با توجه به اینکه رهبری در راس نظام است ایشان چگونه بر اداره امور کشور مدیریت می کنند؟اگرایشان با توجه به قانون اساسی قادر به عزل مدیران و مسئولان بی کفایت هستند پس چرااینگونه افراد را عزل نمی کنند؟ پاسخ سوال شما را با توضیح دو نکته مورد بررسی قرار می دهیم ؛ نکته اول اینکه : قانون اساسی چهار وظیفه مهم را بر عهده رهبر گذاشته است که عبارتند از: 1. تعیین سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلامی ایران پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام؛ 2. نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام؛ 3. حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه گانه؛ 4. حل معضلات نظام که از طریق عادی قابل حل نیست از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام. )قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 110 ) بر این اساس وظایف وا ختیارات مقام معظم رهبری در ارتباط با مسائل کلی کشور و سیاست گذاریهای کلان آن است و ایشان همواره دستورالعمل و رهنمودهای لازم را ارائه و بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظارت دقیق و مستمر دارند و در مقابل مشکلات و نارساییهای موجود در جامعه به مسئولان مربوطه تذکرات و هشدارهای لازم را میدهند و از طریق آنان مسائل را پیگیری میکنند. مقام معظم رهبری به جز فرماندهی نیروهای مسلح هیچ گونه مسئولیت اجرایی در کشور ندارند و نقش اساسی ایشان هدایت و رهبری جهتگیریهای انقلاب و نظام و جلوگیری از انحراف آن است. از این رو هر چند بر اساس قانون اساسی اختیار عزل و نصب افراد و شخصیتهای خاصی به ایشان داده است. وایشان نیز با در نظر گرفتن توانمندیهای افراد وبا توجه نیازها و اولویتهای کشور, نسبت به انتصاب و یا عزل افراد در سمتهای مدیریتی کشور اقدام میکنند اما عزل و نصب سایر مدیریتهای کشور (در بدنه قوای سهگانه) از اختیارات ایشان نیست هر چند در مواقعی که حضور فرد یا افرادی را بر خلاف مصالح اسلام و انقلاب و کلیت نظام احساس کنند نسبت به برکناری او از طرق قانونی اقدام می نمایند . نکته دوم: نباید تصور شود که تنها راه برخورد با برخی عملکردهای نادرست مسئولان ، عزل و برکناری آنان است ، برکناری افراد آخرین گزینه ممکن است و پیش از آن تذکر ، راهنمایی و هشدار می تواند در اصلاح افراد و عملکرد آنان تاثیر گذار باشد . ودر این راستا مقام معظم رهبری نسبت به عملکرد مسئولان نظام بی توجه نبوده و عملکرد ایشان را مورد دقت قرار داده و در مواقع لزوم به آنها تذکر و هشدار داده ومی دهند . ایشان در این باره فرمودند: ( آن جایی که جای تذکر است ، تذکر می دهم ، اما تذکر به شخص چیزی نیست که از تلویزیون پخش شود آن مقدار که شما می بینید بنده در سخنرانیها ، نماز جمعه و در دیدار با هیأت دولت تذکر می دهم و نصیحت می کنم – که در خبرها پخش می شود – چند برابرش را گاهی با زبانهای بسیار تلخ ، در جلسات خصوصی به مسئولان می گویم لیکن بنا نیست که هر چه به مسئولان تذکر میدهیم و می گوییم یا تلخی نشان می دهیم ، حتماً پخش شود تا مردم مطلع شوند هدف این است که آن شخص راهنمایی شود ، که خیلی اوقات اثر می کند و گاهی هم اثر نمی کند و بعد می بینید آن شخص می رود .)( پرسمان ، مجموعه پرسش و پاسخ های دانشگاهیان با مقام معظم رهبری ، قم: نشر معارف ، 1383، ص 194) (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100136188)
با توجه به اینکه رهبری در راس نظام است ایشان چگونه بر اداره امور کشور مدیریت می کنند؟اگرایشان با توجه به قانون اساسی قادر به عزل مدیران و مسئولان بی کفایت هستند پس چرااینگونه افراد را عزل نمی کنند؟
با توجه به اینکه رهبری در راس نظام است ایشان چگونه بر اداره امور کشور مدیریت می کنند؟اگرایشان با توجه به قانون اساسی قادر به عزل مدیران و مسئولان بی کفایت هستند پس چرااینگونه افراد را عزل نمی کنند؟
پاسخ سوال شما را با توضیح دو نکته مورد بررسی قرار می دهیم ؛
نکته اول اینکه : قانون اساسی چهار وظیفه مهم را بر عهده رهبر گذاشته است که عبارتند از: 1. تعیین سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلامی ایران پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام؛ 2. نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام؛ 3. حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه گانه؛ 4. حل معضلات نظام که از طریق عادی قابل حل نیست از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام. )قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 110 ) بر این اساس وظایف وا ختیارات مقام معظم رهبری در ارتباط با مسائل کلی کشور و سیاست گذاریهای کلان آن است و ایشان همواره دستورالعمل و رهنمودهای لازم را ارائه و بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظارت دقیق و مستمر دارند و در مقابل مشکلات و نارساییهای موجود در جامعه به مسئولان مربوطه تذکرات و هشدارهای لازم را میدهند و از طریق آنان مسائل را پیگیری میکنند. مقام معظم رهبری به جز فرماندهی نیروهای مسلح هیچ گونه مسئولیت اجرایی در کشور ندارند و نقش اساسی ایشان هدایت و رهبری جهتگیریهای انقلاب و نظام و جلوگیری از انحراف آن است. از این رو هر چند بر اساس قانون اساسی اختیار عزل و نصب افراد و شخصیتهای خاصی به ایشان داده است. وایشان نیز با در نظر گرفتن توانمندیهای افراد وبا توجه نیازها و اولویتهای کشور, نسبت به انتصاب و یا عزل افراد در سمتهای مدیریتی کشور اقدام میکنند اما عزل و نصب سایر مدیریتهای کشور (در بدنه قوای سهگانه) از اختیارات ایشان نیست هر چند در مواقعی که حضور فرد یا افرادی را بر خلاف مصالح اسلام و انقلاب و کلیت نظام احساس کنند نسبت به برکناری او از طرق قانونی اقدام می نمایند .
نکته دوم: نباید تصور شود که تنها راه برخورد با برخی عملکردهای نادرست مسئولان ، عزل و برکناری آنان است ، برکناری افراد آخرین گزینه ممکن است و پیش از آن تذکر ، راهنمایی و هشدار می تواند در اصلاح افراد و عملکرد آنان تاثیر گذار باشد . ودر این راستا مقام معظم رهبری نسبت به عملکرد مسئولان نظام بی توجه نبوده و عملکرد ایشان را مورد دقت قرار داده و در مواقع لزوم به آنها تذکر و هشدار داده ومی دهند . ایشان در این باره فرمودند: ( آن جایی که جای تذکر است ، تذکر می دهم ، اما تذکر به شخص چیزی نیست که از تلویزیون پخش شود آن مقدار که شما می بینید بنده در سخنرانیها ، نماز جمعه و در دیدار با هیأت دولت تذکر می دهم و نصیحت می کنم – که در خبرها پخش می شود – چند برابرش را گاهی با زبانهای بسیار تلخ ، در جلسات خصوصی به مسئولان می گویم لیکن بنا نیست که هر چه به مسئولان تذکر میدهیم و می گوییم یا تلخی نشان می دهیم ، حتماً پخش شود تا مردم مطلع شوند هدف این است که آن شخص راهنمایی شود ، که خیلی اوقات اثر می کند و گاهی هم اثر نمی کند و بعد می بینید آن شخص می رود .)( پرسمان ، مجموعه پرسش و پاسخ های دانشگاهیان با مقام معظم رهبری ، قم: نشر معارف ، 1383، ص 194) (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100136188)
- [سایر] قانون اساسی درباره نظارت بر رهبری چه میگوید؟نظام حقوق اساسی جمهوری اسلامی چه مکانیسمهای نظارتی بر رهبری در نظر گرفته در مورد مبانی دینی نظارت بر رهبری،کمیسیون تحقیق و نظارت بر رهبری توضیح دهید؟
- [سایر] نقش افراد متعهد و اسلام شناس در مجلس خبرگان قانون اساسی چگونه بود؟
- [سایر] آیا جدایی رهبری نظام ازمرجعیّت تقلید آن گونه که در قانون اساسی جدید پیش بینی شده است مشکلی برای مردم پیش نمی آورد؟
- [سایر] در نظام جمهوری اسلامی، آیا منصب قائم مقام رهبری فقط مختص امام خمینی(ره) بود و آیا چنین چیزی در قانون اساسی ذکر شده بود؟ آیا در شرایط موجود مقام معظم رهبری می توانند برای خود قائم مقام انتخاب کنند؟
- [سایر] بسمه تعالی باسلام ودعای خیر باتوجه به مواردی چون،ورود رهبری به جریان عزل وزیراطلاعات دردوره ی ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد این موضوع مطرح میشودکه انتخاب وزیراطلاعات و وزیرامورخارجه که ازاختیارات رییس جمهوراست باید بابلامانع رهبری صورت گیرد،درحالیکه این موضوع موردقبول این حقیرنیست ولی بعضاً دربحثهای سیاسی ازسوی برخی افراد مطرح میشود،لذا چطورمیتوان این چنین اقدامات رهبری رو درراستای وظایف واختیارات ایشان که دراصل یکصد وده قانون اساسی آمده بیان نمود؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] 4 از آن جا که سازمان تعزیرات حکومتی زیر نظر قوّه مجریّه اداره می گردد، و بر اساس مصوّبات مجمع تشخیص مصلحت نظام، صلاحیّت رسیدگی به امور محوّله را دارد; آیا تصمیمات صادره، قضایی تلقّی می گردد، یا جزء تصمیمات اداری می باشد؟ با عنایت به اصل شصتم قانون اساسی که اشعار می دارد: (اعمال قوّه مجریّه، جز در اموری که در این قانون مستقیماً بر عهده رهبری گذارده شده، از طریق رییس جمهور و وزرا است); آیا رؤسای شعب تعزیرات حکومتی منصوب از طرف قوّه مجریّه، که مأذون از ناحیه رهبری می باشند، صلاحیّت فصل خصومت، رسیدگی، صدور حکم و اعمال مجازات را دارند، یا بایستی مأذون از ناحیه رئیس قوّه قضائیّه باشند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] با توجه به قانون مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام سال 1372 برای تقسیم ارث ،اگر متوفی جزو اقلیت دینی، زرتشتی یا کلیمی یا مسیحی باشد و در بین ورثه اش مسلمان وجود داشته باشد، باید قواعد و عادات مسلمه متداوله در مذهب متوفی رعایت شود. حال اگر متوفی بلاوارث مسیحی باشد ،با توجه به نص روایات :: ( الامام وارث من لا وارث له) امام (ع) وارث میباشند و وصیت فقط تا میزان ثلث نافذ است. ولی در قانون دیوان عالی کشور شخص میتواند به تمام اموال وصیت کند. در حالی که قانون مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام سال 1372 عینا رای به وحدت رویه دیوان عالی کشور به شماره 37 مورخ 63/9/19 را که در مورد متوفی بلا وارث مسیحی است را داده و تصویب نموده است. در این مورد وظیفه چیست؟
- [آیت الله علوی گرگانی] با توجّه به این که در عرف قانون حقوقی کشور ما و بسیاری از کشورها سنّ رشد متعاملین برای ذکور و اناث 18 سال شمسی تمام است، آیا حاکم شرع در محاکم قضایی میتواند در احکام کیفری این افراد که از نظر شرعی بالغند ولی زیر سنّ قانونئ 18 سال تمام هستند تخفیفاتی قائل شوند؟
- [آیت الله علوی گرگانی] با توجّه به اینکه در سنین کمتر از 18 سال کودکان و نوجوانان آنچنان رشد عقلی و فکری پیدا نکردهاند و به یک معنی مستحقّ توجّه و کمک ویژهای هستند تا بتوانند نقش خود را در جامعه ایفا کنند و با توجّه به وضعیت زندانهای فعلی که افراد در این سنین مسلمادر معرض آسیب و تأثیرات منفی زندانیان قرار میگیرند و امروزه دنیا به فکر افتاده (با تهیّه کنوانسیون حقوق کودک که مورد پذیرش بیش 186 کشور جهان نیز قرار گرفته و جمهوری اسلامی ایران نیز در سنوات اخیر با حقّ شرط به این قانون پیوسته) که نظام دادرسی ویژهای را برای افراد کمتر از 18 سال اعمال نماید و در آن سیستم عمدتااز نظام جایگزین استفاده میشود به نظر حضرتعالی با توجّه به وسعت اختیارات قضا خصوصادر تعزیرات آیا میتوان نظام دادرسی ویژهای برای آنان ترتیب داد تا در موارد تعزیری از یک نظام جایگزینی که در ترمیم شخصیت آسیب دیده آنان مؤثر است استفاده نمود مثلابه توبیخ شفاهی اکتفا نمود یا متّهم را به یک مؤسسه تخصّصی با مربیان اجتماعی که برای این منظور در نظر گرفته شده فرستاد یا صرفابه جریمه نقدی اکتفا کرد یا کار اجباری بدون حقوق به نفع مؤسسات و انجمنهای حقوقی عمومی زیر نظر و مراقبت قاضی محکوم کرد و یا به هر شیوه جدیدی که در ساختار شخصیتی آنان نقش مؤثری داشته باشد و حالت بازدارندگی خود را نیز حفظ کند حکم داد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] از آنجا که در عرف قانون حقوقی کشور ما و بسیاری از کشورهای جهان سن رشد متعاملین برای ذکور و اناث 18 سال شمسی تمام دانسته شده، همینطور درقوانین جزایی کشور ما و اکثر کشورها اطفال کسانی هستند که بین 6 سال تمام و 18 سال تمام سن دارند و باید طبق قانون در دادگاه اطفال به جرائم آنها رسیدگی شود: 1 آیا حاکم شرع در محاکم قضایی می تواند در احکام کیفری این افراد که از نظر شرعی بالغند ولی زیر سن قانونی 18 سال هستند تخفیفاتی قائل شود؟ 2 اگر جواب منفی است، با توجه به اینکه در اکثر کشورهای جهان برای بزهکاران زیر سن 18 سال رژیم حقوقی و کیفری خاصی اعمال می شود که بیشتر مبتنی بر اقدامات تأمینی و تربیتی است و این امر به عنوان عرف قانونی در سطح بین المللی شناخته شده است; آیا حاکم شرع می تواند با توجه به عناوین ثانویه (پیشگیری از وهن اسلام و نظام اسلامی و نیز جلوگیری از بهانه جویی سازمانهای بین المللی و معاندین اسلام و نظام اسلامی و به منظور عمل اجمالی به تعهدات بین المللی) در بعضی از مجازاتهای این دسته تخفیف قائل شود؟ 3 آیا در موارد مذکور بین پسر و دختر تفاوتی وجود دارد؟ 4 آیا در موارد مذکور بین حدود و قصاص تفاوتی وجود دارد؟