اثبات عقلانی مذهب جعفری چگونه است؟
اثبات عقلانی مذهب جعفری چگونه است؟ آنچه بر حسب تحقیقات علمی، به دور از عواطف تقلیدی و احساسات مذهبی به دست آمده، این است که شیعه در زمان رسول خدا‌(ص) به وجود آمده است و ایشان اوّل کسی هستند که این بذر را نشانده، پرورش داده و در تمام مراحل زندگی‌شان مواظب آن بوده‌اند. اینک چند حدیث از رسول خدا(ص) و البته از منابع اهل سنّت ذکر می کنیم که گواه این مدّعاست. رسول خدا(ص) فرمودند: ای علی تو و شیعیانت در کنار حوض بر من وارد می‌شوید. (مجمع الزوائد، ج 9، ص 131؛ کنوز الحقائق، ص 188، الاستیعاب، ج 2، ص 457) ای علی! به زودی تو نزد خدا وارد می‌شوی در حالی که شیعیان تو راضی و مورد رضایت خدا هستند و دشمنانت معذّب به عذابی سخت خواهند بود. (الصواعق المحرقة، ص 93؛ مجمع الزوائد، ج 9، ص 131). علی و شیعه او، آنها در روز قیامت رستگارند.( کنوز الحقائق، ص 92) شیعة علی، آنها رستگارند. (همان، ص 82) ای علی، خدا تو و ذریّة تو و فرزندانت و اهل و شیعة تو و دوستان شیعة تو را آمرزید. همانا تو دارای قلب بزرگی هستی.( الصواعق المحرقة، ص 96). سیوطی در تفسیر قول خدای متعال که می‌فرماید: آنهایی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، آنها بهترین مردمند. می‌گوید: ابن عساکر از جابر بن عبدالله روایت کرده است که گفت: نزد پیامبر(ص) بودیم؛ پس علی‌(ع) وارد شد. پیامبر(ص) گفت: سوگند به آن کسی که جانم در دست قدرت اوست، این علی و شیعة او رستگارانند. و این آیه نازل شد: (انّ الّذین آمنوا و عملوا الصّالحات اولئک هم خیر البریّة)؛ پس اصحاب پیامبر(ص) وقتی علی‌(ع) می‌آمد، می‌گفتند: (خیر البریّه) آمد.( الدرّ المنثور) ابن مردویه از علی‌(ع) روایت می‌کند که: رسول خدا(ص) به من گفت: (آیا نشنیدی قول خدای متعال را که فرمود: (انّ الّذین آمنوا و عملوا الصّالحات اولئک هم خیر البریّة) تو و شیعة تو، وعده‌گاه من و وعده گاه شما حوض است؛ وقتی امت‌ها برای حساب آورده شوند و پیشوای مسروران را دعوت کنند).( المقالات و الفرق،ص 15) این گونه احادیث فراوان در کتب اهل سنّت ذکر شده‌اند و بر این نکته تصریح دارند که نبی اکرم‌(ص) نخستین کسی است که تشیع را به پاداشت و آن را ایجاد کرد و به پیروان امام علی‌(ع)، صفات عالیه نسبت داده، آنان را به منزلت رفیع در بهشت بشارت داد.و خود آن حضرت بود که در حدیث ثقلین و حدیث سفینه نوح و حدیث منزلت و امثال در کتب اهل سنّت نیز آمده اند ما را به اطاعت علی (ع) و فرزندان معصومش امر نمود. تأییدکنندگان این روایات گروهی از علما از قدما و مؤخّران بر این عقیده‌اند که تشیع از زمان رسول خدا(ص) تشکیل و اعلام شد. بعضی از گفته‌های آنها به شرح زیر است: 1. شیخ صدوق: تصریح کرده است که: (تشیع برای امام، امیر المؤمنین‌(ع) در عهد رسول خدا(ص) بود و او شیعه را به بهشت بشارت داد).( المقالات و الفرق،ص 15) 2. سعد قمی: وی تأکید کرده است که: اوّلین گروه در اسلام شیعه است و آن گروه امام علی بن ابی‌طالب‌(ع) است که به پیروی از او و اعتقاد به امامت او معروفند.( المقالات و الفرق،ص 15) همچنین قمی تصریح کرده است که: در پیشاپیش شیعه، نخستین صحابة پیامبر(ص) مثل صحابی مجاهد، عمّار یاسر و انقلابی بزرگ ابوذر غفّاری و مستشار پیامبر(ص) سلمان فارسی و مقداد بن اسود بودند که به اسم شیعه ملقّب شدند.( فرق الشیعة، ص 15) 3. رازی نیز تصریح کرده که: (به این گروه، شیعة علی و یاران علی‌(ع) می‌گفتند و پیامبر(ص) دربارة آنها گفته است: بهشت مشتاق چهار نفر است: سلمان، ابوذر، مقداد و عمّار.( الزینة ورقة، ص205)4. شیخ مفید: وی این چهار صحابی رسول خدا(ص) را ارکان چهارگانه نامیده است؛ یعنی ارکان شیعه.( الزینة ورقة، ص 205؛ والاختصاص، ص 6) 5. امام کاشف الغطا: شیخ محمّد حسین آل کاشف الغطا گفته است: (اوّل کسی که بذر تشیع را در سرزمین اسلام کاشت، شخص صاحب شریعت اسلامی بود؛ یعنی بذر تشیع، دوش به دوشِ بذر اسلام و پهلو به پهلو و به موازات آن قرار گرفته است)( أصل الشیعة و أصولها). 6. علّامه شیخ محمّد حسین مظفّر گفته است: (دعوت به تشیع در روزی که ناجی بزرگ، محمّد(ص) صدایش را به کلمة (لا اله الّا الله) بلند کرد، شروع شد و آن زمانی بود که آیة (و أنذر عشیرتک الأقربین) نازل شد و پیامبر(ص) بنی هاشم را جمع کرد و آنها را انذار داد و گفت: (کدام یک از شما مرا یاری می‌کنید تا اینکه او برادر، وارث، وصیّ و خلیفة من در بین شما بعد از من باشد؟) احدی جواب او را نداد مگر علی مرتضی‌(ع). رسول خدا(ص) به آنها گفت: (این برادر من و وزیر من و وصیّ من و خلیفة من در بین شما بعد از من است؛ از او بشنوید و او را اطاعت کنید.) پس دعوت به تشیع ابوالحسن از سوی صاحب رسالت و هم‌زمان با دعوت برای شهادتین بود و از آنجاست که ابوذر از شیعیان علی‌(ع) است). علامه مظفّر از محمّد کردعلی، مؤلف خطّاط شام، چنین نقل کرده است: (گروهی از بزرگان صحابه به موالات علی‌(ع) در زمان رسول خدا(ص) شناخته شده بودند؛ مانند سلمان فارسی که گفت: بیعت کردیم با رسول خدا(ص) بر سفارش به مسلمانان و امامت علی بن ابی‌طالب‌(ع) و پیروی از او). 7. سعید خدری: وی گفته است که: (مردم به پنج چیز مأمور شدند. چهار تا از آن را انجام دادند و یکی را ترک کردند و چون از چهار تا سؤال شد، گفت: نماز، زکات، روزة ماه رمضان و حجّ. گفته شد پس آن یکی چیست که آن را ترک کردند؟ گفت: ولایت علی بن ابی‌طالب‌(ع)).( زندگی امام صادق(ع)، ج 7، ص 181) 2- حقانیت شیعه: یکی از افتخارات شیعه این است که همیشه در مقابل دشمنان ولایت با سلاح استدلال و منطق و با شمشیر برهان به میدان بحث و گفتگو آمده و در طول تاریخ با هر فرقه و مسلکی حاضر به مناظره شده است. شیعیان حتی از بزرگترین علما وماهرترین جدالگران غیرشیعی ابداً هراسی در دل ندارند و این امر بر خود مخالفین روشن است. لذا بسیاری از دشمنان شیعه، جوانان ِ مکتب خود را از بحث با علمای شیعه بر حذر می‌دارند و این خود بهترین دلیل بر بطلان راه آنها و حقّانیت مذهب شیعه است. علمای شیعه حاضرند تمام استدلالات خود را بر اساس منطق و فلسفه و عقل بیان کنند و در بحث با فرقه ای از فرقه‌های اسلام، حاضرند فقط از قرآن و کتاب‌های مورد قبول خودشان استفاده کنند؛ و این خصوصیتی است که هیچ فرقه دیگری دارای آن نیست. موارد زیادی از بحث‌های استدلالی اهل تشیّع با اهل تسنّن در کتاب‌های تاریخی به ثبت رسیده است. شیعه امیرالمؤمنین مانند خود علی (علیه السلام) است که فرمود:(اگر قرار باشد به تخت استدلال تکیه بزنم، با یهودیان به تورات و با مسیحیان به انجیل استدلال می‌کنم.) شیعیان نیز به پیروی از امام خود، اعلان می کنند که با تمام گروه‌ها و فرقه‌های مسلمان و غیر مسلمان حاضر به بحث و استدلال هستند و با دلیل و منطق، ثابت می‌کنند که تنها راه صحیح، تشیع و پیروی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام است. برای اثبات حقانیت مذهب شیعه دوازده امامی دلایل منطقی و متقن فراوانی وجود دارد، براهین موجود را می‌توان به سه دسته کلی تقسیم نمود: 1. براهین عقلی، 2. دلایل قرآنی، 3. روایات پیامبر اکرم(ص). طبیعی است گستردگی هر یک از این استدلالات، مطالعه کتاب های متعددی را می‌طلبد و در این مختصر امکان بحث از آنها نیست؛ لیکن اختصارا به این برهان اشاره می‌گردد:یک. از دیدگاه قرآن:1. از نظر قرآن رهبری و امامت امت، حتما باید به ‌دست انسانی معصوم باشد که از هر گونه کژی دور باشد. این نکته‌ به تعابیر مختلفی در کتاب ‌الهی بیان شده‌ است. از جمله هنگامی که ابراهیم(ع) به‌ امامت رسید و آن منصب الهی را برای فرزندانش درخواست نمود پاسخ آمد: عهد من به ستمکاران نمی‌رسد. (قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی‌ قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ؛[بقره/124] خداوند به او فرمود: (من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم!) ابراهیم عرض کرد: (از دودمان من (نیز امامانی قرار بده!)) خداوند فرمود: (پیمان من، به ستمکاران نمی ‌رسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند)) آیه مذکور نشان می‌دهد که امامت منصبی الهی است؛ نه به انتخاب افراد و به کسانی اعطا می شود که از هر ظلمی با مفهوم وسیع قرآنی آن پاک و مبرا باشند. آیه ابلاغ: (یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ)[مائده/67] و به دنبال آن آیه اکمال دین که درخصوص ولایت امیرالمؤمنین(ع) است و جزئیات آن در روایات متواتره بیان گردیده است. دو. از دیدگاه عقلی نیز باید توجه داشت که: 1. لزوم رهبری در جامعه، امری ضروری و انکار ناپذیر است. 2. رهبری در جامعه‌ اسلامی، باید براساس‌ احکام و قوانین الهی باشد. 3. احکام الهی و اجرای آن به وسیله کسی ممکن است که صد در صد به زوایای آن احکام آگاه و نسبت به آنها متعهد باشد. به عبارت دیگر اگر پیامبر(ص) حضور ندارد، این شرایط و اوصاف در نزدیک‌ترین فرد به‌ آن حضرت می باشد و به شهادت تاریخ و گواهی خلفا، هیچ کس در این جهات قابل مقایسه به امامان معصوم(ع) نبوده است. حتی خلفا در موارد بسیاری احساس نیاز به ائمه(ع) می‌کردند. سه. از دیدگاه روایی: روایات بی شماری از پیامبر اکرم(ص) در کتاب‌های شیعه و سنی، به تواتر نقل شده که به صراحت امامت و ولایت اهل بیت(ع) را ثابت میکند مانند: 1. روایات مربوط به حادثه غدیر، 2. روایات لیله الانذار، 3. احادیث سفینه، 4. احادیث ثقلین و...البته باید بدانید که این مقدار آگاهی، برای کسی که خود را در معرض انواع شبهات قرار داده، هرگز کافی نیست و نیازمند مطالعات جدی است. که در پایان منابعی در این رابطه خدمت شما معرفی می کنم. علاوه بر مطالب فوق، فقط همین قدر کافی است بدانید که تمام عقاید شیعه از طریق منابع اهل سنت قابل اثبات است و کتاب هایی مانند ((عبقات الانوار)) که ده ها جلد می باشد, همه با منابع اهل سنت حقانیت شیعه را به اثبات رسانده است. نویسندگان برخی از کتب ذکر شده خودشان از علمای اهل سنت بوده که پس از تحقیق شیعه شده اند. برخی از این کتاب ها مناظرات علمای شیعه و سنی می باشد. مانند المراجعات که بسیار عمیق و عالی است و بزرگترین علمای اهل سنت را به اعتراف نسبت به حقانیت شیعه واداشت. درپایان برخی ازکتابهایی که برای پی بردن به حقانیت شیعه قابل مطالعه هستند را ذکرمی شود:1 بررسی مسائل کلی امامت، ابراهیم امینی2 امامت و رهبری، شهید مطهری3 آنگاه هدایت شدم، تیجانی سماوی، ترجمه: سید محمد جواد مهری4 اهل سنت واقعی کیست؟، تیجانی سماوی، ترجمه: سید محمد جواد مهری5 از آگاهان بپرسید، تیجانی سماوی، ترجمه: سید محمد جواد مهری6 اهل بیت، کلید مشکل‌ها، تیجانی سماوی، ترجمه: سید محمد جواد مهری7 همراه با راستگویان، تیجانی سماوی، ترجمه: سید محمد جواد مهری8 عبداللّه‌ بن سبا، ج 3 - 1، علامه عسکری9 نقش ائمه در احیای دین، ج 15 - 1، علامه عسکری10 یکصد و پنجاه صحابی ساختگی، علامه عسکری11 نقش عایشه در تاریخ اسلام، علامه عسکری12 اندیشه‌ های اسلامی در دیدگاه دو مکتب (ترجمه معالم المدرستین)، ج 2 - 1، علامه عسکری، ترجمه: دکتر جلیل تجلیل13 حق‌ جو و حق‌ شناس (ترجمه المراجعات)، علامه سید شرف‌الدین، ترجمه محمد رضا امامی14 شیعه در اسلام، علامه طباطبایی15 شیعه و تهمت‌های ناروا، علامه جواد شری16 شیعه پاسخ می‌گوید، سید رضا حسینی نسب17 فریب، صالح الوردانی18 خاطرات مدرسه، سید محمد جواد مهری19 سیری در صحیحین، محمد صادق نجمی20 الغدیر، علامه امینی21 عبقات الانوار، میرحامد حسین لکنهوی22 احقاق الحق، علامه شهید تستری23 شبهای پیشاور، سلطان الواعظین شیرازی24 راه ما، راه و روش پیامبر ما، علامه امینی، ترجمه: موسوی همدانی.25-جستجوی حقیقت در مناظرات مسجد الحرام، سید محمد حسین پور علوی26-ولایت مطهرین، سید محمد حسین پور علوی27-ولایت ذوی القربی، سید محمد حسین پور علوی28-ولایت اقربین، سید محمد حسین پور علوی29-مباهله صادقین، سید محمد حسین پور علوی
عنوان سوال:

اثبات عقلانی مذهب جعفری چگونه است؟


پاسخ:

اثبات عقلانی مذهب جعفری چگونه است؟

آنچه بر حسب تحقیقات علمی، به دور از عواطف تقلیدی و احساسات مذهبی به دست آمده، این است که شیعه در زمان رسول خدا‌(ص) به وجود آمده است و ایشان اوّل کسی هستند که این بذر را نشانده، پرورش داده و در تمام مراحل زندگی‌شان مواظب آن بوده‌اند. اینک چند حدیث از رسول خدا(ص) و البته از منابع اهل سنّت ذکر می کنیم که گواه این مدّعاست. رسول خدا(ص) فرمودند: ای علی تو و شیعیانت در کنار حوض بر من وارد می‌شوید. (مجمع الزوائد، ج 9، ص 131؛ کنوز الحقائق، ص 188، الاستیعاب، ج 2، ص 457) ای علی! به زودی تو نزد خدا وارد می‌شوی در حالی که شیعیان تو راضی و مورد رضایت خدا هستند و دشمنانت معذّب به عذابی سخت خواهند بود. (الصواعق المحرقة، ص 93؛ مجمع الزوائد، ج 9، ص 131). علی و شیعه او، آنها در روز قیامت رستگارند.( کنوز الحقائق، ص 92) شیعة علی، آنها رستگارند. (همان، ص 82) ای علی، خدا تو و ذریّة تو و فرزندانت و اهل و شیعة تو و دوستان شیعة تو را آمرزید. همانا تو دارای قلب بزرگی هستی.( الصواعق المحرقة، ص 96). سیوطی در تفسیر قول خدای متعال که می‌فرماید: آنهایی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، آنها بهترین مردمند. می‌گوید: ابن عساکر از جابر بن عبدالله روایت کرده است که گفت: نزد پیامبر(ص) بودیم؛ پس علی‌(ع) وارد شد. پیامبر(ص) گفت: سوگند به آن کسی که جانم در دست قدرت اوست، این علی و شیعة او رستگارانند. و این آیه نازل شد: (انّ الّذین آمنوا و عملوا الصّالحات اولئک هم خیر البریّة)؛ پس اصحاب پیامبر(ص) وقتی علی‌(ع) می‌آمد، می‌گفتند: (خیر البریّه) آمد.( الدرّ المنثور) ابن مردویه از علی‌(ع) روایت می‌کند که: رسول خدا(ص) به من گفت: (آیا نشنیدی قول خدای متعال را که فرمود: (انّ الّذین آمنوا و عملوا الصّالحات اولئک هم خیر البریّة) تو و شیعة تو، وعده‌گاه من و وعده گاه شما حوض است؛ وقتی امت‌ها برای حساب آورده شوند و پیشوای مسروران را دعوت کنند).( المقالات و الفرق،ص 15) این گونه احادیث فراوان در کتب اهل سنّت ذکر شده‌اند و بر این نکته تصریح دارند که نبی اکرم‌(ص) نخستین کسی است که تشیع را به پاداشت و آن را ایجاد کرد و به پیروان امام علی‌(ع)، صفات عالیه نسبت داده، آنان را به منزلت رفیع در بهشت بشارت داد.و خود آن حضرت بود که در حدیث ثقلین و حدیث سفینه نوح و حدیث منزلت و امثال در کتب اهل سنّت نیز آمده اند ما را به اطاعت علی (ع) و فرزندان معصومش امر نمود. تأییدکنندگان این روایات گروهی از علما از قدما و مؤخّران بر این عقیده‌اند که تشیع از زمان رسول خدا(ص) تشکیل و اعلام شد. بعضی از گفته‌های آنها به شرح زیر است: 1. شیخ صدوق: تصریح کرده است که: (تشیع برای امام، امیر المؤمنین‌(ع) در عهد رسول خدا(ص) بود و او شیعه را به بهشت بشارت داد).( المقالات و الفرق،ص 15) 2. سعد قمی: وی تأکید کرده است که: اوّلین گروه در اسلام شیعه است و آن گروه امام علی بن ابی‌طالب‌(ع) است که به پیروی از او و اعتقاد به امامت او معروفند.( المقالات و الفرق،ص 15) همچنین قمی تصریح کرده است که: در پیشاپیش شیعه، نخستین صحابة پیامبر(ص) مثل صحابی مجاهد، عمّار یاسر و انقلابی بزرگ ابوذر غفّاری و مستشار پیامبر(ص) سلمان فارسی و مقداد بن اسود بودند که به اسم شیعه ملقّب شدند.( فرق الشیعة، ص 15) 3. رازی نیز تصریح کرده که: (به این گروه، شیعة علی و یاران علی‌(ع) می‌گفتند و پیامبر(ص) دربارة آنها گفته است: بهشت مشتاق چهار نفر است: سلمان، ابوذر، مقداد و عمّار.( الزینة ورقة، ص205)4. شیخ مفید: وی این چهار صحابی رسول خدا(ص) را ارکان چهارگانه نامیده است؛ یعنی ارکان شیعه.( الزینة ورقة، ص 205؛ والاختصاص، ص 6) 5. امام کاشف الغطا: شیخ محمّد حسین آل کاشف الغطا گفته است: (اوّل کسی که بذر تشیع را در سرزمین اسلام کاشت، شخص صاحب شریعت اسلامی بود؛ یعنی بذر تشیع، دوش به دوشِ بذر اسلام و پهلو به پهلو و به موازات آن قرار گرفته است)( أصل الشیعة و أصولها). 6. علّامه شیخ محمّد حسین مظفّر گفته است: (دعوت به تشیع در روزی که ناجی بزرگ، محمّد(ص) صدایش را به کلمة (لا اله الّا الله) بلند کرد، شروع شد و آن زمانی بود که آیة (و أنذر عشیرتک الأقربین) نازل شد و پیامبر(ص) بنی هاشم را جمع کرد و آنها را انذار داد و گفت: (کدام یک از شما مرا یاری می‌کنید تا اینکه او برادر، وارث، وصیّ و خلیفة من در بین شما بعد از من باشد؟) احدی جواب او را نداد مگر علی مرتضی‌(ع). رسول خدا(ص) به آنها گفت: (این برادر من و وزیر من و وصیّ من و خلیفة من در بین شما بعد از من است؛ از او بشنوید و او را اطاعت کنید.) پس دعوت به تشیع ابوالحسن از سوی صاحب رسالت و هم‌زمان با دعوت برای شهادتین بود و از آنجاست که ابوذر از شیعیان علی‌(ع) است). علامه مظفّر از محمّد کردعلی، مؤلف خطّاط شام، چنین نقل کرده است: (گروهی از بزرگان صحابه به موالات علی‌(ع) در زمان رسول خدا(ص) شناخته شده بودند؛ مانند سلمان فارسی که گفت: بیعت کردیم با رسول خدا(ص) بر سفارش به مسلمانان و امامت علی بن ابی‌طالب‌(ع) و پیروی از او). 7. سعید خدری: وی گفته است که: (مردم به پنج چیز مأمور شدند. چهار تا از آن را انجام دادند و یکی را ترک کردند و چون از چهار تا سؤال شد، گفت: نماز، زکات، روزة ماه رمضان و حجّ. گفته شد پس آن یکی چیست که آن را ترک کردند؟ گفت: ولایت علی بن ابی‌طالب‌(ع)).( زندگی امام صادق(ع)، ج 7، ص 181) 2- حقانیت شیعه: یکی از افتخارات شیعه این است که همیشه در مقابل دشمنان ولایت با سلاح استدلال و منطق و با شمشیر برهان به میدان بحث و گفتگو آمده و در طول تاریخ با هر فرقه و مسلکی حاضر به مناظره شده است. شیعیان حتی از بزرگترین علما وماهرترین جدالگران غیرشیعی ابداً هراسی در دل ندارند و این امر بر خود مخالفین روشن است. لذا بسیاری از دشمنان شیعه، جوانان ِ مکتب خود را از بحث با علمای شیعه بر حذر می‌دارند و این خود بهترین دلیل بر بطلان راه آنها و حقّانیت مذهب شیعه است. علمای شیعه حاضرند تمام استدلالات خود را بر اساس منطق و فلسفه و عقل بیان کنند و در بحث با فرقه ای از فرقه‌های اسلام، حاضرند فقط از قرآن و کتاب‌های مورد قبول خودشان استفاده کنند؛ و این خصوصیتی است که هیچ فرقه دیگری دارای آن نیست. موارد زیادی از بحث‌های استدلالی اهل تشیّع با اهل تسنّن در کتاب‌های تاریخی به ثبت رسیده است. شیعه امیرالمؤمنین مانند خود علی (علیه السلام) است که فرمود:(اگر قرار باشد به تخت استدلال تکیه بزنم، با یهودیان به تورات و با مسیحیان به انجیل استدلال می‌کنم.) شیعیان نیز به پیروی از امام خود، اعلان می کنند که با تمام گروه‌ها و فرقه‌های مسلمان و غیر مسلمان حاضر به بحث و استدلال هستند و با دلیل و منطق، ثابت می‌کنند که تنها راه صحیح، تشیع و پیروی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام است. برای اثبات حقانیت مذهب شیعه دوازده امامی دلایل منطقی و متقن فراوانی وجود دارد، براهین موجود را می‌توان به سه دسته کلی تقسیم نمود: 1. براهین عقلی، 2. دلایل قرآنی، 3. روایات پیامبر اکرم(ص). طبیعی است گستردگی هر یک از این استدلالات، مطالعه کتاب های متعددی را می‌طلبد و در این مختصر امکان بحث از آنها نیست؛ لیکن اختصارا به این برهان اشاره می‌گردد:یک. از دیدگاه قرآن:1. از نظر قرآن رهبری و امامت امت، حتما باید به ‌دست انسانی معصوم باشد که از هر گونه کژی دور باشد. این نکته‌ به تعابیر مختلفی در کتاب ‌الهی بیان شده‌ است. از جمله هنگامی که ابراهیم(ع) به‌ امامت رسید و آن منصب الهی را برای فرزندانش درخواست نمود پاسخ آمد: عهد من به ستمکاران نمی‌رسد. (قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی‌ قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ؛[بقره/124] خداوند به او فرمود: (من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم!) ابراهیم عرض کرد: (از دودمان من (نیز امامانی قرار بده!)) خداوند فرمود: (پیمان من، به ستمکاران نمی ‌رسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند)) آیه مذکور نشان می‌دهد که امامت منصبی الهی است؛ نه به انتخاب افراد و به کسانی اعطا می شود که از هر ظلمی با مفهوم وسیع قرآنی آن پاک و مبرا باشند. آیه ابلاغ: (یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ)[مائده/67] و به دنبال آن آیه اکمال دین که درخصوص ولایت امیرالمؤمنین(ع) است و جزئیات آن در روایات متواتره بیان گردیده است. دو. از دیدگاه عقلی نیز باید توجه داشت که: 1. لزوم رهبری در جامعه، امری ضروری و انکار ناپذیر است. 2. رهبری در جامعه‌ اسلامی، باید براساس‌ احکام و قوانین الهی باشد. 3. احکام الهی و اجرای آن به وسیله کسی ممکن است که صد در صد به زوایای آن احکام آگاه و نسبت به آنها متعهد باشد. به عبارت دیگر اگر پیامبر(ص) حضور ندارد، این شرایط و اوصاف در نزدیک‌ترین فرد به‌ آن حضرت می باشد و به شهادت تاریخ و گواهی خلفا، هیچ کس در این جهات قابل مقایسه به امامان معصوم(ع) نبوده است. حتی خلفا در موارد بسیاری احساس نیاز به ائمه(ع) می‌کردند. سه. از دیدگاه روایی: روایات بی شماری از پیامبر اکرم(ص) در کتاب‌های شیعه و سنی، به تواتر نقل شده که به صراحت امامت و ولایت اهل بیت(ع) را ثابت میکند مانند: 1. روایات مربوط به حادثه غدیر، 2. روایات لیله الانذار، 3. احادیث سفینه، 4. احادیث ثقلین و...البته باید بدانید که این مقدار آگاهی، برای کسی که خود را در معرض انواع شبهات قرار داده، هرگز کافی نیست و نیازمند مطالعات جدی است. که در پایان منابعی در این رابطه خدمت شما معرفی می کنم. علاوه بر مطالب فوق، فقط همین قدر کافی است بدانید که تمام عقاید شیعه از طریق منابع اهل سنت قابل اثبات است و کتاب هایی مانند ((عبقات الانوار)) که ده ها جلد می باشد, همه با منابع اهل سنت حقانیت شیعه را به اثبات رسانده است. نویسندگان برخی از کتب ذکر شده خودشان از علمای اهل سنت بوده که پس از تحقیق شیعه شده اند. برخی از این کتاب ها مناظرات علمای شیعه و سنی می باشد. مانند المراجعات که بسیار عمیق و عالی است و بزرگترین علمای اهل سنت را به اعتراف نسبت به حقانیت شیعه واداشت. درپایان برخی ازکتابهایی که برای پی بردن به حقانیت شیعه قابل مطالعه هستند را ذکرمی شود:1 بررسی مسائل کلی امامت، ابراهیم امینی2 امامت و رهبری، شهید مطهری3 آنگاه هدایت شدم، تیجانی سماوی، ترجمه: سید محمد جواد مهری4 اهل سنت واقعی کیست؟، تیجانی سماوی، ترجمه: سید محمد جواد مهری5 از آگاهان بپرسید، تیجانی سماوی، ترجمه: سید محمد جواد مهری6 اهل بیت، کلید مشکل‌ها، تیجانی سماوی، ترجمه: سید محمد جواد مهری7 همراه با راستگویان، تیجانی سماوی، ترجمه: سید محمد جواد مهری8 عبداللّه‌ بن سبا، ج 3 - 1، علامه عسکری9 نقش ائمه در احیای دین، ج 15 - 1، علامه عسکری10 یکصد و پنجاه صحابی ساختگی، علامه عسکری11 نقش عایشه در تاریخ اسلام، علامه عسکری12 اندیشه‌ های اسلامی در دیدگاه دو مکتب (ترجمه معالم المدرستین)، ج 2 - 1، علامه عسکری، ترجمه: دکتر جلیل تجلیل13 حق‌ جو و حق‌ شناس (ترجمه المراجعات)، علامه سید شرف‌الدین، ترجمه محمد رضا امامی14 شیعه در اسلام، علامه طباطبایی15 شیعه و تهمت‌های ناروا، علامه جواد شری16 شیعه پاسخ می‌گوید، سید رضا حسینی نسب17 فریب، صالح الوردانی18 خاطرات مدرسه، سید محمد جواد مهری19 سیری در صحیحین، محمد صادق نجمی20 الغدیر، علامه امینی21 عبقات الانوار، میرحامد حسین لکنهوی22 احقاق الحق، علامه شهید تستری23 شبهای پیشاور، سلطان الواعظین شیرازی24 راه ما، راه و روش پیامبر ما، علامه امینی، ترجمه: موسوی همدانی.25-جستجوی حقیقت در مناظرات مسجد الحرام، سید محمد حسین پور علوی26-ولایت مطهرین، سید محمد حسین پور علوی27-ولایت ذوی القربی، سید محمد حسین پور علوی28-ولایت اقربین، سید محمد حسین پور علوی29-مباهله صادقین، سید محمد حسین پور علوی





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین