آیا حکومت دینی، نوعی استبداد دینی و دیکتاتوری نیست؟ برای بررسی این مسأله، ابتدا باید به دقت تعریف و ویژگیهای (نظام استبدادی و دیکتاتوری) را شناخت، سپس نسبت آن را با (حکومت دینی) سنجید. در مورد اینکه تعریف دقیق و مشخصههای نظام دیکتاتوری چیست، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. در اینجا میتوان به چند کاربرد و ویژگیهای مهم و از نظامهای استبدادی اشاره کرد. یک. حکومت دیکتاتوری واژه استبداد گاه معادل (Autoarchy) بهکار میرود. در این کاربرد دو معنای (حکومت برخود) و (حکومت مطلقه) برای آن ذکر شده است. ر.ک: آقابخشی، علی، فرهنگ علوم سیاسی، ص24. کاربرد دیگر آن برابر نهاده (Despotism) است. در تعریف (نظام دسپوتیستی و استبدادی) چنین آمده است: (نظامی است که در آن قدرت حاکمه و اختیارات نامحدود، به شخص ظالم و مستبدی مثل سلطان واگذار شده باشد). از نظر عبدالرحمان کواکبی، استبداد عبارت است از تصرف کردن یک نفر یا جمعی در حقوق ملتی بدون ترس بازخواست. در تعریف دیگر آمده است (هر نوع اقتدار که مشروعیتش و یا روش اعمال قدرت در آن مورد قبول همه مردم نباشد). همان، ص 89. گاهی نیز استبداد، به معنای دیکتاتوری (Dictatorship) به کار میرود و در تعریف آن گفته شده است: (حکومت مطلقه یک فرد یا گروه و یا طبقه، بدون اینکه ملازم رضایت مردم باشد ... بعضی ویژگیهای دیکتاتوری عبارت است از: 1. در کار نبودن هیچ قاعده و قانونی که بر اساس آن فرمانروا ناگزیر به پاسخگویی در برابر اعمالش باشد؛ 2. کسب قدرت از طریق غیرقانونی؛ 3. در کار نبودن حد مشخصی برای اعمال قدرت؛ 4. نبودن هیچ قانونی برای جانشینی؛ 5. اعمال قدرت از طریق وحشت و ترور و در جهت منافع یک گروه محدود؛ 6. فرمانبرداری مردم از آن به علت ترس.) همان، ص 91. فردمداری، خودکامگی و اعمال قدرت، بر اساس خواست و اراده شخصی و تابعیت قانون از اراده و تمایلات شخص یا گروه حاکم، از ویژگیهای بارز (حکومتهای استبدادی) است. (لویی چهاردهم مدعی بود: دولت منم و قانونهای دولت در سینه من است). بنیادهای علم سیاست، ص 278. دو. ویژگیهای حکومت دینی: 1. در اسلام خودخواهی (Egoism)، نفسمداری و قدرتطلبی، به شدت مطرود و مردود است. در منطق قرآن، کسی که بر اساس هواپرستی و خودخواهی، کسب و اعمال قدرت کند، طاغوت است و باید با او مبارزه کرد. نساء (4)، آیه 60. (حکومت) در اسلام، نه طعمه که عهدی الهی است و صرفاً با انگیزه خداپسندانه و خیرخواهانه باید بار مسؤولیت آن را به دوش کشید. حضرت علی(ع) در نامهای به اشعثبن قیس فرماندار آذربایجان مینویسد: (ان عملک لیس لک بطعمة ولکنه فی عنقک امانة)؛ نهجالبلاغه، نامه 5. (فرمانداری برای تو نه نان و آب که امانتی بر گردن تو است). بنابراین یکی از تفاوتهای بنیادین حکومت دینی و نظام استبدادی، در خاستگاه آن است. حکومت استبدادی، خودمدارانه است و حکومت دینی خدامدارانه و خیرخواهانه. 2. تفاوت دیگر حکومت دینی و نظام استبدادی، در شرایط حاکم و کارگزاران است. حکومت دینی، نظامی شایستهسالار است و حکومت کسی را که فاقد حد نصاب لازم علمی و اخلاقی باشد نمیپذیرد؛ در حالی که رژیمهای استبدادی اساساً مبتنی بر صلاحیتمداری و شایستهسالاری نیست. 3. نظام دیکتاتوری، فاقد قانون بوده و یا در آن خواست و اراده حاکم بر قانون مقدم است؛ در حالی که حکومت دینی، حکومت (قانون) است و فلسفه اساسی آن اجرای قوانین الهی است که مبتنی بر مصالح واقعی انسانها است. 4. حکومت استبدادی، مجالی برای مشارکت عمومی نمیگذارد و ساز و کاری برای کنترل قدرت در آن نیست؛ در حالی که حکومت دینی، عرصه وسیع مشارکت عمومی و دربردارنده قویترین روشهای کنترل قدرت است. برای آگاهی بیشتر ر.ک: پاسخ پرسش 44. بنابراین خودخواهی، خودکامگی، شخص مداری، شخصپرستی، زورمداری، قانونگریزی، مسؤولیتگریزی و بیاعتنایی به خواست و مشارکت ستیزی - که خصلتهای اساسی رژیمهای استبدادی است - با سرشت و ماهیت (حکومت دینی) سازگاری ندارد؛ بلکه اساساً یکی از فلسفههای مهم حکومت دینی، مبارزه با ظلم و استبداد است. امیرالمؤمنین(ع) در چرایی اخذ قدرت به درگاه الهی، عرضه میدارد: (خدایا! تو نیک میدانی که ما نه در جستوجوی قدرتیم و نه خواهان بهرهوری از متاع دنیا؛ بلکه برآنیم که آموزههای دینت را به پا داریم و در دیار تو اصلاح کنیم، تا بندگان مظلومت ایمنی یابند و حدود کنار نهاده از دینت پا بر جا شوند ...). (اللهم انک تعلم انه لم یکن الّذی کان منّا منافسة فی سلطان و لا التماس شیئی من فضول الحطام و لکن لنرد المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فی بلادک فیأمن المظلومون من عبادک و تقام المعطّلة من حدودک ...)؛ نهجالبلاغه، خطبه 131. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 43/500008)
آیا حکومت دینی، نوعی استبداد دینی و دیکتاتوری نیست؟
برای بررسی این مسأله، ابتدا باید به دقت تعریف و ویژگیهای (نظام استبدادی و دیکتاتوری) را شناخت، سپس نسبت آن را با (حکومت دینی) سنجید. در مورد اینکه تعریف دقیق و مشخصههای نظام دیکتاتوری چیست، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. در اینجا میتوان به چند کاربرد و ویژگیهای مهم و از نظامهای استبدادی اشاره کرد.
یک. حکومت دیکتاتوری
واژه استبداد گاه معادل (Autoarchy) بهکار میرود. در این کاربرد دو معنای (حکومت برخود) و (حکومت مطلقه) برای آن ذکر شده است. ر.ک: آقابخشی، علی، فرهنگ علوم سیاسی، ص24.
کاربرد دیگر آن برابر نهاده (Despotism) است. در تعریف (نظام دسپوتیستی و استبدادی) چنین آمده است: (نظامی است که در آن قدرت حاکمه و اختیارات نامحدود، به شخص ظالم و مستبدی مثل سلطان واگذار شده باشد).
از نظر عبدالرحمان کواکبی، استبداد عبارت است از تصرف کردن یک نفر یا جمعی در حقوق ملتی بدون ترس بازخواست.
در تعریف دیگر آمده است (هر نوع اقتدار که مشروعیتش و یا روش اعمال قدرت در آن مورد قبول همه مردم نباشد). همان، ص 89.
گاهی نیز استبداد، به معنای دیکتاتوری (Dictatorship) به کار میرود و در تعریف آن گفته شده است: (حکومت مطلقه یک فرد یا گروه و یا طبقه، بدون اینکه ملازم رضایت مردم باشد ... بعضی ویژگیهای دیکتاتوری عبارت است از:
1. در کار نبودن هیچ قاعده و قانونی که بر اساس آن فرمانروا ناگزیر به پاسخگویی در برابر اعمالش باشد؛
2. کسب قدرت از طریق غیرقانونی؛
3. در کار نبودن حد مشخصی برای اعمال قدرت؛
4. نبودن هیچ قانونی برای جانشینی؛
5. اعمال قدرت از طریق وحشت و ترور و در جهت منافع یک گروه محدود؛
6. فرمانبرداری مردم از آن به علت ترس.) همان، ص 91.
فردمداری، خودکامگی و اعمال قدرت، بر اساس خواست و اراده شخصی و تابعیت قانون از اراده و تمایلات شخص یا گروه حاکم، از ویژگیهای بارز (حکومتهای استبدادی) است. (لویی چهاردهم مدعی بود: دولت منم و قانونهای دولت در سینه من است). بنیادهای علم سیاست، ص 278. دو. ویژگیهای حکومت دینی:
1. در اسلام خودخواهی (Egoism)، نفسمداری و قدرتطلبی، به شدت مطرود و مردود است. در منطق قرآن، کسی که بر اساس هواپرستی و خودخواهی، کسب و اعمال قدرت کند، طاغوت است و باید با او مبارزه کرد. نساء (4)، آیه 60.
(حکومت) در اسلام، نه طعمه که عهدی الهی است و صرفاً با انگیزه خداپسندانه و خیرخواهانه باید بار مسؤولیت آن را به دوش کشید. حضرت علی(ع) در نامهای به اشعثبن قیس فرماندار آذربایجان مینویسد:
(ان عملک لیس لک بطعمة ولکنه فی عنقک امانة)؛ نهجالبلاغه، نامه 5. (فرمانداری برای تو نه نان و آب که امانتی بر گردن تو است).
بنابراین یکی از تفاوتهای بنیادین حکومت دینی و نظام استبدادی، در خاستگاه آن است. حکومت استبدادی، خودمدارانه است و حکومت دینی خدامدارانه و خیرخواهانه.
2. تفاوت دیگر حکومت دینی و نظام استبدادی، در شرایط حاکم و کارگزاران است. حکومت دینی، نظامی شایستهسالار است و حکومت کسی را که فاقد حد نصاب لازم علمی و اخلاقی باشد نمیپذیرد؛ در حالی که رژیمهای استبدادی اساساً مبتنی بر صلاحیتمداری و شایستهسالاری نیست.
3. نظام دیکتاتوری، فاقد قانون بوده و یا در آن خواست و اراده حاکم بر قانون مقدم است؛ در حالی که حکومت دینی، حکومت (قانون) است و فلسفه اساسی آن اجرای قوانین الهی است که مبتنی بر مصالح واقعی انسانها است.
4. حکومت استبدادی، مجالی برای مشارکت عمومی نمیگذارد و ساز و کاری برای کنترل قدرت در آن نیست؛ در حالی که حکومت دینی، عرصه وسیع مشارکت عمومی و دربردارنده قویترین روشهای کنترل قدرت است. برای آگاهی بیشتر ر.ک: پاسخ پرسش 44.
بنابراین خودخواهی، خودکامگی، شخص مداری، شخصپرستی، زورمداری، قانونگریزی، مسؤولیتگریزی و بیاعتنایی به خواست و مشارکت ستیزی - که خصلتهای اساسی رژیمهای استبدادی است - با سرشت و ماهیت (حکومت دینی) سازگاری ندارد؛ بلکه اساساً یکی از فلسفههای مهم حکومت دینی، مبارزه با ظلم و استبداد است.
امیرالمؤمنین(ع) در چرایی اخذ قدرت به درگاه الهی، عرضه میدارد: (خدایا! تو نیک میدانی که ما نه در جستوجوی قدرتیم و نه خواهان بهرهوری از متاع دنیا؛ بلکه برآنیم که آموزههای دینت را به پا داریم و در دیار تو اصلاح کنیم، تا بندگان مظلومت ایمنی یابند و حدود کنار نهاده از دینت پا بر جا شوند ...). (اللهم انک تعلم انه لم یکن الّذی کان منّا منافسة فی سلطان و لا التماس شیئی من فضول الحطام و لکن لنرد المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فی بلادک فیأمن المظلومون من عبادک و تقام المعطّلة من حدودک ...)؛ نهجالبلاغه، خطبه 131. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 43/500008)
- [سایر] بر فرض انتصابی بودن حاکم در حکومت دینی و این فرض که مردم در عزل و نصب حاکم هیچ حقی ندارند؛ چه راهکارهایی وجود دارد تا حکومت دینی به استبداد و دیکتاتوری منجر نشود؟
- [سایر] آیا وجود یک فقیه در رأس حکومت (ولی فقیه) از استبداد دینی جلوگیری می کند یا منجر به استبداد می شود؟ چگونه بودن این امر را توضیح دهید.
- [سایر] ولایت مطلقه فقیه یعنی چه؟ دیگر اینکه ولایت مطلقه فقیه چگونه توجیه میشود؟ و آیا به استبداد و دیکتاتوری نمیانجامد؟
- [سایر] تفاوت حکومت جمهوری اسلامی ایران با استبداد پهلوی چیست؟ آیا استبداد شرعی داریم؟
- [سایر] آزادی دینی مورد پذیرش اسلام است یا استبداد دینی؟
- [سایر] ولایت مطلقه فقیه یعنی چه و فرق آن با ولایت فقیه چیست؟ دیگر اینکه ولایت مطلقه فقیه چگونه توجیه میشود؟ و آیابه استبداد و دیکتاتوری نمیانجامد؟
- [سایر] ولایت مطلقه فقیه یعنی چه و فرق آن با ولایت فقیه چیست؟ دیگر اینکه ولایت مطلقه فقیه چگونه توجیه می شود؟ و آیابه استبداد و دیکتاتوری نمی انجامد؟
- [سایر] آیا ساختار استبداد در حکومت ایران صرفا واجد جنبه های منفی بوده یا خیر؟
- [سایر] وظایف مردم در برابر حکومت دینی و وظایف متقابل حکومت دینی در برابر مردم کدام است؟
- [سایر] وظایف مردم در برابر حکومت دینی و وظایف متقابل حکومت دینی در برابر مردم کدام است؟
- [آیت الله مظاهری] معادن گرچه در ملک شخصی کسی پیدا شود ملک حکومت اسلامی است و در صورت ممانعت حکومت اسلامی، کسی حقّ تصرّف در آنها را ندارد.
- [آیت الله مظاهری] زمینهایی که در اصل آباد بوده مانند جنگلها و نیزارها ملک حکومت اسلامی است و هر کس در آن تصرّف و اصلاح نماید مالک میشود مگر آنکه حکومت اسلامی منع نماید.
- [آیت الله مظاهری] علفها و بوتههای بیابان و ماهیهای دریاها و رودخانهها و پرندگان هوا و حیوانات صحرا و مانند اینها ملک حکومت اسلامی است ولی اگر کسی آنها را تصرّف کند مالک میشود مگر اینکه حکومت اسلامی جلوگیری نماید.
- [آیت الله مظاهری] آنچه که در زمینهای موات باشد مانند بوته و درخت و سنگ و معدن و غیره، مانند خود زمین ملک حکومت اسلامی است ولی اگر کسی در آنها تصرّف کند مالک میشود مگر آنکه حکومت اسلامی ممانعت نماید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر حکومت اسلامی معدنی را استخراج کند خمس به آن تعلق نمی گیرد.
- [آیت الله سبحانی] اگر حکومت اسلامی معدنی را استخراج کند، خمس به آن تعلق نمی گیرد. 3 گنج
- [آیت الله مظاهری] در صورت تشکیل حکومت اسلامی قاضی باید از طرف حاکم وقت منصوب باشد و اگر منصوب نباشد نباید قضاوت نماید.
- [آیت الله مظاهری] حکومت اسلامی در تعزیرات چنانکه میتواند تأدیب کند، میتواند جریمه مالی یا زندان یا تبعید و مانند اینها بنماید.
- [آیت الله مظاهری] زمینهایی که صاحب معیّنی ندارد و آثاری از آبادی در آن نیست چه در اصل بایر باشد مانند بیابانها و کوهها و درّهها و چه بعد از آباد شدن بایر شده باشد مثل زمینهایی که صاحبان آنها از آن اعراض کرده باشند ملک حکومت اسلامی است ولی اگر کسی آن را آباد کند مالک میشود مگر در صورتی که حکومت اسلامی ممانعت نماید.
- [آیت الله مظاهری] همه آبها چه زیرزمینی باشد یا روی زمین مانند دریاها و رودخانهها و نهرها و برکهها و چشمههایی که مالک معیّن ندارند ملک حکومت اسلامی است و هر کس در آنها تصرّف کند مالک میشود ولی حکومت اسلامی میتواند از آن جلوگیری نماید.