دیدگاه مقام معظم رهبری انقلاب اسلامی بر چه ارکانی استوار است؟
دیدگاه مقام معظم رهبری انقلاب اسلامی بر چه ارکانی استوار است؟ نویسندگان بسیاری تاکنون در داخل و خارج از کشور در رابطه با ارکان انقلاب اسلامی قلم‌فرسایی کرده و مجموعه‌ای گسترده از نوشته‌ها درباره‌ی انقلاب شکل داده‌اند. اما فاصله‌ی زیاد بسیاری از این مکتوبات با واقعیت و ماهیت انقلاب اسلامی و عدم تجانس و حتی وجود تعارض میان خیلی از این آثار، نیاز به معرفی و ارزیابی دقیق ارکان انقلاب اسلامی از خلال فرمایشات و دیدگاه‌های رهبر معظم انقلاب را ضروری می‌سازد. ارکان فکری و انسانی انقلاب اسلامی برای شکل‌گیری هر انقلابی، یک عنصر فکری و دو عامل انسانی مورد نیاز است که بدون حضور و دخالت هر یک از آن‌ها انقلاب به معنای حقیقی و کامل کلمه شکل نمی‌گیرد و تحقق خارجی نخواهد یافت. این سه عنصر، که عناصر موجده‌ی انقلاب هستند، ارکان انقلاب نامیده می‌شوند. این عناصر عبارت‌اند از عنصر فکری که همان ایدئولوژی و مکتبی است که انقلاب بر پایه‌ی آن استوار می‌گردد و عنصر انسانی نیز یکی مردم‌اند و دیگری رهبری. هرگاه این سه عنصر در کنار هم قرار گیرند و جهت‌گیری یکسان داشته باشند، انقلاب شکل می‌گیرد و واقعیت خارجی می‌یابد. بدیهی است هر چه قوت این سه رکن بیشتر باشد، سرعت شکل‌گیری و پیروزی انقلاب نیز بیشتر خواهد بود.[1] در ادامه، به بررسی ارکان عمده‌ی انقلاب اسلامی از دیدگاه مقام معظم رهبری می‌پردازیم. الف. مکتب اسلام انقلاب اسلامی ایران بر پایه‌ی اندیشه و جهان‌بینی اسلامی استوار است. تفسیر انسان، تفسیر تاریخ، تحلیل حوادث حال و گذشته و آینده، تفسیر طبیعت، تبیین همه‌ی علایقی که ‌انسان را با دنیای بیرون از وجود او، یعنی جهان، اشیا و انسان‌ها مرتبط می‌کند و نیز فهم‌ودرک آدمی از وجود خود و خلاصه همه‌ی چیزهایی که نظام ارزشی جامعه را می‌سازد و آن را بر اداره‌ی مطلوب خود قادر می‌سازد، از این جهان‌‌بینی الهی ریشه و مایه می‌گیرد و منشعب می‌شود.[2] نظر به اینکه دو برداشت انحرافی و متضاد از اسلام در جامعه وجود داشت، که یکی‌فهم کوته‌نظرانه، تعصب‌آمیز و متحجّرانه و دیگری برداشت متجددانه و تساهل‌آمیز،[3] رهبر انقلاب برداشت صحیح را با نام اسلام ناب معرفی می‌کنند. مقام معظم رهبری در این باره می‌فرماید: (در انقلاب اسلامی، اسلام کتاب و سنت، جایگزین اسلام خرافه و بدعت؛ اسلام جهاد و شهادت، جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت؛ اسلام تعبد و تعقل، جایگزین اسلام التقاط و جهالت؛ اسلام دنیا و آخرت، جایگزین اسلام دنیاپرستی یا رهبانیت؛ اسلام علم و معرفت، جایگزین اسلام تحجّر و غفلت؛ اسلام دیانت و سیاست، جایگزین اسلام بی‌بندوباری وبی‌تفاوتی؛ اسلام قیام و عمل، جایگزین اسلام بی‌حالی و افسردگی؛ اسلام فرد و جامعه، جایگزین اسلام تشریفاتی و بی‌خاصیت؛ اسلام نجات‌بخش محرومین، جایگزین اسلام بازیچه‌ی دست قدرت‌ها و خلاصه اسلام ناب محمدی (ص) جایگزین اسلام آمریکایی گردید.)[4] یکی از نکات‌ قابل توجه در زمینه‌ی انقلاب اسلامی ایران این بود که دین اسلام سازنده‌ی ‌فرهنگ ملّی شد و به همین جهت اموری نظیر جهاد، شهادت، پیروی از انسان باتقوا و عادل، بیزاری از ظلم و ظالم، اتحاد و همبستگی، توکل به خدا و... در متن این فرهنگ قرار گرفت. اساسی‌ترین مبنای جهان‌بینی الهی و اسلامی، اصل توحید به معنی اعتقاد به وجود خدا و قدرت غیبی او و حاکمیت علم، قدرت، عزت، جلال، جمال مطلق، اراده و مشیّت او بر هستی است[5] و همه‌ی امور دیگر به نحوی از انحاء به توحید باز می‌گردند. یکی از نکات برجسته و قابل توجه در زمینه‌ی انقلاب اسلامی ایران این بود که دین اسلام سازنده‌ی ‌فرهنگ ملّی شد و به همین جهت اموری نظیر جهاد، شهادت، پیروی از انسان باتقوا و عادل، بیزاری از ظلم و ظالم، اتحاد و همبستگی، توکل به خدا و... در متن این فرهنگ قرار گرفت و خمیرمایه‌ی حرکت انقلابی مردم شد و پیروزی را برای مردم به ارمغان آورد.[6] رهبر فرزانه‌ی انقلاب درباره‌ی نقش اسلام به‌عنوان یکی از ارکان انقلاب اسلامی می‌فرمایند: (در همه‌‌ی این حوادث و با نگاهی وسیع‌تر در سرگذشت یازده‌ساله‌ی‌ نظام اسلامی و اساساً در پیدایش این نظام و مقدمات آن و مبارزاتی که به آن منتهی شد، صحنه‌پرداز اصلی و عامل حقیقی، همانا اسلام و عقیده و ایمان و تربیت اسلامی است. هم ملت ایران، که با قیام شجاعانه‌اش در برابر نظام سلطه‌ی‌ جهانی و برضد ابرقدرت‌های شرق و غرب، کاری عظیم و بی‌سابقه انجام داد، هم رهبر و قائد عظیم‌الشأن این انقلاب که مثل کوه در برابر همه‌‌ی بادهای مخالف ایستاد و هجوم طوفان‌ها را شکست، اما خود کمترین تکانی نخورد؛ هم نظام نوین اسلامی که توانست کشور را بدون اندک تکیه‌ای به بیگانگان اداره کند و جنگی را که محل تلاقی نیروهای شرق و غرب بر ضد او بود و نزدیک به سه‌چهارم سالیان پس از پیروزی را فرا گرفت، بدون گرایش به هیچ طرف و فقط با تکیه بر خود، شرافتمندانه و با عزت و پیروزی به پایان بَرَد، همه و همه توان خود را از اسلام گرفته‌اند و اسلام جوهر اصلی این حوادث شگفت‌آور و مایه‌ی‌ حقیقی قدرت و صلابت و عزتی است که ایران و ایرانی و ملت و رهبر و انقلاب و نظام ما، در تاریخ معاصر از خود بروز داده‌اند.)[7] ایشان مشروعیت انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن را به تفکر اسلامی و استواری این بنا بر پایه‌ی اسلام می‌دانند و معتقدند مردم در جریان انقلاب اسلامی، امام را با اسلام شناختند و به‌خاطر فداکاری و عظمت او در راه اسلام پشت سر ایشان راه افتادند و از ایشان تبعیت کردند.[8] از دیدگاه رهبر انقلاب، رکن اسلامی انقلاب بزرگ‌ترین مانع در مقابل نفوذ خائنانه‌ی بیگانگان و همچنین سلطه‌ی غیرمشروع و غیرمنطقی افراد فاسد است. ایشان در تبیین چرایی این امر می‌فرمایند: (... اسلام، در وهله‌ی‌ اوّل دو عنصر بزرگ در درون خود دارد که یکی عبارت است از احترام به شخصیت و اهتمام به رشد انسان و دوم جلوگیری از نفوذ غارتگران و طاغوت‌ها و قدرتمندان نابحق و ظالم و ستمگر جهانی. در کلمه‌ی‌ توحید، این‌ها وجود دارد، "لااله‌الّااللَّه")[9] در جمع‌بندی رکن اسلامیت انقلاب، می‌توان گفت از دیدگاه معظم‌له: (... آنچه که ما داریم، به برکت اسلام داریم. به وجود آمدن انقلاب، به برکت اسلام بود. اگر ایمان اسلامی و عمق این ایمان در دل‌ها نبود، امکان نداشت بعد از آن سوابقی که همه از گذشته‌های این کشور ‌‌به‌خصوص در قرن اخیر‌‌ می‌دانید، هیچ دست نیرومندی بتواند این مردم را به حرکت در بیاورد... پایداری این مردم بعد از پیروزی انقلاب و تشکیل و بقا و ریشه‌دار شدن جمهوری اسلامی تا وضع کنونی و پیشرفت‌ها در جهات مختلف و سرنوشت جنگ تحمیلی و سرنوشت جنگ‌های فراوانی که ما تاکنون در دنیای سیاسی و اقتصادی داشته‌ایم و همه به سمت پیروزی حق بوده است (اگرچه در بسیاری از آن‌ها در نیمه‌ی راه قرار داریم) همه‌ی‌ آن‌ها مرهون ایمان اسلامی ما و اعتقادات اسلامی این مردم است؛ ما باید آن را حفظ کنیم...)[10] ب. رهبری قدرت و قوت رهبری در انقلاب اسلامی با اتکای به اسلام، ناشی از موقعیت دینی ‌اوست که مشروط به برخورداری از ویژگی‌هایی نظیر فقاهت، عدالت، علم، معرفت، زهد، مدیریت، شجاعت، بینش سیاسی و تدبیر است؛ بر خلاف انقلاب‌های دیگر که غالباً انسان‌هایی به‌عنوان سیاستمدار حرفه‌ای با تکیه بر زر و زور و تزویر در جایگاه رهبری قرار می‌گیرند.[11] امام راحل، با برخورداری از همه‌ی ویژگی‌های مورد نیاز برای رهبری دینی و الهی، سکانِ انقلاب اسلامی را به دست گرفت و هدایت پیامبرگونه‌ی خود را بر جهانیان آشکار ساخت. یکی از تفاوت‌های عمده‌ی ایشان با دیگر مصلحان تاریخ اسلام این بود که ضمن حضور در صحنه، اصول مکتب سیاسی خود را برای مردم تبیین نمود و آنان را به ایمان روشن‌بینانه و آگاهانه رساند[12] و پس از اثبات حقانیت مکتب سیاسی خود، توانست ‌ملت ایران را آرام‌آرام وارد میدان مبارزه کند، به همراهی این اقیانوس عظیم پرتلاطم، انقلاب بزرگ اسلامی را شکل دهد و در نتیجه، آثار شوم تسلط قدرت‌های طاغوتی را در این کشور برطرف و دنیا را متحول کند؛ به‌گونه‌ای که حرکت او با هیچ حرکتی از صدر اسلام تاکنون قابل مقایسه نیست.[13] قدرت و قوت رهبری در انقلاب اسلامی با اتکای به اسلام، ناشی از موقعیت دینی ‌اوست که مشروط به برخورداری از ویژگی‌هایی نظیر فقاهت، عدالت، علم، معرفت، زهد، مدیریت، شجاعت، بینش سیاسی و تدبیر است؛ بر خلاف انقلاب‌های دیگر، که غالباً انسان‌هایی به‌عنوان سیاستمدار حرفه‌ای با تکیه بر زر و زور و تزویر در جایگاه رهبری قرار می‌گیرند. امام خمینی (ره) به‌عنوان معمار و رهبر این حرکت در انقلاب خود به مردم با همان چشمی نگاه می‌کرد که پیامبران نگاه کرده بودند. پیامبران دنبال آدم‌های برجسته و ممتاز نبودند؛ بلکه در پی انسان‌های مؤمن و توده‌‌ی مردم می‌گشتند. امام هم در این انقلاب دنبال خواص نمی‌گشت، بلکه به توده‌ی مردم دل می‌داد، با آن‌ها حرف می‌زد و با آن‌ها رابطه داشت. دل دادن به توده و متن مردم و همان کسانی که سنگین‌ترین بارهای دفاع از انقلاب و کشور بر دوش آن‌هاست، از ویژگی‌های رهبری امام (ره) بود. مردم هم به آن بزرگوار پاسخ مناسب ‌دادند و به همین‌خاطر توانستند این انقلاب را از راه‌های صعب‌العبور و خطرناک عبور دهند و بگذرانند.[14] عامل اصلی موفقیت امام در حرکت خود در درجه‌ی اول ناشی از اخلاص بی‌نظیر او و در درجه‌ی دوم در پرتو توکل و حسن ظن او به خدا بود. در نظر امام (ره)، پیروزی این نبود که بتواند آن کاری را که می‌خواهد، انجام بدهد، بلکه پیروزی این بود که بر طبق تکلیف خود عمل کند. با این روحیه و احساس و انگیزه، او کار را پیش برد و ادامه داد. امام دو خصوصیت دیگر هم داشت، که این هم جز با نورانیت الهی ممکن نبود و آن عبارت بود از: دشمن‌شناسی و دوست‌شناسی. او در شناخت دشمنان و دوستان اشتباه نکرد. او همیشه بر مردم و ملت‌ها تکیه می‌کرد.[15] مقام معظم رهبری، در توصیف نقش و جایگاه امام خمینی (ره) در انقلاب اسلامی و نظام اسلامی، می‌فرمایند: (اگر نظام جمهوری اسلامی و این انقلاب بزرگ و جهانی را و رستاخیز عظیمی که در دنیا به وجود آمده و رستاخیز عظیم‌تری که در درون انسان‌ها پدید آمده و این تحولی که مس‌ها را طلا کرده است، کلمه‌ی‌ طیبه و شجره‌ی‌ طیبه بدانیم ‌‌که هست‌ ریشه‌‌ی این شجره‌ی‌ طیبه، همین شخصیت عظیمی است که همه چیز از او رویید. او بود که این درخت مبارک را رویاند. او همه چیز بود و اگر نبود، ما هیچ چیز نداشتیم.)[16] ج. مردم بزرگ‌ترین اهرم پیشبرد انقلاب اسلامی، حضور عظیم توده‌های میلیونی مردم در عرصه‌های انقلاب بود که با ایمان نافذ و عمیق از یک سو و معرفت و آگاهی بالا از سوی دیگر، به ندای رهبرشان لبیک گفتند و در پرتو هدایت‌های روشنگرانه و پیامبرگونه‌ی او، صبر و مقاومت و استقامت را پیشه‌ی خویش ساخته و عاقبت شهد گوارای پیروزی بر نظام سلطه را نوشیدند.[17] یکی از بارزترین ویژگی‌های انقلاب اسلامی، که در کمتر انقلابی نظیر آن وجود داشته است، مردمی بودن آن است؛ به‌گونه‌ای که همه‌ی ملت ایران در شهر و روستا، از کوچک و بزرگ، زن و مرد در آن مشارکت داشتند. بر خلاف انقلاب‌های بزرگ دنیا که طبقات خاصی از جامعه در آن نقش‌آفرینی کردند.[18] مقام معظم رهبری، در بیان دلیل اینکه مردم صاحبان اصلی نظام و انقلاب‌اند، این‌گونه می‌فرماید: (مردم صاحبان این نظام هستند به چند دلیل؛ اولاً، چون اسلام بیشترین حق را در اداره‌ی نظام‌های اجتماعی به مردم می‌دهد و هر دستگاه حاکم را یک دستگاه خدمتگزار برای مردم می‌داند. ثانیاً، چون مردم تشکیل‌دهندگان و به وجودآورندگان این نظام بودند، زیرا این نظام مبتنی بر یک انقلاب بود و آن انقلاب را مردم به وجود آوردند. ثالثاً، چون دخالت و نظارت مردم بیشترین تضمین را برای حفظ این نظام از انحراف می‌کند.)[19] ایشان مردم را مهم‌ترین و راسخ‌ترین عمود خیمه‌ی انقلاب و نظام اسلامی می‌دانند و معتقدند علقه و رابطه‌ی دوطرفه میان مردم و انقلاب و رهبری آن ناشی از بنای انقلاب و نظام اسلامی بر عقیده‌ای مستحکم و ایمانی صادقانه است و کسی جز خداوند نمی‌تواند چنین دل‌های مردم را به انقلاب جذب کرده و سبب محبت، اتحاد و وحدت آنان در راستای اهداف انقلاب و نظام اسلامی شود.[20] نقش و جایگاه مردم و مصالح آنان در اسلام و انقلاب ناشی از آموزه‌ها و تعالیم آن تا بدان حد است که رهبر انقلاب را به بیان یک قاعده‌ی کلی در این باره می‌رساند و آن این است که (هر چیزی که شما دیدید، به نظرتان اسلامی است؛ اما از صلاح مردم مجرد است، بدانید در شناخت و فهم اینکه آن اسلام است، اشتباه می‌کنید یا در فهم خود آن شیء محققاً اشتباهی وجود دارد.)[21] اهمیت حضور و پشتیبانی مردم برای تحقق اهداف و آرمان‌های الهی تا بدان‌جاست که معظم‌له تحقق حق در عالم خارج بدون حمایت و همراهی مردم را امری ذهنی و حقیقتی صرفاً معنوی می‌دانند.[22](*) پی نوشت ها: [1]سخنرانی 2 خرداد 1367. [2]بیانات در چهل‌ودومین مجمع عمومی سازمان ملل متحد، 3 شهریور 1366. [3]بیانات مقام معظم رهبری در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی، 14 خرداد 1374. [4]پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال امام خمینی، 10 خرداد 1369. [5]بیانات در دیدار کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، 22 دی 1377. [6]بیانات در تاریخ 14 تیر 1364. [7]پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره)، 10 خرداد 1369. [8]بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی، 7 خرداد 1382. [9] بیانات در دیدار اعضای اتحادیه‌ی انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان، 26 شهریور 1382. [10]بیانات در دیدار با اعضای ستاد پیگیری قطعنامه‌ی 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد، 30 آذر 1370. [11]پیام به نشست دانشجویان در آمریکا و کانادا، 8 دی 1367، بیانات در مراسم دهه‌ی فجر 12 بهمن 1367. [12]بیانات در سالگرد ارتحال امام راحل، 14 خرداد 1382. [13]پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال امام خمینی، 10 خرداد 1369 و سخنرانی در جمع جهادگران، 28 خرداد 1370 و بیانات در جمع اساتید و دانشجویان بسیجی، 18 خرداد 1382. [14]سخنرانی در مراسم بیعت امام جمعه و نماینده‌ی ولی‌فقیه و قشرهای مختلف مردم سمنان، ائمه‌ی جمعه و قشرهای مختلف مردم کرج، شیروان، قوچان، کازرون و جمعی از بسیجیان نیشابور، 4 تیر 1368. [15]خطبه‌های نماز جمعه‌ی‌ تهران، 23 تیر 1368. [16]سخنرانی در مراسم بیعت گروه کثیری از جانبازان و نیروهای جهادی احداث ساختمان مرقد مطهر رهبر کبیر انقلاب اسلامی، به همراه وزیر راه و ترابری، مسئولان بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی و مسئول حرم مطهر حضرت امام خمینی (ره)، 28 تیر 1368. [17]بیانات در دیدار با نلسون ماندلا، 31 تیر 1371 و بیانات در مراسم افتتاحیه‌ی دهه‌ی فجر، 12 بهمن 1365 و بیانات 25 تیر 1366. [18]بیانات در نماز جمعه، 27 آبان 1362 و 23 آبان 1365. [19]مصاحبه‌ی پیرامون انتخابات مجلس شورای اسلامی، 1365. [20]سخنرانی در مراسم بیعت جمع کثیری از اقشار مختلف مردم شهرهای قم، رفسنجان و کهنوج، 19 تیر 1368. [21]سخنرانی در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، در آستانه‌ی یازدهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، 9 بهمن 1368. [22]بیانات در دیدار مردم استان قم به‌مناسبت سالروز قیام 19 دی، 19 دی 1383. * احمد گلستانه؛ کارشناس ارشد علوم انسانی و سیاسی/ برهان/1393/11/13
عنوان سوال:

دیدگاه مقام معظم رهبری انقلاب اسلامی بر چه ارکانی استوار است؟


پاسخ:

دیدگاه مقام معظم رهبری انقلاب اسلامی بر چه ارکانی استوار است؟

نویسندگان بسیاری تاکنون در داخل و خارج از کشور در رابطه با ارکان انقلاب اسلامی قلم‌فرسایی کرده و مجموعه‌ای گسترده از نوشته‌ها درباره‌ی انقلاب شکل داده‌اند. اما فاصله‌ی زیاد بسیاری از این مکتوبات با واقعیت و ماهیت انقلاب اسلامی و عدم تجانس و حتی وجود تعارض میان خیلی از این آثار، نیاز به معرفی و ارزیابی دقیق ارکان انقلاب اسلامی از خلال فرمایشات و دیدگاه‌های رهبر معظم انقلاب را ضروری می‌سازد.

ارکان فکری و انسانی انقلاب اسلامی

برای شکل‌گیری هر انقلابی، یک عنصر فکری و دو عامل انسانی مورد نیاز است که بدون حضور و دخالت هر یک از آن‌ها انقلاب به معنای حقیقی و کامل کلمه شکل نمی‌گیرد و تحقق خارجی نخواهد یافت. این سه عنصر، که عناصر موجده‌ی انقلاب هستند، ارکان انقلاب نامیده می‌شوند. این عناصر عبارت‌اند از عنصر فکری که همان ایدئولوژی و مکتبی است که انقلاب بر پایه‌ی آن استوار می‌گردد و عنصر انسانی نیز یکی مردم‌اند و دیگری رهبری.

هرگاه این سه عنصر در کنار هم قرار گیرند و جهت‌گیری یکسان داشته باشند، انقلاب شکل می‌گیرد و واقعیت خارجی می‌یابد. بدیهی است هر چه قوت این سه رکن بیشتر باشد، سرعت شکل‌گیری و پیروزی انقلاب نیز بیشتر خواهد بود.[1] در ادامه، به بررسی ارکان عمده‌ی انقلاب اسلامی از دیدگاه مقام معظم رهبری می‌پردازیم.

الف. مکتب اسلام

انقلاب اسلامی ایران بر پایه‌ی اندیشه و جهان‌بینی اسلامی استوار است. تفسیر انسان، تفسیر تاریخ، تحلیل حوادث حال و گذشته و آینده، تفسیر طبیعت، تبیین همه‌ی علایقی که ‌انسان را با دنیای بیرون از وجود او، یعنی جهان، اشیا و انسان‌ها مرتبط می‌کند و نیز فهم‌ودرک آدمی از وجود خود و خلاصه همه‌ی چیزهایی که نظام ارزشی جامعه را می‌سازد و آن را بر اداره‌ی مطلوب خود قادر می‌سازد، از این جهان‌‌بینی الهی ریشه و مایه می‌گیرد و منشعب می‌شود.[2]

نظر به اینکه دو برداشت انحرافی و متضاد از اسلام در جامعه وجود داشت، که یکی‌فهم کوته‌نظرانه، تعصب‌آمیز و متحجّرانه و دیگری برداشت متجددانه و تساهل‌آمیز،[3] رهبر انقلاب برداشت صحیح را با نام اسلام ناب معرفی می‌کنند. مقام معظم رهبری در این باره می‌فرماید: (در انقلاب اسلامی، اسلام کتاب و سنت، جایگزین اسلام خرافه و بدعت؛ اسلام جهاد و شهادت، جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت؛ اسلام تعبد و تعقل، جایگزین اسلام التقاط و جهالت؛ اسلام دنیا و آخرت، جایگزین اسلام دنیاپرستی یا رهبانیت؛ اسلام علم و معرفت، جایگزین اسلام تحجّر و غفلت؛ اسلام دیانت و سیاست، جایگزین اسلام بی‌بندوباری وبی‌تفاوتی؛ اسلام قیام و عمل، جایگزین اسلام بی‌حالی و افسردگی؛ اسلام فرد و جامعه، جایگزین اسلام تشریفاتی و بی‌خاصیت؛ اسلام نجات‌بخش محرومین، جایگزین اسلام بازیچه‌ی دست قدرت‌ها و خلاصه اسلام ناب محمدی (ص) جایگزین اسلام آمریکایی گردید.)[4]

یکی از نکات‌ قابل توجه در زمینه‌ی انقلاب اسلامی ایران این بود که دین اسلام سازنده‌ی ‌فرهنگ ملّی شد و به همین جهت اموری نظیر جهاد، شهادت، پیروی از انسان باتقوا و عادل، بیزاری از ظلم و ظالم، اتحاد و همبستگی، توکل به خدا و... در متن این فرهنگ قرار گرفت.
اساسی‌ترین مبنای جهان‌بینی الهی و اسلامی، اصل توحید به معنی اعتقاد به وجود خدا و قدرت غیبی او و حاکمیت علم، قدرت، عزت، جلال، جمال مطلق، اراده و مشیّت او بر هستی است[5] و همه‌ی امور دیگر به نحوی از انحاء به توحید باز می‌گردند. یکی از نکات برجسته و قابل توجه در زمینه‌ی انقلاب اسلامی ایران این بود که دین اسلام سازنده‌ی ‌فرهنگ ملّی شد و به همین جهت اموری نظیر جهاد، شهادت، پیروی از انسان باتقوا و عادل، بیزاری از ظلم و ظالم، اتحاد و همبستگی، توکل به خدا و... در متن این فرهنگ قرار گرفت و خمیرمایه‌ی حرکت انقلابی مردم شد و پیروزی را برای مردم به ارمغان آورد.[6]

رهبر فرزانه‌ی انقلاب درباره‌ی نقش اسلام به‌عنوان یکی از ارکان انقلاب اسلامی می‌فرمایند: (در همه‌‌ی این حوادث و با نگاهی وسیع‌تر در سرگذشت یازده‌ساله‌ی‌ نظام اسلامی و اساساً در پیدایش این نظام و مقدمات آن و مبارزاتی که به آن منتهی شد، صحنه‌پرداز اصلی و عامل حقیقی، همانا اسلام و عقیده و ایمان و تربیت اسلامی است. هم ملت ایران، که با قیام شجاعانه‌اش در برابر نظام سلطه‌ی‌ جهانی و برضد ابرقدرت‌های شرق و غرب، کاری عظیم و بی‌سابقه انجام داد، هم رهبر و قائد عظیم‌الشأن این انقلاب که مثل کوه در برابر همه‌‌ی بادهای مخالف ایستاد و هجوم طوفان‌ها را شکست، اما خود کمترین تکانی نخورد؛ هم نظام نوین اسلامی که توانست کشور را بدون اندک تکیه‌ای به بیگانگان اداره کند و جنگی را که محل تلاقی نیروهای شرق و غرب بر ضد او بود و نزدیک به سه‌چهارم سالیان پس از پیروزی را فرا گرفت، بدون گرایش به هیچ طرف و فقط با تکیه بر خود، شرافتمندانه و با عزت و پیروزی به پایان بَرَد، همه و همه توان خود را از اسلام گرفته‌اند و اسلام جوهر اصلی این حوادث شگفت‌آور و مایه‌ی‌ حقیقی قدرت و صلابت و عزتی است که ایران و ایرانی و ملت و رهبر و انقلاب و نظام ما، در تاریخ معاصر از خود بروز داده‌اند.)[7]

ایشان مشروعیت انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن را به تفکر اسلامی و استواری این بنا بر پایه‌ی اسلام می‌دانند و معتقدند مردم در جریان انقلاب اسلامی، امام را با اسلام شناختند و به‌خاطر فداکاری و عظمت او در راه اسلام پشت سر ایشان راه افتادند و از ایشان تبعیت کردند.[8] از دیدگاه رهبر انقلاب، رکن اسلامی انقلاب بزرگ‌ترین مانع در مقابل نفوذ خائنانه‌ی بیگانگان و همچنین سلطه‌ی غیرمشروع و غیرمنطقی افراد فاسد است. ایشان در تبیین چرایی این امر می‌فرمایند:

(... اسلام، در وهله‌ی‌ اوّل دو عنصر بزرگ در درون خود دارد که یکی عبارت است از احترام به شخصیت و اهتمام به رشد انسان و دوم جلوگیری از نفوذ غارتگران و طاغوت‌ها و قدرتمندان نابحق و ظالم و ستمگر جهانی. در کلمه‌ی‌ توحید، این‌ها وجود دارد، "لااله‌الّااللَّه")[9]

در جمع‌بندی رکن اسلامیت انقلاب، می‌توان گفت از دیدگاه معظم‌له: (... آنچه که ما داریم، به برکت اسلام داریم. به وجود آمدن انقلاب، به برکت اسلام بود. اگر ایمان اسلامی و عمق این ایمان در دل‌ها نبود، امکان نداشت بعد از آن سوابقی که همه از گذشته‌های این کشور ‌‌به‌خصوص در قرن اخیر‌‌ می‌دانید، هیچ دست نیرومندی بتواند این مردم را به حرکت در بیاورد... پایداری این مردم بعد از پیروزی انقلاب و تشکیل و بقا و ریشه‌دار شدن جمهوری اسلامی تا وضع کنونی و پیشرفت‌ها در جهات مختلف و سرنوشت جنگ تحمیلی و سرنوشت جنگ‌های فراوانی که ما تاکنون در دنیای سیاسی و اقتصادی داشته‌ایم و همه به سمت پیروزی حق بوده است (اگرچه در بسیاری از آن‌ها در نیمه‌ی راه قرار داریم) همه‌ی‌ آن‌ها مرهون ایمان اسلامی ما و اعتقادات اسلامی این مردم است؛ ما باید آن را حفظ کنیم...)[10]

ب. رهبری

قدرت و قوت رهبری در انقلاب اسلامی با اتکای به اسلام، ناشی از موقعیت دینی ‌اوست که مشروط به برخورداری از ویژگی‌هایی نظیر فقاهت، عدالت، علم، معرفت، زهد، مدیریت، شجاعت، بینش سیاسی و تدبیر است؛ بر خلاف انقلاب‌های دیگر که غالباً انسان‌هایی به‌عنوان سیاستمدار حرفه‌ای با تکیه بر زر و زور و تزویر در جایگاه رهبری قرار می‌گیرند.[11] امام راحل، با برخورداری از همه‌ی ویژگی‌های مورد نیاز برای رهبری دینی و الهی، سکانِ انقلاب اسلامی را به دست گرفت و هدایت پیامبرگونه‌ی خود را بر جهانیان آشکار ساخت. یکی از تفاوت‌های عمده‌ی ایشان با دیگر مصلحان تاریخ اسلام این بود که ضمن حضور در صحنه، اصول مکتب سیاسی خود را برای مردم تبیین نمود و آنان را به ایمان روشن‌بینانه و آگاهانه رساند[12] و پس از اثبات حقانیت مکتب سیاسی خود، توانست ‌ملت ایران را آرام‌آرام وارد میدان مبارزه کند، به همراهی این اقیانوس عظیم پرتلاطم، انقلاب بزرگ اسلامی را شکل دهد و در نتیجه، آثار شوم تسلط قدرت‌های طاغوتی را در این کشور برطرف و دنیا را متحول کند؛ به‌گونه‌ای که حرکت او با هیچ حرکتی از صدر اسلام تاکنون قابل مقایسه نیست.[13]

قدرت و قوت رهبری در انقلاب اسلامی با اتکای به اسلام، ناشی از موقعیت دینی ‌اوست که مشروط به برخورداری از ویژگی‌هایی نظیر فقاهت، عدالت، علم، معرفت، زهد، مدیریت، شجاعت، بینش سیاسی و تدبیر است؛ بر خلاف انقلاب‌های دیگر، که غالباً انسان‌هایی به‌عنوان سیاستمدار حرفه‌ای با تکیه بر زر و زور و تزویر در جایگاه رهبری قرار می‌گیرند.
امام خمینی (ره) به‌عنوان معمار و رهبر این حرکت در انقلاب خود به مردم با همان چشمی نگاه می‌کرد که پیامبران نگاه کرده بودند. پیامبران دنبال آدم‌های برجسته و ممتاز نبودند؛ بلکه در پی انسان‌های مؤمن و توده‌‌ی مردم می‌گشتند. امام هم در این انقلاب دنبال خواص نمی‌گشت، بلکه به توده‌ی مردم دل می‌داد، با آن‌ها حرف می‌زد و با آن‌ها رابطه داشت.

دل دادن به توده و متن مردم و همان کسانی که سنگین‌ترین بارهای دفاع از انقلاب و کشور بر دوش آن‌هاست، از ویژگی‌های رهبری امام (ره) بود. مردم هم به آن بزرگوار پاسخ مناسب ‌دادند و به همین‌خاطر توانستند این انقلاب را از راه‌های صعب‌العبور و خطرناک عبور دهند و بگذرانند.[14] عامل اصلی موفقیت امام در حرکت خود در درجه‌ی اول ناشی از اخلاص بی‌نظیر او و در درجه‌ی دوم در پرتو توکل و حسن ظن او به خدا بود. در نظر امام (ره)، پیروزی این نبود که بتواند آن کاری را که می‌خواهد، انجام بدهد، بلکه پیروزی این بود که بر طبق تکلیف خود عمل کند. با این روحیه و احساس و انگیزه، او کار را پیش برد و ادامه داد. امام دو خصوصیت دیگر هم داشت، که این هم جز با نورانیت الهی ممکن نبود و آن عبارت بود از: دشمن‌شناسی و دوست‌شناسی. او در شناخت دشمنان و دوستان اشتباه نکرد. او همیشه بر مردم و ملت‌ها تکیه می‌کرد.[15]

مقام معظم رهبری، در توصیف نقش و جایگاه امام خمینی (ره) در انقلاب اسلامی و نظام اسلامی، می‌فرمایند: (اگر نظام جمهوری اسلامی و این انقلاب بزرگ و جهانی را و رستاخیز عظیمی که در دنیا به وجود آمده و رستاخیز عظیم‌تری که در درون انسان‌ها پدید آمده و این تحولی که مس‌ها را طلا کرده است، کلمه‌ی‌ طیبه و شجره‌ی‌ طیبه بدانیم ‌‌که هست‌ ریشه‌‌ی این شجره‌ی‌ طیبه، همین شخصیت عظیمی است که همه چیز از او رویید. او بود که این درخت مبارک را رویاند. او همه چیز بود و اگر نبود، ما هیچ چیز نداشتیم.)[16]

ج. مردم

بزرگ‌ترین اهرم پیشبرد انقلاب اسلامی، حضور عظیم توده‌های میلیونی مردم در عرصه‌های انقلاب بود که با ایمان نافذ و عمیق از یک سو و معرفت و آگاهی بالا از سوی دیگر، به ندای رهبرشان لبیک گفتند و در پرتو هدایت‌های روشنگرانه و پیامبرگونه‌ی او، صبر و مقاومت و استقامت را پیشه‌ی خویش ساخته و عاقبت شهد گوارای پیروزی بر نظام سلطه را نوشیدند.[17]

یکی از بارزترین ویژگی‌های انقلاب اسلامی، که در کمتر انقلابی نظیر آن وجود داشته است، مردمی بودن آن است؛ به‌گونه‌ای که همه‌ی ملت ایران در شهر و روستا، از کوچک و بزرگ، زن و مرد در آن مشارکت داشتند. بر خلاف انقلاب‌های بزرگ دنیا که طبقات خاصی از جامعه در آن نقش‌آفرینی کردند.[18] مقام معظم رهبری، در بیان دلیل اینکه مردم صاحبان اصلی نظام و انقلاب‌اند، این‌گونه می‌فرماید: (مردم صاحبان این نظام هستند به چند دلیل؛ اولاً، چون اسلام بیشترین حق را در اداره‌ی نظام‌های اجتماعی به مردم می‌دهد و هر دستگاه حاکم را یک دستگاه خدمتگزار برای مردم می‌داند. ثانیاً، چون مردم تشکیل‌دهندگان و به وجودآورندگان این نظام بودند، زیرا این نظام مبتنی بر یک انقلاب بود و آن انقلاب را مردم به وجود آوردند. ثالثاً، چون دخالت و نظارت مردم بیشترین تضمین را برای حفظ این نظام از انحراف می‌کند.)[19]

ایشان مردم را مهم‌ترین و راسخ‌ترین عمود خیمه‌ی انقلاب و نظام اسلامی می‌دانند و معتقدند علقه و رابطه‌ی دوطرفه میان مردم و انقلاب و رهبری آن ناشی از بنای انقلاب و نظام اسلامی بر عقیده‌ای مستحکم و ایمانی صادقانه است و کسی جز خداوند نمی‌تواند چنین دل‌های مردم را به انقلاب جذب کرده و سبب محبت، اتحاد و وحدت آنان در راستای اهداف انقلاب و نظام اسلامی شود.[20]

نقش و جایگاه مردم و مصالح آنان در اسلام و انقلاب ناشی از آموزه‌ها و تعالیم آن تا بدان حد است که رهبر انقلاب را به بیان یک قاعده‌ی کلی در این باره می‌رساند و آن این است که (هر چیزی که شما دیدید، به نظرتان اسلامی است؛ اما از صلاح مردم مجرد است، بدانید در شناخت و فهم اینکه آن اسلام است، اشتباه می‌کنید یا در فهم خود آن شیء محققاً اشتباهی وجود دارد.)[21]

اهمیت حضور و پشتیبانی مردم برای تحقق اهداف و آرمان‌های الهی تا بدان‌جاست که معظم‌له تحقق حق در عالم خارج بدون حمایت و همراهی مردم را امری ذهنی و حقیقتی صرفاً معنوی می‌دانند.[22](*)

پی نوشت ها:

[1]سخنرانی 2 خرداد 1367.
[2]بیانات در چهل‌ودومین مجمع عمومی سازمان ملل متحد، 3 شهریور 1366.
[3]بیانات مقام معظم رهبری در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی، 14 خرداد 1374.
[4]پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال امام خمینی، 10 خرداد 1369.
[5]بیانات در دیدار کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، 22 دی 1377.
[6]بیانات در تاریخ 14 تیر 1364.
[7]پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره)، 10 خرداد 1369.
[8]بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی، 7 خرداد 1382.
[9] بیانات در دیدار اعضای اتحادیه‌ی انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان، 26 شهریور 1382.
[10]بیانات در دیدار با اعضای ستاد پیگیری قطعنامه‌ی 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد، 30 آذر 1370.
[11]پیام به نشست دانشجویان در آمریکا و کانادا، 8 دی 1367، بیانات در مراسم دهه‌ی فجر 12 بهمن 1367.
[12]بیانات در سالگرد ارتحال امام راحل، 14 خرداد 1382.
[13]پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال امام خمینی، 10 خرداد 1369 و سخنرانی در جمع جهادگران، 28 خرداد 1370 و بیانات در جمع اساتید و دانشجویان بسیجی، 18 خرداد 1382.
[14]سخنرانی در مراسم بیعت امام جمعه و نماینده‌ی ولی‌فقیه و قشرهای مختلف مردم سمنان، ائمه‌ی جمعه و قشرهای مختلف مردم کرج، شیروان، قوچان، کازرون و جمعی از بسیجیان نیشابور، 4 تیر 1368.
[15]خطبه‌های نماز جمعه‌ی‌ تهران، 23 تیر 1368.
[16]سخنرانی در مراسم بیعت گروه کثیری از جانبازان و نیروهای جهادی احداث ساختمان مرقد مطهر رهبر کبیر انقلاب اسلامی، به همراه وزیر راه و ترابری، مسئولان بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی و مسئول حرم مطهر حضرت امام خمینی (ره)، 28 تیر 1368.
[17]بیانات در دیدار با نلسون ماندلا، 31 تیر 1371 و بیانات در مراسم افتتاحیه‌ی دهه‌ی فجر، 12 بهمن 1365 و بیانات 25 تیر 1366.
[18]بیانات در نماز جمعه، 27 آبان 1362 و 23 آبان 1365.
[19]مصاحبه‌ی پیرامون انتخابات مجلس شورای اسلامی، 1365.
[20]سخنرانی در مراسم بیعت جمع کثیری از اقشار مختلف مردم شهرهای قم، رفسنجان و کهنوج، 19 تیر 1368.
[21]سخنرانی در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، در آستانه‌ی یازدهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، 9 بهمن 1368.
[22]بیانات در دیدار مردم استان قم به‌مناسبت سالروز قیام 19 دی، 19 دی 1383.

* احمد گلستانه؛ کارشناس ارشد علوم انسانی و سیاسی/ برهان/1393/11/13





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین