همه امامان شیعه برای اسلام و خلق خدا خدمت کردند.در این راه زحمات طاقت فرسایی را متحمل شدند. زحمات در قالب های مختلف، مانند قیام، صلح، سکوت و فعالیت های سیاسی و فرهنگی ظهور نمود.علت اینکه به مذهب ما "مذهب جعفری "گفته می شود، این نیست که امامان دیگر برای اسلام خدمت نکرده اند،بلکه سبب نامیده شدن آن است که دوره زندگی امام صادق(ع) مصادف بود با اواخر حکومت امویان و اوایل خلافت عباسیان. به سبب درگیریها و اختلافاتی که میان این دو خاندان به وجود آمده بود، فرصت خوبی برای فعالیتهای فرهنگی پدید آمد که امام صادق(ع) از آن بهره گرفت. شیعه را توسعه داد.امام با تشکیل حلقات درس و تبیین معارف و مبانی تشیع، به نشر و تبلیغ اسلام پرداخت . روایات بسیار زیادی را بیان فرمود. به همین جهت حیات مجددی در کالبد شیعه دمیده شد . معارف و احکام شیعه بیش از هر زمانی مطرح گردید. نظم و ترتیب خاص و ارزندهای به شیعه داده شد. بدین جهت این مذهب را به امام جعفر صادق منسوب مینمایند. زیرا علاوه بر تحکیم مبانی آن، عمده احادیث این مذهب- نسبت به امامان دیگر - از این امام بزرگوار نقل شده است. در مجلس درس ایشان هزاران تن شرکت میکردند. برخی از آنان مانند ابوحنفیه، مالک بن انس، جابر بن حیان و زرارة بن اعین، از ارکان و بزرگان اهل سنت و شیعه به شمار میآمدند.(1) مرحوم جعفرشهیدی می نویسد: " آن که در اخبار فقه شیعه تتبع کند ،خواهد دید روایت های رسیده از امام صادق (ع) در مسائل مختلف فقهی و کلامی مجموعهای گسترده و متنوع است .برای همین است که مذهب شیعه را مذهب جعفری خواندهاند. گشایشی که در آغاز دهه سوم سده دوم هجری پدید آمد، موجب شد مردم آزادانهتر به امام صادق (ع) روی آورند . گشودن مشکلات فقهی و غیر فقهی را از او بخواهند. ... دانشمندان از هیچ یک از اهل بیت رسول خدا به مقدار آنچه از ابوعبدالله روایت دارند ،نقل نکردهاند. هیچ یک از آنان متعلمان و شاگردانی به اندازه شاگردان او نداشتهاند. روایات هیچ یک از آنان برابر با روایت های رسیده از او نیست. اصحاب حدیث نام راویان از او را چهار هزار تن نوشتهاند. نشانه آشکار امامت او خردها را حیران میکند و زبان مخالفان را از طعن لال میسازد." (2) پی نوشت ها : 1.محمدجواد مشکور ، تاریخ شیعه و فرقههای اسلام تا قرن چهارم، بی نام، ص 106 - 105؛مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، قم، موسسه امام صادق (ع)،1379ش ،چاب یازدهم، ص359 2. جعفر شهیدی، زندگانی امام صادق، ص61؛ منبع: رسول جعفریان، حیات فکری وسیاسی امامان شیعه، قم ، انتشارات انصاریان، 1384ش ، چاپ هشتم، ص 345.
همه امامان شیعه برای اسلام و خلق خدا خدمت کردند.در این راه زحمات طاقت فرسایی را متحمل شدند. زحمات در قالب های مختلف، مانند قیام، صلح، سکوت و فعالیت های سیاسی و فرهنگی ظهور نمود.علت اینکه به مذهب ما "مذهب جعفری "گفته
می شود، این نیست که امامان دیگر برای اسلام خدمت نکرده اند،بلکه سبب نامیده شدن آن است که دوره زندگی امام صادق(ع) مصادف بود با اواخر حکومت امویان و اوایل خلافت عباسیان. به سبب درگیریها و اختلافاتی که میان این دو خاندان به وجود آمده بود، فرصت خوبی برای فعالیتهای فرهنگی پدید آمد که امام صادق(ع) از آن بهره گرفت. شیعه را توسعه داد.امام با تشکیل حلقات درس و تبیین معارف و مبانی تشیع، به نشر و تبلیغ اسلام پرداخت . روایات بسیار زیادی را بیان فرمود. به همین جهت حیات مجددی در کالبد شیعه دمیده شد . معارف و احکام شیعه بیش از هر زمانی مطرح گردید. نظم و ترتیب خاص و ارزندهای به شیعه داده شد. بدین جهت این مذهب را به امام جعفر صادق منسوب مینمایند. زیرا علاوه بر تحکیم مبانی آن، عمده احادیث این مذهب- نسبت به امامان دیگر - از این امام بزرگوار نقل شده است.
در مجلس درس ایشان هزاران تن شرکت میکردند. برخی از آنان مانند ابوحنفیه، مالک بن انس، جابر بن حیان و زرارة بن اعین، از ارکان و بزرگان اهل سنت و شیعه به شمار میآمدند.(1) مرحوم جعفرشهیدی می نویسد:
" آن که در اخبار فقه شیعه تتبع کند ،خواهد دید روایت های رسیده از امام صادق (ع) در مسائل مختلف فقهی و کلامی مجموعهای گسترده و متنوع است .برای همین است که مذهب شیعه را مذهب جعفری خواندهاند. گشایشی که در آغاز دهه سوم سده دوم هجری پدید آمد، موجب شد مردم آزادانهتر به امام صادق (ع) روی آورند . گشودن مشکلات فقهی و غیر فقهی را از او بخواهند. ... دانشمندان از هیچ یک از اهل بیت رسول خدا به مقدار آنچه از ابوعبدالله روایت دارند ،نقل نکردهاند. هیچ یک از آنان متعلمان و شاگردانی به اندازه شاگردان او نداشتهاند. روایات هیچ یک از آنان برابر با روایت های رسیده از او نیست. اصحاب حدیث نام راویان از او را چهار هزار تن نوشتهاند. نشانه آشکار امامت او خردها را حیران میکند و زبان مخالفان را از طعن لال میسازد." (2)
پی نوشت ها :
1.محمدجواد مشکور ، تاریخ شیعه و فرقههای اسلام تا قرن چهارم، بی نام، ص 106 - 105؛مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، قم، موسسه امام صادق (ع)،1379ش ،چاب یازدهم، ص359
2. جعفر شهیدی، زندگانی امام صادق، ص61؛
منبع:
رسول جعفریان، حیات فکری وسیاسی امامان شیعه، قم ، انتشارات انصاریان، 1384ش ، چاپ هشتم، ص 345.
- [سایر] مذهب شیعه چرا مذهب جعفری نامیده شد؟
- [سایر] مذهب شیعه چرا مذهب جعفری نامیده شد؟
- [سایر] چرا به مذهب شیعه،مذهب جعفری گفته می شود؟
- [سایر] علّت اینکه تشیّع را مذهب جعفری نیز مینامند، چیست؟
- [سایر] چرا مذهب ما به شیعه جعفری معروف است؟ نقش امامان قبل از امام صادق(علیه السلام) چه بوده است؟
- [سایر] چرا مذهب ما را جعفری و امام صادق(ع) را رئیس مذهب جعفری نام نهادند؟
- [سایر] آیا شیعه علوی با شیعه جعفری 12امامی فرق دارند؟ اگر تفاوت دارد این تفاوت در چیست و آیا این مطلب که بشار اسد شیعه علوی است صحیح است؟
- [سایر] مذهب جعفری یعنی چه؟
- [سایر] مذهب جعفری یعنی چه؟
- [سایر] اثبات عقلانی مذهب جعفری چگونه است؟
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر شخصی از عامه بمیرد و از او یک دختر عامی مذهب بماند و برادری داشته باشد اگر برادر شیعه باشد و یا پس از مرگ برادرش شیعه شود بنا به قاعده الزام برادر شیعه می تواند انچه از ترکه میت زیاد می اید از باب تعصیب بگیرد هر چند تعصیب در مذهب شیعه باطل است و همچنین اگر شخصی از عامه یک خواهر عامی مذهب وارث داشته باشد و عموی ابوینی داشته باشد چنانچه عموی او شیعه باشد و یا بعد از مرگ پسر برادرش شیعه شود بنا به قاعده الزام می تواند انچه از باب تعصیب به او می رسد بگیرد و همچنین است حکم در سایر موارد تعصیب
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر مردی از عامه قسم یاد کند که کاری انجام ندهد و اگر ان کار را انجام داد زنش مطلقه شود و ان کار را انجام داد بر مذهب خودش زن او مطلقه می شود و بر مذهب امامیه قسم به طلاق منعقد نمی شود بنا به قاعده الزام جایز است مرد شیعی بعد از ایام عده با ان زن ازدواج کند و همچنین بر مذهب عامه به کتابت طلاق جایز است و بر مذهب امامیه طلاق به کتابت واقع نمی شود بنا به قاعده الزام مرد شیعی می تواند با زنی که به نوشته طلاق داده شده پس از ایام عده ازدواج کند
- [آیت الله وحید خراسانی] در مذهب ابی حنیفه در صحت عقد سلم فروش چیزی به نحو کلی مدت دار به ثمن نقد حاضر شرط است که ان چیز هنگام عقد در خارج موجود باشد ولی در مذهب شیعه این شرط در صحت معامله سلم معتبر نیست بنابراین اگر شیعه با حنفی مذهب معامله سلم انجام دهد و مورد معامله موجود نباشد بنا به قاعده الزام می تواند فروشنده حنفی را به بطلان معامله ملزم کند و همچنین است اگر حین انجام معامله خریدار حنفی بوده و بعد شیعه شده باشد
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله بهجت] مسلمانی که مستبصر (شیعه) شد عباداتی که موافق مذهب خودش انجام داده اعاده ندارد، مگر زکات که باید آن را به فقیر شیعه بدهد، ولی اگر از اول آن را به فقیر شیعه و با قصد قربت داده باشد، اعاده ندارد.
- [آیت الله وحید خراسانی] در مذهب عامه در طلاق زن یایسه و یا صغیره ای که شوهر با انها نزدیکی کرده باشد بر ان زن واجب است عده نگه دارد هر چند در مورد صغیره در بعضی از مذاهب عامه تفصیلی است ولی در مذهب شیعه در طلاق زن یایسه و صغیره عده واجب نیست بنابراین بر مذهب عامه انها ملزم هستند که احکام عده را رعایت کنند پس اگر زن یایسه یا صغیره از عامه شیعه گردد لازم نیست عده نگه دارد و اگر طلاق او رجعی باشد جایز است نفقه ایام عده را از شوهر عامی مطالبه کند و جایز است با شخص دیگری در ان ایام ازدواج نماید و همچنین اگر مرد عامی شیعه شود جایز است با خواهر زن یایسه و صغیره ای که طلاق داده است و هنوز به مذهب عامه در ایام عده هستند ازدواج کند و لازم نیست احکام عده را رعایت نماید
- [آیت الله وحید خراسانی] به مذهب ابی حنیفه و بعض دیگر از فقهای عامه کسی که به اجبار و اکراه زنش را طلاق دهد ان طلاق صحیح است ولی به مذهب امامیه باطل است بنابراین شخص شیعی بنا به قاعده الزام می تواند با زنی که با جبر و اکراه شوهرش او را طلاق داده در صورتی که پیرو مذهب ابی حنیفه یا هم رایان او باشد ازدواج کند
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر مردی از عامه بدون حضور دو شاهد عادل زن خود را طلاق دهد و یا مقداری از بدن زن خود را مثلا یک انگشت زنش را طلاق دهد بر مذهب او این طلاق صحیح است ولی بر مذهب امامیه این طلاق باطل است بنابراین مرد شیعه به قاعده الزام می تواند با ان زن مطلقه پس از تمام شدن ایام عده ازدواج کند
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر مردی از عامه زن خود را که در حال عادت است طلاق دهد و یا در حال پاکی که با او مقاربت کرده است طلاق دهد این طلاق بر مذهب او صحیح است ولی در مذهب امامیه این طلاق باطل است بنابراین مرد شیعی بنا به قاعده الزام می تواند با ان زن بعد از تمام شدن ایام عده ازدواج کند
- [آیت الله وحید خراسانی] به فتوای علمای عامه جایز نیست شخصی در نکاح جمع کند بین عمه و دختر برادر عمه و خاله و دختر خواهر خاله و فقط می تواند با یکی از انان ازدواج کند پس اگر هر دو عقد مقارن باشد هر دو باطل و اگر مقارن نباشد دومی باطل است ولی در نزد علمای امامیه جمع در نکاح بین ان دو با اجازه عمه یا خاله صحیح است بنابراین اگر پیرو مذهب عامه عمه و دختر برادر او را یا خاله و دختر خواهر او را مقارن با یکدیگر عقد کند عقد هر دو به مذهب او باطل است و پیرو مذهب شیعه می تواند به قاعده الزام با هر کدام انها ازدواج کند و اگر مقارن با یکدیگر نباشد شیعی مذهب می تواند با دومی ازدواج کند