در روایات و منابع اسلامی، چه اوصاف و خصال ظاهری برای امام زمان(عج) بیان شده و علت بیان این ویژگیها چیست؟ برای بیان اهمیت بیان صفات ظاهری امام عصر(عج) میتوان به موارد زیر اشاره کرد : 1. راهی روشن برای عموم مردم است تا امام زمان خود را بشناسند. 2. دلیلی واضح برای رسوا کردن مدّعیان دروغین مهدویت است. 3. برهانی آشکار بر اثبات مهدویت شخصی (و ردّ مهدویت نوعی) است. 4. مدرکی محکم بر اثبات مهدویت عینی و ردّ مهدویت معنوی (مهدی ساخته ذهنی در اثر فشارهای جامعه) است فصلنامه انتظار، ش 5، ص 152.. 5. روشی مؤثر برای محسوس کردن وجود امام زمان(عج) و ایجاد تعلق خاطر و عشق و محبت سرشار به آن حضرت است ؛ چنان که امام حسن(ع) به ابی هاله فرمود : (دوست دارم برای من، پیامبر را مقداری توصیف کنی تا شاید تعلّق خاطری بیابم). اوصاف و ویژگیهای ظاهری و جسمانی امام زمان(عج) در روایات به شرح زیر بیان شده است : چهره و سیمای مبارک حضرت مهدی(عج) دارای صورتی زیبا و درخشنده است ؛ الف. (المهدی من ولدی وجهُهُ کالقمر الدُّرّی)؛ ینابیع المودة، ص 188 ؛ کشف الغمة، ج2، ص 481. ؛ (پیامبر(ص) فرمود : مهدی از فرزندان من است، صورتش همچون ماه تابان است...). ب. (... علی خَدِّه الأیمن خالٌ)؛ بحارالانوار، ج 51، ص 80 ؛ منتخب الاثر، ص 166. ؛ (... بر گونه راستش خالی هست). ج. (حَسَنُ الوجه... و نور وجههِ یَعلو سواد لحیته)؛ منتخب الاثر، ص 186. ؛ (مهدی صورتی نیکو دارد... درخشندگی چهرهاش بر سیاهی محاسنش غلبه میکند). د. (وجهُهُ کالدّینار و اَسنانه کالمنشار...)؛ الغیبة النعمانی، ص 274، ج 1. (چهرهاش مانند دینار گرد و گلگون و دندانهایش مانند شانه، ظریف و منظم است). ه. (المهدی طاووس اهل الجنّة علیه جلابیبُ النّور)؛ کشف الغمة، ج2، ص 481. ؛ (مهدی، طاووس بهشت است که هالهای از نور، او را احاطه کرده است). و. (شابّ صبیحُ الوجه...)؛ بحار الانوار، ج52، ص 177. ؛ (جوانی گشاده روی است). ز. (شابٌ حسن الوجه)؛ الغیبة طوسی، ص 269 ؛ الارشاد، ج 2، ص 382. (جوانی زیبا روی است). ح. (وجهُه کالکوکبٌ درّیٌّ)؛ دلائل الامامة، ص 233 ؛ (چهرهاش مانند ستاره درخشان است). ط. (مسنون الخدّین)؛ کمال الدین، ج 2، ص 446. ؛ (مهدی دارای گونههای کم گوشت است). ی. (سهل الخدّین علی خدّة الأیمن خالٌ کأنّه فتات مسک علی رضراضة عنبر)؛ کتاب الغیبة، ص 266. ؛ (گونههایی نرم با خالی در گونه راست دارد که مانند دانه مشک بر روی عنبر است). پیشانی و ابرو و چشم حضرت مهدی(عج)، دارای پیشانی گشاده، صاف و روشن است. ابروی آن حضرت نیز باریک، کشیده و نزدیک به هم - اما ناپیوسته - است. چشمهایش سیاه و درشت و فرو رفته و پلکهای او درخشنده است. الف. (المهدی منّی، اجلی الجبهَة اَقنی الأنف...)؛ کشف الغمة، ج 2، ص 481. ؛ (مهدی از من است، پیشانی باز و نورانی و بینی کشیده و باریک دارد). ب. (اَکحَلُ العَینَین... کثُّ اللحیة...)؛ منتخب الاثر، ص 166 ؛ کشف الغمة، ج3، ص 260. ؛ (دیدگان مبارکش سرمه کشیده... محاسن مبارکش پر مو است...). ج. (اَزَجُّ، اَبلَجُ، اَدعَج، اَعیُنُ، اَشَمُّ الأنف اَقنی اَجَلی)؛ الملاحم و الفتن، ص 58 ؛ نور الابصار، ص 170. ؛ (ابروهای کشیده، صورتی نیکو، دیدگان مشکی، بینی باریک و نیکو خمیده، و پیشانی باز و درخشان دارد). د. (مُشرِفُ الحاجبین، غائرُ العینین)؛ الزام الناصب، ص 138. ؛ (او بلند ابرو است و چشمانی فرو رفته دارد). . قامت و رنگ بدن و صورت امام علی(ع) فرمودهاند: (یخرجُ رَجُلٌ مِن وُلدی فی آخِرِ الزّمان ابیضُ اللون مُشرَبٌ بالحُمرَة مُبدَحُ البَطنِ عَریضُ، عَظیمُ مُشاشِ المنکبین، بِظَهرِه شامَّتانِ : شامَّةٌ علی لَونِ جِلده و شامَّةٌ علی شبهِ شامّة النبی)؛ منتخب الاثر، ص 250 ؛ بحار الانوار، ج 51، ص 35. ؛ (مردی از فرزندان من در آخر الزمان ظهور میکند که صورتی نقره فام و چهرهای گلگون دارد. شکمش پهن، رانهایش پر گوشت و شانههایش عریض است. در پشت او دو علامت هست که یکی به رنگ پوست و دیگری شبیه مهر نبوّت است). . سر و مو امام علی(ع) فرمودهاند: (حَسَنُ الوَجه، حَسَنُ الشِعر یَسیلُ شعرُه علی مِنکَبَیه...)؛ کتاب الغیبة، ص 281 ؛ بحارالانوار، ج 51، ص 36. ؛ (چهرهای زیبا و موهایی جاذب دارد که بر شانههایش فرو ریخته است). (بشعر قطط)؛ کمال الدین، ج2، ص 475. ؛ (مویش کمی مجعّد است). در سیمای جوانان امام رضا(ع) فرموده است : (علامَتهُ اَن یکون شیخ السنّ شاب المنظر حتی اَنَّ الناظِرَ اِلَیه لَیَحسبه ابن اربعین سنة اَو دونَها و اِنّ مِن علاماتِهِ اَن لا یَهرِمَ بمرور الایام و اللیالی حتی یأتی اَجَلُه)؛ کمال الدین، ج 2، ص 652. ؛ (نشانه مهدی آن است که در سن پیری است ؛ ولی جوان به نظر میآید. هر کسی او را ببیند، گمان میکند که چهل سال یا کمتر دارد. یکی دیگر از نشانههای او این است که با گذشت زمان، تا هنگام رسیدن اجل، اثر پیری در او مشاهده نمیشود). . اوصاف اخلاقی و درونی 1 . امام حسین(ع) میفرماید : (تَعرِفون المهدی بالسَّکینةِ و الوقارِ و بمَعرِفَةِ الحَلالِ و الحَرامِ و بِحاجَةِ النّاسِ الیه و لا یحتاجُ الی احد)؛ الغیبة النعمانی، ص 127 ؛ منتخب الاثر، ص 309. ؛ (مهدی را با سکینه و وقار، شناخت حلال و حرام، نیاز همگان به او و بینیازی او از همه خواهید شناخت). 2. در روایت دیگری آمده است : (یکونُ اَولی بالنّاسِ من اَنفُسِهِم و اَشفَقَ علیهم من آبائِهم و اُمّهاتهم و یکونَ اَشَدّ الناس تَواضُعاً للّهِ عَزَّ و جَلَّ و یکونُ اخَذَ النّاسِ بِما یَأمُرُ به و اَکَفَّ النّاس عَمّا یَنهی عنه)؛ الزام الناصب، ص 10. ؛ (او برای مردم از خودشان اولیتر، از پدر و مادرشان مهربانتر و در برابر خدا، از همه متواضعتر است. آنچه به مردم فرمان میدهد، خود بیش از دیگران به آن عمل میکند و آنچه مردم را از آن نهی میکند، خود بیش از همگان از آن پرهیز میکند). 3. (دلالته فی خصلتین : فی العلم و استجابَةِ الدَّعوةِ و کلِّ ما أخبَرَ بِهِ من الحوادثِ الّتی تَحدُثُ قبلَ کونِها فذلک بعَهد معهود الیه من رسول الله(ص) توارَثَه عن آبائه عنه(ع))؛ عیون الاخبار، ج1، ص 170. ؛ (مهدی، دو نشانه بارز دارد که با آنها شناخته میشود : دانش بیکران و استجابت دعا. آنچه از رویدادها پیش از وقوع آنها سخن بگوید، به صورت پنهانی است که توسط پدران خود، از رسول خدا، به ارث برده است). 4. امام رضا(ع) فرموده است : (... یکونُ اَعلَمُ النّاس و اَحکَمُ النّاس و اَتقی النّاس و اَسخَی النّاس و اَعبَدُ النّاس... و یکونُ مُحَدِّثاً)؛ من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 418. ؛ (... او داناترین مردم و حکیمترین، پرهیزگارترین، بردبارترین، سخیترین و عابدترین آنان است و فرشتگان با او سخن میگویند). (مهدویت1، رحیم کارگر، کد: 11/500027)
در روایات و منابع اسلامی، چه اوصاف و خصال ظاهری برای امام زمان(عج) بیان شده و علت بیان این ویژگیها چیست؟
در روایات و منابع اسلامی، چه اوصاف و خصال ظاهری برای امام زمان(عج) بیان شده و علت بیان این ویژگیها چیست؟
برای بیان اهمیت بیان صفات ظاهری امام عصر(عج) میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
1. راهی روشن برای عموم مردم است تا امام زمان خود را بشناسند.
2. دلیلی واضح برای رسوا کردن مدّعیان دروغین مهدویت است.
3. برهانی آشکار بر اثبات مهدویت شخصی (و ردّ مهدویت نوعی) است.
4. مدرکی محکم بر اثبات مهدویت عینی و ردّ مهدویت معنوی (مهدی ساخته ذهنی در اثر فشارهای جامعه) است فصلنامه انتظار، ش 5، ص 152..
5. روشی مؤثر برای محسوس کردن وجود امام زمان(عج) و ایجاد تعلق خاطر و عشق و محبت سرشار به آن حضرت است ؛ چنان که امام حسن(ع) به ابی هاله فرمود : (دوست دارم برای من، پیامبر را مقداری توصیف کنی تا شاید تعلّق خاطری بیابم).
اوصاف و ویژگیهای ظاهری و جسمانی امام زمان(عج) در روایات به شرح زیر بیان شده است :
چهره و سیمای مبارک
حضرت مهدی(عج) دارای صورتی زیبا و درخشنده است ؛
الف. (المهدی من ولدی وجهُهُ کالقمر الدُّرّی)؛ ینابیع المودة، ص 188 ؛ کشف الغمة، ج2، ص 481. ؛ (پیامبر(ص) فرمود : مهدی از فرزندان من است، صورتش همچون ماه تابان است...).
ب. (... علی خَدِّه الأیمن خالٌ)؛ بحارالانوار، ج 51، ص 80 ؛ منتخب الاثر، ص 166. ؛ (... بر گونه راستش خالی هست).
ج. (حَسَنُ الوجه... و نور وجههِ یَعلو سواد لحیته)؛ منتخب الاثر، ص 186. ؛ (مهدی صورتی نیکو دارد... درخشندگی چهرهاش بر سیاهی محاسنش غلبه میکند).
د. (وجهُهُ کالدّینار و اَسنانه کالمنشار...)؛ الغیبة النعمانی، ص 274، ج 1. (چهرهاش مانند دینار گرد و گلگون و دندانهایش مانند شانه، ظریف و منظم است).
ه. (المهدی طاووس اهل الجنّة علیه جلابیبُ النّور)؛ کشف الغمة، ج2، ص 481. ؛ (مهدی، طاووس بهشت است که هالهای از نور، او را احاطه کرده است).
و. (شابّ صبیحُ الوجه...)؛ بحار الانوار، ج52، ص 177. ؛ (جوانی گشاده روی است).
ز. (شابٌ حسن الوجه)؛ الغیبة طوسی، ص 269 ؛ الارشاد، ج 2، ص 382. (جوانی زیبا روی است).
ح. (وجهُه کالکوکبٌ درّیٌّ)؛ دلائل الامامة، ص 233 ؛ (چهرهاش مانند ستاره درخشان است).
ط. (مسنون الخدّین)؛ کمال الدین، ج 2، ص 446. ؛ (مهدی دارای گونههای کم گوشت است).
ی. (سهل الخدّین علی خدّة الأیمن خالٌ کأنّه فتات مسک علی رضراضة عنبر)؛ کتاب الغیبة، ص 266. ؛ (گونههایی نرم با خالی در گونه راست دارد که مانند دانه مشک بر روی عنبر است).
پیشانی و ابرو و چشم
حضرت مهدی(عج)، دارای پیشانی گشاده، صاف و روشن است. ابروی آن حضرت نیز باریک، کشیده و نزدیک به هم - اما ناپیوسته - است. چشمهایش سیاه و درشت و فرو رفته و پلکهای او درخشنده است.
الف. (المهدی منّی، اجلی الجبهَة اَقنی الأنف...)؛ کشف الغمة، ج 2، ص 481. ؛ (مهدی از من است، پیشانی باز و نورانی و بینی کشیده و باریک دارد).
ب. (اَکحَلُ العَینَین... کثُّ اللحیة...)؛ منتخب الاثر، ص 166 ؛ کشف الغمة، ج3، ص 260. ؛ (دیدگان مبارکش سرمه کشیده... محاسن مبارکش پر مو است...).
ج. (اَزَجُّ، اَبلَجُ، اَدعَج، اَعیُنُ، اَشَمُّ الأنف اَقنی اَجَلی)؛ الملاحم و الفتن، ص 58 ؛ نور الابصار، ص 170. ؛ (ابروهای کشیده، صورتی نیکو، دیدگان مشکی، بینی باریک و نیکو خمیده، و پیشانی باز و درخشان دارد).
د. (مُشرِفُ الحاجبین، غائرُ العینین)؛ الزام الناصب، ص 138. ؛ (او بلند ابرو است و چشمانی فرو رفته دارد).
. قامت و رنگ بدن و صورت
امام علی(ع) فرمودهاند: (یخرجُ رَجُلٌ مِن وُلدی فی آخِرِ الزّمان ابیضُ اللون مُشرَبٌ بالحُمرَة مُبدَحُ البَطنِ عَریضُ، عَظیمُ مُشاشِ المنکبین، بِظَهرِه شامَّتانِ : شامَّةٌ علی لَونِ جِلده و شامَّةٌ علی شبهِ شامّة النبی)؛ منتخب الاثر، ص 250 ؛ بحار الانوار، ج 51، ص 35. ؛ (مردی از فرزندان من در آخر الزمان ظهور میکند که صورتی نقره فام و چهرهای گلگون دارد. شکمش پهن، رانهایش پر گوشت و شانههایش عریض است. در پشت او دو علامت هست که یکی به رنگ پوست و دیگری شبیه مهر نبوّت است).
. سر و مو
امام علی(ع) فرمودهاند: (حَسَنُ الوَجه، حَسَنُ الشِعر یَسیلُ شعرُه علی مِنکَبَیه...)؛ کتاب الغیبة، ص 281 ؛ بحارالانوار، ج 51، ص 36. ؛ (چهرهای زیبا و موهایی جاذب دارد که بر شانههایش فرو ریخته است).
(بشعر قطط)؛ کمال الدین، ج2، ص 475. ؛ (مویش کمی مجعّد است).
در سیمای جوانان
امام رضا(ع) فرموده است : (علامَتهُ اَن یکون شیخ السنّ شاب المنظر حتی اَنَّ الناظِرَ اِلَیه لَیَحسبه ابن اربعین سنة اَو دونَها و اِنّ مِن علاماتِهِ اَن لا یَهرِمَ بمرور الایام و اللیالی حتی یأتی اَجَلُه)؛ کمال الدین، ج 2، ص 652. ؛ (نشانه مهدی آن است که در سن پیری است ؛ ولی جوان به نظر میآید. هر کسی او را ببیند، گمان میکند که چهل سال یا کمتر دارد. یکی دیگر از نشانههای او این است که با گذشت زمان، تا هنگام رسیدن اجل، اثر پیری در او مشاهده نمیشود).
. اوصاف اخلاقی و درونی 1
. امام حسین(ع) میفرماید : (تَعرِفون المهدی بالسَّکینةِ و الوقارِ و بمَعرِفَةِ الحَلالِ و الحَرامِ و بِحاجَةِ النّاسِ الیه و لا یحتاجُ الی احد)؛ الغیبة النعمانی، ص 127 ؛ منتخب الاثر، ص 309. ؛ (مهدی را با سکینه و وقار، شناخت حلال و حرام، نیاز همگان به او و بینیازی او از همه خواهید شناخت).
2. در روایت دیگری آمده است : (یکونُ اَولی بالنّاسِ من اَنفُسِهِم و اَشفَقَ علیهم من آبائِهم و اُمّهاتهم و یکونَ اَشَدّ الناس تَواضُعاً للّهِ عَزَّ و جَلَّ و یکونُ اخَذَ النّاسِ بِما یَأمُرُ به و اَکَفَّ النّاس عَمّا یَنهی عنه)؛ الزام الناصب، ص 10. ؛ (او برای مردم از خودشان اولیتر، از پدر و مادرشان مهربانتر و در برابر خدا، از همه متواضعتر است. آنچه به مردم فرمان میدهد، خود بیش از دیگران به آن عمل میکند و آنچه مردم را از آن نهی میکند، خود بیش از همگان از آن پرهیز میکند).
3. (دلالته فی خصلتین : فی العلم و استجابَةِ الدَّعوةِ و کلِّ ما أخبَرَ بِهِ من الحوادثِ الّتی تَحدُثُ قبلَ کونِها فذلک بعَهد معهود الیه من رسول الله(ص) توارَثَه عن آبائه عنه(ع))؛ عیون الاخبار، ج1، ص 170. ؛ (مهدی، دو نشانه بارز دارد که با آنها شناخته میشود : دانش بیکران و استجابت دعا. آنچه از رویدادها پیش از وقوع آنها سخن بگوید، به صورت پنهانی است که توسط پدران خود، از رسول خدا، به ارث برده است).
4. امام رضا(ع) فرموده است : (... یکونُ اَعلَمُ النّاس و اَحکَمُ النّاس و اَتقی النّاس و اَسخَی النّاس و اَعبَدُ النّاس... و یکونُ مُحَدِّثاً)؛ من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 418. ؛ (... او داناترین مردم و حکیمترین، پرهیزگارترین، بردبارترین، سخیترین و عابدترین آنان است و فرشتگان با او سخن میگویند). (مهدویت1، رحیم کارگر، کد: 11/500027)
- [سایر] در روایات و منابع اسلامی، چه اوصاف و خصائل ظاهری برای امام زمان(ع) بیان شده و علت بیان این ویژگیها چیست؟
- [سایر] در روایات، چه اوصاف و خصایل ظاهری برای امام زمان (عج) بیان شده است؟
- [سایر] در رابطه با خصال امام زمان (عج) و یاران ایشان چه کتابهایی بخوانیم؟
- [سایر] عمده ترین خصال یاران امام زمان (عج) چیست؟
- [سایر] وسعت حکومت امام زمان (عج) در منابع اسلامی و غیر اسلامی چقدر تعیین شده است؟
- [سایر] نشانههای ظاهری حضرت مهدی (عج) چیست؟
- [سایر] در منابع روایی شیعه نظیر بحارالانوار روایاتی پیرامون تخریب مساجد در زمان ظهور امام عصر(عج) توسط آن حضرت وارد شده است. این روایات چگونه قابل توجیه است؟
- [سایر] منابع مفید در مورد امام مهدی ( عج ) معرفی کنید؟
- [سایر] خصوصیات ظاهری و سیره حضرت مهدی (عج) در زمان ظهور چیست؟
- [سایر] مشخصات ظاهری حضرت مهدی (عج) چیست و آیا کسی میتواند خودش را به صورت حضرت درآورد؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مساله 588 _مستحب است به امید این که مطلوب پروردگار باشد امور زیر را در دفن میت رعایت کنند: 1: قبر را به اندازه قامت انسان متوسط گود کنند. 2: میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند، مگر آن که قبرستان دورتر، از جهتی بهتر باشد، مثل این که افراد خوب در آنجا دفن شده اند، یا مردم برای فاتحه بیشتر به آنجا می روند. 3: هنگام دفن، جنازه را در چند قدمی قبر بر زمین بگذارند و تا سه مرتبه، کم کم نزدیک ببرند و در مرتبه چهارم وارد قبر کنند. 4: اگر میت مرد است او را از طرف سر وارد قبر کنند و اگر زن است از طرف عرض بدن و به هنگام وارد کردن او پارچه ای روی قبر بگیرند. 5: جنازه را با آرامی از تابوت بردارند و با آرامی وارد قبر کنند، و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند. 6: قبر لحد داشته باشد، یعنی آن راطوری بسازند که خاک روی بدن میت نریزد،به این ترتیب که قسمت پایین قبررا باریکتر کنند و بعد از گذاشتن میت در قبر، بالای آن خشت یا آجر بچینند و یا طرف قبله قبر را کمی از پایین توسعه دهند به اندازه ای که میت در آن قرار بگیرد. 7: پشت سر میت مقداری خاک یا خشت بگذارند که وقتی او را به طرف راست می خوابانند به عقب برنگردد. 8: بعد از گذاشتن در قبر، گره کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او قرار دهند. 9: کسی که میت را در قبر می گذارد با طهارت و سربرهنه و پا برهنه باشد و غیر از خویشان میت، با پشت دست خاک بر قبر بریزند و بگویند: (انا لله و انا الیْه راجعون) و اگر میت زن است کسی که با او محرم است او را در قبر بگذارد و اگر محرم نباشد خویشانش او را در قبر بگذارند. 10: پیش از آن که (لحد) را بپوشانند دست راست به شانه میت بزنند و او را حرکت دهند و سه مرتبه بگویند:اسْمعْ افْهمْ یا فلان ابْن فلان (و به جای فلان ابن فلان اسم میت و پدرش را ببرند) مثلاً سه مرتبه بگویند: (اسْمعْ افْهمْ یا محمد بْن علی) سپس به ترتیب زیر او را به عقاید حقه اسلامی تلقین دهند و بگویند:(هلْ انْت علی الْعهْد الذی فارقْتنا علیْه منْ شهادة انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له و ان محمداً صلی الله علیْه و آله عبْده و رسوله و سید النبیین و خاتم الْمرْسلین و ان علیاً امیر الْمؤمنین و سید الْوصیین و امامٌ افْترض الله طاعته علی الْعالمین، و ان الْحسن والْحسیْن و علی بْن الْحسیْن و محمد بْن علیٍ و جعْفر بْن محمد و موسی بْن جعْفر و علی بْن موسی و محمد بْن علیٍ و علی بْن محمد و الْحسن بْن علیٍ و الْقائم الحجة الْمهْدی صلوات الله علیْهمْ ائمة الْمؤمنین و حجج الله علی الْخلْق اجْمعین، و ائمتک ائمة هدیً ابْرارٌ یا فلان بْن فلان (و به جای فلان بن فلان، اسم میت و پدرش را بگویند) و بعد بگویند: اذا اتاک الْملکان الْمقربان رسولیْن منْ عنْد الله تبارک و تعالی و سئلاک عنْ ربک و عنْ نبیک و عنْ دینک و عنْ کتابک و عنْ قبْلتک و عنْ ائمتک فلاْ تخفْ و لا تحْزنْ و قلْ فی جوابهما: الله ربی و محمدٌ صلی الله علیْه و آله نبیی و الاْسْلام دینی و الْقرآن کتابی و الْکعْبة قبْلتی و امیرالْمؤمنین علی بْن ابی طالب امامی و الْحسن بْن علیٍ الْمجْتبی امامی و الْحسیْن بْن علیٍ الشهید بکرْبلاء امامی و علیٌ زیْن الْعابدین امامی و محمدٌ الْباقر امامی و جعْفرٌ الصادق امامی و موسی الْکاظم امامی و علیٌ الرضا امامی و محمدٌ الْجواد امامی و علیٌ الْهادی امامی و الْحسن الْعسْکری امامی و الْحجة الْمنْتظر امامی هؤلآء صلوات الله علیْهمْ اجْمعین ائمتی و سادتی و قادتی و شفعائی، بهمْ اتولی و منْ اعْدآئهمْ اتبرء فی الدنْیا و الاْخرة، ثم اعْلم یا فلان بْن فلان (و به جای فلان بن فلان، اسم میت و پدرش را بگویند) بعد بگویند: إن الله تبارک و تعالی نعْم الرب و ان محمداً صلی الله علیْه و آله نعْم الرسول و ان علی بْن ابیطالب و اوْلاده الْمعْصومین الاْئمة الإثْنی عشر نعْم الاْئمة و أن ما جاء به محمدٌ صلی الله علیْه و آله حقٌ و أن الْموْت حقٌ و سؤال منْکر و نکیر فی الْقبْر حقٌ و الْبعْث حقٌ و النشور حقٌ و الصراط حقٌ و الْمیزان حقٌ و تطایر الْکتب حقٌ و أن الْجنة حقٌ و النار حقٌ و أن الساعة آتیةٌ لا ریْب فیها و أن الله یبْعث منْ فی الْقبور. پس بگویند: افهمْت یا فلان (و به جای فلان اسم میت را بگوید) پس از آن بگویند: ثبتک الله بالْقوْل الثابت و هداک الله الی صراط مسْتقیم عرف الله بیْنک و بیْن اولیائک فی مسْتقرٍ منْ رحْمته. پس بگویند: اللهم جاف الاْرْض عنْ جنْبیْه و اصْعدْ بروحه الیْک و لقه منْک برْهاناً اللهم عفْوک عفْوک). 11: قبر را به صورت مربع مستطیل بسازند به اندازه چهار انگشت از زمین بلند کنند و نشانه ای روی آن بگذارند که شناخته شود و روی قبر آب بپاشند و بعد از پاشیدن آب، کسانی که حاضرند دستها را بر قبر گذارند انگشتها را باز کرده در خاک فرو برند و هفت مرتبه سوره (إنا انزلناه) بخوانند وبرای میت طلب آمرزش کنند. 12: :این دعا را بعد از آن بخوانند: (اللهم جاف الاْرْض عنْ جنْبیه و اصْعدْ الیْک روحه و لقه منْک رضْواناً و اسْکنْ قبْره منْ رحْمتک ما تغْنیه به عنْ رحْمة منْ سواک). و سزاوار است چنانچه میت زن باشد ضمیرها و اسماء را به صورت مؤنث ذکر کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] غسلهای مستحب در شرع اسلام بسیار فراوان است و از جمله، غسلهای زیر است: 1 غسل جمعه که از مهمترین و مؤکّدترین غسلهای مستحب محسوب می شود و بهتر است که حتّی الامکان آن را ترک نکنند، وقت آن از اذان صبح روز جمعه است تا ظهر و اگر تا ظهر انجام نشود احتیاط آن است که بدون نیّت ادا و قضا و به قصد مافی الذّمّه تا عصر جمعه به جا آورند، و اگر در روز جمعه غسل نکنند مستحبّ است از صبح شنبه تا غروب، قضای آن را به جا آورند و کسی که می ترسد در روز جمعه آب پیدا نکند می تواند روز پنجشنبه غسل را به نیّت مقدّم داشتن انجام دهد. همچنین در صورتی که احتمال دهد روز جمعه موفّق نشود تقدم آن مانعی ندارد. 2 غسل شبهای ماه مبارک رمضان و آن عبارت است از غسل شب اول ماه و تمام شبهای فرد (مانند شب سوم، پنجم و...) و از شب بیست یکم مستحب است همه شب غسل کنند، وقت این غسلها تمام شب است، هرچند بهتر است که همراه غروب آفتاب به جا آورند، ولی از شب بیست و یکم تا آخر ماه میان نماز مغرب و عشا انجام دهند و احتیاط آن است که تمام غسلهای ماه مبارک و غسلهایی را که در مسائل آینده می آید به قصد رجاء یعنی به امید مطلوبیت پروردگار به جا آورند. 3 غسل روز عید فطر و عید قربان و وقت آن از اذان صبح عید است تا غروب و بهتر است آن را پیش از نماز عید به جا آورند. 4 غسل شب عید فطر و وقت آن از اول مغرب است تا اذان صبح و بهتر است در اول شب به جا آورند. 5 غسل روز هشتم و نهم ذی الحجه که روز (ترویه) و روز (عرفه) نام دارد. 6 غسل روز (اول، نیمه، بیست و هفتم (روز مبعث) و آخر ماه رجب). 7 غسل روز هیجدهم ذی الحجه (عید غدیر). 8 غسل روز پانزدهم شعبان (میلاد ولی عصر عجل الله تعالی فرجه) و هفدهم ربیع الاول (میلاد پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله)) و غسل روز عید نوروز. 9 غسل بچه ای که تازه به دنیا آمده است. 10 غسل زنی که برای غیر شوهرش بوی خوش استعمال کرده و غسل کسی که در حال مستی خوابیده است. 11 غسل کسی که به تماشای کسی که به دار آویخته اند رفته و آن را دیده است، اما اگر تصادفا نگاهش بر او بیفتد، یا برای مطلب لازمی مانند شهادت دادن رفته باشد غسل ندارد. 12 غسل توبه یعنی هرگاه بعد از ارتکاب گناهی توبه کند، غسل به جا می آورد.
- [آیت الله اردبیلی] خمس یک پنجم از مازاد درآمدها و برخی منافع است که انسان به دست آورده است و باید زیر نظر امام معصوم علیهالسلام مصرف شود و در زمان غیبت امام زمان (عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف)، بهتر است سهم سادات زیر نظر مجتهد جامع الشرایط برای رفع نیازهای سادات فقیر مصرف گردد و سهم امام علیهالسلام باید زیر نظر مجتهد جامع الشرایط در جهت تعلیم و ترویج مذهب جعفری هزینه گردد. در احادیث شریفه نسبت به پرداختن خمس تأکید زیادی شده است و از آن به حقّ امام علیهالسلام ، سبب تطهیر مال و وسیلهای جهت امتحان ایمان یاد شده است؛ حضرت رضا علیهالسلام در جواب نامه یکی از تاجران شیعه فارس مینویسد: (... اموال تنها از راهی که خداوند مقرّر فرموده است حلال میگردد. همانا خمس، ما را در تقویت دین یاری میکند و نیاز آنان که سرپرستیشان را به عهده داریم و نیز نیاز شیعیان را تأمین میکند و با آن آبرویمان را در مقابل دشمنانمان حفظ میکنیم. پس خمس را از ما دریغ نکنید و خود را از دعای ما محروم نسازید، زیرا پرداختن خمس کلید روزی و سبب آمرزش و پاکی شما از گناه و ذخیره آخرتتان است. مسلمان کسی است که به آنچه با خدا پیمان بسته وفا کند نه آن کسی که با زبان اجابت میکند و در قلب مخالفت مینماید.)(1)
- [آیت الله اردبیلی] زکات از واجبات بزرگ الهی است که در قرآن و روایات در کنار نماز و اعتقاد به آخرت قرار گرفته است و هدف از آن تأمین اجتماعی، تعدیل ثروت، تأمین زندگی فقرا، ایجاد تسهیلات و منافع عمومی و دینی و جذب غیر مسلمانان به اسلام است و یقینا اگر ثروتمندان زکات اموال خویش را بپردازند، فقر از جامعه اسلامی رخت برمیبندد. امام صادق علیهالسلام میفرماید: (همانا خداوند عزّوجلّ در اموال ثروتمندان برای فقرا به اندازه کفایت آنان واجب فرموده است و اگر میدانست آن مقدار کفایت نمیکند، هر آینه بر آن میافزود. آنچه بر سر فقرا آمده است به سبب کاستی الهی نیست، بلکه به علّت منع حقوق آنان از سوی کسانی است که حقوق فقرا را ادا نمیکنند و به درستی اگر مردم حقوق مستمندان را ادا میکردند، آنان در رفاه زندگی میکردند.)(1) با برچیده شدن فقر از جامعه، امنیت اجتماعی نیز حاکم میگردد؛ علی علیهالسلام میفرماید: (اموال خویش را با زکات پاسداری کنید.)(2) پرداختن زکات موجب رهایی از عذاب الهی(3) و حافظ جان و مال است و خداوند عزّوجلّ میفرماید: (هر آنچه را در راه خداوند انفاق میکنید خداوند به شما باز میگرداند و او بهترین روزی دهندگان است.)(4) نماز با پرداختن زکات است که به ثمر مینشیند چنانکه در روایت آمده است: (آن کسی که نماز به پایدارد و زکات نپردازد =============================================================================== 1 وسائل الشیعة، چاپ آل البیت، باب 1 از (أبواب ما تجب فیه الزکاة)،ح2،ج9،ص10. 2 نهج البلاغه، صبحی صالح، حکمت 146. 3 (آنان را که طلا و نقره گنجینه میکنند و آن را در راه خداوند انفاق نمیکنند، به عذاب دردناک بشارت ده.)، توبه(9):34. 4 سبأ(34):39. گویا نماز نخوانده است.)(1)
- [آیت الله مظاهری] تهمت اقسام و مراتبی دارد: الف) افترا بر خدا و پیامبران و اوصیای گرامی صلوات اللَّه علیهم اجمعین و قرآن شریف این قسم افترا و تهمت را بالاترین ظلمها میداند: (وَ مَنْ اظْلَمُ مِمَّنِ افْتَری عَلَی اللَّهِ الْکَذِب)[2] (و چه کسی ستمگرتر از آن کس که به خدا دروغ میبندد؟) ب) افترای زنا به زنها و مردان پاکدامن که این افترا و تهمت علاوه بر گناه بزرگی که دارد، اگر منجر به دادگاه شود، حاکم اسلامی باید او را حدّ قذف که هشتاد تازیانه است بزند. ج) افترا و تهمت به افرادی که تهمت به آنان موجب تضعیف دین میشود، نظیر تهمت به علما و افرادی که وابسته به دین میباشند که گناه این قسم تهمت، مضاعف و نظیر افترا بر خدا و پیامبر و ائمّه طاهرین است. د) افترا و تهمت به افراد معمولی، که این قسم تهمت گرچه گناه مضاعف ندارد، ولی در روایات آمده است که در روز قیامت آن تهمتزننده را بر روی چرکها و خونها نگاه میدارند تا مردم از حساب فارغ شوند سپس او را به جهنّم میبرند.