در میان ادیان گوناگون کدامیک برحق و برتر است و میتوان بدان ایمان آورد و از آن پیروی کرد؟ اسلام دین برتر دینورزی یکی از نیازهای اصیل، پایدار و اجتنابناپذیر بشر است. لیکن مسألة اساسی این است که در میان ادیان گوناگون کدامیک برحق و برتر است و میتوان بدان ایمان آورد و از آن پیروی کرد؟ در پاسخ به این پرسش میتوان گفت ملاکها و شاخصهای حقّانیت یک دین سه چیز است: ویژگیهای فوق همه بر اسلام انطباق کامل دارد[1]. از طرف دیگر دین مبین اسلام از جهات مختلفی بر شریعتهای پیامبران پیشین و آنچه امروزه به نام ادیان مختلف خوانده میشود، امتیاز دارد. بسیاری از این امتیازات از سوی اندیشمندان و متفکران غیرمسلمان، مورد تأکید قرار گرفته است. اکنون به اختصار پارهای از این موارد بیان میشود: یک. خردپذیری و خردپروری از جمله امتیازات مهم اسلام، عقلانیت و خردپذیری آموزههای آن است. این مسأله در امور مختلفی نمودار است؛ از جمله: 1-1. نظام فکری و عقیدتی اسلام: (مانند خداشناسی، هستیشناسی، انسانشناسی، راهنماشناسی و فرجامشناسی)؛ 1-2. نظام اخلاقی اسلام؛ 1-3. نظام رفتاری و قوانین و دستورات عملی؛ 1-4. دعوت به تحقیق و پرسشگری در انتخاب دین. خردپذیری آموزه های اسلام، از چنان وضوح و روشنی برخوردار است که [2]؛ (پس بشارت ده بندگانم را، آنان که به سخنان ] مختلف[ گوش فراداده و برترین را برمیگزینند). )[3]؛ (هیچگونه تحمیل و اجبار در امر دین روا نیست ]زیرا[ امّا مسیحیّت کنونی به علّت قرار گرفتن در تنگناهای شدید معرفتی و ناتوانی در حل رابطه تثلیث و توحید و تجسد و خداانگاری مسیح، به جداسازی و گسست ایمان از معرفت فتوا داده و دین و ایمان را با عقل و خرد بیگانه ساخته است![4] پروفسور لگنهاوزن[5] میگوید: (چیزی که در اسلام بیش از همه، برای من جاذبه داشت، این بود که چقدر این دین از پرسشهای انسان استقبال میکند و همواره دعوت به تحقیقات بیشتر در تعالیم دین میکند).[6] همو میگوید: (وقتی از کشیشها میپرسیدم که من نمیفهمم چه طور خدا یکی است و سه شخص است؟ در اکثر موارد جواب میگفتند که ما نمیتوانیم به درک این آموزه برسیم. تنها خدا میداند که حقیقت این امر چیست. این رمزی است که فقط خدا آن را می داند و عقل در اینجا به بنبست میرسد! از جمله چیزهایی که برای بنده خیلی جالب بود، این بود که در اسلام نگفتهاند اصول دین را چشم و گوش بسته بپذیر؛ بلکه دعوت کردهاند که بپرس. مخصوصاً این خصلت در میان شیعیان خیلی بیشتر است)[7]. خانم مارگریت مارکوس (مریم جمیله) نیز در این زمینه مینویسد: (پس از آنکه عقاید همه کیشهای بزرگ را مورد بررسی قرار دادم، به این نتیجه رسیدم که بهطور کلّی مذهبهای بزرگ یکی بودند؛ ولی به مرور زمان فاسد شدهاند. بتپرستی، فکر تناسخ و اصول طبقهبندی در کیش هندویی سرایت کرد. صلحجویی مطلق و انزوا از مشخصات کیش بودایی شد. پرستش آبا و اجداد جزو عقاید کنفسیوسی، عقیده اصالت گناه و تثلیث و در نتیجه آن مفهوم خدایی مسیح و شفاعت به استناد مرگ ادّعایی عیسی بر روی دار در مسیحیت، انحصارطلبی ملّت برگزیده یهود و... نتیجة این انحرافات است. هیچیک از این اندیشههایی که مرا منزجر ساخته بود، در اسلام پیدا نمیشد؛ بلکه به صورت روزافزونی احساس میکردم که تنها اسلام آن مذهب اصیلی است که طهارت خودش را حفظ کرده است. سایر مذهبها فقط و فقط بعضی اجزای آن، مقرون با حقیقت است؛ ولی فقط اسلام است که تمام حقیقت را حفظ کرده است)[8]. دو. اسلام و علم بهرغم آنچه در تعارض و ناسازگاری مسیحیت با علم و معرفت بیان شد، دین اسلام با دانش و معرفت پیوندی نزدیک و ناگسستنی دارد. وفاق و آشتی دین و دانش در اسلام در سه حوزه چشمگیر و در خور توجّه است: 2-1. تشویق به فراگیری دانش در این عرصه اسلام گوی سبقت از هر مکتب و آئینی ربوده است و از این هم فراتر رفته و کسب دانشهای لازم در جهت تأمین نیازمندیهای دنیوی و اُخروی را فرض و لازم دانسته است. چنانکه پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: [9]؛ (همانا علمآموزی بر هر مسلمانی واجب است). و نیز آمده است: (عالمی که از دانش او بهره برند از هفتاد هزار عابد برتر است)[10] در کتابهای روایی و نصوص دینی ابواب مفصلی در این زمینه وجود دارد.[11] 2-2. تقویت روحیه علمی اسلام روحیه پژوهشگری را ارج مینهد و در مسیر حقیقتیابی و معرفتاندوزی هیچ مانعی نمینهد. آوای تحقیق و جستوجوی آزاد و گزینش رهاورد معقول پژوهش را صلا داده و فرموده است: (بشارتده بندگانی را که به سخنان گوش فرا داده و برترین آنها را برمیگزینند)[12]. 2-3. دارا بودن مضامین علمی نصوص دینی اسلام آکنده از مضامین و مطالب علمی است. در این عرصه اسلام هم در بردارنده مبانی و پیشفرضهای عام و متافیزیکی علوم است و هم دارنده بسیاری از گزارههای علمی، به گونهای که یکی از وجوه اعجاز کتاب آسمانی اسلام اعجاز علمی آن شناخته شده تا آنجا که در این زمینه دانشمندان مسلمان و غیر مسلمان صدها کتاب در باب رهاوردهای علمی از جهت سازگاری با علم و دانش بشری نیز اسلام کارنامه درخشانی دارد. موریس بوکای[13] دانشمند فرانسوی به دو امتیاز اساسی در این رابطه اشاره میکند: الف. غنای فراوان [14] ب. استواری و توافق دادههای بوکای مینویسد: (من بدون سبق ذهن و با عینیت کامل، ابتدا به [15] 2-4. پیوند علم، ایمان و رستگاری اسلام در این باره، امتیاز اساسی دیگری بر مسیحیت دارد و آن نوع نگاه اسلام به علم و دانش است. اسلام به گسستناپذیری علم و عقل و ایمان و معرفت و رستگاری فتوا میدهد.[16] امّا به اعتقاد رسمی مسیحیت، شجرة ممنوعه - که آدم و حوّا به جرم خوردن آن از بهشت رانده شدند و به تبع آن همة انسانها مورد خشم الهی قرار گرفته و گنهکار شدند - چیزی جز خوردن از شجرة معرفت و دانش نیک و بد نبوده است: (پس گرفته خداوند پروردگار آدم را در بهشت عدن قرار داد تا او را رستگار و مورد عنایت خود سازد و آدم را امر نموده، چنین گفت: آنچه از درختان خواهی بخور؛ امّا مبادا که از درخت معرفت نیک و بد بخوری که هر گاه از آن بخوری خواهی مرد).[17] در باب سوّم می گوید: خداوند پس از تخلّف آدم چنین گفت: (اکنون انسان مانند یکی از ما شده که نیک و بد را تمیز میدهد و اکنون است که دست دراز کند و از درخت حیات نیز بخورد و تا ابد زنده بماند؛ پس او را از بهشت عدن بیرون کرد...).[18] بر اساس این آموزه، جست و جوی دانش و معرفت در تعارض با رستگاری و خلود انسان در بهشت است. به عبارت دیگر چنین وانمود میکند که یا باید رستگاری در بهشت را برگزید و یا در جست و جوی دانش و معرفت برآمد. پس آنکه بهشت و رستگاری میخواهد، باید از پیمودن طریق دانش و معرفت فاصله گیرد و آنکه دانش و معرفت میجوید، باید بهای سنگین خروج از بهشت و سعادت جاودان را تحمل کند! استاد مطهّری در این باره مینویسد: (بر اساس این برداشت همة وسوسهها، وسوسة آگهی است؛ پس شیطان وسوسهگر همان عقل است)[19]. سه. کتاب معصوم الهی یکی از مهمترین امتیازات اسلام بر دیگر ادیان، (کتاب آسمانی) آن است. 3-1. کلام الهی کتابی است که تماماً از سوی خداوند، بر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نازل شده و تمام الفاظ و کلمات به کار رفته در آن، عیناً کلام الهی است. به عبارت دیگر اسلام تنها دینی است که مستقیماً کلام خدا را در دسترس بشر قرار میدهد و انسان را با سخن او آشنا میسازد؛ درحالی که دیگر ادیان موجود، از چنین امر مهمی تهی بوده و حتی ادّعای آن را ندارند. دکتر موریس بوکای مینویسد: (فرق اساسی دیگر میان مسیحیت و اسلام - در مورد کتابهای مقدّس - این است که مسیحیت متنی ندارد که از طریق وحی نازل شده و تثبیت گردیده باشد؛ امّا اسلام بیان و گزاره وحیانی است که از طریق جبرئیل به محمّد(صلیاللهعلیهوآله) رسیده است. بر خلاف اسلام، اصول مذهبی مبتنی بر وحی در مسیحیت، بر پایه گواهی های متعدد و غیر مستقیم افراد انسانی استوار است و برخلاف تصوّر بسیاری از مسیحیان، هیچگونه قولی در دست نیست که واسطة نقل آن، یک شاهد عینی زندگانی عیسی(علیهالسلام) باشد)[20]. توماس میشل - استاد الهیات و کشیش مسیحی – مینویسد: برخلاف او همچنین میگوید: (اصولاً مسیحیان نمیگویند خدا کتابهای مقدس را بر مؤلفان بشری املا کرده است؛ بلکه معتقدند او به ایشان برای بیان پیام الهی به شیوه خاص خودشان و همراه با نگارش مخصوص و سبک نویسندگی ویژه هر یک، توفیق داده است).[21] میشل اشاره میکند که نویسندگان کتابهای مقدّس، معصوم نبوده و دچار محدودیتهای علمی و تنگناهای زبانی بوده و به رنگ زمان خود درآمده بودند و لاجرم خطاهایی نیز در [22]. رابرت ا. هیوم نیز مینویسد: (اسلام، از این جهت که متن مقدس آن صریحاً وحی خداوندی به یک فرد خاص - بنیانگذار این دین - است، در میان همه ادیان جهان منحصر به فرد است. در [23]. 3-2. تحریفناپذیری قرآن کتابی است تحریفناپذیر که همواره اصالت و عصمت خود را در طی قرون حفظ و دست بشر را از دستبرد تحریف کوتاه کرده است؛ در حالی که هیچیک از ادیان موجود، از این ویژگی برخوردار نیست. (عصمت) امری افزون بر اصل الهی بودن پیام الف. عصمت از ناحیة نازلکننده (خداوند)[24]؛ ب. عصمت از ناحیه حاملان وحی و فرشتگان رساننده به پیامبر(صلیاللهعلیهوآله)[25]؛ ج. عصمت در دریافت وحی از سوی پیامبر(صلیاللهعلیهوآله)[26]؛ د. عصمت در ابلاغ وحی به مردم از سوی پیامبر(صلیاللهعلیهوآله)[27]؛ ه . عصمت در بقا و استمرار تاریخی وحی در میان بشر تا پایان تاریخ[28]. به اعتقاد مسلمانان، کتابهای آسمانی نازل شده بر پیامبران پیشین نیز از نظر عصمت در چهار مرحلة نخست با [29]؛ لیکن مرحله پنجم عصمت (تحریفناپذیری ابدی در میان مردم) از اختصاصات 3-3. معجزه جاوید و سند رسالت پیامبران برای اثبات رسالت خود، معجزه آوردهاند؛ لیکن کتاب آسمانی آنها، غیر از معجزه و سند رسالتشان بوده است. اما از طرف دیگر این کتاب معجزهای جاودان و باقی و سندی زنده بر رسالت است که قرنها و عصرها را درمینوردد و همگان را به تحدّی میطلبد. در حالی که معجزات پیامبران پیشین، فقط نزد حاضرین مشهود بوده و اثری از آن باقی نیست و جوامع بشری از مشاهده آن محروماند. افزون بر آن کتاب آسمانی اسلام، امتیازات بیشماری از جهت محتوایی دارد که بررسی آنها مجالی فراختر میطلبد. چهار. جامع بودن از دیگر ویژگیهای اسلام در برابر دیگر ادیان، جامع بودن آن است. اسلام برنامه تکاملی بشر تا پایان تاریخ را به ارمغان آورده است. جان دیون پورت مینویسد: (... [30]. پنج. نظام حقوقی اسلام از جمله امتیازات انحصاری اسلام بر دیگر ادیان، نظام حقوقی اصیل آن است. این مسأله بسیاری از اندیشمندان غرب را به تحسین و اعجاب واداشته است. اگرچه این مسأله در ذیل نظام رفتاری و بحث از (جامعیت اسلام) قابل بررسی است؛ لیکن به جهت اهمیت ویژهای که دارد بهطور مستقل مورد بررسی قرار میگیرد. اوّلین نکته قابل توجّه، نقش بیبدیل اسلام در بنیانگذاری و توسعة حقوق بینالملل است. مارسل بوازار[31] پژوهشگر انستیتوی تحقیقات عالی حقوق بینالملل در ژنو، مینویسد: (در قرون وسطی هر وقت رکودی در قوانین مسیحیت روی میداد صاحبنظران از حقوق اسلامی استفاده میکردند.[32] .[1] برای شناخت آنکه یک دین واقعاً چنین بوده و همه ویژگیهای فوق را دارد روش های مختلفی وجود دارد. جهت آگاهی بیشتر در این زمینه بنگرید: حمیدرضا، شاکرین، ادیان و مذاهب صص33-35. [2]. زمر (39)، آیات 17و18. [3]. بقره(2)، آیه 256. [4]. جهت آگاهی بیشتر نگا : الف. محمّد تقی، فعالی، ایمان دینی در اسلام و مسیحیت، (تهران : مؤسّسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول 1378)؛ ب. حمیدرضا، شاکرین، پرسمان سکولاریسم، (مشکلات کلامی مسیحیت)، (تهران : مؤسّسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، 1384). [5]. M.(G) Legenhausen. [6]. محمد، لگنهاوزن، (با پرسش زنده ام)، پرسمان (ماهنامه)، پیش شماره اول، خرداد 80، ص 5. [7]. همان، ص 6. [8]. مارگریت، مارکوس، نقش اسلام در برابر غرب، ترجمه غلامرضا سعیدی، (تهران : شرکت سهامی انتشار، 1348)، ص 9. [9]. الشیخ المفید : الامالی، ص 292. [10]. بصائر الدرجات، باب فضل العالم علی العابد، ص 6. [11]. به عنوان نمونه ر.ک : اصول کافی، ج 1، کتاب فضل العلم. [12]. (فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه)، (زمر (18) ، آیه 39). [13]. Mourice Bucallie. [14]. موریس، بوکای، عهدین، قرآن و علم، ترجمه حسن حبیبی، (تهران: حسینیه ارشاد) بی تا، ص 12. [15]. همان، صص 13-12. [16]. جهت آگاهی بیشتر نگا : اصول کافی، ج 1، کتاب (نفس العلم) و کتاب (العقل و الجهل). [17]. تورات، سفر پیدایش 2، 17-15. [18]. تورات، سفر پیدایش 3، 22. [19]. مرتضی، مطهری، مجموعه آثار، (قم : صدرا، 1377)، ج2، ص 30. [20]. نگا: توماس، میشل، کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، (قم: مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اول 1377)، صص 23و24. [21]. همان، ص 26. [22]. همان، ص 27. [23]. رابرت، ا. هیوم، ادیان زنده جهان، ترجمه عبدالرحیم گواهی، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ هفتم، 1377)، ص 309. [24]. نگا : بقره(2)، آیه 176؛ نساء(4)، آیه 122 و.... [25]. نگا : شعراء (26) آیه 193. [26]. نجم (53)، آیه 3 و 4؛ تکویر (81)، آیه 23-19، بینه (98)، آیه 2. [27]. همان. [28]. فصلت(41)، آیه 42؛ حجر(15)، آیه 9، واقعه(56) آیه 77. [29]. این مسأله نشان می دهد که اعتبار کتب آسمانی و ادیان پیشین نزد مسلمانان بسیار بالاتر از آن است که مدعیان پیروی از آن ادیان ادعا میکنند. بهترین گواه این مطلب سخنانی است که از توماس میشل درباره عهدین بیان شد. [30]. جان، دیون پورت، عذر تقصیر به پیشگاه محمّد(صلی الله علیه وآله) و قرآن، ترجمه غلامرضا سعیدی، (قم: دارالتبلیغ اسلامی، بیتا)، ص 99. [31]. Boizard, Marcell A. [32]. مارسل، بوازار، اسلام در جهان امروز، ترجمه د.م.ی، (تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1361)، ص 270. (به نقل از: کتاب بابیت و بهائیت (راه و راهنما، شماره 1)، حمیدرضا شاکرین، انتشارات معارف)
در میان ادیان گوناگون کدامیک برحق و برتر است و میتوان بدان ایمان آورد و از آن پیروی کرد؟
در میان ادیان گوناگون کدامیک برحق و برتر است و میتوان بدان ایمان آورد و از آن پیروی کرد؟
اسلام دین برتر دینورزی یکی از نیازهای اصیل، پایدار و اجتنابناپذیر بشر است. لیکن مسألة اساسی این است که در میان ادیان گوناگون کدامیک برحق و برتر است و میتوان بدان ایمان آورد و از آن پیروی کرد؟ در پاسخ به این پرسش میتوان گفت ملاکها و شاخصهای حقّانیت یک دین سه چیز است: ویژگیهای فوق همه بر اسلام انطباق کامل دارد[1]. از طرف دیگر دین مبین اسلام از جهات مختلفی بر شریعتهای پیامبران پیشین و آنچه امروزه به نام ادیان مختلف خوانده میشود، امتیاز دارد. بسیاری از این امتیازات از سوی اندیشمندان و متفکران غیرمسلمان، مورد تأکید قرار گرفته است. اکنون به اختصار پارهای از این موارد بیان میشود: یک. خردپذیری و خردپروری از جمله امتیازات مهم اسلام، عقلانیت و خردپذیری آموزههای آن است. این مسأله در امور مختلفی نمودار است؛ از جمله: 1-1. نظام فکری و عقیدتی اسلام: (مانند خداشناسی، هستیشناسی، انسانشناسی، راهنماشناسی و فرجامشناسی)؛ 1-2. نظام اخلاقی اسلام؛ 1-3. نظام رفتاری و قوانین و دستورات عملی؛ 1-4. دعوت به تحقیق و پرسشگری در انتخاب دین. خردپذیری آموزه های اسلام، از چنان وضوح و روشنی برخوردار است که [2]؛ (پس بشارت ده بندگانم را، آنان که به سخنان ] مختلف[ گوش فراداده و برترین را برمیگزینند). )[3]؛ (هیچگونه تحمیل و اجبار در امر دین روا نیست ]زیرا[ امّا مسیحیّت کنونی به علّت قرار گرفتن در تنگناهای شدید معرفتی و ناتوانی در حل رابطه تثلیث و توحید و تجسد و خداانگاری مسیح، به جداسازی و گسست ایمان از معرفت فتوا داده و دین و ایمان را با عقل و خرد بیگانه ساخته است![4] پروفسور لگنهاوزن[5] میگوید: (چیزی که در اسلام بیش از همه، برای من جاذبه داشت، این بود که چقدر این دین از پرسشهای انسان استقبال میکند و همواره دعوت به تحقیقات بیشتر در تعالیم دین میکند).[6] همو میگوید: (وقتی از کشیشها میپرسیدم که من نمیفهمم چه طور خدا یکی است و سه شخص است؟ در اکثر موارد جواب میگفتند که ما نمیتوانیم به درک این آموزه برسیم. تنها خدا میداند که حقیقت این امر چیست. این رمزی است که فقط خدا آن را می داند و عقل در اینجا به بنبست میرسد! از جمله چیزهایی که برای بنده خیلی جالب بود، این بود که در اسلام نگفتهاند اصول دین را چشم و گوش بسته بپذیر؛ بلکه دعوت کردهاند که بپرس. مخصوصاً این خصلت در میان شیعیان خیلی بیشتر است)[7]. خانم مارگریت مارکوس (مریم جمیله) نیز در این زمینه مینویسد: (پس از آنکه عقاید همه کیشهای بزرگ را مورد بررسی قرار دادم، به این نتیجه رسیدم که بهطور کلّی مذهبهای بزرگ یکی بودند؛ ولی به مرور زمان فاسد شدهاند. بتپرستی، فکر تناسخ و اصول طبقهبندی در کیش هندویی سرایت کرد. صلحجویی مطلق و انزوا از مشخصات کیش بودایی شد. پرستش آبا و اجداد جزو عقاید کنفسیوسی، عقیده اصالت گناه و تثلیث و در نتیجه آن مفهوم خدایی مسیح و شفاعت به استناد مرگ ادّعایی عیسی بر روی دار در مسیحیت، انحصارطلبی ملّت برگزیده یهود و... نتیجة این انحرافات است. هیچیک از این اندیشههایی که مرا منزجر ساخته بود، در اسلام پیدا نمیشد؛ بلکه به صورت روزافزونی احساس میکردم که تنها اسلام آن مذهب اصیلی است که طهارت خودش را حفظ کرده است. سایر مذهبها فقط و فقط بعضی اجزای آن، مقرون با حقیقت است؛ ولی فقط اسلام است که تمام حقیقت را حفظ کرده است)[8]. دو. اسلام و علم بهرغم آنچه در تعارض و ناسازگاری مسیحیت با علم و معرفت بیان شد، دین اسلام با دانش و معرفت پیوندی نزدیک و ناگسستنی دارد. وفاق و آشتی دین و دانش در اسلام در سه حوزه چشمگیر و در خور توجّه است: 2-1. تشویق به فراگیری دانش در این عرصه اسلام گوی سبقت از هر مکتب و آئینی ربوده است و از این هم فراتر رفته و کسب دانشهای لازم در جهت تأمین نیازمندیهای دنیوی و اُخروی را فرض و لازم دانسته است. چنانکه پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: [9]؛ (همانا علمآموزی بر هر مسلمانی واجب است). و نیز آمده است: (عالمی که از دانش او بهره برند از هفتاد هزار عابد برتر است)[10] در کتابهای روایی و نصوص دینی ابواب مفصلی در این زمینه وجود دارد.[11] 2-2. تقویت روحیه علمی اسلام روحیه پژوهشگری را ارج مینهد و در مسیر حقیقتیابی و معرفتاندوزی هیچ مانعی نمینهد. آوای تحقیق و جستوجوی آزاد و گزینش رهاورد معقول پژوهش را صلا داده و فرموده است: (بشارتده بندگانی را که به سخنان گوش فرا داده و برترین آنها را برمیگزینند)[12]. 2-3. دارا بودن مضامین علمی نصوص دینی اسلام آکنده از مضامین و مطالب علمی است. در این عرصه اسلام هم در بردارنده مبانی و پیشفرضهای عام و متافیزیکی علوم است و هم دارنده بسیاری از گزارههای علمی، به گونهای که یکی از وجوه اعجاز کتاب آسمانی اسلام اعجاز علمی آن شناخته شده تا آنجا که در این زمینه دانشمندان مسلمان و غیر مسلمان صدها کتاب در باب رهاوردهای علمی از جهت سازگاری با علم و دانش بشری نیز اسلام کارنامه درخشانی دارد. موریس بوکای[13] دانشمند فرانسوی به دو امتیاز اساسی در این رابطه اشاره میکند: الف. غنای فراوان [14] ب. استواری و توافق دادههای بوکای مینویسد: (من بدون سبق ذهن و با عینیت کامل، ابتدا به [15] 2-4. پیوند علم، ایمان و رستگاری اسلام در این باره، امتیاز اساسی دیگری بر مسیحیت دارد و آن نوع نگاه اسلام به علم و دانش است. اسلام به گسستناپذیری علم و عقل و ایمان و معرفت و رستگاری فتوا میدهد.[16] امّا به اعتقاد رسمی مسیحیت، شجرة ممنوعه - که آدم و حوّا به جرم خوردن آن از بهشت رانده شدند و به تبع آن همة انسانها مورد خشم الهی قرار گرفته و گنهکار شدند - چیزی جز خوردن از شجرة معرفت و دانش نیک و بد نبوده است: (پس گرفته خداوند پروردگار آدم را در بهشت عدن قرار داد تا او را رستگار و مورد عنایت خود سازد و آدم را امر نموده، چنین گفت: آنچه از درختان خواهی بخور؛ امّا مبادا که از درخت معرفت نیک و بد بخوری که هر گاه از آن بخوری خواهی مرد).[17] در باب سوّم می گوید: خداوند پس از تخلّف آدم چنین گفت: (اکنون انسان مانند یکی از ما شده که نیک و بد را تمیز میدهد و اکنون است که دست دراز کند و از درخت حیات نیز بخورد و تا ابد زنده بماند؛ پس او را از بهشت عدن بیرون کرد...).[18] بر اساس این آموزه، جست و جوی دانش و معرفت در تعارض با رستگاری و خلود انسان در بهشت است. به عبارت دیگر چنین وانمود میکند که یا باید رستگاری در بهشت را برگزید و یا در جست و جوی دانش و معرفت برآمد. پس آنکه بهشت و رستگاری میخواهد، باید از پیمودن طریق دانش و معرفت فاصله گیرد و آنکه دانش و معرفت میجوید، باید بهای سنگین خروج از بهشت و سعادت جاودان را تحمل کند! استاد مطهّری در این باره مینویسد: (بر اساس این برداشت همة وسوسهها، وسوسة آگهی است؛ پس شیطان وسوسهگر همان عقل است)[19]. سه. کتاب معصوم الهی یکی از مهمترین امتیازات اسلام بر دیگر ادیان، (کتاب آسمانی) آن است. 3-1. کلام الهی کتابی است که تماماً از سوی خداوند، بر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نازل شده و تمام الفاظ و کلمات به کار رفته در آن، عیناً کلام الهی است. به عبارت دیگر اسلام تنها دینی است که مستقیماً کلام خدا را در دسترس بشر قرار میدهد و انسان را با سخن او آشنا میسازد؛ درحالی که دیگر ادیان موجود، از چنین امر مهمی تهی بوده و حتی ادّعای آن را ندارند. دکتر موریس بوکای مینویسد: (فرق اساسی دیگر میان مسیحیت و اسلام - در مورد کتابهای مقدّس - این است که مسیحیت متنی ندارد که از طریق وحی نازل شده و تثبیت گردیده باشد؛ امّا اسلام بیان و گزاره وحیانی است که از طریق جبرئیل به محمّد(صلیاللهعلیهوآله) رسیده است. بر خلاف اسلام، اصول مذهبی مبتنی بر وحی در مسیحیت، بر پایه گواهی های متعدد و غیر مستقیم افراد انسانی استوار است و برخلاف تصوّر بسیاری از مسیحیان، هیچگونه قولی در دست نیست که واسطة نقل آن، یک شاهد عینی زندگانی عیسی(علیهالسلام) باشد)[20]. توماس میشل - استاد الهیات و کشیش مسیحی – مینویسد: برخلاف او همچنین میگوید: (اصولاً مسیحیان نمیگویند خدا کتابهای مقدس را بر مؤلفان بشری املا کرده است؛ بلکه معتقدند او به ایشان برای بیان پیام الهی به شیوه خاص خودشان و همراه با نگارش مخصوص و سبک نویسندگی ویژه هر یک، توفیق داده است).[21] میشل اشاره میکند که نویسندگان کتابهای مقدّس، معصوم نبوده و دچار محدودیتهای علمی و تنگناهای زبانی بوده و به رنگ زمان خود درآمده بودند و لاجرم خطاهایی نیز در [22]. رابرت ا. هیوم نیز مینویسد: (اسلام، از این جهت که متن مقدس آن صریحاً وحی خداوندی به یک فرد خاص - بنیانگذار این دین - است، در میان همه ادیان جهان منحصر به فرد است. در [23]. 3-2. تحریفناپذیری قرآن کتابی است تحریفناپذیر که همواره اصالت و عصمت خود را در طی قرون حفظ و دست بشر را از دستبرد تحریف کوتاه کرده است؛ در حالی که هیچیک از ادیان موجود، از این ویژگی برخوردار نیست. (عصمت) امری افزون بر اصل الهی بودن پیام الف. عصمت از ناحیة نازلکننده (خداوند)[24]؛ ب. عصمت از ناحیه حاملان وحی و فرشتگان رساننده به پیامبر(صلیاللهعلیهوآله)[25]؛ ج. عصمت در دریافت وحی از سوی پیامبر(صلیاللهعلیهوآله)[26]؛ د. عصمت در ابلاغ وحی به مردم از سوی پیامبر(صلیاللهعلیهوآله)[27]؛ ه . عصمت در بقا و استمرار تاریخی وحی در میان بشر تا پایان تاریخ[28]. به اعتقاد مسلمانان، کتابهای آسمانی نازل شده بر پیامبران پیشین نیز از نظر عصمت در چهار مرحلة نخست با [29]؛ لیکن مرحله پنجم عصمت (تحریفناپذیری ابدی در میان مردم) از اختصاصات 3-3. معجزه جاوید و سند رسالت پیامبران برای اثبات رسالت خود، معجزه آوردهاند؛ لیکن کتاب آسمانی آنها، غیر از معجزه و سند رسالتشان بوده است. اما از طرف دیگر این کتاب معجزهای جاودان و باقی و سندی زنده بر رسالت است که قرنها و عصرها را درمینوردد و همگان را به تحدّی میطلبد. در حالی که معجزات پیامبران پیشین، فقط نزد حاضرین مشهود بوده و اثری از آن باقی نیست و جوامع بشری از مشاهده آن محروماند. افزون بر آن کتاب آسمانی اسلام، امتیازات بیشماری از جهت محتوایی دارد که بررسی آنها مجالی فراختر میطلبد. چهار. جامع بودن از دیگر ویژگیهای اسلام در برابر دیگر ادیان، جامع بودن آن است. اسلام برنامه تکاملی بشر تا پایان تاریخ را به ارمغان آورده است. جان دیون پورت مینویسد: (... [30]. پنج. نظام حقوقی اسلام از جمله امتیازات انحصاری اسلام بر دیگر ادیان، نظام حقوقی اصیل آن است. این مسأله بسیاری از اندیشمندان غرب را به تحسین و اعجاب واداشته است. اگرچه این مسأله در ذیل نظام رفتاری و بحث از (جامعیت اسلام) قابل بررسی است؛ لیکن به جهت اهمیت ویژهای که دارد بهطور مستقل مورد بررسی قرار میگیرد. اوّلین نکته قابل توجّه، نقش بیبدیل اسلام در بنیانگذاری و توسعة حقوق بینالملل است. مارسل بوازار[31] پژوهشگر انستیتوی تحقیقات عالی حقوق بینالملل در ژنو، مینویسد: (در قرون وسطی هر وقت رکودی در قوانین مسیحیت روی میداد صاحبنظران از حقوق اسلامی استفاده میکردند.[32] .[1] برای شناخت آنکه یک دین واقعاً چنین بوده و همه ویژگیهای فوق را دارد روش های مختلفی وجود دارد. جهت آگاهی بیشتر در این زمینه بنگرید: حمیدرضا، شاکرین، ادیان و مذاهب صص33-35. [2]. زمر (39)، آیات 17و18. [3]. بقره(2)، آیه 256. [4]. جهت آگاهی بیشتر نگا : الف. محمّد تقی، فعالی، ایمان دینی در اسلام و مسیحیت، (تهران : مؤسّسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول 1378)؛ ب. حمیدرضا، شاکرین، پرسمان سکولاریسم، (مشکلات کلامی مسیحیت)، (تهران : مؤسّسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، 1384). [5]. M.(G) Legenhausen. [6]. محمد، لگنهاوزن، (با پرسش زنده ام)، پرسمان (ماهنامه)، پیش شماره اول، خرداد 80، ص 5. [7]. همان، ص 6. [8]. مارگریت، مارکوس، نقش اسلام در برابر غرب، ترجمه غلامرضا سعیدی، (تهران : شرکت سهامی انتشار، 1348)، ص 9. [9]. الشیخ المفید : الامالی، ص 292. [10]. بصائر الدرجات، باب فضل العالم علی العابد، ص 6. [11]. به عنوان نمونه ر.ک : اصول کافی، ج 1، کتاب فضل العلم. [12]. (فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه)، (زمر (18) ، آیه 39). [13]. Mourice Bucallie. [14]. موریس، بوکای، عهدین، قرآن و علم، ترجمه حسن حبیبی، (تهران: حسینیه ارشاد) بی تا، ص 12. [15]. همان، صص 13-12. [16]. جهت آگاهی بیشتر نگا : اصول کافی، ج 1، کتاب (نفس العلم) و کتاب (العقل و الجهل). [17]. تورات، سفر پیدایش 2، 17-15. [18]. تورات، سفر پیدایش 3، 22. [19]. مرتضی، مطهری، مجموعه آثار، (قم : صدرا، 1377)، ج2، ص 30. [20]. نگا: توماس، میشل، کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، (قم: مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اول 1377)، صص 23و24. [21]. همان، ص 26. [22]. همان، ص 27. [23]. رابرت، ا. هیوم، ادیان زنده جهان، ترجمه عبدالرحیم گواهی، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ هفتم، 1377)، ص 309. [24]. نگا : بقره(2)، آیه 176؛ نساء(4)، آیه 122 و.... [25]. نگا : شعراء (26) آیه 193. [26]. نجم (53)، آیه 3 و 4؛ تکویر (81)، آیه 23-19، بینه (98)، آیه 2. [27]. همان. [28]. فصلت(41)، آیه 42؛ حجر(15)، آیه 9، واقعه(56) آیه 77. [29]. این مسأله نشان می دهد که اعتبار کتب آسمانی و ادیان پیشین نزد مسلمانان بسیار بالاتر از آن است که مدعیان پیروی از آن ادیان ادعا میکنند. بهترین گواه این مطلب سخنانی است که از توماس میشل درباره عهدین بیان شد. [30]. جان، دیون پورت، عذر تقصیر به پیشگاه محمّد(صلی الله علیه وآله) و قرآن، ترجمه غلامرضا سعیدی، (قم: دارالتبلیغ اسلامی، بیتا)، ص 99. [31]. Boizard, Marcell A. [32]. مارسل، بوازار، اسلام در جهان امروز، ترجمه د.م.ی، (تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1361)، ص 270. (به نقل از: کتاب بابیت و بهائیت (راه و راهنما، شماره 1)، حمیدرضا شاکرین، انتشارات معارف)
- [سایر] ایمان عرب و عجم کدامیک برتر است؟
- [سایر] به غیر از ادیان ابراهیمی کدامیک از دیگر ادیان اعتقاد به معاد و بهشت و جهنم دارند؟
- [سایر] به غیر از ادیان ابراهیمی کدامیک از دیگر ادیان اعتقاد به معاد و بهشت و جهنم دارند؟
- [سایر] آیا ادیان به دلیل خود برتر بینی، عامل اکثر جنگ ها و نزاع ها نبوده اند؟
- [سایر] کدامیک با فرمایشات امام حسن عسگری سازگار نیست 1- دوستی نیکان به نیکان ثواب است برای نیکان 2- دوستی بدان به نیکان بزرگواری است برای نیکان 3- دشمنی بدان با نیکان زینتی است برای نیکان 4- دشمنی خوبان با بدان رسوایی است برای نیکان.
- [سایر] آیا ایمان به ظهور منجی نزد ادیان و ملل دیگر نیز وجود دارد؟
- [سایر] ایمان به مسأله مهدویت و اهداف آن در ادیان دیگر چگونه است؟
- [سایر] آیا پیروان آئین هندو می توانند به سایر ادیان هم ایمان بیاورند؟
- [سایر] مسیحیان در کلیسا چه میکنند؟اگر نماز برای دیگر ادیان هم بود،چرا مسیحیان و یهودیان مثل ما نماز نمیخوانند؟کدامیک نمازشان ،نماز است؟
- [آیت الله علوی گرگانی] حکم احتضار، غسل، کفن و دفن و نماز میّت مسلمان در حوادث چگونه است آیا امدادگر باید به مسائل فوق بپردازد یا به خدمات امدادرسانی به مصدومین، کدامیک برتر است؟
- [آیت الله اردبیلی] روزه از جمله عباداتی است که در ادیان توحیدی به آن امر شده است و روزه ماه رمضان هدیهای است الهی که خداوند به امت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم عطا فرموده است تا به وسیله آن بتوانند پلیدی را از روح و جسم خویش دور سازند و جان خویش را به زیور تقوی آراسته کنند و با چشیدن طعم گرسنگی و تشنگی، رنج و محرومیت فقرا را با تمام وجود درک نمایند و در صدد دستگیری از آنان برآیند و بر مؤمنان است که از برکات روزه و ماه رمضان بهرهمند گردند. امام سجاد علیهالسلام در دعای چهل و چهارم صحیفه سجادیه میفرماید: (خداوندا، ماه رمضان را از عبادت ما سرشار کن و اوقات آن را به توفیق عبادتت مزیّن گردان و ما را در این ماه به روزهداری و در شب آن به نماز، تضرع، خشوع و تواضع به درگاهت یاری فرما چنانکه هیچ روز آن گواه بر غفلت ما و هیچ شب آن شاهد تقصیر ما نگردد.) (روزه) آن است که انسان برای انجام فرمان خداوند از اذان صبح تا مغرب از انجام دادن چیزهایی که روزه را باطل میکند و شرح آنها بعدا گفته میشود خودداری نماید.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.