با سلام.مگر نمیگوییم انرژی هسته ای حق ماست؟ پس چرا سرش مذاکره میکنیم؟ مگه با امارات سر جزایر سه گانه حاضریم مذاکره کنیم؟ دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس شما با این مرکز در پاسخ به سوال شما ابتدا لازم است اشاره نماییم همانگونه که می دانید استفاده از انرژی هسته ای یک حق مسلمی است که هم قوانین بین المللی مجوز آن را به کشور ما داده اند و هم ضرورت ها و نیاز های جامعه اقتضای بهره گیری از آن را دارد و به همین دلیل رهبران نظام اسلامی از سال ها قبل و تقریبا از سال های آغازین پیروزی انقلاب اسلامی به دنبال بهره گیری از این انرژی پاک بوده اند و مقام معظم رهبری نیز به عنوان رهبر عالی نظام بر این مساله همواره تاکید داشته و دارند و این تاکیدات ، دیدگاه اصولی ایشان است که هرگز رنگ کهنگی یا تغییر به خود نخواهد دید. نکته دیگری که در ارتباط با پرونده هسته ای کشورمان وجود دارد این است که دشمنان پیشرفت نظام اسلامی به دلایل گوناگون سالهاست در صددند تا جلوی فعالیت های صلح آمیز هسته ای کشورمان را بگیرند و به همین دلیل در تبلیغات خود معمولا تلاش می کنند تا نیات کشورمان را از دست یابی به این فناوری زیر سوال ببرند . از طرفی آنان در طی سال های گذشته با این بهانه ، فشارهای سنگینی را به کشورمان وارد کرده اند تا شاید بتوانند جلوی فعالیت های صلح آمیز کشورمان را بگیرند. آنها با توجه به ساختار های غلط و ظالمانه حاکم بر سازمان های بین المللی ، در این مدت با استفاده از ابزارهای زور و فشار از جمله سیطره ای که بر سازمان هایی همچون آژانس انرژی اتمی و یا شورای امنیت سازمان ملل متحد دارند جمهوری اسلامی ایران را در معرض انواع فشارها قرار داده اند و این فشارها به گونه ای بوده است که آنها از آن به عنوان (تحریم های فلج کننده) یاد می کنند. با این حال این تحریم ها هر چند آسیب هایی برای کشور ما داشت اما واقعیت این است که بررسی اوضاع کشور حاکی از این است که بر خلاف ادعاهای سردمداران غربی ، فلج کننده نبوده است. از طرفی جمهوری اسلامی ایران تلاش می کند تا در فضای جامعه جهانی در صلح و آرامش از حقوق خود استفاده کند، لذا یکی از ظرفیت های مهمی که در راستای استیفای حقوق هسته ای کشورمان و نیز کاهش فشارها بر ملت ایران مورد استفاده قرار گرفت عبارت بود از ظرفیت دیپلماتیک که دستگاه سیاست خارجی کشورمان تلاش کرد تا با استفاده از این ظرفیت ، هم حقوق هسته ای خود را استیفا نماید و به ابهام انگیزی ها و شبهه سازی های غربی ها پاسخ دهد و هم اینکه از بار فشارهای موجود بکاهد. در این میان آنچه باعث شده است تا دشمنان تاکنون در فشارهای خود بر علیه ملت ایران و توقف فعالیت های هسته ای کشورمان به شکست برسند عبارت است از مقاومت ملت ایران و تدابیر هوشمندانه در شرایط فشار از سوی نظام و این سیاست اصولی چه در گذشته و چه در حال حاضر و حتی با تغییر دولت ها همچنان ادامه دارد. در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران در تداوم مذاکراتی که برای حل و فصل پرونده هسته ای در حال انجام دادن است تلاش می کند تا بار دیگر ضمن اثبات حسن نیت خود جلوی بهانه گیری های غربی ها را بگیرد و در واقع ضمن اثبات حسن نیت ، هم به راستی آزمایی غربی ها بپردازد و هم غیر قابل اعتماد بودن طرف های غربی را به جهانیان با صدای بلند اعلام کند و به این ترتیب دستگاه های تبلیغاتی غربی در تبلیغات بر علیه کشورمان خلع سلاح شوند . از این رو تدابیر مسئولان درگیر در پرونده هسته ای از جمله مذاکره با کشورها غربی تدابیری هستند با اهداف خاص و سازنده که حتی اگر شکست بخورد، یک پیروزی دیگری در دل آن وجود دارد و آن عبارت است از اثبات چند باره غیر قابل اعتماد بودن غرب و به ویژه آمریکا. در این میان نباید پرونده هسته ای کشورمان را با مسائلی همچون جزایر سه گانه مورد مقایسه قرار داد چرا که جزایر سه گانه ایرانی بخش جدایی ناپذیر از خاک کشورمان هستند که در حال حاضر کشورمان سلطه حاکمیتی کامل بر آنها دارد و طبیعتا نیازی به مذاکره بر سر آن با هیچ کشوری از جمله امارات ندارد و این در حالی است که بهره برداری از انرژی هسته ای با امور دیگری از جمله فراهم بودن امکان همکاری سایر کشورها ، فراهم بودن مسیر انتقال دانش و نیز مایحتاج مورد نیاز برای بهره برداری به داخل کشور و نیز نبود موانع استیفاء کامل حقوق هسته ای و ... پیوند خورده است و به همین دلیل با وجود چنین موانعی و نبود چنان مقتضیاتی در حال حاضر امکان بهره برداری کامل از انرژی هسته ای وجود نداشته و حتی همانگونه که اشاره شد به بهانه استفاده از این حق مسلم ، شرایطی به وجود آمده است که منافع ملی و حتی تمامیت ارضی کشورمان نیز مورد تهدید قرار گرفته است چنانکه صدور قطعنامه 1929 که کشور جمهوری اسلامی ایران را ذیل فصل هفت منشور ملل متحد قرار می دهد (یعنی کشوری که صلح و امنیت جهانی را مورد تهدید قرار می دهد و به همین دلیل باید با آن مقابله شود) در همین راستا قابل ارزیابی می باشد ، از این روی ما برای دست یابی به حقوق هسته ای خود ، از بین بردن بهانه ها و دفاع از منافع ملی و تمامیت ارضی با کمترین هزینه ممکن ، از رویکرد ورود به مذاکرات هسته ای استفاده کردیم که همانطور که اشاره شد در صورت شکست یا پیروزی نتیجه جمع بندی مذاکرات ، آثار و ثمرات مثبت آن را در جهت تامین حقوق مسلم خود مشاهده خواهیم کرد و این در حالی است که جزایر سه گانه همچون سایر نقاط متصل به حوزه سرزمینی کشورمان ، در حال حاضر تحت سلطه حاکمیتی ما بوده و هیچ ضرورتی مذاکره بر سر آن را ایجاب نمی کند . نتیجه اینکه مذاکرات هسته ای با غرب اولا از سر ناچاری و ناشی از حاکمیت ساختارهای غلط بر جامعه بین الملل و به منظور اثبات حقی است که کلیه قوانین بین المللی بدون نیاز به هیچ مذاکره ای برای ما ثابت می دانند و ثانیا در راستای نشان دادن حسن نیت جمهوری اسلامی و ماهیت صلح طلبانه جمهوری اسلامی در سطح بین المللی و استفاده از فرصت گفتگو و مذاکره برای حل و فصل مسایل است و ثالثا نباید موضوع پرونده هسته ای را با موضوع جزایر سه گانه ایرانی مورد مقایسه قرار داد .
با سلام.مگر نمیگوییم انرژی هسته ای حق ماست؟ پس چرا سرش مذاکره میکنیم؟ مگه با امارات سر جزایر سه گانه حاضریم مذاکره کنیم؟
با سلام.مگر نمیگوییم انرژی هسته ای حق ماست؟ پس چرا سرش مذاکره میکنیم؟ مگه با امارات سر جزایر سه گانه حاضریم مذاکره کنیم؟
دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس شما با این مرکز در پاسخ به سوال شما ابتدا لازم است اشاره نماییم همانگونه که می دانید استفاده از انرژی هسته ای یک حق مسلمی است که هم قوانین بین المللی مجوز آن را به کشور ما داده اند و هم ضرورت ها و نیاز های جامعه اقتضای بهره گیری از آن را دارد و به همین دلیل رهبران نظام اسلامی از سال ها قبل و تقریبا از سال های آغازین پیروزی انقلاب اسلامی به دنبال بهره گیری از این انرژی پاک بوده اند و مقام معظم رهبری نیز به عنوان رهبر عالی نظام بر این مساله همواره تاکید داشته و دارند و این تاکیدات ، دیدگاه اصولی ایشان است که هرگز رنگ کهنگی یا تغییر به خود نخواهد دید. نکته دیگری که در ارتباط با پرونده هسته ای کشورمان وجود دارد این است که دشمنان پیشرفت نظام اسلامی به دلایل گوناگون سالهاست در صددند تا جلوی فعالیت های صلح آمیز هسته ای کشورمان را بگیرند و به همین دلیل در تبلیغات خود معمولا تلاش می کنند تا نیات کشورمان را از دست یابی به این فناوری زیر سوال ببرند . از طرفی آنان در طی سال های گذشته با این بهانه ، فشارهای سنگینی را به کشورمان وارد کرده اند تا شاید بتوانند جلوی فعالیت های صلح آمیز کشورمان را بگیرند. آنها با توجه به ساختار های غلط و ظالمانه حاکم بر سازمان های بین المللی ، در این مدت با استفاده از ابزارهای زور و فشار از جمله سیطره ای که بر سازمان هایی همچون آژانس انرژی اتمی و یا شورای امنیت سازمان ملل متحد دارند جمهوری اسلامی ایران را در معرض انواع فشارها قرار داده اند و این فشارها به گونه ای بوده است که آنها از آن به عنوان (تحریم های فلج کننده) یاد می کنند. با این حال این تحریم ها هر چند آسیب هایی برای کشور ما داشت اما واقعیت این است که بررسی اوضاع کشور حاکی از این است که بر خلاف ادعاهای سردمداران غربی ، فلج کننده نبوده است. از طرفی جمهوری اسلامی ایران تلاش می کند تا در فضای جامعه جهانی در صلح و آرامش از حقوق خود استفاده کند، لذا یکی از ظرفیت های مهمی که در راستای استیفای حقوق هسته ای کشورمان و نیز کاهش فشارها بر ملت ایران مورد استفاده قرار گرفت عبارت بود از ظرفیت دیپلماتیک که دستگاه سیاست خارجی کشورمان تلاش کرد تا با استفاده از این ظرفیت ، هم حقوق هسته ای خود را استیفا نماید و به ابهام انگیزی ها و شبهه سازی های غربی ها پاسخ دهد و هم اینکه از بار فشارهای موجود بکاهد. در این میان آنچه باعث شده است تا دشمنان تاکنون در فشارهای خود بر علیه ملت ایران و توقف فعالیت های هسته ای کشورمان به شکست برسند عبارت است از مقاومت ملت ایران و تدابیر هوشمندانه در شرایط فشار از سوی نظام و این سیاست اصولی چه در گذشته و چه در حال حاضر و حتی با تغییر دولت ها همچنان ادامه دارد. در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران در تداوم مذاکراتی که برای حل و فصل پرونده هسته ای در حال انجام دادن است تلاش می کند تا بار دیگر ضمن اثبات حسن نیت خود جلوی بهانه گیری های غربی ها را بگیرد و در واقع ضمن اثبات حسن نیت ، هم به راستی آزمایی غربی ها بپردازد و هم غیر قابل اعتماد بودن طرف های غربی را به جهانیان با صدای بلند اعلام کند و به این ترتیب دستگاه های تبلیغاتی غربی در تبلیغات بر علیه کشورمان خلع سلاح شوند . از این رو تدابیر مسئولان درگیر در پرونده هسته ای از جمله مذاکره با کشورها غربی تدابیری هستند با اهداف خاص و سازنده که حتی اگر شکست بخورد، یک پیروزی دیگری در دل آن وجود دارد و آن عبارت است از اثبات چند باره غیر قابل اعتماد بودن غرب و به ویژه آمریکا. در این میان نباید پرونده هسته ای کشورمان را با مسائلی همچون جزایر سه گانه مورد مقایسه قرار داد چرا که جزایر سه گانه ایرانی بخش جدایی ناپذیر از خاک کشورمان هستند که در حال حاضر کشورمان سلطه حاکمیتی کامل بر آنها دارد و طبیعتا نیازی به مذاکره بر سر آن با هیچ کشوری از جمله امارات ندارد و این در حالی است که بهره برداری از انرژی هسته ای با امور دیگری از جمله فراهم بودن امکان همکاری سایر کشورها ، فراهم بودن مسیر انتقال دانش و نیز مایحتاج مورد نیاز برای بهره برداری به داخل کشور و نیز نبود موانع استیفاء کامل حقوق هسته ای و ... پیوند خورده است و به همین دلیل با وجود چنین موانعی و نبود چنان مقتضیاتی در حال حاضر امکان بهره برداری کامل از انرژی هسته ای وجود نداشته و حتی همانگونه که اشاره شد به بهانه استفاده از این حق مسلم ، شرایطی به وجود آمده است که منافع ملی و حتی تمامیت ارضی کشورمان نیز مورد تهدید قرار گرفته است چنانکه صدور قطعنامه 1929 که کشور جمهوری اسلامی ایران را ذیل فصل هفت منشور ملل متحد قرار می دهد (یعنی کشوری که صلح و امنیت جهانی را مورد تهدید قرار می دهد و به همین دلیل باید با آن مقابله شود) در همین راستا قابل ارزیابی می باشد ، از این روی ما برای دست یابی به حقوق هسته ای خود ، از بین بردن بهانه ها و دفاع از منافع ملی و تمامیت ارضی با کمترین هزینه ممکن ، از رویکرد ورود به مذاکرات هسته ای استفاده کردیم که همانطور که اشاره شد در صورت شکست یا پیروزی نتیجه جمع بندی مذاکرات ، آثار و ثمرات مثبت آن را در جهت تامین حقوق مسلم خود مشاهده خواهیم کرد و این در حالی است که جزایر سه گانه همچون سایر نقاط متصل به حوزه سرزمینی کشورمان ، در حال حاضر تحت سلطه حاکمیتی ما بوده و هیچ ضرورتی مذاکره بر سر آن را ایجاب نمی کند . نتیجه اینکه مذاکرات هسته ای با غرب اولا از سر ناچاری و ناشی از حاکمیت ساختارهای غلط بر جامعه بین الملل و به منظور اثبات حقی است که کلیه قوانین بین المللی بدون نیاز به هیچ مذاکره ای برای ما ثابت می دانند و ثانیا در راستای نشان دادن حسن نیت جمهوری اسلامی و ماهیت صلح طلبانه جمهوری اسلامی در سطح بین المللی و استفاده از فرصت گفتگو و مذاکره برای حل و فصل مسایل است و ثالثا نباید موضوع پرونده هسته ای را با موضوع جزایر سه گانه ایرانی مورد مقایسه قرار داد .
- [سایر] سلام خانم ابوالحسنی، من یک مشکلی دارم به خدا دارم دیوونه میشم، همش ی بغض چسبیده به گلوم منی که همیشه میخندیدم ولی چند ماهیه همه چی عوض شده، 3 ساله با پسری دوستم که یکسال ازم بزرگتره، هم دانشگاهیم هست ،رابطمونم فقط در حد دوتا آدم معمولیه، ما تصمیممون ازدواج هست، خیلی بخاطر من تلاش کرده ، با هزار بدبختی تلاش کرده تا کاری که من میخواستم همیشه داشته باشه پیدا کرده، سرمایه اولیه ام برای ازدواج داره به اندازه کافی داره، مثل خودمه نماز خون حلال حروم حالیشه چشم چرون نیست بخدا دانشگاه از حراست و کارمندا تا بچه ها همه رو سرش قسم میخورن سر کارش که بیشتر ، مامانمو خانواده خودشم همه از رابطمون خبر دارن، مامانم داشت راضی میشد به همه چی ولی باز دوباره مثل اوایل شد میگم چرا میگه چاقه میگم اینم شد دلیل لاغر میشه میگه نه خانوادش ی جورین میگم مگه میشناسی میگه از تعریفات آره میگم من که بد نگفتم تاحالا آخه... مامانش مومن باباشم فرهنگیه ، هر چی میگم ی عیبی پیدا میکنه، پسره میگه میخوام بیام خواستگاری ولی هر دفعه میگم نه چون میترسم همه چی تموم شه وحشت دارم، تروخدا بگین چیکار کنم دارم دق میکنم، چند بار اومدم بی دلیل بگم همه چی تموم ولی جفتمون از گریه جونمون بالا اومده....اگه همه چی به هم بخوره من نمیتونم کسی دیگرو قبول کنم تو زندگیم ،گفتم که مجرد میمونم میوه مگه دست خودته، آخه مگه زمان قدیمه که همه چی زوری باشه...تروخدا راهنماییم کنید
- [سایر] با عرض سلام و خسته نباشید. پسری دارم به نام محمد حسین و 2سال و سه ماه سن دارد. پسر من بیش از اندازه حساس و لجبازه کوچکترین حرکت و یا مخالفت با کارهاش باعث میشه که گریه توام با لج و لجبازی را سر دهد. در کارها همش باید با مدارا باهاش رفتار کنیم و به نظر میرسد خیلی عصبی باشد هرکس که با بچه من برخورد می کند به ما می گوید چرا بچه ات اینقدر عصبیه؟ دیگر اینکه توی این سن بچه شبها خواب می بینه بعضی شبها بلند میشه تو خواب میگه اون اون یا اسم کسی را صدا میزند و یکبار هم از خواب بیدار شده چشمهاشو محکم فشار میداد و میگفت آب بریز مثل اینکه خواب میدید دارم سرش را می شورم. هرچند حمام و آب بازی را دوست دارد ولی شستن سرش را خیر. سوالم اینه که آیا بچه ها هم خواب می بینند. و سوال دیگر اینکه به این مسایلی که اشاره داشتم نشانه چیست؟ آیا باید نگران باشم و برای درمان باید اقدام کنم؟ باتشکر
- [سایر] با سلام خدمت شما و تشکر از اینکه به سوالات ما پاسخ می دهید نمی دونم که از کجای مشکلم باید بگم فقط اینو می دونم که من خیلی بدم. من همین امروز با مادر و پدرم دعوایم شد البته موضوع جدیدی نیست. میدونم که در هر شرایطی من مقصرم چون دینمون گفته ولی دیگه خسته شدم. مامانم میگه تو از سه سالگیت با من لجبازی می کردی و به خاطر دوستات جلوی من می ایستادی. هر چی بهشون میگم آخه مگه بچه سه ساله چیزی میفهمه گوش نمیدن. من سال 82 شهرستان دانشگاه قبول شدم و رفتم وقتی برگشتم مشکلات ما چندین برابر شده بود و تا الان هم ادامه داره مامانم میگه یزد منو خراب کرده ولی من میگم تربیت 22 سال یک طرف و تربیت 2 سال یک طرف. پس تربیت اونا مشکل داشته . وقتی مامانم تو چشمای من نگاه می کنه و منو نفرین می کنه چرا من باید دوسش داشته باشم سر هر موضوعی که دعوا میشه من نفرین میشم .دیگه خسته شدم و تحمل هیچ چیزی رو ندارم. فقط از شما می خوام به من جواب بدین که بچه سه ساله می تونه از روی عقل با مادرش سر دوستاش لجبازی کنه یا یه کمبودی باعث این موضوع میشه. دوم اینکه من 2 سال رفتم شهرستان به قول مامانم سرکش شدم اون نباید یه کاری می کرد اعتماد من بهشون جلب بشه نه اینکه با دعوا و نفرین و نکته سنج شدن هر روز منو از خودش دورتر کنه. امروز به من میگه برو برای خودت یه زندگی مستقل درست کن . آخه آدم به دختر جوونش این حرفو میزنه؟ وقتی هم که گفتم باشه میرم بابام عصبانی شد و گفت دیگه حق ندارم برم سر کار البته از دبستان تا من کار اشتباهی میکردم کیف و کتابم جمع میشد و دیگه نباید می رفتم مدرسه دیگه عادت کردم. من هم بد میکنم ولی نه اونقدر. اونام خیلی نسبت به من نکته سنجی می کنن من هم دیگه خسته شدم. این یک اپسیلون از حرفای منه ببخشید که وقتتون را گرفتم
- [سایر] با سلام. خواهرم شما را به من معرفی کرد.ایشان هم از طریق دانشگاه با شما اشنا شدند. مشکلی هست که میخواستم شما ما را راهنمایی کنید ما سه خواهر هستیم که من کوچکتر هستم خواهر اولم 26 سال دارد و لیسانس دارد خواهر دومم 22 سال داردوالان دانشجو است من هم که 19 سال دارم و امسال دانشجو میشوم البته یک خواهر 30 ساله هم دارم که ایشان ازدواج کرده اند.دو برادر29و 24 ساله هم دارم. مشکل در مورد خواهر26ساله ام است.او همه چیز خود را از ما مخفی میکند.همه ی وقت و زندگی خود را با دوستان هم دانشگاهی خود سپری میکند ان هم با دوستانی که از نظر فرهنگی و خوانوادگی با او خیلی تفاوت دارند.وضع مالی ما ضعیف است پدرم همه ی توان خود را خرج کار کردن میکند چون بیسواد است والبته مهربان .مادرم هم همینطور.میخواهم این را بگویم که انها متوجه ی این مسائل نمی شوند که خواهرم در چه وضعی به سر میبرد.مدتی است که در کار تمرین تئاتر با دختری اشنا شده است که بسیار ثروتمند است و البته سیگاری .خواهر من هم که بسیار از جو دوستان خود تاثیر پذیر.او هم مخفیانه سیگار میکشد.جدیدا در یک دفتر هم کار میکند ولی همع ی پول خود را خرج دوستانش می کند.او همیشه در خانوادهی ما بیشتر از بقیه خرج میکند چون دوست دارد خود را هم ردیف انها بداند.فرد بسیار دست و دل بازی است .این را هم بگویم که با همه ی این مسائل درگیر مسائل ناشایست تری نشده است و به بعضی از اصول اخلاقی پای بند است.او خیلی به دوستانش وابسته است.هر شب ساعتها تلفنی با انها صحبت میکند.همه ی کار های دوستانش را او انجام میدهد حتی برای کارهای انها خودش هزینه میکند .با دوستانش خیلی مهربان است ولی با خانواده اصلا. هر وقت پول میخواهد هر طوری شده باید از پدرم بگیرد البته انها هم بدون هیچ سوالی در اختیارش قرار میدهند حتی اگر با قرض شده . ولی ما خواهر برادرها بعضی اوقات از خواسته های خودمان میزنیم چون میدانیم در توان پدرمان نیست. وضعیت روحی خوانواده ی ما خوب نیست هر کس سرش به کار خودش است . مادرم حتی همه ی کار های شخصی خواهرم را انجام می دهد خواهرم هم وقتی به خانه می اید داخل اتاقی می رود و اصلا بیرون نمی اید.وقتی هم که ما سه خواهر با هم صحبت میکنیم و به او میگوییم که این کارها اشتباه است قبول نمیکند حتی با ما دعوا هم میکند.و ما را عقب مانده و بی فرهنگ میداند .این را هم بگویم که خودش بعضی اقات ان هم به ندرت در مورد مسائلی ما را نصیحت میکند.او حتی در مورد بحث های خوانواده گی خود را دخالت نمی دهد. امیدوارم ما را راهنمایی کنید با تشکر فراوان
- [سایر] با سلام بنده دو فرزند دارم یک دختر که چهار سال و هفت ماه سن دارد و پسری دارم که 7 ماه سن دارد . به دلیل وضع کاری شوهرم سه سال است در واحد آپارتمانی به دور از اقوام در شهری زندگی می کنیم البته فاصله شهر مورد نظر تا محل زندگی قبلی امان زیاد نیست و بیست دقیقه راه بیشتر نیست و معمولا هفته ای یک بار به آنان سر می زنیم و به آنجا می رویم . از مدتی است که در اینجا زندگی میکنیم نمی دانم چرا رفتار دخترم کلا عوض شده است . با توجه به اینکه من و پدرش وسواس زیادی نسبت به مسائل جنسی دخترم داریم اما نمی دانم رفتارش چرا تغییر کرده است . البته نسبت به مسائل واسواس زیادی هم نداریم . دخترم آنقدر به باباش وابسته شده که شب ها در آغوش او می خوابد و خوابش می برد و اگر باباش بیدار باشد او هم نمی خوابد و نتوانسته ایم این رفتار را از او دور کنیم . وقتی می خوابد دست در گردن باباش می کند و می خوابد و تازگی ها تا حدی توانسته ایم این رفتار ها را از او دور کنیم . با وجود این شب ها وقتی می خوابد دست زیر گلویش می کند تا خوابش بگیر بارها به او گفته ایم این رفتار تو زشت است خدا دوست ندارد ولی از رفتارش دور نشده است . حتی او را تشویق کرده ایم باز هم نتوانسته ایم از طریق تشویق او را از این کار منع کنیم . در مواقعی که به منزل دوست و آشنایان می رویم با بچه ها بازی دکتری می کند . بارها از سوی من تذکر داده ام ولی باز هم به سوی این کار می رود و من از آینده اش می ترسم . و فکر می کنم خدای نا کرده در آینده مشکل اخلاقی پیدا نکند . بیشتر پسرها را دوست دارد و وقتی در جمعی بچه ها از دخترها و پسرها ی هم سن و سالش حضور دارند دور و بر پسرها می رود و با آنها بازی می کند و کاری به دخترها ندارد . پدرش کارمند است و اکثر من در خانه پیش او هستم نمی دانم چکار کنم حتی بعضی مواقع او را تبیه هم کرده ام . پدرش تا حدی هر چه او خواسته در اختیارش قرار داده است . خیلی بی نظم شده است وسایلش را پرت می کند و اصلا حرف گوش نمی کند . خیالی نازک نارنجی است و زود احساسی و گریه می کند . شب ها هم بعضی مواقع نیمه شب از توی خواب حرف می زند و گریه می کند .
- [سایر] با سلام . از اینکه مرا راهنمایی کردید بسیار ممنونم و خواهشمندم که در این موضوع نیز مرا راهنمایی کنید . حاج آقا همانطور که در پیام قبلی فرستادم گفتم خواهری دارم که 27 سال سن دارد و هنوز ازدواج نکرده می خواهم کمی در مورد او برایتان بگویم ... ...ولی خواهرم توجهی ندارد و شاید این گونه رفتار او از سر سادگی او است و من خود این را باور کرده ام سعی کردم از راهنمایی شما برای او نیز استفاده کنم شما گفته بود اوقات خودم را با فعالیتهای مفید و سازنده پر کنم ولی او هیچ گونه علاقه ای به هیچ کدام از این فعالیتها ندارد می خواهم موضوعی را برایتان بازگو کنم خواهرم حدود 2, 3 سال با یک پسر که حدود 4 سال از او کوچکتر است دوست و با او در ارتباط بوده تا اینکه یک روز حدود 1 سال پیش 3 ,4 ماه قبل از عملش من به رفت و آمد هایش مشکوک شدم تا اینکه یک روز دیدم که ازکوچه ای خانه پسر دایی و دوستان پسره بود بیرون آمد پسره که خواهرم با او دوست بود هر دفعه که خواهرم پیش او می رفت زنگ می زد به دوستانش و آنها می آمدند سر کوچه که خانه او قرار داشت جمع می شدند .اون روز هم مانند دفعات قبل همانطور شلوغ بود , وقتی که خواهرم رو دیدم ابتدا فکر کردم دارم خواب می بینم باور کنید داشتم منفجر می شدم چون او نا اونجا بودند چیزی به او نگفتم دوستاش هم فکر کردن من از اون بی غیرت ها هستم و داشتم با خواهرم بر می گشتم یکی از آن پسر ها دنبال ما کرد من در عین حال که بسیار عصبانی بودم به پسر فحاشی کردم و پسره یکدفعه به من گفت تو اگه غیرت داری جلو خواهرت و بگیر و بگو خانه پسر غریبه چکار می کرده حاج آقا دچار سوء تفاهم نشید من اگه پسری دنبالم میومده سرم رو بالا نمی آوردم چه برسه به اینکه به اون فحاشی کنم اون دفعه از کنترل خارج شده بودم و همانطور که گفتم بسیار عصبانی بودم نمی دونید چقدر سخت گذشت اون شب به من دوست داشتم فقط زمین دهان باز کنه و منو ببلعه اون شب اون به من قول داد که دیگه دنبال پسره نره ولی این ماجرا دو سه بار دیگه تکرار شد تا اینکه زنگ زدم به پسره و گفتم به زبون خوش بهت می گم دست از سرش بردار و گر نه آبروتو می برم پسره در جوابم گفت تو که هیچ بابای تو هم نمی تونه آبرومو ببره خواهش کردم ازش اونم با کمال پر رویی گفت باید یه بار دیگه ببینمش می خوام یه امانتی دستم داره بهش بدم گفتم با اون امانتی که دستته هر غلطی می خوای بکن فقط دست از سرش بردار . خلاصه هر طوری بود تا یه مدت کوتاه خواهرم و کنترل کردم و بعد از مدتی نه چندان طولانی پسره ازدواج کرد مدتی خیالم آسوده بود تا این که من دیوانگی کردم و تلفن همراه در اختار خواهرم قرار دادم و روز اول هم به او گفتم شماره رو به کسی نده یک روز که داشتم از در اتاق رد می شدم دیدم که موبایلش زنگ می خورد خواهرم که می رفت موبایلش را جواب بدهد یکدفعه برگشت ازش سوال کردم چرا جواب نمی دهی پاسخی نداد رفتم شماره را نگاه کردم و با طرف تماس گرفتم از روی لهجه اش فهمیدم که یا خود بی عرضاش است یا دوستان عوضی اش اول تلفن را قطع کرد دوباره که او را ترساندم و گفتم شماره ات را پیگیری می کنم ترسید و گفت اشتباه گرفته از خواهرم که سوال کردم با اسرار و تهدید فراوان گفت پسره است دیگر نمی توانستم خودم را کنترل کنم ولی باز هم نشستم و با خونسردی او را راهنمایی کردم شاید شما هم تعجب کنید که من با ده سال تفاوت سنی چطور به خود اجازه می دهم او را راهنمایی یا با او دعوا کنم ولی باور کنید بارها خودم خجالت کشیده ام و این را نیز بازگو کرده ام ولی وقتی می بینم پدر و مادرم نیز ساده اند چطور می توانم او را به حال خود رها کنم خب زیاد وارد حواشی نشویم داشتم می گفتم او را راهنمایی کردم و نیز تلفن همراه را از او گرفته و جمع کردم تا اینکه یک روز برادرم آن را روشن کرد من هم که نمی توانستم دلیل خاموش کردنش را بگویم سکوت کرده و چیزی نگفتم خلاصه طی مدتی که تلفن در دستش بود مورد مشکوکی ندیدم تا اینکه یک شب برای تفریح به بیرون رفتیم در آن مکانی که ما بودیم پسره با زنش و دوستانش هم با زنانشان بودند اتفاقا یکی از دوستان او پسر همسایه دوستم و زنش دوست خودم بود که آن دو مرا به خوبی می شناختند خلاصه آن شب گذشت و ما رسیدیم به خانه . فردای آن روز زن برادرم گفت خواهرت دیشب داشته برای پسره اس ام اس می فرستاده و پسره هم به کمک دوستاش دور از چشم زنش جواب او را می داده با آنکه چند بار از راه منطقی وارد شده بودم و نتیجه نگرفته بودم ولی چون زن برادرم گفته بود باور نکرده و از او سؤال کردم او اول انکار کرد تا اینکه گفت آره بوده ; باور کنید اگه همان بار اول که عروسمان گفته بود و باور می کردم با آن عصبانیتی که داشتم دل و می زدم به دریا و اول زنگ می زدم به زن پسره و آبروشو می بردم و بعد خواهرم رو می کشتم ولی بازهم گذشتم و مثل دفعه قبل موبایل را از او گرفته خاموش کردم خب چیزی که اینجا من رو سر دو راهی قرار داده اینه که حالا که شرایط کمی آرام شده خواهرم دوباره موبایل رو از من می خواد به نظر شما با این تجربه تلخ آیا می توانم چنین ریسکی بکنم وگوشی همراه را در اختیار او قرار دهم ؟ من خودم به این نتیجه رسیده ام که آزموده را آزمودن خطاست نظر شما چیه ؟ آقای شهاب مرادی و قتی که پسره و دوستاش به من و خانواده ام می رسند طوری نگاه ما می کنند که همه فهمیده اند بارها خواسته ام بر گردم و چند فحش به او بدهم ولی باز هم کوتاه آمده ام شما می گویید من با این گونه رفتار آنها چطور برخورد کنم و چگونه نگاه خواهرم را کنترل کنم که به او توجهی نکند؟ حاج آقا میان مطالبم در مورد پدر و مادرم و در مورد سادگی آنها صحبت کردم راستش رو بخواهین من گذشته خودم و موردی که برای خواهرم و مواردی شبیه به همین موضوع که برای او پیش آمده (این را که می گویم مواردی چون به قول خودش این اولین نبوده و می ترسم آخری هم نباشد) از چشم پدر و مادرم می بینم و آنها را مقصر می دانم چون اگر آنها از اول رفت و آمد ما را کنترل می کردند الان چنین مواردی پیش نمی آمد و مردم از سادگی ما سوء استفاده نمی کردند البته شاید پدر و مادرم به ما اطمینان دارند و ما از اعتماد آنها سوء استفاده کرده ایم . حاج آقا وقتی خواهرم بیرون می رود تا برمی گردد دلم خون می شود و باید با این موضوع چه طور بر خورد کنم واقعا می ترسم و بارها خواسته ام بر ترسم غلبه کنم ولی نشده ; خواهش می کنم کمکم کنید ؟ خواسته دیگری که از شما دارم این است که این موضوع مانند موضوع قبلی خصوصی باشد . ممنون التماس دعا
- [آیت الله سیستانی] در غسل ترتیبی باید به نیّت غسل بنابر احتیاط لازم اول تمام سر و گردن و بعد بدن را بشوید ، و بهتر آن است که اول طرف راست ، بعد طرف چپ بدن را بشوید ، و تحقق غسل ترتیبی به حرکت دادن هریک از اعضاء سه گانه در زیر آب به قصد غسل بی اشکال نیست ، و احتیاط در اکتفا نکردن به آن است . و اگر عمداً بدن را قبل از پایان یافتن غسل تمام سر و گردن بشوید بنابر احتیاط ، غسل او باطل است .
- [آیت الله اردبیلی] واجبات حجّ تمتّع سیزده چیز است: اول: احرام حجّ تمتّع؛ که مانند احرام عمره است، جز این که در احرام حج باید از مکه معظّمه به نیّت حجّ تمتّع مُحرم شود. دوم: وقوف در عرفات؛ یعنی مُحرم به احرام حجّ از ظهر روز عرفه نهم ذیحجّه به قصد قربت در عرفات باشد و در آنجا نیّت وقوف کند و بنابر احتیاط، از اوّل ظهر به عرفات برود و تا مغرب شرعی در آنجا بماند. سوم: وقوف در مشعر؛ به این ترتیب که حاجی پس از انجام وقوف در عرفات هنگام مغرب شب عید به طرف (مشعرالحرام) کوچ کند و مستحب است به گونهای کوچ کند که نماز مغرب و عشاء را در مشعر بخواند. وقوف در مشعر باید به قصد قربت انجام شود و وقت آن از طلوع فجر تا طلوع آفتاب است و بنابر احتیاط شب دهم را نیز تا طلوع فجر به قصد قربت باید در مشعر به سر برد. چهارم، پنجم و ششم: واجبات منی در روز عید قربان، که عبارتند از: الف رَمی جمره عقبه؛ یعنی زدن هفت سنگریزه به جمره عقبه به پیروی از حضرت ابراهیم علیهالسلام که در این مکان شیطان را رمی کرده است. ب قربانی و مخیّر است شتر یا گاو و یا گوسفند را قربانی کند. ج تراشیدن سر و یا تقصیر (کوتاه کردن مو یا ناخن) به تفصیلی که در کتاب مناسک حج آمده است. هفتم، هشتم، نهم، دهم و یازدهم: اعمال مکّه مکرّمه، که به ترتیب عبارتند از: (طواف)، (نماز طواف)، (سعی بین صفا و مروه)، (طواف نساء) و (نماز طواف نساء). دوازدهم و سیزدهم: اعمال منی در روزهای یازدهم، دوازدهم و برای بعضی سیزدهم ذیحجّه، که عبارتند از: الف بیتوته در منی؛ یعنی شب در آنجا ماندن. ب رَمی جمرات سه گانه (اُولی، وُسطی و عقبه) و در هر روز باید به هر یک از جمرات سه گانه هفت ریگ بزند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر مرد بالغ عاقل بدون عذر شرعی (همچون اکراه و ندانستن حکم مسأله یا موضوع آن) زنا کند (در غیر مواردی که در مسأله پیشین گفته شد) باید او را صد تازیانه بزنند و چنانچه سه مرتبه زنا کند و در هر مرتبه صد تازیانهاش بزنند، در دفعه چهارم باید او را بکشند، ولی اگر زنا کننده همسر دائمی داشته باشد که با او نزدیکی کرده و هر وقت هم بخواهد میتواند با او نزدیکی کند، باید او را بعد از زدن صد تازیانه سنگسار نمایند، حکم زنی که با شرایط فوق زنا دهد، همانند حکم مردیست که زنا میکند و اگر مردی با زنی عقد ازدواج دائمی ببندد و پیش از نزدیکی با او، زنا کند، سرش را تراشیده و او را از شهری که در آن سکنا گزیده، یک سال تبعید میکنند و در این مدّت زنش را از او جدا نگاه میدارند و همین طور اگر زنی قبل از نزدیکی شوهر با او، زنا دهد، یک سال تبعید میگردد، حکم تبعید و سر تراشی زناکننده در صورتیست که تاکنون نزدیکی نکرده است و حکم تبعید زنادهنده هم در صورتیست که کسی با او نزدیکی نکرده باشد.