آیا بحرانهای روانی تأثیری در گرایش به عرفان و گرایش های معنوی جدید دارد؟ دنیای امروز شاهد بالا رفتن آمار افرادی است که دچار استرس، اختلال روانی و روان پریشی اند. هر چند از نگاه روان شناسی عارض شدن (بحران) در بعد روح و روان مشخصه هایی دارد و فقط به بعضی از این عوارض بحران اطلاق شده است. اما باید اذعان کرد که تنش های به ظاهر سطحی از آنجا که به عدم تعادل روحی دامن می زند فرساینده و آزار دهنده اند و اگر در این مراحل پایین به آن ها بحران اطلاق نشود شکی نیست که می توانند زمینه و بستر شکنندگی روان (بحران روانی) را فراهم کنند. همین رنجش های درونی و ناملایمات روانی است که یکی از علل پیدایش معنویت های جدید واقع می شود. این عامل نه بستر و زمینه که (علت) پیدایش بسیاری از جنبش های معنوی جدید است. جالب توجه این که امروزه شمار قابل توجهی از افرادی که حامل یک پیام معنوی و صاحب مسلکی عرفانی اند افرادی اند که دوره ای از بحران را پشت سر گذاشته اند و به مدد دسته ای از عوامل توانسته اند برون رفت از بحران را تجربه کنند. تجربه موفق ایشان در فرار از بحران یا احیانا فرو نشاندن و مهار بحران خود باعث شده که (عوامل برون رفت) را به عنوان معنویت و گاهی با نام عرفان مطرح و تبلیغ کنند. بعضی از محققین برجسته جنبش های معنوی جدید از جمله استارک و بین بریح، سردمداران مکاتب معنوی جدید را افرادی دارای استعدادی ویژه و نبوغ خاص می دانند که توانسته اند تجربه شخصی خویش و داستان نجات خود را تحت ضابطه درآورند و به صورت یک مکتب آن را عرضه کنند. (این افراد دوره ای از بیماری را پشت سر می گذارند که طی آن بسیار خلاق و نو آورند و می توانند جبران کننده ها و افکار مذهبی کاملا نوینی را ایجاد کنند؛ آنها پس از بهبود و پیدا کردن وضعیت بهنجار قادر خواهند بود که افکاری را که در دوره بیماریشان به دست آوردند به گوش دیگران رسانند و آن را به صورت یک سازمان نو پدید تجسم بخشند) (ملکم همیلتون – جامعه شناسی دین، ترجمه محسن ثلاثی، ص 354). بررسی های میدانی در غرب حاکی ار آن است فشارهای شکننده زندگی ماشینی از یک طرف و عدم دسترسی به معنویت ناب و عرفان حقیقی و در نتیجه بیماری های روانی، انزوا و بی اعتمادی حاصل از این خلأ معنوی، در شکل گیری عرفان های نوپدید سهم جدی داشته است. ملکم همیلتون متخصص جامعه شناس دین و یکی از پرکارترین پژوهشگران عرصه ادیان جدید این واقعیت را در مورد غرب به خصوص کشور ایالات متحده صادق می داند. (اما به هر روی، همین ضد فرهنگ ها باعث به هم ریختگی و تلخی روابط شخصی، اعتیاد به مواد مخدر، بیماری های روانی و سرانجام، انزوا، بی اعتمادی و تنهایی شده بود. از این مرحله به بعد فرقه های جدید از این اوضاع بیمار گونه بیشترین بهره برداری را کردند. این فرقه های نوپدید ارزش های ضد فرهنگی را وارونه کردند و آن را به زبان تازه ای برگرداندند).(همان ص 368) وی در جای دیگر با صراحت بیشتری از (بحران ارزش ها) در جوامع صنعتی به عنوان اصلی ترین علل پیدایش معنویت های جدید نام می برد. (در سال های اخیر، تبیین های مختلفی در مورد پیدایش این جنبش های نوپدید مذهبی ارائه شده اند. برجتسه ترین تبیین ها به کسانی تعلق دارند که پیدایش این جنبش ها را به بحران ارزش ها یا هنجارها در جوامع صنعتی نوین غرب به ویژه ایالات متحده نسبت می دهند چرا که این جنبش های نوپدید در آنجا از هر جای دیگری رواج و رونق بیشتری دارند)، (همان، ص 360). وی در مورد جامعه ایالات متحده به طور خاص متذکر می شود: (بسیاری از بررسی هایی که درباره این جنبش ها به ویژه در ایالات متحده انجام گرفته اند، گرایش ضد فرهنگی نیرومندی را در این جنبش ها تشخیص داده اند، زیرا بیشتر اعضای این گروه ها پیش از پیوستن به این جنبش ها، هیپی ها، ترک تحصیل کرده ها و ضد فرهنگ های معتاد بودند) (همان، ص 368) در میان مهمترین نویسنده های معنویت گرای دهه اخیر، افرادی که خود روزی دچار بحران بوده اند و شکست ها و ناکامی هایی را پشت سر گذاشته اند یافت می شوند. خانم دبی فورد که امروز در کشور ما چندین اثر از وی به فارسی ترجمه شده است از اعتیاد خود یاد می کند (دبی فورد، نیمه تاریک وجود ، ص 19،28،46،58،64) جای دیگر از شکست در ازدواج و طلاقش یاد می کند (دبی فورد، جدایی معنوی ، ترجمه سوسن اورعی، ص 21 ) همینطور از جدایی والدینش و به هم ریختن کانون خانواده پدری صحبت یه میان می آورد. (همان ص 22) پائلوکوئیلو از اعتیادش به مواد مخدر در جوانی و سابقه چند بار بستری شدن در تیمارستان و تحمل شوک برقی و ازدواج های ناموفق پرده بر می دارد و نجات خود از اعتیاد را در سایه مشاوره و مدتیش و تمرین می داند (کتاب زندگی من، خوان آریاس، خجسته کیهان، ص 105 / همین طور مصاحبه در ایران و سخنرانی ها و مصاحبه با مجلات خارجی). دکتر وین دایر که کتاب عرفانش در چند سال اخیر پرفروش ترین کتاب سال آمریکا بوده و آموزه های اخلاقی و عرفانی متعددی را در کتبش مطرح می کند برای خود سابقه اعتیاد می شمارد و از پدری معتاد و الکلی که سرانجام جانش را بر سر افراط در نوشیدن مشروبات الکلی از کف داد و در نتیجه محرومیت کامل خود و مادرش از محبت پدر دایر و در نتیجه جدایی مادرش سخن می گوید.( ندای درونی، ص 39. و ص 184. و خود حقیقی، ص 75و عرفان، ص 204) نیل دونالد والش در کتاب گفتگو با خدا از اعمال نادرست و رفتارهای زشت و تصمیم های غیرقابل بخشش خود سخن می گوید و زندگی گذشته خود را پر از ناشادی و شک های متعدد معرفی می کند.(گفتگو با خدا ترجمه تمدن ، ص 23)
آیا بحرانهای روانی تأثیری در گرایش به عرفان و گرایش های معنوی جدید دارد؟
دنیای امروز شاهد بالا رفتن آمار افرادی است که دچار استرس، اختلال روانی و روان پریشی اند. هر چند از نگاه روان شناسی عارض شدن (بحران) در بعد روح و روان مشخصه هایی دارد و فقط به بعضی از این عوارض بحران اطلاق شده است. اما باید اذعان کرد که تنش های به ظاهر سطحی از آنجا که به عدم تعادل روحی دامن می زند فرساینده و آزار دهنده اند و اگر در این مراحل پایین به آن ها بحران اطلاق نشود شکی نیست که می توانند زمینه و بستر شکنندگی روان (بحران روانی) را فراهم کنند. همین رنجش های درونی و ناملایمات روانی است که یکی از علل پیدایش معنویت های جدید واقع می شود.
این عامل نه بستر و زمینه که (علت) پیدایش بسیاری از جنبش های معنوی جدید است. جالب توجه این که امروزه شمار قابل توجهی از افرادی که حامل یک پیام معنوی و صاحب مسلکی عرفانی اند افرادی اند که دوره ای از بحران را پشت سر گذاشته اند و به مدد دسته ای از عوامل توانسته اند برون رفت از بحران را تجربه کنند. تجربه موفق ایشان در فرار از بحران یا احیانا فرو نشاندن و مهار بحران خود باعث شده که (عوامل برون رفت) را به عنوان معنویت و گاهی با نام عرفان مطرح و تبلیغ کنند.
بعضی از محققین برجسته جنبش های معنوی جدید از جمله استارک و بین بریح، سردمداران مکاتب معنوی جدید را افرادی دارای استعدادی ویژه و نبوغ خاص می دانند که توانسته اند تجربه شخصی خویش و داستان نجات خود را تحت ضابطه درآورند و به صورت یک مکتب آن را عرضه کنند.
(این افراد دوره ای از بیماری را پشت سر می گذارند که طی آن بسیار خلاق و نو آورند و می توانند جبران کننده ها و افکار مذهبی کاملا نوینی را ایجاد کنند؛ آنها پس از بهبود و پیدا کردن وضعیت بهنجار قادر خواهند بود که افکاری را که در دوره بیماریشان به دست آوردند به گوش دیگران رسانند و آن را به صورت یک سازمان نو پدید تجسم بخشند) (ملکم همیلتون – جامعه شناسی دین، ترجمه محسن ثلاثی، ص 354).
بررسی های میدانی در غرب حاکی ار آن است فشارهای شکننده زندگی ماشینی از یک طرف و عدم دسترسی به معنویت ناب و عرفان حقیقی و در نتیجه بیماری های روانی، انزوا و بی اعتمادی حاصل از این خلأ معنوی، در شکل گیری عرفان های نوپدید سهم جدی داشته است.
ملکم همیلتون متخصص جامعه شناس دین و یکی از پرکارترین پژوهشگران عرصه ادیان جدید این واقعیت را در مورد غرب به خصوص کشور ایالات متحده صادق می داند.
(اما به هر روی، همین ضد فرهنگ ها باعث به هم ریختگی و تلخی روابط شخصی، اعتیاد به مواد مخدر، بیماری های روانی و سرانجام، انزوا، بی اعتمادی و تنهایی شده بود. از این مرحله به بعد فرقه های جدید از این اوضاع بیمار گونه بیشترین بهره برداری را کردند. این فرقه های نوپدید ارزش های ضد فرهنگی را وارونه کردند و آن را به زبان تازه ای برگرداندند).(همان ص 368)
وی در جای دیگر با صراحت بیشتری از (بحران ارزش ها) در جوامع صنعتی به عنوان اصلی ترین علل پیدایش معنویت های جدید نام می برد.
(در سال های اخیر، تبیین های مختلفی در مورد پیدایش این جنبش های نوپدید مذهبی ارائه شده اند. برجتسه ترین تبیین ها به کسانی تعلق دارند که پیدایش این جنبش ها را به بحران ارزش ها یا هنجارها در جوامع صنعتی نوین غرب به ویژه ایالات متحده نسبت می دهند چرا که این جنبش های نوپدید در آنجا از هر جای دیگری رواج و رونق بیشتری دارند)، (همان، ص 360).
وی در مورد جامعه ایالات متحده به طور خاص متذکر می شود: (بسیاری از بررسی هایی که درباره این جنبش ها به ویژه در ایالات متحده انجام گرفته اند، گرایش ضد فرهنگی نیرومندی را در این جنبش ها تشخیص داده اند، زیرا بیشتر اعضای این گروه ها پیش از پیوستن به این جنبش ها، هیپی ها، ترک تحصیل کرده ها و ضد فرهنگ های معتاد بودند) (همان، ص 368)
در میان مهمترین نویسنده های معنویت گرای دهه اخیر، افرادی که خود روزی دچار بحران بوده اند و شکست ها و ناکامی هایی را پشت سر گذاشته اند یافت می شوند. خانم دبی فورد که امروز در کشور ما چندین اثر از وی به فارسی ترجمه شده است از اعتیاد خود یاد می کند (دبی فورد، نیمه تاریک وجود ، ص 19،28،46،58،64) جای دیگر از شکست در ازدواج و طلاقش یاد می کند (دبی فورد، جدایی معنوی ، ترجمه سوسن اورعی، ص 21 ) همینطور از جدایی والدینش و به هم ریختن کانون خانواده پدری صحبت یه میان می آورد. (همان ص 22)
پائلوکوئیلو از اعتیادش به مواد مخدر در جوانی و سابقه چند بار بستری شدن در تیمارستان و تحمل شوک برقی و ازدواج های ناموفق پرده بر می دارد و نجات خود از اعتیاد را در سایه مشاوره و مدتیش و تمرین می داند (کتاب زندگی من، خوان آریاس، خجسته کیهان، ص 105 / همین طور مصاحبه در ایران و سخنرانی ها و مصاحبه با مجلات خارجی).
دکتر وین دایر که کتاب عرفانش در چند سال اخیر پرفروش ترین کتاب سال آمریکا بوده و آموزه های اخلاقی و عرفانی متعددی را در کتبش مطرح می کند برای خود سابقه اعتیاد می شمارد و از پدری معتاد و الکلی که سرانجام جانش را بر سر افراط در نوشیدن مشروبات الکلی از کف داد و در نتیجه محرومیت کامل خود و مادرش از محبت پدر دایر و در نتیجه جدایی مادرش سخن می گوید.( ندای درونی، ص 39. و ص 184. و خود حقیقی، ص 75و عرفان، ص 204)
نیل دونالد والش در کتاب گفتگو با خدا از اعمال نادرست و رفتارهای زشت و تصمیم های غیرقابل بخشش خود سخن می گوید و زندگی گذشته خود را پر از ناشادی و شک های متعدد معرفی می کند.(گفتگو با خدا ترجمه تمدن ، ص 23)
- [سایر] نقش دین در رفع بحرانهای اخلاقی، معرفتی، روحی و روانی چیست؟
- [سایر] علل گرایش جوانان به عرفان های نوظهور چیست؟
- [سایر] چرا گرایش به مادیات و ظاهر دنیایی بیشتر و آسانتر از گرایش به آخرت و امور معنوی است؟
- [سایر] علت گرایش به عرفان های نو ظهور چیست؟
- [سایر] چرا گرایش به مادیات و ظاهر دنیایی بیشتر و آسانتر از گرایش به آخرت و امور معنوی است؟
- [سایر] عرفان سرخپوستی چیست و گرایش آن به چه شکلی می باشد؟
- [سایر] عرفان حلقه تهدیدی برای معنوی جامعه محسوب می شود یا اینکه کمک می کند به بعد معنوی جامعه؟
- [سایر] مهمترین علل گرایش خانم ها و آقایان، علی الخصوص جوانان، از لحاظ روانی به سمت جراحی های زیبایی چیست و چه چیز های دیگری باعث شده تا این کار در جامعه ما به نسبت سایر کشورها بیشتر باشد؟
- [سایر] دلیل گرایش ایرانیان به تشیع چیست؟
- [سایر] فرق عرفان نظری و عرفان عملی چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه یکی از شریک ها بمیرد یا دیوانه یا سفیه شود شریک های دیگر نمی توانند در مال شرکت تصرف کنند، ولی بیهوشی موقت تأثیری ندارد.
- [آیت الله مظاهری] ظرفی را که خوک بلیسد یا از آن چیز روانی بخورد، با آب قلیل باید هفت مرتبه شست ولی در کر و جاری یک مرتبه کافی است و لازم نیست آن را خاک مال کنند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] ظرفی را که خوک بلیسد یا از آن چیز روانی بخورد یا اینکه در او موش صحرائی مرده باشد؛ با آب قلیل یا کر یا جاری باید هفت مرتبه شست و لازم نیست آن را خاک مالی کنند.
- [آیت الله سیستانی] ظرفی را که خوک بلیسد یا از آن چیز روانی بخورد ، یا اینکه در آن موش صحرائی مرده باشد ، با آب قلیل یا کر یا جاری باید هفت مرتبه شست ، و لازم نیست آن را خاک مالی کنند .
- [آیت الله خوئی] ظرفی را که خوک بلیسد یا از آن چیز روانی بخورد، یا در او موش صحرایی مرده باشد، با آب قلیل یا کر یا جاری باید هفت مرتبه شست و لازم نیست آن را خاک مالی کنند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر گندم و جو و خرما و انگور با آب باران یا نهر مشروب شود و به آب دلو و موتور و پمپ محتاج نباشد ولی با آب دلو و موتور هم آبیاری شود لیکن آب دلو و موتور تأثیری در زیاد شدن محصول نداشته باشد، زکات آن ده یک (101) است، و اگر با دلو و موتور آبیاری شود و به آب نهر یا باران محتاج نباشد ولی با آب نهر یا باران هم مشروب شودلیکن درزیاد شدن محصول تأثیری نگذارد، زکات آن بیست یک (201) است.
- [آیت الله اردبیلی] استفاده از نوارها، برنامههای رادیویی یا تلویزیونی، ماهواره، اینترنت و یا ابزار مشابه در صورتی که موجب انحراف اخلاقی، روانی و یا عقیدتی گردد، حرام است و نیز تولید این گونه برنامهها، نوارها و یا اشاعه و خرید و فروش آنها حرام میباشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] ظرفی را که خوک بلیسد یا از آن چیز روانی بخورد، با آب قلیل باید هفت مرتبه شست و در کر وجاری یک مرتبه کافی است، ولازم نیست آن را خاک مال کنند، اگرچه احتیاط مستحبّ آن است که خاک مال شود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] ظرفی را که خوک از آن چیز روانی بخورد، باید با اب قلیل هفت مرتبه شست، و بنابر احتیاط واجب در کُر و جاری نیز هفت مرتبه باید شُست و لازم نیست آن را خاک مال کنند، اگرچه احتیاط مستحب آن است که خاک مال شود.
- [امام خمینی] ظرفی را که خوک از آن چیز روانی بخورد، با قلیل باید هفت مرتبه شست، و در کر و جاری نیز هفت مرتبه باید شست به احتیاط واجب، و لازم نیست آن را خاک مال کنند، اگر چه احتیاط مستحب آن است که خاک مال شود. و نیز لیسیدن خوک ملحق است به آب خوردن آن، به احتیاط واجب.