رنگهای آنان را مختلف خلق کردم و مدّت زندگی و روزی آنها را در دنیا متفاوت کردم، ...  بعضی بینا و گروهی کور هستند، عدّه‌ای کوتاه و دسته‌ای بلند قامت می‌‌باشند، پاره‌‌ای از مردم زیبا و دسته‌ای زشت آفریده شده‌‌اند، گروهی دانشمند و گروهی جاهل هستند، بعضی مال دار و ثروتمند و بعضی دیگر فقیر و تهیدست می‌‌باشند. ... آن کس که بیمار و ناتوان است به سالم نگاه می‌‌کند و از من درخواست می‌‌کند تا او را عافیت دهم و او در برابر مصیبت صبر می‌‌کند و من هم به او پاداش می‌‌دهم، آن کس که تندرست می‌‌باشد و به بیمار نگاه می‌‌کند مرا سپاس می‌‌گوید که بدنش سالم و تندرست می‌‌باشد. مال دار به فقیر نگاه می‌‌کند و مرا شکر می‌‌کند، فقیر به غنی می‌‌نگرد، مرا می‌‌خواند و از من مال می‌‌خواهد  ...  من برای این آنان را مختلف کردم تا در گرفتاریها و مشکلات آنان را بیازمایم.)[1]
و اگر کسی از این میدان امتحان موفق بیرون بیاید، آن وقت از هر کمبود و نقصی خوشنود خواهد شد. چون خدای متعال آن در عوض سختی و بلایی که در دنیا تحمل کرده، جزای بسیاری به او می دهد:

امام صادق علیه السّلام فرمود: (اگر مؤمن بداند پاداش در برابر مصائب چه اندازه است آرزو می‌‌کند که با قیچی بدنش ریز ریز می‌‌شد.)[2]

[1]. بحار الأنوار ، ج‌64، ص: 117.
[2]. بحار الأنوار ، ج‌64، ص: 240.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین