مقدمه: بسیاری از مکاتب نوظهور معنوی سعی کرده اند نقشه راهی به مریدان خویش ارئه کرده و ایشان را نسبت به جایگاه هر برنامه توجیه کنند. مثلا وین دایر کتابی دارد به نام مراقبه(البته مراد وی مراقبت اسلامی نیست بلکه مراقبه هندی و شرقی منظور وی است، در این کتاب توضیح داده که مراقبه همان برنامه سلوک معنوی فردی است که با هر نگرشی قابل جمع است. بماند که این ادعای وی حرف نادرستی است؛ ولی سعی کرده که جایگاه این عمل فردی را در برنامه های معنوی و اجتماعی توضیح دهد. مقام معظم رهبری در جملاتی کوتاه و بسیار پر مغز این نقشه راه معنوی را از نگاه اسلام توضیح داده اند و نسبت سلوک را با آموزه های دیگر تبیین نموده اند. جملات زیر از بیانات ایشان است: " حرکت از ظلمت به نور، از ظلمت خودخواهی به نور توحید. جادهی این راه چیست؟ بالاخره مسیری را میخواهیم حرکت کنیم و به جادهای نیاز داریم؛ این جاده، همان واجبات و ترک محرمات است. ایمان قلبی موتور حرکت در این راه است؛ ملکات اخلاقی و فضائل اخلاقی، آذوقه و توشهی این راه است، که راه و حرکت را برای انسان آسان و تسهیل میکند؛ سرعت میبخشد. تقوا هم عبارت است از خویشتنپایی؛ مواظب خود باشد که از این راه تخطی و تجاوز نکند. وظیفهی فرد در نگاه اسلام به فرد، این است. در همهی زمانها، در حکومت پیغمبران، در حکومت طواغیت، یک فرد وظیفهاش این است که این کار را انجام دهد و تلاش خودش را بکند. اسلام در این نگاه به انسان به عنوان یک فرد، توصیه میکنند زهد بورزد. زهد یعنی دلباخته و دلبستهی دنیا نشود؛ اما در عین اینکه توصیه به زهد میکنند، قطع رابطهی با دنیا و کنار گذاشتن دنیا را ممنوع میشمارند. دنیا چیست؟ دنیا همین طبیعت، همین بدن ما، زندگی ما، جامعهی ما، سیاست ما، اقتصاد ما، روابط اجتماعی ما، فرزند ما، ثروت ما، خانهی ماست. دلبستگی به این دنیا، دلباخته شدن به این نمونهها، در این خطاب فردی، کار مذمومی است. دلباخته نباید شد. این دلباخته نشدن، دلبسته نشدن، اسمش زهد است.(25/2/86) برای ما در این اردوگاه، برنامههایی قرار داده شده است که با آن میتوانیم خود را بالاتر ببریم و بسازیم و آمادهی ورود به سر منزل نهایی و حقیقی آفرینشِ انسان کنیم که همان لقاء للّه است. ادیان، این برنامهها را در طول زندگی، برای مردم معیّن کردهاند که چند گونه هم میباشد: بعضی از این برنامهها، از لحاظ معنوی و روحی و قلبی، رابطهی انسان با خدای متعال را برقرار میدارد؛ مثل نماز و ذکر و توجّه و تضرّع و توسّل به پروردگار و مثل بسیاری از عبادات دیگر. بعضی از برنامهها، اخلاقیّات و ملکات انسان را تصحیح و عیوب را از روح انسان برطرف میکند؛ مثل دستورهای اخلاقی که کبر و حسد و دنائت و لئامت و پستی و دروغگویی و خیانت را از ما دور میکند و انسان را کریم و با معرفت و با سماحت و با محبّت و آمیختهی به خصال عالی انسانی میسازد. بعضی از برنامهها، روابط فردی و اجتماعی ما را با انسانهایی که در این جهان و اردوگاهِ بزرگ هستند، تنظیم میکند. حتّی رابطهی ما با اشیاء و حیوانات را هم تعلیم دادهاند و بعضی از تعالیم و برنامهها، این رابطه را برای ما تنظیم میکند. بعضی از این برنامهها، فضای زندگی را قابل زیست میسازد؛ مثل برنامهی حکومت، تشکیل دولت، امر به معروف و نهی از منکر، دشمنی با ستمگران، خوبی و نیکی با مردمان صالح و مؤمن، کمک به اصلاح امور عمومی جهان و جامعه، کمک به از بین بردن فقر و دیگر برنامههایی که مربوط به سطح جهان و محیط زندگی و جوامع است. مجموع این برنامهها، در این اردوگاه بزرگ و در این دوران زندگی، برای من و شما گذاشته شده است. علاوه بر اینها، در این محیطِ اردوگاهِ آموزشیِ تربیتیِ عظیمی که اسمش دنیاست، وسایل راحتی بشر هم گذاشته شده و به لذّات جسمانی و جنسی او نیز توجّه شده است؛ لذّاتی که چشم و گوش و شامّه و روح و عقل او را نوازش میدهد و او را خشنود میکند. اگر از این لذّات، به شکل درستی استفاده شود، زندگی در این اردوگاه، شیرین هم میشود؛ یعنی هم رشد و ترقّی میکنیم و هم خود را به کمال نزدیک میسازیم و هم آمادهی ورود به سر منزل نهایی آفرینش میشویم و هم در این دنیا از لذایذ مباحِ خدادادهی زندگی، استفاده میکنیم.(1/12/74)" مطالب از نرم افزار حدیث ولایت اخذ شده است. شریفی دوست
مقدمه:
بسیاری از مکاتب نوظهور معنوی سعی کرده اند نقشه راهی به مریدان خویش ارئه کرده و ایشان را نسبت به جایگاه هر برنامه توجیه کنند. مثلا وین دایر کتابی دارد به نام مراقبه(البته مراد وی مراقبت اسلامی نیست بلکه مراقبه هندی و شرقی منظور وی است، در این کتاب توضیح داده که مراقبه همان برنامه سلوک معنوی فردی است که با هر نگرشی قابل جمع است. بماند که این ادعای وی حرف نادرستی است؛ ولی سعی کرده که جایگاه این عمل فردی را در برنامه های معنوی و اجتماعی توضیح دهد.
مقام معظم رهبری در جملاتی کوتاه و بسیار پر مغز این نقشه راه معنوی را از نگاه اسلام توضیح داده اند و نسبت سلوک را با آموزه های دیگر تبیین نموده اند. جملات زیر از بیانات ایشان است:
" حرکت از ظلمت به نور، از ظلمت خودخواهی به نور توحید. جادهی این راه چیست؟ بالاخره مسیری را میخواهیم حرکت کنیم و به جادهای نیاز داریم؛ این جاده، همان واجبات و ترک محرمات است. ایمان قلبی موتور حرکت در این راه است؛ ملکات اخلاقی و فضائل اخلاقی، آذوقه و توشهی این راه است، که راه و حرکت را برای انسان آسان و تسهیل میکند؛ سرعت میبخشد. تقوا هم عبارت است از خویشتنپایی؛ مواظب خود باشد که از این راه تخطی و تجاوز نکند. وظیفهی فرد در نگاه اسلام به فرد، این است. در همهی زمانها، در حکومت پیغمبران، در حکومت طواغیت، یک فرد وظیفهاش این است که این کار را انجام دهد و تلاش خودش را بکند.
اسلام در این نگاه به انسان به عنوان یک فرد، توصیه میکنند زهد بورزد. زهد یعنی دلباخته و دلبستهی دنیا نشود؛ اما در عین اینکه توصیه به زهد میکنند، قطع رابطهی با دنیا و کنار گذاشتن دنیا را ممنوع میشمارند. دنیا چیست؟ دنیا همین طبیعت، همین بدن ما، زندگی ما، جامعهی ما، سیاست ما، اقتصاد ما، روابط اجتماعی ما، فرزند ما، ثروت ما، خانهی ماست. دلبستگی به این دنیا، دلباخته شدن به این نمونهها، در این خطاب فردی، کار مذمومی است. دلباخته نباید شد. این دلباخته نشدن، دلبسته نشدن، اسمش زهد است.(25/2/86)
برای ما در این اردوگاه، برنامههایی قرار داده شده است که با آن میتوانیم خود را بالاتر ببریم و بسازیم و آمادهی ورود به سر منزل نهایی و حقیقی آفرینشِ انسان کنیم که همان لقاء للّه است. ادیان، این برنامهها را در طول زندگی، برای مردم معیّن کردهاند که چند گونه هم میباشد:
بعضی از این برنامهها، از لحاظ معنوی و روحی و قلبی، رابطهی انسان با خدای متعال را برقرار میدارد؛ مثل نماز و ذکر و توجّه و تضرّع و توسّل به پروردگار و مثل بسیاری از عبادات دیگر.
بعضی از برنامهها، اخلاقیّات و ملکات انسان را تصحیح و عیوب را از روح انسان برطرف میکند؛ مثل دستورهای اخلاقی که کبر و حسد و دنائت و لئامت و پستی و دروغگویی و خیانت را از ما دور میکند و انسان را کریم و با معرفت و با سماحت و با محبّت و آمیختهی به خصال عالی انسانی میسازد.
بعضی از برنامهها، روابط فردی و اجتماعی ما را با انسانهایی که در این جهان و اردوگاهِ بزرگ هستند، تنظیم میکند. حتّی رابطهی ما با اشیاء و حیوانات را هم تعلیم دادهاند و بعضی از تعالیم و برنامهها، این رابطه را برای ما تنظیم میکند.
بعضی از این برنامهها، فضای زندگی را قابل زیست میسازد؛ مثل برنامهی حکومت، تشکیل دولت، امر به معروف و نهی از منکر، دشمنی با ستمگران، خوبی و نیکی با مردمان صالح و مؤمن، کمک به اصلاح امور عمومی جهان و جامعه، کمک به از بین بردن فقر و دیگر برنامههایی که مربوط به سطح جهان و محیط زندگی و جوامع است. مجموع این برنامهها، در این اردوگاه بزرگ و در این دوران زندگی، برای من و شما گذاشته شده است.
علاوه بر اینها، در این محیطِ اردوگاهِ آموزشیِ تربیتیِ عظیمی که اسمش دنیاست، وسایل راحتی بشر هم گذاشته شده و به لذّات جسمانی و جنسی او نیز توجّه شده است؛ لذّاتی که چشم و گوش و شامّه و روح و عقل او را نوازش میدهد و او را خشنود میکند. اگر از این لذّات، به شکل درستی استفاده شود، زندگی در این اردوگاه، شیرین هم میشود؛ یعنی هم رشد و ترقّی میکنیم و هم خود را به کمال نزدیک میسازیم و هم آمادهی ورود به سر منزل نهایی آفرینش میشویم و هم در این دنیا از لذایذ مباحِ خدادادهی زندگی، استفاده میکنیم.(1/12/74)"
مطالب از نرم افزار حدیث ولایت اخذ شده است.
شریفی دوست
- [سایر] مبانی فقهی جهاد ابتدایی از دیدگاه مقام معظم رهبری چیست؟
- [سایر] داشتن بصیرت از دیدگاه مقام معظم رهبری چه ضرورتی دارد؟
- [سایر] مؤلفه های فرهنگ سیاسی در دیدگاه مقام معظم رهبری؟
- [سایر] از دیدگاه مقام معظم رهبری ویژگی های مهم امام خمینی(ره) چیست؟
- [سایر] از دیدگاه مقام معظم رهبری سحر و معجزه چه تفاوتی دارند؟
- [سایر] دیدگاه مقام معظم رهبری انقلاب اسلامی بر چه ارکانی استوار است؟
- [سایر] از دیدگاه مقام معظم رهبری مقابله با عرفان های کاذب چه اهمیتی دارد؟
- [سایر] از دیدگاه مقام معظم رهبری معنویت در خانواده چه نقشی دارد؟
- [سایر] دیدگاه غرب درباره ولایت فقیه و شخص مقام معظم رهبری را بیان کنید و برایم چند مثال از دیدگاه این متفکرین غربی بگوید.
- [سایر] مقام معظم رهبری کی به مقام مرجعیت رسیدند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوردن ماهی های کوچک زنده اشکال دارد، مگر برای درمان در مقام ضرورت.
- [آیت الله مکارم شیرازی] سبْحان ربی الاْعْلی و بحمْده: پاک و منزه است خداوند بلند مقام من و او را سپاس می گویم.
- [آیت الله اردبیلی] نیکویی رفتار، منش و حسن سلوک مسلمانان خصوصا عالمان، فرهیختگان و سرشناسان از بهترین وسایل امر به معروف و نهی از منکر است و بر همه واجب است با روش و منش پسندیده خود عملاً جامعه اسلامی را به انجام معروف و ترک منکر رهنمون بسازند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . نصاب معدن، 15 مثقال معمولی طلای سکهدار است، که مساوی با بیست مثقال شرعی است، یعنی اگر قیمت چیزی را که از معدن بیرون آورده به 15 مثقال طلا برسد، باید خمس آن را بدهد، و احتیاط آن است که مخارجی را که برای به دستآوردن مصرف کرده، در مقام احتساب نصاب کم نکند، و در مقام ادای خمس آنچه را پس از کمکردن این مخارج باقی میماند، بدهد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگرچه بعضی از ان روایاتی که مستند حکم است در مقام بیان استحباب و کراهت شرعی نیست بلکه بیان کننده منفعت و ضرری است که بر ان امور مرتب می شود
- [امام خمینی] اگر ارتباط علمای اعلام با ظلمه، موجب تقویت آنها شود یا موجب تبرئه آنها پیش افراد بیاطلاع شود، یا موجب جرأت آنها گردد، یا موجب هتک مقام علم شود، واجب است ترک آن.
- [آیت الله اردبیلی] اگر ارتباط عالمان با ستمگران، موجب تقویت یا تبرئه ستمگران در نزد افراد بیاطّلاع شود یا موجب جرأت آنها گردد یا موجب هتک مقام علم شود، ترک آن واجب است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] میگو که آن را روبیان نیز می گویند از حیوانات آبی حلال است، ولی ماهی سمنقور که از حشرات خشکی است و نام ماهی بر آن نهاده اند حرام است، مگر برای درمان در مقام ضرورت.
- [آیت الله سیستانی] اگر از بدن زنده یا مردهای که غسلش ندادهاند ، قسمتی جدا شود ، پیش از آنکه قسمت جدا شده را غسل دهند ، انسان آن را مسّ نماید ، لازم نیست غسل مسّ میّت کند ، هر چند که آن قسمت دارای استخوان باشد . ولی اگر میتی قطعه قطعه شده باشد و کسی همه یا معظم آنها را مسّ کند غسل واجب است .
- [امام خمینی] اگر جبیره تمام صورت یا تمام یکی از دستها فرا گرفته باشد باز احکام جبیره جاری و وضوی جبیره ای کافی است، ولی اگر معظم اعضای وضو را گرفته باشد، بنابر احتیاط، باید جمع نماید بین عمل جبیره و تیمم، اگر چه کفایت تیمم در این صورت بعید نیست.