چراتمام پیامبران درمنطقه ی خاورمیانه ظهور کرده اند؟ نخست باید دانست که یکی از مهم ترین وظایف پیامبران، به ویژه پیامبران اولواالعزم، هدایت و داوری میان مردمی است که به دلیل شکل گیری نظام اجتماعی و تزاحم منافع، با همدیگر اختلاف پیدا کرده بودند؛ زیرا انسان ها در ابتدا به صورت گروه های کوچک و به طور اشتراکی، زندگی می کردند؛ اما رفته رفته، با پیدایش آتش و فلز و گسترش امکانات، برخی بر برخی سلطه پیدا کردند و بسیاری از آنان از هدایت الهی، دور شدند و آن یکپارچگی اولیه را از دست دادند. این مسئله در سرزمین های دارای تمدن کهن که به طور عموم در منطقه خاورمیانه بودند، شکل گرفت؛ زیرا آدم و حوا در این منطقه هبوط یافتند؛ (وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثِیراً وَ نِساءً؛ از آن دو نفر، مردان و زنان فراوانی گسترش پیدا کردند2). ازاین رو، بیشتر پیامبران و به ویژه پیامبران اولواالعزم، در این مناطق، مبعوث شدند. در قرآن مجید چنین می خوانیم: (کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَی اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ؛ مردم امتی یگانه بودند؛ پس خداوند، پیامبران را نوید آور و بیم دهنده برانگیخت و با آنان، کتاب [خود] را به حق فرو فرستاد؛ تا میان مردم در آن چه با هم اختلاف داشتند، داوری کند و جز کسانی که [کتاب] به آنان داده شد -پس از آن که دلایل روشن برای آنان آمد- به خاطر ستم [و حسدی] که میانشان بود [هیچ کس]، در آن اختلاف نکرد؛ پس خداوند، آنان را که ایمان آورده بودند، به توفیق خویش، به حقیقت آن چه که در آن اختلاف داشتند، هدایت کرد و خدا هر که را بخواهد به راه راست، هدایت می کند3). یکی از لوازم نبوت عامه، این است که هیچ مردمی بدون راهنما نباشند و ممکن نیست خداوند ملتی را بدون راهنما، رها کند؛ زیرا خدا، مربی و مدبر انسان است و انسان، مسافری است که عوالمی را پشت سر گذاشته، عوالمی پیش روی دارد و انسان، بدون راهنمایی وحی، نمی داند از کجا آمده است و به کجا می رود. قرآن کریم در این مورد می فرماید: هیچ امتی، بدون بیم دهنده نخواهد بود؛(إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فِیها نَذِیرٌ)4. انفکاک بشریت و نبوت، ممکن نیست یا خود پیغمبر در یک جامعه معین به سر می برد و یا نماینده و جانشین او و یا کتاب و تعالیمش. اهمیت استراتژیک خاورمیانه علت این که بیشتر پیامبرانی که در قرآن نام آنها آمده، از منطقه خاورمیانه می باشند، این است که خاورمیانه، محل تلاقی سه قاره بزرگ آسیا، اروپا و آفریقا و مشتمل بر قلمروها و آب راه هایی است که در زمره پراهمیت ترین مناطق استراتژیک جهان می باشد. خاورمیانه به لحاظ مجاورت با دو اقیانوس اطلس و هند و وجود دریاهایی مانند دریای مدیترانه، دریای احمر، دریای خزر، دریای سیاه و همچنین خلیج فارس، از مهم ترین مناطق کره زمین است. علاوه بر این، وجود کانال ها و تنگه های استراتژیکی چون تنگه هرمز (محل اتصال خلیج فارس و دریای عمان)، تنگه های بسفر و داردانل (در شمال غرب ترکیه)، تنگه باب المندب (محل اتصال دریای سرخ به خلیج عدن در جنوب غربی عربستان)، تنگه جبل الطارق (محل اتصال دریای مدیترانه با اقیانوس اطلس)، نقش برجسته خاورمیانه را دو چندان کرده است و به همین جهت، خاورمیانه از نخستین خاستگاه های تمدن جهان بوده است. بسیاری از باورها و آیین های جهان، از این جا برخاسته اند و این منطقه، زادگاه ادیان مهمی چون یهودیت، مسیحیت و اسلام بوده است و مکان های مقدس و متبرک این سه دین نیز در این منطقه قرار دارند. آدم و حوا در این منطقه (حجاز) هبوط نمودند و نسل بشر در آن جا رشد کرد و در نتیجه، نیاز به پیامبر و رهنما داشتند و بعد از گذشت سالیان طولانی، نسل آدم از این منطقه به مناطق دیگر کره زمین مهاجرت نمودند و چه بسا این مهاجرت وقتی اتفاق افتاد که ادیان الهی، شکل گرفته بودند و مردم، پیامبران اولواالعزم را می شناختند. آیا، پیامبری ظهور کرده است؟ باید گفت ممکن است در غرب جمعیتی نبود و یا اگر بوده است، ما دلیلی نداریم که خداوند برای آنها انبیایی نفرستاده است؛ چون انبیایی که آمار و نامشان در قرآن و کتاب های روایی هست، معدود هستند و نام همگی آنان در دسترس ما نیست. خدای سبحان می فرماید: (مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَیْکَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَیْکَ؛ ما پیش از تو، رسولانی فرستادیم؛ سرگذشت گروهی از آنان را برای تو باز گفته و گروهی را برای تو بازگو نکرده ایم5). ازاین رو، شاید در غرب نیز انبیایی بوده اند که در قرآن، سرگذشت آنان نیامده است و علت عدم ذکر نام و سرگذشت آنها، بیان سرگذشت پیامبران بزرگ و تمدن ساز بوده، به طوری که نیازی به طرح داستان دیگر پیامبران، نبوده است6. استاد جوادی آملی می گوید: (گروهی از عارفان و حکیمان به استناد برخی از تواریخ، حضرت ادریس را همان هرمس پنداشته اند؛ هم چنان که حضرت شیث را همان آغاثاذیمون دانسته اند و عده ای شاید بر اثر همین مطلب، هرمس و آغاثاذیمون و فیثاغورس و ارسطو را از انبیا می دانند7). البته به طور قطع می توان گفت که خداوند متعال، هیچ گروه و امتی را عذاب نخواهد کرد؛ مگر این که پیام وحی برای آنان قابل دسترسی باشد؛ چنان که در قرآن مجید می خوانیم: (وَ ما کانَ رَبُّکَ مُهْلِکَ الْقُری حَتَّی یَبْعَثَ فِی أُمِّها رَسُولاً یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِنا وَ ما کُنَّا مُهْلِکِی الْقُری إِلاَّ وَ أَهْلُها ظالِمُونَ؛ و پروردگار تو [هرگز] ویران گر شهرها نبوده است؛ تا [پیشتر] در مرکز آنها پیامبری برانگیزد که آیات ما را بر ایشان بخواند و ما شهرها را -تا مردمشان ستم گر نباشند- ویران کننده نبوده ایم8) و همچنین آیه (ما کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّی نَبْعَثَ رَسُولاً؛ ما هرگز عذاب نمی کنیم؛ مگر این که رسولی را بفرستیم9). اگر افرادی به جهت سلطه سران شرک و کفر، از وحی الهی محروم باشند، از مستضعفان به شمار خواهند آمد و در قیامت، مشمول رحمت الهی قرار خواهند گرفت؛ چنان که در قرآن مجید می خوانیم: (إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا یَسْتَطِیعُونَ حِیلَةً وَ لا یَهْتَدُونَ سَبِیلاً؛ مگر آن مردان و زنان و کودکان فرودستی که چاره جویی نتوانند و راهی نیابند10). تعداد پیامبران الهی بنا بر قول مشهور، یک صد و بیست و چهارهزار نفر است؛ ولی نام های تعداد کمی از آنان در قرآن آمده است؛ زیرا بیشتر پیامبران، صاحب شریعت مستقل نبوده اند؛ بلکه دعوت کننده به شریعت پیامبر اولواالعزم دیگر بوده اند که به آنها پیامبران تبلیغی گفته می شود و بسیاری از پیامبران، بر یک شهر یا روستا و یا حتی برخی بر یک خانواده مبعوث بوده اند. اسامی پیامبرانی که در قرآن آمده، عبارتند از: آدم، نوح، ادریس، هود، صالح، ابراهیم، لوط، اسماعیل، الیسع، ذوالکفل، الیاس، یونس، اسحاق، یعقوب، یوسف، شعیب، موسی، هارون، داوود، سلیمان، ایوب، زکریا، یحیی، اسماعیل صادق الوعد، عیسی و محمد. برخی هم پیامبری شان محل بحث است که عبارتند از: ذی القرنین، عمران پدر مریم و عُزیر. در برخی آیات هم اوصاف پیامبرانی ذکر شده، امّا اسم آن پیامبر نیامده؛ مثل آیه 243 و 246 بقره که به ترتیب در مورد حزقیل و اشموئیل می باشند و آیه 259 بقره که در مورد ارمیا یا عُزیر می باشد. همچنین آیه 65 که در مورد خضر می باشد؛ اگر چه پیامبری جناب خضر، محل بحث است11. در روایات نیز نام برخی انبیا آمده است؛ همچون شعیا؛ حیقوق یا حبقوق، دانیال، جرجیس، حنظله و خالد12. پی نوشت: 1. قصص، آیه 59. 2. نساء، آیه 1. 3. بقره، آیه 213. 4. فاطر، آیه 24. 5. غافر، آیه 78. 6. مصباح یزدی، آموزش عقاید، ج 2. 7. جوادی آملی، سیره پیامبران در قرآن، ص 236. 8. قصص، آیه 59. 9. اسراء، آیه 15. 10. نساء، آیه 98. 11. المیزان، ج 2، ص 140. 12. ر.ک: بحارالانوار، ج 12 و 14 ؛ مفاتیح الجنان، دعای عمل ام داود.
چراتمام پیامبران درمنطقه ی خاورمیانه ظهور کرده اند؟
نخست باید دانست که یکی از مهم ترین وظایف پیامبران، به ویژه پیامبران اولواالعزم، هدایت و داوری میان مردمی است که به دلیل شکل گیری نظام اجتماعی و تزاحم منافع، با همدیگر اختلاف پیدا کرده بودند؛ زیرا انسان ها در ابتدا به صورت گروه های کوچک و به طور اشتراکی، زندگی می کردند؛ اما رفته رفته، با پیدایش آتش و فلز و گسترش امکانات، برخی بر برخی سلطه پیدا کردند و بسیاری از آنان از هدایت الهی، دور شدند و آن یکپارچگی اولیه را از دست دادند. این مسئله در سرزمین های دارای تمدن کهن که به طور عموم در منطقه خاورمیانه بودند، شکل گرفت؛ زیرا آدم و حوا در این منطقه هبوط یافتند؛ (وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثِیراً وَ نِساءً؛ از آن دو نفر، مردان و زنان فراوانی گسترش پیدا کردند2). ازاین رو، بیشتر پیامبران و به ویژه پیامبران اولواالعزم، در این مناطق، مبعوث شدند.
در قرآن مجید چنین می خوانیم: (کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَی اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ؛ مردم امتی یگانه بودند؛ پس خداوند، پیامبران را نوید آور و بیم دهنده برانگیخت و با آنان، کتاب [خود] را به حق فرو فرستاد؛ تا میان مردم در آن چه با هم اختلاف داشتند، داوری کند و جز کسانی که [کتاب] به آنان داده شد -پس از آن که دلایل روشن برای آنان آمد- به خاطر ستم [و حسدی] که میانشان بود [هیچ کس]، در آن اختلاف نکرد؛ پس خداوند، آنان را که ایمان آورده بودند، به توفیق خویش، به حقیقت آن چه که در آن اختلاف داشتند، هدایت کرد و خدا هر که را بخواهد به راه راست، هدایت می کند3).
یکی از لوازم نبوت عامه، این است که هیچ مردمی بدون راهنما نباشند و ممکن نیست خداوند ملتی را بدون راهنما، رها کند؛ زیرا خدا، مربی و مدبر انسان است و انسان، مسافری است که عوالمی را پشت سر گذاشته، عوالمی پیش روی دارد و انسان، بدون راهنمایی وحی، نمی داند از کجا آمده است و به کجا می رود. قرآن کریم در این مورد می فرماید: هیچ امتی، بدون بیم دهنده نخواهد بود؛(إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فِیها نَذِیرٌ)4.
انفکاک بشریت و نبوت، ممکن نیست یا خود پیغمبر در یک جامعه معین به سر می برد و یا نماینده و جانشین او و یا کتاب و تعالیمش.
اهمیت استراتژیک خاورمیانه
علت این که بیشتر پیامبرانی که در قرآن نام آنها آمده، از منطقه خاورمیانه می باشند، این است که خاورمیانه، محل تلاقی سه قاره بزرگ آسیا، اروپا و آفریقا و مشتمل بر قلمروها و آب راه هایی است که در زمره پراهمیت ترین مناطق استراتژیک جهان می باشد. خاورمیانه به لحاظ مجاورت با دو اقیانوس اطلس و هند و وجود دریاهایی مانند دریای مدیترانه، دریای احمر، دریای خزر، دریای سیاه و همچنین خلیج فارس، از مهم ترین مناطق کره زمین است. علاوه بر این، وجود کانال ها و تنگه های استراتژیکی چون تنگه هرمز (محل اتصال خلیج فارس و دریای عمان)، تنگه های بسفر و داردانل (در شمال غرب ترکیه)، تنگه باب المندب (محل اتصال دریای سرخ به خلیج عدن در جنوب غربی عربستان)، تنگه جبل الطارق (محل اتصال دریای مدیترانه با اقیانوس اطلس)، نقش برجسته خاورمیانه را دو چندان کرده است و به همین جهت، خاورمیانه از نخستین خاستگاه های تمدن جهان بوده است. بسیاری از باورها و آیین های جهان، از این جا برخاسته اند و این منطقه، زادگاه ادیان مهمی چون یهودیت، مسیحیت و اسلام بوده است و مکان های مقدس و متبرک این سه دین نیز در این منطقه قرار دارند.
آدم و حوا در این منطقه (حجاز) هبوط نمودند و نسل بشر در آن جا رشد کرد و در نتیجه، نیاز به پیامبر و رهنما داشتند و بعد از گذشت سالیان طولانی، نسل آدم از این منطقه به مناطق دیگر کره زمین مهاجرت نمودند و چه بسا این مهاجرت وقتی اتفاق افتاد که ادیان الهی، شکل گرفته بودند و مردم، پیامبران اولواالعزم را می شناختند.
آیا، پیامبری ظهور کرده است؟
باید گفت ممکن است در غرب جمعیتی نبود و یا اگر بوده است، ما دلیلی نداریم که خداوند برای آنها انبیایی نفرستاده است؛ چون انبیایی که آمار و نامشان در قرآن و کتاب های روایی هست، معدود هستند و نام همگی آنان در دسترس ما نیست.
خدای سبحان می فرماید: (مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَیْکَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَیْکَ؛ ما پیش از تو، رسولانی فرستادیم؛ سرگذشت گروهی از آنان را برای تو باز گفته و گروهی را برای تو بازگو نکرده ایم5). ازاین رو، شاید در غرب نیز انبیایی بوده اند که در قرآن، سرگذشت آنان نیامده است و علت عدم ذکر نام و سرگذشت آنها، بیان سرگذشت پیامبران بزرگ و تمدن ساز بوده، به طوری که نیازی به طرح داستان دیگر پیامبران، نبوده است6.
استاد جوادی آملی می گوید: (گروهی از عارفان و حکیمان به استناد برخی از تواریخ، حضرت ادریس را همان هرمس پنداشته اند؛ هم چنان که حضرت شیث را همان آغاثاذیمون دانسته اند و عده ای شاید بر اثر همین مطلب، هرمس و آغاثاذیمون و فیثاغورس و ارسطو را از انبیا می دانند7).
البته به طور قطع می توان گفت که خداوند متعال، هیچ گروه و امتی را عذاب نخواهد کرد؛ مگر این که پیام وحی برای آنان قابل دسترسی باشد؛ چنان که در قرآن مجید می خوانیم: (وَ ما کانَ رَبُّکَ مُهْلِکَ الْقُری حَتَّی یَبْعَثَ فِی أُمِّها رَسُولاً یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِنا وَ ما کُنَّا مُهْلِکِی الْقُری إِلاَّ وَ أَهْلُها ظالِمُونَ؛ و پروردگار تو [هرگز] ویران گر شهرها نبوده است؛ تا [پیشتر] در مرکز آنها پیامبری برانگیزد که آیات ما را بر ایشان بخواند و ما شهرها را -تا مردمشان ستم گر نباشند- ویران کننده نبوده ایم8) و همچنین آیه (ما کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّی نَبْعَثَ رَسُولاً؛ ما هرگز عذاب نمی کنیم؛ مگر این که رسولی را بفرستیم9).
اگر افرادی به جهت سلطه سران شرک و کفر، از وحی الهی محروم باشند، از مستضعفان به شمار خواهند آمد و در قیامت، مشمول رحمت الهی قرار خواهند گرفت؛ چنان که در قرآن مجید می خوانیم: (إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا یَسْتَطِیعُونَ حِیلَةً وَ لا یَهْتَدُونَ سَبِیلاً؛ مگر آن مردان و زنان و کودکان فرودستی که چاره جویی نتوانند و راهی نیابند10).
تعداد پیامبران الهی بنا بر قول مشهور، یک صد و بیست و چهارهزار نفر است؛ ولی نام های تعداد کمی از آنان در قرآن آمده است؛ زیرا بیشتر پیامبران، صاحب شریعت مستقل نبوده اند؛ بلکه دعوت کننده به شریعت پیامبر اولواالعزم دیگر بوده اند که به آنها پیامبران تبلیغی گفته می شود و بسیاری از پیامبران، بر یک شهر یا روستا و یا حتی برخی بر یک خانواده مبعوث بوده اند.
اسامی پیامبرانی که در قرآن آمده، عبارتند از: آدم، نوح، ادریس، هود، صالح، ابراهیم، لوط، اسماعیل، الیسع، ذوالکفل، الیاس، یونس، اسحاق، یعقوب، یوسف، شعیب، موسی، هارون، داوود، سلیمان، ایوب، زکریا، یحیی، اسماعیل صادق الوعد، عیسی و محمد. برخی هم پیامبری شان محل بحث است که عبارتند از: ذی القرنین، عمران پدر مریم و عُزیر.
در برخی آیات هم اوصاف پیامبرانی ذکر شده، امّا اسم آن پیامبر نیامده؛ مثل آیه 243 و 246 بقره که به ترتیب در مورد حزقیل و اشموئیل می باشند و آیه 259 بقره که در مورد ارمیا یا عُزیر می باشد. همچنین آیه 65 که در مورد خضر می باشد؛ اگر چه پیامبری جناب خضر، محل بحث است11. در روایات نیز نام برخی انبیا آمده است؛ همچون شعیا؛ حیقوق یا حبقوق، دانیال، جرجیس، حنظله و خالد12.
پی نوشت:
1. قصص، آیه 59.
2. نساء، آیه 1.
3. بقره، آیه 213.
4. فاطر، آیه 24.
5. غافر، آیه 78.
6. مصباح یزدی، آموزش عقاید، ج 2.
7. جوادی آملی، سیره پیامبران در قرآن، ص 236.
8. قصص، آیه 59.
9. اسراء، آیه 15.
10. نساء، آیه 98.
11. المیزان، ج 2، ص 140.
12. ر.ک: بحارالانوار، ج 12 و 14 ؛ مفاتیح الجنان، دعای عمل ام داود.
- [سایر] چرا همه پیامبران در منطقه خاورمیانه ظهور کرده اند؟
- [سایر] چرا پیامبران در منطق خاورمیانه و بین النهرین ظهور کردند. آیا سایر مناطق کره ی زمین نیاز به هدایت نداشتند؟ مثلا برای سرخپوستهای آمریکا؟ اگر ملاک فزونی جمعیت در منطقه خاورمیانه بوده باشد آیا در نظام عدل خدا نقصی وارد نمی آید؟
- [سایر] چرا محل بعثت همه پیامبران الهی شرق خاورمیانه بوده است؟
- [سایر] چرا همه ی پیامبران در خاور میانه ظهور کرده اند؟
- [سایر] چرا خداوند پیامبران را تنها بر قسمتی از جهان (خاورمیانه) مبعوث کرده است؟
- [سایر] در زمان رجعت حضرت مهدی (عج) چه تعداد از پیامبران و امامان (علیهم السلام) ظهور خواهند کرد؟
- [سایر] در زمان رجعت حضرت مهدی (عج) چه تعداد از پیامبران و امامان (علیهم السلام) ظهور خواهند کرد؟
- [سایر] آیا هنگام ظهور امام زمان(عج) پیامبران دیگر و امامان هم به دنیا بازگشته و زندگی میکنند نیکوکاران چطور؟
- [سایر] مهمترین مانع ظهور چیست؟ چه کنیم مانع ظهور نباشیم؟
- [سایر] یکی از شرایط ظهور امام زمان(عج)؛ فراهم آوردن زمینه ظهور آن حضرت است، چگونه بایستی زمینه ظهور را فراهم کرد؟
- [آیت الله وحید خراسانی] فروختن میوه یک سال قبل از ظهور ان بدون ضمیمه جایز نیست و فروختن میوه دو سال یا بیشتر از ان و همچنین فروختن میوه یک سال با ضمیمه جایز است و بعد از ظهور ان پیش از ان که دانه ببندد و گلش بریزد احتیاط مستحب ان است که چیزی از حاصل زمین مانند سبزیها یا مال دیگری با ان بفروشند و یا میوه بیشتر از یک سال را به او بفروشند
- [آیت الله وحید خراسانی] مضاربه از عقود جایزه است و هر یک از مالک و عامل می توانند مضاربه را در هر حال فسخ کنند چه قبل از شروع در عمل و چه بعد از ان و چه قبل از ظهور سود و چه بعد از ان
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر عامل به قصد مجانی بودن کاری را برای دیگری انجام دهد استحقاق مزد ندارد وگرنه در دو صورت استحقاق مزد دارد: 1 - بر اساس قرارداد کار را انجام دهد 2 - به امر یا در خواست دیگری عملی را انجام دهد و این امر و درخواست ظهور در مجانی بودن نداشته باشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر زنی کسی را وکیل کند که مثلاً ده روزه او را به عقد مردی در آورد و ابتدای ده روز را معیّن نکند، آن وکیل میتواند هر وقت که بخواهد او را ده روزه به عقد آن مرد در آورد، در صورتی که در لفظش ظهور نداشته باشد به ده روز متصل به زمان اجازهاش، ولی اگر معلوم باشدکه زن روز یا ساعات معیّنی را قصد کرده، باید صیغه را مطابق قصد او بخواند.
- [آیت الله وحید خراسانی] هرگاه تجارت سود کرد عامل سهمی را که برای او قرار داده شده مالک می شود هرچند سود قسمت نشده باشد ولی هر گونه ضرر و تلفی که حاصل شود جبران می شود و هنگام ظهور سود معامله اگر مالک راضی به قسمت نشد عامل حق ندارد او را مجبور به پذیرفتن قسمت کند و اگر عامل راضی به قسمت نشد مالک می تواند او را به پذیرفتن قسمت مجبور کند
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] در صورتی که معامله مساقات به جهتی باطل باشد میوه مال مالک است و مالک باید به کسی که به گفته او تربیت درختها را انجام داده مزد آبیاری و کارهای دیگر را به مقدار معمول بدهد، ولی اگر مقدار معمول بیشتر از مقدار قرارداد باشد دادن زیادی لازم نیست و در هر حال پرداخت مزد بر مالک در دو صورت لازم نیست: اوّل: اگر تربیتکننده درختها، به قصد مجّانی کارها را انجام داده باشد. دوم: اگر مالک به قصد مجّانی تربیت درختها را به دیگری واگذار کرده و گفتار وی ظهور در بامزد بودن نداشته باشد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر بر بدن کسی که جنب است آیه قرآن یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد، حرام است دست به آن نوشته بگذارد و اگر بخواهد غسل کند، باید آب را به گونهای به بدن برساند که دست او به نوشته نرسد و اسامی مبارک پیامبران و امامان و حضرت زهرا علیهمالسلام به احتیاط واجب حکم اسم خدا را دارند.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.