از نظر برخی امام در خصوص سلمان رشدی خائن حکم حکومتی نداد، بلکه نظر فقهی خودش را بیان کرده بود. آیا اساساً اینطور بود؟ پس چرا بعد از مدتی سفرای خارجی از کشورمان رفتند؟
از نظر برخی امام در خصوص سلمان رشدی خائن حکم حکومتی نداد، بلکه نظر فقهی خودش را بیان کرده بود. آیا اساساً اینطور بود؟ پس چرا بعد از مدتی سفرای خارجی از کشورمان رفتند؟ در ارزیابی و نقد مطالب فوق توجه به سه نکته مناسب است نکته اول اینکه متن پیام مرحوم امام (ره) در مورد سلمان رشدی و مرتد اعلام نمودن او باچنین تحلیل ها و برداشتهایی همخوانی ندارد و به خوبی گویای این واقعیت است که مرحوم امام به عنوان رهبری نظام این حکم را صادر فرمودند. ایشان در این حکم فرمودند : ( به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می رسانم مولف کتاب آیات شیطانی که علیه اسلام و پیامبر و قرآن ، تنظیم و چاپ و منتشر شده است همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن محکوم به اعدام می باشند از مسلمانان غیور می خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند سریعا آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرات نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید .) ( صحیفه امام ، ج 21، 263، 25بهمن 67)پس از این حکم تاریخی، رسانه‌های غربی برای نجات جان سلمان رشدی اینگونه القا کردند که اگر سلمان رشدی توبه کند، حکم اعدامش لغو می‌شود اما دفتر امام خمینی(ره) بلافاصله این توطئه را اینگونه خنثی کرد: اطلاعیه دفتر امام خمینی(ره) خطاب به ملت مسلمان ایران و مسلمانان جهان در مورد وجوب قتل سلمان رشدی و تکذیب شایعات( 29 بهمن 1367) ( رسانه‌های گروهی استعماری خارجی به دروغ به مسئولین نظام جمهوری اسلامی نسبت می‌دهند که اگر نویسنده کتاب آیات شیطانی توبه کند حکم اعدام درباره او لغو می‌گردد. امام خمینی-مد ظله-فرمودند: این موضوع صددرصد تکذیب می گردد. سلمان رشدی اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد، بر هر مسلمان واجب است با جان و مال تمامی هم خود را به کار گیرد تا او را به درک واصل گرداند.)( صحیفه امام ، 21، 268)آیا می توان پذیرفت که چنین حکمی تنها بیانگر فتوای شخصی ایشان بوده است ؟آیا دعوت از مسلمانان سراسر جهان برای اجرای این حکم و اصرار و پافشاری برای اجرای آن را می توان تنها یک فتوای شخصی ایشان تلقی نمود؟ علاوه بر اینکه با توجه به جایگاه مرحوم امام در نظام به عنوان رهبری نظام و پیامدها و بازتاب جهانی این حکم می توان این حکم را تا حد یک فتوای شخصی مجتهد تنزل داد و در این زمینه شان حکومتی و فتوایی ایشان را جدا انگاشت ؟ به نظر می رسد چنین سخنانی با ماهیت حکم امام ره و هدف ایشان از صدور آن به هیچوجه سازگاری نداشته و برداشتهای فاقد منطق و استدلال است . همچنین باید در نظر داشت که نظام جمهوری اسلامی همچنان اجرای این حکم را پیگیری می نماید و نسبت به آن کوتاهی نمی نماید . نکته دوم اینکه در مورد مذاکره با امریکا معیار سیاست خارجی ایران تنها منافع کشور نمی باشد بلکه همچنان که مقام معظم رهبری فرمودند عزت و حکمت و مصلحت چارچوب ارتباطات بین المللی ماست ( منشور دولت اسلامی ، بازخوانی مواضع و انتظارات مقام معظم رهبری از قوه مجریه ، دفتر جریان شناسی تاریخ معاصر ، 1384، ص 189) و حفظ عزت و کرامت انقلابی جمهوری اسلامی و ملت ایران در مناسبات بین المللی یکی از نقاط اصلی سیاست خارجی ماست( همان ، ص 186) آیا باتوجه به سیاستهای استکباری آمریکا و حمایت بی دریغ از رژیم صهیونیستی و... آیا مذاکره با آمریکاتحت هر شرایطی ، به منزله مخدوش ساختن عزت و کرامت نظام اسلامی و ملت ایران نبوده و براستی منافع نظام در آن نهفته است؟ مقام معظم رهبری فرمودند: ( امام بالاتر از مذاکره را گفتند ، فرمودند: اگر آمریکا آدم بشود ، ما با او رابطه هم برقرار می کنیم ، یعنی اگر از خوی استکباری دست بردارد ، مانند یک طرف برابر ونخواهد اهداف خودش را در داخل ایران تعقیب بکند در آن صورت او هم مثل بقیه دولت ها خواهد بود اما واقعیت این نیست ؛ واقعیت غیر از این است آنها هنوز خواب دوران سلطه پهلوی را می بیند به فکر بازگشتن همان دوره و سلطه هستند . آنها با یک نظامی که مستقل است و می خواهد سیاست خودش را داشته باشد ، حرف خودش را بزند ، از دین خودش ، از عقاید خودش ، از فرهنگ خودش الهام بگیرد ، با همه وجود مخالفند ، گر چه امروز به صراحت این را نمی گویند ، اما در گوشه و کنار حرف هاشان هست ... مساله آمریکا این است که هویت اسلامی و ملی ما را قبول ندارد ، دارد این را به زبان می اورد ، چرا عده ای از مدعیان سیاست و فهم نمی فهمند؟ واقعا جای تاسف است حکومتی که این طور صریحا می گوید می خواهم علیه نظام اسلامی و خواست ملت ایران عمل کنم و برای براندازی این نظام بودجه می گذارد ، ارتباط و مذاکره با آن ، هم خیانت است و هم حماقت است . ) ( همان ، ص 212و 213) نکته سوم اینکه مطرح نمودن دیدگاههایی که بر خلاف مبانی نظام بوده و با آن همخوانی ندارد در حوزه نظر و ادعای اینکه در حوزه عمل باید در چارچوب مجاز نظام اسلامی حرکت کنیم بایکدیگر سازگار نیست همواره حوزه عمل متاثر از حوزه نظر است و کسانی که در حوزه نظری دیدگاههایی داشته باشند که با خطوط کلی نظام هماهنگی ندارد در حوزه عمل نیز عملکرد آنها با کاستیهایی روبرو خواهد بود و نمی توان تفکیک میان این دو حوزه و عدم تاثیر مبانی نظری بر عملکرد افراد را پذیرفت. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 10/100120448)
عنوان سوال:

از نظر برخی امام در خصوص سلمان رشدی خائن حکم حکومتی نداد، بلکه نظر فقهی خودش را بیان کرده بود. آیا اساساً اینطور بود؟ پس چرا بعد از مدتی سفرای خارجی از کشورمان رفتند؟


پاسخ:

از نظر برخی امام در خصوص سلمان رشدی خائن حکم حکومتی نداد، بلکه نظر فقهی خودش را بیان کرده بود. آیا اساساً اینطور بود؟ پس چرا بعد از مدتی سفرای خارجی از کشورمان رفتند؟

در ارزیابی و نقد مطالب فوق توجه به سه نکته مناسب است نکته اول اینکه متن پیام مرحوم امام (ره) در مورد سلمان رشدی و مرتد اعلام نمودن او باچنین تحلیل ها و برداشتهایی همخوانی ندارد و به خوبی گویای این واقعیت است که مرحوم امام به عنوان رهبری نظام این حکم را صادر فرمودند. ایشان در این حکم فرمودند : ( به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می رسانم مولف کتاب آیات شیطانی که علیه اسلام و پیامبر و قرآن ، تنظیم و چاپ و منتشر شده است همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن محکوم به اعدام می باشند از مسلمانان غیور می خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند سریعا آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرات نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید .) ( صحیفه امام ، ج 21، 263، 25بهمن 67)پس از این حکم تاریخی، رسانه‌های غربی برای نجات جان سلمان رشدی اینگونه القا کردند که اگر سلمان رشدی توبه کند، حکم اعدامش لغو می‌شود اما دفتر امام خمینی(ره) بلافاصله این توطئه را اینگونه خنثی کرد: اطلاعیه دفتر امام خمینی(ره) خطاب به ملت مسلمان ایران و مسلمانان جهان در مورد وجوب قتل سلمان رشدی و تکذیب شایعات( 29 بهمن 1367) ( رسانه‌های گروهی استعماری خارجی به دروغ به مسئولین نظام جمهوری اسلامی نسبت می‌دهند که اگر نویسنده کتاب آیات شیطانی توبه کند حکم اعدام درباره او لغو می‌گردد. امام خمینی-مد ظله-فرمودند: این موضوع صددرصد تکذیب می گردد. سلمان رشدی اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد، بر هر مسلمان واجب است با جان و مال تمامی هم خود را به کار گیرد تا او را به درک واصل گرداند.)( صحیفه امام ، 21، 268)آیا می توان پذیرفت که چنین حکمی تنها بیانگر فتوای شخصی ایشان بوده است ؟آیا دعوت از مسلمانان سراسر جهان برای اجرای این حکم و اصرار و پافشاری برای اجرای آن را می توان تنها یک فتوای شخصی ایشان تلقی نمود؟ علاوه بر اینکه با توجه به جایگاه مرحوم امام در نظام به عنوان رهبری نظام و پیامدها و بازتاب جهانی این حکم می توان این حکم را تا حد یک فتوای شخصی مجتهد تنزل داد و در این زمینه شان حکومتی و فتوایی ایشان را جدا انگاشت ؟ به نظر می رسد چنین سخنانی با ماهیت حکم امام ره و هدف ایشان از صدور آن به هیچوجه سازگاری نداشته و برداشتهای فاقد منطق و استدلال است . همچنین باید در نظر داشت که نظام جمهوری اسلامی همچنان اجرای این حکم را پیگیری می نماید و نسبت به آن کوتاهی نمی نماید . نکته دوم اینکه در مورد مذاکره با امریکا معیار سیاست خارجی ایران تنها منافع کشور نمی باشد بلکه همچنان که مقام معظم رهبری فرمودند عزت و حکمت و مصلحت چارچوب ارتباطات بین المللی ماست ( منشور دولت اسلامی ، بازخوانی مواضع و انتظارات مقام معظم رهبری از قوه مجریه ، دفتر جریان شناسی تاریخ معاصر ، 1384، ص 189) و حفظ عزت و کرامت انقلابی جمهوری اسلامی و ملت ایران در مناسبات بین المللی یکی از نقاط اصلی سیاست خارجی ماست( همان ، ص 186) آیا باتوجه به سیاستهای استکباری آمریکا و حمایت بی دریغ از رژیم صهیونیستی و... آیا مذاکره با آمریکاتحت هر شرایطی ، به منزله مخدوش ساختن عزت و کرامت نظام اسلامی و ملت ایران نبوده و براستی منافع نظام در آن نهفته است؟ مقام معظم رهبری فرمودند: ( امام بالاتر از مذاکره را گفتند ، فرمودند: اگر آمریکا آدم بشود ، ما با او رابطه هم برقرار می کنیم ، یعنی اگر از خوی استکباری دست بردارد ، مانند یک طرف برابر ونخواهد اهداف خودش را در داخل ایران تعقیب بکند در آن صورت او هم مثل بقیه دولت ها خواهد بود اما واقعیت این نیست ؛ واقعیت غیر از این است آنها هنوز خواب دوران سلطه پهلوی را می بیند به فکر بازگشتن همان دوره و سلطه هستند . آنها با یک نظامی که مستقل است و می خواهد سیاست خودش را داشته باشد ، حرف خودش را بزند ، از دین خودش ، از عقاید خودش ، از فرهنگ خودش الهام بگیرد ، با همه وجود مخالفند ، گر چه امروز به صراحت این را نمی گویند ، اما در گوشه و کنار حرف هاشان هست ... مساله آمریکا این است که هویت اسلامی و ملی ما را قبول ندارد ، دارد این را به زبان می اورد ، چرا عده ای از مدعیان سیاست و فهم نمی فهمند؟ واقعا جای تاسف است حکومتی که این طور صریحا می گوید می خواهم علیه نظام اسلامی و خواست ملت ایران عمل کنم و برای براندازی این نظام بودجه می گذارد ، ارتباط و مذاکره با آن ، هم خیانت است و هم حماقت است . ) ( همان ، ص 212و 213)
نکته سوم اینکه مطرح نمودن دیدگاههایی که بر خلاف مبانی نظام بوده و با آن همخوانی ندارد در حوزه نظر و ادعای اینکه در حوزه عمل باید در چارچوب مجاز نظام اسلامی حرکت کنیم بایکدیگر سازگار نیست همواره حوزه عمل متاثر از حوزه نظر است و کسانی که در حوزه نظری دیدگاههایی داشته باشند که با خطوط کلی نظام هماهنگی ندارد در حوزه عمل نیز عملکرد آنها با کاستیهایی روبرو خواهد بود و نمی توان تفکیک میان این دو حوزه و عدم تاثیر مبانی نظری بر عملکرد افراد را پذیرفت. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 10/100120448)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین