با سلام این که می گن پیامبر(ص) امی بوده است یعنی تا آخر عمرشون سواد خواندن و نوشتن نداشتن؟
با سلام این که می گن پیامبر(ص) امی بوده است یعنی تا آخر عمرشون سواد خواندن و نوشتن نداشتن؟ پاسخ: برای رسیدن به جوابی روشن ابتدا لازم است که معنای امی را بیان کنیم و سپس به بررسی آن بپردازیم: واژه (امی) یکی از القاب پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله است که در دو آیه از قرآن کریم آمده است) (الذین یتبعون الرسول النبی الامی...)؛ اعراف، 157؛ (فآمنوا بالله و رسوله النبی الامی....)؛ اعراف، 158.) حرف (ی) در این کلمه به معنای نسبت است، مانند حرف (ی) در کلمه (عربی)، (فارسی)، (ایرانی)، و نظایر آن؛ اما در این که (امی) منسوب به چه چیز است و به عبارت دیگر، مبدأ اشتقاق کلمه (امی) چیست؟ دانشمندان اسلامی، دیدگاه‌هایی ارائه داده‌اند که سه دیدگاه را یادآور می‌شویم: 1. (امی) منسوب به (ام) به معنای مادر است. یعنی کسی که از نظر خواندن و نوشتن به همان حالت مادرزادی خود باقی است. 2. (امی) منسوب به (امت) است، یعنی کسی که به روش اکثریت مردم عادت دارد، زیرا اکثریت مردم خواندن و نوشتن را نمی‌دانستند، چنان که کلمه (عامی) منسوب به (عامه) و به معنی کسی است که به روش و عادت عامه مردم عمل می‌کند. 3. (امی) منسوب به (ام القری) یعنی مکه است، زیرا قرآن کریم مکه را (ام القری) نامیده است.( (لتنذر ام القری و من حولها)؛ انعام، 93.( هر کدام از این نظریه ها طرفدارانی دارد اما آنچه مهم است این است که اگر چه واژه امی به معنای فرد درس نخوانده است، ولی درس نخواندن با بی‌سواد بودن ملازمه ندارد؛ زیرا هر چند، روش متعارف و معمول برای کسب دانش، درس خواندن است، ولی علم و دانش پیامبران الهی از طریق معمول به دست نیامده است. آنان کسب دانش کرده‌اند، ولی (معلم) آنان (خداوند) بوده است و در مکتب وحی عالی‌ترین معارف را آموخته‌اند. و به قول حافظ: نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه، مسئله آموز صد مدرس شد معارف بلند و احکام و قوانین جامع و کامل که در قرآن کریم، و نیز فرموده‌ها و سیره آن حضرت صلّی الله علیه و آله متجلی است، بهترین گواه بر مقام والای علمی و دانش وسیع آن حضرت می‌باشد. بنابراین،‌ واژه (امی) نه به معنای بی‌سواد است، و نه نخواندن و ننوشتن برای پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله نقص می‌باشد. ابن خلدون در این‌باره سخن سنجیده‌ای دارد، می‌گوید: پیغمبر امی بوده است، لیکن امی بودن برای او کمال بود، زیرا علم خویش را از عالم بالا فراگرفته بود؛ به خلاف ما که امی بودن برای ما نقص است، زیرا مساوی با جاهل بودن ماست.( مقدمه ابن خلدون، ص 419.) آری، رسول اکرم صلّی الله علیه و آله ضمیرش از تعلیم و فراگیری دانش از بشر، تا قبل از بعثت پاک بوده است. او انسانی است که مکتبی، جز مکتب تعلیم الهی ندیده و جز از حق، دانش نیاموخته است، با این حال او معلم بشر و پدید آورنده دار العلم‌ها و دانشگاه‌ها است. فلسفه درس ناخواندگی پیامبر صلّی الله علیه و آله قبل از بعثت در سوره عنکبوت، آیه 48 بیان شده است، و آن این که: اگر پیامبر صلّی الله علیه و آله می‌توانست بخواند و بنویسد، این تهمت که آیاتی (که بر مردم می‌خواند وحی الهی نیست، و او آنها را از پیش خود می‌گوید و یا از کسی آموخته است)، می‌توانست در اذهان مردم ایجاد شک و تردید نماید، چنان که قرآن کریم در جای دیگر چنین اتهامی را از سوی مخالفان نقل کرده و فرموده است: وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّما یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ)؛( نحل، 103.(ما می‌دانیم که آنان می‌گویند، پیامبر را بشری تعلیم می‌دهد. درس ناخواندگی پیامبر و این‌که او نه می‌خواند و نه می‌نوشت، این تهمت را خنثی می‌کرد، چنان که امام رضا علیه السلام در مناظره با علمای ادیان مختلف خطاب به رأس الجالوت (عالم یهودی) فرمود: از جمله دلایل صدق پیامبر ما آن است که او شخصی یتیم، تهیدست و چوپان بود، و هیچ کتابی نخوانده و نزد هیچ استادی نرفته بود. با این حال، کتابی آورد که حکایت پیامبران و خبر گذشتگان و آیندگان در آن آمده است.( توحید صدوق، دار المعرفه، ص 419(. تا اینجا روشن شد که اکثر علما قائلند که پیامبر اکرم تا قبل از بعثت نه می توانسته بخواند و نه بنویسد اما بعد از بعثت هم آیا اینگونه بوده است؟ اندیشمندان اسلامی در خصوص بی سواد و با سواد بودن پیامبر(ص) بعد از رسالت اختلاف نظر دارند. بعضی باور دارند که حضرت در دوران رسالت هم می خوانده و هم می نوشته است. برخی مانند سید مرتضی از طرفداران این نظریه است.( بحارالانوار، ج 16، ص 135) طرفداران این رویکرد با بهره‌گیری از آیات و روایات قایل شده‌اند چگونه ممکن است وحی - که همه چیز را می آموخته است - خواندن و نوشتن را نیاموخته باشد؟!( مرتضی مطهری، همان، ص 212) برخی عقیده دارند که پیامبر بعد از رسالت می خواند، ولی نمی‌نوشت.(بحار الانوار، ج 16،ص 133) بعضی احتمال داده‌اند حضرت بعد از رسالت نه می خوانده و نه می نوشته است. البته این احتمال ضعیف بوده و فاقد دلیل معتبر می باشد. ما در ادامه ثابت خواهیم کرد که قول اول صحیح است و پیامبر بعد از بعثت هم می خواند و هم می نوشت. پیامبر اکرم (ص)در طول عمر شریف‌شان بارها اتفاق افتاده است که ایشان هم خوانده‌اند و هم نوشته‌اند . این مطلب هم از کتاب‌های شیعه و هم از کتاب‌های اهل سنت قابل اثبات است . مرحوم شیخ صدوق رضوان الله تعالی علیه در معانی الأخبار می‌نویسد : از امام جواد علیه السلام سؤال کردند : ای فرزند رسول خدا ! چرا به پیامبر اسلام ( امی ) می‌گفتند ؟ حضرت سؤال کرد : مردم [مخالفین شیعه ] چه می‌گویند ؟ گفتند : مردم فکر می‌کنند که آن حضرت به این خاطر امی نامیده شده بود ؛ چون نمی‌توانست بنویسد . امام جواد در جواب فرمود : دروغ می‌گویند ! لعن بر آن‌ها باد . چطور نمی‌توانستند بنویسند ؛ در حالی که خداوند در آیات محکم قرآنش می‌فرماید : او خدای است که رسولش را در میان بی سوادان برانگیخت تا برای آن‌ها آیات خداوند را تلاوت و آن‌ها را پاکیزه سازد و کتاب و حکمت به آن‌ها بیاموزد . چطور کسی که نمی‌تواند بنوسید ، می‌تواند کتاب را به دیگران بیاموزد ؟ به خدا قسم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به هفتاد و دو یا هفتاد و سه زبان می‌خواندند و می‌نوشتند . به این دلیل به آن حضرت (امی ) می‌گفتند ؛ چون او از اهل مکه بود و مکه در آن زمان ( ام القری ) محسوب می‌شده است ؛ چنانچه خداوند در قرآّنش می‌فرماید : ما تو را فرستادیم تا اهل (ام القری ) [مکه ] را و کسانی که در اطراف آن زندگی می‌کنند ، انذار کنی.( معانی الأخبار ،شیخ الصدوق ، ص 53 – 54؛ بحار الأنوار علامة مجلسی ، ج 16 ، ص 132 – 133 ). باز نظیر این روایت را عبد الرحمن بن الحجاج از آقا امام صادق علیه السلام نقل می‌کند : پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم هم می‌خواندند و هم می‌نوشتند و حتی چیزهایی را که هنوز نوشته نشده بود ، می‌خواندند . ( بصائر الدرجات - محمد بن الحسن الصفار - ص 247 . ) عامر شعبی از علمای اهل سنت که در نزد اهل سنت جایگاه ویژه‌ای دارد در این باره می‌نویسد : پیامبر اکرم نامة شخصی به نام عیینه را شخصاً مطالعه کرد و از آن‌چه در آّن نوشته شده بود ، خبر داد . ( المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز ،ابن عطیة أندلسی ، ج 4 - ص 322 ؛تفسیر القرطبی ، ج 13 ، ص 352 ) جالب اینجاست که آلوسی که از متعصب ترین علمای اهل سنت است به نقل از بخاری که مهمترین و بالاترین کتاب را در میان کتب اهل سنت به نام صحیح بخاری دارد اذعان می کند که در صلح حدیبه، پیامبر شخصا صلح نامه را خوانده و نوشته اند: آلوسی از علمای بزرگ اهل سنت در تفسیرش : ج 21 - ص 5 می‌ نویسد : قدرت بر خواندن ، فرع بر کتاب است ... روایاتی در صحیح بخاری و ... نیز تأیید می‌کند که رسول خدا می‌توانستند بنویسند . چنانچه در قضیۀ صلح حدیبیه خود رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شخصاً عقد نامه را گرفت و نوشت .(اذعان بخاری را می توانید در این آدرس بیابید: صحیح البخاری ، ج 3 ، ص 168 . ) با این توضیحات ثابت می‌شود که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هم قدرت بر خواندن داشتند و هم در موارد متعددی نوشته‌اند.
عنوان سوال:

با سلام این که می گن پیامبر(ص) امی بوده است یعنی تا آخر عمرشون سواد خواندن و نوشتن نداشتن؟


پاسخ:

با سلام این که می گن پیامبر(ص) امی بوده است یعنی تا آخر عمرشون سواد خواندن و نوشتن نداشتن؟

پاسخ: برای رسیدن به جوابی روشن ابتدا لازم است که معنای امی را بیان کنیم و سپس به بررسی آن بپردازیم: واژه (امی) یکی از القاب پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله است که در دو آیه از قرآن کریم آمده است) (الذین یتبعون الرسول النبی الامی...)؛ اعراف، 157؛ (فآمنوا بالله و رسوله النبی الامی....)؛ اعراف، 158.) حرف (ی) در این کلمه به معنای نسبت است، مانند حرف (ی) در کلمه (عربی)، (فارسی)، (ایرانی)، و نظایر آن؛ اما در این که (امی) منسوب به چه چیز است و به عبارت دیگر، مبدأ اشتقاق کلمه (امی) چیست؟ دانشمندان اسلامی، دیدگاه‌هایی ارائه داده‌اند که سه دیدگاه را یادآور می‌شویم:
1. (امی) منسوب به (ام) به معنای مادر است. یعنی کسی که از نظر خواندن و نوشتن به همان حالت مادرزادی خود باقی است.
2. (امی) منسوب به (امت) است، یعنی کسی که به روش اکثریت مردم عادت دارد، زیرا اکثریت مردم خواندن و نوشتن را نمی‌دانستند، چنان که کلمه (عامی) منسوب به (عامه) و به معنی کسی است که به روش و عادت عامه مردم عمل می‌کند.
3. (امی) منسوب به (ام القری) یعنی مکه است، زیرا قرآن کریم مکه را (ام القری) نامیده است.( (لتنذر ام القری و من حولها)؛ انعام، 93.(
هر کدام از این نظریه ها طرفدارانی دارد اما آنچه مهم است این است که اگر چه واژه امی به معنای فرد درس نخوانده است، ولی درس نخواندن با بی‌سواد بودن ملازمه ندارد؛ زیرا هر چند، روش متعارف و معمول برای کسب دانش، درس خواندن است، ولی علم و دانش پیامبران الهی از طریق معمول به دست نیامده است. آنان کسب دانش کرده‌اند، ولی (معلم) آنان (خداوند) بوده است و در مکتب وحی عالی‌ترین معارف را آموخته‌اند. و به قول حافظ:
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه، مسئله آموز صد مدرس شد
معارف بلند و احکام و قوانین جامع و کامل که در قرآن کریم، و نیز فرموده‌ها و سیره آن حضرت صلّی الله علیه و آله متجلی است، بهترین گواه بر مقام والای علمی و دانش وسیع آن حضرت می‌باشد.
بنابراین،‌ واژه (امی) نه به معنای بی‌سواد است، و نه نخواندن و ننوشتن برای پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله نقص می‌باشد. ابن خلدون در این‌باره سخن سنجیده‌ای دارد، می‌گوید: پیغمبر امی بوده است، لیکن امی بودن برای او کمال بود، زیرا علم خویش را از عالم بالا فراگرفته بود؛ به خلاف ما که امی بودن برای ما نقص است، زیرا مساوی با جاهل بودن ماست.( مقدمه ابن خلدون، ص 419.)
آری، رسول اکرم صلّی الله علیه و آله ضمیرش از تعلیم و فراگیری دانش از بشر، تا قبل از بعثت پاک بوده است. او انسانی است که مکتبی، جز مکتب تعلیم الهی ندیده و جز از حق، دانش نیاموخته است، با این حال او معلم بشر و پدید آورنده دار العلم‌ها و دانشگاه‌ها است.
فلسفه درس ناخواندگی پیامبر صلّی الله علیه و آله قبل از بعثت در سوره عنکبوت، آیه 48 بیان شده است، و آن این که: اگر پیامبر صلّی الله علیه و آله می‌توانست بخواند و بنویسد، این تهمت که آیاتی (که بر مردم می‌خواند وحی الهی نیست، و او آنها را از پیش خود می‌گوید و یا از کسی آموخته است)، می‌توانست در اذهان مردم ایجاد شک و تردید نماید، چنان که قرآن کریم در جای دیگر چنین اتهامی را از سوی مخالفان نقل کرده و فرموده است: وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّما یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ)؛( نحل، 103.(ما می‌دانیم که آنان می‌گویند، پیامبر را بشری تعلیم می‌دهد.
درس ناخواندگی پیامبر و این‌که او نه می‌خواند و نه می‌نوشت، این تهمت را خنثی می‌کرد، چنان که امام رضا علیه السلام در مناظره با علمای ادیان مختلف خطاب به رأس الجالوت (عالم یهودی) فرمود: از جمله دلایل صدق پیامبر ما آن است که او شخصی یتیم، تهیدست و چوپان بود، و هیچ کتابی نخوانده و نزد هیچ استادی نرفته بود. با این حال، کتابی آورد که حکایت پیامبران و خبر گذشتگان و آیندگان در آن آمده است.( توحید صدوق، دار المعرفه، ص 419(.
تا اینجا روشن شد که اکثر علما قائلند که پیامبر اکرم تا قبل از بعثت نه می توانسته بخواند و نه بنویسد اما بعد از بعثت هم آیا اینگونه بوده است؟
اندیشمندان اسلامی در خصوص بی سواد و با سواد بودن پیامبر(ص) بعد از رسالت اختلاف نظر دارند.
بعضی باور دارند که حضرت در دوران رسالت هم می خوانده و هم می نوشته است. برخی مانند سید مرتضی از طرفداران این نظریه است.( بحارالانوار، ج 16، ص 135) طرفداران این رویکرد با بهره‌گیری از آیات و روایات قایل شده‌اند چگونه ممکن است وحی - که همه چیز را می آموخته است - خواندن و نوشتن را نیاموخته باشد؟!( مرتضی مطهری، همان، ص 212)
برخی عقیده دارند که پیامبر بعد از رسالت می خواند، ولی نمی‌نوشت.(بحار الانوار، ج 16،ص 133)
بعضی احتمال داده‌اند حضرت بعد از رسالت نه می خوانده و نه می نوشته است. البته این احتمال ضعیف بوده و فاقد دلیل معتبر می باشد.
ما در ادامه ثابت خواهیم کرد که قول اول صحیح است و پیامبر بعد از بعثت هم می خواند و هم می نوشت.
پیامبر اکرم (ص)در طول عمر شریف‌شان بارها اتفاق افتاده است که ایشان هم خوانده‌اند و هم نوشته‌اند . این مطلب هم از کتاب‌های شیعه و هم از کتاب‌های اهل سنت قابل اثبات است .
مرحوم شیخ صدوق رضوان الله تعالی علیه در معانی الأخبار می‌نویسد : از امام جواد علیه السلام سؤال کردند :
ای فرزند رسول خدا ! چرا به پیامبر اسلام ( امی ) می‌گفتند ؟ حضرت سؤال کرد : مردم [مخالفین شیعه ] چه می‌گویند ؟ گفتند : مردم فکر می‌کنند که آن حضرت به این خاطر امی نامیده شده بود ؛ چون نمی‌توانست بنویسد . امام جواد در جواب فرمود :
دروغ می‌گویند ! لعن بر آن‌ها باد . چطور نمی‌توانستند بنویسند ؛ در حالی که خداوند در آیات محکم قرآنش می‌فرماید :
او خدای است که رسولش را در میان بی سوادان برانگیخت تا برای آن‌ها آیات خداوند را تلاوت و آن‌ها را پاکیزه سازد و کتاب و حکمت به آن‌ها بیاموزد .
چطور کسی که نمی‌تواند بنوسید ، می‌تواند کتاب را به دیگران بیاموزد ؟ به خدا قسم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به هفتاد و دو یا هفتاد و سه زبان می‌خواندند و می‌نوشتند . به این دلیل به آن حضرت (امی ) می‌گفتند ؛ چون او از اهل مکه بود و مکه در آن زمان ( ام القری ) محسوب می‌شده است ؛ چنانچه خداوند در قرآّنش می‌فرماید :
ما تو را فرستادیم تا اهل (ام القری ) [مکه ] را و کسانی که در اطراف آن زندگی می‌کنند ، انذار کنی.( معانی الأخبار ،شیخ الصدوق ، ص 53 – 54؛ بحار الأنوار علامة مجلسی ، ج 16 ، ص 132 – 133 ).
باز نظیر این روایت را عبد الرحمن بن الحجاج از آقا امام صادق علیه السلام نقل می‌کند :
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم هم می‌خواندند و هم می‌نوشتند و حتی چیزهایی را که هنوز نوشته نشده بود ، می‌خواندند . ( بصائر الدرجات - محمد بن الحسن الصفار - ص 247 . )
عامر شعبی از علمای اهل سنت که در نزد اهل سنت جایگاه ویژه‌ای دارد در این باره می‌نویسد : پیامبر اکرم نامة شخصی به نام عیینه را شخصاً مطالعه کرد و از آن‌چه در آّن نوشته شده بود ، خبر داد . ( المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز ،ابن عطیة أندلسی ، ج 4 - ص 322 ؛تفسیر القرطبی ، ج 13 ، ص 352 )
جالب اینجاست که آلوسی که از متعصب ترین علمای اهل سنت است به نقل از بخاری که مهمترین و بالاترین کتاب را در میان کتب اهل سنت به نام صحیح بخاری دارد اذعان می کند که در صلح حدیبه، پیامبر شخصا صلح نامه را خوانده و نوشته اند:
آلوسی از علمای بزرگ اهل سنت در تفسیرش : ج 21 - ص 5 می‌ نویسد : قدرت بر خواندن ، فرع بر کتاب است ... روایاتی در صحیح بخاری و ... نیز تأیید می‌کند که رسول خدا می‌توانستند بنویسند . چنانچه در قضیۀ صلح حدیبیه خود رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شخصاً عقد نامه را گرفت و نوشت .(اذعان بخاری را می توانید در این آدرس بیابید: صحیح البخاری ، ج 3 ، ص 168 . )
با این توضیحات ثابت می‌شود که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هم قدرت بر خواندن داشتند و هم در موارد متعددی نوشته‌اند.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین