علت شروع جنگ ایران و عراق چه بود؟
علت شروع جنگ ایران و عراق چه بود؟ در سطوح ملی ، منطقه ای و بین المللی ، نظیر کشورهای عربی ، آمریکا و کشورهای برتر اروپایی ، هدفهای خاص و مشترک جهت برانگیختن عراق برای حمله به ایران وجود داشت . برای عراق در سطح هدفهای ملی ، چند مساله حائز اهمیت بود که در صدر آنها ترمیم قرارداد 1975 م الجزایر و تعیین مرزهای جدید زمینی و دریایی با ایران قرار داشت . رژیم عراق که از همان ابتدای انعقاد موافقتنامه 1975 م خود را مغبون می دانست ( مصاحبه صدام حسین مندرج در مجله اشپیگل شماره 23 ژوئن 1981 م ) ، پس از پیروزی انقلاب موقع را برای تجدید نظر و احیانا لغو معاهده از هر نظر مناسب دانست و بدین جهت گام به گام به تضعیف این معاهده پرداخت . اظهار نظر مقامات رژیم بعثی ، گویای این مطلب است : سفیر عراق در بیروت طی مصاحبه ای با روزنامه النهار در تاریخ 12 آبان 1358 نوامبر 1979 بهبود روابط ایران و عراق را از جمله منوط به تجدید نظر در عهدنامه 1975 الجزایر بین دو کشور در مورد اروند رود ، عنوان کرد . صدام نیز در فروردین ماه 1359 / آوریل 1980 طی گفتگویی که به وسیله خبرگزاریها مخابره شد ، یکی از شرطهای توقف جنگ بین ایران و عراق را بازگرداندن دنباله اروند رود به حالت قبل از سال 1975 م بیان کرد . وی طی یک حمله شدید به رهبران ایران تاکید کرد که عراق آماده است با زور تمام اختلافات خود را با ایران حل کند . ( 1 ) شرایط نخستین آتش بس رسمی که توسط عراق در 5 مهر 1359 / 28 سپتامبر 1980 انتشار یافت ، نشاندهنده هدف رهبر عراق از جنگ در سطح ملی است . این بیانیه برقراری صلح را در گرو تحقق چند شرط قرار داده است : به رسمیت شناخته شدن حقوق ارضی عراق از سوی ایران ، قطع مداخله در امور داخلی عراق ، قول متقابل برای رعایت مناسبات حسن همجواری و بازگرداندن سه جزیره در خلیج فارس ( تنب کوچک ، تنب بزرگ و ابوموسی ) به صاحبان به حق عرب آنها . ( 2 ) از این شرایط ، آخرین مورد احتمالا کم اهمیت ترین است . اما اشاره رژیم عراق به آن ، جلب افکار عمومی برای تاکید بر این امر بود که عراق از جانب کل ملت عرب دست به تلاش زده است . بر این اساس ، در اواخر تیرماه 1359 / ژوئن 1980 صدام در همین رابطه اظهار داشت : ( اینک توانایی نظامی برای استرداد سه جزیره واقع در خلیج فارس که توسط شاه اشغال شده است را داریم . از زمان اشغال این سه جزیره هرگز ساکت ننشسته ایم و پیوسته خود را از نظر نظامی و اقتصادی برای پس گرفتن این جزایر آماده کرده ایم ) . ( 3 ) بنا به برخی تحلیلها ، همچنین جنگ برای صدام ، نقطه اوج سیاستهای وی برای جلب علاقه آمریکا به تواناییهای عراق به منظور جانشینی ایران زمان شاه به صورت یک قدرت منطقه ای ، محسوب می شد . ( 4 ) این جهت گیری بدان خاطر بود که خط مشی دفاعی آمریکا در قبال منطقه ، مرکز ثقل خود را بر روی تجهیزات لازم نظامی برای حامیان خود در منطقه - اساسا عربستان سعودی و ایران - به عنوان ابزاری برای تشکیل یک شبکه دفاعی در منطقه که بتواند تامین کننده منافع متقابل باشد ، استوار کرد ، ( 5 ) و عراق می توانست با شرایط خاص آن زمان ، این نقش را ایفا کرده و به آلترناتیو رژیم شاه تبدیل شود . مجله نیوزویک درباره چنین گرایشی در میان رهبری عراق بر این عقیده بود که اهداف عراق چیزی کمتر از تسلط بر خلیج فارس و شاید سراسر خاورمیانه با هزینه اجتناب ناپذیر دو ابرقدرت نیست . زیرا در این میان خلاءی وجود داشت که می بایست پر شود . مصر به خاطر شرکتش در مذاکرات صلح کمپ دیوید منزوی و مطرود شده بود ، سوریه گرفتار مشکلات داخلی بود و ایران که روزی ژاندارم خلیج فارس بود در هرج و مرج به سر می برد . پس عراق کاندیدای امیدبخش برای این خلاء محسوب می شد . زیرا تجهیزات وسیعی از سلاحهای مدرن را که بیشتر از شوروی و اروپای غربی تامین شده بود در اختیار داشت . همچنین بر خلاف عربستان سعودی و حکومتهای خلیج فارس ، دارای جمعیتی بالغ بر 13 میلیون نفر بود . ( 6 ) درباره هدفهای عراق در سطح ملی ، دیدگاه دیگری ناظر بر این معناست که آغاز جنگ در جهت گسترش فرهنگ ملت عراق در منطقه است . ( این دیدگاه آقای محسن رضایی ، فرمانده پیشین سپاه پاسداران ، می باشد ) و در چارچوب نظریه ( منازعه فرهنگ سیاسی میان ملتها ) مطرح شده است . مطابق این نظریه ، مابین کشورها و ملتها نوعی منازعه فرهنگی سیاسی وجود دارد که هر یک در صدد گسترش فرهنگ خود در قلمرو ملت دیگر است . ناتوانی از گسترش این فرهنگ از مجاری عادی و طبیعی موجب می شود که حکومتها از راه جنگ به این مهم مبادرت ورزند . عناصر دیگر این نظریه که وجود آنها برای وقوع جنگ لازم شمرده می شود عبارتند از : 1 - تطبیق انگیزه های شخصی ( فرهنگی - سیاسی ) رهبران با انگیزه ملت در درون واحد سیاسی ، 2 - تطابق انگیزه های سطح بین المللی با انگیزه های ملی ( در مورد کشورهایی که به عنوان قدرت بین المللی شناخته نمی شوند ) ، 3 - اعتماد به موفقیت ، درباره انگیزه ها ، همگرایی و اشتراک نظر ملتها و رهبران در جهت گیری سیاست خارجی ، واحد سیاسی نقش اساسی دارد . علاوه بر این منافع ، ایجاد انگیزه نیز مهم است . مبتنی بر نظریه مزبور ، ملت عراق به طور بالقوه در صدد گسترش فرهنگ سیاسی خود به بیرون از مرزهای کشور بوده است . اما تعریف غلط رهبران از انگیزه ها ، این ملت را در مقابل جمهوری اسلامی قرار داد . ( 7 ) هدف دیگر عراق ، آن گونه که مقامات رسمی این کشور بیان کرده اند ، براندازی حکومت و تجزیه خاک جمهوری اسلامی بوده است . صدام حسین در مصاحبه 21 آبان 1359 / 12 نوامبر 1980 مندرج در مطبوعات عراق ، در مورد اهداف کلی عراق اظهار داشت : ( ما از تجزیه و انهدام ایران ناراحت نمی شویم و با صراحت اعلام می داریم در شرایطی که این کشور دشمن ماست ، هر فرد عراقی و یا شاید هر فرد عرب مایل به تقسیم ایران و خرابی آن خواهد بود . ) طارق عزیز ، وزیر خارجه عراق ، نیز هشت ماه پس از جنگ گفت : ( وجود پنج ایران کوچک بهتر از وجود یک ایران واحد خواهد بود . ) وی اضافه کرد : ( ما از شورش ملتهای ایرانی پشتیبانی خواهیم کرد و همه سعی خود را متوجه ایران خواهیم کرد . ) صدام حسین نیز در فروردین ماه 1360 در مقابل جمعی از نفرات ارتش ملی ( جیش الشعبی ) که عازم جبهه های جنگ بودند همین هدف را چنین توضیح داد : ( ما آماده ایم هر گونه کمک منجمله سلاحی که مورد نیاز مردم عرب خوزستان و سایر ملتهای ایران به ویژه کردها ، بلوچها و همه وطن پرستان واقعی و شریف می باشد ، به آنها بدهیم . ما به تمامیت ارضی ایران علاقه ای نداریم و این استراتژی ماست که از مدتها پیش اعلام کرده ایم ) . ( 8 ) هدف براندازی نظامی نیز از جانب مقامات عراقی مورد تاکید قرار گرفت . حدود یک سال پس از جنگ ، طاها یاسین رمضان ، معاون نخست وزیر عراق ، در این باره گفت : ( این جنگ به خاطر عهدنامه 1975 م و یا چند صد کیلومتر خاک و نصف اروند رود نیست ، این جنگ به خاطر سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی ایران است ) . ( 9 ) این هدف عراق در رسانه های غربی نیز درج شد . روزنامه ( کریستین ساینس مانیتور ) از قول ( ادوارد وودلاک ) ، استاد دانشگاه جرج تاون نوشت : ( احتمالا یکی از هدفهای عراقیها سرنگونی رژیم [ امام ] خمینی است ) . ( 10 ) عراق و کشورهای منطقه و قدرتهای بزرگ اروپایی ، نسبت به براندازی نظام جمهوری اسلامی ، اشتراک نظر داشتند . اما تغییر رفتار به عنوان یک حداقل ، مورد توافق تمام قدرتهای بزرگ بود . از این رو ، آمریکا و بلوک غرب همراه با عراق و کشورهای منطقه در صدد بودند بازی جدیدی راه بیاندازند که طی آن انقلاب اسلامی را مهار کرده جمهوری اسلامی را به همگرایی با خانواده جهانی واداشته و یا از طریق براندازی به بحران موجود خاتمه دهند . زیرا ادامه این روند با منافع غرب و آمریکا در تضاد بود . از این رو ، اقدامات گوناگونی توسط آمریکا و با حمایت بلوک غرب علیه انقلاب اسلامی صورت گرفت . این اقدامات در دو سطح ملی و بین المللی به اجرا گذاشته شد . در سطح ملی آشوب ، اغتشاش و به راه انداختن جنگ داخلی توسط اقلیتهای قومی و جریانهای وابسته به نظام پیشین و فعال شدن گروههای به اصطلاح چپ در صحنه فرهنگی و اجتماعی و مانند آن را می توان برشمرد . در سطح بین المللی و منطقه ای می توان از این اقدامات نام برد : جنگ روانی و تبلیغاتی به منظور انزوای سیاسی ایران ، قطع ارتباطات دیپلماتیک ، مسدود کردن اموال و داراییهای ایران ، محاصره اقتصادی و حمله نظامی به طبس . حمله به طبس در واکنش به تصرف سفارت آمریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام ، صورت گرفت . اما عملیات نظامی آمریکا در کویر طبس با شکست مواجه شد . پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، سنگین ترین ضربه وارده به آمریکا ، گروگانگیری دیپلماتهای این کشور توسط دانشجویان بود . ( 11 ) دانشجویان مسلمان مدعی بودند که سفارت آمریکا در تهران به جای فعالیت دیپلماتیک به امر جاسوسی و براندازی جمهوری اسلامی پرداخته است . این ادعای آنها پس از انتشار اسناد سفارتخانه مورد قبول همگان واقع شد . شکست عملیات طبس ، دور جدیدی از اقدامات را در دستور کار بلوک غرب به پیشتازی آمریکا قرار داد . روزنامه نیویورک تایمز پنج ماه قبل از آغاز حمله عراق در اردیبهشت 1359 / آوریل 1980 از طرحهای مرحله به مرحله دولت آمریکا در این زمینه پرده برداشت . این روزنامه نوشت : ( دولت آمریکا پس از شکست عملیات طبس ، امکان اجرای سه طرح نظامی بسیار مهم را بررسی می کند . طرحهای مزبور عبارتند از : پیاده کردن نیروی نظامی در شهرهایی که محل نگهداری گروگانهای آمریکاست ، مین گذاری در میادین صدور نفت یا بمباران پالایشگاههای ایران . ) نیویورک تایمز می افزاید : ( واشنگتن امیدوار است که تحریم اقتصادی و سیاسی ایران بتواند در تیرگی روابط ایران و عراق تاثیر بیشتری داشته باشد . ) عده ای معتقدند چشم انداز جنگ با کشوری نیرومند ، شاید ایران را وادار سازد در سیاست خود تجدید نظر کند . ( 12 ) ما قبل از تحمیل جنگ ، طرح دیگری باید اجرا می شد که در صورت موفقیت به حیات جمهوری اسلامی ایران خاتمه می داد و در صورت عدم موفقیت ، جنگ آغاز می شد . از این رو در مورخ چهارم تیرماه 1359 کودتای نوژه با همکاری عناصر داخلی و بین المللی به اجرا گذاشته شد . اما این بار نیز بخت با انقلاب بود و آمریکا بار دیگر شکست را پذیرا شد . در چنین شرایطی برژینسکی ، مشاور امنیتی کارتر ، رئیس جمهور آمریکا ، اظهار داشت : ( استراتژی آمریکا در مقابله با انقلاب ایران باید تقویت دولتهایی که توان انجام عملیات نظامی علیه رژیم [ امام ] خمینی را دارا هستند مورد توجه قرار دهد ) . ( 13 ) متعاقبا ، برژینسکی در نیمه تیرماه سال 1359 در اردن محرمانه با صدام حسین دیدار کرد . بنا به اظهارات گری سیک ، برژینسکی در دیدار خود با صدام این تلقی عمدی را در وی ایجاد کرد که واشنگتن در مورد تهاجم عراق به ایران به بغداد چراغ سبز نشان داده است . مجله فیگارو درباره اهمیت این دیدار نوشته است : ( جریان جنگ عراق و ایران در واقع از ژوئن ( تیرماه ) گذشته ، زمانی آغاز شد که برژینسکی به اردن سفر و در مرز میان دو کشور اردن و عراق با شخص صدام ملاقات کرد و قول داد که از صدام حسین حمایت کند و این امر را تفهیم کرد که آمریکا ، با آرزوهای عراق در مورد اروندرود و احتمال برقراری یک جمهوری عربستان در این منطقه مخالفتی نخواهد کرد ) . ( 14 ) در پی این دیدار ، کارتر اجازه فروش پنج فروند جت بوئینگ مسافربری را به عراق صادر و چند روز پیش از حمله به ایران ، تحریم فروش موتورهای جنرال الکتریک به بغداد را ملغی کرد . به رغم وجود بدبینیهای چندی بین دو کشور ، واشنگتن بغداد را ابزار مهم و شاید تنها کشوری می دید که می توانست با دشمنش یعنی ایران درگیر شود . صدام حسین نیز که پس از روی کار آمدن در پی نزدیکی به آمریکا بود و شرایط انقلابی در ایران را با توجه به تعارض آن با منافع آمریکا ، بهترین فرصت تشخیص داده ، برای جلب خشنودی آمریکا گامهای لازم را برداشت : در دیماه 1359 همراه با کشورهای محافظه کار عرب ، تجاوز شوروی به افغانستان را محکوم کرد و مدتی بعد پیشنهاد منشور ضد شوروی در خاورمیانه را ارائه داد . ژانویه سال بعد ، اشغال سفارت آمریکا در ایران از سوی بغداد محکوم شد . مهمتر از همه رئیس جمهور عراق ، مناسبات دوستانه خود را با عربستان سعودی تحکیم بخشید و خود را حامی ثبات ریاض در برابر رادیکالیسم اسلامی خواند . در 5 فروردین 1359 / 25 مارس 1980 یک پیمان ضد شوروی بین ریاض و بغداد به امضا رسید . این پیمان در حمایت از یمن شمالی بود که در نظر داشت شورش سوسیالیستی مورد حمایت شوروی و نشات گرفته از یمن جنوبی را سرکوب کند . همزمان ، صدام حسین از جبهه امتناع اعراب که برای مبارزه با کمپ دیوید تشکیل شده بود کناره گیری کرد . علاوه بر این ، صدام حسین با درکی که از سیاست آمریکا داشت ، یک روز پس از اعلام قطع رابطه آمریکا با ایران در تاریخ 1359 / 1 / 20 هجری شمسی ، اعلام کرد : ( عراق آماده و مجهز است تا برای دفاع از حاکمیت و افتخار خود به جنگ دست بزند ) . این هماهنگی میان آمریکا و عراق که از همگرایی آنها در مقابله با انقلاب اسلامی ناشی می شد زمینه را برای تجاوز عراق به ایران به عنوان اقدام نهایی فراهم ساخت . به ویژه که آخرین وضعیت نظامی ، اقتصادی و اجتماعی ایران که شامل اطلاعات دقیقی بود ، توسط آمریکا از طریق عربستان در اختیار عراق گذاشته شد و موجب دلگرمی و پشت گرمی هر چه بیشتر این رژیم گردید . مجله ژون آفریک در مورخ 9 ژوئن 1982 نوشت : ( زمامداران عربستان هنگام استقبال از صدام ، درست یک ماه مانده به شروع جنگ ، هدیه شاهانه ای به او دادند و آن گزارشی بود تهیه شده از سوی دستگاههای سری آمریکا که در آن اوضاع اقتصادی ، اجتماعی و نظامی ایران تشریح شده بود . حتی بیشتر از این ، در این سند واقعیات دقیقی درباره وضع ارتش ایران ، تعداد نفرات آن ، مواضع و تجهیزات قابل بهره برداری آن و اطلاعات مختلف دیگر که بسیار محرمانه بود به او منعکس کردند . خلاصه آنکه یک نقشه کامل تهاجم تهیه شده بود ) . پی نوشت ها : _______________________________________ 1 ) تحلیلی بر جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه ایران ، دفتر حقوقی وزارت امور خارجه ، بهمن 1361،ص5 -2 2 ) پیشین ، ص . 4 3 ) [Guardian,.1980,23 Octobre] 4 ) رالف کینگ ، پیشین ، صص 4 - 3 5 ) ویلیام جی اولسون ، جنگ خلیج فارس : صلح در دوران ما ، 1985 ، ترجمه خبرگزاری جمهوری اسلامی ، 64 / 10 / 2 ، ص . 6 6 ) محسن رضایی ، درس ( تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق ) دوره دکتری علوم نظامی ، دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه پاسداران ، 31 فروردین 1374 ه . ش . 7 ) {L= .17[NewsWeek,December7,1980 ]} 8 ) پیشین ، صص 2 - 9 9 ) مصاحبه طاها یاسین رمضان با روزنامه الثوره مورخ دی ماه 1360 10 ) {L= [christianScienceMonitor,26september} 11 ) حضرت امام خمینی ( س ) ضمن آنکه این رویداد را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول نامیدند ، اظهار داشتند : ابهت آمریکا شکسته شد ( نقل به مضمون ) . 12 ) منوچهر محمدی و دیگران ، جنگ تحمیلی ( مجموعه مقالات ) ، [ دکتر منوچهر محمدی ، جنگ ایران و عراق : یک بررسی همه جانبه ] ، دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه پاسداران ، تهران 1373 ، صص 9 - 13 13 ) علی اصغر کاظمی ، مدیریت بحرانهای بین المللی ، دفتر مطالعات سیاسی و بین اللملی ، تهران 1367 ، ص 14 14 ) روزنامه انقلاب اسلامی ، 17 آذر 1359 ه . ش به نقل از فیگارو . ( منبع : جنگ عراق و ایران ، رویارویی استراتژی ها ، نویسنده : حسین اردستانی )
عنوان سوال:

علت شروع جنگ ایران و عراق چه بود؟


پاسخ:

علت شروع جنگ ایران و عراق چه بود؟

در سطوح ملی ، منطقه ای و بین المللی ، نظیر کشورهای عربی ، آمریکا و کشورهای برتر اروپایی ، هدفهای خاص و مشترک جهت برانگیختن عراق برای حمله به ایران وجود داشت . برای عراق در سطح هدفهای ملی ، چند مساله حائز اهمیت بود که در صدر آنها ترمیم قرارداد 1975 م الجزایر و تعیین مرزهای جدید زمینی و دریایی با ایران قرار داشت .
رژیم عراق که از همان ابتدای انعقاد موافقتنامه 1975 م خود را مغبون می دانست ( مصاحبه صدام حسین مندرج در مجله اشپیگل شماره 23 ژوئن 1981 م ) ، پس از پیروزی انقلاب موقع را برای تجدید نظر و احیانا لغو معاهده از هر نظر مناسب دانست و بدین جهت گام به گام به تضعیف این معاهده پرداخت . اظهار نظر مقامات رژیم بعثی ، گویای این مطلب است : سفیر عراق در بیروت طی مصاحبه ای با روزنامه النهار در تاریخ 12 آبان 1358 نوامبر 1979 بهبود روابط ایران و عراق را از جمله منوط به تجدید نظر در عهدنامه 1975 الجزایر بین دو کشور در مورد اروند رود ، عنوان کرد . صدام نیز در فروردین ماه 1359 / آوریل 1980 طی گفتگویی که به وسیله خبرگزاریها مخابره شد ، یکی از شرطهای توقف جنگ بین ایران و عراق را بازگرداندن دنباله اروند رود به حالت قبل از سال 1975 م بیان کرد . وی طی یک حمله شدید به رهبران ایران تاکید کرد که عراق آماده است با زور تمام اختلافات خود را با ایران حل کند . ( 1 )
شرایط نخستین آتش بس رسمی که توسط عراق در 5 مهر 1359 / 28 سپتامبر 1980 انتشار یافت ، نشاندهنده هدف رهبر عراق از جنگ در سطح ملی است . این بیانیه برقراری صلح را در گرو تحقق چند شرط قرار داده است : به رسمیت شناخته شدن حقوق ارضی عراق از سوی ایران ، قطع مداخله در امور داخلی عراق ، قول متقابل برای رعایت مناسبات حسن همجواری و بازگرداندن سه جزیره در خلیج فارس ( تنب کوچک ، تنب بزرگ و ابوموسی ) به صاحبان به حق عرب آنها . ( 2 )
از این شرایط ، آخرین مورد احتمالا کم اهمیت ترین است . اما اشاره رژیم عراق به آن ، جلب افکار عمومی برای تاکید بر این امر بود که عراق از جانب کل ملت عرب دست به تلاش زده است . بر این اساس ، در اواخر تیرماه 1359 / ژوئن 1980 صدام در همین رابطه اظهار داشت : ( اینک توانایی نظامی برای استرداد سه جزیره واقع در خلیج فارس که توسط شاه اشغال شده است را داریم . از زمان اشغال این سه جزیره هرگز ساکت ننشسته ایم و پیوسته خود را از نظر نظامی و اقتصادی برای پس گرفتن این جزایر آماده کرده ایم ) . ( 3 )
بنا به برخی تحلیلها ، همچنین جنگ برای صدام ، نقطه اوج سیاستهای وی برای جلب علاقه آمریکا به تواناییهای عراق به منظور جانشینی ایران زمان شاه به صورت یک قدرت منطقه ای ، محسوب می شد . ( 4 )
این جهت گیری بدان خاطر بود که خط مشی دفاعی آمریکا در قبال منطقه ، مرکز ثقل خود را بر روی تجهیزات لازم نظامی برای حامیان خود در منطقه - اساسا عربستان سعودی و ایران - به عنوان ابزاری برای تشکیل یک شبکه دفاعی در منطقه که بتواند تامین کننده منافع متقابل باشد ، استوار کرد ، ( 5 ) و عراق می توانست با شرایط خاص آن زمان ، این نقش را ایفا کرده و به آلترناتیو رژیم شاه تبدیل شود . مجله نیوزویک درباره چنین گرایشی در میان رهبری عراق بر این عقیده بود که اهداف عراق چیزی کمتر از تسلط بر خلیج فارس و شاید سراسر خاورمیانه با هزینه اجتناب ناپذیر دو ابرقدرت نیست . زیرا در این میان خلاءی وجود داشت که می بایست پر شود . مصر به خاطر شرکتش در مذاکرات صلح کمپ دیوید منزوی و مطرود شده بود ، سوریه گرفتار مشکلات داخلی بود و ایران که روزی ژاندارم خلیج فارس بود در هرج و مرج به سر می برد . پس عراق کاندیدای امیدبخش برای این خلاء محسوب می شد . زیرا تجهیزات وسیعی از سلاحهای مدرن را که بیشتر از شوروی و اروپای غربی تامین شده بود در اختیار داشت . همچنین بر خلاف عربستان سعودی و حکومتهای خلیج فارس ، دارای جمعیتی بالغ بر 13 میلیون نفر بود . ( 6 )
درباره هدفهای عراق در سطح ملی ، دیدگاه دیگری ناظر بر این معناست که آغاز جنگ در جهت گسترش فرهنگ ملت عراق در منطقه است . ( این دیدگاه آقای محسن رضایی ، فرمانده پیشین سپاه پاسداران ، می باشد ) و در چارچوب نظریه ( منازعه فرهنگ سیاسی میان ملتها ) مطرح شده است . مطابق این نظریه ، مابین کشورها و ملتها نوعی منازعه فرهنگی سیاسی وجود دارد که هر یک در صدد گسترش فرهنگ خود در قلمرو ملت دیگر است . ناتوانی از گسترش این فرهنگ از مجاری عادی و طبیعی موجب می شود که حکومتها از راه جنگ به این مهم مبادرت ورزند . عناصر دیگر این نظریه که وجود آنها برای وقوع جنگ لازم شمرده می شود عبارتند از :
1 - تطبیق انگیزه های شخصی ( فرهنگی - سیاسی ) رهبران با انگیزه ملت در درون واحد سیاسی ،
2 - تطابق انگیزه های سطح بین المللی با انگیزه های ملی ( در مورد کشورهایی که به عنوان قدرت بین المللی شناخته نمی شوند ) ،
3 - اعتماد به موفقیت ، درباره انگیزه ها ، همگرایی و اشتراک نظر ملتها و رهبران در جهت گیری سیاست خارجی ، واحد سیاسی نقش اساسی دارد . علاوه بر این منافع ، ایجاد انگیزه نیز مهم است .
مبتنی بر نظریه مزبور ، ملت عراق به طور بالقوه در صدد گسترش فرهنگ سیاسی خود به بیرون از مرزهای کشور بوده است . اما تعریف غلط رهبران از انگیزه ها ، این ملت را در مقابل جمهوری اسلامی قرار داد . ( 7 )
هدف دیگر عراق ، آن گونه که مقامات رسمی این کشور بیان کرده اند ، براندازی حکومت و تجزیه خاک جمهوری اسلامی بوده است . صدام حسین در مصاحبه 21 آبان 1359 / 12 نوامبر 1980 مندرج در مطبوعات عراق ، در مورد اهداف کلی عراق اظهار داشت :
( ما از تجزیه و انهدام ایران ناراحت نمی شویم و با صراحت اعلام می داریم در شرایطی که این کشور دشمن ماست ، هر فرد عراقی و یا شاید هر فرد عرب مایل به تقسیم ایران و خرابی آن خواهد بود . ) طارق عزیز ، وزیر خارجه عراق ، نیز هشت ماه پس از جنگ گفت : ( وجود پنج ایران کوچک بهتر از وجود یک ایران واحد خواهد بود . ) وی اضافه کرد : ( ما از شورش ملتهای ایرانی پشتیبانی خواهیم کرد و همه سعی خود را متوجه ایران خواهیم کرد . ) صدام حسین نیز در فروردین ماه 1360 در مقابل جمعی از نفرات ارتش ملی ( جیش الشعبی ) که عازم جبهه های جنگ بودند همین هدف را چنین توضیح داد :
( ما آماده ایم هر گونه کمک منجمله سلاحی که مورد نیاز مردم عرب خوزستان و سایر ملتهای ایران به ویژه کردها ، بلوچها و همه وطن پرستان واقعی و شریف می باشد ، به آنها بدهیم . ما به تمامیت ارضی ایران علاقه ای نداریم و این استراتژی ماست که از مدتها پیش اعلام کرده ایم ) . ( 8 )
هدف براندازی نظامی نیز از جانب مقامات عراقی مورد تاکید قرار گرفت . حدود یک سال پس از جنگ ، طاها یاسین رمضان ، معاون نخست وزیر عراق ، در این باره گفت : ( این جنگ به خاطر عهدنامه 1975 م و یا چند صد کیلومتر خاک و نصف اروند رود نیست ، این جنگ به خاطر سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی ایران است ) . ( 9 )
این هدف عراق در رسانه های غربی نیز درج شد . روزنامه ( کریستین ساینس مانیتور ) از قول ( ادوارد وودلاک ) ، استاد دانشگاه جرج تاون نوشت : ( احتمالا یکی از هدفهای عراقیها سرنگونی رژیم [ امام ] خمینی است ) . ( 10 )
عراق و کشورهای منطقه و قدرتهای بزرگ اروپایی ، نسبت به براندازی نظام جمهوری اسلامی ، اشتراک نظر داشتند . اما تغییر رفتار به عنوان یک حداقل ، مورد توافق تمام قدرتهای بزرگ بود . از این رو ، آمریکا و بلوک غرب همراه با عراق و کشورهای منطقه در صدد بودند بازی جدیدی راه بیاندازند که طی آن انقلاب اسلامی را مهار کرده جمهوری اسلامی را به همگرایی با خانواده جهانی واداشته و یا از طریق براندازی به بحران موجود خاتمه دهند . زیرا ادامه این روند با منافع غرب و آمریکا در تضاد بود . از این رو ، اقدامات گوناگونی توسط آمریکا و با حمایت بلوک غرب علیه انقلاب اسلامی صورت گرفت . این اقدامات در دو سطح ملی و بین المللی به اجرا گذاشته شد . در سطح ملی آشوب ، اغتشاش و به راه انداختن جنگ داخلی توسط اقلیتهای قومی و جریانهای وابسته به نظام پیشین و فعال شدن گروههای به اصطلاح چپ در صحنه فرهنگی و اجتماعی و مانند آن را می توان برشمرد . در سطح بین المللی و منطقه ای می توان از این اقدامات نام برد : جنگ روانی و تبلیغاتی به منظور انزوای سیاسی ایران ، قطع ارتباطات دیپلماتیک ، مسدود کردن اموال و داراییهای ایران ، محاصره اقتصادی و حمله نظامی به طبس . حمله به طبس در واکنش به تصرف سفارت آمریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام ، صورت گرفت . اما عملیات نظامی آمریکا در کویر طبس با شکست مواجه شد . پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، سنگین ترین ضربه وارده به آمریکا ، گروگانگیری دیپلماتهای این کشور توسط دانشجویان بود . ( 11 )
دانشجویان مسلمان مدعی بودند که سفارت آمریکا در تهران به جای فعالیت دیپلماتیک به امر جاسوسی و براندازی جمهوری اسلامی پرداخته است . این ادعای آنها پس از انتشار اسناد سفارتخانه مورد قبول همگان واقع شد .
شکست عملیات طبس ، دور جدیدی از اقدامات را در دستور کار بلوک غرب به پیشتازی آمریکا قرار داد . روزنامه نیویورک تایمز پنج ماه قبل از آغاز حمله عراق در اردیبهشت 1359 / آوریل 1980 از طرحهای مرحله به مرحله دولت آمریکا در این زمینه پرده برداشت . این روزنامه نوشت :
( دولت آمریکا پس از شکست عملیات طبس ، امکان اجرای سه طرح نظامی بسیار مهم را بررسی می کند . طرحهای مزبور عبارتند از : پیاده کردن نیروی نظامی در شهرهایی که محل نگهداری گروگانهای آمریکاست ، مین گذاری در میادین صدور نفت یا بمباران پالایشگاههای ایران . ) نیویورک تایمز می افزاید : ( واشنگتن امیدوار است که تحریم اقتصادی و سیاسی ایران بتواند در تیرگی روابط ایران و عراق تاثیر بیشتری داشته باشد . ) عده ای معتقدند چشم انداز جنگ با کشوری نیرومند ، شاید ایران را وادار سازد در سیاست خود تجدید نظر کند . ( 12 )
ما قبل از تحمیل جنگ ، طرح دیگری باید اجرا می شد که در صورت موفقیت به حیات جمهوری اسلامی ایران خاتمه می داد و در صورت عدم موفقیت ، جنگ آغاز می شد . از این رو در مورخ چهارم تیرماه 1359 کودتای نوژه با همکاری عناصر داخلی و بین المللی به اجرا گذاشته شد . اما این بار نیز بخت با انقلاب بود و آمریکا بار دیگر شکست را پذیرا شد . در چنین شرایطی برژینسکی ، مشاور امنیتی کارتر ، رئیس جمهور آمریکا ، اظهار داشت :
( استراتژی آمریکا در مقابله با انقلاب ایران باید تقویت دولتهایی که توان انجام عملیات نظامی علیه رژیم [ امام ] خمینی را دارا هستند مورد توجه قرار دهد ) . ( 13 )
متعاقبا ، برژینسکی در نیمه تیرماه سال 1359 در اردن محرمانه با صدام حسین دیدار کرد . بنا به اظهارات گری سیک ، برژینسکی در دیدار خود با صدام این تلقی عمدی را در وی ایجاد کرد که واشنگتن در مورد تهاجم عراق به ایران به بغداد چراغ سبز نشان داده است . مجله فیگارو درباره اهمیت این دیدار نوشته است :
( جریان جنگ عراق و ایران در واقع از ژوئن ( تیرماه ) گذشته ، زمانی آغاز شد که برژینسکی به اردن سفر و در مرز میان دو کشور اردن و عراق با شخص صدام ملاقات کرد و قول داد که از صدام حسین حمایت کند و این امر را تفهیم کرد که آمریکا ، با آرزوهای عراق در مورد اروندرود و احتمال برقراری یک جمهوری عربستان در این منطقه مخالفتی نخواهد کرد ) . ( 14 )
در پی این دیدار ، کارتر اجازه فروش پنج فروند جت بوئینگ مسافربری را به عراق صادر و چند روز پیش از حمله به ایران ، تحریم فروش موتورهای جنرال الکتریک به بغداد را ملغی کرد . به رغم وجود بدبینیهای چندی بین دو کشور ، واشنگتن بغداد را ابزار مهم و شاید تنها کشوری می دید که می توانست با دشمنش یعنی ایران درگیر شود .
صدام حسین نیز که پس از روی کار آمدن در پی نزدیکی به آمریکا بود و شرایط انقلابی در ایران را با توجه به تعارض آن با منافع آمریکا ، بهترین فرصت تشخیص داده ، برای جلب خشنودی آمریکا گامهای لازم را برداشت : در دیماه 1359 همراه با کشورهای محافظه کار عرب ، تجاوز شوروی به افغانستان را محکوم کرد و مدتی بعد پیشنهاد منشور ضد شوروی در خاورمیانه را ارائه داد . ژانویه سال بعد ، اشغال سفارت آمریکا در ایران از سوی بغداد محکوم شد . مهمتر از همه رئیس جمهور عراق ، مناسبات دوستانه خود را با عربستان سعودی تحکیم بخشید و خود را حامی ثبات ریاض در برابر رادیکالیسم اسلامی خواند . در 5 فروردین 1359 / 25 مارس 1980 یک پیمان ضد شوروی بین ریاض و بغداد به امضا رسید . این پیمان در حمایت از یمن شمالی بود که در نظر داشت شورش سوسیالیستی مورد حمایت شوروی و نشات گرفته از یمن جنوبی را سرکوب کند . همزمان ، صدام حسین از جبهه امتناع اعراب که برای مبارزه با کمپ دیوید تشکیل شده بود کناره گیری کرد .
علاوه بر این ، صدام حسین با درکی که از سیاست آمریکا داشت ، یک روز پس از اعلام قطع رابطه آمریکا با ایران در تاریخ 1359 / 1 / 20 هجری شمسی ، اعلام کرد : ( عراق آماده و مجهز است تا برای دفاع از حاکمیت و افتخار خود به جنگ دست بزند ) .
این هماهنگی میان آمریکا و عراق که از همگرایی آنها در مقابله با انقلاب اسلامی ناشی می شد زمینه را برای تجاوز عراق به ایران به عنوان اقدام نهایی فراهم ساخت . به ویژه که آخرین وضعیت نظامی ، اقتصادی و اجتماعی ایران که شامل اطلاعات دقیقی بود ، توسط آمریکا از طریق عربستان در اختیار عراق گذاشته شد و موجب دلگرمی و پشت گرمی هر چه بیشتر این رژیم گردید . مجله ژون آفریک در مورخ 9 ژوئن 1982 نوشت :
( زمامداران عربستان هنگام استقبال از صدام ، درست یک ماه مانده به شروع جنگ ، هدیه شاهانه ای به او دادند و آن گزارشی بود تهیه شده از سوی دستگاههای سری آمریکا که در آن اوضاع اقتصادی ، اجتماعی و نظامی ایران تشریح شده بود . حتی بیشتر از این ، در این سند واقعیات دقیقی درباره وضع ارتش ایران ، تعداد نفرات آن ، مواضع و تجهیزات قابل بهره برداری آن و اطلاعات مختلف دیگر که بسیار محرمانه بود به او منعکس کردند . خلاصه آنکه یک نقشه کامل تهاجم تهیه شده بود ) .

پی نوشت ها :
_______________________________________
1 ) تحلیلی بر جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه ایران ، دفتر حقوقی وزارت امور خارجه ، بهمن 1361،ص5 -2 2 ) پیشین ، ص . 4
3 ) [Guardian,.1980,23 Octobre]
4 ) رالف کینگ ، پیشین ، صص 4 - 3
5 ) ویلیام جی اولسون ، جنگ خلیج فارس : صلح در دوران ما ، 1985 ، ترجمه خبرگزاری جمهوری اسلامی ، 64 / 10 / 2 ، ص . 6
6 ) محسن رضایی ، درس ( تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق ) دوره دکتری علوم نظامی ، دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه پاسداران ، 31 فروردین 1374 ه . ش .
7 ) {L= .17[NewsWeek,December7,1980 ]}
8 ) پیشین ، صص 2 - 9
9 ) مصاحبه طاها یاسین رمضان با روزنامه الثوره مورخ دی ماه 1360
10 ) {L= [christianScienceMonitor,26september}
11 ) حضرت امام خمینی ( س ) ضمن آنکه این رویداد را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول نامیدند ، اظهار داشتند : ابهت آمریکا شکسته شد ( نقل به مضمون ) .
12 ) منوچهر محمدی و دیگران ، جنگ تحمیلی ( مجموعه مقالات ) ، [ دکتر منوچهر محمدی ، جنگ ایران و عراق : یک بررسی همه جانبه ] ، دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه پاسداران ، تهران 1373 ، صص 9 - 13
13 ) علی اصغر کاظمی ، مدیریت بحرانهای بین المللی ، دفتر مطالعات سیاسی و بین اللملی ، تهران 1367 ، ص 14
14 ) روزنامه انقلاب اسلامی ، 17 آذر 1359 ه . ش به نقل از فیگارو . ( منبع : جنگ عراق و ایران ، رویارویی استراتژی ها ، نویسنده : حسین اردستانی )





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین