چرا همه پیامبران در منطقه خاورمیانه ظهور کرده اند؟ در مورد این سوال باید یادآور شویم که تمام پیامبران در منطقه خاور میانه نبوده اند و ما تعداد زیادی پیامبر را داریم که در منطقه شمال آفریقا و در دیگر نقاط دنیا ظهور کرده اند، هر چند که تعداد زیادی از پیامبران در منطقه خاور میانه مبعوث شده اند که این هم با هدف نهایی مبعوث کردن رسُل که هدایت انسانها است منافاتی ندارد زیرا دینی را که پیامبری میآورد برای دیگر اقوام هم هست و به همه عالَم عرضه میشود مثلا خداوند متعال در مورد قرآن میفرماید: (قران برای عالَم انذار دهنده است) (سوره فرقان، آیه 1) و اگر کسی دنبال حق است، به محض برخورد با او، آن را میپذیرد، حال می خواهد از هر منطقه و سرزمینی باشد، چون دینی که خداوند میآورد بر حقیقت انسانیت و فطرت او مطابقت دارد. آنچه مهم است جهانی بودن زبان دینی است که پیامبر میآورد. مطلب دیگر (که در پاسخ به این سؤال که چرا پیامبران بیشتر از این مناطق ظهور میکردند و چرا در میان اقوام دیگر ظهور نکردند)، این است که باید گفت (ممکن است در آن قسمتها جمعیتی نبوده و یا اگر بوده ما دلیلی نداریم که خداوند برای آنها انبیایی نفرستاده است چون از همه انبیایی که آمار و نامشان در جوامع روایی ما هست تنها نام بعضی در قرآن ذکر شده است (سوره غافر، آیه 78)شاید در میان آن اقوام نیز انبیایی بودهاند که در قرآن قصه آنان نیامده است و اگر هم پیامبر اولوالعزمی در میان آن اقوام نبوده، شاید به خاطر کم بودن جمعیت آن منطقه در آن زمان باشد).(سیره پیامبران در قرآن، ص 49، جوادی آملی، چ دوّم، نشر اسراء) (گروهی از عارفان و حکیمان به استناد برخی از تواریخ، حضرت ادریس را همان هرمس پنداشتند، هم چنان که حضرت شیث را همان آغاثا ذیمون دانستند و عدهای شاید بر اثر همین هرمس و آغاثاذیمون و فیثاغورس، مانند آنها مثل ارسطو... را از انبیا دانستند). (همان، ص236) که اینان از اقوام دیگری هستند و از آسیا برنخواستهاند. همچنین (یکی از لوازم نبوت عامه این است که هیچ مردمی بدون راهنمای غیبی نیستند و ممکن نیست، خداوند ملتی را بدون راهنما رها کند، زیرا خدا مربّی ومدبر انسان است و انسان مسافری است که عوالمی را پشت سر گذاشته و عوالمی را در پیش روی دارد. از این رو امکان ندارد جمعیتی در منطقهای زندگی کند و خداوند برای آنها راهنما نفرستد). (سوره فاطر، آیه 24(، حضرت آیة الله جوادی آملی در این زمینه در جای دیگر می فرماید: بالاخره خداوند یا خود پیامبر یا اوصیای او یا کتاب او را برای دیگران ارسال می کند. (سیره پیامبران در قرآن، ص 48، همان) از طرفی دیگر مرکز نبوت و رسالت انبیا یک روستا و یا یک منطقه کوچک و محدود نبود... و صدای انبیا همیشه از مراکز کشورها برخاسته است، زیرا وظیفه آنان ابلاغ پیام الهی به همه مردم آن منطقه است و این رسالت بدون شهرتِ دعوت و شیوعِ دعوی حاصل نمیشود و آن شهرت و این شیوع باید ازمرکز جمعیت و هسته مرکزی اجتماع تودهها شکل یابد. (همان، ص 47) در زمانهای قدیم، بعضی اقوام مانند سرخپوستها در گوشهای گنگ از دنیا زندگی میکردند که کسی از آنان خبری نداشت و آنها هم از کسی خبری نداشتند. حال اگر پیامبری در میان آنان بیاید امّا در مرکز کشور نیاید دعوت او عمومی نخواهد شد و صدای او به گوش جهانیان نمیرسد. چنان که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله هنگام رسالت به کشورهایی مانند: روم و ایران نامه نوشت و آنان را دعوت به دین اسلام کرد و (خود پیامبر صلّی الله علیه و آله میفرمودند: که من اختصاص به قوم خاصی ندارم، من برای سیاه پوست و زردپوست و سفید پوست مبعوث شدهام) (بحار الانوار، ج 16، ص 323، به نقل از دین شناسی، جوادی آملی، ج اوّل). و همین باعث میشود که صهیب از روم و سلمان از ایران دور پیامبر صلّی الله علیه و آله جمع شوند. در آخر به این نکته باید اشاره شود که نبوت انبیا دو گونه بوده است. بعضی از انبیاء برای قوم خاصی مبعوث میشدند مثل حضرت موسی علیه السّلام که برای قوم بنی اسراییل مبعوث شده بود(سوره صف، آیه 5) و دعوت خویش را فقط در قوم بنیاسراییل گسترش داد (مفاهیم قرآن، جعفر سبحانی، ج 3، ص 78، چ چهارم، مؤسسه امام صادق علیه السّلام ) و بعضی دیگر از انبیا مثل پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله دعوتش فراگیر و جهان شمول بود و برای تمام مردم مبعوث گردیده بود. (سوره اعراف، آیه 158) لذا شاید در یک زمان چند پیامبر با هم برای چند قوم مبعوث میشدند و در جوامع روایی و قرآن نام بعضی از آنها برده شده است، ولی بخاطر دلایلی به بعضی دیگر اشاره نشده است و این عدم ذکر نام آنان دلیل بر عدم وجود آنان نیست. در پایان کلامی را از حضرت آیة الله مکارم شیرازی نقل می کنیم که ایشان در پاسخ به این سوال اینگونه جواب داده اند: با توجه به وضع پیدایش جوامع بشری، و ظهور تمدّن انسانی، این مسئله جای شگفتی نیست که اکثر پیامبران در منطقه خاور میانه بوده اند، زیرا مورخان بزرگ جهان تصریح می کنند که مشرق زمین مخصوصاً شرق میانه، گهواره تمدن انسانی است و منطقه ای که به نام هلال خصیب است(هلال خصیب یعنی هلال پر برکت که اشاره به منطقه ای است که از دره نیل شروع می شود و تا مسیر دجله و فرات و اروند رود ادامه پیدا میکند زادگاه تمدن های بزرگ جهان است) تمدن مصر باستان که قدیمی ترین تمدّن شناخته شده جهان است، تمدّن بابل در عراق، تمدن یمن در جنوب حجاز، همچنین تمدّن ایران و شامات، همه نمونه تمدن های معروف بشری هستند ... قدمت تمدن انسانی در این مناطق به هفت هزار سال یا بیشتر باز می گردد. از سوی دیگر، رابطه نزدیکی میان تمدن انسانی و ظهور پیامبران بزرگ است، زیرا انسان های متمدن نیاز زیادی به آیین های الهی دارند، تا هم قوانین حقوقی و اجتماعی را تضمین کرده، جلو تعدیات و مفاسد را بگیرد، و هم فطرت الهی آن ها را شکوفا سازد. به همین دلیل می گویم نیاز بشر امروز مخصوصاً کشورهایی که از تمدن و صنعت سهم بیشتری دارند، به مذهب، از هر زمان بیشتر است. اقوام وحشی و یا نیمه وحشی، آمادگی زیادی، برای پذیرش مذاهب ندارند، و اگر مذهب را پذیرا شوند، قدرت نشر آن را ندارند. (پیام قرآن، ج 7، ص 397 – 36
چرا همه پیامبران در منطقه خاورمیانه ظهور کرده اند؟
در مورد این سوال باید یادآور شویم که تمام پیامبران در منطقه خاور میانه نبوده اند و ما تعداد زیادی پیامبر را داریم که در منطقه شمال آفریقا و در دیگر نقاط دنیا ظهور کرده اند، هر چند که تعداد زیادی از پیامبران در منطقه خاور میانه مبعوث شده اند که این هم با هدف نهایی مبعوث کردن رسُل که هدایت انسانها است منافاتی ندارد زیرا دینی را که پیامبری میآورد برای دیگر اقوام هم هست و به همه عالَم عرضه میشود مثلا خداوند متعال در مورد قرآن میفرماید: (قران برای عالَم انذار دهنده است) (سوره فرقان، آیه 1) و اگر کسی دنبال حق است، به محض برخورد با او، آن را میپذیرد، حال می خواهد از هر منطقه و سرزمینی باشد، چون دینی که خداوند میآورد بر حقیقت انسانیت و فطرت او مطابقت دارد. آنچه مهم است جهانی بودن زبان دینی است که پیامبر میآورد.
مطلب دیگر (که در پاسخ به این سؤال که چرا پیامبران بیشتر از این مناطق ظهور میکردند و چرا در میان اقوام دیگر ظهور نکردند)، این است که باید گفت (ممکن است در آن قسمتها جمعیتی نبوده و یا اگر بوده ما دلیلی نداریم که خداوند برای آنها انبیایی نفرستاده است چون از همه انبیایی که آمار و نامشان در جوامع روایی ما هست تنها نام بعضی در قرآن ذکر شده است (سوره غافر، آیه 78)شاید در میان آن اقوام نیز انبیایی بودهاند که در قرآن قصه آنان نیامده است و اگر هم پیامبر اولوالعزمی در میان آن اقوام نبوده، شاید به خاطر کم بودن جمعیت آن منطقه در آن زمان باشد).(سیره پیامبران در قرآن، ص 49، جوادی آملی، چ دوّم، نشر اسراء) (گروهی از عارفان و حکیمان به استناد برخی از تواریخ، حضرت ادریس را همان هرمس پنداشتند، هم چنان که حضرت شیث را همان آغاثا ذیمون دانستند و عدهای شاید بر اثر همین هرمس و آغاثاذیمون و فیثاغورس، مانند آنها مثل ارسطو... را از انبیا دانستند). (همان، ص236) که اینان از اقوام دیگری هستند و از آسیا برنخواستهاند.
همچنین (یکی از لوازم نبوت عامه این است که هیچ مردمی بدون راهنمای غیبی نیستند و ممکن نیست، خداوند ملتی را بدون راهنما رها کند، زیرا خدا مربّی ومدبر انسان است و انسان مسافری است که عوالمی را پشت سر گذاشته و عوالمی را در پیش روی دارد. از این رو امکان ندارد جمعیتی در منطقهای زندگی کند و خداوند برای آنها راهنما نفرستد). (سوره فاطر، آیه 24(، حضرت آیة الله جوادی آملی در این زمینه در جای دیگر می فرماید: بالاخره خداوند یا خود پیامبر یا اوصیای او یا کتاب او را برای دیگران ارسال می کند. (سیره پیامبران در قرآن، ص 48، همان) از طرفی دیگر مرکز نبوت و رسالت انبیا یک روستا و یا یک منطقه کوچک و محدود نبود... و صدای انبیا همیشه از مراکز کشورها برخاسته است، زیرا وظیفه آنان ابلاغ پیام الهی به همه مردم آن منطقه است و این رسالت بدون شهرتِ دعوت و شیوعِ دعوی حاصل نمیشود و آن شهرت و این شیوع باید ازمرکز جمعیت و هسته مرکزی اجتماع تودهها شکل یابد. (همان، ص 47) در زمانهای قدیم، بعضی اقوام مانند سرخپوستها در گوشهای گنگ از دنیا زندگی میکردند که کسی از آنان خبری نداشت و آنها هم از کسی خبری نداشتند. حال اگر پیامبری در میان آنان بیاید امّا در مرکز کشور نیاید دعوت او عمومی نخواهد شد و صدای او به گوش جهانیان نمیرسد. چنان که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله هنگام رسالت به کشورهایی مانند: روم و ایران نامه نوشت و آنان را دعوت به دین اسلام کرد و (خود پیامبر صلّی الله علیه و آله میفرمودند: که من اختصاص به قوم خاصی ندارم، من برای سیاه پوست و زردپوست و سفید پوست مبعوث شدهام) (بحار الانوار، ج 16، ص 323، به نقل از دین شناسی، جوادی آملی، ج اوّل). و همین باعث میشود که صهیب از روم و سلمان از ایران دور پیامبر صلّی الله علیه و آله جمع شوند. در آخر به این نکته باید اشاره شود که نبوت انبیا دو گونه بوده است.
بعضی از انبیاء برای قوم خاصی مبعوث میشدند مثل حضرت موسی علیه السّلام که برای قوم بنی اسراییل مبعوث شده بود(سوره صف، آیه 5) و دعوت خویش را فقط در قوم بنیاسراییل گسترش داد (مفاهیم قرآن، جعفر سبحانی، ج 3، ص 78، چ چهارم، مؤسسه امام صادق علیه السّلام ) و بعضی دیگر از انبیا مثل پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله دعوتش فراگیر و جهان شمول بود و برای تمام مردم مبعوث گردیده بود. (سوره اعراف، آیه 158) لذا شاید در یک زمان چند پیامبر با هم برای چند قوم مبعوث میشدند و در جوامع روایی و قرآن نام بعضی از آنها برده شده است، ولی بخاطر دلایلی به بعضی دیگر اشاره نشده است و این عدم ذکر نام آنان دلیل بر عدم وجود آنان نیست.
در پایان کلامی را از حضرت آیة الله مکارم شیرازی نقل می کنیم که ایشان در پاسخ به این سوال اینگونه جواب داده اند: با توجه به وضع پیدایش جوامع بشری، و ظهور تمدّن انسانی، این مسئله جای شگفتی نیست که اکثر پیامبران در منطقه خاور میانه بوده اند، زیرا مورخان بزرگ جهان تصریح می کنند که مشرق زمین مخصوصاً شرق میانه، گهواره تمدن انسانی است و منطقه ای که به نام هلال خصیب است(هلال خصیب یعنی هلال پر برکت که اشاره به منطقه ای است که از دره نیل شروع می شود و تا مسیر دجله و فرات و اروند رود ادامه پیدا میکند زادگاه تمدن های بزرگ جهان است)
تمدن مصر باستان که قدیمی ترین تمدّن شناخته شده جهان است، تمدّن بابل در عراق، تمدن یمن در جنوب حجاز، همچنین تمدّن ایران و شامات، همه نمونه تمدن های معروف بشری هستند ... قدمت تمدن انسانی در این مناطق به هفت هزار سال یا بیشتر باز می گردد.
از سوی دیگر، رابطه نزدیکی میان تمدن انسانی و ظهور پیامبران بزرگ است، زیرا انسان های متمدن نیاز زیادی به آیین های الهی دارند، تا هم قوانین حقوقی و اجتماعی را تضمین کرده، جلو تعدیات و مفاسد را بگیرد، و هم فطرت الهی آن ها را شکوفا سازد.
به همین دلیل می گویم نیاز بشر امروز مخصوصاً کشورهایی که از تمدن و صنعت سهم بیشتری دارند، به مذهب، از هر زمان بیشتر است.
اقوام وحشی و یا نیمه وحشی، آمادگی زیادی، برای پذیرش مذاهب ندارند، و اگر مذهب را پذیرا شوند، قدرت نشر آن را ندارند. (پیام قرآن، ج 7، ص 397 – 36
- [سایر] چراتمام پیامبران درمنطقه ی خاورمیانه ظهور کرده اند؟
- [سایر] چرا پیامبران در منطق خاورمیانه و بین النهرین ظهور کردند. آیا سایر مناطق کره ی زمین نیاز به هدایت نداشتند؟ مثلا برای سرخپوستهای آمریکا؟ اگر ملاک فزونی جمعیت در منطقه خاورمیانه بوده باشد آیا در نظام عدل خدا نقصی وارد نمی آید؟
- [سایر] مهمترین تاثیر انقلاب اسلامی ایران در سطح منطقه خاورمیانه؟
- [سایر] چرا محل بعثت همه پیامبران الهی شرق خاورمیانه بوده است؟
- [سایر] چرا همه ی پیامبران در خاور میانه ظهور کرده اند؟
- [سایر] چرا خداوند پیامبران را تنها بر قسمتی از جهان (خاورمیانه) مبعوث کرده است؟
- [سایر] در زمان رجعت حضرت مهدی (عج) چه تعداد از پیامبران و امامان (علیهم السلام) ظهور خواهند کرد؟
- [سایر] در زمان رجعت حضرت مهدی (عج) چه تعداد از پیامبران و امامان (علیهم السلام) ظهور خواهند کرد؟
- [سایر] آیا هنگام ظهور امام زمان(عج) پیامبران دیگر و امامان هم به دنیا بازگشته و زندگی میکنند نیکوکاران چطور؟
- [سایر] فرایند عملکرد آمریکا در منطقه خاورمیانه و کشور عزیزمان ایران را با توجه به ادعای دموکراسی خواهی آن کشور چگونه ارزیابی می شود؟
- [آیت الله وحید خراسانی] فروختن میوه یک سال قبل از ظهور ان بدون ضمیمه جایز نیست و فروختن میوه دو سال یا بیشتر از ان و همچنین فروختن میوه یک سال با ضمیمه جایز است و بعد از ظهور ان پیش از ان که دانه ببندد و گلش بریزد احتیاط مستحب ان است که چیزی از حاصل زمین مانند سبزیها یا مال دیگری با ان بفروشند و یا میوه بیشتر از یک سال را به او بفروشند
- [آیت الله وحید خراسانی] مضاربه از عقود جایزه است و هر یک از مالک و عامل می توانند مضاربه را در هر حال فسخ کنند چه قبل از شروع در عمل و چه بعد از ان و چه قبل از ظهور سود و چه بعد از ان
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر عامل به قصد مجانی بودن کاری را برای دیگری انجام دهد استحقاق مزد ندارد وگرنه در دو صورت استحقاق مزد دارد: 1 - بر اساس قرارداد کار را انجام دهد 2 - به امر یا در خواست دیگری عملی را انجام دهد و این امر و درخواست ظهور در مجانی بودن نداشته باشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر زنی کسی را وکیل کند که مثلاً ده روزه او را به عقد مردی در آورد و ابتدای ده روز را معیّن نکند، آن وکیل میتواند هر وقت که بخواهد او را ده روزه به عقد آن مرد در آورد، در صورتی که در لفظش ظهور نداشته باشد به ده روز متصل به زمان اجازهاش، ولی اگر معلوم باشدکه زن روز یا ساعات معیّنی را قصد کرده، باید صیغه را مطابق قصد او بخواند.
- [آیت الله وحید خراسانی] هرگاه تجارت سود کرد عامل سهمی را که برای او قرار داده شده مالک می شود هرچند سود قسمت نشده باشد ولی هر گونه ضرر و تلفی که حاصل شود جبران می شود و هنگام ظهور سود معامله اگر مالک راضی به قسمت نشد عامل حق ندارد او را مجبور به پذیرفتن قسمت کند و اگر عامل راضی به قسمت نشد مالک می تواند او را به پذیرفتن قسمت مجبور کند
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که هنگام غروبِ شب عید فطر، بالغ، عاقل و هوشیار است و فقیر و بنده کس دیگر نیست، باید برای خودش و کسانی که نانخور او هستند، هر نفر یک صاع که تقریبا سه کیلو گرم است، از غذایی که در شهر و منطقه او متعارف است، به مستحق بدهد و اگر پول آن را هم بدهد، کافی است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] سید بودن سادات از راههای زیر ثابت می شود: 1 دو نفر عادل سید بودن او را تصدیق کند (یک نفر نیز کافی است). 2 در شهر و منطقه خود مشهور باشد که سید است، خواه این شهرت سبب یقین شود یا گمان.
- [آیت الله اردبیلی] برای ثابت شدن اوّل ماه لازم نیست با چشم معمولی ماه دیده شود و دیدن ماه با وسایلی مثل دوربین، تلسکوپ و مانند آنها نیز کفایت میکند؛ بلکه از هر راهی یقین یا اطمینان پیدا کند که ماه پس از غروب آفتاب در افق منطقه وجود دارد، کافی است.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.