ابعاد یا جنبه های سیاسی نماز را ذکر بفرمایید. در پاسخ به این پرسش توجه شما را به چند نکته جلب می کنیم : 1-اسلام برای انسان (در صورت شناخت دقیق و عمل صحیح به آن) به رفیع ترین درجات انسانی می اندیشد و هدف اسلام ، رساندن انسان هایی با همت آهنین به قله کمال است و این کمال را وقتی می توانیم دقیق تر بشناسیم که هدف اسلام از آفرینش و کمال را مورد بررسی قرار می دهیم . نماز به عنوان ستون این دین نگهدارنده تمام پوسته ی این سازه است . 2-نماز دارای ابعاد فردی، اجتماعی و سیاسی است. نمازی که در دین ما به آن و به جماعت آن و به پر کردن مساجد در آن تاکید شده و نماز های جمعه و نماز های سالانه ی جماعت مثل نماز اعیاد مختلف ، تاثیر شگرفی در ابعاد مختلف فردی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دارد. اگر ما از یکی از این ابعاد در بُعد عملی غافل باشیم انگار که از کل نماز غافلیم و اگر از نماز غافل باشیم از کل دین اسلام غافلیم . 3- سیاست در اسلام ، سیاست خدعه و فریب واستفاده از هر ابزار و وسیله برای رسیدن به هدف و مقصد نمی باشد بلکه حرکت و فعالیتی جهت دارو مقدس در جهت تحقق اهداف نورانی اسلام و جامه عمل پوشاندن به دستورات الهی در جامعه بشری و در نهایت قرب به حق است . چنین حرکت و تلاشی نیازمند توانایی و قدرت و پشتوانه قوی است و تا انسان تکیه گاهی محکم و قابل اعتماد نداشته باشد قادر نیست با صلابت و بدون انحراف و ترس در این راه گام بردارد . بهترین وسیله ای که تامین کننده این نیرو و قدرت و ایجاد کننده این پشتوانه است نماز است . نماز قطره ناچیز وجود انسان را به دریای عظمت الهی متصل می کند و انرژی و نیروی لازم برای تکاپو و فعالیت های اجتماعی و اقتصادی و سیاسی در اجتماع را به او می بخشد . 4- در روایات و دستورات تاکید فراوان بر خواندن نمازبه صورت جماعت وارد شده و برکات و آثار بسیاری درهر گونه اجتماع و جماعت اسلامی و به ویژه نماز جماعت وجود دارد و اساس فعالیت های سیاسی و موفقیت های آن بر حضور مردم و همراهی و هماهنگی و تجمع آنها است و از این نظر نماز جماعت دارای نقشی پر رنگ و تاثیر گذار است . 5- وقتی از نماز و آثار و ابعاد مختلف و بعد سیاسی آن بحث می شود بدون شک بحث از مسجد و نماز و سایر فعالیت هایی که در آن جا انجام می گیرد مطرح می شود . مسجد پایگاه و مرکز همه تحرکات و فعالیت های دینی و اجتماعی و سیاسی در اسلام بوده و هست . مدیریت سیاسی مسجد مسئله حائز اهمیت و مهمی است که در صدر اسلام مورد توجه خاص پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) بوده است و مرحوم امام(ره) نیز به تبعیت از آن حضرت بر آن تأکید داشتند. اهمیت این موضوع به حدی است که اگر مسجد از سیاست اسلام دور بماند، آن گونه خواهد شد که دشمنان خواستارش بوده و سعی کرده اند تا مسجد و نماز جماعت را به محل صرف عبادت مبدل کنند، تا هیچ ضرر و خطری از این ناحیه متوجه آنها نباشد. در دوران انقلاب اسلامی ایران نیز پس از محور اعتقادی و عبادی، پررنگ ترین، فعال ترین و بارز ترین بخش کار مساجد در محور سیاست بوده است؛ چراکه مساجد در آگاهی و بیداری توده ها در دوران قبل و بعد از انقلاب نقش مؤثری داشته اند و رژیم های استعماری جهان نیز از مسجد بیش از هر نهاد انقلابی می ترسند و این واضح است که همانگونه که مسجد از آغاز به عنوان خانه خدا و محبوب ترین مکان ها به عنوان نخستین کانون عبادی مطرح بوده است و همان طور که نخستین جایگاه دانش و مرکز تعلیم و تعلم قرآن و بحث و بررسی مسائل دینی بوده است، به همان نسبت به عنوان نخستین نهاد سیاسی در جامعه اسلامی، از جایگاه و اعتبار خاصی برخوردار بوده است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) اصول سیاسی اسلام را به ویژه در اموری که می دانست مسلمانان از نظرات و تجربیات مفیدی برخوردارند، در مسجد به شوری می گذاشت. حضرت امام(ره) در تبیین بعد سیاسی مسجد می فرمایند: (اما راجع به اسلام شروع کردند تبلیغات کردن به اینکه اسلام یک مکتبی است که ملایم، کم کم پیش می رود، یک مکتبی است که مربوط به دعا و ذکر و یک روابطی مابین مردم و مابین خالق، و سیاست را کاری به آن ندارد، اسلام به حکومت کاری ندارد، به سیاست کاری ندارد، این را آن قدر تبلیغات روی آن کردند که در جامعه خودی روحانیت هم به خورد آنها دادند که بسیاری از آنها هم همین اعتقاد را پیدا کردند که روحانی مسجد برود و نماز بخواند و عرض می کنم از این صنف کارها، درس بگوید و مباحثه بکند و آن آداب شرعیه را به مردم نشان دهد. آنها دیدند که نماز روحانیون و نماز اسلام هیچ به آنها ضرر ندارد، هرچه می خواهند نماز بخوانند.) و در جایی دیگر با بیان اینکه اسلام با سیاست آمیخته شده و اسلام بدون سیاست، اسلام نیست می فرمایند: (کتابهایی که اسلام در سیاست دارد بیشتر از کتابهایی است که در عبادت دارد، این غلط را در ذهن ما جای گیر کرده اند و حتی حال باورشان آمده است آقایان، به اینکه اسلام با سیاست جداست، یک احکام عبادی است مابین خود و خدا، بروید توی مساجدتان و هرچه می خواهید دعا کنید، هرچه می خواهید قرآن بخوانید ما هم با شما کار نداریم اما این اسلام نیست.) آن بزرگ مرد تاریخ در اوج اختناق رژیم ستمشاهی یعنی سال 52 می فرمایند: (وظیفه علمای اعلام و مبلغین است که جرائم اسرائیل- را- در مساجد و محافل دینی به مردم گوشزد کنند.) 21 البته ناگفته پیداست که سیاست مسجد با مسجد سیاسی که طرفداران هر گروه و جناح، این مکان مقدس را سیاسی و جناحی کرده و امام جماعت، نمازگزاران، سخنرانان و تمام برنامه های آن طبق سلیقه آن گروه اجرا می شود، فرق می کند. چراکه با تعریف که اسلام از مسجد عرضه می کند، مسجد نمی تواند پایگاه سیاسی (یک حزب) باشد، مسجد از یک سو به (خدا) و از سوی دیگر به (مردم) تعلق دارد از این رو نمی تواند زیر سیطره یک باند سیاسی قرار بگیرد و از آن به صورت مرکز فعالیت های تشکیلات گروهی استفاده شود. حضرت امام(ره) در خاطره ای می فرمودند: (در دوران رضاخان من از یکی از ائمه جماعات سؤال کردم که اگر یک وقت رضاخان لباس ها را ممنوع کند و اجازه پوشیدن لباس روحانی به شما ندهد، چکار می کنید؟ او گفت: ما توی منزل می نشینیم و جایی نمی رویم. گفتم: من اگر پیشنماز بودم و رضاخان لباس را ممنوع می کرد همان روز با لباس تغییریافته به مسجد می آمدم و به اجتماع می رفتم. نباید اجتماع را رها کرد و از مردم دور بود.) آنچه از لابلای سخنان و پیامهای حضرت امام خمینی(ره) مشهود است، تأکید و سفارش بر اهمیت مسجد و اجتماع در آن است که پرداختن به تمامی آنها در این مقال نمی گنجد. ولی آنچه از مجموع سخنان پیامبرگونه ایشان درباره نقش مهم و سرنوشت ساز مسجد در جامعه اسلامی بدست می آید، حفظ مسجد در راستای حفظ اسلام و دور نشدن از اهداف آن است. نتیجه آنکه مسلمانان و حکومت اسلامی مکلفند دستورات و احکام دین را به بهترین وجه در تمامی ابعاد زندگی خود پیاده نمایند، و از سوی دیگر، باید مراقب باشند تا مبادا به بهانه های مختلف (مانند مقدس بودن مسجد) توطئه جدایی دین از سیاست در جامعه و مسجد اجرا شود؛ چراکه یکی از جلوه های پیاده شدن احکام دینی در زندگی مؤمنین، توجه و اهتمام به مسائل و مشکلات سیاسی جامعه و تلاش درجهت رسیدگی و برطرف ساختن آنهاست و چه مکانی بهتر از مسجد برای هماهنگی این فعالیت ها؟ و چه فضایی بهتر از جماعت مؤمنین، که خود، جلوه ای از بعد سیاسی نماز- این عبادت بی همتا- است؟ پس بجاست تا سفارشات و نصایح آن پیر فرزانه را به گوش جان بشنویم و به مقدار توان در اجرای آن بکوشیم تا زمانیکه بفرموده آن عزیز همه جا یک صبغه و رنگ اسلامی پیدا کند، که اگر انشاءالله این معنا تحقق پیدا کند همه چیز ما اصلاح می شود. مسجد و انقلاب اسلامی ص64 6- یکی از نمازهای با برکت و عجین شده با سیاست نماز جمعه است . نمازجمعه یکی از فریضه های مهم عبادی – سیاسی است و اگر بعد سیاسی آن مورد غفلت قرار گیرد ، از تاثیر اجتماعی آن در سرنوشت عمومی مردم و جهت دهی فکری و فرهنگ سازی کاسته می شود. حضرت امام بارها به این بعد نماز جمعه اشاره فرموده است و در یک جا می فرماید : باتوجه به وضع زمان واحتیاج مسلمانان در هر منطقه به اتحاد و همبستگی بیشتر وآشنایی بهتر با مسایل روز وظایف خطیری که دارند ، مقتضی است در هر محل روزهای جمعه اقامه نماز جمعه بشود و در ضمن انجام این فریضه الهی ، هدف مزبور به خوبی تامین شود. امام بحث نماز جمعه را در عصر غیبت امام عصر ( عج ) واجب تخییری می دانند و می فرمایند : اگرچه نماز ظهر احوط است ، اما نماز جمعه افضل و برتر است . امام راحل در زمینه وحدت بخشی نماز جمعه و ضرورت حفظ این گوهر نقیس ، توصیه های زیبا و ارزنده ای دارد : اجتماع کنید ، نماز جمعه را با شکوه به جا بیاورید و نمازهای غیر جمعه را هم ، که شیطان ها از نماز می ترسند ، از مسجد می ترسند. اهمیت آنچه امام جمعه در خطبه ها می گوید ، کمتر از اصل نماز جمعه نیست . حضرت امام نیز در این زمینه می فرمایند : سزوار است خطیب در ضمن خطبه اش ، آنچه را که مربوط به مصلح دینی و دنیوی مسلمین است یاد کند و آنچه را در کشورهای مسلمانان می گذرد ، حالاتی را که سود یا زیان مسلمانان در آن هاست و آنچه را که مسلمانان در معاش و معاد به آن نیازمندند ، به آنان خبر دهد . بیانات امام خمینی در جمع اعضای دومین کنگره جهانی ائمه جمعه و جماعات صحیفه نور جلد 18 ص 274 تاریخ: 23/2/ 63 در پایان برای آگاهی بیشتر ، توجه شما را به مقاله ای که بر گرفته ازبیانات و رهنمود های امام خمینی - قده- پیرامون نقش و جایگاه سیاست در اسلام است جلب می کنیم : در مذهب اسلام هم زمان با اینکه به انسان میگوید که خدا را عبادت کن و چگونه عبادت کن، به او میگوید چگونه زندگی کن و روابط خود را با سایر انسانها باید چگونه تنظیم کنی و حتی جامعه اسلامی با سایر جوامع باید چگونه روابطی را برقرار نماید.هیچ حرکتی و عملی از فرد و یا جامعه نیست مگر اینکه مذهب اسلام برای آن حکمی مقرر داشته است.بنابراین طبیعی است که مفهوم رهبر دینی و مذهبی بودن، رهبری علماء مذهبی است در همه شئون جامعه، چون اسلام هدایت جامعه را در همه شئون و ابعاد به عهده گرفته است. (1) اسلام یک چیزی نیست که برای یک طرف قضیه فکر کرده باشد، اسلام در همه اطراف قضایا حکم دارد، تمام قضایای مربوط به دنیا، مربوط به سیاست، مربوط به اجتماع، مربوط به اقتصاد، تمام قضایای مربوط به آن طرف قضیه که اهل دنیا از آن بیاطلاعند.ادیان توحیدی آمدهاند برای اینکه هر دو طرف قضیه را نگاه بکنند و طرح بدهند، نسبت به هر دو طرف قضیه آنها حکم دارند، طرح دارند، اینطور نیست که یا این طرف را و از آن طرف غافل باشند، یا آن طرف را و از این طرف غافل باشند، نه، آن طرف هم نظر دارند، این طرف هم نظر دارند و خصوصا اسلام که از همه ادیان بیشتر در این معنا پافشاری دارد. (2) قرآن کریم که بین ید مسلمین هست و از صدر اول تا حالا یک کلمه، یک حرف در آن زیاد و کم نشده است، این قرآن را وقتی که به عین تدبیر مشاهده بکنید میبینید که مسأله این نیست که دعوت برای این بوده است که مردم توی خانه بنشینند و ذکر بگویند و با خدا خلوت کنند ...مسأله، مسأله دعوت به اجتماع، دعوت به سیاست، دعوت به مملکت داری [است]، و در عین حال که همه اینها عبادات است، عبادت جدای از سیاست و مصالح اجتماعی نبوده است.در اسلام تمام کارهائی که دعوت به آن شده است جنبه عبادی دارد.حتی در کارخانهها کار کردن، در کشاورزی کشاورزی کردن و در مدارس تعلیم و تربیت کردن، همه شان مصالح اسلامی است و جنبه عبادی دارد. (3) اسلام احکام اخلاقیش هم سیاسی است، همین حکمی که در قرآن هست که مؤمنین برادر هستند، این یک حکم اخلاقی است، یک حکم اجتماعی است، یک حکم سیاسی است.اگر مؤمنین، طوائف مختلفهای که در اسلام هستند و همه هم مؤمن به خدا و پیغمبر اسلام هستند اینها با هم برادر باشند، همانطوری که برادر با برادر نظر محبت دارد، همه قشرها با هم نظر محبت داشته باشند، علاوه بر اینکه یک اخلاق بزرگ اسلامی است و نتایج بزرگ اخلاقی دارد، یک حکم بزرگ اجتماعی است و نتایج بزرگ اجتماعی دارد. (4) میشود گفت که بیاستثنا دعوتهای خدا حتی در آن چیزهائی که وظایف شخصی افراد است، روابط شخصی افراد است بین خود و خدا، از معنای اجتماعی و سیاسی برخوردار است. (5) اگر شما بتوانید مفهوم مذهب را در فرهنگ اسلامی ما درک و دریافت کنید، به روشنی خواهید دید که هیچ گونه تناقضی بین رهبری مذهبی و سیاسی نیست، بلکه همچنان که مبارزه سیاسی بخشی از وظایف و واجبات دینی و مذهبی است، رهبری و هدایت کردن مبارزات سیاسی گوشهای از وظایف و مسؤولیتهای یک رهبر دینی است. (6) اسلام دین سیاست است، دینی است که در احکام آن، در مواقف آن سیاست به وضوح دیده میشود .در هر روز، اجتماعات در تمام مساجد کشورهای اسلامی از شهرستانها گرفته تا دهات و قراء و قصبات، روزی چند مرتبه اجتماع برای جماعت و برای اینکه مسلمین در هر بلدی، در هر قصبهای از احوال خودشان مطلع بشوند، از احوال مستضعفین اطلاع پیدا کنند و در هر هفته یک اجتماع بزرگ از همه در یک محل و نماز جمعه که مشتمل دو خطبه است که در آن خطبتین باید مسائل روز، احتیاجات کشور، احتیاجات منطقه و جهات سیاسی، جهات اجتماعی، جهات اقتصادی طرح بشود و مردم مطلع بشوند در هر سال دو عید که در آن دو عید مجتمع بشوند...در نماز عید دو خطبه هست که آن دو خطبه هم باید بعد از حمد و بعد از صلوات بر پیغمبر اکرم و ائمه علیهم السلام، جهات سیاسی، جهات اجتماعی، جهات اقتصادی، احتیاجاتی که کشور دارد، احتیاجاتی که منطقه دارد در آنها طرح بشود و خطبا مردم را آگاه کنند از مسائل و از همه بالاتر در هر سال یک مرتبه اجتماع در حج که از همه بلاد اسلامی اشخاصی که مستطیع هستند واجب شده است بر آنها که مجتمع بشوند و باید در آنجا مسائل اسلام در آن مواقفی که در حج هست، در عرفات، بخصوص در منا و بعد در خود مکه مکرمه و بعد در حرم رسول اکرم این مواقفی که در آنجا هست، در آنجا مردم مطلع بشوند از اوضاع مملکت و از اوضاع تمام کشورهای اسلامی و در آنجا بالحقیقه یک مجلس عالی است و یک اجتماع عالی برای بررسی اوضاع تمام کشورهای اسلامی. پس مطلب این است: هر روز در محلهها اجتماع و رسیدگی به اوضاع شهر و محله، در هر هفته اجتماع بزرگ در شهرها و درجاهایی که شرایط نماز محقق است برای بررسی اوضاع شهرستان و بالاتر، اوضاع تمام کشور، و در هر سال دو اجتماع بزرگ برای بررسی اوضاع کشورها، و در هر سال یک اجتماع بسیار بزرگ از تمام ممالک اسلامی برای حج و آن مواقفی که در حج هست، اجتماعات در آنجا برای رسیدگی به اوضاع تمام کشورهای اسلامی، تمام اینها مسائل سیاسی است و مسائلی است که باید مسلمین به آن توجه داشته باشند و مع الاسف غفلت از این مسائل شده است.اجتماعات میشود و از اجتماعات نتیجه گرفته نمیشود.مجتمع میشوند مسلمین در مکه مکرمه و در مواقف لکن مثل اینکه از هم جدا هستند و غریبه هستند.اجتماعات میشود در بلاد، نمازهای جمعه، نماز عید لکن افراد مثل اینکه با هم وحدت کلمه ندارند.اسلام دعوت کرده است مردم را به این اجتماعات برای مقصدهای بزرگ. (7) شعار سیاست از دین جداست، از تبلیغات استعماری است که میخواهند ملتهای مسلمان را از دخالت در سرنوشت خویش باز دارند.در احکام مقدس اسلام، بیش از امور عبادی در امور سیاسی و اجتماعی بحث شده است.روش پیامبر اسلام نسبت به امور داخلی مسلمین و امور خارجی آنها نشان میدهد که یکی از مسؤولیتهای بزرگ شخص رسول اکرم (ص) مبارزات سیاسی آن حضرت است . شهادت امیر المؤمنین علیه السلام و نیز حسین علیه السلام و حبس و شکنجه و تبعید و مسمومیتهای ائمه علیهم السلام همه در جهت مبارزات سیاسی شیعیان علیه ستمگریها بوده است و در یک کلمه: مبارزه و فعالیتهای سیاسی بخش مهمی از مسؤولیتهای مذهبی است. (8) این مواقفی که در اسلام هست مثل عید فطر، عید اضحی (قربان) و حج، مواقف حج، نماز جمعه و جماعات که در شب وروز انجام میگیرد، این مواقف جنبههای عبادی دارد و جنبههای سیاسی اجتماعی هم دارد...اینها مدغمند، منضم به همند. دیانت اسلام یک دیانت عبادی تنها نیست و فقط وظیفه بین عبد و خدای تبارک و تعالی، وظیفه روحانی تنها نیست و همین طور یک مذهب و دیانت سیاسی تنها نیست، عبادی است و سیاسی، سیاستش در عبادات مدغم است و عبادتش در سیاسات مدغم است یعنی همان جنبه عبادی یک جنبه سیاسی دارد، همین اجتماع در اعیاد برای نماز، این عبادت است لکن آن اجتماع خودش جنبه سیاست دارد.مسلمانها باید از این اجتماعاتی که هست، از این اجتماعات استفادههای زیاد بکنند مثلا مسجدها در صدر اسلام به این صورتی که بعدش به توسط اشخاص منحرف به این صورتهای مبتذل در آمد، در صدر اسلام اینطور نبوده است، مسجدها محلی بوده است که از همان مسجد ارتش راه میافتاد برای جنگ با کفار و با قلدرها، از همان توی مسجد.آنجا خطبه خوانده میشد، دعوت میشدند مردم به اینکه فلان مثلا آدم متعدی در فلان جا قیام کرده بر ضد مسلمین یا مال مردم را چپاول میکند، قلدری میکند، انحرافات دارد و از همان مسجد راه میافتادند و میرفتند طرف دشمن، از همان جا قراردادها حاصل میشد. (9) بزرگترین درد جوامع اسلامی این است که هنوز فلسفه واقعی بسیاری از احکام الهی را درک نکردهاند، و حج با آن همه راز و عظمتی که دارد هنوز به صورت یک عبادت خشک و یک حرکت بیحاصل و بیثمر باقی مانده است. یکی از وظایف بزرگ مسلمانان پیبردن به این واقعیت است که حج چیست و چرا برای همیشه باید بخشی از امکانات مادی و معنوی خود را برای برپایی آن صرف کنند.چیزی که تا به حال از ناحیه ناآگاهان و یا تحلیل گران مغرض و یا جیره خواران به عنوان فلسفه حج ترسیم شده است، این است که حج یک عبادت دستجمعی و یک سفر زیارتی سیاحتی است، به حج چه که چگونهباید زیست و چطور باید مبارزه کرد و با چه کیفیت در مقابل جهان سرمایهداری و کمونیسم ایستاد ! به حج چه که حقوق مسلمانان و محرومان را از ظالمین باید ستاند! به حج چه که حقوق مسلمانان و محرومان را از ظالمین باید ستاند! به حج چه که باید برای فشارهای روحی و جسمی مسلمانان چاره اندیشی نمود! به حج چه که مسلمانان باید به عنوان یک نیروی بزرگ و قدرت سوم جهان خود نمایی کنند! به حج چه که مسلمانان را علیه حکومتهای وابسته بشوراند، بلکه حج همان سفر تفریحی برای دیدار از قبله و مدینه است و بس! و حال آن که حج برای نزدیک شدن و اتصال انسان به صاحب خانه است. حج تنها حرکات و اعمال و لفظها نیست و با کلام و لفظ و حرکت خشک، انسان به خدا نمیرسد، حج کانون معارف الهی است که از آن محتوای سیاست اسلام را در تمامی زوایای زندگی باید جستجو نمود. حج پیام آور ایجاد بنای جامعهای به دور از رذایل مادی و معنوی است، حج تجلی و تکرار همه صحنههای عشق آفرین زندگی یک انسان و یک جامعه متکامل در دنیاست، و مناسک حج مناسک زندگی است و از آن جا که جامعه امت اسلامی از هر نژاد و ملیتی باید ابراهیمی شود تا به خیل امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم پیوند خورد و یکی گردد و ید واحده شود، حج تنظیم و تمرین و تشکل این زندگی توحیدی است.حج عرصه نمایش و آیینه سنجش استعدادها و توان مادی و معنوی مسلمانان است.حج بسان قرآن است که همه از آن بهرهمند میشوند ولی اندیشمندان و غواصان و درد آشنایان امت اسلامی اگر دل به دریای معارف آن بزنند و از نزدیک شدن و فرو رفتن در احکام و سیاستهای اجتماعی آن نترسند، از صدف این دریا، گوهرهای هدایت و رشد و حکمت و آزادگی را بیشتر صید خواهند نمود و از زلال حکمت و معرفت آن تا ابد سیراب خواهند گشت. (10) اکنون که مسلمین کشورهای مختلف جهان به سوی کعبه آمال و حج بیت الله روی آورده و این فریضه عظیم الهی و کنگره بزرگ اسلامی، در ایامی متبرکه و در مکانی متبرک بر پا گردیده است، مسلمانان مبعوث از قبل خداوند تعالی، باید علاوه بر محتوای عبادی از محتوای سیاسی و اجتماعی آن بهرهمند شوند و به صرف صورت قناعت نکنند.همه کس میداند که بر پا نمودن چنین کنگره عظیمی، برای هیچ مقامی و هیچ دولتی امکان پذیر نیست و این امر خداوند متعال است که این گردهمایی بزرگ را فراهم آورده، مع الاسف مسلمین در طول تاریخ نتوانستند از این نیروی آسمانی و کنگره اسلامی استفاده شایانی به نفع اسلام و مسلمین بنمایند. جهات سیاسی زیادی در اجتماعات، جماعات و جمعات و خصوصا اجتماع گرانبهای حج میباشد که از آنجمله اطلاع بر گرفتاریهای اساسی و سیاسی اسلام و مسلمین است که با گردهمآیی روحانیون و روشنفکران و متعهدان زائر بیت الله الحرام ممکن است طرح و با مشورت از راه حلها مطلع و در بازگشت به کشورهای اسلامی در مجتمعهای عمومی گزارش داده و در رفع آنها کوشا شوند و از جمله وظایف در این اجتماع عظیم دعوت مردم و جوامع اسلامی به وحدت کلمه و رفع اختلافات بین طبقات مسلمین است که خطبا و گویندگان و نویسندگان، در این امر حیاتی اقدام نمایند و کوشش کنند در بوجود آوردن جبهه مستضعفین که با وحدت جبهه و وحدت کلمه و شعار لا اله الا الله از تحت اسارت قدرتهای شیطانی اجانب و استعمارگران و استثمارگران بیرون آیند و با اخوت اسلامی بر مشکلات غلبه پیدا کنند. (11) فریاد برائت از مشرکان مخصوص به زمان خاص نیست، این دستور است و جاوید، در صورتی که مشرکان حجاز منقرض شدهاند.و (قیام ناس) مختص به زمانی نیست و دستور هر زمان و مکان است و در هر سال در این مجمع عمومی بشری از جمله عبادات مهم است الی الابد. (12) پینوشتها: 1 صحیفه نور جلد 4 ص 168 167 تاریخ: 18/10/57 (پاریس نوفل لوشاتو) 2 بیانات امام خمینی در جمع اعضای مجتمع آموزشی طیبه لنگرود صحیفه نور جلد 9 ص 137 تاریخ: 25/6/ 58 3 بیانات امام خمینی در جمع اعضای دومین کنگره جهانی ائمه جمعه و جماعات صحیفه نور جلد 18 ص 275 تاریخ: 23/2/ 63 4 صحیفه نور جلد 13 ص 23 تاریخ: 27/5/ 59 5 6 مصاحبه امام خمینی با خبرنگار تایمز لندن صحیفه نور جلد 4 ص 167 تاریخ: 18/10/57 (پاریس نوفل لوشاتو) 7 بیانات امام خمینی به مناسبت عید سعید فطر صحیفه نور جلد 8 ص 265 264 تاریخ: 2/6/ 58 8 مصاحبه امام خمینی با جنبش امل لبنان صحیفه نور جلد 4 ص 33 تاریخ: 16/9/57 (نوفل لوشاتو پاریس) 9 بیانات امام خمینی پیرامون ابعاد سیاسی عبادی اسلام صحیفه نور جلد 3 ص 121 120 تاریخ: 21/8/57 (نوفل لوشاتو پاریس) 10 پیام امام به مناسبت سالگرد کشتار خونین در مکه معظمه و قبول قطعنامه 598 صحیفه نور جلد 20 ص 229 228 تاریخ: 29/4/ 67 11 پیام امام خمینی به زائران بیت الله الحرام صحیفه نور جلد 20 ص 223 تاریخ: 7/7/ 58 12 پیام امام خمینی به زائران بیت الله الحرام صحیفه نور جلد 20 ص 21 تاریخ: 16/5/ 65 پاورقی: 1- وسایل الشیعه715 2- من لا یحضره (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 7/100104048)
ابعاد یا جنبه های سیاسی نماز را ذکر بفرمایید.
در پاسخ به این پرسش توجه شما را به چند نکته جلب می کنیم :
1-اسلام برای انسان (در صورت شناخت دقیق و عمل صحیح به آن) به رفیع ترین درجات انسانی می اندیشد و هدف اسلام ، رساندن انسان هایی با همت آهنین به قله کمال است و این کمال را وقتی می توانیم دقیق تر بشناسیم که هدف اسلام از آفرینش و کمال را مورد بررسی قرار می دهیم . نماز به عنوان ستون این دین نگهدارنده تمام پوسته ی این سازه است .
2-نماز دارای ابعاد فردی، اجتماعی و سیاسی است. نمازی که در دین ما به آن و به جماعت آن و به پر کردن مساجد در آن تاکید شده و نماز های جمعه و نماز های سالانه ی جماعت مثل نماز اعیاد مختلف ، تاثیر شگرفی در ابعاد مختلف فردی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دارد. اگر ما از یکی از این ابعاد در بُعد عملی غافل باشیم انگار که از کل نماز غافلیم و اگر از نماز غافل باشیم از کل دین اسلام غافلیم .
3- سیاست در اسلام ، سیاست خدعه و فریب واستفاده از هر ابزار و وسیله برای رسیدن به هدف و مقصد نمی باشد بلکه حرکت و فعالیتی جهت دارو مقدس در جهت تحقق اهداف نورانی اسلام و جامه عمل پوشاندن به دستورات الهی در جامعه بشری و در نهایت قرب به حق است . چنین حرکت و تلاشی نیازمند توانایی و قدرت و پشتوانه قوی است و تا انسان تکیه گاهی محکم و قابل اعتماد نداشته باشد قادر نیست با صلابت و بدون انحراف و ترس در این راه گام بردارد . بهترین وسیله ای که تامین کننده این نیرو و قدرت و ایجاد کننده این پشتوانه است نماز است . نماز قطره ناچیز وجود انسان را به دریای عظمت الهی متصل می کند و انرژی و نیروی لازم برای تکاپو و فعالیت های اجتماعی و اقتصادی و سیاسی در اجتماع را به او می بخشد .
4- در روایات و دستورات تاکید فراوان بر خواندن نمازبه صورت جماعت وارد شده و برکات و آثار بسیاری درهر گونه اجتماع و جماعت اسلامی و به ویژه نماز جماعت وجود دارد و اساس فعالیت های سیاسی و موفقیت های آن بر حضور مردم و همراهی و هماهنگی و تجمع آنها است و از این نظر نماز جماعت دارای نقشی پر رنگ و تاثیر گذار است .
5- وقتی از نماز و آثار و ابعاد مختلف و بعد سیاسی آن بحث می شود بدون شک بحث از مسجد و نماز و سایر فعالیت هایی که در آن جا انجام می گیرد مطرح می شود . مسجد پایگاه و مرکز همه تحرکات و فعالیت های دینی و اجتماعی و سیاسی در اسلام بوده و هست . مدیریت سیاسی مسجد مسئله حائز اهمیت و مهمی است که در صدر اسلام مورد توجه خاص پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) بوده است و مرحوم امام(ره) نیز به تبعیت از آن حضرت بر آن تأکید داشتند.
اهمیت این موضوع به حدی است که اگر مسجد از سیاست اسلام دور بماند، آن گونه خواهد شد که دشمنان خواستارش بوده و سعی کرده اند تا مسجد و نماز جماعت را به محل صرف عبادت مبدل کنند، تا هیچ ضرر و خطری از این ناحیه متوجه آنها نباشد.
در دوران انقلاب اسلامی ایران نیز پس از محور اعتقادی و عبادی، پررنگ ترین، فعال ترین و بارز ترین بخش کار مساجد در محور سیاست بوده است؛ چراکه مساجد در آگاهی و بیداری توده ها در دوران قبل و بعد از انقلاب نقش مؤثری داشته اند و رژیم های استعماری جهان نیز از مسجد بیش از هر نهاد انقلابی می ترسند و این واضح است که همانگونه که مسجد از آغاز به عنوان خانه خدا و محبوب ترین مکان ها به عنوان نخستین کانون عبادی مطرح بوده است و همان طور که نخستین جایگاه دانش و مرکز تعلیم و تعلم قرآن و بحث و بررسی مسائل دینی بوده است، به همان نسبت به عنوان نخستین نهاد سیاسی در جامعه اسلامی، از جایگاه و اعتبار خاصی برخوردار بوده است.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) اصول سیاسی اسلام را به ویژه در اموری که می دانست مسلمانان از نظرات و تجربیات مفیدی برخوردارند، در مسجد به شوری می گذاشت.
حضرت امام(ره) در تبیین بعد سیاسی مسجد می فرمایند:
(اما راجع به اسلام شروع کردند تبلیغات کردن به اینکه اسلام یک مکتبی است که ملایم، کم کم پیش می رود، یک مکتبی است که مربوط به دعا و ذکر و یک روابطی مابین مردم و مابین خالق، و سیاست را کاری به آن ندارد، اسلام به حکومت کاری ندارد، به سیاست کاری ندارد، این را آن قدر تبلیغات روی آن کردند که در جامعه خودی روحانیت هم به خورد آنها دادند که بسیاری از آنها هم همین اعتقاد را پیدا کردند که روحانی مسجد برود و نماز بخواند و عرض می کنم از این صنف کارها، درس بگوید و مباحثه بکند و آن آداب شرعیه را به مردم نشان دهد. آنها دیدند که نماز روحانیون و نماز اسلام هیچ به آنها ضرر ندارد، هرچه می خواهند نماز بخوانند.)
و در جایی دیگر با بیان اینکه اسلام با سیاست آمیخته شده و اسلام بدون سیاست، اسلام نیست می فرمایند:
(کتابهایی که اسلام در سیاست دارد بیشتر از کتابهایی است که در عبادت دارد، این غلط را در ذهن ما جای گیر کرده اند و حتی حال باورشان آمده است آقایان، به اینکه اسلام با سیاست جداست، یک احکام عبادی است مابین خود و خدا، بروید توی مساجدتان و هرچه می خواهید دعا کنید، هرچه می خواهید قرآن بخوانید ما هم با شما کار نداریم اما این اسلام نیست.)
آن بزرگ مرد تاریخ در اوج اختناق رژیم ستمشاهی یعنی سال 52 می فرمایند:
(وظیفه علمای اعلام و مبلغین است که جرائم اسرائیل- را- در مساجد و محافل دینی به مردم گوشزد کنند.) 21
البته ناگفته پیداست که سیاست مسجد با مسجد سیاسی که طرفداران هر گروه و جناح، این مکان مقدس را سیاسی و جناحی کرده و امام جماعت، نمازگزاران، سخنرانان و تمام برنامه های آن طبق سلیقه آن گروه اجرا می شود، فرق می کند. چراکه با تعریف که اسلام از مسجد عرضه می کند، مسجد نمی تواند پایگاه سیاسی (یک حزب) باشد، مسجد از یک سو به (خدا) و از سوی دیگر به (مردم) تعلق دارد از این رو نمی تواند زیر سیطره یک باند سیاسی قرار بگیرد و از آن به صورت مرکز فعالیت های تشکیلات گروهی استفاده شود.
حضرت امام(ره) در خاطره ای می فرمودند: (در دوران رضاخان من از یکی از ائمه جماعات سؤال کردم که اگر یک وقت رضاخان لباس ها را ممنوع کند و اجازه پوشیدن لباس روحانی به شما ندهد، چکار می کنید؟ او گفت: ما توی منزل می نشینیم و جایی نمی رویم. گفتم: من اگر پیشنماز بودم و رضاخان لباس را ممنوع می کرد همان روز با لباس تغییریافته به مسجد می آمدم و به اجتماع می رفتم. نباید اجتماع را رها کرد و از مردم دور بود.)
آنچه از لابلای سخنان و پیامهای حضرت امام خمینی(ره) مشهود است، تأکید و سفارش بر اهمیت مسجد و اجتماع در آن است که پرداختن به تمامی آنها در این مقال نمی گنجد. ولی آنچه از مجموع سخنان پیامبرگونه ایشان درباره نقش مهم و سرنوشت ساز مسجد در جامعه اسلامی بدست می آید، حفظ مسجد در راستای حفظ اسلام و دور نشدن از اهداف آن است.
نتیجه آنکه مسلمانان و حکومت اسلامی مکلفند دستورات و احکام دین را به بهترین وجه در تمامی ابعاد زندگی خود پیاده نمایند، و از سوی دیگر، باید مراقب باشند تا مبادا به بهانه های مختلف (مانند مقدس بودن مسجد) توطئه جدایی دین از سیاست در جامعه و مسجد اجرا شود؛ چراکه یکی از جلوه های پیاده شدن احکام دینی در زندگی مؤمنین، توجه و اهتمام به مسائل و مشکلات سیاسی جامعه و تلاش درجهت رسیدگی و برطرف ساختن آنهاست و چه مکانی بهتر از مسجد برای هماهنگی این فعالیت ها؟ و چه فضایی بهتر از جماعت مؤمنین، که خود، جلوه ای از بعد سیاسی نماز- این عبادت بی همتا- است؟
پس بجاست تا سفارشات و نصایح آن پیر فرزانه را به گوش جان بشنویم و به مقدار توان در اجرای آن بکوشیم تا زمانیکه بفرموده آن عزیز همه جا یک صبغه و رنگ اسلامی پیدا کند، که اگر انشاءالله این معنا تحقق پیدا کند همه چیز ما اصلاح می شود.
مسجد و انقلاب اسلامی ص64
6- یکی از نمازهای با برکت و عجین شده با سیاست نماز جمعه است . نمازجمعه یکی از فریضه های مهم عبادی – سیاسی است و اگر بعد سیاسی آن مورد غفلت قرار گیرد ، از تاثیر اجتماعی آن در سرنوشت عمومی مردم و جهت دهی فکری و فرهنگ سازی کاسته می شود.
حضرت امام بارها به این بعد نماز جمعه اشاره فرموده است و در یک جا می فرماید :
باتوجه به وضع زمان واحتیاج مسلمانان در هر منطقه به اتحاد و همبستگی بیشتر وآشنایی بهتر با مسایل روز وظایف خطیری که دارند ، مقتضی است در هر محل روزهای جمعه اقامه نماز جمعه بشود و در ضمن انجام این فریضه الهی ، هدف مزبور به خوبی تامین شود. امام بحث نماز جمعه را در عصر غیبت امام عصر ( عج ) واجب تخییری می دانند و می فرمایند : اگرچه نماز ظهر احوط است ، اما نماز جمعه افضل و برتر است .
امام راحل در زمینه وحدت بخشی نماز جمعه و ضرورت حفظ این گوهر نقیس ، توصیه های زیبا و ارزنده ای دارد :
اجتماع کنید ، نماز جمعه را با شکوه به جا بیاورید و نمازهای غیر جمعه را هم ، که شیطان ها از نماز می ترسند ، از مسجد می ترسند.
اهمیت آنچه امام جمعه در خطبه ها می گوید ، کمتر از اصل نماز جمعه نیست .
حضرت امام نیز در این زمینه می فرمایند :
سزوار است خطیب در ضمن خطبه اش ، آنچه را که مربوط به مصلح دینی و دنیوی مسلمین است یاد کند و آنچه را در کشورهای مسلمانان می گذرد ، حالاتی را که سود یا زیان مسلمانان در آن هاست و آنچه را که مسلمانان در معاش و معاد به آن نیازمندند ، به آنان خبر دهد .
بیانات امام خمینی در جمع اعضای دومین کنگره جهانی ائمه جمعه و جماعات صحیفه نور جلد 18 ص 274 تاریخ: 23/2/ 63
در پایان برای آگاهی بیشتر ، توجه شما را به مقاله ای که بر گرفته ازبیانات و رهنمود های امام خمینی - قده- پیرامون نقش و جایگاه سیاست در اسلام است جلب می کنیم :
در مذهب اسلام هم زمان با اینکه به انسان میگوید که خدا را عبادت کن و چگونه عبادت کن، به او میگوید چگونه زندگی کن و روابط خود را با سایر انسانها باید چگونه تنظیم کنی و حتی جامعه اسلامی با سایر جوامع باید چگونه روابطی را برقرار نماید.هیچ حرکتی و عملی از فرد و یا جامعه نیست مگر اینکه مذهب اسلام برای آن حکمی مقرر داشته است.بنابراین طبیعی است که مفهوم رهبر دینی و مذهبی بودن، رهبری علماء مذهبی است در همه شئون جامعه، چون اسلام هدایت جامعه را در همه شئون و ابعاد به عهده گرفته است. (1) اسلام یک چیزی نیست که برای یک طرف قضیه فکر کرده باشد، اسلام در همه اطراف قضایا حکم دارد، تمام قضایای مربوط به دنیا، مربوط به سیاست، مربوط به اجتماع، مربوط به اقتصاد، تمام قضایای مربوط به آن طرف قضیه که اهل دنیا از آن بیاطلاعند.ادیان توحیدی آمدهاند برای اینکه هر دو طرف قضیه را نگاه بکنند و طرح بدهند، نسبت به هر دو طرف قضیه آنها حکم دارند، طرح دارند، اینطور نیست که یا این طرف را و از آن طرف غافل باشند، یا آن طرف را و از این طرف غافل باشند، نه، آن طرف هم نظر دارند، این طرف هم نظر دارند و خصوصا اسلام که از همه ادیان بیشتر در این معنا پافشاری دارد. (2) قرآن کریم که بین ید مسلمین هست و از صدر اول تا حالا یک کلمه، یک حرف در آن زیاد و کم نشده است، این قرآن را وقتی که به عین تدبیر مشاهده بکنید میبینید که مسأله این نیست که دعوت برای این بوده است که مردم توی خانه بنشینند و ذکر بگویند و با خدا خلوت کنند ...مسأله، مسأله دعوت به اجتماع، دعوت به سیاست، دعوت به مملکت داری [است]، و در عین حال که همه اینها عبادات است، عبادت جدای از سیاست و مصالح اجتماعی نبوده است.در اسلام تمام کارهائی که دعوت به آن شده است جنبه عبادی دارد.حتی در کارخانهها کار کردن، در کشاورزی کشاورزی کردن و در مدارس تعلیم و تربیت کردن، همه شان مصالح اسلامی است و جنبه عبادی دارد. (3) اسلام احکام اخلاقیش هم سیاسی است، همین حکمی که در قرآن هست که مؤمنین برادر هستند، این یک حکم اخلاقی است، یک حکم اجتماعی است، یک حکم سیاسی است.اگر مؤمنین، طوائف مختلفهای که در اسلام هستند و همه هم مؤمن به خدا و پیغمبر اسلام هستند اینها با هم برادر باشند، همانطوری که برادر با برادر نظر محبت دارد، همه قشرها با هم نظر محبت داشته باشند، علاوه بر اینکه یک اخلاق بزرگ اسلامی است و نتایج بزرگ اخلاقی دارد، یک حکم بزرگ اجتماعی است و نتایج بزرگ اجتماعی دارد. (4) میشود گفت که بیاستثنا دعوتهای خدا حتی در آن چیزهائی که وظایف شخصی افراد است، روابط شخصی افراد است بین خود و خدا، از معنای اجتماعی و سیاسی برخوردار است. (5) اگر شما بتوانید مفهوم مذهب را در فرهنگ اسلامی ما درک و دریافت کنید، به روشنی خواهید دید که هیچ گونه تناقضی بین رهبری مذهبی و سیاسی نیست، بلکه همچنان که مبارزه سیاسی بخشی از وظایف و واجبات دینی و مذهبی است، رهبری و هدایت کردن مبارزات سیاسی گوشهای از وظایف و مسؤولیتهای یک رهبر دینی است. (6) اسلام دین سیاست است، دینی است که در احکام آن، در مواقف آن سیاست به وضوح دیده میشود .در هر روز، اجتماعات در تمام مساجد کشورهای اسلامی از شهرستانها گرفته تا دهات و قراء و قصبات، روزی چند مرتبه اجتماع برای جماعت و برای اینکه مسلمین در هر بلدی، در هر قصبهای از احوال خودشان مطلع بشوند، از احوال مستضعفین اطلاع پیدا کنند و در هر هفته یک اجتماع بزرگ از همه در یک محل و نماز جمعه که مشتمل دو خطبه است که در آن خطبتین باید مسائل روز، احتیاجات کشور، احتیاجات منطقه و جهات سیاسی، جهات اجتماعی، جهات اقتصادی طرح بشود و مردم مطلع بشوند در هر سال دو عید که در آن دو عید مجتمع بشوند...در نماز عید دو خطبه هست که آن دو خطبه هم باید بعد از حمد و بعد از صلوات بر پیغمبر اکرم و ائمه علیهم السلام، جهات سیاسی، جهات اجتماعی، جهات اقتصادی، احتیاجاتی که کشور دارد، احتیاجاتی که منطقه دارد در آنها طرح بشود و خطبا مردم را آگاه کنند از مسائل و از همه بالاتر در هر سال یک مرتبه اجتماع در حج که از همه بلاد اسلامی اشخاصی که مستطیع هستند واجب شده است بر آنها که مجتمع بشوند و باید در آنجا مسائل اسلام در آن مواقفی که در حج هست، در عرفات، بخصوص در منا و بعد در خود مکه مکرمه و بعد در حرم رسول اکرم این مواقفی که در آنجا هست، در آنجا مردم مطلع بشوند از اوضاع مملکت و از اوضاع تمام کشورهای اسلامی و در آنجا بالحقیقه یک مجلس عالی است و یک اجتماع عالی برای بررسی اوضاع تمام کشورهای اسلامی.
پس مطلب این است: هر روز در محلهها اجتماع و رسیدگی به اوضاع شهر و محله، در هر هفته اجتماع بزرگ در شهرها و درجاهایی که شرایط نماز محقق است برای بررسی اوضاع شهرستان و بالاتر، اوضاع تمام کشور، و در هر سال دو اجتماع بزرگ برای بررسی اوضاع کشورها، و در هر سال یک اجتماع بسیار بزرگ از تمام ممالک اسلامی برای حج و آن مواقفی که در حج هست، اجتماعات در آنجا برای رسیدگی به اوضاع تمام کشورهای اسلامی، تمام اینها مسائل سیاسی است و مسائلی است که باید مسلمین به آن توجه داشته باشند و مع الاسف غفلت از این مسائل شده است.اجتماعات میشود و از اجتماعات نتیجه گرفته نمیشود.مجتمع میشوند مسلمین در مکه مکرمه و در مواقف لکن مثل اینکه از هم جدا هستند و غریبه هستند.اجتماعات میشود در بلاد، نمازهای جمعه، نماز عید لکن افراد مثل اینکه با هم وحدت کلمه ندارند.اسلام دعوت کرده است مردم را به این اجتماعات برای مقصدهای بزرگ. (7) شعار سیاست از دین جداست، از تبلیغات استعماری است که میخواهند ملتهای مسلمان را از دخالت در سرنوشت خویش باز دارند.در احکام مقدس اسلام، بیش از امور عبادی در امور سیاسی و اجتماعی بحث شده است.روش پیامبر اسلام نسبت به امور داخلی مسلمین و امور خارجی آنها نشان میدهد که یکی از مسؤولیتهای بزرگ شخص رسول اکرم (ص) مبارزات سیاسی آن حضرت است .
شهادت امیر المؤمنین علیه السلام و نیز حسین علیه السلام و حبس و شکنجه و تبعید و مسمومیتهای ائمه علیهم السلام همه در جهت مبارزات سیاسی شیعیان علیه ستمگریها بوده است و در یک کلمه: مبارزه و فعالیتهای سیاسی بخش مهمی از مسؤولیتهای مذهبی است. (8) این مواقفی که در اسلام هست مثل عید فطر، عید اضحی (قربان) و حج، مواقف حج، نماز جمعه و جماعات که در شب وروز انجام میگیرد، این مواقف جنبههای عبادی دارد و جنبههای سیاسی اجتماعی هم دارد...اینها مدغمند، منضم به همند.
دیانت اسلام یک دیانت عبادی تنها نیست و فقط وظیفه بین عبد و خدای تبارک و تعالی، وظیفه روحانی تنها نیست و همین طور یک مذهب و دیانت سیاسی تنها نیست، عبادی است و سیاسی، سیاستش در عبادات مدغم است و عبادتش در سیاسات مدغم است یعنی همان جنبه عبادی یک جنبه سیاسی دارد، همین اجتماع در اعیاد برای نماز، این عبادت است لکن آن اجتماع خودش جنبه سیاست دارد.مسلمانها باید از این اجتماعاتی که هست، از این اجتماعات استفادههای زیاد بکنند مثلا مسجدها در صدر اسلام به این صورتی که بعدش به توسط اشخاص منحرف به این صورتهای مبتذل در آمد، در صدر اسلام اینطور نبوده است، مسجدها محلی بوده است که از همان مسجد ارتش راه میافتاد برای جنگ با کفار و با قلدرها، از همان توی مسجد.آنجا خطبه خوانده میشد، دعوت میشدند مردم به اینکه فلان مثلا آدم متعدی در فلان جا قیام کرده بر ضد مسلمین یا مال مردم را چپاول میکند، قلدری میکند، انحرافات دارد و از همان مسجد راه میافتادند و میرفتند طرف دشمن، از همان جا قراردادها حاصل میشد. (9) بزرگترین درد جوامع اسلامی این است که هنوز فلسفه واقعی بسیاری از احکام الهی را درک نکردهاند، و حج با آن همه راز و عظمتی که دارد هنوز به صورت یک عبادت خشک و یک حرکت بیحاصل و بیثمر باقی مانده است.
یکی از وظایف بزرگ مسلمانان پیبردن به این واقعیت است که حج چیست و چرا برای همیشه باید بخشی از امکانات مادی و معنوی خود را برای برپایی آن صرف کنند.چیزی که تا به حال از ناحیه ناآگاهان و یا تحلیل گران مغرض و یا جیره خواران به عنوان فلسفه حج ترسیم شده است، این است که حج یک عبادت دستجمعی و یک سفر زیارتی سیاحتی است، به حج چه که چگونهباید زیست و چطور باید مبارزه کرد و با چه کیفیت در مقابل جهان سرمایهداری و کمونیسم ایستاد ! به حج چه که حقوق مسلمانان و محرومان را از ظالمین باید ستاند! به حج چه که حقوق مسلمانان و محرومان را از ظالمین باید ستاند! به حج چه که باید برای فشارهای روحی و جسمی مسلمانان چاره اندیشی نمود! به حج چه که مسلمانان باید به عنوان یک نیروی بزرگ و قدرت سوم جهان خود نمایی کنند! به حج چه که مسلمانان را علیه حکومتهای وابسته بشوراند، بلکه حج همان سفر تفریحی برای دیدار از قبله و مدینه است و بس! و حال آن که حج برای نزدیک شدن و اتصال انسان به صاحب خانه است.
حج تنها حرکات و اعمال و لفظها نیست و با کلام و لفظ و حرکت خشک، انسان به خدا نمیرسد، حج کانون معارف الهی است که از آن محتوای سیاست اسلام را در تمامی زوایای زندگی باید جستجو نمود.
حج پیام آور ایجاد بنای جامعهای به دور از رذایل مادی و معنوی است، حج تجلی و تکرار همه صحنههای عشق آفرین زندگی یک انسان و یک جامعه متکامل در دنیاست، و مناسک حج مناسک زندگی است و از آن جا که جامعه امت اسلامی از هر نژاد و ملیتی باید ابراهیمی شود تا به خیل امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم پیوند خورد و یکی گردد و ید واحده شود، حج تنظیم و تمرین و تشکل این زندگی توحیدی است.حج عرصه نمایش و آیینه سنجش استعدادها و توان مادی و معنوی مسلمانان است.حج بسان قرآن است که همه از آن بهرهمند میشوند ولی اندیشمندان و غواصان و درد آشنایان امت اسلامی اگر دل به دریای معارف آن بزنند و از نزدیک شدن و فرو رفتن در احکام و سیاستهای اجتماعی آن نترسند، از صدف این دریا، گوهرهای هدایت و رشد و حکمت و آزادگی را بیشتر صید خواهند نمود و از زلال حکمت و معرفت آن تا ابد سیراب خواهند گشت. (10) اکنون که مسلمین کشورهای مختلف جهان به سوی کعبه آمال و حج بیت الله روی آورده و این فریضه عظیم الهی و کنگره بزرگ اسلامی، در ایامی متبرکه و در مکانی متبرک بر پا گردیده است، مسلمانان مبعوث از قبل خداوند تعالی، باید علاوه بر محتوای عبادی از محتوای سیاسی و اجتماعی آن بهرهمند شوند و به صرف صورت قناعت نکنند.همه کس میداند که بر پا نمودن چنین کنگره عظیمی، برای هیچ مقامی و هیچ دولتی امکان پذیر نیست و این امر خداوند متعال است که این گردهمایی بزرگ را فراهم آورده، مع الاسف مسلمین در طول تاریخ نتوانستند از این نیروی آسمانی و کنگره اسلامی استفاده شایانی به نفع اسلام و مسلمین بنمایند.
جهات سیاسی زیادی در اجتماعات، جماعات و جمعات و خصوصا اجتماع گرانبهای حج میباشد که از آنجمله اطلاع بر گرفتاریهای اساسی و سیاسی اسلام و مسلمین است که با گردهمآیی روحانیون و روشنفکران و متعهدان زائر بیت الله الحرام ممکن است طرح و با مشورت از راه حلها مطلع و در بازگشت به کشورهای اسلامی در مجتمعهای عمومی گزارش داده و در رفع آنها کوشا شوند و از جمله وظایف در این اجتماع عظیم دعوت مردم و جوامع اسلامی به وحدت کلمه و رفع اختلافات بین طبقات مسلمین است که خطبا و گویندگان و نویسندگان، در این امر حیاتی اقدام نمایند و کوشش کنند در بوجود آوردن جبهه مستضعفین که با وحدت جبهه و وحدت کلمه و شعار لا اله الا الله از تحت اسارت قدرتهای شیطانی اجانب و استعمارگران و استثمارگران بیرون آیند و با اخوت اسلامی بر مشکلات غلبه پیدا کنند. (11) فریاد برائت از مشرکان مخصوص به زمان خاص نیست، این دستور است و جاوید، در صورتی که مشرکان حجاز منقرض شدهاند.و (قیام ناس) مختص به زمانی نیست و دستور هر زمان و مکان است و در هر سال در این مجمع عمومی بشری از جمله عبادات مهم است الی الابد. (12)
پینوشتها:
1 صحیفه نور جلد 4 ص 168 167 تاریخ: 18/10/57 (پاریس نوفل لوشاتو)
2 بیانات امام خمینی در جمع اعضای مجتمع آموزشی طیبه لنگرود صحیفه نور جلد 9 ص 137 تاریخ: 25/6/ 58
3 بیانات امام خمینی در جمع اعضای دومین کنگره جهانی ائمه جمعه و جماعات صحیفه نور جلد 18 ص 275 تاریخ: 23/2/ 63
4 صحیفه نور جلد 13 ص 23 تاریخ: 27/5/ 59
5 6 مصاحبه امام خمینی با خبرنگار تایمز لندن صحیفه نور جلد 4 ص 167 تاریخ: 18/10/57 (پاریس نوفل لوشاتو)
7 بیانات امام خمینی به مناسبت عید سعید فطر صحیفه نور جلد 8 ص 265 264 تاریخ: 2/6/ 58
8 مصاحبه امام خمینی با جنبش امل لبنان صحیفه نور جلد 4 ص 33 تاریخ: 16/9/57 (نوفل لوشاتو پاریس)
9 بیانات امام خمینی پیرامون ابعاد سیاسی عبادی اسلام صحیفه نور جلد 3 ص 121 120 تاریخ: 21/8/57 (نوفل لوشاتو پاریس)
10 پیام امام به مناسبت سالگرد کشتار خونین در مکه معظمه و قبول قطعنامه 598 صحیفه نور جلد 20 ص 229 228 تاریخ: 29/4/ 67
11 پیام امام خمینی به زائران بیت الله الحرام صحیفه نور جلد 20 ص 223 تاریخ: 7/7/ 58
12 پیام امام خمینی به زائران بیت الله الحرام صحیفه نور جلد 20 ص 21 تاریخ: 16/5/ 65
پاورقی:
1- وسایل الشیعه715
2- من لا یحضره (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 7/100104048)
- [سایر] ابعاد سیاسی اسلام را بفرمایید؟
- [سایر] جنبه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دفاع مقدس چیست؟
- [سایر] آیا عزاداری ما ، جنبه ی احساسی دارد یا عقلی ؟ آیا نمی تواند مقداری هم جنبه سیاسی داشته باشد؟
- [سایر] لطفا اگر برایتان مقدور است اندیشه ی سیاسی شیخ طوسی را در ابعاد حکومتی توضیح دهید.
- [سایر] انقلاب اسلامی ایران در ابعاد سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی چه دستاوردهایی داشت ؟
- [سایر] انقلاب اسلامی ایران در ابعاد سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی چه دستاوردهایی داشت ؟
- [سایر] ابعاد اعجاز قرآن چیست؟
- [سایر] سلام استاد. اعیاد شعبانیه بر شما مبارک. یه سوال از محضرتون دارم. یعنی یکی از دوستان خواسته تا از شما بپرسم. \" اختلاف در طرز تفکر سیاسی یا تضاد خط فکری از جنبه ی سیاسی ، میتونه باعث بروز مشکل در زندگی مشترک بشه یا نه؟ \" ممنون میشم به سوالم پاسخ بدین.
- [سایر] آیا درست است که اکثر روایاتی که در مدح عبدالله بن سلّام وارد شده، ساختگی و دارای جنبۀ سیاسی باشد؟ از نظر سیاسی چه عاملی ممکن است باعث جعل چنین روایاتی بوده باشد؟ مگر او چه نقش و قدرتی داشته است؟
- [سایر] کدام یک از ابعاد توسعه یافتگی با اصول و ابعاد و اهداف نظام جمهوری اسلامی همسو می باشد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] بنابر احتیاط واجب باید انسان از پوشیدن لباس شهرت خودداری کند، منظور از لباس شهرت لباسی است که جنبه ریاکاری دارد و می خواهد به وسیله آن مثلاً به زهد و ترک دنیا مشهور شود، خواه از جهت پارچه یا رنگ آن باشد یا دوخت آن، اما اگر واقعا قصدش ساده پوشیدن است و جنبه ریا کاری ندارد نه تنها جایز است بلکه عملی است شایسته و اگر کسی با لباس شهرت نماز بخواند نماز او باطل نیست.
- [آیت الله مظاهری] اگر به واسطه توسعه نفوذ سیاسی، اقتصادی و تجاری اجانب یا روابط سیاسی با آنها، خوف آن باشد که تسلّط بر بلاد مسلمین پیدا کنند بر مسلمانان واجب است نقشه آنان را به هم بزنند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] لباس و زینت آلات و مانند آنها که مرد برای همسرش می گیرد مال همسر اوست، مگر این که ثابت شود که قصد تملیک نکرده بلکه جنبه عاریتی داشته باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] ساختن و خرید و فروش مجسّمه اشکال دارد، ولی خرید و فروش چیزهایی که روی آن نقشهای برجسته است اشکالی ندارد. همچنین خرید و فروش عروسک هایی که جنبه¬ی اسباب بازی دارد مانعی ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] آنچه اشخاص از بانکها به عنوان قرض الحسنه یا غیر آن می گیرند و اضافه ای می پردازند در صورتی حلال است که معامله به صورت شرعی انجام گیرد و جنبه ربا نداشته باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] الکلهایی که ذاتاً قابل شرب نیست یا جنبه سمی دارد نجس نیست، ولی هرگاه آن را رقیق کنند و مشروب و مسکر باشد نوشیدنش حرام است و احتیاطاً حکم نجس دارد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر در روابط سیاسی بین دولتها ی اسلامی ودُوَل اجانب ، خوف آن باشد که اجانب بر ممالک اسلامی ، تسلّط پیدا کنند اگر چه تسلّط سیاسی واقتصادی باشد لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند ، و دوَل اسلامی را الزام کنند به قطع این گونه روابط .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر در روابط سیاسی بین دولتهای اسلامی و دول اجانب، خوف آن باشد که اجانب بر ممالک اسلامی، تسلط پیدا کنند اگر چه تسلط سیاسی و اقتصادی باشد، لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند، و دول اسلامی را الزام کنند به قطع این گونه روابط.
- [امام خمینی] اگر در روابط سیاسی بین دولتهای اسلامی و دول اجانب، خوف آن باشد که اجانب بر ممالک اسلامی، تسلط پیدا کنند اگر چه تسلط سیاسی و اقتصادی باشد، لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند، و دول اسلامی را الزام کنند به قطع این گونه روابط.
- [آیت الله اردبیلی] اگر در روابط سیاسی بین دولتهای اسلامی و سایر دولتها، خوف آن باشد که بیگانگان بر ممالک اسلامی تسلّط پیدا کنند چه تسلّط سیاسی و چه اقتصادی باشد لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند و دول اسلامی را به قطع این گونه روابط الزام کنند.