در ابتدای 29 سوره از سورههای قرآن، یک یا چند حرف از حروف الفبا وجود دارد (مجموعاً 87 حرف)که با حذف موارد تکراری 14 حرف میشود (یعنی نصف حروف الفبای عربی که 28 حرف است). اینها (حروف مقطعه) نامیده میشوند. حروف مقطعه در کتابت سرهم و به صورت یک کلمه مثل (الم، المص و...) نوشته؛ ولی هنگام خواندن جدا از هم خوانده میشوند. برای مثال (الف)، (لام)، (میم) یا (الف)، (لام)، (میم)، (صاد)، این حروف چهارده گانه عبارت است از: (ا.ح.س.ص.ط.ع.ق.ک.ل.م.ن.ه.ر.ی). بدرالدین زرکشی از ترکیب این حروف، جمله (نص حکم، قاطع له سر) و فیض کاشانی جمله (صراط علی حق نمسکه) را ساختهاند. در رابطه با (حروف مقطعه) نظرات متفاوتی از سوی قرآنپژوهان ابراز شده که به طور خلاصه به بخشی از آنها اشاره میشود: 1-این حروف اشاره به این است که این کتاب آسمانی با آن عظمت واهمیتی که تمام سخنوران عرب وغیر عرب رامتحیر ساخته, از نمونه همین حروفی است که در اختیار همگان قرار دارد. نکته ای که این نظریه را در باره معنی حروف مقطعه قران تایید می کند این است که در 24 مورداز آغاز سوره هائی که با این حروف شروع شده است,بلافاصله سخن از قرآن وعظمت آن به میان آمده,این خود نشان میدهد که ارتباطی میان این دو,(حروف مقطعه وعظمت قرآن)موجود است .در نتیجه سوره هائی که با حروف مقطعه شروع می شوند درابتدای آنها از عظمت قرآن بحث می شود .تفسیر نمونه ج1ص62 2-(حروف مقطعه) از نوع متشابهات قرآنی است که علم آن مخصوص به خداوند است.ر.ک: سیوطی، الاتقان، ج 3 ص 24 ؛ تفسیر طبری، ج 1، ص 72. 3-حروف مقطعه هر سوره نام همان سوره است؛ چنان که سورههای (یس) و (طه) و... هر یک به این اسامی نامیده شدهاند.زمخشری، کشاف، ج 1، ص 21. 4-هر یک از این حروف اشاره به اسمی از اسمای حسنای الهی است و بعضی نیز رمز و اشاره به نام پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله است. 5-حروف مقطعه از ناحیه خدا، سوگندهایی است مبنی بر اینکه این کتاب از سوی او است.ر.ک: قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج 1، ص 110. 6- این حروف برای متنبه کردن مردم و برقراری آرامش مجلس به هنگام رساندن آیات الهی از سوی پیامبرصلی الله علیه وآله است.ر.ک: رشید رضا، تفسیر المنار، ج 8، ص 296. 7- این حروف در واقع رمز و سری میان خداوند و رسول اکرمصلی الله علیه وآله است که تنها پیامبر و افراد پاک میتوانند از آنها آگاهی یابند.بلاغی، محمدجواد، آلاء الرحمن، ج 1، ص 64. 8-حروف مذکور برای آگاه کردن پیامبرصلی الله علیه وآله از نزول وحی و تمایز آن از سخنان بشری نازل شده است.الاتقان، ج 3، ص 31. 9- با تدبر در سورههای دارای حروف مقطعه مشترک، روشن میشود که مضامین و سیاق آنها با یکدیگر مشابه و متناسب است.ر.ک: تفسیر المیزان، ج 18، ص 6 - 8. 10- تمامی بحثها بر محور حکمت وجود حروف مقطعه دور میزند و ربطی به کنه و حقیقت وجود آنها ندارد؛ زیرا انسان از آگاهی یافتن بر آنها ناتوان است.صبحی صالح، مباحث فی علوم القرآن، ص 283. 11 - این حروف گرچه از متشابهات قرآن محسوب میشود؛ اما گروه راسخان در علم میتوانند از آنها آگاهی یابند.ر.ک: قاضی عبدالجبار، متشابه القرآن، ج 1، ص 13. 12- اینها سرآغاز سورههایی است که خداوند قرآن را با آنها شروع کرده است. از میان مفسران، مجاهد این قول را پذیرفته است.تفسیر المنار، ج 1 ص 122. گفتنی است تفاسیر دیگری نیز درباره (حروف مقطعه) از جانب قرآنپژوهان ارائه گشته و روایات زیادی نیز در اینباره نقل شده است.تفسیر البرهان، ج 1، ص 53 و ج 2، صص 206 و 277؛ بحارالانوار، ج 89، ص 373؛ تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 320. برای آگاهی بیشتر درباره تفسیرهای حروف مقطعه ر.ک: الف. عبدالله جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج 2، صص 69 - 129. ب. محمدهادی معرفت، تناسب آیات، صص 135 - 165. برخی از نویسندگان وصاحب نظران در چند دهه اخیر بُعد دیگری برای اعجاز قرآن بیان کرده اند که همان اعجاز عددی قرآن است.اینان ادعا می کنند که یک نظم ریاضی بر قرآن حاکم است.اما تا چند سال اخیر این راز علمی پنهان مانده بود وبا ظهور رایانه هائی که می تواند حسابهای بسیار زیادی را در مدت کمی وبا دقت بالائی انجام دهد,پرده از روی نظم ریاضی قرآن بر داشته شد. این وجه از اعجاز قرآن موافقان ومخالفانی دارد,ودر صورتی که نظم ریاضی قرآن بطور کلی ثابت شود معجزه بودن آن بدیهی است زیرا یک فرد اُمّی ودرس نخوانده چگونه می تواند در طی 23سال کتابی با نظم خاص ریاضی بیاورد,واز آنجا که این امر فوق طاقت بشری است اعجاز ووحیانی بودن قرآن ثابت می شود. برای اطلاع از آراء موافقان ومخالفان ودلائل آنها به منبع زیر مراجعه نمائید:دکتر محمد علی رضائی اصفهانی,پژوهشی در اعجاز علمی قرآن,انتشارات کتاب مبین ,ج1ص219 حروف مُقطّعه قرآن حروف مقطعه یعنی جدا جدا، چهارده حرف از الفبای زبان عرب در ابتدای 29 سوره قرآن مجید می باشد، که آنها را حروف مقطعه مینامند و آن حروف عبارتند از: 1- الف، 2- ح، 3- ر، 4- س، 5- ص، 6- ط، 7- ع، 8- ق، 9- ک، 10- ل، 11- م، 12- ن، 13- ه، 14- ی. حروف مقطعه قرآن یک حرف، دوحرفی، سهحرفی، چهارحرفی و پنج حرفی است که به ترتیب عبارتند از: یک حرفی: ص، ق، ن.دو حرفی: طه، طس، یس، حم.سه حرفی: الم، الر، طسم.چهار حرفی: المص، المر.پنج حرفی: کهیعص، حمعسق. در مورد حروف مقطعه نظرات گوناگونی از طرف مفسرین و دانشمندان اسلامی بیان شده که مهمترین آنها دو نظریه زیر است: 1- حروف مقطعه اوائل سُوَر قرآن برای جلب توجه مشرکین به شنیدن آیات بعدی است. 2- قرآن از سنخ سخن و حرف است یعنی مرکب از حروفی است که، بشر هم با همان حروف مکالمه و مکاتبه می نماید.ولی از آوردن مانند آن ناتوان است. تفسیر حروف مقطعه با مغزهای الکترونیکی چندی قبل، مجله معروف مصری آخرساعة که بزرگترین مجله مصور خاورمیانه محسوب می گردد، گزارشی درباره تحقیقات شگفت انگیز یک دانشمند مسلمان مصری در مورد تفسیر پارهای از آیات قرآن مجید به کمک مغزهای الکترونیکی منتشر ساخت که اعجاب همگان را در نقاط مختلف جهان بر انگیخت.این تحقیقات که محصول سه سال کوشش پی گیر و کار مداوم دکتر رشاد خلیفه دانشمند شیمی دان مصری بود بار دیگر این حقیقت را به ثبوت رسانید که این کتاب بزرگ آسمانی محصول مغز بشر نیست و انسانها قادر نخواهند بود مثل آن را بیاورند. دکتر رشاد این تحقیقات را در آمریکا در شهر سانتلویس در ایالت میسوری انجام داد.تمام کوشش استاد مزبور برای کشف معانی حروف مقطعه قرآن یعنی حروفی مانند (ق، الم، یس و000) صورت گرفته است، او به کمک محاسبات پیچیده ای ثابت کرده است که رابطه نزدیکی میان حروف مزبور، با حروف سوره ای که در آغاز آن قرار گرفته اند، وجود دارد ( دقتکنید). بنابر این از مغز الکترونیکی تنها برای انجام محاسبه تعداد حروف سوره ها و به دست آوردن نسبت ( و به اصطلاح ) درصد هر یک از حروف کمک گرفته است نه اینکه تفسیر آیات قرآن را از ماشین خواسته باشد.ولی مسلماً اگر این ماشینها نبودند هیچ بشری قادر نبود به وسیله قلم و کاغذ این محاسبات را طی سالیان دراز انجام دهد.اکنون به سراغ شرح کشف دانشمند مزبور برویم: دکتر رشاد می گوید: می دانیم قرآن مجید 114سوره دارد که از میان آنها 86سوره در مکه نازل گردیده و 28سوره در مدینه، و از میان مجموع سوره های قرآن 29سوره است که در آغاز آنها حروف مقطعه آمده است.جالباینکه این حروف مجموعاً درست نصف حروف 28 گانه الفبای عربی را تشکیل می دهد و آنها عبارتند از (ا، ح، ر، س، ص، ط، ق، ک، ل، م، ن، ه، ی ) که گاهی آنها را حروف نورانی نیز می نامند. او می گوید سالها بود که من می خواستم بدانم معنی این حروف به ظاهر از هم بریده در آغاز سوره های قرآن چیست؟ و هر قدر به تفاسیر مفسران بزرگ و آراء مختلفی که در این زمینه داده بودند مراجعه کردم پاسخ قانع کننده ای نیافتم از خداوند یاری جستم و به م طالعه دست زدم.ناگهان به این فکر افتادم که شاید میان این حروف، و حروف هر سوره ای که آنها در آغازش قرار گرفته اند رابطه ای وجود داشته باشد.اما بررسی تمام حروف 14 گانه نورانی در 114سوره قرآن و تعیین نسبت هر یک از آنها و محاسبات فراوان دیگری که می بایست در این زمینه بشود چیزی نبود که بدون استخدام مغزهای الکترونیکی امکان پذیر باشد.لذا قبلاً تمام حروف مزبور را در 114سوره قرآن به طور جدا گانه و همچنین مجموع حروف هر سوره را دقیقاً تعیین کرده، با شماره هر سوره، به مغز الکترونیکی ( برای انجام محاسبات پیچیده بعدی) سپردم این کار و مقدمات دیگر در مدت دو سال عملی شد.سپس مغز الکترونیکی را یک سال تمام برای انجام محاسباتی که به آن اشاره شد به کار گرفتم.نتیجه این محاسبات بسیار درخشان بود و برای نخستین بار در تاریخ اسلام پرده از حقایق شگفتانگیزیبرداشتهشد که اعجاز قرآن را ( علاوه بر جنبههای دیگر) از نظر ریاضی و نسبت حروف قرآن کاملاً روشن می ساخت. مغز الکترونیکی با محاسبات خود برای ما روشن ساخت که میزان هر یک از حروف 14 گانه در هر سوره از 114سوره قرآن به نسبت مجموع حروف آن سوره؛ چند درصد است.فی المثل، پس از محاسبه می یابیم که نسبت حرف قاف که یکی از حروف نورانی قرآن است در سوره فلق بزرگترین رقم را دارد (700،6) درصد و در درجه اول در میان سورههای قرآن است ( البتهبه استثنای سوره ق ) بعد از آن سوره قیامت قرار دارد که تعداد قافهای آن نسبت به حروف مزبور (907،3) در صد می باشد و پس از آن سوره والشّمساست (906،3) در صد و همانطور که ملاحظه می کنیم تفاوت سوره قیامت و الشمس فقط یکهزارم درصد است! و به همین ترتیب این نسبت را در تمام 114سوره قرآن به دست می آوریم ( نه تنها در باره این یک حرف بلکه در باره تمام حروف 14 گانه نورانی ) و به این ترتیب نسبت مجموع حروف هر یک از سورهها با یکایک این حروف روشن می گردد. کنون به نتایج جالبی که از این محاسبات به دست آمده توجه فرمایید: 1- نسبت َ( ق ) در سوره ق از تمام سورههای قرآن بدون استثناء بیشتر است یعنی آیاتی که در طی 23 سال، دوران نزول قرآن، در 113سوره دیگر قرآن آمده آنچنان هست که حرف قاف در آنها کمتر به کار رفته است، و این راستی حیرتآور است که انسانی بتواند مراقب تعداد هر یک از حروف سخنان در طول 3 سال باشد، و در عین حال آزادانه مطالب خود را بدون کمترین تکلفی بیان کند.مسلما ًچنین کاری از عهده یک انسان بیرون است، حتی محاسبه آن برای بزرگترین ریاضی دانان بدون کمک مغزهای الکترونیکی ممکن نیست. اینها همه نشان می دهد که نه تنها سورهها و آیات قرآن بلکه حروف قرآن نیز روی حساب و نظام خاصی است که فقط خداوند قادر بر حفظ آن می باشد.همچنین محاسبات نشان داد که حرف ( ص ) در سوره ص نیز همین حال را دارد یعنی مقدار آن به تناسب مجموع حروف سوره، از هر سوره دیگر قرآن بیشتر است.و نیز حرف ( ن ) در سوره ن و القلم بزرگترین رقم نسبی را در 114سوره قرآن دارد تنها استثنایی که در این زمینه وجود دارد سوره حجر است که تعداد نسبی حروف ( آن ) در آن بیشتر از سوره ( ن و القلم ) است، اما جالب این است که سوره حجر یکی از سورههایی است که آغاز آن ( الر ) می باشد.و بعدا ًخواهیم دید این سورهها که آغاز آنها ( الر ) است باید همگی در حکم یک سوره محسوب گردد، و اگر چنین کنیم نتیجه مطلوب به دست خواهد آمد یعنی نسبت تعداد ( ن ) در مجموع اینها از سوره ن و القلم کمتر خواهد شد. 2- چهار حرف ( المص ) را در آغاز سوره اعراف در نظر بگیرید، اگر الفها، میمها و صادهایی که در این سوره وجود دارد با هم جمع کنیم و نسبت آن را با حروف این سوره بسنجیم، خواهیم دید که از تعداد مجموع آن در هر سوره دیگر قرآن بیشتر است.همچنین چهار حرف ( المرا ) در آغاز سوره رعد همین حال را دارد، و نیز پنج حرف ( کهیعص ) در آغاز سوره مریم اگر روی هم حساب شوند، بر مجموع این چند حرف در هر سوره دیگر قرآن فزونی دارند.در اینجا به چهره تازه تری از مسأله بر خورد می کنیم که نه تنها یک حرف جدا گانه در این کتاب آسمانی روی حساب و نظم خاص گسترده شده، بلکه حروف متعدد آن نیز چنین وضع حیرت آوری را دارد. تاکنون بحث درباره حروفی بود که تنها در آغاز یک سوره قرآن قرار داشت، اما حروفی که در آغاز چند سوره قرار دارد ( مانند المرا و الم ) شکل دیگری به خود می گیرد؛ و آن اینکه بر طبق محاسبات مغز الکترونیکی مجموع این سه حرف مثلاً ( ا، ل، م ) اگر در مجموع سوره هایی که با الم آغاز می گردد حساب شود، و نسبت آن با مجموع این سوره ها به دست آید، از میزان آن در هر یک از سوره های دیگر قرآن بیشتر است.در اینجا باز مسأله صورت جالبتری به خود گرفته و آن اینکه نه تنها حروف هر سوره قرآن تحت ضابطه و حساب معینی است، بلکه مجموع حروف سوره های مشابه نیز ضابطه و نظام واحدی دارند.ضمناً نکته این موضوع نیز روشن می شود که از چه رو چند سوره مختلف قرآن با الم یا با المرا آغاز شده و این یک موضوع تصادفی و بیدلیل نیست.( دکتر رشاد محاسبات پیچیده تری روی سوره های مشتمل بر حم انجام داده است که برای اختصار از آن صرف نظر می کنیم). استاد مزبور ضمن این مطالعات به نکات جالب دیگری دست یافته که به ضمیه نکات تازه ای که می توان از آن استنتاج کرد از نظر خوانندگان می گذرانیم: 1- رسم الخط اصلی قرآن را حفظ کنید: او می گوید تمام این محاسبات در صورتی صحیح است که به رسم الخط اصلی و قدیمی قرآن دست نزنیم ( مثلاً اسحق و زکوة و صلوة را به همین صورت بنویسیم، نه اسحاق و زکات و صلاة ) در غیر این صورت محاسبات ما به هم خواهد خورد. 2- دلیل دیگری بر عدم تحریف قرآن: این تحقیقات نشان می دهد که در قرآن مجید حتی یک کلمه و یا یک حرف کم و زیاد نشده، والا به طور مسلم محاسبات ما روی قرآن کنونی صحیح از آب در نمی آمد. 3- اشارات پر معنی: در بسیاری از سوره های قرآن که با حروف مقطعه آغاز می شود پس از ذکر این حرف، اشاره به حقانیت و عظمت قرآن شده مانند: الم ذلک الکتاب لاریب فیه و امثال آن، و این خود اشاره لطیفی به ارتباط حروف مزبور با اعجاز قرآن می کند. نتیجه بحث: از مجموع بحث فوق چنین نتیجه می گیریم که حروف قرآن مجید که طی 23 سال بر پیامبر (ص) نازل شده حساب دقیق و منظمی دارد و هر یک از حروف الفبا با مجموع حروف هر سوره دارای یک نسبت ریاضی کاملاً دقیق است که حفظ و نگهداری چنین نسبتی برای بشر-بدون استفاده از مغزهای الکترونیکی - امکان پذیر نیست.البته شک نیست که بررسیهای دانشمند مزبور چون در آغاز راه است خالی از نقائصی نیست که باید با حوصله تمام وسیله او و دانشمندان دیگر تکمیل گردد این قسمت از پاسخ جهت اطلاع آورده شده وربط کامل با پاسخ ندارد. تعریف مقام : در اصطلاح موسیقی به مجموعه ی اصواتی که بین یک نت و تکرار آن (جواب) با ترتیب معیّن قرار دارد مقام گفته می شود. تعریف نغمه : نغمه در لغت، عبارت از صدایی موسیقایی است که خالی از کلام و حرف باشد. در اصطلاح موسیقی نغمه در این معانی به کار رفته است: هر صدای موسیقایی (Sing)، ملودی (Melody)، در مقابل هارمونی (Harmony) [موسیقی چند صدایی]، مقام اصلی (Gamme)، مقام فرعی یا مشتقات یک مقام اصلی (گوشه) همچون نغمه شوری از مقام بیات، نغمه هزام از مقام سیکا و یا نغمه نکریز از مقام نهاوند. تعریف لحن : لحن در تلاوت قرآن، کیفیتی است که از استفاده صحیح و مطلوب مقامات و نغمات عربی برای ارایه آیات قرآن کریم بر اساس اصول و مبانی مربوط حاصل می آید. مقامات اصلی و تعداد آن : 1 مقام راست 2 مقام بیاتی 3-مقام صبا 4 مقام سیکاه (سه گاه) 5 مقام حجاز 6 مقام نهاوند 7-مقام عجم (ماهور راست پنجگاه در موسیقی ایرانی و گام ماژور در موسیقی غرب) 8 مقام کُرد 9- مقام نوا 10 مقام جهارکاه (چهارگاه) در موسیقی مقامی عرب تعداد مقامات اصلی و فرعی (گوشه ها) بالغ بر سیصد است. شناخت علمی مقامات عربی :مقام هایی که بر روی درجه DO (راست) قرار دارند: 1-مقام راست2 مقام سوزناک 3- مقام حجازکار 4-مقام نهاوند 5- مقام نکریز مقام هایی که بر روی درجه Re (دوکا) قرار دارند: 6-مقام بیاتی 7- مقام کرد 8-مقام حسینی 9-مقام شوری 10- مقام عشّاق مصری 11-مقام صبا 12- مقام صبا زمزم 13 مقام حجاز 14- مقام شاهناز مقام هایی که بر روی درجه mi (سیکاه) قرار دارند:15 مقام سیکاه 16-مقام هزام مقام هایی که بر روی درجه Fa (جهارکاه) قرار دارند: 17-مقام جهارکاه مقام هایی که بر روی درجه Si (قرار) استقرار یافته اند: 18-مقام عجم عُشِیران 19 مقام بستنکار 20 مقام عراق وجود ارتباط و تطابق مضامین آیات قرآنی با نغمات و مقامات گرچه به قول برخی از اساتید این امر کلیت ندارد و حالتی که قاری به مقام و نغمه می دهد، آن مقام را شاد و فرح زا و یا محزون و غمگنانه می کند، امّا رعایت تناسب و ارتباط میان مقام و موضوع آیه خودکاری هنری است. با شناخت حالت هر مقام و موضوعات آیات و تناسب آنها با یکدیگر و رعایت این تناسب، تلاوت قاری قرآن علاوه بر بیان لفظی، بیان تصویری پیدا می کند، این بیان یکی از مصادیق اعجاز لفظی قرآن است و تنها هنری که می تواند آن را به عرصه ظهور بیاورد، هنر قرائت است. تلاوتی که در آن، این تناسب رعایت نشود، تلاوتی بی روح است و گاهی اوقات بی معنی. مثلاً اگر آیه شریفه (خذوه فغلوه ثم الجحیم صلّوه) که در مورد اهل عذاب است و انسان با قدری تأمّل و اندیشه در آیه، از فرط تأثّر و اندوه گریان خواهد شد، با نغمه ای شاد و فرح فزا و شوق افزا (همچون مقام نهاوند) خوانده شود، چنان بی معنی و ناسازگار است که قاری و مُستمع با فکر و صاحب ذوق را به درد می آورد. 1 مضامین متناسب با اجرای مقام راست : نشانه های عظمت پروردگار، هدایت تکوینی و تشریعی، آفرینش آسمان ها و زمین، بیان حقایق و معارف، نشانه های تجلّی انوار الهی در جهان، بیان و ابلاغ اسماء و صفات الهی، بیان ابلاغ نبوت و امامت، نشانه های الهی و ... 2 مضامین متناسب با اجرای مقام بیات : مقام بیات یکی از مقام های بسیار زیبا، حُزن انگیز و دارای لطافتی خاص است، در بیشتر مضامین کاربرد دارد همچون نزول عذاب الهی بر ناسپاسان و کافران، آیات منسوب به جهنم، لطافت و زیبایی اخلاق الهی و حُزن از عدم تزکیه نفس، عشق به لقاء الله، محبت و عشق به ایمان و حُزن از نبودن در زمره مؤمنین، عنایت حق تعالی نسبت به هدایت بندگانش، لطف و رحمت رسول اکرم، زیبایی و لطافت توحید، حُزن از عدم معرفت 3- مضامین متناسب با اجرای مقام صبا : توصیف جهنم، فرجام کار مجرمان در روز قیامت، خوف از حساب و کتاب و آلام محشر، حیاء از لقاء الله به جهت معصیت، غم و اندوه و ترس از عذاب، انذار و بیدار باش، خوف از عذاب الهی و ... 4- مضامین متناسب با اجرای مقام سه گاه : شادی اهل بهشت، شادی و سرور اهل ایمان، شادی از معرفت آیات ربّانی و ... 5- مضامین متناسب با اجرای مقام عجم : در موسیقی مقامی ایران با نام ماهور و در موسیقی غرب به گام ماژور نامبردار است. دارای مقامات فرعی همچون عجم عشیران، چهارگاه، سوز دل آرا و شوق افزا می باشد. نغمه ای شاد و شادی آور امّا نه به طور مطلق. بسیار اتفاق می افتد که مقام صبا و عجم را با هم ترکیب می کنند که خود حاوی معانی بدیعی می شود. 6- مضامین متناسب با اجرای مقام نهاوند : سرور از معرفت حق تعالی، لذت ایمان به نبوت و امامت خاصه، لذت و بهجت عبادت، لذت نعیم و پاداش اخروی، زیبایی و لطافت ایمان، امید و انتظار رحمت الهی، توصیف اهل بهشت، پیروزی، نصرت و سعادت مؤمنان و ... 7- مضامین متناسب با اجرای مقام کرد : این مقام از الحان بسیار حزین می باشد که در موسیقی مقامی عرب نیز از این مقام زیاد استفاده می شود. شباهت زیادی با مقام بیات دارد، به گونه ای که برخی آن را گوشه ای و مشتقی از مقام بیات می دانند. 8- مضامین متناسب با اجرای مقام حجاز : سرور و لذت رعایت اخلاق الهی، بشارت به اهل ایمان، عشق به حق تعالی در اثر معرفت او، داوری ما پس مقام و نغمه به خودی خود شادی آور و یا محزون نیست، بلکه صدای قاری، رنگ صوتی، سرعت قرائت و توجه به (فاصله نت ها)ست که یک مقام را محزون و یا فرح فزا جلوه می دهد، گرچه باز مطالبی را که درباره مضامین متناسب با اجرای هر مقام گفتیم، در نسبتی قابل قبول هست. برخی روایات از خواندن قران به صورت غنا نهی شده است وسفارش شده است یه صدای نیکو همراه با حزن خوانده شود , بنا بر این به هر شکل خوانده میشود نباید حالت غنا داشته باشد .غمات قرآنی. روش تعلیم مقامات: برای تعلیم مقامات و نغمات، رسم بر این بوده است که قسمتی از قرائت یک قاری در فلان مقام انتخاب شده و به عنوان (معرف) آن مقام مشخص می شده است. این روش اگر چه تا حدودی مثمرثمر می باشد، ولی محذورات بسیاری در پی دارد که قاریان و اساتید شاید متوجه آنها نباشند. بدیهی است برای یادگیری هر مقام باید آنرا مرتباً خواند و تکرار کرد تا در حافظه ثبت شده بتوان در تلاوت از آن استفاده کرد. اگر معرف مقامات، آیه شریفه ای از قرآن کریم باشد. این موانع ایجاد می شود: اولاً، تلاوت قرآن عبادت است و باید با نیت صحیح باشد و اگر به قصد تمرین انجام شود مسلماً عبادتی صورت نگرفته و صاحب قرآن راضی نخواهد بود (مثل اینکه کسی برای خواندن نماز به قصد خنک شدن، وضو بگیرد و یا مسلمانی برای صحت مزاج، روزه بگیرد). ثانیاً، تلاوت قرآن باید با تدربر باشد و تا آنجا که می دانیم در این نوع از تلاوت که برای تمرین و یادگیری مقامات است، هرگز تدبر صورت نمی گیرد (متاسفانه در اکثر تلاوتهای قراء جهان اسلام، این تدبر بسیار کمرنگ است) ثالثاً، در هر مکان و هر زمانی نمی توان قرآن تلاوت کرد. پس باید روشی را انتخاب نمود که هیچ محدودیتی نداشته باشد و عظمت و احترام قرآن حفظ شود و به ساحت مقدس قرآن کریم، جسارتی نشود؛ یعنی؛ در هر مکان و زمان و حالتی، حتی در مکانها و زمانهایی که تلاوت قرآن منع شده است، بتوان از آن استفاده کرد. این روش چنین است که از اوزان اشعار عربی استفاده نموده، برخی از آنها را انتخاب کرده به عنوان (معرف) یک مقام در نظر می گیریم و با آن تمرین می کنیم. حسن این روش در به دست آوردن تسلط کامل بر نغمات است. بدین ترتیب که قاری قرآن زمانی که معرف یک مقام را بشناسد، هر آیه ای که در آن مقام تلاوت گردد سریعاً انطباق داده و درک خواهد کرد؛ برخلاف روش قبلی که این چنین تسلطی را به قاری نمی دهد. در واقع این معرفها مانند نتهای موسیقی هستند و همانطور که یک موسیقدان با نواخته شدن آهنگی بلافاصله نت آن در ذهنش نقش می بندد، قاری قرآن نیز با شنیدن آیات شریفه قرآن، معرف مقامات آنها در دستگاه حافظه اش نقش خواهد بست. بنابراین قاریان قرآن ابتدا باید این معرفها و نتها را حفظ کنند و با تمرین و کوشش بسیار بر آنها تسلط پیدا نمایند، بدون اینکه به قصد تمرین برای یادگیری مقامات، آیه ای را تلاوت نمایند. این روش علاوه بر کارآئی بیشتر، موجب نورانیت قاری قرآن شده و نیز رشد بیشتر و زیبایی افزونتر تلاوت وی را به ارمغان می آورد، زیرا شأن قرآن را حفظ نموده است و احترام لازمه آنرا بجا آورده است. معرفها عبارتند از:# معرف مقام بیات : قرار: مفاعیلن، مفاعیلن، فعولن. جواب: مفاعیلن، مفاعلتن، فعولن. جواب الجواب: مفاعل، مفاعیل، فعولن. # معرف مقام رست : قرار: فاعلاتن، فاعلن، فاعلاتن. جواب: فاعلتن، فاعلن، فاعلان. جواب الجواب: فاعلاتن، فعلن، فعلاتن. # معرف مقام سگاه : قرار: مفاعلن، مفتعلن، مفاعلن. جواب: متفاعلن، متفاعلن. جواب الجواب: متفاعلن، متفاعلن، فعلاتن. # معرف مقام چهارگاه : قرار: مستفعلن، متفاعلن، مستفعلن. جواب: مستفعلن، فاعلن، مستفعلن. جواب الجواب: مستفعلن، فعلن، مستفعلن، فعلن. # معرف مقام صبا : قرار: مفاعلتن، مفاعلتن، فعول. جواب: مفتعلن، مفتلعن، مفتعلن، مفتعل جواب الجواب: مفتعلن، مفتعلن، مفتعلن، مفتعلن. # معرف مقام حجاز : قرار: فعول، مفاعیلن، فعولن، فعولن. جواب: مفاعیل، فعولن، مفاعلن. جواب الجواب: فعول، مفاعیلن، فعولن، مفاعیلن. # معرف مقام نهاوند : قرار: متفاعلن، فعلاتن. جواب: فاعلاتن، فاعلن، فعلان. جواب الجواب: فعلاتن، فاعلن، فعلان. پس از آشنایی با معرف مقامات و تسلط بر آنها می توان با اطمینان و اراده و تفکر، مقامات و نغمات را در تلاوت قرآن به کار برد. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100106486)
در ابتدای 29 سوره از سورههای قرآن، یک یا چند حرف از حروف الفبا وجود دارد (مجموعاً 87 حرف)که با حذف موارد تکراری 14 حرف میشود (یعنی نصف حروف الفبای عربی که 28 حرف است). اینها (حروف مقطعه) نامیده میشوند. حروف مقطعه در کتابت سرهم و به صورت یک کلمه مثل (الم، المص و...) نوشته؛ ولی هنگام خواندن جدا از هم خوانده میشوند. برای مثال (الف)، (لام)، (میم) یا (الف)، (لام)، (میم)، (صاد)، این حروف چهارده گانه عبارت است از: (ا.ح.س.ص.ط.ع.ق.ک.ل.م.ن.ه.ر.ی).
بدرالدین زرکشی از ترکیب این حروف، جمله (نص حکم، قاطع له سر) و فیض کاشانی جمله (صراط علی حق نمسکه) را ساختهاند.
در رابطه با (حروف مقطعه) نظرات متفاوتی از سوی قرآنپژوهان ابراز شده که به طور خلاصه به بخشی از آنها اشاره میشود:
1-این حروف اشاره به این است که این کتاب آسمانی با آن عظمت واهمیتی که تمام سخنوران عرب وغیر عرب رامتحیر ساخته, از نمونه همین حروفی است که در اختیار همگان قرار دارد. نکته ای که این نظریه را در باره معنی حروف مقطعه قران تایید می کند این است که در 24 مورداز آغاز سوره هائی که با این حروف شروع شده است,بلافاصله سخن از قرآن وعظمت آن به میان آمده,این خود نشان میدهد که ارتباطی میان این دو,(حروف مقطعه وعظمت قرآن)موجود است .در نتیجه سوره هائی که با حروف مقطعه شروع می شوند درابتدای آنها از عظمت قرآن بحث می شود .تفسیر نمونه ج1ص62
2-(حروف مقطعه) از نوع متشابهات قرآنی است که علم آن مخصوص به خداوند است.ر.ک: سیوطی، الاتقان، ج 3 ص 24 ؛ تفسیر طبری، ج 1، ص 72.
3-حروف مقطعه هر سوره نام همان سوره است؛ چنان که سورههای (یس) و (طه) و... هر یک به این اسامی نامیده شدهاند.زمخشری، کشاف، ج 1، ص 21.
4-هر یک از این حروف اشاره به اسمی از اسمای حسنای الهی است و بعضی نیز رمز و اشاره به نام پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله است.
5-حروف مقطعه از ناحیه خدا، سوگندهایی است مبنی بر اینکه این کتاب از سوی او است.ر.ک: قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج 1، ص 110.
6- این حروف برای متنبه کردن مردم و برقراری آرامش مجلس به هنگام رساندن آیات الهی از سوی پیامبرصلی الله علیه وآله است.ر.ک: رشید رضا، تفسیر المنار، ج 8، ص 296.
7- این حروف در واقع رمز و سری میان خداوند و رسول اکرمصلی الله علیه وآله است که تنها پیامبر و افراد پاک میتوانند از آنها آگاهی یابند.بلاغی، محمدجواد، آلاء الرحمن، ج 1، ص 64.
8-حروف مذکور برای آگاه کردن پیامبرصلی الله علیه وآله از نزول وحی و تمایز آن از سخنان بشری نازل شده است.الاتقان، ج 3، ص 31.
9- با تدبر در سورههای دارای حروف مقطعه مشترک، روشن میشود که مضامین و سیاق آنها با یکدیگر مشابه و متناسب است.ر.ک: تفسیر المیزان، ج 18، ص 6 - 8.
10- تمامی بحثها بر محور حکمت وجود حروف مقطعه دور میزند و ربطی به کنه و حقیقت وجود آنها ندارد؛ زیرا انسان از آگاهی یافتن بر آنها ناتوان است.صبحی صالح، مباحث فی علوم القرآن، ص 283.
11 - این حروف گرچه از متشابهات قرآن محسوب میشود؛ اما گروه راسخان در علم میتوانند از آنها آگاهی یابند.ر.ک: قاضی عبدالجبار، متشابه القرآن، ج 1، ص 13.
12- اینها سرآغاز سورههایی است که خداوند قرآن را با آنها شروع کرده است. از میان مفسران، مجاهد این قول را پذیرفته است.تفسیر المنار، ج 1 ص 122.
گفتنی است تفاسیر دیگری نیز درباره (حروف مقطعه) از جانب قرآنپژوهان ارائه گشته و روایات زیادی نیز در اینباره نقل شده است.تفسیر البرهان، ج 1، ص 53 و ج 2، صص 206 و 277؛ بحارالانوار، ج 89، ص 373؛ تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 320.
برای آگاهی بیشتر درباره تفسیرهای حروف مقطعه ر.ک: الف. عبدالله جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج 2، صص 69 - 129. ب. محمدهادی معرفت، تناسب آیات، صص 135 - 165.
برخی از نویسندگان وصاحب نظران در چند دهه اخیر بُعد دیگری برای اعجاز قرآن بیان کرده اند که همان اعجاز عددی قرآن است.اینان ادعا می کنند که یک نظم ریاضی بر قرآن حاکم است.اما تا چند سال اخیر این راز علمی پنهان مانده بود وبا ظهور رایانه هائی که می تواند حسابهای بسیار زیادی را در مدت کمی وبا دقت بالائی انجام دهد,پرده از روی نظم ریاضی قرآن بر داشته شد.
این وجه از اعجاز قرآن موافقان ومخالفانی دارد,ودر صورتی که نظم ریاضی قرآن بطور کلی ثابت شود معجزه بودن آن بدیهی است زیرا یک فرد اُمّی ودرس نخوانده چگونه می تواند در طی 23سال کتابی با نظم خاص ریاضی بیاورد,واز آنجا که این امر فوق طاقت بشری است اعجاز ووحیانی بودن قرآن ثابت می شود.
برای اطلاع از آراء موافقان ومخالفان ودلائل آنها به منبع زیر مراجعه نمائید:دکتر محمد علی رضائی اصفهانی,پژوهشی در اعجاز علمی قرآن,انتشارات کتاب مبین ,ج1ص219
حروف مُقطّعه قرآن
حروف مقطعه یعنی جدا جدا، چهارده حرف از الفبای زبان عرب در ابتدای 29 سوره قرآن مجید می باشد، که آنها را حروف مقطعه مینامند و آن حروف عبارتند از:
1- الف، 2- ح، 3- ر، 4- س، 5- ص، 6- ط، 7- ع، 8- ق، 9- ک، 10- ل، 11- م، 12- ن، 13- ه، 14- ی.
حروف مقطعه قرآن یک حرف، دوحرفی، سهحرفی، چهارحرفی و پنج حرفی است که به ترتیب عبارتند از:
یک حرفی: ص، ق، ن.دو حرفی: طه، طس، یس، حم.سه حرفی: الم، الر، طسم.چهار حرفی: المص، المر.پنج حرفی: کهیعص، حمعسق.
در مورد حروف مقطعه نظرات گوناگونی از طرف مفسرین و دانشمندان اسلامی بیان شده که مهمترین آنها دو نظریه زیر است:
1- حروف مقطعه اوائل سُوَر قرآن برای جلب توجه مشرکین به شنیدن آیات بعدی است.
2- قرآن از سنخ سخن و حرف است یعنی مرکب از حروفی است که، بشر هم با همان حروف مکالمه و مکاتبه می نماید.ولی از آوردن مانند آن ناتوان است.
تفسیر حروف مقطعه با مغزهای الکترونیکی
چندی قبل، مجله معروف مصری آخرساعة که بزرگترین مجله مصور خاورمیانه محسوب می گردد، گزارشی درباره تحقیقات شگفت انگیز یک دانشمند مسلمان مصری در مورد تفسیر پارهای از آیات قرآن مجید به کمک مغزهای الکترونیکی منتشر ساخت که اعجاب همگان را در نقاط مختلف جهان بر انگیخت.این تحقیقات که محصول سه سال کوشش پی گیر و کار مداوم دکتر رشاد خلیفه دانشمند شیمی دان مصری بود بار دیگر این حقیقت را به ثبوت رسانید که این کتاب بزرگ آسمانی محصول مغز بشر نیست و انسانها قادر نخواهند بود مثل آن را بیاورند.
دکتر رشاد این تحقیقات را در آمریکا در شهر سانتلویس در ایالت میسوری انجام داد.تمام کوشش استاد مزبور برای کشف معانی حروف مقطعه قرآن یعنی حروفی مانند (ق، الم، یس و000) صورت گرفته است، او به کمک محاسبات پیچیده ای ثابت کرده است که رابطه نزدیکی میان حروف مزبور، با حروف سوره ای که در آغاز آن قرار گرفته اند، وجود دارد ( دقتکنید).
بنابر این از مغز الکترونیکی تنها برای انجام محاسبه تعداد حروف سوره ها و به دست آوردن نسبت ( و به اصطلاح ) درصد هر یک از حروف کمک گرفته است نه اینکه تفسیر آیات قرآن را از ماشین خواسته باشد.ولی مسلماً اگر این ماشینها نبودند هیچ بشری قادر نبود به وسیله قلم و کاغذ این محاسبات را طی سالیان دراز انجام دهد.اکنون به سراغ شرح کشف دانشمند مزبور برویم:
دکتر رشاد می گوید: می دانیم قرآن مجید 114سوره دارد که از میان آنها 86سوره در مکه نازل گردیده و 28سوره در مدینه، و از میان مجموع سوره های قرآن 29سوره است که در آغاز آنها حروف مقطعه آمده است.جالباینکه این حروف مجموعاً درست نصف حروف 28 گانه الفبای عربی را تشکیل می دهد و آنها عبارتند از (ا، ح، ر، س، ص، ط، ق، ک، ل، م، ن، ه، ی ) که گاهی آنها را حروف نورانی نیز می نامند.
او می گوید سالها بود که من می خواستم بدانم معنی این حروف به ظاهر از هم بریده در آغاز سوره های قرآن چیست؟ و هر قدر به تفاسیر مفسران بزرگ و آراء مختلفی که در این زمینه داده بودند مراجعه کردم پاسخ قانع کننده ای نیافتم از خداوند یاری جستم و به م طالعه دست زدم.ناگهان به این فکر افتادم که شاید میان این حروف، و حروف هر سوره ای که آنها در آغازش قرار گرفته اند رابطه ای وجود داشته باشد.اما بررسی تمام حروف 14 گانه نورانی در 114سوره قرآن و تعیین نسبت هر یک از آنها و محاسبات فراوان دیگری که می بایست در این زمینه بشود چیزی نبود که بدون استخدام مغزهای الکترونیکی امکان پذیر باشد.لذا قبلاً تمام حروف مزبور را در 114سوره قرآن به طور جدا گانه و همچنین مجموع حروف هر سوره را دقیقاً تعیین کرده، با شماره هر سوره، به مغز الکترونیکی ( برای انجام محاسبات پیچیده بعدی) سپردم این کار و مقدمات دیگر در مدت دو سال عملی شد.سپس مغز الکترونیکی را یک سال تمام برای انجام محاسباتی که به آن اشاره شد به کار گرفتم.نتیجه این محاسبات بسیار درخشان بود و برای نخستین بار در تاریخ اسلام پرده از حقایق شگفتانگیزیبرداشتهشد که اعجاز قرآن را ( علاوه بر جنبههای دیگر) از نظر ریاضی و نسبت حروف قرآن کاملاً روشن می ساخت.
مغز الکترونیکی با محاسبات خود برای ما روشن ساخت که میزان هر یک از حروف 14 گانه در هر سوره از 114سوره قرآن به نسبت مجموع حروف آن سوره؛ چند درصد است.فی المثل، پس از محاسبه می یابیم که نسبت حرف قاف که یکی از حروف نورانی قرآن است در سوره فلق بزرگترین رقم را دارد (700،6) درصد و در درجه اول در میان سورههای قرآن است ( البتهبه استثنای سوره ق ) بعد از آن سوره قیامت قرار دارد که تعداد قافهای آن نسبت به حروف مزبور (907،3) در صد می باشد و پس از آن سوره والشّمساست (906،3) در صد و همانطور که ملاحظه می کنیم تفاوت سوره قیامت و الشمس فقط یکهزارم درصد است!
و به همین ترتیب این نسبت را در تمام 114سوره قرآن به دست می آوریم ( نه تنها در باره این یک حرف بلکه در باره تمام حروف 14 گانه نورانی ) و به این ترتیب نسبت مجموع حروف هر یک از سورهها با یکایک این حروف روشن می گردد.
کنون به نتایج جالبی که از این محاسبات به دست آمده توجه فرمایید:
1- نسبت َ( ق ) در سوره ق از تمام سورههای قرآن بدون استثناء بیشتر است یعنی آیاتی که در طی 23 سال، دوران نزول قرآن، در 113سوره دیگر قرآن آمده آنچنان هست که حرف قاف در آنها کمتر به کار رفته است، و این راستی حیرتآور است که انسانی بتواند مراقب تعداد هر یک از حروف سخنان در طول 3 سال باشد، و در عین حال آزادانه مطالب خود را بدون کمترین تکلفی بیان کند.مسلما ًچنین کاری از عهده یک انسان بیرون است، حتی محاسبه آن برای بزرگترین ریاضی دانان بدون کمک مغزهای الکترونیکی ممکن نیست.
اینها همه نشان می دهد که نه تنها سورهها و آیات قرآن بلکه حروف قرآن نیز روی حساب و نظام خاصی است که فقط خداوند قادر بر حفظ آن می باشد.همچنین محاسبات نشان داد که حرف ( ص ) در سوره ص نیز همین حال را دارد یعنی مقدار آن به تناسب مجموع حروف سوره، از هر سوره دیگر قرآن بیشتر است.و نیز حرف ( ن ) در سوره ن و القلم بزرگترین رقم نسبی را در 114سوره قرآن دارد تنها استثنایی که در این زمینه وجود دارد سوره حجر است که تعداد نسبی حروف ( آن ) در آن بیشتر از سوره ( ن و القلم ) است، اما جالب این است که سوره حجر یکی از سورههایی است که آغاز آن ( الر ) می باشد.و بعدا ًخواهیم دید این سورهها که آغاز آنها ( الر ) است باید همگی در حکم یک سوره محسوب گردد، و اگر چنین کنیم نتیجه مطلوب به دست خواهد آمد یعنی نسبت تعداد ( ن ) در مجموع اینها از سوره ن و القلم کمتر خواهد شد.
2- چهار حرف ( المص ) را در آغاز سوره اعراف در نظر بگیرید، اگر الفها، میمها و صادهایی که در این سوره وجود دارد با هم جمع کنیم و نسبت آن را با حروف این سوره بسنجیم، خواهیم دید که از تعداد مجموع آن در هر سوره دیگر قرآن بیشتر است.همچنین چهار حرف ( المرا ) در آغاز سوره رعد همین حال را دارد، و نیز پنج حرف ( کهیعص ) در آغاز سوره مریم اگر روی هم حساب شوند، بر مجموع این چند حرف در هر سوره دیگر قرآن فزونی دارند.در اینجا به چهره تازه تری از مسأله بر خورد می کنیم که نه تنها یک حرف جدا گانه در این کتاب آسمانی روی حساب و نظم خاص گسترده شده، بلکه حروف متعدد آن نیز چنین وضع حیرت آوری را دارد.
تاکنون بحث درباره حروفی بود که تنها در آغاز یک سوره قرآن قرار داشت، اما حروفی که در آغاز چند سوره قرار دارد ( مانند المرا و الم ) شکل دیگری به خود می گیرد؛ و آن اینکه بر طبق محاسبات مغز الکترونیکی مجموع این سه حرف مثلاً ( ا، ل، م ) اگر در مجموع سوره هایی که با الم آغاز می گردد حساب شود، و نسبت آن با مجموع این سوره ها به دست آید، از میزان آن در هر یک از سوره های دیگر قرآن بیشتر است.در اینجا باز مسأله صورت جالبتری به خود گرفته و آن اینکه نه تنها حروف هر سوره قرآن تحت ضابطه و حساب معینی است، بلکه مجموع حروف سوره های مشابه نیز ضابطه و نظام واحدی دارند.ضمناً نکته این موضوع نیز روشن می شود که از چه رو چند سوره مختلف قرآن با الم یا با المرا آغاز شده و این یک موضوع تصادفی و بیدلیل نیست.( دکتر رشاد محاسبات پیچیده تری روی سوره های مشتمل بر حم انجام داده است که برای اختصار از آن صرف نظر می کنیم).
استاد مزبور ضمن این مطالعات به نکات جالب دیگری دست یافته که به ضمیه نکات تازه ای که می توان از آن استنتاج کرد از نظر خوانندگان می گذرانیم:
1- رسم الخط اصلی قرآن را حفظ کنید:
او می گوید تمام این محاسبات در صورتی صحیح است که به رسم الخط اصلی و قدیمی قرآن دست نزنیم ( مثلاً اسحق و زکوة و صلوة را به همین صورت بنویسیم، نه اسحاق و زکات و صلاة ) در غیر این صورت محاسبات ما به هم خواهد خورد.
2- دلیل دیگری بر عدم تحریف قرآن:
این تحقیقات نشان می دهد که در قرآن مجید حتی یک کلمه و یا یک حرف کم و زیاد نشده، والا به طور مسلم محاسبات ما روی قرآن کنونی صحیح از آب در نمی آمد.
3- اشارات پر معنی:
در بسیاری از سوره های قرآن که با حروف مقطعه آغاز می شود پس از ذکر این حرف، اشاره به حقانیت و عظمت قرآن شده مانند: الم ذلک الکتاب لاریب فیه و امثال آن، و این خود اشاره لطیفی به ارتباط حروف مزبور با اعجاز قرآن می کند.
نتیجه بحث:
از مجموع بحث فوق چنین نتیجه می گیریم که حروف قرآن مجید که طی 23 سال بر پیامبر (ص) نازل شده حساب دقیق و منظمی دارد و هر یک از حروف الفبا با مجموع حروف هر سوره دارای یک نسبت ریاضی کاملاً دقیق است که حفظ و نگهداری چنین نسبتی برای بشر-بدون استفاده از مغزهای الکترونیکی - امکان پذیر نیست.البته شک نیست که بررسیهای دانشمند مزبور چون در آغاز راه است خالی از نقائصی نیست که باید با حوصله تمام وسیله او و دانشمندان دیگر تکمیل گردد
این قسمت از پاسخ جهت اطلاع آورده شده وربط کامل با پاسخ ندارد.
تعریف مقام :
در اصطلاح موسیقی به مجموعه ی اصواتی که بین یک نت و تکرار آن (جواب) با ترتیب معیّن قرار دارد مقام گفته می شود.
تعریف نغمه :
نغمه در لغت، عبارت از صدایی موسیقایی است که خالی از کلام و حرف باشد. در اصطلاح موسیقی نغمه در این معانی به کار رفته است: هر صدای موسیقایی (Sing)، ملودی (Melody)، در مقابل هارمونی (Harmony) [موسیقی چند صدایی]، مقام اصلی (Gamme)، مقام فرعی یا مشتقات یک مقام اصلی (گوشه) همچون نغمه شوری از مقام بیات، نغمه هزام از مقام سیکا و یا نغمه نکریز از مقام نهاوند.
تعریف لحن :
لحن در تلاوت قرآن، کیفیتی است که از استفاده صحیح و مطلوب مقامات و نغمات عربی برای ارایه آیات قرآن کریم بر اساس اصول و مبانی مربوط حاصل می آید.
مقامات اصلی و تعداد آن :
1 مقام راست 2 مقام بیاتی 3-مقام صبا 4 مقام سیکاه (سه گاه) 5 مقام حجاز 6 مقام نهاوند 7-مقام عجم (ماهور راست پنجگاه در موسیقی ایرانی و گام ماژور در موسیقی غرب) 8 مقام کُرد 9- مقام نوا 10 مقام جهارکاه (چهارگاه)
در موسیقی مقامی عرب تعداد مقامات اصلی و فرعی (گوشه ها) بالغ بر سیصد است.
شناخت علمی مقامات عربی :مقام هایی که بر روی درجه DO (راست) قرار دارند: 1-مقام راست2 مقام سوزناک 3- مقام حجازکار 4-مقام نهاوند 5- مقام نکریز
مقام هایی که بر روی درجه Re (دوکا) قرار دارند: 6-مقام بیاتی 7- مقام کرد 8-مقام حسینی 9-مقام شوری 10- مقام عشّاق مصری 11-مقام صبا 12- مقام صبا زمزم 13 مقام حجاز 14- مقام شاهناز
مقام هایی که بر روی درجه mi (سیکاه) قرار دارند:15 مقام سیکاه 16-مقام هزام
مقام هایی که بر روی درجه Fa (جهارکاه) قرار دارند: 17-مقام جهارکاه
مقام هایی که بر روی درجه Si (قرار) استقرار یافته اند: 18-مقام عجم عُشِیران 19 مقام بستنکار 20 مقام عراق
وجود ارتباط و تطابق مضامین آیات قرآنی با نغمات و مقامات گرچه به قول برخی از اساتید این امر کلیت ندارد و حالتی که قاری به مقام و نغمه می دهد، آن مقام را شاد و فرح زا و یا محزون و غمگنانه می کند، امّا رعایت تناسب و ارتباط میان مقام و موضوع آیه خودکاری هنری است. با شناخت حالت هر مقام و موضوعات آیات و تناسب آنها با یکدیگر و رعایت این تناسب، تلاوت قاری قرآن علاوه بر بیان لفظی، بیان تصویری پیدا می کند، این بیان یکی از مصادیق اعجاز لفظی قرآن است و تنها هنری که می تواند آن را به عرصه ظهور بیاورد، هنر قرائت است. تلاوتی که در آن، این تناسب رعایت نشود،
تلاوتی بی روح است و گاهی اوقات بی معنی. مثلاً اگر آیه شریفه (خذوه فغلوه ثم الجحیم صلّوه) که در مورد اهل عذاب است و انسان با قدری تأمّل و اندیشه در آیه، از فرط تأثّر و اندوه گریان خواهد شد، با نغمه ای شاد و فرح فزا و شوق افزا (همچون مقام نهاوند) خوانده شود، چنان بی معنی و ناسازگار است که قاری و مُستمع با فکر و صاحب ذوق را به درد می آورد.
1 مضامین متناسب با اجرای مقام راست :
نشانه های عظمت پروردگار، هدایت تکوینی و تشریعی، آفرینش آسمان ها و زمین، بیان حقایق و معارف، نشانه های تجلّی انوار الهی در جهان، بیان و ابلاغ اسماء و صفات الهی، بیان ابلاغ نبوت و امامت، نشانه های الهی و ...
2 مضامین متناسب با اجرای مقام بیات :
مقام بیات یکی از مقام های بسیار زیبا، حُزن انگیز و دارای لطافتی خاص است، در بیشتر مضامین کاربرد دارد همچون نزول عذاب الهی بر ناسپاسان و کافران، آیات منسوب به جهنم، لطافت و زیبایی اخلاق الهی و حُزن از عدم تزکیه نفس، عشق به لقاء الله، محبت و عشق به ایمان و حُزن از نبودن در زمره مؤمنین، عنایت حق تعالی نسبت به هدایت بندگانش، لطف و رحمت رسول اکرم، زیبایی و لطافت توحید، حُزن از عدم معرفت
3- مضامین متناسب با اجرای مقام صبا :
توصیف جهنم، فرجام کار مجرمان در روز قیامت، خوف از حساب و کتاب و آلام محشر، حیاء از لقاء الله به جهت معصیت، غم و اندوه و ترس از عذاب، انذار و بیدار باش، خوف از عذاب الهی و ...
4- مضامین متناسب با اجرای مقام سه گاه :
شادی اهل بهشت، شادی و سرور اهل ایمان، شادی از معرفت آیات ربّانی و ...
5- مضامین متناسب با اجرای مقام عجم :
در موسیقی مقامی ایران با نام ماهور و در موسیقی غرب به گام ماژور نامبردار است. دارای مقامات فرعی همچون عجم عشیران، چهارگاه، سوز دل آرا و شوق افزا می باشد. نغمه ای شاد و شادی آور امّا نه به طور مطلق. بسیار اتفاق می افتد که مقام صبا و عجم را با هم ترکیب می کنند که خود حاوی معانی بدیعی می شود.
6- مضامین متناسب با اجرای مقام نهاوند :
سرور از معرفت حق تعالی، لذت ایمان به نبوت و امامت خاصه، لذت و بهجت عبادت، لذت نعیم و پاداش اخروی، زیبایی و لطافت ایمان، امید و انتظار رحمت الهی، توصیف اهل بهشت، پیروزی، نصرت و سعادت مؤمنان و ...
7- مضامین متناسب با اجرای مقام کرد :
این مقام از الحان بسیار حزین می باشد که در موسیقی مقامی عرب نیز از این مقام زیاد استفاده می شود. شباهت زیادی با مقام بیات دارد، به گونه ای که برخی آن را گوشه ای و مشتقی از مقام بیات می دانند.
8- مضامین متناسب با اجرای مقام حجاز :
سرور و لذت رعایت اخلاق الهی، بشارت به اهل ایمان، عشق به حق تعالی در اثر معرفت او، داوری ما پس مقام و نغمه به خودی خود شادی آور و یا محزون نیست، بلکه صدای قاری، رنگ صوتی، سرعت قرائت و توجه به (فاصله نت ها)ست که یک مقام را محزون و یا فرح فزا جلوه می دهد، گرچه باز مطالبی را که درباره مضامین متناسب با اجرای هر مقام گفتیم، در نسبتی قابل قبول هست.
برخی روایات از خواندن قران به صورت غنا نهی شده است وسفارش شده است یه صدای نیکو همراه با حزن خوانده شود , بنا بر این به هر شکل خوانده میشود نباید حالت غنا داشته باشد .غمات قرآنی.
روش تعلیم مقامات:
برای تعلیم مقامات و نغمات، رسم بر این بوده است که قسمتی از قرائت یک قاری در فلان مقام انتخاب شده و به عنوان (معرف) آن مقام مشخص می شده است. این روش اگر چه تا حدودی مثمرثمر می باشد، ولی محذورات بسیاری در پی دارد که قاریان و اساتید شاید متوجه آنها نباشند.
بدیهی است برای یادگیری هر مقام باید آنرا مرتباً خواند و تکرار کرد تا در حافظه ثبت شده بتوان در تلاوت از آن استفاده کرد. اگر معرف مقامات، آیه شریفه ای از قرآن کریم باشد. این موانع ایجاد می شود:
اولاً، تلاوت قرآن عبادت است و باید با نیت صحیح باشد و اگر به قصد تمرین انجام شود مسلماً عبادتی صورت نگرفته و صاحب قرآن راضی نخواهد بود (مثل اینکه کسی برای خواندن نماز به قصد خنک شدن، وضو بگیرد و یا مسلمانی برای صحت مزاج، روزه بگیرد).
ثانیاً، تلاوت قرآن باید با تدربر باشد و تا آنجا که می دانیم در این نوع از تلاوت که برای تمرین و یادگیری مقامات است، هرگز تدبر صورت نمی گیرد (متاسفانه در اکثر تلاوتهای قراء جهان اسلام، این تدبر بسیار کمرنگ است)
ثالثاً، در هر مکان و هر زمانی نمی توان قرآن تلاوت کرد.
پس باید روشی را انتخاب نمود که هیچ محدودیتی نداشته باشد و عظمت و احترام قرآن حفظ شود و به ساحت مقدس قرآن کریم، جسارتی نشود؛ یعنی؛ در هر مکان و زمان و حالتی، حتی در مکانها و زمانهایی که تلاوت قرآن منع شده است، بتوان از آن استفاده کرد. این روش چنین است که از اوزان اشعار عربی استفاده نموده، برخی از آنها را انتخاب کرده به عنوان (معرف) یک مقام در نظر می گیریم و با آن تمرین می کنیم. حسن این روش در به دست آوردن تسلط کامل بر نغمات است. بدین ترتیب که قاری قرآن زمانی که معرف یک مقام را بشناسد، هر آیه ای که در آن مقام تلاوت گردد سریعاً انطباق داده و درک خواهد کرد؛ برخلاف روش قبلی که این چنین تسلطی را به قاری نمی دهد. در واقع این معرفها مانند نتهای موسیقی هستند و همانطور که یک موسیقدان با نواخته شدن آهنگی بلافاصله نت آن در ذهنش نقش می بندد، قاری قرآن نیز با شنیدن آیات شریفه قرآن، معرف مقامات آنها در دستگاه حافظه اش نقش خواهد بست. بنابراین قاریان قرآن ابتدا باید این معرفها و نتها را حفظ کنند و با تمرین و کوشش بسیار بر آنها تسلط پیدا نمایند، بدون اینکه به قصد تمرین برای یادگیری مقامات، آیه ای را تلاوت نمایند. این روش علاوه بر کارآئی بیشتر، موجب نورانیت قاری قرآن شده و نیز رشد بیشتر و زیبایی افزونتر تلاوت وی را به ارمغان می آورد، زیرا شأن قرآن را حفظ نموده است و احترام لازمه آنرا بجا آورده است.
معرفها عبارتند از:# معرف مقام بیات :
قرار: مفاعیلن، مفاعیلن، فعولن.
جواب: مفاعیلن، مفاعلتن، فعولن.
جواب الجواب: مفاعل، مفاعیل، فعولن.
# معرف مقام رست :
قرار: فاعلاتن، فاعلن، فاعلاتن.
جواب: فاعلتن، فاعلن، فاعلان.
جواب الجواب: فاعلاتن، فعلن، فعلاتن.
# معرف مقام سگاه :
قرار: مفاعلن، مفتعلن، مفاعلن.
جواب: متفاعلن، متفاعلن.
جواب الجواب: متفاعلن، متفاعلن، فعلاتن.
# معرف مقام چهارگاه :
قرار: مستفعلن، متفاعلن، مستفعلن.
جواب: مستفعلن، فاعلن، مستفعلن.
جواب الجواب: مستفعلن، فعلن، مستفعلن، فعلن.
# معرف مقام صبا :
قرار: مفاعلتن، مفاعلتن، فعول.
جواب: مفتعلن، مفتلعن، مفتعلن، مفتعل
جواب الجواب: مفتعلن، مفتعلن، مفتعلن، مفتعلن.
# معرف مقام حجاز :
قرار: فعول، مفاعیلن، فعولن، فعولن.
جواب: مفاعیل، فعولن، مفاعلن.
جواب الجواب: فعول، مفاعیلن، فعولن، مفاعیلن.
# معرف مقام نهاوند :
قرار: متفاعلن، فعلاتن.
جواب: فاعلاتن، فاعلن، فعلان.
جواب الجواب: فعلاتن، فاعلن، فعلان.
پس از آشنایی با معرف مقامات و تسلط بر آنها می توان با اطمینان و اراده و تفکر، مقامات و نغمات را در تلاوت قرآن به کار برد. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100106486)
- [سایر] چرا در سورههایی که با حروف مقطعه شروع میشود، بعد از حروف مقطعه سخن دربارة قرآن کریم، آغاز میشود؟
- [سایر] حروف مقطعه قرآن چه معنایی دارد؟
- [سایر] سوره های دارای حروف مقطعه کدام هستند؟
- [سایر] منظور از حروف مقطعه در قرآن چیست؟
- [سایر] منظور از حروف مقطعه قرآن چیست؟
- [سایر] در ابتدای بسیاری از سوره ها حروف مقطعه وجود دارد فایده این حروف چیست؟
- [سایر] آیا حروف مقطعه در قرآن با محتوای سورههایی که با این حروف آغاز شده ربط دارد؟
- [سایر] چرا حروف مقطعه قرآن در آغاز سوره ها می باشد؟ آیا تاءویل این حروف جایز می باشد؟
- [سایر] حروف مقطعه قرآن چه مفهوم و کاربردی دارند؟
- [سایر] جدید ترین نظرات درباره معانی حروف مقطعه قرآن چیست ؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] گفتن (الله اکبر) در اول هر نماز واجب و رکن است و باید حروف الله و حروف اکبر و دو کلمه (الله) و (اکبر) را پشت سرهم بگوید و نیز باید این دو کلمه به عربی صحیح گفته شود و اگر به عربی غلط بگوید یا مثلاً ترجمه آن را به فارسی بگوید صحیح نیست.
- [آیت الله وحید خراسانی] گفتن الله اکبر در اول هر نماز واجب و رکن است و باید حروف الله و حروف اکبر و دو کلمه الله اکبر را پشت سر هم بگوید و نیز باید این دو کلمه به عربی صحیح گفته شود و اگر به عربی غلط بگوید یا ترجمه ان را بگوید باطل است
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] گفتن اللّه اکبر در اول هر نماز واجب و رکن است و باید حروف اللّه و حروف اکبر و دو کلمه اللّه و اکبر را پشت سر هم بگوید و نیز باید این دو کلمه به عربی صحیح گفته شود و اگر به عربی غلط بگوید؛ یا مثلا ترجمه آن را به فارسی بگوید صحیح نیست.
- [آیت الله خوئی] گفتن" الله اکبر" در اول هر نماز واجب و رکن است و باید حروف" الله" و حروف" اکبر" و دو کلمه" الله" و" اکبر" را پشتسر هم بگوید و نیز باید این دو کلمه به عربی صحیح گفته شود، و اگر به عربی غلط بگوید، یا مثلًا ترجمه آن را به فارسی بگوید صحیح نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] گفتن اللهُ اکبَر در اول هر نماز واجب و رکن است و باید حروف (الله) و حروف (اکبر) و دو کلمة (اللهُ اکبر )را پشت سر هم بگوید و نیز باید این دو کلمه به عربی صحیح گفته شود و اگر به عربی غلط بگوید یا مثلاً ترجمة آن به فارسی بگوید ، صحیح نیست .
- [آیت الله جوادی آملی] .هرگاه نمازگزار سهواً بین حروف یک کلمه یا کلمات، یک جمله فاصله بیندازد, بدون آنکه صورت نماز عرفاً محو شده باشد، اگر وارد رکن بعدی نشده, باید آن حروف یا کلمات را پشت سر هم بیاورد و اگر وارد رکن بعدی شده, نمازش صحیح است.
- [آیت الله سبحانی] گفتن اللّه اکبر در اول هر نماز واجب و رکن است و باید حروف (الله) و حروف (اکبر) و دو کلمه (الله و اکبر) را پشت سر هم بگوید و نیز باید این دو کلمه به عربی صحیح گفته شود و اگر به عربی غلط بگوید، یا مثلا ترجمه آن را به فارسی بگوید صحیح نیست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . گفتن "اللهُ أکْبَرْ" در اول هر نماز واجب و رکن است، و باید حروف "الله" و حروف "أکْبَر" و دو کلمه " الله" و "أکْبَر" را پشت سر هم بگوید و نیز باید این دو کلمه به عربی صحیح گفته شود و اگر به عربی غلط بگوید، یا مثلاً ترجمه آن را به فارسی بگوید صحیح نیست.
- [آیت الله بروجردی] گفتن (اَللهُ اَکبرُ) در اوّل هر نماز واجب و رکن است و باید حروف (الله) و حروف (اکبر) و دو کلمة (الله) و (اکبر) را پشت سر هم بگوید و نیز باید این دو کلمه به عربی صحیح گفته شود و اگر به عربی غلط بگوید، یا مثلاً ترجمهی آن را به فارسی بگوید صحیح نیست.
- [امام خمینی] گفتن "الله اکبر" در اول هر نماز، واجب و رکن است و باید حروف"الله" و حروف "اکبر" و دو کلمه "الله" و "اکبر" را پشت سر هم بگوید. و نیز باید این دو کلمه به عربی صحیح گفته شود، و اگر به عربی غلط بگوید یا مثلا ترجمه آن را به فارسی بگوید صحیح نیست.