تفاوت حکومت ولایت فقیه با دیگر نظامهای سیاسی (سکولار و لائیک) را بیان کنید؟ جواب دقیق و جامع به این پرسش، پژوهشی ژرف و گسترده میطلبد و از حوصله این مختصر بیرون است؛ لیکن با فشردگی و اختصار نکاتی چند یادآوری میشود: حکومت دینی از چند جهت با نظامهای سکولار (secular)، لائیک (laic) و بیاعتنا به دین تفاوت دارد. پارهای از این تفاوتها عبارت است از: یک. تفاوت در اهداف رژیمهای نامبتنی بر دین، اساسیترین هدفشان تأمین نیازمندیهای دنیایی است و هدفی فراتر از آن در نظر ندارند. اما نظام دینی، خیر و سعادت اخروی و جاودانی را نیز مد نظر دارد. دو. تفاوت در کار ویژههای دولت وظایف و کار ویژه نظامهای غیردینی، حداکثر تأمین بهداشت، آموزش، امنیت، رفاه و توسعه مادی است. در مقابل حکومت دینی، وظایف بیشتری بر عهده دارد؛ یعنی، علاوه بر لزوم ارائه خدمات بالا، باید به برنامهریزی صحیح و تلاش در جهت تربیت دینی و معنوی جامعه، رشد و بالندگی فضایل و کمالات عالی انسانی و گسترش تقوا همت گمارد و جامعه را به سوی تأمین سعادت پایا و فناناپذیر رهبری کند. به عبارت دیگر حکومت غیر دینی، صرفا نقش اداره جامعه را بر عهده دارد؛ ولی حکومت دینی و ولایی افزون بر آن، نقش تربیت معنوی و دینی را عهده دار است. سه. تفاوت در روشها روشهای اجرایی نظامهای سکولار و دینی، در پارهای از موارد متفاوت است. تفاوت در اهداف و کار ویژهها، در گزینش شیوهها مؤثر است؛ به عبارت دیگر در نظامهای بیاعتنا به دین، انگاره (هدف وسیله را توجیه میکند)، امری پذیرفته شده و عقلانیت ابزاری(Instrumental Reason) آخرین مرجع تصمیمگیری است. اما در حکومت دینی، استفاده از روشهای معارض با کرامت الهی و ارزشهای والای اخلاقی و ویرانگر سعادت جاودانی بشر مجاز نیست. بنابراین عقل ابزاری در کادر قوانین الهی و احکام عقل فرا ابزاری و توحیدی فعالیت دارد. چهار. تفاوت در خاستگاه قانون در نظامهای نامبتنی بر دین، خاستگاه قانون چیزی جز تمایلات، خواستهها، هوسها و گرایشهای آدمیان -اعم از خواستههای فرد، گروه و حزب حاکم و یا خواستهها و تمایلات عمومی نیست. اما در حکومت دینی منشأ اصلی قانون (خداوند) است و تنها قانونی رسمیت دارد که از سوی او جعل شده و یا لااقل با اصول و قواعد کلی مورد قبول شارع، سازگار باشد. بنابراین کارکرد مجاری قانونگذاری در چنین نظامی، کشف و استنباط قوانین الهی و تطبیق آن بر نیازمندیهای زمان است. پنجم. تفاوت در مبانی مشروعیت هر یک از نظامهای سیاسی مبتنی بر یکی از منابع مشروعیت پیش گفته (وراثت، قهر و غلبه، قرارداد اجتماعی و...) است؛ اما مبنای مشروعیت ولایت فقیه نصب الهی است. ششم. تفاوت در زمامداران و کارگزاران در نظامهای لائیک و سکولار معمولاً شرایطی برای رهبری اجتماعی، تعیین نشده و اگر شرایطی در کار باشد، عمدتاً بیش از توانایی نسبی مدیریت کلان اجتماعی نیست. اما در نظام اسلامی شرایط بیشتری لازم است که مهمترین آن، صلاحیت علمی و اخلاقی است. حد اعلای این شرایط عصمت و مرتبه نازلتر آن ولایت فقیه است. برای آگاهی بیشتر نمودار زیر را ملاحظه فرمایید. نحوه و شرایط انتخاب مقامات عالی کشورهای ایران، انگلستان، فرانسه و امریکا ردیف نام کشورها و مقامات اجرایی جمهوری اسلامی ایران پادشاه رئیس جمهور رئیس جمهور عناوین ولیفقیه رئیسجمهور انگستان فرانسه آمریکا 1 شرایط انتخاب شدن 1. صلاحیت لازم برای افتا در ابواب مختلف فقه 2. عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلام 3. بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری 1. ایرانی الاصل 2. تابعیت ایران 3. مدیر و مدبر 4. دارای حسن سابقه و امانت و تقوا 5. مؤمن و معتقد به مذهب رسمی کشور موروثی معرفی به شورای قانون اساسی از طرف حداقل پانصد نفر از شهروندان 1. تابعیت کشور ایالات متحده آمریکا 2. دارا بودن حداقل 35 سال سن 3. چهارده سال اقامت متوالی 2. نحوه انتخاب شدن عالیترین مقام رسمی دو مرحلهای توسط خبرگان منتخب مردم رأی مستقیم مردم موروثی رأی مستقیم مردم دو مرحلهای توسط هیئت انتخابکنندگان 3 موقعیت و جایگاه عالیترین مقام رسمی بعد از ولی فقیه عالیترین مقام رسمی عالیترین مقام رسمی عالیترین مقام رسمی عالیترین مقام رسمی 4 مسئولیت دارد دارد ندارد اصل بر عدم مسئولیت جز در مورد ارتکاب خیانت سنگین دارد رئیس جمهور 5 مدت دوره تصدی نامحدود ولی قابل عزل چهار سال مادامالعمر پنج سال چهار سال 6 انتخاب مجدد - دو دوره متوالی - محدودیتی ندارد دو دوره متوالی (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 50/500015)
تفاوت حکومت ولایت فقیه با دیگر نظامهای سیاسی (سکولار و لائیک) را بیان کنید؟
جواب دقیق و جامع به این پرسش، پژوهشی ژرف و گسترده میطلبد و از حوصله این مختصر بیرون است؛ لیکن با فشردگی و اختصار نکاتی چند یادآوری میشود:
حکومت دینی از چند جهت با نظامهای سکولار (secular)، لائیک (laic) و بیاعتنا به دین تفاوت دارد. پارهای از این تفاوتها عبارت است از:
یک. تفاوت در اهداف
رژیمهای نامبتنی بر دین، اساسیترین هدفشان تأمین نیازمندیهای دنیایی است و هدفی فراتر از آن در نظر ندارند. اما نظام دینی، خیر و سعادت اخروی و جاودانی را نیز مد نظر دارد. دو. تفاوت در کار ویژههای دولت
وظایف و کار ویژه نظامهای غیردینی، حداکثر تأمین بهداشت، آموزش، امنیت، رفاه و توسعه مادی است. در مقابل حکومت دینی، وظایف بیشتری بر عهده دارد؛ یعنی، علاوه بر لزوم ارائه خدمات بالا، باید به برنامهریزی صحیح و تلاش در جهت تربیت دینی و معنوی جامعه، رشد و بالندگی فضایل و کمالات عالی انسانی و گسترش تقوا همت گمارد و جامعه را به سوی تأمین سعادت پایا و فناناپذیر رهبری کند. به عبارت دیگر حکومت غیر دینی، صرفا نقش اداره جامعه را بر عهده دارد؛ ولی حکومت دینی و ولایی افزون بر آن، نقش تربیت معنوی و دینی را عهده دار است. سه. تفاوت در روشها
روشهای اجرایی نظامهای سکولار و دینی، در پارهای از موارد متفاوت است. تفاوت در اهداف و کار ویژهها، در گزینش شیوهها مؤثر است؛ به عبارت دیگر در نظامهای بیاعتنا به دین، انگاره (هدف وسیله را توجیه میکند)، امری پذیرفته شده و عقلانیت ابزاری(Instrumental Reason) آخرین مرجع تصمیمگیری است. اما در حکومت دینی، استفاده از روشهای معارض با کرامت الهی و ارزشهای والای اخلاقی و ویرانگر سعادت جاودانی بشر مجاز نیست. بنابراین عقل ابزاری در کادر قوانین الهی و احکام عقل فرا ابزاری و توحیدی فعالیت دارد. چهار. تفاوت در خاستگاه قانون
در نظامهای نامبتنی بر دین، خاستگاه قانون چیزی جز تمایلات، خواستهها، هوسها و گرایشهای آدمیان -اعم از خواستههای فرد، گروه و حزب حاکم و یا خواستهها و تمایلات عمومی نیست.
اما در حکومت دینی منشأ اصلی قانون (خداوند) است و تنها قانونی رسمیت دارد که از سوی او جعل شده و یا لااقل با اصول و قواعد کلی مورد قبول شارع، سازگار باشد. بنابراین کارکرد مجاری قانونگذاری در چنین نظامی، کشف و استنباط قوانین الهی و تطبیق آن بر نیازمندیهای زمان است. پنجم. تفاوت در مبانی مشروعیت
هر یک از نظامهای سیاسی مبتنی بر یکی از منابع مشروعیت پیش گفته (وراثت، قهر و غلبه، قرارداد اجتماعی و...) است؛ اما مبنای مشروعیت ولایت فقیه نصب الهی است. ششم. تفاوت در زمامداران و کارگزاران
در نظامهای لائیک و سکولار معمولاً شرایطی برای رهبری اجتماعی، تعیین نشده و اگر شرایطی در کار باشد، عمدتاً بیش از توانایی نسبی مدیریت کلان اجتماعی نیست. اما در نظام اسلامی شرایط بیشتری لازم است که مهمترین آن، صلاحیت علمی و اخلاقی است. حد اعلای این شرایط عصمت و مرتبه نازلتر آن ولایت فقیه است. برای آگاهی بیشتر نمودار زیر را ملاحظه فرمایید. نحوه و شرایط انتخاب مقامات عالی کشورهای ایران، انگلستان، فرانسه و امریکا
ردیف
نام کشورها و مقامات اجرایی
جمهوری اسلامی ایران
پادشاه
رئیس جمهور
رئیس جمهور
عناوین
ولیفقیه
رئیسجمهور
انگستان
فرانسه
آمریکا
1
شرایط انتخاب شدن
1. صلاحیت لازم برای افتا در ابواب مختلف فقه
2. عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلام
3. بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری
1. ایرانی الاصل
2. تابعیت ایران
3. مدیر و مدبر
4. دارای حسن سابقه و امانت و تقوا
5. مؤمن و معتقد به مذهب رسمی کشور
موروثی
معرفی به شورای قانون اساسی از طرف حداقل پانصد نفر از شهروندان
1. تابعیت کشور ایالات متحده آمریکا
2. دارا بودن حداقل 35 سال سن
3. چهارده سال اقامت متوالی
2. نحوه انتخاب شدن عالیترین مقام رسمی
دو مرحلهای توسط خبرگان منتخب مردم
رأی مستقیم مردم
موروثی
رأی مستقیم مردم
دو مرحلهای توسط هیئت انتخابکنندگان
3
موقعیت و جایگاه
عالیترین مقام رسمی
بعد از ولی فقیه عالیترین مقام رسمی
عالیترین مقام رسمی
عالیترین مقام رسمی
عالیترین مقام رسمی
4
مسئولیت
دارد
دارد
ندارد
اصل بر عدم مسئولیت جز در مورد ارتکاب خیانت سنگین
دارد
رئیس جمهور
5
مدت دوره تصدی
نامحدود ولی قابل عزل
چهار سال
مادامالعمر
پنج سال
چهار سال
6
انتخاب مجدد
-
دو دوره متوالی
-
محدودیتی ندارد
دو دوره متوالی (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 50/500015)
- [سایر] آیا حکومت ولایت فقیه یک نوع حکومت فاشیستی است؟
- [سایر] آیا حکومت ولایت فقیه یک نوع حکومت فاشیستی است؟
- [سایر] تفاوت مبانی نظری حکومت دینی و حکومت سکولار در چیست؟
- [سایر] تفاوت مبانی نظری حکومت دینی و حکومت سکولار در چیست؟
- [سایر] اهمیت ولایت فقیه در فقه سیاسی شیعه را بیان کنید.
- [سایر] دلایل برتری حکومت ولایی بر دموکراسی سکولار؟
- [سایر] اگر ولایت فقیه اقدام به تصدی حکومت کرد، آیا وظایف بقیه فقیهان و مراجع ساقط میشود؟
- [سایر] من شخصا به ولایت فقیه اعتقاد دارم ولی در کتب سیاسی نشانه هایی از دیکتاتوری خوانده ام که در ایشان وجود دارد همچون:عدم وجود رسانه های خصوصی-ایجاد چهره مقدس از رهبران حکومت-عدم وجود راهپیمایی علیه وی
- [سایر] احزاب و گروههای سیاسی در مورد ولایت مطلقه فقیه چه دیدگاههایی دارند؟
- [سایر] احزاب و گروههای سیاسی در مورد ولایت مطلقه فقیه چه دیدگاههایی دارند؟
- [آیت الله مظاهری] اگر به واسطه توسعه نفوذ سیاسی، اقتصادی و تجاری اجانب یا روابط سیاسی با آنها، خوف آن باشد که تسلّط بر بلاد مسلمین پیدا کنند بر مسلمانان واجب است نقشه آنان را به هم بزنند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر انسان به فتوای مجتهدی عمل کرد نمیتواند از مجتهد دیگر تقلید کند، مگر آنکه مجتهد دیگر اعلم از مجتهد اول شده باشد که لازم است به فتوای مجتهد دیگر عدول کند.
- [آیت الله مظاهری] به دست آوردن فتوای مجتهد سه راه دارد: اوّل: شنیدن از خود مجتهد. دوّم: شنیدن از کسی که مورد اطمینان است. سوّم: دیدن در رساله مجتهد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] حقیقت تقلید در احکام، استنادعملی به دستور مجتهد است، یعنی انجام اعمال خود را موکول به دستور مجتهد کند.
- [آیت الله اردبیلی] در صورتی که رأی مجتهد تغییر کند، مقلد نمیتواند بر رأی قبلی مجتهد باقی بماند، و اگر شک کند که رأی مجتهد تغییر کرده است یا نه، میتواند تا مشخص شدن آن بر رأی قبلی باقی بماند.
- [آیت الله بهجت] بعید نیست مستحب بودن اقرار به ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهالسلام در اذان مستحبی، در صورتی که به نیت مطلوب بودن گفته شود، به عبارات مختلفی که در (نهایه) و (فقیه) و (احتجاج) نقل شده است که (اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللّه) و یا (عَلِیٌ اَمیرُ المُؤمِنین) و یا به عبارت (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللّه) باشد، و اما اقرار به ولایت اگرچه در غیر اذان باشد خوب است، پس احتیاج به دلیل مخصوص ندارد؛ و کاملترین عبارتی که در اینجا گفته میشود آن است که اقرار به خلیفه بودن یا وصی بودن حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام و ائمه طاهرین علیهمالسلام در آن باشد.
- [آیت الله مظاهری] آنچه که در زمینهای موات باشد مانند بوته و درخت و سنگ و معدن و غیره، مانند خود زمین ملک حکومت اسلامی است ولی اگر کسی در آنها تصرّف کند مالک میشود مگر آنکه حکومت اسلامی ممانعت نماید.
- [آیت الله علوی گرگانی] به دست آوردن فتوا یعنی دستور مجتهد چهار راه دارد: اول: شنیدن از خود مجتهد. دوم: شنیدن از دو نفر عادل که فتوای مجتهد را نقل کنند. سوم: شنیدن از کسیکه انسان به گفته او اطمینان دارد. چهارم: دیدن در رساله مجتهد، در صورتیکه انسانبه درستی آن رساله اطمینان داشته باشد.
- [آیت الله سبحانی] به دست آوردن فتوای مجتهد در مسأله چهار راه دارد: اوّل شنیدن از خود مجتهد. دوم شنیدن از فرد عادل که فتوای مجتهد را نقل کند. سوم شنیدن از کسی که مورد اطمینان و راستگوست. چهارم مراجعه به رساله مجتهد در صورتی که انسان به درستی آن رساله اطمینان داشته باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] بدست آوردن فتوا، یعنی نظر مجتهد، دو راه دارد: اوّل: از هر طریقی که علم یا اطمینان برای خود انسان یا نوع مردم حاصل شود؛ مثل شنیدن از خود مجتهد یا دیدن در رساله مجتهد یا شنیدن از کسی که از گفته وی اطمینان حاصل شود و در صورتی که انسان فتوایی را از خود مجتهد بشنود ولی به جهتی؛ مثلاً مخالفت آن فتوا با رساله مجتهد، احتمال بدهد که مجتهد در نقل فتوای خود اشتباه کرده است، نمیتواند به گفته مجتهد اعتماد کند، همچنین تا به درستی رساله مجتهد اطمینان حاصل نشود، نمیتواند به آن عمل کند. دوّم: شنیدن از دو مرد عادل ضابط که فتوای مجتهد را نقل کنند و مراد از ضابط کسیست که اشتباه او در نقل، از متعارف مردم بیشتر نباشد.