با توجه به شرایط و کارکردهای مختلف رهبری چرا متخصصین علوم دیگر در مجلس خبرگان حضور ندارند؟ با سلام. شرایط مقرّر برای رهبری در آموزههای اسلامی و اصول قانون اساسی، و همچنین وظایفی که در زمینه شناسایی رهبر و نظارت بر عملکردهای وی بر عهده خبرگان نهاده شده، مستلزم دارا بودن شرط (اجتهاد) و حد نصاب لازم از (بینش سیاسی و اجتماعی، آشنایی به مسائل روز و...) از سوی نمایندگان این مجلس میباشد. و از نظر آئیننامه مجلس خبرگان و عملکرد آن، منعی از حضور (مجتهدین متخصّص) در این مجلس وجود نداشته و ندارد. الف. ضرورت اجتهاد اصلیترین ویژگی رهبر جامعه اسلامی که موجب تفاوت نظام اسلامی با سایر نظامهای سیاسی میشود؛ (فقاهت) اوست که به عنوان (ولیفقیه) نایب امام زمان(عج) میباشد و در دو اصل پنجم و یکصد و هفتم قانون اساسی مورد تأکید قرار گرفته است. در واقع، همین فقاهت است که جهت دهنده سیاست، مدیریت و تدبیر ولیفقیه است. از سوی دیگر طبق قانون اساسی دو وظیفه مهم بر عهده مجلس خبرگان است؛ شناسایی رهبر و نظارت بر تداوم شرایط رهبری، اعضای مجلس خبرگان نیز باید دارای شرایطی باشند تا از عهده شناسایی (فقیهِ جامع شرایط برتر) برآمده و بر بقای شرایط رهبری از جمله (فقاهت و اجتهاد) او نظارت داشته باشند. بر این اساس به صورت منطقی، فرد خبره و نماینده مجلس خبرگان، باید مجتهد و (فقیه شناس) بوده و دارای مرتبه و حد نصابی از فقاهت باشد و فلسفه وجودی مجلس خبرگان نیز که مردم برای شناسایی (فقیه جامعالشرایط برتر) به خبرگان مراجعه میکنند نیز بر همین اساس شکل گرفته است. بنابراین عضو مجلس خبرگان باید توانایی تشخیص سه امر را داشته باشد: 1. فقیه اسلامشناس، 2. فقیه شجاع، مدیر و با تدبیر،3. اعلم فقها. و چنین کاری جز در توانایی فرد مجتهد نیست. از این رو آئیننامه شرط اجتهاد را برای خبرگان لازم دانسته است. ب. آگاهی به مسائل سیاسی و اجتماعی همانگونه که در رهبری جامعه اسلامی، علاوه بر فقاهت، ویژگیهای دیگری نظیر تدبیر، شجاعت و بینش سیاسی نیز باید موجود باشند، خبرگانی هم که وظیفه شناسایی رهبر و نظارت بر بقای شرایط او را بر عهده دارند، باید علاوه بر شرط اجتهاد، از بینش سیاسی و اجتماعی قوی برخوردار و نسبت به مسائل روز، آگاهیهای لازم را داشته باشند؛ تا بتوانند فقیهی را، که دارای همه شرایط، اعم از مدیریت، تدبیر، شجاعت و... است، تشخیص داده و پس از انتخاب وی، نظارت کارآمدی بر رهبری و چگونگی مدیریت او داشته باشند. و البته در کنار آن، در مواردی که نیاز به مسائل کارشناسی است؛ از متخصصان علوم گوناگون، به عنوان کارشناسان مشورتی استفاده نمایند. ج. متخصصین غیرمجتهد مقام رهبری مدیریت کلان نظام اسلامی را بر عهده دارد، اما این هرگز بدان معنا نیست که بر همه امور جزئی کشور و در بخشهای مختلف آن، اعم از اقتصاد، معیشت مردم، آموزش، بهداشت، روابط با دیگر ملل و... مدیریت کند تا لازمه آن، ضرورت تخصص ویژه در هر بخش برای رهبری باشد در نتیجه، مجلس خبرگانی که وظیفه شناسایی و نظارت بر چنین رهبری را بر عهده دارند، نیز لازم باشد تا متشکل از تخصصهای مختلف باشد. مشکلات و نارسائیها افزون بر این به دلایل متعدد حضور متخصصان غیرمجتهد در مجلس خبرگان رهبری صحیح نیست؛ از جمله : یکم. هرچند داشتن تخصص در برخی رشتهها یک نوع مزّیت است؛ اما طبق قانون اساسی، غیراز فقاهت، دارا بودن تخصّص در سایر شرایط و اوصاف برای رهبر شرط نشده و لذا نیازی نیست که تحصیلات آکادمیک و تخصصی علوم سیاسی، مدیریت و دورههای نظامی داشته باشد. و البته چنین شرطی در هیچ یک از نظامهای سیاسی دنیا نیز وجود ندارد؛ واقعاً چند درصد از زمامداران دنیا در رشته علوم سیاسی یا مدیریت به معنای تخصصی آن و...، تحصیلات آکادمیک دارند؟ افزون بر این باید توجه داشت که بسیاری از افراد هر چند دارای تحصیلات آکادمیک میباشند؛ اما در زمینه اجرایی یا تحلیل و تدبیر صحیح مسایل سیاسی، مشکلات فراوانی دارند. بنابراین نمیتوان گفت که هرکس تحصیلات آکادمیک داشته باشد، از جنبه عملی و توان مدیریتی نیز حتماً قدرت تشخیص و تدبیر بهتری دارد. براین اساس است که در تجربه مدیریتی نظامهای سیاسی دنیا، تأکید بر این است که رهبران، بینش سیاسی و قدرت اداره و مدیریت داشته باشند. حتی امروزه بسیاری از صاحبنظران معتقدند که اموری نظیر مدیریت، جامعهشناسی و علوم سیاسی، فن و هنر هستند نه علم تا اکتسابی باشند ر. ک: عبدالرحمن عالم، بنیادهای علم سیاست، تهران: نشر نی1375، ص 26.. بنابراین طبق این دیدگاه آنچه که دستکم در بعد اجرایی این صفات مطرح است، بخش عملی و کارشناسی این مسایل است نه جنبه نظری و تئوریک حجتالاسلام میرمدرس، نشست خبری صاحبنظران و اندیشمندان حوزه علمیه قم، با موضوع مجلس خبرگان رهبری و ورود متخصصان غیرمجتهد، پایگاه اطلاع رسانی رسا، 1/6/1385.. دوم. از آنجا که بینش، مدیریت و تدبیر سیاسی و اجتماعی رهبر متأثّر از فقاهت وی است، نمیتوان شرایط رهبری را از هم تفکیک کرد و برای تشخیص هر یک، کارشناسان و متخصصان خاصی را در نظر گرفت. سوم. حضور متخصصان غیرمجتهد در مجلس خبرگان، از لحاظ راهکار اجرایی نیز، موجب بروز برخی مشکلات میشود؛ زیرا افراد مزبور باید صلاحیت اظهار نظر درباره افرادی که در مظان رهبری هستند را داشته باشند. از این رو، درباره هر شخصی باید دو بار رأی گرفته شود، یک بار برای تشخیص اجتهاد و بار دیگر برای احراز دیگر صفاتی که متخصصان مجتهد، متکفل شناخت آنها هستند. اکنون این پرسشها مطرح میشود که جمع بین این دو دسته رأی، باید چگونه باشد؟ آیا نمایندگان مجتهدی که باید درباره مسائل سیاسی و اجتماعی نیز در حد قابل توجهی آگاهی داشته باشند، میتوانند درباره دیگر شرایط رهبر (غیر از فقاهت) همراه با دیگر نمایندگان غیر مجتهد، در رأیگیری شرکت کنند یا نه؟ حد نصاب و اهمیت هر یک از ویژگیها (اجتهاد و دیگر شرایط) درچه مرتبهای نسبت به یکدیگر قرار دارد؟ در صورت تعارض و تزاحم آرای مجتهدان با دیگر تخصصهاچه باید کرد؟ درباره تشخیص دیگر ویژگیهای خصال رهبر (شجاعت، توان کافی برای رهبری، عدالت، تقوا و...) آیا باید رأیگیری سومی، که هر دو دسته از نمایندگان، در آن شرکت داشته باشند، انجام شود یا باید به گونهای دیگر عمل شود؟ ر. ک: پرسشها و پاسخهایی درباره مجلس خبرگان رهبری، پیشین ؛ محسن غرویان، روزنامه رسالت، 8/7/77. و بالأخره اینکه حتی از دیدگاه برخی صاحبنظران، حضور متخصصان غیرمجتهد، در برخی صورتها، باعث میشود رهبر منتخب، فاقد حجیّت و مشروعیت شود ر.ک: حجت الاسلام میر مدرس، پیشین.. د. حضور مجتهدین متخصّص از نظر آئیننامه مجلس خبرگان، منعی از حضور متخصصینی که دارای اجتهاد هستند، در مجلس خبرگان وجود ندارد. و حتی بسیاری از منتخبان سه دوره خبرگان، غیراز تخصص فقهی، تخصصهای دیگری هم از نظر علوم آکادمیکی و هم از نظر تجارب مدیریتی بسیار ممتاز داشته و دارند. البته میتوان این پیشنهاد را مطرح نمود؛ که کاندیداهای مجلس خبرگان، باید از مجتهدان دارای تخصص در یکی از رشتههای علوم سیاسی، مدیریت، اقتصاد و مانند آن باشند و یا دارای تجربه عملی در این موضوعات باشند همان.. در هر صورت، تخصصهای دیگر نیز به شرط (مجتهد بودن) میتوانند در مجلس خبرگان، حضور داشته باشند. زیرا فردی که به عنوان رهبر تعیین میشود؛ مجتهد مطلق است، و کسانی که این مجتهد مطلق را انتخاب میکنند، خود باید (مجتهدشناس) باشند گفتوگو با حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خاتمی، خبرگزاری ایسنا، آبان 1384..
با توجه به شرایط و کارکردهای مختلف رهبری چرا متخصصین علوم دیگر در مجلس خبرگان حضور ندارند؟
با توجه به شرایط و کارکردهای مختلف رهبری چرا متخصصین علوم دیگر در مجلس خبرگان حضور ندارند؟
با سلام. شرایط مقرّر برای رهبری در آموزههای اسلامی و اصول قانون اساسی، و همچنین وظایفی که در زمینه شناسایی رهبر و نظارت بر عملکردهای وی بر عهده خبرگان نهاده شده، مستلزم دارا بودن شرط (اجتهاد) و حد نصاب لازم از (بینش سیاسی و اجتماعی، آشنایی به مسائل روز و...) از سوی نمایندگان این مجلس میباشد. و از نظر آئیننامه مجلس خبرگان و عملکرد آن، منعی از حضور (مجتهدین متخصّص) در این مجلس وجود نداشته و ندارد.
الف. ضرورت اجتهاد
اصلیترین ویژگی رهبر جامعه اسلامی که موجب تفاوت نظام اسلامی با سایر نظامهای سیاسی میشود؛ (فقاهت) اوست که به عنوان (ولیفقیه) نایب امام زمان(عج) میباشد و در دو اصل پنجم و یکصد و هفتم قانون اساسی مورد تأکید قرار گرفته است. در واقع، همین فقاهت است که جهت دهنده سیاست، مدیریت و تدبیر ولیفقیه است.
از سوی دیگر طبق قانون اساسی دو وظیفه مهم بر عهده مجلس خبرگان است؛ شناسایی رهبر و نظارت بر تداوم شرایط رهبری، اعضای مجلس خبرگان نیز باید دارای شرایطی باشند تا از عهده شناسایی (فقیهِ جامع شرایط برتر) برآمده و بر بقای شرایط رهبری از جمله (فقاهت و اجتهاد) او نظارت داشته باشند. بر این اساس به صورت منطقی، فرد خبره و نماینده مجلس خبرگان، باید مجتهد و (فقیه شناس) بوده و دارای مرتبه و حد نصابی از فقاهت باشد و فلسفه وجودی مجلس خبرگان نیز که مردم برای شناسایی (فقیه جامعالشرایط برتر) به خبرگان مراجعه میکنند نیز بر همین اساس شکل گرفته است. بنابراین عضو مجلس خبرگان باید توانایی تشخیص سه امر را داشته باشد: 1. فقیه اسلامشناس، 2. فقیه شجاع، مدیر و با تدبیر،3. اعلم فقها. و چنین کاری جز در توانایی فرد مجتهد نیست. از این رو آئیننامه شرط اجتهاد را برای خبرگان لازم دانسته است.
ب. آگاهی به مسائل سیاسی و اجتماعی
همانگونه که در رهبری جامعه اسلامی، علاوه بر فقاهت، ویژگیهای دیگری نظیر تدبیر، شجاعت و بینش سیاسی نیز باید موجود باشند، خبرگانی هم که وظیفه شناسایی رهبر و نظارت بر بقای شرایط او را بر عهده دارند، باید علاوه بر شرط اجتهاد، از بینش سیاسی و اجتماعی قوی برخوردار و نسبت به مسائل روز، آگاهیهای لازم را داشته باشند؛ تا بتوانند فقیهی را، که دارای همه شرایط، اعم از مدیریت، تدبیر، شجاعت و... است، تشخیص داده و پس از انتخاب وی، نظارت کارآمدی بر رهبری و چگونگی مدیریت او داشته باشند. و البته در کنار آن، در مواردی که نیاز به مسائل کارشناسی است؛ از متخصصان علوم گوناگون، به عنوان کارشناسان مشورتی استفاده نمایند.
ج. متخصصین غیرمجتهد
مقام رهبری مدیریت کلان نظام اسلامی را بر عهده دارد، اما این هرگز بدان معنا نیست که بر همه امور جزئی کشور و در بخشهای مختلف آن، اعم از اقتصاد، معیشت مردم، آموزش، بهداشت، روابط با دیگر ملل و... مدیریت کند تا لازمه آن، ضرورت تخصص ویژه در هر بخش برای رهبری باشد در نتیجه، مجلس خبرگانی که وظیفه شناسایی و نظارت بر چنین رهبری را بر عهده دارند، نیز لازم باشد تا متشکل از تخصصهای مختلف باشد.
مشکلات و نارسائیها
افزون بر این به دلایل متعدد حضور متخصصان غیرمجتهد در مجلس خبرگان رهبری صحیح نیست؛ از جمله :
یکم. هرچند داشتن تخصص در برخی رشتهها یک نوع مزّیت است؛ اما طبق قانون اساسی، غیراز فقاهت، دارا بودن تخصّص در سایر شرایط و اوصاف برای رهبر شرط نشده و لذا نیازی نیست که تحصیلات آکادمیک و تخصصی علوم سیاسی، مدیریت و دورههای نظامی داشته باشد. و البته چنین شرطی در هیچ یک از نظامهای سیاسی دنیا نیز وجود ندارد؛ واقعاً چند درصد از زمامداران دنیا در رشته علوم سیاسی یا مدیریت به معنای تخصصی آن و...، تحصیلات آکادمیک دارند؟ افزون بر این باید توجه داشت که بسیاری از افراد هر چند دارای تحصیلات آکادمیک میباشند؛ اما در زمینه اجرایی یا تحلیل و تدبیر صحیح مسایل سیاسی، مشکلات فراوانی دارند. بنابراین نمیتوان گفت که هرکس تحصیلات آکادمیک داشته باشد، از جنبه عملی و توان مدیریتی نیز حتماً قدرت تشخیص و تدبیر بهتری دارد. براین اساس است که در تجربه مدیریتی نظامهای سیاسی دنیا، تأکید بر این است که رهبران، بینش سیاسی و قدرت اداره و مدیریت داشته باشند. حتی امروزه بسیاری از صاحبنظران معتقدند که اموری نظیر مدیریت، جامعهشناسی و علوم سیاسی، فن و هنر هستند نه علم تا اکتسابی باشند ر. ک: عبدالرحمن عالم، بنیادهای علم سیاست، تهران: نشر نی1375، ص 26.. بنابراین طبق این دیدگاه آنچه که دستکم در بعد اجرایی این صفات مطرح است، بخش عملی و کارشناسی این مسایل است نه جنبه نظری و تئوریک حجتالاسلام میرمدرس، نشست خبری صاحبنظران و اندیشمندان حوزه علمیه قم، با موضوع مجلس خبرگان رهبری و ورود متخصصان غیرمجتهد، پایگاه اطلاع رسانی رسا، 1/6/1385..
دوم. از آنجا که بینش، مدیریت و تدبیر سیاسی و اجتماعی رهبر متأثّر از فقاهت وی است، نمیتوان شرایط رهبری را از هم تفکیک کرد و برای تشخیص هر یک، کارشناسان و متخصصان خاصی را در نظر گرفت.
سوم. حضور متخصصان غیرمجتهد در مجلس خبرگان، از لحاظ راهکار اجرایی نیز، موجب بروز برخی مشکلات میشود؛ زیرا افراد مزبور باید صلاحیت اظهار نظر درباره افرادی که در مظان رهبری هستند را داشته باشند. از این رو، درباره هر شخصی باید دو بار رأی گرفته شود، یک بار برای تشخیص اجتهاد و بار دیگر برای احراز دیگر صفاتی که متخصصان مجتهد، متکفل شناخت آنها هستند. اکنون این پرسشها مطرح میشود که جمع بین این دو دسته رأی، باید چگونه باشد؟ آیا نمایندگان مجتهدی که باید درباره مسائل سیاسی و اجتماعی نیز در حد قابل توجهی آگاهی داشته باشند، میتوانند درباره دیگر شرایط رهبر (غیر از فقاهت) همراه با دیگر نمایندگان غیر مجتهد، در رأیگیری شرکت کنند یا نه؟ حد نصاب و اهمیت هر یک از ویژگیها (اجتهاد و دیگر شرایط) درچه مرتبهای نسبت به یکدیگر قرار دارد؟ در صورت تعارض و تزاحم آرای مجتهدان با دیگر تخصصهاچه باید کرد؟ درباره تشخیص دیگر ویژگیهای خصال رهبر (شجاعت، توان کافی برای رهبری، عدالت، تقوا و...) آیا باید رأیگیری سومی، که هر دو دسته از نمایندگان، در آن شرکت داشته باشند، انجام شود یا باید به گونهای دیگر عمل شود؟ ر. ک: پرسشها و پاسخهایی درباره مجلس خبرگان رهبری، پیشین ؛ محسن غرویان، روزنامه رسالت، 8/7/77. و بالأخره اینکه حتی از دیدگاه برخی صاحبنظران، حضور متخصصان غیرمجتهد، در برخی صورتها، باعث میشود رهبر منتخب، فاقد حجیّت و مشروعیت شود ر.ک: حجت الاسلام میر مدرس، پیشین..
د. حضور مجتهدین متخصّص
از نظر آئیننامه مجلس خبرگان، منعی از حضور متخصصینی که دارای اجتهاد هستند، در مجلس خبرگان وجود ندارد. و حتی بسیاری از منتخبان سه دوره خبرگان، غیراز تخصص فقهی، تخصصهای دیگری هم از نظر علوم آکادمیکی و هم از نظر تجارب مدیریتی بسیار ممتاز داشته و دارند. البته میتوان این پیشنهاد را مطرح نمود؛ که کاندیداهای مجلس خبرگان، باید از مجتهدان دارای تخصص در یکی از رشتههای علوم سیاسی، مدیریت، اقتصاد و مانند آن باشند و یا دارای تجربه عملی در این موضوعات باشند همان..
در هر صورت، تخصصهای دیگر نیز به شرط (مجتهد بودن) میتوانند در مجلس خبرگان، حضور داشته باشند. زیرا فردی که به عنوان رهبر تعیین میشود؛ مجتهد مطلق است، و کسانی که این مجتهد مطلق را انتخاب میکنند، خود باید (مجتهدشناس) باشند گفتوگو با حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خاتمی، خبرگزاری ایسنا، آبان 1384..
- [سایر] با توجه به شرایط و کارکردهای مختلف رهبری چرا متخصصین علوم دیگر در مجلس خبرگان حضور ندارند؟
- [سایر] با توجه به شرایط و کارکردهای مختلف رهبری چرا متخصصین علوم دیگر در مجلس خبرگان حضور ندارند؟
- [سایر] اگر نماینده مجلس خبرگان رهبری شرایط نمایندگی را از دست داد آیا هم چنان عضو مجلس است؟
- [سایر] آیا حضور و نظر کارشناسان غیرفقهی در جلسات مجلس خبرگان ضرورت و راهکار قانونی دارد؟
- [سایر] چرا در مجلس خبرگان علاوه بر مجتهدین از مدیران و سیاسیون و... کسی حضور ندارد؟
- [سایر] اگر مجلس خبرگان، فقیهی را از میان فقهای واجد شرایط رهبری تشخیص داد، آیا فقیه مزبور در پذیرش رهبری جامعه مختار است؟
- [سایر] اگر مجلس خبرگان فقیهی را از بین فقیهان واجد شرایط رهبری تشخیص داد، آیا فقیه مزبور در پذیرش رهبری جامعه مختار است؟
- [سایر] در فرض وقوع هم زمان عزل رهبری از سوی مجلس خبرگان و انحلال مجلس خبرگان به وسیله رهبر، کدام یک مقدم است؟
- [سایر] در فرض وقوع همزمان عزل رهبری از سوی مجلس خبرگان و انحلال مجلس خبرگان به وسیله رهبر، کدام یک مقدم است؟
- [سایر] در فرض وقوع هم زمان عزل رهبری از سوی مجلس خبرگان وانحلال مجلس خبرگان به وسیله رهبر، کدام یک مقدم است؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . وقت نماز جمعه از اول ظهر است، تا مقداری که مکلف بتواند نماز جمعه را با شرایط آن تحصیل طهارت از حدث و خبث و حضور در اجتماع به جا آورد.
- [آیت الله خوئی] هر گاه نماز جمعهای که دارای شرائط است بر پا شود، بنابر احتیاط حضورش واجب است. و در وجوب حضور چند چیز معتبر است: (اول)- آنکه مکلف مرد باشد، و حضور جمعه بر زنان واجب نیست. (دوم)- آزادی، پس حضور در نماز جمعه بر بندگان (برده) واجب نیست. (سوم)- حاضر بودن، پس بر مسافر واجب نیست و در مسافر فرقی نیست که تکلیف او در نماز قصر باشد و یا تمام مثل مسافری که قصد اقامه نموده باشد. (چهارم) سلامت از بیماری و کوری، پس بر بیمار و کور واجب نیست. (پنجم)- پیر نبودن، پس بر پیرمردان واجب نیست. (ششم)- آنکه بین جای شخص و جائی که نماز جمعه برگزار میشود بیش از دو فرسخ فاصله نباشد و بر کسی که سر دو فرسخی است حضور واجب است و هم چنین بر کسی که حضور جمعه بر او دشوار باشد حضور واجب نیست، بلکه بعید نیست که اگر باران باشد حضور واجب نشود هر چند حرج و مشقتی نداشته باشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] کفالت آن است که انسان ضامن شود که هر وقت طلبکار بدهکار را خواست به دست او بدهد یا کسی را که لازم است حضور پیدا کند در مجلس حکم او را حاضر نماید و به کسی که اینطور ضامن میشود، کفیل میگویند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] شرایط صحت طلاق عبارت است از: 1 زن باید هنگام طلاق از خون حیض و نفاس پاک باشد. 2 از هنگام حیض شدن قبل تا زمان طلاق گرفتن در حال پاکی با شوهر خود همبستر نشده باشد. 3 طلاق در حضور دو مرد عادل جاری شود.
- [آیت الله اردبیلی] اگر نماز جمعه با شرایط لازم برگزار شود، کسی که هنگام خواندن خطبهها هرچند از روی عمد حضور نداشته باشد، میتواند در نماز شرکت کند، بلکه کسی هم که به رکوع رکعت دوم رسیده، میتواند اقتدا نماید و پس از سلام امام، رکعت دوم را خودش بخواند.
- [آیت الله مظاهری] اگر شنونده بتواند وجه صحّتی برای گفته غیبتکننده پیدا کند، گرچه دفاع از کسی که غیبت او میشود لازم نیست، ولی شنیدن آن غیبت حرام است و باید مجلس را ترک کند و اگر مقدور نیست باید توجّه نکند و اگر بهطور ناخواسته شنید، باید ترتیب اثر ندهد. [1]. حجرات، 12.
- [آیت الله علوی گرگانی] هرگاه نماز جمعهای که واجد شرائط است بر پا شود میتوان شرکت کرد و به رجأ مطلوبیّت آورد گر چه اظهر آن است که کفایت از ظهر نمیکند و عدّهای که میخواهند شرکت کنند باید واجد شرائطی که گفته میشود باشند: اوّل آن که مکلّف مرد باشد زیرا برای زن حضور در نماز جمعه وجوب ندارد. دوم آزاد باشد پس بر بنده، نماز جمعه وجوب ندارد. سوم عاقل باشد. چهارم سلامت از بیماری وکوری داشته باشد. پنجم پیر نباشد. ششم هوا بارانی نباشد. هفتم آن که بین جای شخص وجایی که نماز جمعه بر پا میشود بیش از دو فرسخ فاصله نباشد. هشتم آن که حضور برای او حرجی نباشد.
- [آیت الله اردبیلی] چنانچه بر طبق عرف و عادات یک محل، شرایط خاصّی برای طرفین عقد وجود داشته باشد به نحوی که عرفا عقد را با توجه و مبنی بر آن جاری سازند مثل باکره بودن برای دختر اگر بعد از عقد بفهمند که آن شرایط موجود نبوده است، طرف مقابل میتواند عقد را فسخ نماید، هرچند به هنگام عقد با لفظ، تصریح به آن شرط نشده باشد.
- [آیت الله مظاهری] نماز جمعه در زمان حضور و در زمان غیبت امامعلیه السلام واجب تخییری است که به جای نماز ظهر خوانده میشود و آن دو رکعت است مثل نماز صبح و تمام شرایط عمومی نماز صبح را دارد حتّی حمد و سوره آن باید بلند خوانده شود ولی در آن دو قنوت مستحب است یکی قبل از رکوع رکعت اوّل و دیگری بعد از رکوع رکعت دوّم و نیز مستحب است در رکعت اوّل سوره جمعه و در رکعت دوّم سوره منافقین خوانده شود. و ظن و سهو و شک در آن، حکم ظن و سهو و شک در نماز صبح را دارد. شرایط نماز جمعه:
- [آیت الله مظاهری] چنانکه غیبت نمودن حرام و از گناهان بزرگ در اسلام است، شنیدن غیبت نیز حرام و از گناهان بزرگ است، و اگر شنونده میتواند باید دفاع از کسی که غیبت او میشود بنماید، و اگر نمیتواند باید از مجلس غیبت بیرون رود، و اگر نمیتواند باید توجّه به گفتار غیبتکننده نداشته باشد، و اگر گفتار او را به طور ناخواسته شنید، باید ترتیب اثر ندهد.