بر فرض انتصابی بودن حاکم در حکومت دینی و این فرض که مردم در عزل و نصب حاکم هیچ حقی ندارند؛ چه راه‌کارهایی وجود دارد تا حکومت دینی به استبداد و دیکتاتوری منجر نشود؟
بر فرض انتصابی بودن حاکم در حکومت دینی و این فرض که مردم در عزل و نصب حاکم هیچ حقی ندارند؛ چه راه‌کارهایی وجود دارد تا حکومت دینی به استبداد و دیکتاتوری منجر نشود؟ برای جلوگیری از استبداد و دیکتاتوری، راه‌کارهای متفاوتی وجود دارد که در بحث (کنترل) در حکومت دینی قابل پیگیری است. آنچه در اینجا به اختصار می‌توان گفت، این است که: یکم. نصب شارع، به فرض وجود شرایط است. شرط نخست در حاکم (عصمت) است و در فرض غایب بودن امام معصوم، (فقاهت و عدالت) از شرایط لازم ولی‌امر است. این شرایط منحصر به زمان شروع حکومت و در دست گرفتن قدرت نیست؛ بلکه شرط بقای قدرت نیز می‌باشد؛ یعنی، تا زمانی که این شرایط باقی است، او ولی‌امر منصوب است و حکومتش مشروع؛ اما اگر به فساد و دیکتاتوری گرفتار شد، دیگر شرط لازم را از دست داده و از سوی شارع معزول است و باید از قدرت کنار رود. جامعه نیز باید او را کنار زند و از او پیروی نکند. دوّم. انتصابی بودن حاکم در حکومت دینی، لزوماً به معنای نفی هرگونه دخالت مردم در عزل و نصب حاکم نیست؛ بلکه رهبر دینی، تنها با مشارکت مردم و مقبولیت اجتماعی حکومت را در دست می‌گیرد. در جمهوری اسلامی نیز، مردم رهبرخود را با واسطه از طریق خبرگان انتخاب می‌کنند. از همین رو در اندیشه‌های حضرت امام خمینی(قدس سره)، ولایت شرعی (فقیه) در کنار رأی و انتخاب (مردم) ذکر شده است. برای روشن شدن این مطلب، می‌توان به گزیده‌هایی از سخنان ایشان توجّه کرد: (ما تابع آرای ملت هستیم. ملت هر طور رأی داد، ما هم از آنها تبعیت می‌کنیم)؛ صحیفه نور، ج 10، ص 181. (میزان رأی ملت است)؛ همان، ج 4، ص 422. (اگر چنانچه فقیه در کار نباشد، ولایت فقیه در کار نباشد، طاغوت است.یا خدا، یا طاغوت. اگر به امر خدا نباشد، رئیس جمهور با نصب فقیه نباشد، غیر مشروع است. وقتی غیر مشروع است، طاغوت است ...). همان، ج 9، ص 253. امام در تنفیذ حکم ریاست جمهوری شهید رجایی فرمود: (و چون مشروعیت آن باید بانصب فقیه ولی امر باشد، اینجانب رأی ملت را تنفیذ و ایشان را به سمت ریاست جمهوری ایران منصوب نمودم). همان، ج 15، ص 76. همچنین در نامه‌ای به شورای بازنگری قانون اساسی نوشتند: (نفوذ حکم ولی امر مبتنی و متوقف بر انتخاب مردم است). همان، ج 21، ص 129. در این سخنان به خوبی (نصب الهی) و (انتخاب مردمی) در کنار یکدیگر مشاهده می‌شود. بنابراین نصب الهی، مانع انتخاب مردم با رعایت موازین دینی و شرعی نیست و همان خدایی که (ولی امر) را نصب نموده است، جایگاه بلندی نیز برای رأی و انتخاب (مردم) قرار داده است. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 31/500008)
عنوان سوال:

بر فرض انتصابی بودن حاکم در حکومت دینی و این فرض که مردم در عزل و نصب حاکم هیچ حقی ندارند؛ چه راه‌کارهایی وجود دارد تا حکومت دینی به استبداد و دیکتاتوری منجر نشود؟


پاسخ:

بر فرض انتصابی بودن حاکم در حکومت دینی و این فرض که مردم در عزل و نصب حاکم هیچ حقی ندارند؛ چه راه‌کارهایی وجود دارد تا حکومت دینی به استبداد و دیکتاتوری منجر نشود؟

برای جلوگیری از استبداد و دیکتاتوری، راه‌کارهای متفاوتی وجود دارد که در بحث (کنترل) در حکومت دینی قابل پیگیری است. آنچه در اینجا به اختصار می‌توان گفت، این است که:
یکم. نصب شارع، به فرض وجود شرایط است. شرط نخست در حاکم (عصمت) است و در فرض غایب بودن امام معصوم، (فقاهت و عدالت) از شرایط لازم ولی‌امر است. این شرایط منحصر به زمان شروع حکومت و در دست گرفتن قدرت نیست؛ بلکه شرط بقای قدرت نیز می‌باشد؛ یعنی، تا زمانی که این شرایط باقی است، او ولی‌امر منصوب است و حکومتش مشروع؛ اما اگر به فساد و دیکتاتوری گرفتار شد، دیگر شرط لازم را از دست داده و از سوی شارع معزول است و باید از قدرت کنار رود. جامعه نیز باید او را کنار زند و از او پیروی نکند.
دوّم. انتصابی بودن حاکم در حکومت دینی، لزوماً به معنای نفی هرگونه دخالت مردم در عزل و نصب حاکم نیست؛ بلکه رهبر دینی، تنها با مشارکت مردم و مقبولیت اجتماعی حکومت را در دست می‌گیرد. در جمهوری اسلامی نیز، مردم رهبرخود را با واسطه از طریق خبرگان انتخاب می‌کنند. از همین رو در اندیشه‌های حضرت امام خمینی(قدس سره)، ولایت شرعی (فقیه) در کنار رأی و انتخاب (مردم) ذکر شده است. برای روشن شدن این مطلب، می‌توان به گزیده‌هایی از سخنان ایشان توجّه کرد:
(ما تابع آرای ملت هستیم. ملت هر طور رأی داد، ما هم از آنها تبعیت می‌کنیم)؛ صحیفه نور، ج 10، ص 181. (میزان رأی ملت است)؛ همان، ج 4، ص 422. (اگر چنانچه فقیه در کار نباشد، ولایت فقیه در کار نباشد، طاغوت است.یا خدا، یا طاغوت. اگر به امر خدا نباشد، رئیس جمهور با نصب فقیه نباشد، غیر مشروع است. وقتی غیر مشروع است، طاغوت است ...). همان، ج 9، ص 253.
امام در تنفیذ حکم ریاست جمهوری شهید رجایی فرمود: (و چون مشروعیت آن باید بانصب فقیه ولی امر باشد، اینجانب رأی ملت را تنفیذ و ایشان را به سمت ریاست جمهوری ایران منصوب نمودم). همان، ج 15، ص 76. همچنین در نامه‌ای به شورای بازنگری قانون اساسی نوشتند: (نفوذ حکم ولی امر مبتنی و متوقف بر انتخاب مردم است). همان، ج 21، ص 129.

در این سخنان به خوبی (نصب الهی) و (انتخاب مردمی) در کنار یکدیگر مشاهده می‌شود. بنابراین نصب الهی، مانع انتخاب مردم با رعایت موازین دینی و شرعی نیست و همان خدایی که (ولی امر) را نصب نموده است، جایگاه بلندی نیز برای رأی و انتخاب (مردم) قرار داده است. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 31/500008)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین