باتوجه به این که می گوییم مسیحیت ویهودیت تحریف شده،چرا اسلام تحریف نشده؟ دلایل تحریف مسیحیت و برتری اسلام در بحث از تحریف مسیحیت لازم است به چند نکته اشاره شود: 1. کتاب مقدس مسیحیان دو بخش دارد، (عهد جدید) و (عهد عتیق). علت این نامگذاری آن است که مسیحیان معتقدند:خدا با انسان دو پیمان بسته است، یکی پیمان کهن، به وسیلهی پیامبران پیش از عیسی مسیح؛ و دیگری پیمان نو، توسط خدای متجلی یعنی عیسی مسیح. در حقیقت عهد عتیق کتاب آسمانی یهودیان است که مسیحیان برای آن احترام قائل شده و آن را در آغاز کتاب خود قرار دادهاند.9 2. طبق نص صریح قرآن مجید، انجیل حقیقی بر حضرت عیسی(ع) نازل و به او عطا شده است. (آل عمران / 3 و 65 و مائده / 46 47 و مریم / 30 و حدید / 27) و آن کتاب هیچ گونه سنخیتی با انجیلهای موجود ندارد. اما تا آنجا که تاریخ نشان میدهد مسیحیان هرگز برای حضرت عیسی(ع) به کتابی قائل نبودهاند و این انجیلها را صرفاً بیانگر زندگی و سخنان وی دانستهاند. توماس میشل، دانشمند معاصر مینویسد: پیش از نوشته شدن اناجیل، یک سنت شفاهی وجود داشت. عیسی به عقیدهی مسیحیان در حدود سال 30 میلادی وفات یافت و کسانی که از او پیروی کرده، وی را شناخته، کارهایش را دیده و سخنانش را شنیده بودند، خاطرات خویش از او را در حافظه نگه میداشتند، هنگامی که مسیحیان نختسین برای عبادت گرد میآمدند، آن خاطرات نقل میشد. اندک اندک این منقولات شکل مشخصی یافت و بر حجم آنها افزوده شد.10 در جای دیگر نیز میگوید: مسیحیان هرگز نمیگویند:عیسی کتابی به نام انجیل آورد. آوردن وحی توسط عیسی به گونهای که مسلمانان در مورد قرآن و پیامبر اسلام معتقدند در مسیحیت جایی ندارد. مسیحیان، عیسی را تجسم وحی الهی میدانند و به عقیدهی آنان، وی نه حامل پیام بلکه عین پیام بوده است.11 3. اعتبار کتاب مقدس را از دو دیدگاه میتوان بررسی کرد: الف. دیدگاه کلیسا:همانگونه که بیان شد مسیحیان نسبت به کتاب مقدس (عهد عتیق و عهد جدید) نظری کاملاً موافق دارند و تمام القاب و احترامات شایستهی یک کتاب آسمانی را نسبت به آن روا میدارند و تعبیراتش مانند کتاب خدا و وحی در مورد آن کتب معمول است. بدیهی است که هیچ گونه تحریفی را در مورد آن کتاب قبول ندارند.12 هر چند که میپذیرند انجیل وحی الهی مانند قرآن نیست. بلکه اصولاً زندگینامهی عیسی است پس ربطی به انجیل نازل شده ندارد. ب. دیدگاه قرآن: مسلمانان از دیرباز معتقد بودهاند تورات و انجیلی که خدا نازل کرده است، دستخوش تحریف قرار گرفته و مسائلی مانند بشارت به ظهور حضرت محمد(ص) از آن حذف و خرافاتی چون جسمانیت خدای متعال به آن افزوده شده است. تحریف در کتاب مقدس را از چند طریق میتوان به وسیلهی آیات و روایات اثبات نمود: الف. برخی آیات و روایات آشکارا تحریف را در این کتاب بازگو میکنند، قرآن کریم میفرماید: (وإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِیقاً یَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُم بِالْکِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْکِتَابِ وَیَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ وَیَقُولُونَ عَلَی اللّهِ الْکَذِبَ وَهُمْ یَعْلَمُونَ)؛13 و در واقع برخی از آنان دستهای هستند که زبانشان را به [خواندن] کتاب میپیچانند تا بپندارید آن [را که میخوانند،] از کتاب (خدا) است؛ در حالی که آن از کتاب (خدا) نیست. و میگویند:(آن از نزد خداست.) در حالی که آن از نزد خدانیست، و بر خدا دروغ میبندند، در حالی که آنان میدانند. در جاهای دیگری از قرآن کریم نیز به این مطلب اشاره شده مثل:بقره / 79 و مائده / 41 و صف / 8. و در روایتی از علی(ع) حکایت شده:پس از غیبت موسی(ع) و عیسی(ع) تورات و انجیل را تغییر دادند و عبارات و کلمهها را از مواضع خود تحریف کردند. و خدا هم دل آنان را کور نمود که به واسطهی این کور دلی مطالب اضافی و تحریف شده را در کتاب باقی گذاردند، و همین مطلب آنان را در این تهمتهای بزرگ و تلبیس امور و کتمان واقعیات رسوا ساخت.14 ب. برخی آیات قرآن نیز به طور ضمنی و تلویحی به وقوع تحریف در کتاب مقدس نظر دارند:مانند: (مَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُؤْتِیَهُ اللّهُ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ یَقُولَ لِلنَّاسِ کُونُوا عِبَاداًلِی مِن دُونِ اللّهِ)؛169 برای هیچ بشری سزاوار نیست که خدا به او، کتاب و حکم و پیامبری دهد؛ سپس [او] به مردم بگوید:(غیر از خدا، بندگان من باشید.) و لیکن (سزاوار مقام پیامبر آن است که بگوید:مردمی) ربّانی باشید، به طور ضمنی مطالب موجود در عهد جدید پیرامون الوهیت عیسی(ع) را از موارد جعل معرفی کرده است و همچنین آیهی: (الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِندَهُمْ فِی التَّورَاةِ وَالإِنْجِیلِ)؛15 (همان) کسانی که از فرستاده (خدا)، پیامبر درس نخوانده پیروی میکنند؛ آن (پیامبری) که (صفات) او را در تورات و انجیل نزدشان، نوشته مییابند؛ به طور تلویحی به حذف عباراتی از کتاب مقدس یا تحریف معنوی و یا وجود کتابهایی مقدس در بین یهودیان و مسیحیان جزیرة العرب که از میان رفتهاند اشاره میکند به عنوان مثال عباراتی از انجیل یوحنا که بشارت به ظهور (فارقلیط موعود) داده است، از طرف مفسران نصارا به (روح القدس) معنا شده که اقنوم سوم تثلیث است؛ در حالی که مراد از این شخص فردی از نوع انسان است. به همین جهت افرادی چون (مونتانوس) در قرن دوم و (مانی) در قرن سوم خود را (فارقلیط موعود) معرفی کرده تعداد زیادی را به گرد خود جمع کردهاند. ج. با دقت در مضامین مختلف کتاب مقدس به موارد بسیاری از تناقضات واضح و آشکار میرسیم که نشانگر وجود دستهای جاعلینی بوده که ناشیانه به این عمل فسادانگیز اقدام نمودهاند. به عنوان نمونه در (انجیل یوحنا) از (یحیی) پرسیده میشود:آیا تو همان ایلیای نبی الیاس هستی که قبل از فرا رسیدن روز موعود (ظهور مسیح) باید بیاید؟یحیی تاکید میکند که من چنین شخصی نیستم (خروج 1/19) اما در انجیل به عیسی(ع) نسبت دادهاند که فرمود:(و اگر خواهید قبول کنید که یحیی همان الیاس است که باید بیاید) (خروج / 14).16 نویسندهی انجیل لوقا برای برداشتن تنافی موجود بین این دو عبارت، مساله را به گونهای دیگر توجیه کرده و میگوید:(و او (یحیی) به روح قوت الیاس پیش روی وی (خداوند) خواهد خرامید.)172 و نیز در انجیل (متی) سخن از (انظلام) یعنی ظلم پذیری است که با شریر مقاومت مکنید و اگر کسی برگونهی راست تو سیلی زد گونهی چپ خود را نیز به طرف او بگردان...17 د. از مهمترین دلایل تحریف مسیحیت عقیده به (تثلیث) یعنی سه خدائی (پدر پسر روح القدس) است یعنی عیسی را خدا میداند در حالی که مسیحیت دین توحیدی بوده است و این تثلیث در انجیلهای کنونی نیز به صراحت یافت نمیشود. پاورقی: 1- کتاب مقدس را بهتر بشناسیم / سارو خاچیکی / ص 31 و 32 2-طبق مندرجات کتاب مقدس هر کس به مسیح ایمان آورد روح القدس در او ساکن شده و او را از خطا و اشتباه باز میدارد 3- انجیل متی باب 16 آیه ی 18 - 19 4- اعمال رسولان باب 22 آیه ی 6 – 21 5- نامه ی پولس به غلاطیان باب 2 آیه ی 11 6- نامه ی پولس به غلاطیان باب 2 آیه ی 13 7- مسیحیت و بدعتها/ جوان گریدی ص47 8- تاریخ جامع ادیان ص 614 9. آشنایی با ادیان بزرگ، حسین توفیقی، ص 127 128. 10 . کلام مسیحی، ص 43 44. 11. کلام مسیحی، ص 49. 12 . میشل، توماس، کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، ص 26. 13 . آل عمران / 78. 14 . بحارالانوار، ج 92، ص 43، ح 3 و ج 77، ص 276، ح 1. 15 . آل عمران / 79. 16 . اعراف / 156. 17 . درآمدی بر تاریخ و کلام مسیحیت، محمدرضا زیبایینژاد، ص 82 85. مطالبی چند درباره قرآن و کتاب مقدّس (تورات + اناجیل چهارگانه) 1. قرآن کریم معجزه جاویدان پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله) است که کسی مانند آن را نیاورده و نمی تواند بیاورد، ولی تورات و انجیل معجزه نبوده و نیستند. 2. قرآن دارای دو نزول بوده است: اوّل: (نزول دفعی و جمعی) که از سوی خداوند متعال یک جا بر قلب پاک پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله)در ماه مبارک رمضان و شب قدر نازل شده است. دوم: (نزول تدریجی) که برحسب شرایط و حوادث و نیازها طی 23 سال فرو فرستاده شده است، ولی تورات و انجیل فقط یک نزول (دفعی) داشته است. 3. قرآن موجود در دست ما، همان قرآن اصلی و کلام خداست که بر پیامبر گران قدر(صلی الله علیه وآله) نازل و زیر نظر آن حضرت جمع آوری شده و به صورت کتاب درآمده و بدون کم و زیاد به دست ما رسیده است، زیرا نگهبانی از آن را خود خداوند متعال به عهده گرفته است; (اِنّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِّکرَ واِنّا لَهُ لَحفِظون); ما قرآن را نازل کردیم و به طور قطع نگه دار و حافظ آنیم. ولی تورات و انجیل فعلی این گونه نیستند. شواهد تاریخی و ادله دیگر نشان می دهد که تورات و انجیل اصلی از بین رفته و فقط قسمت هایی از آن دو کتاب آسمانی را پیروان حضرت موسی و عیسی(علیهما السلام)مدت ها بعد از وفات آنها نوشته اند که آن هم متأسفانه با خرافات فراوان آمیخته شده است. بنابراین، تورات و انجیل فعلی مجموعه کتاب های تاریخی است که به وسیله یهودیان و مسیحیان نوشته شده، نه این که کتاب آسمانی حضرت موسی و عیسی باشند. 4. محتوا و معارف قرآن کریم با تورات و انجیل متفاوت است و اصلاً با آن دو قابل مقایسه نیست، زیرا: الف) (ونَزَّلنا عَلَیکَ الکِتبَ تِبینًا لِکُلِّ شَیء) آن چه از زمینه های گوناگون فکری، اعتقادی، بینش های بنیادی، نظام های رفتاری فردی، اجتماعی، مادّی، معنوی، دنیایی، آخرتی و... در تکامل فرد و جامعه نقش داشته، در قرآن بیان شده و معارف آن، با فطرت و سرشت مشترک انسان ها هماهنگ است; بدین جهت از فراگیری و جامعیت خاصی برخوردار بوده و همگانی، همیشگی و همه جایی است. ب) اصول معارف و مفاهیم قرآن، بر پایه عقل و منطق مشترک و همگانی انسان استوار است و اساس تعالیم اسلام بر مدار جهل ستیزی و عقل انگیزی، تقلیدزدایی و تحقیق پروری، پندارسوزی و دانش سازی، می چرخد. ج) قرآن، با نگرشی واقع بینانه به حقیقت وجود انسان و منطبق بر فطرت او (و بدور از افراط و تفریط) اهداف زندگی او را در یک طبقه بندی منظمِ مقدماتی، متوسط، عالی و نهایی، سامان و انتظام می بخشد که تمام استعدادهای ذاتی او پرورش یافته، خاستگاه های وجودی او به شیوه ای معتدل و هماهنگ ارضا گردد، بر همین اساس، دنیاپرستی و دل سپردگی به آن را مورد نکوهش قرار داده و دنیاگریزی و سرکوب تمایلات طبیعی و مادّی را مطرود می داند. د) قرآن، از اختلاف و تناقض پیراسته است، در حالی که تورات و انجیل نه تنها، هیچ یک از این ویژگی ها را ندارند، بلکه محتوای آن دو آمیخته با خرافات و نسبت های ناروا به پیامبران الهی است; برای نمونه: 1. تورات، گوساله سازی و دعوت به بت پرستی را به هارون، وزیر و جانشین موسی(علیه السلام) نسبت می دهد، در حالی که شخصی از بنی اسرائیل به نام سامری اقدام به چنین کاری کرد و قرآن، دامان این دو رهبر و پیامبر الهی (موسی و هارون) را از هرگونه آلودگی به شرک و بت پرستی پاک می داند. 2. قرآن، سلیمان را پیامبری بزرگ با علم سرشار و تقوای بسیار می داند که با داشتن حکومت عظیم، هرگز اسیر مقام و مال نشد و... ولی تورات، در زمینه های گوناگون بدترین نسبت ها را به او می دهد که نقل آنها شرم آور است. 3. انجیل به خداوند سبحان نسبت تجسّم داده و می گوید: خدا به صورت انسان مجسّم شده و ...، ولی قرآن می فرماید: (لیس کمثله شیء) هیچ چیز همانند او نیست. و... .
باتوجه به این که می گوییم مسیحیت ویهودیت تحریف شده،چرا اسلام تحریف نشده؟
دلایل تحریف مسیحیت و برتری اسلام
در بحث از تحریف مسیحیت لازم است به چند نکته اشاره شود:
1. کتاب مقدس مسیحیان دو بخش دارد، (عهد جدید) و (عهد عتیق). علت این نامگذاری آن است که مسیحیان معتقدند:خدا با انسان دو پیمان بسته است، یکی پیمان کهن، به وسیلهی پیامبران پیش از عیسی مسیح؛ و دیگری پیمان نو، توسط خدای متجلی یعنی عیسی مسیح.
در حقیقت عهد عتیق کتاب آسمانی یهودیان است که مسیحیان برای آن احترام قائل شده و آن را در آغاز کتاب خود قرار دادهاند.9
2. طبق نص صریح قرآن مجید، انجیل حقیقی بر حضرت عیسی(ع) نازل و به او عطا شده است. (آل عمران / 3 و 65 و مائده / 46 47 و مریم / 30 و حدید / 27) و آن کتاب هیچ گونه سنخیتی با انجیلهای موجود ندارد. اما تا آنجا که تاریخ نشان میدهد مسیحیان هرگز برای حضرت عیسی(ع) به کتابی قائل نبودهاند و این انجیلها را صرفاً بیانگر زندگی و سخنان وی دانستهاند.
توماس میشل، دانشمند معاصر مینویسد:
پیش از نوشته شدن اناجیل، یک سنت شفاهی وجود داشت. عیسی به عقیدهی مسیحیان در حدود سال 30 میلادی وفات یافت و کسانی که از او پیروی کرده، وی را شناخته، کارهایش را دیده و سخنانش را شنیده بودند، خاطرات خویش از او را در حافظه نگه میداشتند، هنگامی که مسیحیان نختسین برای عبادت گرد میآمدند، آن خاطرات نقل میشد. اندک اندک این منقولات شکل مشخصی یافت و بر حجم آنها افزوده شد.10
در جای دیگر نیز میگوید: مسیحیان هرگز نمیگویند:عیسی کتابی به نام انجیل آورد. آوردن وحی توسط عیسی به گونهای که مسلمانان در مورد قرآن و پیامبر اسلام معتقدند در مسیحیت جایی ندارد.
مسیحیان، عیسی را تجسم وحی الهی میدانند و به عقیدهی آنان، وی نه حامل پیام بلکه عین پیام بوده است.11
3. اعتبار کتاب مقدس را از دو دیدگاه میتوان بررسی کرد: الف. دیدگاه کلیسا:همانگونه که بیان شد مسیحیان نسبت به کتاب مقدس (عهد عتیق و عهد جدید) نظری کاملاً موافق دارند و تمام القاب و احترامات شایستهی یک کتاب آسمانی را نسبت به آن روا میدارند و تعبیراتش مانند کتاب خدا و وحی در مورد آن کتب معمول است. بدیهی است که هیچ گونه تحریفی را در مورد آن کتاب قبول ندارند.12
هر چند که میپذیرند انجیل وحی الهی مانند قرآن نیست. بلکه اصولاً زندگینامهی عیسی است پس ربطی به انجیل نازل شده ندارد.
ب. دیدگاه قرآن: مسلمانان از دیرباز معتقد بودهاند تورات و انجیلی که خدا نازل کرده است، دستخوش تحریف قرار گرفته و مسائلی مانند بشارت به ظهور حضرت محمد(ص) از آن حذف و خرافاتی چون جسمانیت خدای متعال به آن افزوده شده است.
تحریف در کتاب مقدس را از چند طریق میتوان به وسیلهی آیات و روایات اثبات نمود: الف. برخی آیات و روایات آشکارا تحریف را در این کتاب بازگو میکنند، قرآن کریم میفرماید: (وإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِیقاً یَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُم بِالْکِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْکِتَابِ وَیَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ وَیَقُولُونَ عَلَی اللّهِ الْکَذِبَ وَهُمْ یَعْلَمُونَ)؛13 و در واقع برخی از آنان دستهای هستند که زبانشان را به [خواندن] کتاب میپیچانند تا بپندارید آن [را که میخوانند،] از کتاب (خدا) است؛ در حالی که آن از کتاب (خدا) نیست. و میگویند:(آن از نزد خداست.) در حالی که آن از نزد خدانیست، و بر خدا دروغ میبندند، در حالی که آنان میدانند. در جاهای دیگری از قرآن کریم نیز به این مطلب اشاره شده مثل:بقره / 79 و مائده / 41 و صف / 8. و در روایتی از علی(ع) حکایت شده:پس از غیبت موسی(ع) و عیسی(ع) تورات و انجیل را تغییر دادند و عبارات و کلمهها را از مواضع خود تحریف کردند. و خدا هم دل آنان را کور نمود که به واسطهی این کور دلی مطالب اضافی و تحریف شده را در کتاب باقی گذاردند، و همین مطلب آنان را در این تهمتهای بزرگ و تلبیس امور و کتمان واقعیات رسوا ساخت.14
ب. برخی آیات قرآن نیز به طور ضمنی و تلویحی به وقوع تحریف در کتاب مقدس نظر دارند:مانند: (مَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُؤْتِیَهُ اللّهُ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ یَقُولَ لِلنَّاسِ کُونُوا عِبَاداًلِی مِن دُونِ اللّهِ)؛169 برای هیچ بشری سزاوار نیست که خدا به او، کتاب و حکم و پیامبری دهد؛ سپس [او] به مردم بگوید:(غیر از خدا، بندگان من باشید.) و لیکن (سزاوار مقام پیامبر آن است که بگوید:مردمی) ربّانی باشید،
به طور ضمنی مطالب موجود در عهد جدید پیرامون الوهیت عیسی(ع) را از موارد جعل معرفی کرده است و همچنین آیهی: (الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِندَهُمْ فِی التَّورَاةِ وَالإِنْجِیلِ)؛15
(همان) کسانی که از فرستاده (خدا)، پیامبر درس نخوانده پیروی میکنند؛ آن (پیامبری) که (صفات) او را در تورات و انجیل نزدشان، نوشته مییابند؛ به طور تلویحی به حذف عباراتی از کتاب مقدس یا تحریف معنوی و یا وجود کتابهایی مقدس در بین یهودیان و مسیحیان جزیرة العرب که از میان رفتهاند اشاره میکند به عنوان مثال عباراتی از انجیل یوحنا که بشارت به ظهور (فارقلیط موعود) داده است، از طرف مفسران نصارا به (روح القدس) معنا شده که اقنوم سوم تثلیث است؛ در حالی که مراد از این شخص فردی از نوع انسان است. به همین جهت افرادی چون (مونتانوس) در قرن دوم و (مانی) در قرن سوم خود را (فارقلیط موعود) معرفی کرده تعداد زیادی را به گرد خود جمع کردهاند.
ج. با دقت در مضامین مختلف کتاب مقدس به موارد بسیاری از تناقضات واضح و آشکار میرسیم که نشانگر وجود دستهای جاعلینی بوده که ناشیانه به این عمل فسادانگیز اقدام نمودهاند. به عنوان نمونه در (انجیل یوحنا) از (یحیی) پرسیده میشود:آیا تو همان ایلیای نبی الیاس هستی که قبل از فرا رسیدن روز موعود (ظهور مسیح) باید بیاید؟یحیی تاکید میکند که من چنین شخصی نیستم (خروج 1/19) اما در انجیل به عیسی(ع) نسبت دادهاند که فرمود:(و اگر خواهید قبول کنید که یحیی همان الیاس است که باید بیاید) (خروج / 14).16
نویسندهی انجیل لوقا برای برداشتن تنافی موجود بین این دو عبارت، مساله را به گونهای دیگر توجیه کرده و میگوید:(و او (یحیی) به روح قوت الیاس پیش روی وی (خداوند) خواهد خرامید.)172 و نیز در انجیل (متی) سخن از (انظلام) یعنی ظلم پذیری است که با شریر مقاومت مکنید و اگر کسی برگونهی راست تو سیلی زد گونهی چپ خود را نیز به طرف او بگردان...17
د. از مهمترین دلایل تحریف مسیحیت عقیده به (تثلیث) یعنی سه خدائی (پدر پسر روح القدس) است یعنی عیسی را خدا میداند در حالی که مسیحیت دین توحیدی بوده است و این تثلیث در انجیلهای کنونی نیز به صراحت یافت نمیشود.
پاورقی:
1- کتاب مقدس را بهتر بشناسیم / سارو خاچیکی / ص 31 و 32
2-طبق مندرجات کتاب مقدس هر کس به مسیح ایمان آورد روح القدس در او ساکن شده و او را از خطا و اشتباه باز میدارد
3- انجیل متی باب 16 آیه ی 18 - 19
4- اعمال رسولان باب 22 آیه ی 6 – 21
5- نامه ی پولس به غلاطیان باب 2 آیه ی 11
6- نامه ی پولس به غلاطیان باب 2 آیه ی 13
7- مسیحیت و بدعتها/ جوان گریدی ص47
8- تاریخ جامع ادیان ص 614
9. آشنایی با ادیان بزرگ، حسین توفیقی، ص 127 128.
10 . کلام مسیحی، ص 43 44.
11. کلام مسیحی، ص 49.
12 . میشل، توماس، کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، ص 26.
13 . آل عمران / 78.
14 . بحارالانوار، ج 92، ص 43، ح 3 و ج 77، ص 276، ح 1.
15 . آل عمران / 79.
16 . اعراف / 156.
17 . درآمدی بر تاریخ و کلام مسیحیت، محمدرضا زیبایینژاد، ص 82 85.
مطالبی چند درباره قرآن و کتاب مقدّس (تورات + اناجیل چهارگانه)
1. قرآن کریم معجزه جاویدان پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله) است که کسی مانند آن را نیاورده و نمی تواند بیاورد، ولی تورات و انجیل معجزه نبوده و نیستند.
2. قرآن دارای دو نزول بوده است: اوّل: (نزول دفعی و جمعی) که از سوی خداوند متعال یک جا بر قلب پاک پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله)در ماه مبارک رمضان و شب قدر نازل شده است. دوم: (نزول تدریجی) که برحسب شرایط و حوادث و نیازها طی 23 سال فرو فرستاده شده است، ولی تورات و انجیل فقط یک نزول (دفعی) داشته است.
3. قرآن موجود در دست ما، همان قرآن اصلی و کلام خداست که بر پیامبر گران قدر(صلی الله علیه وآله) نازل و زیر نظر آن حضرت جمع آوری شده و به صورت کتاب درآمده و بدون کم و زیاد به دست ما رسیده است، زیرا نگهبانی از آن را خود خداوند متعال به عهده گرفته است; (اِنّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِّکرَ واِنّا لَهُ لَحفِظون); ما قرآن را نازل کردیم و به طور قطع نگه دار و حافظ آنیم. ولی تورات و انجیل فعلی این گونه نیستند. شواهد تاریخی و ادله دیگر نشان می دهد که تورات و انجیل اصلی از بین رفته و فقط قسمت هایی از آن دو کتاب آسمانی را پیروان حضرت موسی و عیسی(علیهما السلام)مدت ها بعد از وفات آنها نوشته اند که آن هم متأسفانه با خرافات فراوان آمیخته شده است. بنابراین، تورات و انجیل فعلی مجموعه کتاب های تاریخی است که به وسیله یهودیان و مسیحیان نوشته شده، نه این که کتاب آسمانی حضرت موسی و عیسی باشند.
4. محتوا و معارف قرآن کریم با تورات و انجیل متفاوت است و اصلاً با آن دو قابل مقایسه نیست، زیرا:
الف) (ونَزَّلنا عَلَیکَ الکِتبَ تِبینًا لِکُلِّ شَیء) آن چه از زمینه های گوناگون فکری، اعتقادی، بینش های بنیادی، نظام های رفتاری فردی، اجتماعی، مادّی، معنوی، دنیایی، آخرتی و... در تکامل فرد و جامعه نقش داشته، در قرآن بیان شده و معارف آن، با فطرت و سرشت مشترک انسان ها هماهنگ است; بدین جهت از فراگیری و جامعیت خاصی برخوردار بوده و همگانی، همیشگی و همه جایی است.
ب) اصول معارف و مفاهیم قرآن، بر پایه عقل و منطق مشترک و همگانی انسان استوار است و اساس تعالیم اسلام بر مدار جهل ستیزی و عقل انگیزی، تقلیدزدایی و تحقیق پروری، پندارسوزی و دانش سازی، می چرخد.
ج) قرآن، با نگرشی واقع بینانه به حقیقت وجود انسان و منطبق بر فطرت او (و بدور از افراط و تفریط) اهداف زندگی او را در یک طبقه بندی منظمِ مقدماتی، متوسط، عالی و نهایی، سامان و انتظام می بخشد که تمام استعدادهای ذاتی او پرورش یافته، خاستگاه های وجودی او به شیوه ای معتدل و هماهنگ ارضا گردد، بر همین اساس، دنیاپرستی و دل سپردگی به آن را مورد نکوهش قرار داده و دنیاگریزی و سرکوب تمایلات طبیعی و مادّی را مطرود می داند.
د) قرآن، از اختلاف و تناقض پیراسته است، در حالی که تورات و انجیل نه تنها، هیچ یک از این ویژگی ها را ندارند، بلکه محتوای آن دو آمیخته با خرافات و نسبت های ناروا به پیامبران الهی است; برای نمونه:
1. تورات، گوساله سازی و دعوت به بت پرستی را به هارون، وزیر و جانشین موسی(علیه السلام) نسبت می دهد، در حالی که شخصی از بنی اسرائیل به نام سامری اقدام به چنین کاری کرد و قرآن، دامان این دو رهبر و پیامبر الهی (موسی و هارون) را از هرگونه آلودگی به شرک و بت پرستی پاک می داند.
2. قرآن، سلیمان را پیامبری بزرگ با علم سرشار و تقوای بسیار می داند که با داشتن حکومت عظیم، هرگز اسیر مقام و مال نشد و... ولی تورات، در زمینه های گوناگون بدترین نسبت ها را به او می دهد که نقل آنها شرم آور است.
3. انجیل به خداوند سبحان نسبت تجسّم داده و می گوید: خدا به صورت انسان مجسّم شده و ...، ولی قرآن می فرماید: (لیس کمثله شیء) هیچ چیز همانند او نیست. و... .
- [سایر] تثلیث در مسیحیت را توضیح داده و پیشینه تثلیث در مسیحیت چیست؟ دلائل تحریف انجیل چیست؟
- [سایر] از چه راهی میتوان ثابت کرد که مسیحیت، دچار تحریف شده است؟
- [سایر] در صورت امکان مصادیقی از تحریف آیین یهود برایم ذکر کنید؟ آیا در دین مسیحیت هم تحریفی صورت گرفته است؟
- [سایر] تحریف یعنی چه؟ دلیل مسلمانان بر تحریف کتب مقدس چیست؟
- [سایر] آیا آمار دقیق افرادی که از مسیحیت به اسلام و یا از اسلام به مسیحیت روی آورده اند را دارید؟
- [سایر] آیا مسیحیت کنونی ادعای خاتمیت کردانداگر نکرده پس چرا مسیحیان کنونی مسلمان نمی شوند؟ آیا مسحیت مثل اسلام دستورات حکومتی(تشکیل حکومت)دارد؟ برتری اسلام به مسیحیت چیست؟
- [سایر] تفاوت دین اسلام با مسیحیت در چیست؟
- [سایر] پیرامون رهبانیت در اسلام و مسیحیت توضیحاتی ارائه نمائید؟
- [سایر] زن در اسلام و مسیحیت دارای چه جایگاهی است؟
- [سایر] اعتقاد به رستاخیز در مسیحیت و اسلام چگونه است؟
- [آیت الله بروجردی] کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه، پاک میباشد، ولی احکام دیگر مسلمانان را ندارد، مثلاً نمیتواند زن مسلمان بگیرد و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود.
- [آیت الله خوئی] کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه، پاک میباشد، ولی احکام دیگر مسلمانان را ندارد، مثلًا نمیتواند زن مسلمان بگیرد و باید در قبرستان مسلمانان دفن نشود.
- [آیت الله مظاهری] اگر کافر به هر لغتی شهادتین بگوید مسلمان میشود و بعد از مسلمان شدن احکام اسلام بر او بار میشود گرچه ندانیم قلباً مسلمان شده یا نه، ولی اگر بدانیم قلباً مسلمان نشده است مسلمان نیست و احکام اسلام را ندارد و همچنین است هرگاه شهادتین نگوید ولی قلباً به معنای او ایمان داشته باشد. 8 - تبعیّت
- [آیت الله فاضل لنکرانی] دفن مسلمان درقبرستان کفار ودفن کافردرقبرستان مسلمانان جائز نیست.
- [آیت الله بهجت] مسلمان از کافر ارث میبرد، ولی کافر اگرچه پدر یا پسر میت باشد از مسلمان ارث نمیبرد. ولی اگر میت مسلمان پسر کافری دارد و او پسری مسلمان دارد، آن پسر مسلمان از جدّ خود ارث میبرد، و همچنین اگر پسر میت مسلمان، کافر باشد ولی عموی میت یا برادر میت مسلمان باشد ارث به آنها میرسد، و در صورت کافر بودن این دو، پسران مسلمان عمو و برادر ارث میبرند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه، چنانچه سابقاً کافر بوده، نجس است و چنانچه سابقاً مسلمان بوده پاک است و سایر احکام مسلمان را داراست و چنانچه حالت سابقه او معلوم نباشد، پاک میباشد ولی احکام دیگر مسلمان را ندارد مثلاً نمیتواند زن مسلمان بگیرد و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود، مگر آن که در سرزمین اسلام باشد که ظاهراً تمام احکام مسلمان شامل او نیز میشود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه پاک می باشد ولی اگر اماره ای بر اسلام او نباشد و در بلاد اسلام هم نباشد، احکام دیگر مسلمانان را ندارد، مثلاً زن مسلمان نمی تواند با او ازدواج کند و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه پاک میباشد، ولی احکام دیگر مسلمانان را ندارد، مثلاً نمیتواند زن مسلمان با او ازدواج کند و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود.
- [امام خمینی] کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه پاک می باشد، ولی احکام دیگر مسلمانان را ندارد، مثلا نمی تواند زن مسلمان بگیرد و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود.
- [آیت الله سیستانی] کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه ، و نشانهای هم بر اسلامش نباشد ، پاک میباشد ، ولی احکام دیگر مسلمان را ندارد ، مثلاً نمیتواند زن مسلمان بگیرد ، و باید در قبرستان مسلمانان دفن نشود .