آیا در بین مذهب اهل سنت اشخاص سید هم وجود دارد؟ قرآن تنها کتاب آسمانی که از گزند حوادث از تحریف مصون مانده است و تمام مسلمین اعم از شیعه و سنی بر آن اتفاق نظر دارند، در مورد اهل بیت پیغمبر(ص) خداوند متعال میفرماید:(قُلْ لاأسْئَلکُم علیه اجْراً إلاّ المودة فی القربی). } ترجمه:بگو (ای پیغمبر(ص)) من هیچ پاداش از شما بر رسالتم درخواست نمیکنم، جز دوست داشتن نزدیکانم(اهل بیتم). اما اینکه اهل بیت پیغمبر(ص)کیست؟ مسلم و نسائی از زید بن ارقم روایت میکند، که رسول خدا در حالیکه ایستاده بود و سخنرانی میکرد فرمود:أُذَکّرِکُمُ اللَّه فِی اَهْلِ بَیْتِی - ثَلاثاً - فقیل لزید بن ارقم ؛ من اهل البیت(علیهم السلام)؟قال:اهل ابیت من حرم الصّدقة بعده. قیل:و من هم؟ قال:آل علی و آل عقیل و آل جعفر و آل عباس. } لذا مسلمانان اهل بیت پیغمبر(ص) را به جهت انتساب آنها به حضرت رسول خدا(ص) تعظیم و اکرام مینمایند. لفظ (سیّد) در کتاب و سنّ آماده است: قال اللَّه تبارک و تعالی:(و مصدّقاً بکلمة من اللَّه و سیدا و حصوراً) } و قول پیغمبر(ص):اَنَا سید ولد ادم و علی سید العرب){4} فیروز آبادی در کتاب قاموس گفته است:(السید الذی لیس فوقه شی){5} لفظ (سیّد) در نزد علماء انساب بر تمامی کسانی اطلاق میشود که از ذریه علیبنابیطالب(ع) باشند. به نظر میرسد این لفظ از گفتار پیغمبر(ص) مشتق شده است آنجای که فرمود:(الحسن و الحسین سیّدا اهل الجنّة){6} و قول آن حضرت(ص) که فرمود:ان ابنی هذا سید و سیصلح اللَّه به بین فئتین عظیمتین من المسلمین.){7} در ایام خلافت و حکومت عباسی و عثمانیها به (سیّد) (شریف) میگفتند؛ و منصب (نقابة الأشراف) به جهت دقت در صحت انتساب علویان و سادات کرام ساخته بودند که آنها از خدمت سربازی معاف شوند و بعضی حقوق و مزایای که مخصوص آنان است مراعات گردد و احترام شایسته شأن و منزلت آنها به جهت نزدیکی شان به رسول خدا(ص) انجام شود. هر شهر و دیاراصطلاحات مخصوص خود دارد، در عراق کلمه (سید) بر تمام کسانی که علوی باشند اطلاق میشود، در حجاز (سید) را (شریف) میگویند. در مغرب عربی کلمه (شریف) بر کسانی که حسنی نسب باشند یعنی نسبشان به امام حسن(ع) برسد اطلاق میشود، و کلمه (سیّد) را بر کسانی که حسینی نسب یعنی اولاد امام حسین(ع) باشند، استعمال مینمایند. یکی از ظرائف اینست که امام جلال الدین سیوطی در رسال (زینبیه) خود ذکر نمودهاند: در صدر اسلام اسم (شریف) بر هر یک از اهل بیت پیغمبر(ص) اطلاق میشد، چه آن شخص حسینی بود یا حسنی یا علوی و از اولاد محمد حنفیه یا غیر آن از بقیه اولاد علیابن ابیطالب(ع) یا اولاد جعفر یا اولاد عقیل یا اولاد عباس. لذا کتاب تاریخ حافظ الذّهبی در زندگی نامه بزرگان پر از این اسم که مینویسد:شریف عباس، و شریف عقیلی،{8} و شریف جعفری{9} و شریف زینبی، چونکه نوبت خلافت به فاطمیان مصر رسید، اسم (شریف) را تنها بر ذریّه حسن و حسین(علیهما السلام) منحصر ساختند و در آن دیار تا حالا چنین است و فقط اولاد حسن و حسین(علیهما السلام) (شریف) میگویند.) 0} حافظ ابن حجر در کتاب (الالقاب) گوید:شریف در بغداد لقب هر کسی است که از اولاد عباس عموی پیغمبر(ص) باشد. و در مصر لقب کسی است که از اولاد علی ابن ابیطالب(رضی) باشد. شکی نیست که اصطلاح قدیمی بهتر است، که آن عبارت از اطلاق کلمهای (سید) بر تمام کسانی که علوی یا جعفری یا عقیلی یا عباسی باشد چنانچه آقای ذهبی نقل نموده است. و آقای قاضی ماوردی و قاضی أو یعلی فراء از برگان حنابله در کتاب احکام السلطانیه گفته است. و مانند آن قول ابن مالک در (الفیة) است:(واله المستکملین الشرفاء). روایات در فضیلت سادات از طریق اهل سنت و مذهب اهل بیت(علیهم السلام) زیاد آمده است که لازم است از باب نمونه به چند تای آنها اشاره کنم: در کتاب معجم الطبرانی از ابن عباس، و اربعین مؤذن و تاریخ خطیب به اسناد ایشان که به جابربن عبداللَّه انصاری رسانیدهاند از رسول خدا(ص) نقل نمودهاند: قال النبّی(ص) انّ اللَّه تعالی عز وجل جعل ذریة کل نبی من صلبه خاصة و جعل ذریتی من صلبی و صلب علی بن ابیطالب(ع)، ان کل نبی بنت ینسبون الی ابیهم الا اولاد فاطمة فانی انان ابوهم. خداوند ذریّة هر پیغمبری را از صلب همان پیغمبر قرار داده است. ذریهای مرا از صلب خودم و صلب علیابنابیطالب قرار داده است. بدرستیکه دخترزادگان مردم بهپدرانشان منسوب میشوند مگر فرزندان فاطمه که من پدر آنها هستم. عن عمر بن الخطاب قال سمعت رسول اللَّه(ص) یقول کل سبب و نسب ینقطع یوم القیامة ما خلا سببی و نسبی و کل بنی انثی عصبتهم لابیهم ما خلا ولد فاطمه فانّی ابوهم و عصبتهم) 4} خلیفه دوم عمر خطاب گوید :شنیدم رسول خدا میفرمود: هر خویشی و نسبت دامادی در روز قیامت گسیخته میشود(سود نبخشد) جز خویشی با من خواه نسبی باشد یا سببی (که در آنجا نیز برقرار است.) و در زمان حاضر اهل سنت خانوادههای سادات معروف دارند مثلاً آل گیلانی خانواده بزرگ در عراق و در تمام عالم اسلامی موجود است که از نسل عبدالقادر گیلانی میباشد و نسب ایشان به حسن مثنّی بن حسن بن علی بن ابیطالب(ع) میرسد. و خانوادههای عباسیان نیز در موصل 40 خانوار و بغداد 12 خانوار، سامرّا و در خارج عراق مناطق مختلفه 5 خانوار عائلههای بزرگ را تشکیل میدهند. و در اندونزی و مالزی سادات زیاد اهل سنّت از نسل امام موسی کاظم(ع) وجود دارد ک شناسنامههای مخصوص دارند. عجیب است که شیعه و سنی به حساب حقشناسی و بر اتکاء آیات و اخبار سعی داشتهاند که سادات را محترم بدارند تا جای که نورالدین سمهودی شافعی گوید: هر ذریه از پیامبر، پاره جگر پیامبر است یعنی از فاطمه است که بضعه رسول اللَّه میباشد و لو اینکه فاصله زیادی با پیامبر داشته و نسلهای زیادی تا به او رسیده باشد. هر کس در این باره تأمل کند در دلش انگیزه احترام و بزرگداشت نسبت به سادات پیدا میشود و از دشمنی با آنها دوری خواهد کرد. 5} و ابن حجر معروف گوید: هر کس کاری در حق فاطمه کرده باشد باتکاء سخن رسول خدا(ص):اگر او را آزار رسانده باشد پیامبر را آزار رساند و بدتر از این نیست که کسی فاطمه را یا آزار رساندن به فرزندان و دریهاش آزار دهد. 6} بدون شک آنهای که زحمات محمد و علی را و فاطمه را نادیده نمیگیرند چون دسترسی به آنها ندارند که ناچیز حجقشناس بجای آورند، به فرزندانشان احترام میگذارد، شما اگر معلّمی داشته باشید که واقعاً برایتان دلسوزی کرده و اینک در حال حاضر:و سید علوی المالکی حسنی در مکه مکرمه در ایام حج برنامه شبانه در مدح اهل بیت(علیهم السلام) دارند و با؟؟؟که علائم سبز و سیاه دارند یا وقار و عظمت مجلس بسیار با شکوه را بر 1پا مینمایند با غذاها و میوهها از مهمانان پذیرائی مینمایندکه بسیاری از حجاج از سراسر بلاد اسلامی در آن مجلس شرکت مینمایند، اشعار بسیار مهم و جانسوز در مدح حضرت زهرا(س) و اولاد هاشم میخوانند. و علماء و بزرگان اهل سنت کتابهای زیادی درباره شرف نسب پیغمبر(ص) و اهل بیت آن حضرت نوشتهاند که اسامی نمونه از این کتابها را در اینجا میآورم: در افغانستان، پاکستان، عراق، هندوستان در شرق ایران، اندونزی، مالزی عربستان... و سرای جهان اسلام سادات زیاد از نسل فاطمه زهرا(س) وجود دارد که سنّی میباشد و یکی از مذاهب چهارگانه اهل سنّت عمل مینمایند لکن اصالت و نسب و شجره خود را فراموش نکردهاند و عرق سیادت در وجودشان زنده است و این نسب افتخار مینمایند. در حال حاضر رهبران و برخی رؤسای دنیا که از سادات هستند میتوان از آیت اله العظمی خامنهای مقام معظم رهبری ایران و زین العابدین بن علی و آقاخان امام فرقهای اسماعیله نامبرد که همه از سادات هستند. زین العابدین بن علی از سادات ادریسیّه که نسب آن به امام حسن مجتبی میرسد. و آقاخان که اصالةً از محلات ایران بوده و در کرمان از طرف قاجار حاکم بوده است از سادات الموتی که به سادات فاطمیین مصر میرسد که آنها از اولاد امام صادق(ع) میباشد. در آفریقا، اندونزی و مالزی نیز سادات زیاد از اهل سنت وجود دارد که از اولاد امام موسی کاظم(ع) است که یک پسر امام موسی کاظم(ع) به اسم علی عریض (عویصی) به آنجا رفته است که فعلاً سادات زیاد از نسل ایشان موجود میباشد و دارای شناسنامههای مخصوصی و شجرههای ثبت شده هستند. که فتوکپی آن را مشاهده میکنید. منابع: 1- العلم الظاهر فی نفع النسب الطاهر ابن عابدین 2- الصواعق المحرقه ابن حجر هیثمی 3- شرف الأسباط القاسمی 4- تذکرة الخواص سبط جوزی 5- الفصول رشیدالدین ابوالفضل میبدی حنفی 6- مطالب السؤال فی مناقب آل الرسول(ص) محمدبن طلحه شافعی 652 7- کفایة الطالب در فضائل امیرالمؤمنین و اهل البیت(علیهم السلام) محمدبن یوسف محمدگنجی شافعی 658 8- الفصول المهمّة فی معرفة الأئمة ابن صبّاغ مالکی 9- الاتحاف بحبّ الاشراف شیراوی 1172 10- نورالابصار شبلنجی 11- ینابیع المودّة قندوزی حنفی 1294 12- وسیله الخادم الی المخدوم ابن روز بهان ارجاعات: [1].سوره شوری؛ آیه 23. [2].صحیح مسلم. [3].آل عمران / 39. [4].کنز العمال ج 1 ص 400. [5].قاموس اللغة مادة (سود) [6].حدود الشریعه، المحرمات، ج 2 ص 208. [7].صحیح بخاری کتاب الصلح باب قول النبی(ص) للحسن بن علی(رض) [8].عقیل ابن ابیطالب(رضی) [9].جعفر ابن ابیطالب(رضی) [10].به نقل از کتاب:القبائل و البیوتات الهاشمیّه فی العراق؛ یونس الیخ ابراهیم السامرائی مطبعة الشرق الجدید – بغداد. ص 9. [11].همان مدرک. ص 9. [12].القبائل و البیوتات الهاشمیه فی العراق، یونس الشیخ ابراهیم السامرائی ص 10. [13].مناقب آل ابیطالب ج 2 ص 133، ابن شهر آشوب مازندرانی. [14].همان مدرک. [15].الغدیر ج 7 ص 232 و ص 233. [16].الغدیر ج 7 ص 232 و ص 233.
آیا در بین مذهب اهل سنت اشخاص سید هم وجود دارد؟
قرآن تنها کتاب آسمانی که از گزند حوادث از تحریف مصون مانده است و تمام مسلمین اعم از شیعه و سنی بر آن اتفاق نظر دارند، در مورد اهل بیت پیغمبر(ص) خداوند متعال میفرماید:(قُلْ لاأسْئَلکُم علیه اجْراً إلاّ المودة فی القربی). } ترجمه:بگو (ای پیغمبر(ص)) من هیچ پاداش از شما بر رسالتم درخواست نمیکنم، جز دوست داشتن نزدیکانم(اهل بیتم).
اما اینکه اهل بیت پیغمبر(ص)کیست؟
مسلم و نسائی از زید بن ارقم روایت میکند، که رسول خدا در حالیکه ایستاده بود و سخنرانی میکرد فرمود:أُذَکّرِکُمُ اللَّه فِی اَهْلِ بَیْتِی - ثَلاثاً - فقیل لزید بن ارقم ؛ من اهل البیت(علیهم السلام)؟قال:اهل ابیت من حرم الصّدقة بعده. قیل:و من هم؟
قال:آل علی و آل عقیل و آل جعفر و آل عباس. } لذا مسلمانان اهل بیت پیغمبر(ص) را به جهت انتساب آنها به حضرت رسول خدا(ص) تعظیم و اکرام مینمایند.
لفظ (سیّد) در کتاب و سنّ آماده است: قال اللَّه تبارک و تعالی:(و مصدّقاً بکلمة من اللَّه و سیدا و حصوراً) } و قول پیغمبر(ص):اَنَا سید ولد ادم و علی سید العرب){4} فیروز آبادی در کتاب قاموس گفته است:(السید الذی لیس فوقه شی){5} لفظ (سیّد) در نزد علماء انساب بر تمامی کسانی اطلاق میشود که از ذریه علیبنابیطالب(ع) باشند. به نظر میرسد این لفظ از گفتار پیغمبر(ص) مشتق شده است آنجای که فرمود:(الحسن و الحسین سیّدا اهل الجنّة){6} و قول آن حضرت(ص) که فرمود:ان ابنی هذا سید و سیصلح اللَّه به بین فئتین عظیمتین من المسلمین.){7}
در ایام خلافت و حکومت عباسی و عثمانیها به (سیّد) (شریف) میگفتند؛ و منصب (نقابة الأشراف) به جهت دقت در صحت انتساب علویان و سادات کرام ساخته بودند که آنها از خدمت سربازی معاف شوند و بعضی حقوق و مزایای که مخصوص آنان است مراعات گردد و احترام شایسته شأن و منزلت آنها به جهت نزدیکی شان به رسول خدا(ص) انجام شود. هر شهر و دیاراصطلاحات مخصوص خود دارد، در عراق کلمه (سید) بر تمام کسانی که علوی باشند اطلاق میشود، در حجاز (سید) را (شریف) میگویند. در مغرب عربی کلمه (شریف) بر کسانی که حسنی نسب باشند یعنی نسبشان به امام حسن(ع) برسد اطلاق میشود، و کلمه (سیّد) را بر کسانی که حسینی نسب یعنی اولاد امام حسین(ع) باشند، استعمال مینمایند.
یکی از ظرائف اینست که امام جلال الدین سیوطی در رسال (زینبیه) خود ذکر نمودهاند:
در صدر اسلام اسم (شریف) بر هر یک از اهل بیت پیغمبر(ص) اطلاق میشد، چه آن شخص حسینی بود یا حسنی یا علوی و از اولاد محمد حنفیه یا غیر آن از بقیه اولاد علیابن ابیطالب(ع) یا اولاد جعفر یا اولاد عقیل یا اولاد عباس.
لذا کتاب تاریخ حافظ الذّهبی در زندگی نامه بزرگان پر از این اسم که مینویسد:شریف عباس، و شریف عقیلی،{8} و شریف جعفری{9} و شریف زینبی، چونکه نوبت خلافت به فاطمیان مصر رسید، اسم (شریف) را تنها بر ذریّه حسن و حسین(علیهما السلام) منحصر ساختند و در آن دیار تا حالا چنین است و فقط اولاد حسن و حسین(علیهما السلام) (شریف) میگویند.) 0}
حافظ ابن حجر در کتاب (الالقاب) گوید:شریف در بغداد لقب هر کسی است که از اولاد عباس عموی پیغمبر(ص) باشد. و در مصر لقب کسی است که از اولاد علی ابن ابیطالب(رضی) باشد.
شکی نیست که اصطلاح قدیمی بهتر است، که آن عبارت از اطلاق کلمهای (سید) بر تمام کسانی که علوی یا جعفری یا عقیلی یا عباسی باشد چنانچه آقای ذهبی نقل نموده است. و آقای قاضی ماوردی و قاضی أو یعلی فراء از برگان حنابله در کتاب احکام السلطانیه گفته است. و مانند آن قول ابن مالک در (الفیة) است:(واله المستکملین الشرفاء).
روایات در فضیلت سادات از طریق اهل سنت و مذهب اهل بیت(علیهم السلام) زیاد آمده است که لازم است از باب نمونه به چند تای آنها اشاره کنم: در کتاب معجم الطبرانی از ابن عباس، و اربعین مؤذن و تاریخ خطیب به اسناد ایشان که به جابربن عبداللَّه انصاری رسانیدهاند از رسول خدا(ص) نقل نمودهاند: قال النبّی(ص) انّ اللَّه تعالی عز وجل جعل ذریة کل نبی من صلبه خاصة و جعل ذریتی من صلبی و صلب علی بن ابیطالب(ع)، ان کل نبی بنت ینسبون الی ابیهم الا اولاد فاطمة فانی انان ابوهم. خداوند ذریّة هر پیغمبری را از صلب همان پیغمبر قرار داده است. ذریهای مرا از صلب خودم و صلب علیابنابیطالب قرار داده است. بدرستیکه دخترزادگان مردم بهپدرانشان منسوب میشوند مگر فرزندان فاطمه که من پدر آنها هستم.
عن عمر بن الخطاب قال سمعت رسول اللَّه(ص) یقول کل سبب و نسب ینقطع یوم القیامة ما خلا سببی و نسبی و کل بنی انثی عصبتهم لابیهم ما خلا ولد فاطمه فانّی ابوهم و عصبتهم) 4}
خلیفه دوم عمر خطاب گوید :شنیدم رسول خدا میفرمود: هر خویشی و نسبت دامادی در روز قیامت گسیخته میشود(سود نبخشد) جز خویشی با من خواه نسبی باشد یا سببی (که در آنجا نیز برقرار است.)
و در زمان حاضر اهل سنت خانوادههای سادات معروف دارند مثلاً آل گیلانی خانواده بزرگ در عراق و در تمام عالم اسلامی موجود است که از نسل عبدالقادر گیلانی میباشد و نسب ایشان به حسن مثنّی بن حسن بن علی بن ابیطالب(ع) میرسد.
و خانوادههای عباسیان نیز در موصل 40 خانوار و بغداد 12 خانوار، سامرّا و در خارج عراق مناطق مختلفه 5 خانوار عائلههای بزرگ را تشکیل میدهند. و در اندونزی و مالزی سادات زیاد اهل سنّت از نسل امام موسی کاظم(ع) وجود دارد ک شناسنامههای مخصوص دارند.
عجیب است که شیعه و سنی به حساب حقشناسی و بر اتکاء آیات و اخبار سعی داشتهاند که سادات را محترم بدارند تا جای که نورالدین سمهودی شافعی گوید: هر ذریه از پیامبر، پاره جگر پیامبر است یعنی از فاطمه است که بضعه رسول اللَّه میباشد و لو اینکه فاصله زیادی با پیامبر داشته و نسلهای زیادی تا به او رسیده باشد. هر کس در این باره تأمل کند در دلش انگیزه احترام و بزرگداشت نسبت به سادات پیدا میشود و از دشمنی با آنها دوری خواهد کرد. 5}
و ابن حجر معروف گوید: هر کس کاری در حق فاطمه کرده باشد باتکاء سخن رسول خدا(ص):اگر او را آزار رسانده باشد پیامبر را آزار رساند و بدتر از این نیست که کسی فاطمه را یا آزار رساندن به فرزندان و دریهاش آزار دهد. 6} بدون شک آنهای که زحمات محمد و علی را و فاطمه را نادیده نمیگیرند چون دسترسی به آنها ندارند که ناچیز حجقشناس بجای آورند، به فرزندانشان احترام میگذارد، شما اگر معلّمی داشته باشید که واقعاً برایتان دلسوزی کرده و اینک در حال حاضر:و سید علوی المالکی حسنی در مکه مکرمه در ایام حج برنامه شبانه در مدح اهل بیت(علیهم السلام) دارند و با؟؟؟که علائم سبز و سیاه دارند یا وقار و عظمت مجلس بسیار با شکوه را بر 1پا مینمایند با غذاها و میوهها از مهمانان پذیرائی مینمایندکه بسیاری از حجاج از سراسر بلاد اسلامی در آن مجلس شرکت مینمایند، اشعار بسیار مهم و جانسوز در مدح حضرت زهرا(س) و اولاد هاشم میخوانند.
و علماء و بزرگان اهل سنت کتابهای زیادی درباره شرف نسب پیغمبر(ص) و اهل بیت آن حضرت نوشتهاند که اسامی نمونه از این کتابها را در اینجا میآورم: در افغانستان، پاکستان، عراق، هندوستان در شرق ایران، اندونزی، مالزی عربستان... و سرای جهان اسلام سادات زیاد از نسل فاطمه زهرا(س) وجود دارد که سنّی میباشد و یکی از مذاهب چهارگانه اهل سنّت عمل مینمایند لکن اصالت و نسب و شجره خود را فراموش نکردهاند و عرق سیادت در وجودشان زنده است و این نسب افتخار مینمایند.
در حال حاضر رهبران و برخی رؤسای دنیا که از سادات هستند میتوان از آیت اله العظمی خامنهای مقام معظم رهبری ایران و زین العابدین بن علی و آقاخان امام فرقهای اسماعیله نامبرد که همه از سادات هستند. زین العابدین بن علی از سادات ادریسیّه که نسب آن به امام حسن مجتبی میرسد. و آقاخان که اصالةً از محلات ایران بوده و در کرمان از طرف قاجار حاکم بوده است از سادات الموتی که به سادات فاطمیین مصر میرسد که آنها از اولاد امام صادق(ع) میباشد. در آفریقا، اندونزی و مالزی نیز سادات زیاد از اهل سنت وجود دارد که از اولاد امام موسی کاظم(ع) است که یک پسر امام موسی کاظم(ع) به اسم علی عریض (عویصی) به آنجا رفته است که فعلاً سادات زیاد از نسل ایشان موجود میباشد و دارای شناسنامههای مخصوصی و شجرههای ثبت شده هستند. که فتوکپی آن را مشاهده میکنید.
منابع:
1- العلم الظاهر فی نفع النسب الطاهر ابن عابدین
2- الصواعق المحرقه ابن حجر هیثمی
3- شرف الأسباط القاسمی
4- تذکرة الخواص سبط جوزی
5- الفصول رشیدالدین ابوالفضل میبدی حنفی
6- مطالب السؤال فی مناقب آل الرسول(ص) محمدبن طلحه شافعی 652
7- کفایة الطالب در فضائل امیرالمؤمنین و اهل البیت(علیهم السلام) محمدبن یوسف محمدگنجی شافعی 658
8- الفصول المهمّة فی معرفة الأئمة ابن صبّاغ مالکی
9- الاتحاف بحبّ الاشراف شیراوی 1172
10- نورالابصار شبلنجی
11- ینابیع المودّة قندوزی حنفی 1294
12- وسیله الخادم الی المخدوم ابن روز بهان
ارجاعات:
[1].سوره شوری؛ آیه 23.
[2].صحیح مسلم.
[3].آل عمران / 39.
[4].کنز العمال ج 1 ص 400.
[5].قاموس اللغة مادة (سود)
[6].حدود الشریعه، المحرمات، ج 2 ص 208.
[7].صحیح بخاری کتاب الصلح باب قول النبی(ص) للحسن بن علی(رض)
[8].عقیل ابن ابیطالب(رضی)
[9].جعفر ابن ابیطالب(رضی)
[10].به نقل از کتاب:القبائل و البیوتات الهاشمیّه فی العراق؛ یونس الیخ ابراهیم السامرائی مطبعة الشرق الجدید – بغداد. ص 9.
[11].همان مدرک. ص 9.
[12].القبائل و البیوتات الهاشمیه فی العراق، یونس الشیخ ابراهیم السامرائی ص 10.
[13].مناقب آل ابیطالب ج 2 ص 133، ابن شهر آشوب مازندرانی.
[14].همان مدرک.
[15].الغدیر ج 7 ص 232 و ص 233.
[16].الغدیر ج 7 ص 232 و ص 233.
- [سایر] آیا در مذهب اهل سنت هم سید می باشد؟منتسب به چه شخصی هستند؟
- [آیت الله بهجت] آیا اقتدا به امام جماعت سنّی مذهب جایز است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] کدام یک از موارد زیر صحیح است؟ الف) شهادت اهل سنّت علیه اهل تشیّع در دعاوی مالی یا کیفری (چنان چه خواهان سنّی مذهب، و خوانده شیعه باشد). ب) شهادت اهل سنّت علیه اهل سنّت در دعاوی مالی یا کیفری (چنانچه خواهان و خوانده هر دو سنی باشند.) ج) شهادت اهل سنّت در دعاوی مالی یا کیفری (چنانچه خواهان و خوانده هر دو شیعه باشند; لیکن شهودشان سنّی باشد.) د) شهادت اهل سنّت به نفع اهل تشیّع (چنانچه خواهان شیعه، و خوانده سنّی مذهب باشد.) ه) شهادت اهل کتاب له یا علیه مسلمانان.
- [سایر] مذهب اهل سنت چه انشعاباتی دارد؟ توضیح دهید.
- [سایر] اختلافات مذهب شیعه و سنی در چیست؟
- [سایر] مذهب اهل سنت چه انشعاباتی دارد؟ توضیح دهید.
- [آیت الله اردبیلی] دختر شیعه با رضایت پدر به شرط عدم تغییر مذهب شیعه به عقد مرد سنی مذهب درآمده است، ولی بعد از عقد دختر تغییر مذهب از شیعه به سنی کرده است. پدر دختر با مخالفت دختر را به خانه برگردانده اما مرد سنی با دختر فرار کرده است. حکم عقد و حکم محرمیت دختر و پسر و رابطة آنها چگونه است؟
- [سایر] آیا افراد سنی مذهب به معصومیت پیامبر(ص) و امامان و اهل بیت (ع) اعتقاد دارند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] سادات شیعه و سنی با هم چه فرقی دارند؟
- [سایر] خالد بن ولیدی که با عمر مخالف بود سنی مذهب بود یا شیعه؟
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله مظاهری] مرد شیعه میتواند با زن سنّی ازدواج کند و همچنین زن شیعه میتواند به عقد سنّی درآید ولی سزاوار نیست که این کار عملی شود.
- [آیت الله سیستانی] ابوحنیفه و شافعی برای مغبون قائل به خیار غبن نیستند، حال آنکه در مذهب ما این خیار ثابت است، و ظاهراً بحث ثبوت یا عدم ثبوت این خیار شامل موردی که بنای شخص مغبون بر بیتوجّهی به قیمت و خرید و فروش کالا به هر قیمتی باشد، نمیشود، در این فرض ظاهراً خیار غبن ثابت نیست. همچنین شامل جایی که بنای طرفین معامله نقلوانتقال طبق قیمت بازار است نه بیشتر و شخص مغبون بر ادّعای غابن مبنی بر بالا نبودن قیمت اعتماد کرده، نمیشود؛ زیرا ظاهراً از نظر همگان در اینجا خیار ثابت است، از جهت فریب دادن بایع. همچنین این خیار شامل جایی که بنا به شرط ارتکازی در عرف خاص، جز حقّ فسخ، حقّ دیگری مانند حقّ مطالبه مابهالتفاوت وجود دارد، نمیشود. در هر حال، هر جا که از نظر مذهب امامیه خیار غبن ثابت باشد و مذهب اهل سنّت، آن را منکر باشد، برای شخص امامی مذهب از باب مقاصّه نوعی جایز است که پیرو اهل سنّت را به نبود خیار غبن ملزم کند. این در جایی است که مذهب اهل سنّت بر همگان، از جمله شخص امامی مذهب نافذ و جاری باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت جمع میان عمه و برادرزادهاش یا خاله و خواهرزادهاش جایز نیست، بدین معنا که اگر هر دو را همزمان عقد کنند، هر دو عقد باطل است، و در صورتی که عقد یکی پس از دیگری باشد، عقد دومی باطل است. لکن از نظر فقه امامیه، عقد عمه پس از برادرزادهاش و خاله پس از خواهرزادهاش مطلقاً جایز است. همچنین عقد برادرزاده پس از عقد عمه و عقد خواهرزاده پس از عقد خاله، مشروط بر آنکه پیش از عقد عمه و خاله رضایت داده باشند و یا بعد از عقد رضایت بدهند جایز است. بنابراین اگر پیرو اهل سنّت، در نکاح میان عمه و برادرزادهاش و یا میان خاله و خواهرزادهاش جمع کند، پس اگر عقد آنها متقارن باشد چون به مذهب آنها عقد هر دو باطل است، برای پیرو مذهب امامیه جایز است بر هر یک از آنها و در صورت رضایت عمه یا خاله بر هر دو عقد کند. و اگر عقد مرد سنّی متقارن نباشد، عقد زن دوّم در فرض مذکور به مذهب آنها باطل است و مرد شیعی میتواند با او ازدواج کند. این حکم در مورد هر یک از آن دو زن در صورتی که امامی باشند، نیز جاری است.
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر امام یا ماموم بخواهد نمازی را که به جماعتخوانده دوباره با جماعت بخواند ، در صورتی که جماعت دوم و اشخاص آن غیر از اول باشد اشکال ندارد .
- [امام خمینی] اگر امام یا ماموم بخواهد نمازی را که به جماعت خوانده دوباره با جماعت بخواند، در صورتی که جماعت دوم و اشخاص آن غیر از اول باشد، اشکال ندارد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر امام یا مأموم بخواهد نمازی را که به جماعت خوانده دوباره با جماعت بخواند در صورتی که جماعت دوّم و اشخاص آن غیر از اوّل باشند و او امام باشد اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] اگر امام یا مأموم بخواهد نمازی را که به جماعت خوانده دوباره به جماعت بخواند، در صورتی که جماعت دوّم غیر از اوّل باشد اشکال ندارد، و لازم نیست همه اشخاص جماعت دوّم غیر از جماعت اوّل باشند. بنابراین یک امام جماعت میتواند در دو مسجد نماز جماعت بخواند.