دیدگاه مقام معظم رهبری انقلاب اسلامی بر چه ارکانی استوار است؟ نویسندگان بسیاری تاکنون در داخل و خارج از کشور در رابطه با ارکان انقلاب اسلامی قلمفرسایی کرده و مجموعهای گسترده از نوشتهها دربارهی انقلاب شکل دادهاند. اما فاصلهی زیاد بسیاری از این مکتوبات با واقعیت و ماهیت انقلاب اسلامی و عدم تجانس و حتی وجود تعارض میان خیلی از این آثار، نیاز به معرفی و ارزیابی دقیق ارکان انقلاب اسلامی از خلال فرمایشات و دیدگاههای رهبر معظم انقلاب را ضروری میسازد. ارکان فکری و انسانی انقلاب اسلامی برای شکلگیری هر انقلابی، یک عنصر فکری و دو عامل انسانی مورد نیاز است که بدون حضور و دخالت هر یک از آنها انقلاب به معنای حقیقی و کامل کلمه شکل نمیگیرد و تحقق خارجی نخواهد یافت. این سه عنصر، که عناصر موجدهی انقلاب هستند، ارکان انقلاب نامیده میشوند. این عناصر عبارتاند از عنصر فکری که همان ایدئولوژی و مکتبی است که انقلاب بر پایهی آن استوار میگردد و عنصر انسانی نیز یکی مردماند و دیگری رهبری. هرگاه این سه عنصر در کنار هم قرار گیرند و جهتگیری یکسان داشته باشند، انقلاب شکل میگیرد و واقعیت خارجی مییابد. بدیهی است هر چه قوت این سه رکن بیشتر باشد، سرعت شکلگیری و پیروزی انقلاب نیز بیشتر خواهد بود.[1] در ادامه، به بررسی ارکان عمدهی انقلاب اسلامی از دیدگاه مقام معظم رهبری میپردازیم. الف. مکتب اسلام انقلاب اسلامی ایران بر پایهی اندیشه و جهانبینی اسلامی استوار است. تفسیر انسان، تفسیر تاریخ، تحلیل حوادث حال و گذشته و آینده، تفسیر طبیعت، تبیین همهی علایقی که انسان را با دنیای بیرون از وجود او، یعنی جهان، اشیا و انسانها مرتبط میکند و نیز فهمودرک آدمی از وجود خود و خلاصه همهی چیزهایی که نظام ارزشی جامعه را میسازد و آن را بر ادارهی مطلوب خود قادر میسازد، از این جهانبینی الهی ریشه و مایه میگیرد و منشعب میشود.[2] نظر به اینکه دو برداشت انحرافی و متضاد از اسلام در جامعه وجود داشت، که یکیفهم کوتهنظرانه، تعصبآمیز و متحجّرانه و دیگری برداشت متجددانه و تساهلآمیز،[3] رهبر انقلاب برداشت صحیح را با نام اسلام ناب معرفی میکنند. مقام معظم رهبری در این باره میفرماید: (در انقلاب اسلامی، اسلام کتاب و سنت، جایگزین اسلام خرافه و بدعت؛ اسلام جهاد و شهادت، جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت؛ اسلام تعبد و تعقل، جایگزین اسلام التقاط و جهالت؛ اسلام دنیا و آخرت، جایگزین اسلام دنیاپرستی یا رهبانیت؛ اسلام علم و معرفت، جایگزین اسلام تحجّر و غفلت؛ اسلام دیانت و سیاست، جایگزین اسلام بیبندوباری وبیتفاوتی؛ اسلام قیام و عمل، جایگزین اسلام بیحالی و افسردگی؛ اسلام فرد و جامعه، جایگزین اسلام تشریفاتی و بیخاصیت؛ اسلام نجاتبخش محرومین، جایگزین اسلام بازیچهی دست قدرتها و خلاصه اسلام ناب محمدی (ص) جایگزین اسلام آمریکایی گردید.)[4] یکی از نکات قابل توجه در زمینهی انقلاب اسلامی ایران این بود که دین اسلام سازندهی فرهنگ ملّی شد و به همین جهت اموری نظیر جهاد، شهادت، پیروی از انسان باتقوا و عادل، بیزاری از ظلم و ظالم، اتحاد و همبستگی، توکل به خدا و... در متن این فرهنگ قرار گرفت. اساسیترین مبنای جهانبینی الهی و اسلامی، اصل توحید به معنی اعتقاد به وجود خدا و قدرت غیبی او و حاکمیت علم، قدرت، عزت، جلال، جمال مطلق، اراده و مشیّت او بر هستی است[5] و همهی امور دیگر به نحوی از انحاء به توحید باز میگردند. یکی از نکات برجسته و قابل توجه در زمینهی انقلاب اسلامی ایران این بود که دین اسلام سازندهی فرهنگ ملّی شد و به همین جهت اموری نظیر جهاد، شهادت، پیروی از انسان باتقوا و عادل، بیزاری از ظلم و ظالم، اتحاد و همبستگی، توکل به خدا و... در متن این فرهنگ قرار گرفت و خمیرمایهی حرکت انقلابی مردم شد و پیروزی را برای مردم به ارمغان آورد.[6] رهبر فرزانهی انقلاب دربارهی نقش اسلام بهعنوان یکی از ارکان انقلاب اسلامی میفرمایند: (در همهی این حوادث و با نگاهی وسیعتر در سرگذشت یازدهسالهی نظام اسلامی و اساساً در پیدایش این نظام و مقدمات آن و مبارزاتی که به آن منتهی شد، صحنهپرداز اصلی و عامل حقیقی، همانا اسلام و عقیده و ایمان و تربیت اسلامی است. هم ملت ایران، که با قیام شجاعانهاش در برابر نظام سلطهی جهانی و برضد ابرقدرتهای شرق و غرب، کاری عظیم و بیسابقه انجام داد، هم رهبر و قائد عظیمالشأن این انقلاب که مثل کوه در برابر همهی بادهای مخالف ایستاد و هجوم طوفانها را شکست، اما خود کمترین تکانی نخورد؛ هم نظام نوین اسلامی که توانست کشور را بدون اندک تکیهای به بیگانگان اداره کند و جنگی را که محل تلاقی نیروهای شرق و غرب بر ضد او بود و نزدیک به سهچهارم سالیان پس از پیروزی را فرا گرفت، بدون گرایش به هیچ طرف و فقط با تکیه بر خود، شرافتمندانه و با عزت و پیروزی به پایان بَرَد، همه و همه توان خود را از اسلام گرفتهاند و اسلام جوهر اصلی این حوادث شگفتآور و مایهی حقیقی قدرت و صلابت و عزتی است که ایران و ایرانی و ملت و رهبر و انقلاب و نظام ما، در تاریخ معاصر از خود بروز دادهاند.)[7] ایشان مشروعیت انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن را به تفکر اسلامی و استواری این بنا بر پایهی اسلام میدانند و معتقدند مردم در جریان انقلاب اسلامی، امام را با اسلام شناختند و بهخاطر فداکاری و عظمت او در راه اسلام پشت سر ایشان راه افتادند و از ایشان تبعیت کردند.[8] از دیدگاه رهبر انقلاب، رکن اسلامی انقلاب بزرگترین مانع در مقابل نفوذ خائنانهی بیگانگان و همچنین سلطهی غیرمشروع و غیرمنطقی افراد فاسد است. ایشان در تبیین چرایی این امر میفرمایند: (... اسلام، در وهلهی اوّل دو عنصر بزرگ در درون خود دارد که یکی عبارت است از احترام به شخصیت و اهتمام به رشد انسان و دوم جلوگیری از نفوذ غارتگران و طاغوتها و قدرتمندان نابحق و ظالم و ستمگر جهانی. در کلمهی توحید، اینها وجود دارد، "لاالهالّااللَّه")[9] در جمعبندی رکن اسلامیت انقلاب، میتوان گفت از دیدگاه معظمله: (... آنچه که ما داریم، به برکت اسلام داریم. به وجود آمدن انقلاب، به برکت اسلام بود. اگر ایمان اسلامی و عمق این ایمان در دلها نبود، امکان نداشت بعد از آن سوابقی که همه از گذشتههای این کشور بهخصوص در قرن اخیر میدانید، هیچ دست نیرومندی بتواند این مردم را به حرکت در بیاورد... پایداری این مردم بعد از پیروزی انقلاب و تشکیل و بقا و ریشهدار شدن جمهوری اسلامی تا وضع کنونی و پیشرفتها در جهات مختلف و سرنوشت جنگ تحمیلی و سرنوشت جنگهای فراوانی که ما تاکنون در دنیای سیاسی و اقتصادی داشتهایم و همه به سمت پیروزی حق بوده است (اگرچه در بسیاری از آنها در نیمهی راه قرار داریم) همهی آنها مرهون ایمان اسلامی ما و اعتقادات اسلامی این مردم است؛ ما باید آن را حفظ کنیم...)[10] ب. رهبری قدرت و قوت رهبری در انقلاب اسلامی با اتکای به اسلام، ناشی از موقعیت دینی اوست که مشروط به برخورداری از ویژگیهایی نظیر فقاهت، عدالت، علم، معرفت، زهد، مدیریت، شجاعت، بینش سیاسی و تدبیر است؛ بر خلاف انقلابهای دیگر که غالباً انسانهایی بهعنوان سیاستمدار حرفهای با تکیه بر زر و زور و تزویر در جایگاه رهبری قرار میگیرند.[11] امام راحل، با برخورداری از همهی ویژگیهای مورد نیاز برای رهبری دینی و الهی، سکانِ انقلاب اسلامی را به دست گرفت و هدایت پیامبرگونهی خود را بر جهانیان آشکار ساخت. یکی از تفاوتهای عمدهی ایشان با دیگر مصلحان تاریخ اسلام این بود که ضمن حضور در صحنه، اصول مکتب سیاسی خود را برای مردم تبیین نمود و آنان را به ایمان روشنبینانه و آگاهانه رساند[12] و پس از اثبات حقانیت مکتب سیاسی خود، توانست ملت ایران را آرامآرام وارد میدان مبارزه کند، به همراهی این اقیانوس عظیم پرتلاطم، انقلاب بزرگ اسلامی را شکل دهد و در نتیجه، آثار شوم تسلط قدرتهای طاغوتی را در این کشور برطرف و دنیا را متحول کند؛ بهگونهای که حرکت او با هیچ حرکتی از صدر اسلام تاکنون قابل مقایسه نیست.[13] قدرت و قوت رهبری در انقلاب اسلامی با اتکای به اسلام، ناشی از موقعیت دینی اوست که مشروط به برخورداری از ویژگیهایی نظیر فقاهت، عدالت، علم، معرفت، زهد، مدیریت، شجاعت، بینش سیاسی و تدبیر است؛ بر خلاف انقلابهای دیگر، که غالباً انسانهایی بهعنوان سیاستمدار حرفهای با تکیه بر زر و زور و تزویر در جایگاه رهبری قرار میگیرند. امام خمینی (ره) بهعنوان معمار و رهبر این حرکت در انقلاب خود به مردم با همان چشمی نگاه میکرد که پیامبران نگاه کرده بودند. پیامبران دنبال آدمهای برجسته و ممتاز نبودند؛ بلکه در پی انسانهای مؤمن و تودهی مردم میگشتند. امام هم در این انقلاب دنبال خواص نمیگشت، بلکه به تودهی مردم دل میداد، با آنها حرف میزد و با آنها رابطه داشت. دل دادن به توده و متن مردم و همان کسانی که سنگینترین بارهای دفاع از انقلاب و کشور بر دوش آنهاست، از ویژگیهای رهبری امام (ره) بود. مردم هم به آن بزرگوار پاسخ مناسب دادند و به همینخاطر توانستند این انقلاب را از راههای صعبالعبور و خطرناک عبور دهند و بگذرانند.[14] عامل اصلی موفقیت امام در حرکت خود در درجهی اول ناشی از اخلاص بینظیر او و در درجهی دوم در پرتو توکل و حسن ظن او به خدا بود. در نظر امام (ره)، پیروزی این نبود که بتواند آن کاری را که میخواهد، انجام بدهد، بلکه پیروزی این بود که بر طبق تکلیف خود عمل کند. با این روحیه و احساس و انگیزه، او کار را پیش برد و ادامه داد. امام دو خصوصیت دیگر هم داشت، که این هم جز با نورانیت الهی ممکن نبود و آن عبارت بود از: دشمنشناسی و دوستشناسی. او در شناخت دشمنان و دوستان اشتباه نکرد. او همیشه بر مردم و ملتها تکیه میکرد.[15] مقام معظم رهبری، در توصیف نقش و جایگاه امام خمینی (ره) در انقلاب اسلامی و نظام اسلامی، میفرمایند: (اگر نظام جمهوری اسلامی و این انقلاب بزرگ و جهانی را و رستاخیز عظیمی که در دنیا به وجود آمده و رستاخیز عظیمتری که در درون انسانها پدید آمده و این تحولی که مسها را طلا کرده است، کلمهی طیبه و شجرهی طیبه بدانیم که هست ریشهی این شجرهی طیبه، همین شخصیت عظیمی است که همه چیز از او رویید. او بود که این درخت مبارک را رویاند. او همه چیز بود و اگر نبود، ما هیچ چیز نداشتیم.)[16] ج. مردم بزرگترین اهرم پیشبرد انقلاب اسلامی، حضور عظیم تودههای میلیونی مردم در عرصههای انقلاب بود که با ایمان نافذ و عمیق از یک سو و معرفت و آگاهی بالا از سوی دیگر، به ندای رهبرشان لبیک گفتند و در پرتو هدایتهای روشنگرانه و پیامبرگونهی او، صبر و مقاومت و استقامت را پیشهی خویش ساخته و عاقبت شهد گوارای پیروزی بر نظام سلطه را نوشیدند.[17] یکی از بارزترین ویژگیهای انقلاب اسلامی، که در کمتر انقلابی نظیر آن وجود داشته است، مردمی بودن آن است؛ بهگونهای که همهی ملت ایران در شهر و روستا، از کوچک و بزرگ، زن و مرد در آن مشارکت داشتند. بر خلاف انقلابهای بزرگ دنیا که طبقات خاصی از جامعه در آن نقشآفرینی کردند.[18] مقام معظم رهبری، در بیان دلیل اینکه مردم صاحبان اصلی نظام و انقلاباند، اینگونه میفرماید: (مردم صاحبان این نظام هستند به چند دلیل؛ اولاً، چون اسلام بیشترین حق را در ادارهی نظامهای اجتماعی به مردم میدهد و هر دستگاه حاکم را یک دستگاه خدمتگزار برای مردم میداند. ثانیاً، چون مردم تشکیلدهندگان و به وجودآورندگان این نظام بودند، زیرا این نظام مبتنی بر یک انقلاب بود و آن انقلاب را مردم به وجود آوردند. ثالثاً، چون دخالت و نظارت مردم بیشترین تضمین را برای حفظ این نظام از انحراف میکند.)[19] ایشان مردم را مهمترین و راسخترین عمود خیمهی انقلاب و نظام اسلامی میدانند و معتقدند علقه و رابطهی دوطرفه میان مردم و انقلاب و رهبری آن ناشی از بنای انقلاب و نظام اسلامی بر عقیدهای مستحکم و ایمانی صادقانه است و کسی جز خداوند نمیتواند چنین دلهای مردم را به انقلاب جذب کرده و سبب محبت، اتحاد و وحدت آنان در راستای اهداف انقلاب و نظام اسلامی شود.[20] نقش و جایگاه مردم و مصالح آنان در اسلام و انقلاب ناشی از آموزهها و تعالیم آن تا بدان حد است که رهبر انقلاب را به بیان یک قاعدهی کلی در این باره میرساند و آن این است که (هر چیزی که شما دیدید، به نظرتان اسلامی است؛ اما از صلاح مردم مجرد است، بدانید در شناخت و فهم اینکه آن اسلام است، اشتباه میکنید یا در فهم خود آن شیء محققاً اشتباهی وجود دارد.)[21] اهمیت حضور و پشتیبانی مردم برای تحقق اهداف و آرمانهای الهی تا بدانجاست که معظمله تحقق حق در عالم خارج بدون حمایت و همراهی مردم را امری ذهنی و حقیقتی صرفاً معنوی میدانند.[22](*) پی نوشت ها: [1]سخنرانی 2 خرداد 1367. [2]بیانات در چهلودومین مجمع عمومی سازمان ملل متحد، 3 شهریور 1366. [3]بیانات مقام معظم رهبری در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی، 14 خرداد 1374. [4]پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال امام خمینی، 10 خرداد 1369. [5]بیانات در دیدار کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، 22 دی 1377. [6]بیانات در تاریخ 14 تیر 1364. [7]پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره)، 10 خرداد 1369. [8]بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی، 7 خرداد 1382. [9] بیانات در دیدار اعضای اتحادیهی انجمنهای اسلامی دانشآموزان، 26 شهریور 1382. [10]بیانات در دیدار با اعضای ستاد پیگیری قطعنامهی 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد، 30 آذر 1370. [11]پیام به نشست دانشجویان در آمریکا و کانادا، 8 دی 1367، بیانات در مراسم دههی فجر 12 بهمن 1367. [12]بیانات در سالگرد ارتحال امام راحل، 14 خرداد 1382. [13]پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال امام خمینی، 10 خرداد 1369 و سخنرانی در جمع جهادگران، 28 خرداد 1370 و بیانات در جمع اساتید و دانشجویان بسیجی، 18 خرداد 1382. [14]سخنرانی در مراسم بیعت امام جمعه و نمایندهی ولیفقیه و قشرهای مختلف مردم سمنان، ائمهی جمعه و قشرهای مختلف مردم کرج، شیروان، قوچان، کازرون و جمعی از بسیجیان نیشابور، 4 تیر 1368. [15]خطبههای نماز جمعهی تهران، 23 تیر 1368. [16]سخنرانی در مراسم بیعت گروه کثیری از جانبازان و نیروهای جهادی احداث ساختمان مرقد مطهر رهبر کبیر انقلاب اسلامی، به همراه وزیر راه و ترابری، مسئولان بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی و مسئول حرم مطهر حضرت امام خمینی (ره)، 28 تیر 1368. [17]بیانات در دیدار با نلسون ماندلا، 31 تیر 1371 و بیانات در مراسم افتتاحیهی دههی فجر، 12 بهمن 1365 و بیانات 25 تیر 1366. [18]بیانات در نماز جمعه، 27 آبان 1362 و 23 آبان 1365. [19]مصاحبهی پیرامون انتخابات مجلس شورای اسلامی، 1365. [20]سخنرانی در مراسم بیعت جمع کثیری از اقشار مختلف مردم شهرهای قم، رفسنجان و کهنوج، 19 تیر 1368. [21]سخنرانی در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، در آستانهی یازدهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، 9 بهمن 1368. [22]بیانات در دیدار مردم استان قم بهمناسبت سالروز قیام 19 دی، 19 دی 1383. * احمد گلستانه؛ کارشناس ارشد علوم انسانی و سیاسی/ برهان/1393/11/13
دیدگاه مقام معظم رهبری انقلاب اسلامی بر چه ارکانی استوار است؟
نویسندگان بسیاری تاکنون در داخل و خارج از کشور در رابطه با ارکان انقلاب اسلامی قلمفرسایی کرده و مجموعهای گسترده از نوشتهها دربارهی انقلاب شکل دادهاند. اما فاصلهی زیاد بسیاری از این مکتوبات با واقعیت و ماهیت انقلاب اسلامی و عدم تجانس و حتی وجود تعارض میان خیلی از این آثار، نیاز به معرفی و ارزیابی دقیق ارکان انقلاب اسلامی از خلال فرمایشات و دیدگاههای رهبر معظم انقلاب را ضروری میسازد.
ارکان فکری و انسانی انقلاب اسلامی
برای شکلگیری هر انقلابی، یک عنصر فکری و دو عامل انسانی مورد نیاز است که بدون حضور و دخالت هر یک از آنها انقلاب به معنای حقیقی و کامل کلمه شکل نمیگیرد و تحقق خارجی نخواهد یافت. این سه عنصر، که عناصر موجدهی انقلاب هستند، ارکان انقلاب نامیده میشوند. این عناصر عبارتاند از عنصر فکری که همان ایدئولوژی و مکتبی است که انقلاب بر پایهی آن استوار میگردد و عنصر انسانی نیز یکی مردماند و دیگری رهبری.
هرگاه این سه عنصر در کنار هم قرار گیرند و جهتگیری یکسان داشته باشند، انقلاب شکل میگیرد و واقعیت خارجی مییابد. بدیهی است هر چه قوت این سه رکن بیشتر باشد، سرعت شکلگیری و پیروزی انقلاب نیز بیشتر خواهد بود.[1] در ادامه، به بررسی ارکان عمدهی انقلاب اسلامی از دیدگاه مقام معظم رهبری میپردازیم.
الف. مکتب اسلام
انقلاب اسلامی ایران بر پایهی اندیشه و جهانبینی اسلامی استوار است. تفسیر انسان، تفسیر تاریخ، تحلیل حوادث حال و گذشته و آینده، تفسیر طبیعت، تبیین همهی علایقی که انسان را با دنیای بیرون از وجود او، یعنی جهان، اشیا و انسانها مرتبط میکند و نیز فهمودرک آدمی از وجود خود و خلاصه همهی چیزهایی که نظام ارزشی جامعه را میسازد و آن را بر ادارهی مطلوب خود قادر میسازد، از این جهانبینی الهی ریشه و مایه میگیرد و منشعب میشود.[2]
نظر به اینکه دو برداشت انحرافی و متضاد از اسلام در جامعه وجود داشت، که یکیفهم کوتهنظرانه، تعصبآمیز و متحجّرانه و دیگری برداشت متجددانه و تساهلآمیز،[3] رهبر انقلاب برداشت صحیح را با نام اسلام ناب معرفی میکنند. مقام معظم رهبری در این باره میفرماید: (در انقلاب اسلامی، اسلام کتاب و سنت، جایگزین اسلام خرافه و بدعت؛ اسلام جهاد و شهادت، جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت؛ اسلام تعبد و تعقل، جایگزین اسلام التقاط و جهالت؛ اسلام دنیا و آخرت، جایگزین اسلام دنیاپرستی یا رهبانیت؛ اسلام علم و معرفت، جایگزین اسلام تحجّر و غفلت؛ اسلام دیانت و سیاست، جایگزین اسلام بیبندوباری وبیتفاوتی؛ اسلام قیام و عمل، جایگزین اسلام بیحالی و افسردگی؛ اسلام فرد و جامعه، جایگزین اسلام تشریفاتی و بیخاصیت؛ اسلام نجاتبخش محرومین، جایگزین اسلام بازیچهی دست قدرتها و خلاصه اسلام ناب محمدی (ص) جایگزین اسلام آمریکایی گردید.)[4]
یکی از نکات قابل توجه در زمینهی انقلاب اسلامی ایران این بود که دین اسلام سازندهی فرهنگ ملّی شد و به همین جهت اموری نظیر جهاد، شهادت، پیروی از انسان باتقوا و عادل، بیزاری از ظلم و ظالم، اتحاد و همبستگی، توکل به خدا و... در متن این فرهنگ قرار گرفت.
اساسیترین مبنای جهانبینی الهی و اسلامی، اصل توحید به معنی اعتقاد به وجود خدا و قدرت غیبی او و حاکمیت علم، قدرت، عزت، جلال، جمال مطلق، اراده و مشیّت او بر هستی است[5] و همهی امور دیگر به نحوی از انحاء به توحید باز میگردند. یکی از نکات برجسته و قابل توجه در زمینهی انقلاب اسلامی ایران این بود که دین اسلام سازندهی فرهنگ ملّی شد و به همین جهت اموری نظیر جهاد، شهادت، پیروی از انسان باتقوا و عادل، بیزاری از ظلم و ظالم، اتحاد و همبستگی، توکل به خدا و... در متن این فرهنگ قرار گرفت و خمیرمایهی حرکت انقلابی مردم شد و پیروزی را برای مردم به ارمغان آورد.[6]
رهبر فرزانهی انقلاب دربارهی نقش اسلام بهعنوان یکی از ارکان انقلاب اسلامی میفرمایند: (در همهی این حوادث و با نگاهی وسیعتر در سرگذشت یازدهسالهی نظام اسلامی و اساساً در پیدایش این نظام و مقدمات آن و مبارزاتی که به آن منتهی شد، صحنهپرداز اصلی و عامل حقیقی، همانا اسلام و عقیده و ایمان و تربیت اسلامی است. هم ملت ایران، که با قیام شجاعانهاش در برابر نظام سلطهی جهانی و برضد ابرقدرتهای شرق و غرب، کاری عظیم و بیسابقه انجام داد، هم رهبر و قائد عظیمالشأن این انقلاب که مثل کوه در برابر همهی بادهای مخالف ایستاد و هجوم طوفانها را شکست، اما خود کمترین تکانی نخورد؛ هم نظام نوین اسلامی که توانست کشور را بدون اندک تکیهای به بیگانگان اداره کند و جنگی را که محل تلاقی نیروهای شرق و غرب بر ضد او بود و نزدیک به سهچهارم سالیان پس از پیروزی را فرا گرفت، بدون گرایش به هیچ طرف و فقط با تکیه بر خود، شرافتمندانه و با عزت و پیروزی به پایان بَرَد، همه و همه توان خود را از اسلام گرفتهاند و اسلام جوهر اصلی این حوادث شگفتآور و مایهی حقیقی قدرت و صلابت و عزتی است که ایران و ایرانی و ملت و رهبر و انقلاب و نظام ما، در تاریخ معاصر از خود بروز دادهاند.)[7]
ایشان مشروعیت انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن را به تفکر اسلامی و استواری این بنا بر پایهی اسلام میدانند و معتقدند مردم در جریان انقلاب اسلامی، امام را با اسلام شناختند و بهخاطر فداکاری و عظمت او در راه اسلام پشت سر ایشان راه افتادند و از ایشان تبعیت کردند.[8] از دیدگاه رهبر انقلاب، رکن اسلامی انقلاب بزرگترین مانع در مقابل نفوذ خائنانهی بیگانگان و همچنین سلطهی غیرمشروع و غیرمنطقی افراد فاسد است. ایشان در تبیین چرایی این امر میفرمایند:
(... اسلام، در وهلهی اوّل دو عنصر بزرگ در درون خود دارد که یکی عبارت است از احترام به شخصیت و اهتمام به رشد انسان و دوم جلوگیری از نفوذ غارتگران و طاغوتها و قدرتمندان نابحق و ظالم و ستمگر جهانی. در کلمهی توحید، اینها وجود دارد، "لاالهالّااللَّه")[9]
در جمعبندی رکن اسلامیت انقلاب، میتوان گفت از دیدگاه معظمله: (... آنچه که ما داریم، به برکت اسلام داریم. به وجود آمدن انقلاب، به برکت اسلام بود. اگر ایمان اسلامی و عمق این ایمان در دلها نبود، امکان نداشت بعد از آن سوابقی که همه از گذشتههای این کشور بهخصوص در قرن اخیر میدانید، هیچ دست نیرومندی بتواند این مردم را به حرکت در بیاورد... پایداری این مردم بعد از پیروزی انقلاب و تشکیل و بقا و ریشهدار شدن جمهوری اسلامی تا وضع کنونی و پیشرفتها در جهات مختلف و سرنوشت جنگ تحمیلی و سرنوشت جنگهای فراوانی که ما تاکنون در دنیای سیاسی و اقتصادی داشتهایم و همه به سمت پیروزی حق بوده است (اگرچه در بسیاری از آنها در نیمهی راه قرار داریم) همهی آنها مرهون ایمان اسلامی ما و اعتقادات اسلامی این مردم است؛ ما باید آن را حفظ کنیم...)[10]
ب. رهبری
قدرت و قوت رهبری در انقلاب اسلامی با اتکای به اسلام، ناشی از موقعیت دینی اوست که مشروط به برخورداری از ویژگیهایی نظیر فقاهت، عدالت، علم، معرفت، زهد، مدیریت، شجاعت، بینش سیاسی و تدبیر است؛ بر خلاف انقلابهای دیگر که غالباً انسانهایی بهعنوان سیاستمدار حرفهای با تکیه بر زر و زور و تزویر در جایگاه رهبری قرار میگیرند.[11] امام راحل، با برخورداری از همهی ویژگیهای مورد نیاز برای رهبری دینی و الهی، سکانِ انقلاب اسلامی را به دست گرفت و هدایت پیامبرگونهی خود را بر جهانیان آشکار ساخت. یکی از تفاوتهای عمدهی ایشان با دیگر مصلحان تاریخ اسلام این بود که ضمن حضور در صحنه، اصول مکتب سیاسی خود را برای مردم تبیین نمود و آنان را به ایمان روشنبینانه و آگاهانه رساند[12] و پس از اثبات حقانیت مکتب سیاسی خود، توانست ملت ایران را آرامآرام وارد میدان مبارزه کند، به همراهی این اقیانوس عظیم پرتلاطم، انقلاب بزرگ اسلامی را شکل دهد و در نتیجه، آثار شوم تسلط قدرتهای طاغوتی را در این کشور برطرف و دنیا را متحول کند؛ بهگونهای که حرکت او با هیچ حرکتی از صدر اسلام تاکنون قابل مقایسه نیست.[13]
قدرت و قوت رهبری در انقلاب اسلامی با اتکای به اسلام، ناشی از موقعیت دینی اوست که مشروط به برخورداری از ویژگیهایی نظیر فقاهت، عدالت، علم، معرفت، زهد، مدیریت، شجاعت، بینش سیاسی و تدبیر است؛ بر خلاف انقلابهای دیگر، که غالباً انسانهایی بهعنوان سیاستمدار حرفهای با تکیه بر زر و زور و تزویر در جایگاه رهبری قرار میگیرند.
امام خمینی (ره) بهعنوان معمار و رهبر این حرکت در انقلاب خود به مردم با همان چشمی نگاه میکرد که پیامبران نگاه کرده بودند. پیامبران دنبال آدمهای برجسته و ممتاز نبودند؛ بلکه در پی انسانهای مؤمن و تودهی مردم میگشتند. امام هم در این انقلاب دنبال خواص نمیگشت، بلکه به تودهی مردم دل میداد، با آنها حرف میزد و با آنها رابطه داشت.
دل دادن به توده و متن مردم و همان کسانی که سنگینترین بارهای دفاع از انقلاب و کشور بر دوش آنهاست، از ویژگیهای رهبری امام (ره) بود. مردم هم به آن بزرگوار پاسخ مناسب دادند و به همینخاطر توانستند این انقلاب را از راههای صعبالعبور و خطرناک عبور دهند و بگذرانند.[14] عامل اصلی موفقیت امام در حرکت خود در درجهی اول ناشی از اخلاص بینظیر او و در درجهی دوم در پرتو توکل و حسن ظن او به خدا بود. در نظر امام (ره)، پیروزی این نبود که بتواند آن کاری را که میخواهد، انجام بدهد، بلکه پیروزی این بود که بر طبق تکلیف خود عمل کند. با این روحیه و احساس و انگیزه، او کار را پیش برد و ادامه داد. امام دو خصوصیت دیگر هم داشت، که این هم جز با نورانیت الهی ممکن نبود و آن عبارت بود از: دشمنشناسی و دوستشناسی. او در شناخت دشمنان و دوستان اشتباه نکرد. او همیشه بر مردم و ملتها تکیه میکرد.[15]
مقام معظم رهبری، در توصیف نقش و جایگاه امام خمینی (ره) در انقلاب اسلامی و نظام اسلامی، میفرمایند: (اگر نظام جمهوری اسلامی و این انقلاب بزرگ و جهانی را و رستاخیز عظیمی که در دنیا به وجود آمده و رستاخیز عظیمتری که در درون انسانها پدید آمده و این تحولی که مسها را طلا کرده است، کلمهی طیبه و شجرهی طیبه بدانیم که هست ریشهی این شجرهی طیبه، همین شخصیت عظیمی است که همه چیز از او رویید. او بود که این درخت مبارک را رویاند. او همه چیز بود و اگر نبود، ما هیچ چیز نداشتیم.)[16]
ج. مردم
بزرگترین اهرم پیشبرد انقلاب اسلامی، حضور عظیم تودههای میلیونی مردم در عرصههای انقلاب بود که با ایمان نافذ و عمیق از یک سو و معرفت و آگاهی بالا از سوی دیگر، به ندای رهبرشان لبیک گفتند و در پرتو هدایتهای روشنگرانه و پیامبرگونهی او، صبر و مقاومت و استقامت را پیشهی خویش ساخته و عاقبت شهد گوارای پیروزی بر نظام سلطه را نوشیدند.[17]
یکی از بارزترین ویژگیهای انقلاب اسلامی، که در کمتر انقلابی نظیر آن وجود داشته است، مردمی بودن آن است؛ بهگونهای که همهی ملت ایران در شهر و روستا، از کوچک و بزرگ، زن و مرد در آن مشارکت داشتند. بر خلاف انقلابهای بزرگ دنیا که طبقات خاصی از جامعه در آن نقشآفرینی کردند.[18] مقام معظم رهبری، در بیان دلیل اینکه مردم صاحبان اصلی نظام و انقلاباند، اینگونه میفرماید: (مردم صاحبان این نظام هستند به چند دلیل؛ اولاً، چون اسلام بیشترین حق را در ادارهی نظامهای اجتماعی به مردم میدهد و هر دستگاه حاکم را یک دستگاه خدمتگزار برای مردم میداند. ثانیاً، چون مردم تشکیلدهندگان و به وجودآورندگان این نظام بودند، زیرا این نظام مبتنی بر یک انقلاب بود و آن انقلاب را مردم به وجود آوردند. ثالثاً، چون دخالت و نظارت مردم بیشترین تضمین را برای حفظ این نظام از انحراف میکند.)[19]
ایشان مردم را مهمترین و راسخترین عمود خیمهی انقلاب و نظام اسلامی میدانند و معتقدند علقه و رابطهی دوطرفه میان مردم و انقلاب و رهبری آن ناشی از بنای انقلاب و نظام اسلامی بر عقیدهای مستحکم و ایمانی صادقانه است و کسی جز خداوند نمیتواند چنین دلهای مردم را به انقلاب جذب کرده و سبب محبت، اتحاد و وحدت آنان در راستای اهداف انقلاب و نظام اسلامی شود.[20]
نقش و جایگاه مردم و مصالح آنان در اسلام و انقلاب ناشی از آموزهها و تعالیم آن تا بدان حد است که رهبر انقلاب را به بیان یک قاعدهی کلی در این باره میرساند و آن این است که (هر چیزی که شما دیدید، به نظرتان اسلامی است؛ اما از صلاح مردم مجرد است، بدانید در شناخت و فهم اینکه آن اسلام است، اشتباه میکنید یا در فهم خود آن شیء محققاً اشتباهی وجود دارد.)[21]
اهمیت حضور و پشتیبانی مردم برای تحقق اهداف و آرمانهای الهی تا بدانجاست که معظمله تحقق حق در عالم خارج بدون حمایت و همراهی مردم را امری ذهنی و حقیقتی صرفاً معنوی میدانند.[22](*)
پی نوشت ها:
[1]سخنرانی 2 خرداد 1367.
[2]بیانات در چهلودومین مجمع عمومی سازمان ملل متحد، 3 شهریور 1366.
[3]بیانات مقام معظم رهبری در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی، 14 خرداد 1374.
[4]پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال امام خمینی، 10 خرداد 1369.
[5]بیانات در دیدار کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، 22 دی 1377.
[6]بیانات در تاریخ 14 تیر 1364.
[7]پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره)، 10 خرداد 1369.
[8]بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی، 7 خرداد 1382.
[9] بیانات در دیدار اعضای اتحادیهی انجمنهای اسلامی دانشآموزان، 26 شهریور 1382.
[10]بیانات در دیدار با اعضای ستاد پیگیری قطعنامهی 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد، 30 آذر 1370.
[11]پیام به نشست دانشجویان در آمریکا و کانادا، 8 دی 1367، بیانات در مراسم دههی فجر 12 بهمن 1367.
[12]بیانات در سالگرد ارتحال امام راحل، 14 خرداد 1382.
[13]پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال امام خمینی، 10 خرداد 1369 و سخنرانی در جمع جهادگران، 28 خرداد 1370 و بیانات در جمع اساتید و دانشجویان بسیجی، 18 خرداد 1382.
[14]سخنرانی در مراسم بیعت امام جمعه و نمایندهی ولیفقیه و قشرهای مختلف مردم سمنان، ائمهی جمعه و قشرهای مختلف مردم کرج، شیروان، قوچان، کازرون و جمعی از بسیجیان نیشابور، 4 تیر 1368.
[15]خطبههای نماز جمعهی تهران، 23 تیر 1368.
[16]سخنرانی در مراسم بیعت گروه کثیری از جانبازان و نیروهای جهادی احداث ساختمان مرقد مطهر رهبر کبیر انقلاب اسلامی، به همراه وزیر راه و ترابری، مسئولان بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی و مسئول حرم مطهر حضرت امام خمینی (ره)، 28 تیر 1368.
[17]بیانات در دیدار با نلسون ماندلا، 31 تیر 1371 و بیانات در مراسم افتتاحیهی دههی فجر، 12 بهمن 1365 و بیانات 25 تیر 1366.
[18]بیانات در نماز جمعه، 27 آبان 1362 و 23 آبان 1365.
[19]مصاحبهی پیرامون انتخابات مجلس شورای اسلامی، 1365.
[20]سخنرانی در مراسم بیعت جمع کثیری از اقشار مختلف مردم شهرهای قم، رفسنجان و کهنوج، 19 تیر 1368.
[21]سخنرانی در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، در آستانهی یازدهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، 9 بهمن 1368.
[22]بیانات در دیدار مردم استان قم بهمناسبت سالروز قیام 19 دی، 19 دی 1383.
* احمد گلستانه؛ کارشناس ارشد علوم انسانی و سیاسی/ برهان/1393/11/13
- [سایر] مبانی فقهی جهاد ابتدایی از دیدگاه مقام معظم رهبری چیست؟
- [سایر] داشتن بصیرت از دیدگاه مقام معظم رهبری چه ضرورتی دارد؟
- [سایر] مؤلفه های فرهنگ سیاسی در دیدگاه مقام معظم رهبری؟
- [سایر] از دیدگاه مقام معظم رهبری راه سلوک چیست؟
- [سایر] دیدگاه مستشرقین درباره انقلاب اسلامی ایران چیست؟
- [سایر] از دیدگاه مقام معظم رهبری ویژگی های مهم امام خمینی(ره) چیست؟
- [سایر] از دیدگاه مقام معظم رهبری سحر و معجزه چه تفاوتی دارند؟
- [سایر] از دیدگاه مقام معظم رهبری مقابله با عرفان های کاذب چه اهمیتی دارد؟
- [سایر] از دیدگاه مقام معظم رهبری معنویت در خانواده چه نقشی دارد؟
- [سایر] ویژگیها و امتیازات یک شهر اسلامی در طراز انقلاب از دیدگاه رهبر معظم انقلاب کدام است؟
- [آیت الله نوری همدانی] اگر بعض رؤسای ممالک اسلامی یا بعض وکلای مجلس موجب بسط نفوذ اجانب شود چه نفوذ سیاسی یا اقتصادی یا نظامی که مخالف مصالح اسلام و مسلمانان است ، به واسطة این خیانت ، از مقامی که دارد هر مقامی باشد منعزل است.اگر فرض شود که احراز آن مقام به حق بوه ، و بر مسلمانان لازم است او را مجازات کنند به هر نحو که ممکن باشد .
- [امام خمینی] اگر بعض رؤسای ممالک اسلامی یا بعض وکلای مجلسین موجب بسط نفوذ اجانب شود چه نفوذ سیاسی یا اقتصادی یا نظامی که مخالف مصالح اسلام و مسلمانان است، به واسطه این خیانت، از مقامی که دارد- هر مقامی باشد- منعزل است. اگر فرض شود که احراز آن مقام به حق بوده، و بر مسلمانان لازم است او را مجازات کنند به هر نحو که ممکن شود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر بعض رؤسای ممالک اسلامی یا بعض مسئولین موجب بسط نفوذ اجانب شود چه نفوذ سیاسی یا اقتصادی یا نظامی که مخالف مصالح اسلام و مسلمانان است، بواسطه این خیانت، از مقامی که دارد هر مقامی باشد منعزل است. اگر فرض شود که احراز آن مقام به حق بوده، و بر مسلمانان لازم است به هر نحو که ممکن شود آنان را با رعایت موازین شرعی مجازات نمایند.
- [آیت الله اردبیلی] امر به معروف و نهی از منکر یعنی احساس وظیفه و نظارت همگانی در جهت اصلاح آحاد جامعه و دولتمردان و دستور به نیکی و بازدارندگی از پلیدی و زشتی از فرائض بزرگ اسلامی است که به وسیله آن، دیگر فرائض بر پا میشود و نشانه ولایت مؤمنان نسبت به یکدیگر و راه نیل به مقام بهترین امّت و ملّت بشری است. امام باقر علیهالسلام میفرماید: (این فریضه راه انبیاء و روش صالحان و تکلیف بزرگی است که به واسطه آن، دیگر فرائض اجرا میگردد، راهها اَمن میشود، کسب و تجارت حلال میگردد و رونق مییابد، حقوق مردم تأمین میشود، زمینها آباد میگردد، دشمنان به عدل و انصاف وادار میشوند و کارها به صلاح میآید.)(1)
- [آیت الله نوری همدانی] نافلة ظهر و عصر را در سفر نباید خواند ، ئلی ولی نافله عشا را که نماز وُتیره نامیده می شود به نیت اینکه شاید مطلوب خداوند باشد ، می تواند بجا آورد . فضلیت سحر خیزی ونماز شب باید توجه داشت که وقت سحر ، وقت بسیار مبارکی است ، وقت تهجد و عبادت خدا است وقت انس گرفتن با محبوب حقیقی در خلوت شب است ، وقتی است که پیشوایان معصوم اسلام (سلام الله علیهم )مسلمانان را به بیداری و تهجد د ر آن ترغیب می نمودند ، وقتی است که وقتی است که علمای بزرگ و صلحای روزگار همیشه در آن وقت از خواب بر می خاستند و در پیشگاه حضرت حق به نماز خواندن و تلاوت قرآن و استغفار می پرداختند و حل کمشکلات و قضای حوایج مهم خود را در این ساعت از آن ذات مقدس می خواستند و به مقصود می رسیدند .خداوند در دو جای قرآن ، کسانی را که در سحرگاهان به استغفار می پردازند و از خداوند کریم و رحیم بخشایش گناهان خود را می خواهند مورد تمجید قرار داده است .وقت سحربنابر اظهر ، آخرین قسمت از یک ششم شب میباشد .هر چند وقت نماز شب از نصف شب به بعد آغاز می شود و تا طلوع فجر ادامه پیدا می کند ، ولی هر چه به طلوع فجر نزدیکتر باشد ، ثواب بیشتری دارد .برای نماز شب فضلیت های فراوانی و تاکید بسیاری در احادیث اهل بیت عصمت (علیهم السلام) ذکر شده است.حضرت رسول اکرم (صلی الله غلیه وآله وسلم ) در ضمن وصیتهای خود به حضرت امیر المؤمنان (علیه السلام ) فرمودند : ( عَلیکَ بِصَلوهِ اللّیلِ ، بِصلوهِ الّلیلِ ، بِصلوهِ اللّیلِ ) یعنی سه مرتبه فرمودند : نماز شب خواندن را بر خود لازم بشمار . حضرت صاذق (علیه السلام)فرمودند :( شرافت مؤ من در نماز شب خواندن و عزت مؤ من در این است که متعرض اعراض مردم چیزهایی که مردم عنایت به پنهان ماندن آن دارند ، نشود ، به این معنا که تفحص در امور مردم نداشته باشد و غیبت آنان را نکند .) و نیز حضرت صادق (علیه السلام ) فرمودند : ( مال دنیا و فرزندان ، زینت زندگی این دنیا و نماز شب ، زینت آخرت است . ) در احادیث اسلامی برای نماز شب علاوه بر اینکه ثواب و فضیلت فراوان اخروی ذکر شده است ، فواید دنیوی بسیاری نیز برای آن بیان شده است .که حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمود : ( نماز شب بخوانید که آن سنت پیغمبر و رسم صلحایی است که پیش از شما می زیستند و آن درد و مرض را از بدن شما دور می کند . ) و نیز فرمودند : ( نماز شب خواندن روی انسان را سفید و نورانی وخلق انسان را نیکو و بوی وی را پاکیزه می کند و روزی را فراوان می سازد و موجب ادای قرض انسان می گردد و غم و اندوه را بر طرف می نماید و به چشم انسان جلوه و روشنی می بخشد . )حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : ( خانه هایی که در آنها نماز شب و قرآن خوانده می شود ، برای اهل آسمان روشنایی می دهند به همان طوری که ستارگان آسمان برای مردم زمین ، روشنایی می دهند . ) حضرت رضا ( علیه السلام ) فرمودند : ( نماز شب خواندن را بر خود لازم بدانید زیرا هر بندة مؤ منی که هشت رکعت نماز شب و دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخواند و در قنوت وتر 70مرتبه استغفار کند خداوند او را از عذاب قبر و از عذاب آتش نجات می دهد وعمرش را در دنیا طولانی میکند و در زندگی اقتصادی خداوند به او وسعت و گشایش میدهد وهر خانه ای که در آن نماز شب خوانده شود آن خانه برای مردم آسمان روشنایی می دهد همانطورکه ستارگان آسمان برای مردم روی زمین روشنایی می بخشند . ) برای د ستیابی به این توفیق لازم است از اول شب تصمیم بگیرند و مخصوصاً با کم غذا خوردن در شب خود را برای بیداری آماده سازند که حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام ) فرمودند : ( در سه چیز با سه چیز طمع مکن : 1-در بیداری شب با پرخوردن .2-در نور صورت با خوابیدن در جمیع شب .3-در امان ماندن در دنیا با همنشینی با فاسقان و فاجران .) کیفیت نماز شب و اما کیفیت نماز شب به این ترتیب است که : هشت رکعت که هر دو رکعت به یک سلام انجام بگیرد به قصد نماز نافلة شب خوانده شود و بعد از آن دو رکعت نماز به قصد نماز شفع می خواند و از آن پس یک رکعت به نیت نماز وتر بجا می آورد و بهتر این است که قنوت نماز وتر را به این ترتیب بجا بیاورد : 1- دعای فرج را که عبارت از این دعا است : لا اله الله الحلیم الکریم لا اله الا الله العلی العظیم سبحان الله رب السموات السبع و سبحان الله رب الارضین السبع و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم و سلام علی المرسلین بخواند . 2-هفت مرتبه بگوید : استغفر الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم ذوالجلال و الاکرام من جمیع ظلمی و جرمی و اسرافی علی نفسی و اتوب الیه .بعد از آن 70مرتبه بگوید : استغفرالله ربی و اتوب الیه .پس از آن 300مرتبه بگوید : العفو . سپس برای چهل مؤمن دعا کند ( به زبان غیر عربی هم اشکال ندارد ، مثلاً بگوید : خداوندا! فلانی را بیامرز ) .از آن پس برای خود و پدر و مادر خود دعا کند و در خاتمة قنوت 7مرتبه بگوید : هذا مقامُ الغائذِ بکَ مِنَ النارِ . فضیلت نماز جعفر طیار نماز جعفر طیار ، دارای ثواب و فضیلت بسیار است و بر اساس روایاتی که از اهل بیت عصمت(سلام الله علیهم ) رسیده است تاثیر زیادی در بخشیده شدن گناهان انسان دارد . حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمودند : ( روزی که قلعة خیبر ، دژ محکم یهودانی که در برابر پیشرفت اسلام جوان ، سنگ اندازی می کردند و هر روز نقشه ای می کشیدند و تر فندهایی برای متوقف ساختن ، بلکه بر انداختن نظام اسلامی ، طرح می کردند به دست سپاه اسلام فتح شد ، جعفر از کشور حبشه که به سر پرستی جمعی از مسلمانان که در نتیجة فشار سردمداران کفر به آنجا مسافرت کرده بودند که تا در محیطی آزاد به اقامه مراسم دین قیام کنند و هم به تبلیغ اسلام پرداخته ، درخت دین را در آن سر زمین بنشانند ، مسافرت کرده بود مراجعت کرد .حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) از شنیدن این جریان بسیار خرسند گردید و فرمود : ( والله ما ادری بایهما انا اشد سروراً بقدوم جعفر ام بفتح خیبر ) . قسم به خداوند از این دو جریانی که امروز برای ما پیش آمده است نمی دانم برای کدام یک بیشتر خشنود باشم ، آیا برای فتح خیبر یا برای بازگشت جعفر ؟ و از جای خود برخاست و جعفر را به آغوش کشید و میان دو چشم وی را بوسید و فرمود هدیه ای به تو بدهم .چون این کلام را مسلمانان شنیدند افراد بسیاری در میان جمع گرد آمدند و چنین فکر می کردندکه این هدیه طلا ونقرة قابل توجهی خواهد بود. حضرتش به جعفر فرمودند : ( چهار رکعت نماز به تو تعلیم می دهم اگر بتوانی در هر روز و اگر نه در دو روز و گرنه در هر جمعه و اگر نتوانستی در هر ماه یک مرتبه و اگر نتوانستی در هر سال یک مرتبه بخوان ، خداوند متعال گناهانی را که ما بین آن دو نماز انجام گرفته باشد می آمرزد .سپس آن را بیان فرمود و توضیح آن به این ترتیب است : چهار رکعت است به تشهد و دو سلام . در رکعت اول بعد از سوره حمد سورة (اذا زلزلت ) و در رکعت دوم بعد از سورة ( و العادیات) و در رکعت سوم پس از حمد ، سورة ( اذا جاء نصرالله ) و در رکعت چهارم بعد از حمد سورة ( قل هو الله احد) و در هر رعت بعد از فراغ از قرائت پانزده مرتبه می گوید سبحان الله و الحمد الله و لا اله الا الله و الله اکبر و در رکوع همین تسبیحات را ده مرتبه می گوید و چون سر از رکوع بر می دارد ده مرتبه و در سجدة دوم ده مرتبه و بعد از سر بر داشتن پیش از اینکه برخیزد ، ده مرتبه می گوید و هر چهار رکعت را به همین تر تیب می خواند که مجموعاً 300مرتبه می شود . اگر نتواند این سوره ها را بخواند بجای آنها هم سورة قل هو الله احد را بخواند ، ثواب و فضیلت این نماز را بدست می آورد .خواندن نماز جعفر در هر موقع مستحب است ، ولی بهترین اوقات آن در روز جمعه هنگامی است که آفتاب در سطح زمین گسترش یافته باشد .علمای بزرگ اسلام و صلحای روزگار در این وقت برخواندن آن مواظبت داشته اند .نماز های مستحبی غیر از اینها نیز بسیار است به کتاب مفاتیح الجنان و غیر آن مراجعه بفرمایید . وقت نافله های یومیه