جهان معاصر و ویژگی های آن از دیدگاه امام خمینی چیست؟ جهان معاصر از دیدگاه حضرت امام ، جهانی است که با وجود برخی پیشرفت های مادی ، به دلیل نگاه مادی به انسان و جهان و فقدان معنویت و اخلاق در آن ، بشر را به عقب رانده و عقب ماندگی در اخلاق و معنویت و انسانیت را به همراه داشته است از این رو نه تنها شایسته نام تمدن انسانی نیست ، بلکه صلاحیت عنوان تمدن را نداشته و در حقیقت توحش است نه تمدن مهمترین ویژگیهای جهان معاصر و تمدن عصر حاضر از دیدگاه حضرت امام عبارت است از: 1.سیطره قدرت حکومتهای جور و تهاجم فرهنگهای مبتذل شرق و غرب ( علمای بلاد و کشورهای اسلامی باید راجع به حل مشکلات و معضلات مسلمین و خروج آنان از سیطره قدرت حکومتهای جور با یکدیگر به بحث و مشورت و تبادل نظر بپردازند و برای حفظ منافع مسلمین سینهها را سپر کنند و جلوی تهاجم فرهنگهای مبتذل شرق و غرب را که به نابودی نسل و حرث ملتها منتهی شده است را بگیرند، و به مردم کشورهای خود آثار سوء و نتایج خود باختگی در مقابل زرق و برق غرب و شرق را بازگو کنند و به مردم و به دولتها خطر استعمار نو و شیطنت ابرقدرتها که جنگ و مسلمانکشی در جهان به راه انداختهاند، گوشزد کنند.) (صحیفه امام، ج20، ص 337) 2.سرگشتگی و تشنگی بشر نسبت به معنویت و احکام اسلام (در این عصری که بشریت تشنه معنویت و احکام نورانی اسلام است غافلند و عطش ملتها را درک نمیکنند و از التهاب و گرایش جوامع بشری به ارزشهای وحی بیخبرند و قدرت و نفوذ معنوی خود را دست کم گرفتهاند، که در همین شرایط پر زرق و برق حاکمیت علوم و تمدن مادی بر نسل معاصر، علما و خطبا و ائمه جمعه بلاد و روشنفکران اسلامی با وحدت و انسجام و احساس مسئولیت و عمل به وظیفه سنگین هدایت و رهبری مردم، میتوانند دنیا را در قبضه نفوذ و حاکمیت قرآن در آورند و جلوی این همه فساد و استثمار و حقارت مسلمین را بگیرند و از لانه کردن شیاطین کوچک و بزرگ خصوصاً امریکا در ممالک اسلامی جلوگیری کنند و به جای نوشتن و گفتن لا طائلات و کلمات تفرقهانگیز و مدح و ثنای سلاطین جور و بدبین کردن مستضعفان به مسائل اسلام و ایجاد نفاق در صفوف مسلمین به تحقیق و نشر احکام نورانی اسلام همت بگمارند و با استفاده از این دریای بیکران ملتهای اسلامی، هم عزت خود را و هم اعتبار امت محمدی- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- را پایدار نمایند.(همان) 3.عصر شیطان ها ( امروز که به اصطلاح عصر تمدن و ترقی و عصر پیشرفت است، عصر شیطانهاست. شما در سرتاسر دنیا اگر چنانچه ملاحظه کنید، دنیا در دست شیاطین است، استثنایش بسیار کم است. اینها با آن حیلههای شیطانی و با آن ابزار شیطانی که دارند، همه جا را قبضه کردهاند و در مقام پیشرفت هم هستند و هر روز یک توطئههایی انجام میدهند. در مقابل یک همچه توطئه عظیم و یک همچه شیطانهای تعلیم دیده و شیطانهای عصر تمدن، باید انسانها قیام کنند. باید انسانها همان طوری که انبیای عظام و اولیای خدا قیام کردند و جانفشانی کردند، باید در این عصر هم همه شما، همه ما، همه روحانیون، همه ملتها، همه ستمدیدههای تاریخ باید قد علم کنند و جلوی این شیاطین بایستند. اگر سستی بشود، شیاطین همه عالم را میبلعند. آنها با اسم صلح دوستی، جنگ افروز اول جهانند؛ آنها با اسم حقوق بشر، بالاترین کسانی هستند که حقوق بشر را پایمال میکنند؛ آنها در عین ادعای خیرخواهی، آنچه را برای دیگران میخواهند جز شر نیست، برای خودشان هر چه هست میخواهند و دیگران را پایمال میکنند.(صحیفه امام، ج19، ص 236) 4. انحصار علم و تمدن و پیشرفت و القای ناتوانی دیگران ( از جمله مسائلی که به مسلمانان و مستضعفان جهان اجازه هیچ گونه فعالیت برای خروج از قید و بند استعمارگران را نمیدهد و آنان را به حال رکود و عقب افتادگی نگاه میدارد، تبلیغات همه جانبهای است که غربزدگان و شرقزدگان، یا به امر ابرقدرتها، یا با کوتاه نظری خود، در سراسر کشورهای اسلامی و استضعافی به راه انداختهاند و میاندازند. و آن است که علم و تمدن و پیشرفت مختص به دو جناح امپریالیزم و کمونیسم است؛ و آنان، خصوصاً غربیها و اخیراً امریکاییها، نژاد برتر هستند، و دیگران نژاد پست و ناقص هستند؛ و ترقی آنان در اثر والا نژادی آنان است؛ و عقب افتادگی اینان در اثر نقص نژادی است! و به تعبیر دیگر، آنان انسانهای تکامل یافته هستند؛ و اینان در حال تکامل، که پس از میلیونها سال به تکامل نسبی میرسند. پس، کوشش برای پیشرفت بی فایده است. و آزادگان یا باید وابسته به سرمایه داری غرب باشند، و یا کمونیسم شرق. و به بیان دیگر، ما از خود هیچ نداریم، و باید همه چیز را از ابرقدرتهای غرب یا شرق بگیریم: علم را، تمدن را، قانون را، و پیشرفت را! و شما امروزِ سیاه ما را میبینید که در اثر این تفکر که بر ما تحمیل کردهاند هر چیز، اگر چه ممتاز باشد و از خودی باشد، به همین جرم مشتریاش کم است؛ و همین را اگر اسم غربی به آن بگذارند، مشتری زیاد پیدا میکند. پارچه ایران حتماً باید در حاشیهاش حروف خارجی و لاتین داشته باشد تا مشتری پیدا کند! و مرضهایی که در خود کشور به نحو شایسته معالجه میشود باید به خارج سفر کرد تا معالجه شود. و این باور در حالی است که بعض دانشمندان و نویسندگان غیر مسلمان با شواهد زنده ثابت نمودهاند که تمدن و علم از اسلام به اروپا رفته و مسلمانان در این امور پیشقدم بودهاند. )( صحیفه امام، ج18، ص 90) ( از همه بالاتر این است که فرهنگ ما را وابسته به غیر کردند. مغزهای ما را وابسته کردند به غیر. ما عقیدهمان این شده است که غیر از غرب دیگر کسی نیست. جایی نیست که بشود [به آن اعتماد کرد] ما باید وابسته باشیم یا به شرق و یا به غرب. آدم خوبهای ما میگفتند به غرب وابسته باشیم. برای اینکه این مقدار ادراکشان نبود که نه، ما میتوانیم خودمان بایستیم کار بکنیم. خودمان میتوانیم سرپا بایستیم. ما ترجیح میدهیم به اینکه از این تمدنی که ما را فاسد دارد میکند دست برداریم و برسیم به یک زندگی بسیط انسانی. اگر ما یک همچو [استقلال فکری] پیدا بکنیم، و از این تمدن مفسد و فاسد پشت بکنیم به آن، خودمان کم کم خودکفا خواهیم شد. آنچه که ما را نمیگذارد به اینکه در هر قشری که داریم خودکفا باشیم، بستگی، وابستگی است که ما به آنها داریم. وقتی بنا شد که قبله یک ملتی غرب شد، رو به آنجا میایستد و حرف میزند.( صحیفه امام، ج12، ص 20) 5. تمدن حقیقی در سایه اسلام ( آنکه ضامن این است که یک کشوری درست بکند که متمدن باشد، آزادیخواه به معنای حقیقیاش باشد، استقلال داشته باشد به معنای حقیقیاش، آن مکتب انسانیت است، غیر از او هیچ نیست، آنکه میتواند آزادی به مردم بدهد. آن آزادی که در غرب است یک قدری فحشاست که هر جوری دلشان میخواهد عمل کند در شهوات، هیچ قید و بندی نباشد، آزادند هر طوری دلشان میخواهد در فحشا غوطهور شوند...آنی که آزادی به مردم میدهد، آزادی در حدودی که فحشا نباشد، آنی که مخالف با شخصیت انسانی است نباشد، آن را مکتبهای توحیدی میدهند- که در رأس آنها اسلام است. گرایش باید پیدا کرد به این مکتب، اگر بخواهید سعادتمند بشوید، جدیت کنید که این مکتب تحقق پیدا کند در خارج.(صحیفه امام، ج9، ص 82) ( اسلامی که بیشترین تأکید خود را بر اندیشه و فکر قرار داده است و انسان را به آزادی از همه خرافات و اسارت قدرتهای ارتجاعی و ضد انسانی دعوت میکند، چگونه ممکن است با تمدن و پیشرفت و نوآوریهای مفید بشر که حاصل تجربههای اوست سازگار نباشد؟!.) (صحیفه امام، ج5، ص 409) 6. تمدن مادی غرب ، تمدن حیوانی و مادی (اسلام با هیچ تمدنی مخالف نیست. اسلام تمدنی را ایجاد کرد، ششصد، هفتصد سال یک دنیا را، تقریباً اکثر معموره را [متمدن] کرد؛ با اینکه باز اسلام نبود درست. با تمدن، اسلام مخالف نیست، با دلبستگی و محدود شدن مخالف است که همه آمال و آرزوی ما همین باشد؛ همه همّ ما همان علفمان باشد؛ تمام همت ما این باشد که خوب بخوریم، خوب بخوابیم و خوب شهوات، دلبستگی را مخالف است، این که همّ انسان، علفش باشد! با این مخالف است اسلام. تمدن به اعلی مرتبه، مهار، مهار در معنویت، همه مظاهر تمدن را انبیا قبول دارند، لکن مهار شده؛ نه مطلق و رها. شهوات را جلویش را نگرفتند؛ جلوی اطلاقش را گرفتند. جلو رهایی و آزادی را گرفتند...اگر تربیت و تعلیم آن طوری که انبیا و تحت تربیت انبیاست تحقق پیدا بکند، انسان هم صحیح میشود و روی یک نظمی تحقق پیدا میکند و ... این تعدّیات و این تجاوزها و این اختلافهای طبقاتی پیدا نمیشود؛ و هم آن طرف- که عمده آن طرف است- آن حیات جاویدی که آخر ندارد تأمین میشود... مکتب ولی امر را به آن توجه کنید که برای تربیت و تعلیم این انسان است که از حد حیوانیت برساندش به حد انسانیت و رشد انسانی پیدا کند و تربیتهای انسانی پیدا کند و تعلیمات، تعلیمات صحیح باشد.) ( صحیفه امام، ج8، ص 517) 7. تمدن مادی در مسیر توحش ( این چیزهایی که در ممالک دیگر شما خیال میکنید در تمدن است وقتی که درست تأمل کنید تمدن نیست بلکه به توحش نزدیکتر است برای اینکه تمام سلاحهای مدرنی که درست کردند همه برای کشتن هم جنس خودشان و قتل عام کردن بشر است و این همان توحش بزرگی است که در بین حیوانات کمترش هست تا بین انسانها و اسلام است که همه را به سِلم دعوت میکند و همه را میخواهد با رفاه زندگی کنند و تمدن صحیح در اسلام است چنانچه حُرّیت صحیح در اسلام است.( صحیفه امام، ج8، ص309 (بایدبنشینیم حساب کنیم ببینیم که آیا این پیشرفتها رو به تمدن دارد میرود، یا رو به توحش دارد میرود؟ من تعبیرم این است که امریکا و سایر این دُوَل غربی و شرقی اینها ترقیاتی کردهاند به این معنا که انسانها را دارند حیوان درنده بار میآورند، تمام این کارها که کردهاند برای درندگی است، ملتشان را نمیگویم؛ دولتها را میگویم. تمام افکار متوجه این شده است که یک چیزی درست کنند که کوبندگیاش از آن سابق بیشتر باشد! ...یعنی دنبال این هستند یک حیواناتی درست کنند که این حیوانات درنده باشند، بدتر از حیوانات درنده قبلی. تمدن نیست. رو به توحش دارد میرود. غرب دارد رو به توحش، دارد میسازد یک مردمی را که بریزند به جان هم و با چنگ و دندان هم را پاره کنند! بر خلاف تمدن که مکتبهای الهی میخواهند انسان درست کنند که همه در کنار هم آسوده و آرام باشند، مکتبهای اینها همهاش دنبال این معناست که باید این آنجا را بگیرد و آنجا را بگیرد، بزند، بکشد، چه بکند.) (صحیفه امام، ج8، ص99-100) ( بپرهیز و بر حذر باش- ای برادر روحانی و دوست عقلانی- از این اشباح مدعی تمدن و تجدد که آنان ستوری رمیده و گرگهایی درنده و شیاطینی انسان نما هستند که از حیوانگمراهتر و از شیطان پستترند، و قسم به جان حقیقت که میان آنان و تمدن آن چنان فاصله دوری است که اگر به شرق روند تمدن به غرب گریزد و چون به غرب روی آورند تمدن به شرق برود، و همانند تو که از شیر میگریزی تمدن از ایشان در فرار است، که ضرر ایشان بر بنی آدم از آدمخوارگان بیش است.) (صحیفه امام، ج1، ص 11-12)
جهان معاصر و ویژگی های آن از دیدگاه امام خمینی چیست؟
جهان معاصر از دیدگاه حضرت امام ، جهانی است که با وجود برخی پیشرفت های مادی ، به دلیل نگاه مادی به انسان و جهان و فقدان معنویت و اخلاق در آن ، بشر را به عقب رانده و عقب ماندگی در اخلاق و معنویت و انسانیت را به همراه داشته است از این رو نه تنها شایسته نام تمدن انسانی نیست ، بلکه صلاحیت عنوان تمدن را نداشته و در حقیقت توحش است نه تمدن مهمترین ویژگیهای جهان معاصر و تمدن عصر حاضر از دیدگاه حضرت امام عبارت است از: 1.سیطره قدرت حکومتهای جور و تهاجم فرهنگهای مبتذل شرق و غرب ( علمای بلاد و کشورهای اسلامی باید راجع به حل مشکلات و معضلات مسلمین و خروج آنان از سیطره قدرت حکومتهای جور با یکدیگر به بحث و مشورت و تبادل نظر بپردازند و برای حفظ منافع مسلمین سینهها را سپر کنند و جلوی تهاجم فرهنگهای مبتذل شرق و غرب را که به نابودی نسل و حرث ملتها منتهی شده است را بگیرند، و به مردم کشورهای خود آثار سوء و نتایج خود باختگی در مقابل زرق و برق غرب و شرق را بازگو کنند و به مردم و به دولتها خطر استعمار نو و شیطنت ابرقدرتها که جنگ و مسلمانکشی در جهان به راه انداختهاند، گوشزد کنند.) (صحیفه امام، ج20، ص 337) 2.سرگشتگی و تشنگی بشر نسبت به معنویت و احکام اسلام (در این عصری که بشریت تشنه معنویت و احکام نورانی اسلام است غافلند و عطش ملتها را درک نمیکنند و از التهاب و گرایش جوامع بشری به ارزشهای وحی بیخبرند و قدرت و نفوذ معنوی خود را دست کم گرفتهاند، که در همین شرایط پر زرق و برق حاکمیت علوم و تمدن مادی بر نسل معاصر، علما و خطبا و ائمه جمعه بلاد و روشنفکران اسلامی با وحدت و انسجام و احساس مسئولیت و عمل به وظیفه سنگین هدایت و رهبری مردم، میتوانند دنیا را در قبضه نفوذ و حاکمیت قرآن در آورند و جلوی این همه فساد و استثمار و حقارت مسلمین را بگیرند و از لانه کردن شیاطین کوچک و بزرگ خصوصاً امریکا در ممالک اسلامی جلوگیری کنند و به جای نوشتن و گفتن لا طائلات و کلمات تفرقهانگیز و مدح و ثنای سلاطین جور و بدبین کردن مستضعفان به مسائل اسلام و ایجاد نفاق در صفوف مسلمین به تحقیق و نشر احکام نورانی اسلام همت بگمارند و با استفاده از این دریای بیکران ملتهای اسلامی، هم عزت خود را و هم اعتبار امت محمدی- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- را پایدار نمایند.(همان) 3.عصر شیطان ها ( امروز که به اصطلاح عصر تمدن و ترقی و عصر پیشرفت است، عصر شیطانهاست. شما در سرتاسر دنیا اگر چنانچه ملاحظه کنید، دنیا در دست شیاطین است، استثنایش بسیار کم است. اینها با آن حیلههای شیطانی و با آن ابزار شیطانی که دارند، همه جا را قبضه کردهاند و در مقام پیشرفت هم هستند و هر روز یک توطئههایی انجام میدهند. در مقابل یک همچه توطئه عظیم و یک همچه شیطانهای تعلیم دیده و شیطانهای عصر تمدن، باید انسانها قیام کنند. باید انسانها همان طوری که انبیای عظام و اولیای خدا قیام کردند و جانفشانی کردند، باید در این عصر هم همه شما، همه ما، همه روحانیون، همه ملتها، همه ستمدیدههای تاریخ باید قد علم کنند و جلوی این شیاطین بایستند. اگر سستی بشود، شیاطین همه عالم را میبلعند. آنها با اسم صلح دوستی، جنگ افروز اول جهانند؛ آنها با اسم حقوق بشر، بالاترین کسانی هستند که حقوق بشر را پایمال میکنند؛ آنها در عین ادعای خیرخواهی، آنچه را برای دیگران میخواهند جز شر نیست، برای خودشان هر چه هست میخواهند و دیگران را پایمال میکنند.(صحیفه امام، ج19، ص 236) 4. انحصار علم و تمدن و پیشرفت و القای ناتوانی دیگران ( از جمله مسائلی که به مسلمانان و مستضعفان جهان اجازه هیچ گونه فعالیت برای خروج از قید و بند استعمارگران را نمیدهد و آنان را به حال رکود و عقب افتادگی نگاه میدارد، تبلیغات همه جانبهای است که غربزدگان و شرقزدگان، یا به امر ابرقدرتها، یا با کوتاه نظری خود، در سراسر کشورهای اسلامی و استضعافی به راه انداختهاند و میاندازند. و آن است که علم و تمدن و پیشرفت مختص به دو جناح امپریالیزم و کمونیسم است؛ و آنان، خصوصاً غربیها و اخیراً امریکاییها، نژاد برتر هستند، و دیگران نژاد پست و ناقص هستند؛ و ترقی آنان در اثر والا نژادی آنان است؛ و عقب افتادگی اینان در اثر نقص نژادی است! و به تعبیر دیگر، آنان انسانهای تکامل یافته هستند؛ و اینان در حال تکامل، که پس از میلیونها سال به تکامل نسبی میرسند. پس، کوشش برای پیشرفت بی فایده است. و آزادگان یا باید وابسته به سرمایه داری غرب باشند، و یا کمونیسم شرق. و به بیان دیگر، ما از خود هیچ نداریم، و باید همه چیز را از ابرقدرتهای غرب یا شرق بگیریم: علم را، تمدن را، قانون را، و پیشرفت را! و شما امروزِ سیاه ما را میبینید که در اثر این تفکر که بر ما تحمیل کردهاند هر چیز، اگر چه ممتاز باشد و از خودی باشد، به همین جرم مشتریاش کم است؛ و همین را اگر اسم غربی به آن بگذارند، مشتری زیاد پیدا میکند. پارچه ایران حتماً باید در حاشیهاش حروف خارجی و لاتین داشته باشد تا مشتری پیدا کند! و مرضهایی که در خود کشور به نحو شایسته معالجه میشود باید به خارج سفر کرد تا معالجه شود. و این باور در حالی است که بعض دانشمندان و نویسندگان غیر مسلمان با شواهد زنده ثابت نمودهاند که تمدن و علم از اسلام به اروپا رفته و مسلمانان در این امور پیشقدم بودهاند. )( صحیفه امام، ج18، ص 90) ( از همه بالاتر این است که فرهنگ ما را وابسته به غیر کردند. مغزهای ما را وابسته کردند به غیر. ما عقیدهمان این شده است که غیر از غرب دیگر کسی نیست. جایی نیست که بشود [به آن اعتماد کرد] ما باید وابسته باشیم یا به شرق و یا به غرب. آدم خوبهای ما میگفتند به غرب وابسته باشیم. برای اینکه این مقدار ادراکشان نبود که نه، ما میتوانیم خودمان بایستیم کار بکنیم. خودمان میتوانیم سرپا بایستیم. ما ترجیح میدهیم به اینکه از این تمدنی که ما را فاسد دارد میکند دست برداریم و برسیم به یک زندگی بسیط انسانی. اگر ما یک همچو [استقلال فکری] پیدا بکنیم، و از این تمدن مفسد و فاسد پشت بکنیم به آن، خودمان کم کم خودکفا خواهیم شد. آنچه که ما را نمیگذارد به اینکه در هر قشری که داریم خودکفا باشیم، بستگی، وابستگی است که ما به آنها داریم. وقتی بنا شد که قبله یک ملتی غرب شد، رو به آنجا میایستد و حرف میزند.( صحیفه امام، ج12، ص 20) 5. تمدن حقیقی در سایه اسلام ( آنکه ضامن این است که یک کشوری درست بکند که متمدن باشد، آزادیخواه به معنای حقیقیاش باشد، استقلال داشته باشد به معنای حقیقیاش، آن مکتب انسانیت است، غیر از او هیچ نیست، آنکه میتواند آزادی به مردم بدهد. آن آزادی که در غرب است یک قدری فحشاست که هر جوری دلشان میخواهد عمل کند در شهوات، هیچ قید و بندی نباشد، آزادند هر طوری دلشان میخواهد در فحشا غوطهور شوند...آنی که آزادی به مردم میدهد، آزادی در حدودی که فحشا نباشد، آنی که مخالف با شخصیت انسانی است نباشد، آن را مکتبهای توحیدی میدهند- که در رأس آنها اسلام است. گرایش باید پیدا کرد به این مکتب، اگر بخواهید سعادتمند بشوید، جدیت کنید که این مکتب تحقق پیدا کند در خارج.(صحیفه امام، ج9، ص 82) ( اسلامی که بیشترین تأکید خود را بر اندیشه و فکر قرار داده است و انسان را به آزادی از همه خرافات و اسارت قدرتهای ارتجاعی و ضد انسانی دعوت میکند، چگونه ممکن است با تمدن و پیشرفت و نوآوریهای مفید بشر که حاصل تجربههای اوست سازگار نباشد؟!.) (صحیفه امام، ج5، ص 409) 6. تمدن مادی غرب ، تمدن حیوانی و مادی (اسلام با هیچ تمدنی مخالف نیست. اسلام تمدنی را ایجاد کرد، ششصد، هفتصد سال یک دنیا را، تقریباً اکثر معموره را [متمدن] کرد؛ با اینکه باز اسلام نبود درست. با تمدن، اسلام مخالف نیست، با دلبستگی و محدود شدن مخالف است که همه آمال و آرزوی ما همین باشد؛ همه همّ ما همان علفمان باشد؛ تمام همت ما این باشد که خوب بخوریم، خوب بخوابیم و خوب شهوات، دلبستگی را مخالف است، این که همّ انسان، علفش باشد! با این مخالف است اسلام. تمدن به اعلی مرتبه، مهار، مهار در معنویت، همه مظاهر تمدن را انبیا قبول دارند، لکن مهار شده؛ نه مطلق و رها. شهوات را جلویش را نگرفتند؛ جلوی اطلاقش را گرفتند. جلو رهایی و آزادی را گرفتند...اگر تربیت و تعلیم آن طوری که انبیا و تحت تربیت انبیاست تحقق پیدا بکند، انسان هم صحیح میشود و روی یک نظمی تحقق پیدا میکند و ... این تعدّیات و این تجاوزها و این اختلافهای طبقاتی پیدا نمیشود؛ و هم آن طرف- که عمده آن طرف است- آن حیات جاویدی که آخر ندارد تأمین میشود... مکتب ولی امر را به آن توجه کنید که برای تربیت و تعلیم این انسان است که از حد حیوانیت برساندش به حد انسانیت و رشد انسانی پیدا کند و تربیتهای انسانی پیدا کند و تعلیمات، تعلیمات صحیح باشد.) ( صحیفه امام، ج8، ص 517) 7. تمدن مادی در مسیر توحش ( این چیزهایی که در ممالک دیگر شما خیال میکنید در تمدن است وقتی که درست تأمل کنید تمدن نیست بلکه به توحش نزدیکتر است برای اینکه تمام سلاحهای مدرنی که درست کردند همه برای کشتن هم جنس خودشان و قتل عام کردن بشر است و این همان توحش بزرگی است که در بین حیوانات کمترش هست تا بین انسانها و اسلام است که همه را به سِلم دعوت میکند و همه را میخواهد با رفاه زندگی کنند و تمدن صحیح در اسلام است چنانچه حُرّیت صحیح در اسلام است.( صحیفه امام، ج8، ص309 (بایدبنشینیم حساب کنیم ببینیم که آیا این پیشرفتها رو به تمدن دارد میرود، یا رو به توحش دارد میرود؟ من تعبیرم این است که امریکا و سایر این دُوَل غربی و شرقی اینها ترقیاتی کردهاند به این معنا که انسانها را دارند حیوان درنده بار میآورند، تمام این کارها که کردهاند برای درندگی است، ملتشان را نمیگویم؛ دولتها را میگویم. تمام افکار متوجه این شده است که یک چیزی درست کنند که کوبندگیاش از آن سابق بیشتر باشد! ...یعنی دنبال این هستند یک حیواناتی درست کنند که این حیوانات درنده باشند، بدتر از حیوانات درنده قبلی. تمدن نیست. رو به توحش دارد میرود. غرب دارد رو به توحش، دارد میسازد یک مردمی را که بریزند به جان هم و با چنگ و دندان هم را پاره کنند! بر خلاف تمدن که مکتبهای الهی میخواهند انسان درست کنند که همه در کنار هم آسوده و آرام باشند، مکتبهای اینها همهاش دنبال این معناست که باید این آنجا را بگیرد و آنجا را بگیرد، بزند، بکشد، چه بکند.) (صحیفه امام، ج8، ص99-100) ( بپرهیز و بر حذر باش- ای برادر روحانی و دوست عقلانی- از این اشباح مدعی تمدن و تجدد که آنان ستوری رمیده و گرگهایی درنده و شیاطینی انسان نما هستند که از حیوانگمراهتر و از شیطان پستترند، و قسم به جان حقیقت که میان آنان و تمدن آن چنان فاصله دوری است که اگر به شرق روند تمدن به غرب گریزد و چون به غرب روی آورند تمدن به شرق برود، و همانند تو که از شیر میگریزی تمدن از ایشان در فرار است، که ضرر ایشان بر بنی آدم از آدمخوارگان بیش است.) (صحیفه امام، ج1، ص 11-12)
- [سایر] امام خمینی ره چه تاثیری بر جهان معاصر گذاشتند؟
- [سایر] امام خمینی (ره) و جنبشهای اسلامی معاصر؟
- [سایر] از دیدگاه مقام معظم رهبری ویژگی های مهم امام خمینی(ره) چیست؟
- [سایر] استراتژی و رهبری امام خمینی ره چه ویژگی هایی دارد؟
- [سایر] عصر و دوران امام خمینی ره چه ویژگی هایی داشت؟
- [سایر] جایگاه دانشگاه از دیدگاه امام خمینی (ره) ؟
- [سایر] دیدگاه عالمان دینی در مورد امام خمینی ره چیست؟
- [سایر] مراتب اهل سلوک از دیدگاه امام خمینی ره چیست؟
- [سایر] دیدگاه امام خمینی (ره) نسبت به اقتصاد چگونه بود؟
- [سایر] نقش زن از دیدگاه امام خمینی (ره)؟
- [آیت الله اردبیلی] رساله توضیح المسائل به شیوه مرسوم، ابتدا بر اساس فتاوای زعیم بزرگوار شیعه حضرت آیة اللّه العظمی برجرودی قدسسره به دقت و با زبانی ساده تهیه و چاپ گردید و در معرض استفاده مقلدان و اندیشمندان قرار گرفت و به سبب دقت و سلاست و انتساب به آن مرجع بزرگوار و استاد مسلم فقه، سالها توسط فقیهان متأخر حاشیه و تعلیقه زده شد و سپس با مزج حواشی در متن اصلی، رسالههای بعدی تدوین گردید. حضرت آیة اللّه العظمی موسوی اردبیلی نیز ابتدا نظرات و فتاوای خود را به صورت حاشیهای بر رساله مزبور نگاشتند و پس از رحلت امام خمینی قدسسره به علت این که رساله معظم له در دست بسیاری از مقلدان و فارسی زبانان موجود بود، حواشی خود را به اختصار به رساله مزبور اضافه نمودند که چندین بار مورد چاپ و تجدید نظر قرار گرفت و در اختیار علاقمندان گذاشته شد. اما بازبینی و بازنگری رساله توضیح المسائل، ظهور مسائل جدید و مورد ابتلا، حذف مسائل غیر مورد ابتلا، تغییر در ساختار شکلی، جملات و ترتیب مسائل و برخی ابواب و توجه به نوآوریها و دقائق و کثرت تغییرات رساله پیشین، باعث گردید که رسالهای مستقل با ساختار فعلی تدوین شود تا به شیوهای مناسبتر، در عین حفظ چهارچوب قبلی، پاسخگوی نیاز مراجعین و فرزانگان گردد. لذا در این توضیح المسائل علاوه بر ذکر مسائل و نظرات جدید معظم له، متون مسائل تا اندازهای روانتر و ترتیب ابواب فقهی و مسائل مناسبتر شده و ابواب و مسائلی که مورد نیاز بوده، اضافه گردیده
- [آیت الله خوئی] مسافر میتواند در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم بلکه در تمام شهر مکه و مدینه و مسجد کوفه نمازش را تمام بخواند. و نیز مسافر میتواند در حرم حضرت سید الشهدا علیه السلام نماز را تمام بخواند. اگرچه دورتر از اطراف ضریح مقدس نماز بخواند.
- [آیت الله سبحانی] مسافر می تواند در مسجدالحرام و مسجد پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و مسجد کوفه نمازش را تمام بخواند و تمام افضل و شکسته احوط است. ولی اگر بخواهد در جائی که اول، جزء این مساجد نبوده و بعد از زمان ائمه(علیهم السلام) به این مساجد اضافه شده نماز بخواند، باید شکسته بخواند و نیز مسافر می تواند در حرم حضرت سیدالشهداء(علیه السلام)در شعاع 25 ذراع(تقریباً 11متر) از ضریح مقدس نماز را تمام بخواند.
- [امام خمینی] مسافر می تواند در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و مسجد کوفه نمازش را تمام بخواند. ولی اگر بخواهد در جایی که اول جزو این مساجد نبوده و بعد به این مساجد اضافه شده نماز بخواند احتیاط مستحب آن است که شکسته بخواند اگر چه اقوی، صحت تمام است و نیز مسافر می تواند در حرم و رواق حضرت سید الشهدا علیه السلام بلکه در مسجد متصل به حرم نماز را تمام بخواند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] آشامیدن شراب حرام و از گناهان کبیره است، بلکه در بعضی از اخبار بزرگترین گناه شمرده شده است و اگر کسی آن را حلال بداند در صورتی که متوجه باشد که لازمه حلال دانستن آن تکذیب خدا و پیغمبر(صلی الله علیه وآله) می باشد کافر است. از حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) روایت شده است که فرمود: (شراب ریشه بدیها و منشأ گناهان است و کسی که شراب می خورد عقل خود را از دست می دهد و در آن موقع خدا را نمی شناسد و از هیچ گناهی باک ندارد، احترام هیچ کس را نگه نمی دارد و حق خویشان نزدیک را رعایت نمی کند و از زشتیهای آشکار رو نمی گرداند، روح ایمان و خداشناسی از او بیرون می رود، و روح خبیثی که از رحمت خدا دور است در او می ماند، خدا و فرشتگان و پیغمبران و مؤمنین او را لعنت می کنند و تا چهل روز نماز او قبول نمی شود و روز قیامت روی او سیاه است!)
- [آیت الله نوری همدانی] مسافر می تواند در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر ( صلی الله علیه و آله و سلم )بلکه در تمام شهر مکه و مدینه و مسجد کوفه نمازش را تمام بخواند . ولی اگر بخواهد در جائی که اول جزء مسجد کوفه نبوده و بعد به این مسجد ا ضافه شده نماز بخواند ، احتیاط واجب آن است که شکسته بخواند و نیز مسافر می تواند در حائز حضرت سیدالشهداء (علیه السلام ) نماز را تمام بخواند ولی احتیاط واجب آن است که اگر دورتر از اطراف ضریح مقدس نماز بخواند شکسته بجا آورد .
- [آیت الله بهجت] خوردن کمی از تربت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام برای شفا به اندازه یک نخود، که از قبر مطهر آن حضرت یا از اطراف آن برداشته باشند، اشکال ندارد، و مظنون این است که خوردن تربت حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله و سایر ائمه طاهرین علیهمالسلام برای شفا، در این حکم مثل تربت امام حسین علیهالسلام باشد؛ اگرچه احوط این است که آن را در آب مخلوط کنند بهطوریکه مستهلک شود، و خوردن گِل داغستان و گِل اَرمَنی برای معالجه، اگر علاج منحصر به خوردن آنها باشد، بنابر اظهر اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله سبحانی] پیش از داخل شدن در حرم مکه، شهر مکه، مسجدالحرام، خانه کعبه، حرم مدینه، شهر مدینه، مسجد پیغمبر و حرم امامان (علیهم السلام) (که غسل در زیارت آنها وارد شده) مستحب است انسان غسل کند و اگر در یک روز چند مرتبه مشرف شود، یک غسل کافی است و کسی که می خواهد در یک روز داخل حرم مکه و مسجدالحرام و خانه کعبه شود، اگر به نیّت همه یک غسل کند کافی است و نیز اگر در یک روز بخواهد داخل حرم مدینه و شهر مدینه و مسجد پیامبر(صلی الله علیه وآله) شود، یک غسل برای همه کفایت می کند و برای زیارت پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امامان (علیهم السلام) از دور یا نزدیک و برای حاجت خواستن از خداوند عالم و همچنین برای توبه و نشاط به جهت عبادت و برای سفر رفتن خصوصاً سفر زیارت حضرت سیّدالشّهدا(علیه السلام)مستحب است انسان غسل کند و اگر یکی از غسل هایی را که در این مسأله گفته شد به جا آورد و بعد کاری کند که وضو را باطل می کند مثلا بخوابد; غسل او باطل می شود و مستحب است دوباره غسل را به جا آورد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز رابطه انسان با خداست و مایه صفای روح و پاکی دل و پیدایش روح تقوا و تربیت انسان و پرهیز از گناهان است. نماز مهمترین عبادات است که طبق روایات اگر قبول درگاه خدا شود عبادات دیگر نیز قبول خواهد شد و اگر قبول نگردد اعمال دیگر نیز قبول نخواهد شد. و نیز بر طبق روایات، کسی که نمازهای پنجگانه را انجام می دهد از گناهان پاک می شود همان گونه که اگرشبانه روز پنج مرتبه در نهر آبی شست و شو کند اثری از آلودگی در بدنش باقی نمی ماند. به همین دلیل، در آیات قرآن مجید و روایات اسلامی و وصایا و سفارشهای پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و ائمه هدی(علیهم السلام)از مهمترین کارهایی که روی آن تأکید شده همین نماز است و لذا ترک نماز از بزرگترین گناهان کبیره محسوب می شود. سزاوار است انسان نماز را در اول وقت بخواند و به آن اهمیت بسیار دهد و از تند خواندن نماز که ممکن است مایه خرابی نماز گردد جداً بپرهیزد. در حدیث آمده است روزی پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) مردی را در مسجد مشغول نماز دید که رکوع و سجود را بطور کامل انجام نمی دهد، فرمود: اگر این مرد از دنیا برود در حالی که نمازش این گونه باشد به دین من از دنیا نخواهد رفت. روح نماز (حضور قلب) است و سزاوار است از آنچه مایه پراکندگی حواس می شود بپرهیزد، معانی کلمات نماز را بفهمد و در حال نماز به آن توجه داشته باشد و با حال خضوع و خشوع نماز را انجام دهد، بداند با چه کسی سخن می گوید و خود را در مقابل عظمت و بزرگی خداوند بسیار کوچک ببیند. در حالات معصومین(علیهم السلام) آمده است به هنگام نماز آنچنان غرق یاد خدا می شدند که از خود بی خبر می گشتند، تا آنجا که پیکان تیری در پای امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)مانده بود، در حال نماز بیرون آوردند و آن حضرت متوجه نشد. برای قبولی نماز و کمال و فضیلت آن علاوه بر شرایط واجب باید امور زیر را نیز رعایت کند: قبل از نماز از خطاهای خود توبه و استغفار نماید و از گناهانی که مانع قبول نماز است مانند (حسد) و (تکبر) و (غیبت) و (خوردن مال حرام) و (آشامیدن مسکرات) و (ندادن خمس و زکات) بلکه هر معصیتی بپرهیزد. همچنین سزاوار است کارهائی که ارزش نماز و حضور قلب را کم می کند انجام ندهد، مثلاً در حال خواب آلودگی و خودداری از بول و در میان سر و صداها و در برابر منظره هایی که جلب توجه می کند به نماز نایستد و کارهایی که ثواب نماز را زیاد می کند انجام دهد، مثلاً لباس پاکیزه بپوشد، موهای خود را شانه زند و مسواک کند و خود را خوشبو نماید و انگشتر عقیق به دست کند.