به صورت کلی درعلّت عدم ایمان و اقبال عربها با توجه به آیات و روایات می توان به تعصب بر قومیت، زبان، و آداب و رسوم گذشتگان اشاره کرد. و شاهد این مسائل هم نحوه ی برخورد عربها با قرآن و پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) است. با این که قرآن به زبان عربی و به پیامبر عرب زبان و از قوم عرب نازل شد، چقدر دشمنیها و مخالفتها و جنگها کردند، حال اگر به زبان غیر عربی نازل می شد چکار می کردند؟ در صورتی که غیر عربها که نوعا مسلمان شدند و ایمان آوردند، این طور بر خورد نکردند. از امام صادق(علیه السلام) به مضمون پرسش شما حدیثی نقل شده که در تفاسیر از جمله در تفسیر علی بن ابراهیم ذیل آیات 198 تا 203 سوره ی شعراء(26) آمده است که مناسب دیدیم در پاسخ به سوال شما بیان شود. حضرت می فرماید: (لو نزل القرآن علی العجم ما آمنت به العرب، و قد نزل علی العرب فامنت به العجم، فهذه فضیلة العجم: اگر قرآن بر عجم نازل شده بود عرب به آن ایمان نمیآورد، ولی قرآن بر عرب نازل شد و عجم به آن ایمان آورد و این فضیلتی است برای عجم.) (ر. ک: نور الثقلین، ج4، ص165؛ تفسیر نمونه، ج15، ص358) فضیلت یعنی زیادی و برتری. و فضیلت گاه تکوینی است یعنی خداوند از اول به کسی یا چیزی زیادی و برتری خاصی عطا فرموده است مثلا در هوش و قیافه. و گاه برتری پاداشی است که خداوند در اثر کوشش و تلاش و عقلانیت در انتخاب راه و انجام عمل صالح، نصیب کسی می کند، مانند شریعت ناب، ایمان قوی، علم مفید، رفیق شفیق. و مراد از فضیلت در حدیث شریف برتری پاداشی است نه تکوینی. بنابر آیات قرآن از جمله آیات سوره ی مبارکه شعراء و روایت مورد بحث و معنای فضیلت، می توان گفت: اگر چه قرآن به زبان عربی فصیح نازل شده أما تعصبهای اعراب به آداب و رسوم جاهلی و مخالفت آنها با قرآنی که به زبانشان بود و با پیامبری که از جنس خودشان بود مانع ایمان و پذیرش حقّ از سوی آنها حتی در مکّه شد. ولی عجمها این طور نبودند، یعنی مخالفت و دشمنی نکردند یا به اندازه ی عربها نکردند و وقتی ندای اسلام و قرآن را شنیدند و آن را موافق با عقل و فطرت دیدند، اسلام آوردند و مؤمن شدند و ایمان فضیلت و برتری واقعی است که به صورت پاداشی به مؤمن داده می شود. طبق آموزه های دین اسلام هیچ برتری نه برای عرب و نه برای عجم، جز در اسلام و تسلیم خدا شدن و ایمان و تقوا مدّ نظر نیست. و عربها گر چه قرآن در میان آنها و به زبان آنها نازل شد اما تا چندی که تعصب و جهالت ورزیدند و به وحی و رسالت ایمان نیاوردند در فضیلت و برتری پاداشی که مهمترین فضیلت است، داخل نشدند. نتیجه اینکه: همانطور که در بالا نیز ذکر شد باید گفت: به فرموده قرآن ملاک فضیلت، تقوی ودرک و فهم و دوری از تعصب است و زبان و نژاد نمی تواند ملاک برتری باشد چون ارزشی نیست بلکه ملاک شناسایی ظاهری است و همه مردم جهان این نوع ملاک و تقسیم بندی را دارند. مانند: کوچک و بزرگ، سیاه و سفید، ایرانی و غیر ایرانی، آمریکایی و غیر آمریکایی، آفریقایی و غیر آفریقایی، ترک و غیر ترک، فارس و غیر فارس، عرب و غیر عرب(عجم) . برای اطلاع بیشتردر این زمینه ر. ک: تفاسیر نمونه، المیزان ذیل آیات مورد اشاره. غلامرضا کاویان - خرداد 94
به صورت کلی درعلّت عدم ایمان و اقبال عربها با توجه به آیات و روایات می توان به تعصب بر قومیت، زبان، و آداب و رسوم گذشتگان اشاره کرد. و شاهد این مسائل هم نحوه ی برخورد عربها با قرآن و پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) است. با این که قرآن به زبان عربی و به پیامبر عرب زبان و از قوم عرب نازل شد، چقدر دشمنیها و مخالفتها و جنگها کردند، حال اگر به زبان غیر عربی نازل می شد چکار می کردند؟ در صورتی که غیر عربها که نوعا مسلمان شدند و ایمان آوردند، این طور بر خورد نکردند.
از امام صادق(علیه السلام) به مضمون پرسش شما حدیثی نقل شده که در تفاسیر از جمله در تفسیر علی بن ابراهیم ذیل آیات 198 تا 203 سوره ی شعراء(26) آمده است که مناسب دیدیم در پاسخ به سوال شما بیان شود.
حضرت می فرماید: (لو نزل القرآن علی العجم ما آمنت به العرب، و قد نزل علی العرب فامنت به العجم، فهذه فضیلة العجم: اگر قرآن بر عجم نازل شده بود عرب به آن ایمان نمیآورد، ولی قرآن بر عرب نازل شد و عجم به آن ایمان آورد و این فضیلتی است برای عجم.) (ر. ک: نور الثقلین، ج4، ص165؛ تفسیر نمونه، ج15، ص358)
فضیلت یعنی زیادی و برتری. و فضیلت گاه تکوینی است یعنی خداوند از اول به کسی یا چیزی زیادی و برتری خاصی عطا فرموده است مثلا در هوش و قیافه. و گاه برتری پاداشی است که خداوند در اثر کوشش و تلاش و عقلانیت در انتخاب راه و انجام عمل صالح، نصیب کسی می کند، مانند شریعت ناب، ایمان قوی، علم مفید، رفیق شفیق. و مراد از فضیلت در حدیث شریف برتری پاداشی است نه تکوینی.
بنابر آیات قرآن از جمله آیات سوره ی مبارکه شعراء و روایت مورد بحث و معنای فضیلت، می توان گفت: اگر چه قرآن به زبان عربی فصیح نازل شده أما تعصبهای اعراب به آداب و رسوم جاهلی و مخالفت آنها با قرآنی که به زبانشان بود و با پیامبری که از جنس خودشان بود مانع ایمان و پذیرش حقّ از سوی آنها حتی در مکّه شد. ولی عجمها این طور نبودند، یعنی مخالفت و دشمنی نکردند یا به اندازه ی عربها نکردند و وقتی ندای اسلام و قرآن را شنیدند و آن را موافق با عقل و فطرت دیدند، اسلام آوردند و مؤمن شدند و ایمان فضیلت و برتری واقعی است که به صورت پاداشی به مؤمن داده می شود.
طبق آموزه های دین اسلام هیچ برتری نه برای عرب و نه برای عجم، جز در اسلام و تسلیم خدا شدن و ایمان و تقوا مدّ نظر نیست. و عربها گر چه قرآن در میان آنها و به زبان آنها نازل شد اما تا چندی که تعصب و جهالت ورزیدند و به وحی و رسالت ایمان نیاوردند در فضیلت و برتری پاداشی که مهمترین فضیلت است، داخل نشدند.
نتیجه اینکه: همانطور که در بالا نیز ذکر شد باید گفت: به فرموده قرآن ملاک فضیلت، تقوی ودرک و فهم و دوری از تعصب است و زبان و نژاد نمی تواند ملاک برتری باشد چون ارزشی نیست بلکه ملاک شناسایی ظاهری است و همه مردم جهان این نوع ملاک و تقسیم بندی را دارند. مانند: کوچک و بزرگ، سیاه و سفید، ایرانی و غیر ایرانی، آمریکایی و غیر آمریکایی، آفریقایی و غیر آفریقایی، ترک و غیر ترک، فارس و غیر فارس، عرب و غیر عرب(عجم) .
برای اطلاع بیشتردر این زمینه ر. ک: تفاسیر نمونه، المیزان ذیل آیات مورد اشاره.
غلامرضا کاویان - خرداد 94
- [سایر] در میان ادیان گوناگون کدامیک برحق و برتر است و میتوان بدان ایمان آورد و از آن پیروی کرد؟
- [سایر] نظر شما در باب اظهارات امام حسین (ع) ، مندرج در صفحه ی 164 کتاب " سفینةالبحار و مدینةالاحکام والآثار" مرحوم حاج شیخ عباس قمی (ر ه) در مورد عرب و عجم چیست؟
- [سایر] در علل الشرایع شیخ صدوق روایتی است که میفرماید: (قال لَهُ ما فَضْلُ الرِّجالِ عَلَی النِّساءِ؟ فقال النَّبِیُّ(ص): کَفَضْلِ السَّماءِ عَلَی الْأَرْضِ وَ کَفَضْلِ الْماءِ عَلَی الْأَرْض..)؛ مگر نه این است که طبق آیه مبارکه (إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ)، ملاک برتری و فضل تنها تقوا است؛ در هر انسانی، چه زن چه مرد، عرب و عجم و…؟
- [آیت الله علوی گرگانی] حکم احتضار، غسل، کفن و دفن و نماز میّت مسلمان در حوادث چگونه است آیا امدادگر باید به مسائل فوق بپردازد یا به خدمات امدادرسانی به مصدومین، کدامیک برتر است؟
- [سایر] آیا آیات زیر مسلمان کردن ایرانیان را نامشروع نمی¬کند: سوره شعراء آیه های 198، 199: (اگر ما این کتاب عربی را بر بعض مردم عجم نازل میگردانیدیم و رسول بزبان تازی بر پارسیان قرائت میکرد(بعذر عدم درک) آنان ایمان نمی آوردند). پس بر اساس آیه بالا، قرآن برای عرب و مردمِ عرب زبان آمده است چون اگر الله میخواست قرآن و یا دینی برای پارسیان بفرستد آن را به زبان پارسی میفرستاد. پس قرآن برای همه انسانها نیامده است بلکه تنها برای عرب! سوره فصلت آیه 44: (و اگر ما این قرآن را بزبان عجم میفرستادیم کافران میگفتند چرا آیات مفصل و روشن (بزبان عرب) نیامد. ای عجب آیا کتاب عجمی بر رسول و امت عربی نازل میشود؟). به گفته الله در این آیه، اگر او میخواست کتاب قرآن را به زبان پارسی بر مردمِ عرب نازل کند، اعراب قبول نمیکردند. به همین خاطر قرآن را به زبان عربی برای مردم عرب نازل کرد تا آنان ایمان آورند. آیا کتاب عجمی بر رسول و امت عربی نازل میشود؟ بنا به گفته الله نه! پس کتاب عربیِ قرآن برای مردم عرب نازل شده است و نه مردم دیگر. سوره شوری آیه 7: (و چنین قرآنی فصیح عربی را ما بتو وحی کردیم تا مردم شهرمکه ام القری و هر که در اطراف اوست (از الله) بترسانی و هم از سختی روز بزرگ قیامت...). بنابر این آیه، قرآنِ فصیحِ عربی برای مردم شهر مکه و اطراف آن فرستاده شده و نه برای مردم دیگری، به ویژه ایرانیان. سوره مائده آیه 48: (... ما بر هر قومی شریعت و طریقه ای مقرر داشتیم و اگر الله(به مشیت ازلی) میخواست همه را یک امت میگردانید و لیکن این نکرد...). سوره یونس آیه 47: (برای هر امتی، رسولی است; هنگامی که رسولشان به سوی آنان بیاید، بعدالت در میان آنها داوری میشود; و ستمی به آنها نخواهد شد!) سوره ابراهیم آیه 4: (ما هیچ رسولی در میان قومی نفرستادیم مگر بزبان آن قوم...) سوره نمل آیه 91: ((ای رسول بگو) من مامورم که منحصرا خدای این بلد مکه معظمه را که بیت الحرامش قرار داده اند پرستش کنم ...). پس باید پرسید آیات بالا به چه معنا هستند؟
- [سایر] آیا می توان گفت که حضرت آدم از نژاد عرب ها بوده و تمامی انسان ها ار نژاد عرب هستند؟
- [سایر] عبادت های برتر چیست؟
- [سایر] دلیل ارتجاع عرب در مقابل استکبار چیست؟
- [سایر] علم برتر است یا عبادت؟
- [سایر] رأی چه کسی برتر است؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر معیّن نکنند که کدامیک از آنان با سرمایه خرید و فروش نماید، هیچیک از آنان بدون اجازه دیگری نمیتواند با آن سرمایه معامله کند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر معیّن نکنند که کدامیک از آنان با سرمایه خرید و فروش نماید، هیچ یک آنان بدون اجازه دیگری نمی تواند با آن سرمایه معامله کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که می داند وضو گرفته و حدثی هم از او سر زده، مثلاً بول کرده، چنانچه نداند کدامیک جلوتر بوده، باید وضو بگیرد.
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی که نمازهایی از او قضا شده میداند کدامیک جلوتر قضا شده، بهتر آن است که به ترتیب قضا کند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر کسی نداند که نمازهائی که از قضا شده کدامیک جلوتر بوده لازم نیست بطوری بخواند که ترتیب حاصل شود و هر یک را می تواند مقدم بدارد .
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر معیّن نکنند که کدامیک از آنان با سرمایه خرید و فروش نماید، هیچ یک از آنان بدون اجازه دیگری نمیتواند با آن سرمایه معامله کند.
- [آیت الله جوادی آملی] .ادای حروف از مخارج متعارف که در عرف عرب صحیح است, کافی است , هرچند مطابق قواعد تجویدی نباشد و در این جهت, فرقی بین شَدّ( تشدید) و مدّ نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است انسان صبر کند که نماز را به جماعت بخواند و نماز جماعت از نماز اول وقت که فرادی (تنها) باشد بهتر است و نیز جماعتی که مختصر بخوانند از نماز فرادی که آن را طول دهند برتر است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کافر شهادتین نگوید، ولی قلباً به معنی آن ایمان داشته باشد مسلمان است، اما اگر بر زبان جاری کند و یقین باشد که قلباً به آن ایمان ندارد احتیاط واجب آن است که از او اجتناب شود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] فرزندان نابالغ کفار بعد از ایمان آوردن پدران آنها پاک می شوند.