فرق بهاییت و وهابی چیست؟
فرق بهاییت و وهابی چیست؟ مسلک وهابیت، منسوب به شخصی به نام محمد عبدالوهاب نجدی است. محمد بن عبدالوهاب، در سال 1115 ه. ق در شهر (عیینه) چشم به جهان گشود. از کودکی به کتاب‌های تفسیر، حدیث و عقاید، علاقه داشت و از همان دوران جوانی، اعمال مذهبی مردم (به خدا) را زشت می‌شمرد، وی به مدینه رفت و در آن جا توسل مردم به پیامبر (ص) را ناپسند شمرد. محمد بن عبدالوهاب، بعد از مرگ پدر، افکار و عقاید خود را که قبلًا از سوی ابن تیمیه(661-728) و شاگردش ابن قیم(691- 751) پی‌ریزی شده بود اظهار نمود به تبلیغ و ترویج و رسمیت دادن آن همت گماشت. وهابیان معتقدند: هیچ انسانی، نه موحد است و نه مسلمان مگر این که اموری را ترک کند. این امور عبارت است از: 1. به وسیله هیچ یک از رسولان و اولیا، به خداوند توسل نجوید. و در صورت توسل در راه شرک گام نهاده و مشرک می‌باشند و قتل آنان واجب است!2. زائران به قصد زیارت به آرامگاه رسول خدا نزدیک نشوند و بر قبر آن حضرت دست نگذارند و در آن جا دعا نخوانند و نماز نگذارند و ساختمان و مسجد بر روی قبر نسازند 3. از پیامبر (ص) طلب شفاعت نکنند 4. زیارت قبور و ساختن گنبد و بارگاه برای آنان، شرک است 5. وهابیان بر این باورند که مسلمانان، در طی روزگار از آیین اسلام منحرف شده‌اند 6. هر گونه مراسم تشییع جنازه و سوگواری حرام است. و امثال این موارد که در این مجال نمی‌گنجد. برای آگاهی بیشتر در این زمینه باید کتاب‌های مربوطه را ( آئین وهابیت ،جعفرسبحانی – وتاریخ ونقد وهابیت ،شیخ علی اکبر فائزی پور – شاخ شیطان ،سید مجتبی عصیری و...) مطالعه کنید.به هر حال این منطق خشک و بی‌پایه، در تقابل با منطق وحی قرار دارد، چرا که قرآن در موارد یاد شده نظرات صریح و مخالف وهابیان دارد: 1. قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القُربی،( شوری، آیه 23). یکی از مصادیق ابراز علاقه به خاندان رسالت و اهل بیت و ذی القری، قبرهای آنان و تعمیر آنها است. این راه و رسم در میان ملت‌های جهان وجود دارد و یک نوع سنّت عرفی به حساب می‌آید. 2. فقالوا ابنوا علیهم بنیانا قال الذین غلبوا علی امرهم لنتخذّن علیهم مسجدا،( کهف، آیه 21). هنگامی که وضع اصحاب کهف بر مردم آن زمان روشن شد و مردم به دهانه غار آمدند، درباره مدفن آنان دو نظر ابراز داشتند. آیه شریفه متذکر آن می‌شود انتقاد یا لحن اعتراضی نسبت به نظر آنها ندارد. با توجه به آیه شریفه، هرگز نمی‌توان تعمیر قبور اولیای الهی و صالحان را عملی حرام و یا حتی مکروه قلمداد کرد، بلکه آیه شریفه، به نوعی تشویق می‌کند که برای بزرگداشت اولیا وصالحان و حفظ قبرهای آنان، باید کوشا بود. 3. و استغفر لذنبک و للمؤمنین،( محمد، آیه 19). 4. وصلّ علیهم ان صلاتک سکن لهم،( توبه، آیه 103). 5. و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاءوک فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما،( نساء، آیه 46). این آیات بیانگر این است که طلب آمرزش پیامبر در حق افراد، کاملًا مؤثر و مفید می‌باشد. و موضوع شفاعت پیامبر (ص) و دعای آن حضرت، نه تنها در آیات صریح بلکه در احادیث عامه و خاصه و سیره صحابه نیز مشهود است. مطلب دیگر در مورد وهابیون این است که آنان قائل به جنگ با دیگر فرقه‌ها و مذاهب اسلامی هستند و مدعی ‌اند که یا باید به آیین وهابیت در آیند و یا جزیه دهند. آنان مخالف خود را متهم به کفر و شرک می‌ کنند و اموال، نفوس و ناموس دیگران را حلال می ‌دانند. خلاصه این که آیات قرآنی وارده درباره شرک و کفر را، بر مسلمانان مخالف خود منطبق می‌کنند. و این بزرگ‌ترین ضرر به پیکر جامعه اسلامی و مسلمانان است،( تاریخ ادیان و مذاهب جهان، مبلغی آبادانی، ج 3، ص 1432). با این تفکر بسته و خشک وهابیت بود که وقتی که سعودی‌ها (در سال 1344 هجری قمری) بر مکه و مدینه و اطراف آن تسلّط یافتند، مَشاهده متبرک بقیع و آثار خاندان رسالت و صحابه پیامبر را خراب و از بین بردند،( الذریعه، ج 8، ص 261 کشف الارتیاب، ص 06 56). برای عملکرد و کارهایی که وهابیت در حوزه اجتماع و سیاست انجام داده‌اند و نگرش آنان نسبت به مسائل اجتماعی، باید به کتاب‌های تاریخی مراجعه کرد. چهره خشن و متعصب وهابیت، درعرصه سیاست، حکومت و مردم‌داری، همان بود که طالبان را در عمر موقت سیاسی خود در کشور افغانستان به منصه ظهور رساندند. خون مردم مسلمان را بی محابا به زمین ریختند. عرض و ناموس مسلمانان را هتک کردند. و از اسلام یک چهره زشت، خشن و عقب مانده برای جهانیان ترسیم نمودند. اکنون نیز با نام القاعده در تمام نقاط دنیا دست به نا امنی و خشونت و قتل و کشتار و تجاوز زده و اینهمه را به نام اسلام راستین انجام میدهند. بنابراین وهابیت، هم در نحوه پیدایش و انعقاد تفکّر، مبغوض علمای فرقه‌های مختلف مسلمین بوده است و هم در نگرش نسبت به مسائل دینی مورد رد عالمان قرار گرفته است. حتی اولین کتابی که در رد وهابیت نگاشته شده (الصواعق الالهیه فی الرد علی الوهابیه) به وسیله برادر محمد بن الوهاب (سلیمان بن عبدالوهاب) نوشته شده است. از سوی دیگر فرقه وهابیت بر اساس یک هدف ظاهری و یک هدف باطنی تشکیل شده است، هدف ظاهری وهابیت عبارت است از اخلاص در توحید و جنگ با شرک و بت پرستی ، ولی واقعیت جنبش وهابیت، چه از جهت فکری و چه عملی، این هدف را تأیید نمی کند، هدف باطنی و پنهان آنها کشتار مسلمانان و افروختن آتش فتنه و جنگ در بین آنان، در جهت خدمت به فراماسونری و امپریالیسم جهانی است و این اصل، محور تمام تلاشهای وهابیت از زمان ظهور تا به امروز است، و آن هدف ظاهری را فقط برای اغوا و گمراه کردن ساده لوحان و عوامّ الناس قرار داده اند. شکی نیست که شعار اخلاص در توحید و مبارزه با شرک، شعار بسیار جذابی است که پیروان وهابیت با شور و هیجان تمام از آن سخن می گویند. ولیکن آن بیچارگان خبر ندارند که این شعار تنها دستاویزی برای رسیدن به آن اهداف پنهانی است که استعمار غرب برای تحققش این فرقه را به وجود آورده. محققان تاریخ وهابیت ثابت کرده اند که این فرقه در اصل به دستور مستقیم وزارت بریتانیا ایجاد شد، به عنوان مثال به کتابهایی چون پایه های استعمار از خیری حماد و تاریخ نجد از سنت جان ویلبی یا عبد الله ویلبی و خاطرات حاییم وایزمن اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی و نیز خاطرات مستر همفر و وهابیت نقد و تحلیل از دکتر همایون همّتی مراجعه کنید. (وهابیت عملاً مصمّم شده که نقش خود را در زشت جلوه دادن چهره اسلام به عنوان یک دین خونریز به خوبی بازی کند)... بر این اساس، این فرقه از نظر فکری قائم بر سه اصل عملی می باشد و می توان این اصول را با نگاهی به برنامه های درسی و تربیتی سعودی دریافت، اولین اصل آنان اطاعت مطلق از ولی امر است: با صرفنظر از اینکه این مَلِک کیست و ماهیت اعمال و افکارش چیست و چطور به حکومت رسیده است؟ دلیل اینکه آل سعود از آنها خواسته پیرو امپریالیسم جهانی باشند، به این مطلب بر می گردد که آنها تنها به امر انگلیسی ها در گذشته، و در زمان حاضر به دستور آمریکاییان تعیین می شوند و از این رو وهابیون بردگانی به تمام معنی کلمه اند، اینان جز به دستو اربابانشان کاری نمی کنند و تنها به اشاره آنها حرف می زنند. اصل دوم آنها تکفیر مخالفان و قتل آنان است: وهابیان در آغاز پیدایش خود هزاران تن از مسلمانان شیعه و سنی را کشتند و در زمان حاضر نیز، حسب راهنماییهای گام به گام آمریکا و صهیونیسم، بیشترین توجه خود را به طور خاصّ بر قتل شیعیان و تکفیر آنها متمرکز کرده اند. اززمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران، آتش جنگ بر ضدّ تشیّع افزوده تر شده است و این آتش تا ظهور فرج ادامه خواهد داشت، امّا این بدین معنی نیست که مسلمانان اهل سنت از شعله های این جنگ بر کنار باشند، زیرا وهابیت و رؤسای آنان در پی این نیستند که در آن واحد در دو جبهه کار کنند . آنها میخواهند اهل سنّت را بر ضدّ برادران شیعه شان برانگیزند، تا فتنه ایجاد شود و همگی در خون خود غرق شوند. اصل سوم آنان الغا و بی اعتبار سازی عنصر عقل و اندیشه و منطق و جایگزین کردن سلفیه است: یعنی هر آنچه را که سلف انجام داده اند را انجام بدهیم، و این مصیبت بزرگی است؛ زیرا اسلام تأکید زیادی بر تفکر و حکمت و منطق و رحمت و احسان نموده، نه تقلید از سلف، اگر منظور از سلف، صحابه باشد که آنها هرگز معصوم از خطا نبوده اند، پس آیا ما باید از خطاهای آنان هم پیروی کنیم؟ پس نقش عقل کجا رفت؟ و حرمت ریختن خون مسلمانان و بی گناهان که اسلام آن همه تأکید بر آن داشته و آن را اولین اولویت بعد از ایمان به خدا قرار داده، چه می شود؟ آیا رسول الله (ص) یک حدیث گفته اند که در آن به پیروی از صحابه یا سلف امر کرده باشد؟ و همگان بر آن اتفاق داشته باشند؟ جواب: نه، بلکه ایشان آشکارا به پیروی از اهل بیت (ع) و صحابه بزرگ مثل: ابوذر غفاری و عمار یاسر و حذیفة بن نعمان و سلمان وجابر انصاری و مقداد و عثمان بن مظعون و مانند آنان امر کرده است، در حالی که منظور از سلف نزد وهابیت، بدکارانی چون معاویه و ابوسفیان و یزید و مروان و عمرو ابن العاص و حجاج و بنی امیه و بنی عباس و بقیه آدم کشانی است که چهره تاریخ را با جنایاتشان سیاه کرده اند... الغای عقل و منطق و فکر نزد وهابیت و به جای آن تمرکز بر فرهنگ گله و چوپان در بین آنان مهمترین وظیفه ای است که سرویس اطلاعاتی بریتانیا از طریق آل سعود و فتواهای مزدوران یهودی صفتشان ترویج می دهند که بر اساس آن باید کر و لال و کور شد، و این یعنی استمرار بندگی و خضوع در مقابل دشمنان اسلام و نابودی اسلام از داخل... بهترین مثال در رابطه با شستشوی مغزی و الغای عقل نزد وهابیون، فتوای بن باز مفتی اعظم وهابیت در تکفیر کسانی است که قائل به کروی بودن زمین هستند، مسلمان شیعه یا سنی یا صوفی اگر به غیر این معتقد باشد، کافر است و بر حسب شریعت وهابیت قتلش واجب! آری وهابی، چه سعودی، چه عراقی، چه افغانی و چه پاکستانی و ... اول مغزش را با حشیش و پول استعمار شستشو می دهند و بعد می رود و خودش را در بازارها و مناطق شیعه منفجر می کند، علیرغم اینکه هیچ کدام از آن انسانها دخالتی در حوادث و رویدادهای موجود نداشته اند، و این موضوع، از نظر تروریست وهابی هیچ اشکالی ندارد! اسلام هراسی: زشت نشان دادن چهره اسلامی که پیامبر رحمة للعالمین آورده و توقف انتشار آن درجهان به دست سلفیه فقط بر حسب تصادف نیست، بلکه بر اساس نقشه خطرناکی است که وظیفه اولش این است که کودکان وهابی در سنین نونهالی را با مفاهیم قتل وخونریزی و رافضه و تکفیر شستشوی مغزی دهند، بر اساس این نقشه، آل سعود خلفای خداوند در زمین هستند و علمائشان (که فاسدترین خلق خدایند) عابد و زاهد و واجب الاطاعه می باشند(!) و اینکه شیعه را بکشید تا وارد بهشت شوید و اینکه زائران قبور اولیاء الله مشرکند و قتل آنان واجب است. بر حسب نظریه بوردیو Bourdie جامعه شناس و کارشناس علوم تربیتی فرانسوی، بعد از بهره برداری از سرمایه فکری کودکان، با آموزش مفاهیم افراطی گری و قتل به آنان، بسیار سخت و حتی محال خواهد بود که آنها بتوانند در آینده از قید و بند این مفاهیم آزاد شوند! کلمه تروریست اسلامی در روزنامه های جهانی بسیار شایع شده، در حالی که صحیح آن این است که بگویند تروریست وهابی، چرا که اسلام هیچ دخلی در کارهایی که آنان انجام می دهند، ندارد، دینی که رحمت برای عالمیان است و برای اتمام مکارم اخلاق آمده است. وهابیت به عنوان یک جنبش تروریستی و سازمانی بسیار نزدیک به مافیا عمل می کند. این جنبش شوم با پولهای بی حساب آل سعود زنده است، پولهایی که در اصل از دزدی از جیب ملّت نجد و حجاز بدست آمده است، ملتی که دچار فقر و ظلم و بیکاری و پخش موادّ مخدّر و ناهنجاریهای جنسی هستند. اینها فقط فرضیه و ادّعا نیست، بلکه حقایق مستند و گزارشهای سازمان ملل متحدّ و فیلمهای واقعی به دست آمده از آنان است. بهائیت:بهائی‌گری فرقه‌ای منشعب از بابی‌گری است. بنیانگذار آن میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءاللَّه است. او در سال 1233 در تهران به دنیا آمد و در شمار نخستین گروندگان باب و مبلّغان او قرار گرفت. پس از اعدام باب میرزا یحیی (معروف به صبح ازل) ادعای جانشینی باب را کرد و چون در آن زمان بیش از نوزده سال نداشت برادرش میرزا حسینعلی (بهاءاللَّه) زمام کارها را در دست گرفت. در سال 1268 بابیان به ناصرالدین شاه تیراندازی کردند و چون شواهدی بر نقش حسینعلی در این کار وجود داشت، درپی دستگیری و اعدام او برآمدند. او به سفارت روس پناه برد، سفیر و دولت روس از او حمایت کردند و به این وسیله از مرگ نجات یافت. او سپس به بغداد رفت و در نامه‌ای به سفیر روس از وی و دولت روس قدردانی کرد. در بغداد کنسول دولت انگلیس و نماینده دولت فرانسه با او ملاقات کرد و حمایت دولت‌های خود را به او ابلاغ کرده و تابعیت انگلستان و فرانسه را به او پیشنهاد نمودند. میرزا یحیی (صبح ازل) نیز مخفیانه به بغداد رفت. در این هنگام بغداد، کربلا و نجف مرکز اصلی فعالیت بابیان شد و در پی اختلاف بر سرادعای (موعود بیان) یا (من یُظهِرُهُ اللَّه) آدمکشی‌های شدیدی بین بابیان رواج یافت. نزاع بین حسینعلی و میرزایحیی بر سر این ادعا موجب افتراق بابیان به دو فرقه بهائیه (پیروان حسینعلی) و ازلیه (پیروان میرزایحیی) شد. گفته شده است که در پی این منازعات میرزا یحیی برادرش بهاءاللَّه را مسموم کرد و بر اثر آن بهاءاللَّه تا پایان عمر به رعشه دست مبتلا بود. میرزاحسینعلی پس از اعلام (من یُظهِرُهُ اللهی) خویش ادعای الوهیت و ربوبیت نمود. او خود را (خدای خدایان، آفریدگار جهان، خدای تنهای زندانی، معبود حقیقی)، (رب مایُری‌ و مالا یُری) نامید. پیروانش نیز پس از مرگ وی قبر او را قبله خویش گرفتند. او افزون بر ادعای ربوبیت، شریعت جدید آورد و کتاب (اقدس) را نگاشت. بهائیان آن را (ناسخ جمیع صحائف) می‌دانند. او کتاب‌های دیگری نیز نوشته است که پر از اغلاط املایی و انشائی است. مهمترین کتاب او (ایقان) است که به خاطر وجود اغلاط بسیار در زمان حیاتش مورد تصحیح و تجدید نظر قرار گرفت. فرقه‌های بابی و بهائی :بعد از اعدام سید علی محمد، بابیت به سه فرقه تقسیم شد و بعد از مرگ بهاءاللَّه نزاعی بین دو برادر (عباس افندی و محمد علی) به وجود آمد و به تبع آن دو فرقه دیگر افزوده شد، در نتیجه مجموعاً پنج فرقه شدند :1 . ازلیه (به رهبری میرزا یحیی نوری، صبح ازل )،2 . بهائیه (به رهبری میرزا حسین علی، بهاءاللَّه )،3 . بابیه خالص (فقط رهبری سید علی محمد باب را قبول دارند )،4 . بابیه بهائیه عباسیه (قبول رهبری عبدالبهاء عباس افندی )5 . ناقضون (اتباع میرزا محمد علی، برادر عبدالبهاء )( المدخل الی دراسة الادیان والمذاهب، ج 3، ص 312، العمید عبدالرزاق محمد اسود .) .عقاید بهاییت :چندی از عقاید و احکام بهائیت عبارت است از:1. با ظهور سید علی محمد باب اسلام پایان گرفته و اینک دین جدید ظهور کرده ومردم باید همگی بهایی شوند(شخصیت و اندیشه‌های کاشف الغطاء کتاب (الایات البینات) به کوشش دکتر احمد بهشتی، ص 109، کانون نشر اندیشه اسلامی .) .2 . پنهان کردن دین (تقیه) ضروری است.3 . روزه نوزده روز است، قبل از عید شروع و به عید نوروز ختم می‌شود .4 . نماز جماعت باطل است مگر در نماز میت .5 . قبله مرقد بهاءاللَّه در شهر عکا است .6. حج برای مردان واجب است و بر زنان واجب نیست. (حج) در خانه‌ای که بهاء در آن اقامت داشته، یا در خانه‌ای که سیدعلی محمد باب در شیراز در آن سکنی داشته است به جا آورده می‌شود .7 . اعیاد عبارت است از :- عید ولادت باب، اول محرم .- عید ولایت بهاء، دوم محرم .- عید اعلان دعوت باب، پنجم جمادی .-عید نوروز(المدخل الی دراسة الادیان والمذاهب، العمید عبدالرزاق محمد اسود، ج 3، صص 308 - 311، انتشارات الدار العربیة للموسوعات .)،8 . نماز پنج تکبیر دارد و در دو وقت خوانده می‌شود: یکی هنگام تولد و دیگری هنگام مرگ .عبادتگاه‌ها طبق وصیت بهاء باید از نه مناره و یک گنبد تشکیل بشود. این عبادتگاه‌ها درفرانکفورتِ آلمان، سیدنی در استرالیا، کامپالا در اوگاندا، لیمیت در شیکاگو، پاناماسیتی در پاناما و دهلی‌نو در هندوستان است(شخصیت و اندیشه‌های کاشف‌الغطاء، ص 111 و 139، دکتر احمد بهشتی .) .همچنین در فروع تعالیم بهائیت به احکامی برمی‌خوریم که بعضی از آنها عبارت است از : -ازدواج با محارم غیر از زن پدر، حلال می‌باشد . (یعنی با حکم بر حرمت ازدواج با زن پدر، ازدواج با خواهر و دختر و عمه و خاله و دیگران حلال می‌گردد! )- معاملات ربوی آزاد و حلال است .- تمام اشیاء حتی خون، سگ، خوک، بول و... پاک است .- حجاب زنان ملغی می‌باشد .- دخالت در سیاست ممنوع می‌باشد .دربررسی عقاید، احکام و تاریخ بهائیت به روشنی معلوم می‌گردد که استعمار براساس برنامه و طرح از پیش تعیین شده‌ای، به مرور و در مراحل مختلف، به منسوخ اعلام نمودن دین اسلام و نفی و انکار نبوت، امامت، معاد و تعالیم و قوانین و احکام مقدس و نورانی قرآن پرداخته است. آنان ابتدا ادعای نیابت خاص حضرت حجت(عج )، پس از آن ادعای مهدویت، سپس ادعای نبوت و در آخر ادعای الوهیت و نسخ اسلام می‌نمایند! در پی آن به هدم و نابودی آثار اسلام فرمان می‌دهند و به ساختن کعبه جدید! در شیراز اهتمام می‌ورزند و با آداب و ادعیه و ذکر و زیارتنامه‌های استعمار ساخته به طواف بر گرد آن می‌پردازند! و مطابق با خواست و اهداف استعمار، به رفع حجاب و پوشش زنان فرمان می‌دهند و چون همواره از تعالیم و آموزه‌های سیاسی اسلام و تشیع رنج برده‌اند، از اصل ورود و دخالت در سیاست را ممنوع اعلام می‌نمایند! بدین ترتیب همه زمینه‌ها آماده و مهیا می‌شود تا مبانی و ارکان اعتقادی و ارزش‌های اخلاقی و پایبندی‌های معنوی متزلزل شوند و وحدت و یکپارچگی مسلمانان به تفرقه و تشتت تبدیل گردد و از قدرت بی‌نظیر مذهب تشیع و مراکز علم و فقاهت و مراجع وفقها و علمای بیدار و آگاه که مدافعان راستین اسلام و سنگرهای مستحکم دفاع از هویت دینی و استقلال و شرف و اعتلا و اقتدار مسلمانان می‌باشند، کاسته شود و راه‌های تاخت و تاز و سلطه استعمار خارجی صاف و همواره گردد . کتاب‌های بهائی‌ها عبارتند : 1 . الاتقان ؛ 2 . اشراقات والبشارات والطرزات ؛ 3 . مجموعه الواح مبارکه، که وصایای بهاء به پسران خود می‌باشد ؛ 4 . کتاب شیخ ؛ 5 . الدرر البهیة ؛ 6 . الحجج البهیة ؛ 7 . الفرائد ؛ 8 . فصل الخطاب 9 . اقدس . برخی نیز برآنند که این کتاب‌ها را به بهاء نسبت داده ‌اند ولی او ننوشته است بلکه پیروان او نوشته و به او نسبت داده‌اند(المدخل الی دراسة الادیان والمذاهب، ص 311 و 312 .) .در کتاب شخصیت و اندیشه‌های کاشف‌الغطاء از دو کتاب دیگر نیز یاد شده است که عبارتند از: 1 . هفت وادی، 2 . هیکل . (شما می توانید برای مطالعه و آگاهی بیشتر به سایت ما به نشانی ذیل مراجعه کرده و از صدها موضوع متنوع و مفید آن استفاده بفرمایید: http://www.vahabiat.porsemani.ir)
عنوان سوال:

فرق بهاییت و وهابی چیست؟


پاسخ:

فرق بهاییت و وهابی چیست؟

مسلک وهابیت، منسوب به شخصی به نام محمد عبدالوهاب نجدی است. محمد بن عبدالوهاب، در سال 1115 ه. ق در شهر (عیینه) چشم به جهان گشود. از کودکی به کتاب‌های تفسیر، حدیث و عقاید، علاقه داشت و از همان دوران جوانی، اعمال مذهبی مردم (به خدا) را زشت می‌شمرد، وی به مدینه رفت و در آن جا توسل مردم به پیامبر (ص) را ناپسند شمرد. محمد بن عبدالوهاب، بعد از مرگ پدر، افکار و عقاید خود را که قبلًا از سوی ابن تیمیه(661-728) و شاگردش ابن قیم(691- 751) پی‌ریزی شده بود اظهار نمود به تبلیغ و ترویج و رسمیت دادن آن همت گماشت. وهابیان معتقدند: هیچ انسانی، نه موحد است و نه مسلمان مگر این که اموری را ترک کند. این امور عبارت است از: 1. به وسیله هیچ یک از رسولان و اولیا، به خداوند توسل نجوید. و در صورت توسل در راه شرک گام نهاده و مشرک می‌باشند و قتل آنان واجب است!2. زائران به قصد زیارت به آرامگاه رسول خدا نزدیک نشوند و بر قبر آن حضرت دست نگذارند و در آن جا دعا نخوانند و نماز نگذارند و ساختمان و مسجد بر روی قبر نسازند 3. از پیامبر (ص) طلب شفاعت نکنند 4. زیارت قبور و ساختن گنبد و بارگاه برای آنان، شرک است 5. وهابیان بر این باورند که مسلمانان، در طی روزگار از آیین اسلام منحرف شده‌اند 6. هر گونه مراسم تشییع جنازه و سوگواری حرام است. و امثال این موارد که در این مجال نمی‌گنجد. برای آگاهی بیشتر در این زمینه باید کتاب‌های مربوطه را ( آئین وهابیت ،جعفرسبحانی – وتاریخ ونقد وهابیت ،شیخ علی اکبر فائزی پور – شاخ شیطان ،سید مجتبی عصیری و...) مطالعه کنید.به هر حال این منطق خشک و بی‌پایه، در تقابل با منطق وحی قرار دارد، چرا که قرآن در موارد یاد شده نظرات صریح و مخالف وهابیان دارد: 1. قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القُربی،( شوری، آیه 23). یکی از مصادیق ابراز علاقه به خاندان رسالت و اهل بیت و ذی القری، قبرهای آنان و تعمیر آنها است. این راه و رسم در میان ملت‌های جهان وجود دارد و یک نوع سنّت عرفی به حساب می‌آید. 2. فقالوا ابنوا علیهم بنیانا قال الذین غلبوا علی امرهم لنتخذّن علیهم مسجدا،( کهف، آیه 21). هنگامی که وضع اصحاب کهف بر مردم آن زمان روشن شد و مردم به دهانه غار آمدند، درباره مدفن آنان دو نظر ابراز داشتند. آیه شریفه متذکر آن می‌شود انتقاد یا لحن اعتراضی نسبت به نظر آنها ندارد. با توجه به آیه شریفه، هرگز نمی‌توان تعمیر قبور اولیای الهی و صالحان را عملی حرام و یا حتی مکروه قلمداد کرد، بلکه آیه شریفه، به نوعی تشویق می‌کند که برای بزرگداشت اولیا وصالحان و حفظ قبرهای آنان، باید کوشا بود. 3. و استغفر لذنبک و للمؤمنین،( محمد، آیه 19). 4. وصلّ علیهم ان صلاتک سکن لهم،( توبه، آیه 103). 5. و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاءوک فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما،( نساء، آیه 46). این آیات بیانگر این است که طلب آمرزش پیامبر در حق افراد، کاملًا مؤثر و مفید می‌باشد. و موضوع شفاعت پیامبر (ص) و دعای آن حضرت، نه تنها در آیات صریح بلکه در احادیث عامه و خاصه و سیره صحابه نیز مشهود است. مطلب دیگر در مورد وهابیون این است که آنان قائل به جنگ با دیگر فرقه‌ها و مذاهب اسلامی هستند و مدعی ‌اند که یا باید به آیین وهابیت در آیند و یا جزیه دهند. آنان مخالف خود را متهم به کفر و شرک می‌ کنند و اموال، نفوس و ناموس دیگران را حلال می ‌دانند. خلاصه این که آیات قرآنی وارده درباره شرک و کفر را، بر مسلمانان مخالف خود منطبق می‌کنند. و این بزرگ‌ترین ضرر به پیکر جامعه اسلامی و مسلمانان است،( تاریخ ادیان و مذاهب جهان، مبلغی آبادانی، ج 3، ص 1432). با این تفکر بسته و خشک وهابیت بود که وقتی که سعودی‌ها (در سال 1344 هجری قمری) بر مکه و مدینه و اطراف آن تسلّط یافتند، مَشاهده متبرک بقیع و آثار خاندان رسالت و صحابه پیامبر را خراب و از بین بردند،( الذریعه، ج 8، ص 261 کشف الارتیاب، ص 06 56). برای عملکرد و کارهایی که وهابیت در حوزه اجتماع و سیاست انجام داده‌اند و نگرش آنان نسبت به مسائل اجتماعی، باید به کتاب‌های تاریخی مراجعه کرد. چهره خشن و متعصب وهابیت، درعرصه سیاست، حکومت و مردم‌داری، همان بود که طالبان را در عمر موقت سیاسی خود در کشور افغانستان به منصه ظهور رساندند. خون مردم مسلمان را بی محابا به زمین ریختند. عرض و ناموس مسلمانان را هتک کردند. و از اسلام یک چهره زشت، خشن و عقب مانده برای جهانیان ترسیم نمودند. اکنون نیز با نام القاعده در تمام نقاط دنیا دست به نا امنی و خشونت و قتل و کشتار و تجاوز زده و اینهمه را به نام اسلام راستین انجام میدهند. بنابراین وهابیت، هم در نحوه پیدایش و انعقاد تفکّر، مبغوض علمای فرقه‌های مختلف مسلمین بوده است و هم در نگرش نسبت به مسائل دینی مورد رد عالمان قرار گرفته است. حتی اولین کتابی که در رد وهابیت نگاشته شده (الصواعق الالهیه فی الرد علی الوهابیه) به وسیله برادر محمد بن الوهاب (سلیمان بن عبدالوهاب) نوشته شده است. از سوی دیگر فرقه وهابیت بر اساس یک هدف ظاهری و یک هدف باطنی تشکیل شده است، هدف ظاهری وهابیت عبارت است از اخلاص در توحید و جنگ با شرک و بت پرستی ، ولی واقعیت جنبش وهابیت، چه از جهت فکری و چه عملی، این هدف را تأیید نمی کند، هدف باطنی و پنهان آنها کشتار مسلمانان و افروختن آتش فتنه و جنگ در بین آنان، در جهت خدمت به فراماسونری و امپریالیسم جهانی است و این اصل، محور تمام تلاشهای وهابیت از زمان ظهور تا به امروز است، و آن هدف ظاهری را فقط برای اغوا و گمراه کردن ساده لوحان و عوامّ الناس قرار داده اند. شکی نیست که شعار اخلاص در توحید و مبارزه با شرک، شعار بسیار جذابی است که پیروان وهابیت با شور و هیجان تمام از آن سخن می گویند. ولیکن آن بیچارگان خبر ندارند که این شعار تنها دستاویزی برای رسیدن به آن اهداف پنهانی است که استعمار غرب برای تحققش این فرقه را به وجود آورده. محققان تاریخ وهابیت ثابت کرده اند که این فرقه در اصل به دستور مستقیم وزارت بریتانیا ایجاد شد، به عنوان مثال به کتابهایی چون پایه های استعمار از خیری حماد و تاریخ نجد از سنت جان ویلبی یا عبد الله ویلبی و خاطرات حاییم وایزمن اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی و نیز خاطرات مستر همفر و وهابیت نقد و تحلیل از دکتر همایون همّتی مراجعه کنید. (وهابیت عملاً مصمّم شده که نقش خود را در زشت جلوه دادن چهره اسلام به عنوان یک دین خونریز به خوبی بازی کند)... بر این اساس، این فرقه از نظر فکری قائم بر سه اصل عملی می باشد و می توان این اصول را با نگاهی به برنامه های درسی و تربیتی سعودی دریافت، اولین اصل آنان اطاعت مطلق از ولی امر است: با صرفنظر از اینکه این مَلِک کیست و ماهیت اعمال و افکارش چیست و چطور به حکومت رسیده است؟ دلیل اینکه آل سعود از آنها خواسته پیرو امپریالیسم جهانی باشند، به این مطلب بر می گردد که آنها تنها به امر انگلیسی ها در گذشته، و در زمان حاضر به دستور آمریکاییان تعیین می شوند و از این رو وهابیون بردگانی به تمام معنی کلمه اند، اینان جز به دستو اربابانشان کاری نمی کنند و تنها به اشاره آنها حرف می زنند. اصل دوم آنها تکفیر مخالفان و قتل آنان است: وهابیان در آغاز پیدایش خود هزاران تن از مسلمانان شیعه و سنی را کشتند و در زمان حاضر نیز، حسب راهنماییهای گام به گام آمریکا و صهیونیسم، بیشترین توجه خود را به طور خاصّ بر قتل شیعیان و تکفیر آنها متمرکز کرده اند. اززمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران، آتش جنگ بر ضدّ تشیّع افزوده تر شده است و این آتش تا ظهور فرج ادامه خواهد داشت، امّا این بدین معنی نیست که مسلمانان اهل سنت از شعله های این جنگ بر کنار باشند، زیرا وهابیت و رؤسای آنان در پی این نیستند که در آن واحد در دو جبهه کار کنند . آنها میخواهند اهل سنّت را بر ضدّ برادران شیعه شان برانگیزند، تا فتنه ایجاد شود و همگی در خون خود غرق شوند. اصل سوم آنان الغا و بی اعتبار سازی عنصر عقل و اندیشه و منطق و جایگزین کردن سلفیه است: یعنی هر آنچه را که سلف انجام داده اند را انجام بدهیم، و این مصیبت بزرگی است؛ زیرا اسلام تأکید زیادی بر تفکر و حکمت و منطق و رحمت و احسان نموده، نه تقلید از سلف، اگر منظور از سلف، صحابه باشد که آنها هرگز معصوم از خطا نبوده اند، پس آیا ما باید از خطاهای آنان هم پیروی کنیم؟ پس نقش عقل کجا رفت؟ و حرمت ریختن خون مسلمانان و بی گناهان که اسلام آن همه تأکید بر آن داشته و آن را اولین اولویت بعد از ایمان به خدا قرار داده، چه می شود؟ آیا رسول الله (ص) یک حدیث گفته اند که در آن به پیروی از صحابه یا سلف امر کرده باشد؟ و همگان بر آن اتفاق داشته باشند؟ جواب: نه، بلکه ایشان آشکارا به پیروی از اهل بیت (ع) و صحابه بزرگ مثل: ابوذر غفاری و عمار یاسر و حذیفة بن نعمان و سلمان وجابر انصاری و مقداد و عثمان بن مظعون و مانند آنان امر کرده است، در حالی که منظور از سلف نزد وهابیت، بدکارانی چون معاویه و ابوسفیان و یزید و مروان و عمرو ابن العاص و حجاج و بنی امیه و بنی عباس و بقیه آدم کشانی است که چهره تاریخ را با جنایاتشان سیاه کرده اند... الغای عقل و منطق و فکر نزد وهابیت و به جای آن تمرکز بر فرهنگ گله و چوپان در بین آنان مهمترین وظیفه ای است که سرویس اطلاعاتی بریتانیا از طریق آل سعود و فتواهای مزدوران یهودی صفتشان ترویج می دهند که بر اساس آن باید کر و لال و کور شد، و این یعنی استمرار بندگی و خضوع در مقابل دشمنان اسلام و نابودی اسلام از داخل... بهترین مثال در رابطه با شستشوی مغزی و الغای عقل نزد وهابیون، فتوای بن باز مفتی اعظم وهابیت در تکفیر کسانی است که قائل به کروی بودن زمین هستند، مسلمان شیعه یا سنی یا صوفی اگر به غیر این معتقد باشد، کافر است و بر حسب شریعت وهابیت قتلش واجب! آری وهابی، چه سعودی، چه عراقی، چه افغانی و چه پاکستانی و ... اول مغزش را با حشیش و پول استعمار شستشو می دهند و بعد می رود و خودش را در بازارها و مناطق شیعه منفجر می کند، علیرغم اینکه هیچ کدام از آن انسانها دخالتی در حوادث و رویدادهای موجود نداشته اند، و این موضوع، از نظر تروریست وهابی هیچ اشکالی ندارد! اسلام هراسی: زشت نشان دادن چهره اسلامی که پیامبر رحمة للعالمین آورده و توقف انتشار آن درجهان به دست سلفیه فقط بر حسب تصادف نیست، بلکه بر اساس نقشه خطرناکی است که وظیفه اولش این است که کودکان وهابی در سنین نونهالی را با مفاهیم قتل وخونریزی و رافضه و تکفیر شستشوی مغزی دهند، بر اساس این نقشه، آل سعود خلفای خداوند در زمین هستند و علمائشان (که فاسدترین خلق خدایند) عابد و زاهد و واجب الاطاعه می باشند(!) و اینکه شیعه را بکشید تا وارد بهشت شوید و اینکه زائران قبور اولیاء الله مشرکند و قتل آنان واجب است. بر حسب نظریه بوردیو Bourdie جامعه شناس و کارشناس علوم تربیتی فرانسوی، بعد از بهره برداری از سرمایه فکری کودکان، با آموزش مفاهیم افراطی گری و قتل به آنان، بسیار سخت و حتی محال خواهد بود که آنها بتوانند در آینده از قید و بند این مفاهیم آزاد شوند! کلمه تروریست اسلامی در روزنامه های جهانی بسیار شایع شده، در حالی که صحیح آن این است که بگویند تروریست وهابی، چرا که اسلام هیچ دخلی در کارهایی که آنان انجام می دهند، ندارد، دینی که رحمت برای عالمیان است و برای اتمام مکارم اخلاق آمده است. وهابیت به عنوان یک جنبش تروریستی و سازمانی بسیار نزدیک به مافیا عمل می کند. این جنبش شوم با پولهای بی حساب آل سعود زنده است، پولهایی که در اصل از دزدی از جیب ملّت نجد و حجاز بدست آمده است، ملتی که دچار فقر و ظلم و بیکاری و پخش موادّ مخدّر و ناهنجاریهای جنسی هستند. اینها فقط فرضیه و ادّعا نیست، بلکه حقایق مستند و گزارشهای سازمان ملل متحدّ و فیلمهای واقعی به دست آمده از آنان است. بهائیت:بهائی‌گری فرقه‌ای منشعب از بابی‌گری است. بنیانگذار آن میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءاللَّه است. او در سال 1233 در تهران به دنیا آمد و در شمار نخستین گروندگان باب و مبلّغان او قرار گرفت. پس از اعدام باب میرزا یحیی (معروف به صبح ازل) ادعای جانشینی باب را کرد و چون در آن زمان بیش از نوزده سال نداشت برادرش میرزا حسینعلی (بهاءاللَّه) زمام کارها را در دست گرفت. در سال 1268 بابیان به ناصرالدین شاه تیراندازی کردند و چون شواهدی بر نقش حسینعلی در این کار وجود داشت، درپی دستگیری و اعدام او برآمدند. او به سفارت روس پناه برد، سفیر و دولت روس از او حمایت کردند و به این وسیله از مرگ نجات یافت. او سپس به بغداد رفت و در نامه‌ای به سفیر روس از وی و دولت روس قدردانی کرد. در بغداد کنسول دولت انگلیس و نماینده دولت فرانسه با او ملاقات کرد و حمایت دولت‌های خود را به او ابلاغ کرده و تابعیت انگلستان و فرانسه را به او پیشنهاد نمودند. میرزا یحیی (صبح ازل) نیز مخفیانه به بغداد رفت. در این هنگام بغداد، کربلا و نجف مرکز اصلی فعالیت بابیان شد و در پی اختلاف بر سرادعای (موعود بیان) یا (من یُظهِرُهُ اللَّه) آدمکشی‌های شدیدی بین بابیان رواج یافت. نزاع بین حسینعلی و میرزایحیی بر سر این ادعا موجب افتراق بابیان به دو فرقه بهائیه (پیروان حسینعلی) و ازلیه (پیروان میرزایحیی) شد. گفته شده است که در پی این منازعات میرزا یحیی برادرش بهاءاللَّه را مسموم کرد و بر اثر آن بهاءاللَّه تا پایان عمر به رعشه دست مبتلا بود. میرزاحسینعلی پس از اعلام (من یُظهِرُهُ اللهی) خویش ادعای الوهیت و ربوبیت نمود. او خود را (خدای خدایان، آفریدگار جهان، خدای تنهای زندانی، معبود حقیقی)، (رب مایُری‌ و مالا یُری) نامید. پیروانش نیز پس از مرگ وی قبر او را قبله خویش گرفتند. او افزون بر ادعای ربوبیت، شریعت جدید آورد و کتاب (اقدس) را نگاشت. بهائیان آن را (ناسخ جمیع صحائف) می‌دانند. او کتاب‌های دیگری نیز نوشته است که پر از اغلاط املایی و انشائی است. مهمترین کتاب او (ایقان) است که به خاطر وجود اغلاط بسیار در زمان حیاتش مورد تصحیح و تجدید نظر قرار گرفت. فرقه‌های بابی و بهائی :بعد از اعدام سید علی محمد، بابیت به سه فرقه تقسیم شد و بعد از مرگ بهاءاللَّه نزاعی بین دو برادر (عباس افندی و محمد علی) به وجود آمد و به تبع آن دو فرقه دیگر افزوده شد، در نتیجه مجموعاً پنج فرقه شدند :1 . ازلیه (به رهبری میرزا یحیی نوری، صبح ازل )،2 . بهائیه (به رهبری میرزا حسین علی، بهاءاللَّه )،3 . بابیه خالص (فقط رهبری سید علی محمد باب را قبول دارند )،4 . بابیه بهائیه عباسیه (قبول رهبری عبدالبهاء عباس افندی )5 . ناقضون (اتباع میرزا محمد علی، برادر عبدالبهاء )( المدخل الی دراسة الادیان والمذاهب، ج 3، ص 312، العمید عبدالرزاق محمد اسود .) .عقاید بهاییت :چندی از عقاید و احکام بهائیت عبارت است از:1. با ظهور سید علی محمد باب اسلام پایان گرفته و اینک دین جدید ظهور کرده ومردم باید همگی بهایی شوند(شخصیت و اندیشه‌های کاشف الغطاء کتاب (الایات البینات) به کوشش دکتر احمد بهشتی، ص 109، کانون نشر اندیشه اسلامی .) .2 . پنهان کردن دین (تقیه) ضروری است.3 . روزه نوزده روز است، قبل از عید شروع و به عید نوروز ختم می‌شود .4 . نماز جماعت باطل است مگر در نماز میت .5 . قبله مرقد بهاءاللَّه در شهر عکا است .6. حج برای مردان واجب است و بر زنان واجب نیست. (حج) در خانه‌ای که بهاء در آن اقامت داشته، یا در خانه‌ای که سیدعلی محمد باب در شیراز در آن سکنی داشته است به جا آورده می‌شود .7 . اعیاد عبارت است از :- عید ولادت باب، اول محرم .- عید ولایت بهاء، دوم محرم .- عید اعلان دعوت باب، پنجم جمادی .-عید نوروز(المدخل الی دراسة الادیان والمذاهب، العمید عبدالرزاق محمد اسود، ج 3، صص 308 - 311، انتشارات الدار العربیة للموسوعات .)،8 . نماز پنج تکبیر دارد و در دو وقت خوانده می‌شود: یکی هنگام تولد و دیگری هنگام مرگ .عبادتگاه‌ها طبق وصیت بهاء باید از نه مناره و یک گنبد تشکیل بشود. این عبادتگاه‌ها درفرانکفورتِ آلمان، سیدنی در استرالیا، کامپالا در اوگاندا، لیمیت در شیکاگو، پاناماسیتی در پاناما و دهلی‌نو در هندوستان است(شخصیت و اندیشه‌های کاشف‌الغطاء، ص 111 و 139، دکتر احمد بهشتی .) .همچنین در فروع تعالیم بهائیت به احکامی برمی‌خوریم که بعضی از آنها عبارت است از : -ازدواج با محارم غیر از زن پدر، حلال می‌باشد . (یعنی با حکم بر حرمت ازدواج با زن پدر، ازدواج با خواهر و دختر و عمه و خاله و دیگران حلال می‌گردد! )- معاملات ربوی آزاد و حلال است .- تمام اشیاء حتی خون، سگ، خوک، بول و... پاک است .- حجاب زنان ملغی می‌باشد .- دخالت در سیاست ممنوع می‌باشد .دربررسی عقاید، احکام و تاریخ بهائیت به روشنی معلوم می‌گردد که استعمار براساس برنامه و طرح از پیش تعیین شده‌ای، به مرور و در مراحل مختلف، به منسوخ اعلام نمودن دین اسلام و نفی و انکار نبوت، امامت، معاد و تعالیم و قوانین و احکام مقدس و نورانی قرآن پرداخته است. آنان ابتدا ادعای نیابت خاص حضرت حجت(عج )، پس از آن ادعای مهدویت، سپس ادعای نبوت و در آخر ادعای الوهیت و نسخ اسلام می‌نمایند! در پی آن به هدم و نابودی آثار اسلام فرمان می‌دهند و به ساختن کعبه جدید! در شیراز اهتمام می‌ورزند و با آداب و ادعیه و ذکر و زیارتنامه‌های استعمار ساخته به طواف بر گرد آن می‌پردازند! و مطابق با خواست و اهداف استعمار، به رفع حجاب و پوشش زنان فرمان می‌دهند و چون همواره از تعالیم و آموزه‌های سیاسی اسلام و تشیع رنج برده‌اند، از اصل ورود و دخالت در سیاست را ممنوع اعلام می‌نمایند! بدین ترتیب همه زمینه‌ها آماده و مهیا می‌شود تا مبانی و ارکان اعتقادی و ارزش‌های اخلاقی و پایبندی‌های معنوی متزلزل شوند و وحدت و یکپارچگی مسلمانان به تفرقه و تشتت تبدیل گردد و از قدرت بی‌نظیر مذهب تشیع و مراکز علم و فقاهت و مراجع وفقها و علمای بیدار و آگاه که مدافعان راستین اسلام و سنگرهای مستحکم دفاع از هویت دینی و استقلال و شرف و اعتلا و اقتدار مسلمانان می‌باشند، کاسته شود و راه‌های تاخت و تاز و سلطه استعمار خارجی صاف و همواره گردد . کتاب‌های بهائی‌ها عبارتند : 1 . الاتقان ؛ 2 . اشراقات والبشارات والطرزات ؛ 3 . مجموعه الواح مبارکه، که وصایای بهاء به پسران خود می‌باشد ؛ 4 . کتاب شیخ ؛ 5 . الدرر البهیة ؛ 6 . الحجج البهیة ؛ 7 . الفرائد ؛ 8 . فصل الخطاب 9 . اقدس . برخی نیز برآنند که این کتاب‌ها را به بهاء نسبت داده ‌اند ولی او ننوشته است بلکه پیروان او نوشته و به او نسبت داده‌اند(المدخل الی دراسة الادیان والمذاهب، ص 311 و 312 .) .در کتاب شخصیت و اندیشه‌های کاشف‌الغطاء از دو کتاب دیگر نیز یاد شده است که عبارتند از: 1 . هفت وادی، 2 . هیکل . (شما می توانید برای مطالعه و آگاهی بیشتر به سایت ما به نشانی ذیل مراجعه کرده و از صدها موضوع متنوع و مفید آن استفاده بفرمایید: http://www.vahabiat.porsemani.ir)





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین