انجیل برنابا چه جایگاهی نزد مسیحیان دارد؟ برنابا از مبشران سده ی اول میلادی و از اشخاص مورد اعتماد حواریان است. نام اصلی وی یوسف، و از پدر و مادری یهودی است که به دلیل کوشش بسیاری که در راه ترویج مسیحیت کرد، رسولان او را بَرنابا، یعنی مبلّغ توانا لقب دادند(1): (و یوسف که رسولان او را برنابا یعنی ابن الوعظ لقب دادند، مردی از سبط لاوی و از طایفه ی قپرسی. زمینی را که داشت فروخت و قیمت آن را آورد و پیش قدمهای رسولان گذارد.)(2) عهد جدید برنابا را شخص صالح و مورد عنایت ویژه ی خداوند می داند: (چون این خبر به سمع کلیسای اورشلیم رسید، ایشان برنابا را مقرر کرده و به انطاکیه فرستادند و چون رسید و فیض خدا را دید. شاد خاطر شده همه را نصیحت نمود که از صمیم قلب به خدا بپیوندند، زیرا که مردی صالح و پر از روح القدس و ایمان بود.)(3) منابع مسیحی برای برنابا دو اثر مهم معرفی کرده اند. رساله ای منسوب به برنابا است که گفته می شود در قرون اول میلادی رساله ای شناخته شده بود و افراد زیادی از جمله کلمنس اسکندرانی و اوریجن از آن اقتباس کرده اند. این رساله قرن ها فراموش شده بود تا آن که در قرن هفدهم میلادی شخصی به نام سرمند نسخه ای از آن را کشف کرد. نسخه ی یونانی و لاتینی این رساله به طبع رسیده است. به غیر از رساله ی برنابا، انجیلی را هم به برنابا نسبت داده اند. منابع مسیحی انجیل برنابا را کتابی می دانند که در زمره ی کتب غیر قانونی و ممنوع بود. امروزه کتابی با نام انجیل برنابا در دست است که خلیل سعادت، محقق مسیحی آن را از انگلیسی به عربی و محقق گرانمایه، سردار کابلی، از عربی به فارسی برگردانده است. گرچه در وجود تاریخی کتابی به نام انجیل برنابا تردیدی نیست، اشکال مهم در اعتبار کتابی است که از قرن 17، نام انجیل برنابا در دسترس قرار گرفته است. تنها نکاتی که از انجیل واقعی برنابا بر ما معلوم است دو چیز است: اول آن که این کتاب شامل بر مطالبی است که با اعتقادات رسمی کلیسا ناسازگار است، و به همین دلیل در زمره ی کتب غیر قانونی قرار گرفته است و دوم آن که مخالفت هایی با پولس و اعتقادات وی در این کتاب یافت می شود. اما این مطلب که انجیل برنابایی که فرامرینو ادعای کشف آن را دارد همان انجیل برنابای قدیس باشد، نیازمند ادله ی محکمی است که تا کنون اقامه نشده است. داوری در مورد نویسنده ی این کتاب کار ساده ای نیست. از بررسی عمیق محتوای این کتاب یکی از دو احتمال زیر تقویت می شود، گرچه نمی توان بر قطعیت هیچکدام دلیلی محکم اقامه نمود. اول آنکه نویسنده ی انجیل، شخص برنابا باشد که خود را مورد عنایت عیسی (ع) می داند. این شخص در کتاب خود اصول تعالیم مسیحیت، از جمله بشارت به پیامبر آخر الزمان را درج کرده است. در پی تحولات مهم دنیای مسیحیت و حاکمیت الهیات عیسی خدایی و پس از آن که بشارت مهم عیسی (ع) به ظهور موعودی به نام فارقلیط را دستگاه پاپی به هدایتگری روح القدس تفسیر کرد، انجیل برناب(4) در فهرست کتب ممنوع قرار گرفت. به فرض صحت این نظریه، باید پذیرفت که در طول زمان تحریفاتی در این انجیل ایجاد شده است که به روح تعالیم آن لطمه ی اساسی وارد نمی سازد. بیشتر این تحریفات از اعتقادات کلیسای حاکم است که به این کتاب رخنه کرده است. احتمال دوم آن است که شخصی نو مسلمان که در ابتدا با ادبیات دینی یهود و مسیحیت آشنایی کاملی داشته، اقدام به تألیف این اثر کرده باشد. این احتمال تنها در صورتی قابل پذیرش است که نویسنده ی این انجیل شخصی نابغه و حکیمی توانمند باشد. برخی مضامین انجیل برنابا به قدری ظریف و عالمانه نگاشته شده که برای اندیشمندان اسلامی نیز جالب توجه است. خلیل سعادت معتقد است که این کتاب دارای نشانه های روشن و بیان درخشانی از فلسفه ی ادبی و روش هایی است که با بلاغت بلند پایه ی خود، در عین سادگی و روشنی تعبیر، خرد را مسحور می سازد و هدف غایی این کتاب ارتقای عواطف بشری به مدارجی والا و پاک ساختن میل آدمیان از شهوات پست حیوانی است.(5) انجیل مذکور حاوی مطالب بسیار جالب و مفیدی است که استفاده از آن را برای خوانندگان پر فایده می سازد. در اینجا توجه به دو نکته خالی از فایده نیست. الف) برخی از مضامین موجود در انجیل برنابا در توضیح آموزه های دینی قابل توجه و مفید است که به چند مورد بسنده می کنیم: 1_ در مواضع متعددی از این انجیل بر معاد جسمانی تأکید شده است. در فصل 176، عیسی (ع) فرموده است: (... و لیکن فایده ی نهرهای چهارگانه از آب های پرقیمت در بهشت با میوه های بس فراوان چیست؟ پر واضح است که خدا نمی خورد و فرشتگان نمی خورند و نفس نمی خورد و حسّ نمی خورد بلکه خورنده همان جسد و جسم ماست پس مجد بهشت همان طعام جسد است. اما نفس و حسّ، پس برای آن هر دو است سخن گفتن با خدا و فرشتگان و روانان خجسته.)(6) 2_ در این انجیل بر خلود کفار و عدم خلود مؤمنان در عذاب تأکید شده است. عیسی (ع) در فصل 136 فرموده است: (پس در این بقعه کافران جاوید بمانند حتی اینکه اگر فرضاً جهان از دانه ی ارزن پر شود و یک مرغی در هر صد سال یک دانه از آن بردارد تا آخر جهان هر آینه کافران خوشحال شدندی اگر بعد از تمام شدن آن مقدر بودی رفتن به بهشت برای ایشان و لکن این آرزو برای ایشان سر نگیرد زیرا که عذاب ایشان را نهایتی نیست زیرا که ایشان به ضد محبت خدا حدّی برای گناه خود قرار نداده اند. اما مؤمنان پس برای ایشان تسلّی خواهد بود زیرا که عذاب ایشان نهایت دارد.)(7) 3_ مواضع متعددی از انجیل برنابا در رد نظریه ی جبر، وارد شده است. در فصل 154 چنین آمده است: (از این رو خدای فرخنده انسان را صالح و نیکوکار خلق نمود و لیکن او را آزاد گذاشت که آنچه می خواهد بکند از حیث صلاح و خلاص خودش یا لعنت خودش.)(8) و در جای دیگر چنین آمده است: (زیرا وقتی که او را آفرید به قدرت خود بر همه چیز او را به خود آزاد و رها گذاشت به طریقی که ممکن باشد او را مقاومت در شر، و بجا آوردن خیر، و خدا با اینکه قدرت در منع گناه دارد نخواسته که تضادی با جود خود نماید زیرا که نزد خدا ضدیت نیست و چون که قدرت او بر همه چیز موجود در انسان کار خود را کرده است او نبایستی علیه گناه انسان مقاومت نماید.)(9) ب) اگر فرض کنیم انجیل برنابا را برنابا بر اساس تعالیم صحیح عیسی (ع) تدوین کرده کرده باشد، آنگاه می توانیم به برخی پرسش ها و ابهامات پاسخ دهیم و در مواردی از آیاتی از کتاب مقدس را مورد تردید قرار دهیم یا تشریح کنیم. ذکر مواردی خالی از فایده نیست: 1_ این انجیل نشان می دهد که زمینه ی اعتقاد به الوهیت عیسی (ع) در زمان حضور وی شکل گرفته است و به ویژه لشکریان بت پرست رومی مقیم در سرزمین فلسطین، پس از معجزات خارق العاده ی این پیامبر، به الوهیت وی معتقد شده اند و عیسی (ع) خود بیشترین مبارزه را در از میان بردن این عقیده انجام داده است.(10) 2_ انجیل برنابا مهم ترین انگیزه ی مقابله ی دانشمندان یهودی با عیسی (ع) را اعتقاد به مذبوح بودن اسماعیل و اینکه مسیحای موعود از نسل اوست می داند: (یسوع گفت: ... راست می گویم که پسر ابراهیم (ع) همان اسماعیل بود که واجب است که از نسل او بیاید مسیا ... پس همین که رئیس کاهنان این شنید به خشم درآمده فریاد برآورد که ما باید این فاجر را سنگسار کنیم زیرا که او اسماعیلی است.)(11) 3_ انجیل برنابا خداوند را عادل، غیر مادی و ابسط بسائط معرفی می کند: (زیرا که او صاحب جسد نیست و مرکب نیست و مادی نیست و بسیط ترین بسائط و او جوادی است که دوست نمی دارد مگر جود را و او عادل است به اندازه ای که هرگاه او قصاص نماید یا گذشت بفرماید پس از آن گریزی نیست.)(12) مطالعه انجیل برنابا از دو جهت حائز اهمیت است: مقایسه میان این متن و اناجیل رسمی و بهره مندی از مضامین حکیمانه آن. علاوه بر آن، می توان نکات تاریخی مفیدی از این کتاب به دست آورد.(13) 1 . پطرس بستانی، دایرة المعارف بستانی، ج 5، ص 362، ذیل لفظ برنابا. 2 . اعمال رسولان 36:4. 3 . اعمال رسولان 22:11. 4 . برنابا 10:98. 5 . برنابا، انجیل برنابا، ص 53. 6 . برنابا 3:173. 7 . برنابا 1:136. 8 . برنابا 24:154. 9 . برنابا 15:155. 10 . از جمله: برنابا 11:52، 35:53. 11 . برنابا 7:208، 17:142، 5:191. 12 . برنابا 14:17. 13 . محمد رضا زیبائی نژاد، مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص 161 – 173.
انجیل برنابا چه جایگاهی نزد مسیحیان دارد؟
برنابا از مبشران سده ی اول میلادی و از اشخاص مورد اعتماد حواریان است. نام اصلی وی یوسف، و از پدر و مادری یهودی است که به دلیل کوشش بسیاری که در راه ترویج مسیحیت کرد، رسولان او را بَرنابا، یعنی مبلّغ توانا لقب دادند(1): (و یوسف که رسولان او را برنابا یعنی ابن الوعظ لقب دادند، مردی از سبط لاوی و از طایفه ی قپرسی. زمینی را که داشت فروخت و قیمت آن را آورد و پیش قدمهای رسولان گذارد.)(2)
عهد جدید برنابا را شخص صالح و مورد عنایت ویژه ی خداوند می داند: (چون این خبر به سمع کلیسای اورشلیم رسید، ایشان برنابا را مقرر کرده و به انطاکیه فرستادند و چون رسید و فیض خدا را دید. شاد خاطر شده همه را نصیحت نمود که از صمیم قلب به خدا بپیوندند، زیرا که مردی صالح و پر از روح القدس و ایمان بود.)(3)
منابع مسیحی برای برنابا دو اثر مهم معرفی کرده اند. رساله ای منسوب به برنابا است که گفته می شود در قرون اول میلادی رساله ای شناخته شده بود و افراد زیادی از جمله کلمنس اسکندرانی و اوریجن از آن اقتباس کرده اند. این رساله قرن ها فراموش شده بود تا آن که در قرن هفدهم میلادی شخصی به نام سرمند نسخه ای از آن را کشف کرد. نسخه ی یونانی و لاتینی این رساله به طبع رسیده است.
به غیر از رساله ی برنابا، انجیلی را هم به برنابا نسبت داده اند. منابع مسیحی انجیل برنابا را کتابی می دانند که در زمره ی کتب غیر قانونی و ممنوع بود.
امروزه کتابی با نام انجیل برنابا در دست است که خلیل سعادت، محقق مسیحی آن را از انگلیسی به عربی و محقق گرانمایه، سردار کابلی، از عربی به فارسی برگردانده است.
گرچه در وجود تاریخی کتابی به نام انجیل برنابا تردیدی نیست، اشکال مهم در اعتبار کتابی است که از قرن 17، نام انجیل برنابا در دسترس قرار گرفته است. تنها نکاتی که از انجیل واقعی برنابا بر ما معلوم است دو چیز است: اول آن که این کتاب شامل بر مطالبی است که با اعتقادات رسمی کلیسا ناسازگار است، و به همین دلیل در زمره ی کتب غیر قانونی قرار گرفته است و دوم آن که مخالفت هایی با پولس و اعتقادات وی در این کتاب یافت می شود. اما این مطلب که انجیل برنابایی که فرامرینو ادعای کشف آن را دارد همان انجیل برنابای قدیس باشد، نیازمند ادله ی محکمی است که تا کنون اقامه نشده است.
داوری در مورد نویسنده ی این کتاب کار ساده ای نیست. از بررسی عمیق محتوای این کتاب یکی از دو احتمال زیر تقویت می شود، گرچه نمی توان بر قطعیت هیچکدام دلیلی محکم اقامه نمود. اول آنکه نویسنده ی انجیل، شخص برنابا باشد که خود را مورد عنایت عیسی (ع) می داند. این شخص در کتاب خود اصول تعالیم مسیحیت، از جمله بشارت به پیامبر آخر الزمان را درج کرده است. در پی تحولات مهم دنیای مسیحیت و حاکمیت الهیات عیسی خدایی و پس از آن که بشارت مهم عیسی (ع) به ظهور موعودی به نام فارقلیط را دستگاه پاپی به هدایتگری روح القدس تفسیر کرد، انجیل برناب(4) در فهرست کتب ممنوع قرار گرفت. به فرض صحت این نظریه، باید پذیرفت که در طول زمان تحریفاتی در این انجیل ایجاد شده است که به روح تعالیم آن لطمه ی اساسی وارد نمی سازد. بیشتر این تحریفات از اعتقادات کلیسای حاکم است که به این کتاب رخنه کرده است.
احتمال دوم آن است که شخصی نو مسلمان که در ابتدا با ادبیات دینی یهود و مسیحیت آشنایی کاملی داشته، اقدام به تألیف این اثر کرده باشد. این احتمال تنها در صورتی قابل پذیرش است که نویسنده ی این انجیل شخصی نابغه و حکیمی توانمند باشد. برخی مضامین انجیل برنابا به قدری ظریف و عالمانه نگاشته شده که برای اندیشمندان اسلامی نیز جالب توجه است. خلیل سعادت معتقد است که این کتاب دارای نشانه های روشن و بیان درخشانی از فلسفه ی ادبی و روش هایی است که با بلاغت بلند پایه ی خود، در عین سادگی و روشنی تعبیر، خرد را مسحور می سازد و هدف غایی این کتاب ارتقای عواطف بشری به مدارجی والا و پاک ساختن میل آدمیان از شهوات پست حیوانی است.(5)
انجیل مذکور حاوی مطالب بسیار جالب و مفیدی است که استفاده از آن را برای خوانندگان پر فایده می سازد. در اینجا توجه به دو نکته خالی از فایده نیست.
الف) برخی از مضامین موجود در انجیل برنابا در توضیح آموزه های دینی قابل توجه و مفید است که به چند مورد بسنده می کنیم:
1_ در مواضع متعددی از این انجیل بر معاد جسمانی تأکید شده است. در فصل 176، عیسی (ع) فرموده است: (... و لیکن فایده ی نهرهای چهارگانه از آب های پرقیمت در بهشت با میوه های بس فراوان چیست؟ پر واضح است که خدا نمی خورد و فرشتگان نمی خورند و نفس نمی خورد و حسّ نمی خورد بلکه خورنده همان جسد و جسم ماست پس مجد بهشت همان طعام جسد است. اما نفس و حسّ، پس برای آن هر دو است سخن گفتن با خدا و فرشتگان و روانان خجسته.)(6)
2_ در این انجیل بر خلود کفار و عدم خلود مؤمنان در عذاب تأکید شده است. عیسی (ع) در فصل 136 فرموده است: (پس در این بقعه کافران جاوید بمانند حتی اینکه اگر فرضاً جهان از دانه ی ارزن پر شود و یک مرغی در هر صد سال یک دانه از آن بردارد تا آخر جهان هر آینه کافران خوشحال شدندی اگر بعد از تمام شدن آن مقدر بودی رفتن به بهشت برای ایشان و لکن این آرزو برای ایشان سر نگیرد زیرا که عذاب ایشان را نهایتی نیست زیرا که ایشان به ضد محبت خدا حدّی برای گناه خود قرار نداده اند. اما مؤمنان پس برای ایشان تسلّی خواهد بود زیرا که عذاب ایشان نهایت دارد.)(7)
3_ مواضع متعددی از انجیل برنابا در رد نظریه ی جبر، وارد شده است. در فصل 154 چنین آمده است: (از این رو خدای فرخنده انسان را صالح و نیکوکار خلق نمود و لیکن او را آزاد گذاشت که آنچه می خواهد بکند از حیث صلاح و خلاص خودش یا لعنت خودش.)(8) و در جای دیگر چنین آمده است: (زیرا وقتی که او را آفرید به قدرت خود بر همه چیز او را به خود آزاد و رها گذاشت به طریقی که ممکن باشد او را مقاومت در شر، و بجا آوردن خیر، و خدا با اینکه قدرت در منع گناه دارد نخواسته که تضادی با جود خود نماید زیرا که نزد خدا ضدیت نیست و چون که قدرت او بر همه چیز موجود در انسان کار خود را کرده است او نبایستی علیه گناه انسان مقاومت نماید.)(9)
ب) اگر فرض کنیم انجیل برنابا را برنابا بر اساس تعالیم صحیح عیسی (ع) تدوین کرده کرده باشد، آنگاه می توانیم به برخی پرسش ها و ابهامات پاسخ دهیم و در مواردی از آیاتی از کتاب مقدس را مورد تردید قرار دهیم یا تشریح کنیم. ذکر مواردی خالی از فایده نیست:
1_ این انجیل نشان می دهد که زمینه ی اعتقاد به الوهیت عیسی (ع) در زمان حضور وی شکل گرفته است و به ویژه لشکریان بت پرست رومی مقیم در سرزمین فلسطین، پس از معجزات خارق العاده ی این پیامبر، به الوهیت وی معتقد شده اند و عیسی (ع) خود بیشترین مبارزه را در از میان بردن این عقیده انجام داده است.(10)
2_ انجیل برنابا مهم ترین انگیزه ی مقابله ی دانشمندان یهودی با عیسی (ع) را اعتقاد به مذبوح بودن اسماعیل و اینکه مسیحای موعود از نسل اوست می داند: (یسوع گفت: ... راست می گویم که پسر ابراهیم (ع) همان اسماعیل بود که واجب است که از نسل او بیاید مسیا ... پس همین که رئیس کاهنان این شنید به خشم درآمده فریاد برآورد که ما باید این فاجر را سنگسار کنیم زیرا که او اسماعیلی است.)(11)
3_ انجیل برنابا خداوند را عادل، غیر مادی و ابسط بسائط معرفی می کند: (زیرا که او صاحب جسد نیست و مرکب نیست و مادی نیست و بسیط ترین بسائط و او جوادی است که دوست نمی دارد مگر جود را و او عادل است به اندازه ای که هرگاه او قصاص نماید یا گذشت بفرماید پس از آن گریزی نیست.)(12)
مطالعه انجیل برنابا از دو جهت حائز اهمیت است: مقایسه میان این متن و اناجیل رسمی و بهره مندی از مضامین حکیمانه آن. علاوه بر آن، می توان نکات تاریخی مفیدی از این کتاب به دست آورد.(13)
1 . پطرس بستانی، دایرة المعارف بستانی، ج 5، ص 362، ذیل لفظ برنابا.
2 . اعمال رسولان 36:4.
3 . اعمال رسولان 22:11.
4 . برنابا 10:98.
5 . برنابا، انجیل برنابا، ص 53.
6 . برنابا 3:173.
7 . برنابا 1:136.
8 . برنابا 24:154.
9 . برنابا 15:155.
10 . از جمله: برنابا 11:52، 35:53.
11 . برنابا 7:208، 17:142، 5:191.
12 . برنابا 14:17.
13 . محمد رضا زیبائی نژاد، مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص 161 – 173.
- [سایر] مسلمانان معتقد هستند انجیل برنابا انجیل حقیقی است، انجیل برنابا اصلا در زمان محمد(ص) نوشته نشده بلکه در قرن شانزدهم نوشته شده؟
- [سایر] آیا انجیل مسیحیان مجعول است؟
- [سایر] دیدگاه انجیل و مسیحیان درباره موعود چیست؟
- [سایر] آیا انجیل چهارگانه توسط چهار تن از مسیحیان پروتستان نوشته شده است؟
- [سایر] آیا رفتار مسیحیان آن گونه که در انجیل آمده صلح طلبانه بوده است؟
- [سایر] اگر انجیل غلط است، پس چرا مسیحیان پانصد سال از ما جلوتر هستند؟
- [سایر] چرا برخلاف گفته انجیل که مسیح درفکر ایجاد دین جدیدی نبوده است، مسیحیان دین جدیدی را بوجود آورده اند؟
- [سایر] انجیل یوحنا و برنوبا را کلا خواندم ندیدم نوشته باشد عیسی پسر خداست البته مسیحیان معتقدند عیسی پسر خداست وخدا یکی از سه خداست؟
- [سایر] مدتی است با یکی از دوستان مسیحی که در گروه شاهدان یهوه فعالیت دارد در باره اسلام و مسیحیت صحبت می کنیم .لطفا در این رابطه به سؤالات زیر پاسخ دهید: 2. با چه دلایل محکمی می توان گفت که در انجیل تحریفات وجود دارد؟ (چون مسیحیان می گویند انجیل از سوی خدا است و کلام خدا تحریف نمی شود. آنان می گویند قرآن به انجیل به عنوان کتاب هدایت، زیاد استناد کرده است.) 3. چگونه می توان به مسیحیان اثبات کرد که قرآن بر خلاف سایر کتاب ها از تحریف مصون است؟
- [سایر] در سوره صف آیه 6 آمده است که: حضرت عیسی (ع) به قوم خود فر موده اند، بعد از ایشان پیامبری خواهد آمد به اسم احمد که داری کتابی مقدس می باشد. حال سؤال من این است که چرا مسیحیان بر این باور نیستند؟ چرا حضرت عیسی (ع) در انجیل فرموده است، فقط به من ایمان بیاورید و هر کس به من ایمان بیاورد وارد بهشت خواهد شد؟ آیا انجیل تحریف شده است؟
- [آیت الله اردبیلی] کافر (یعنی کسی که منکر خدا است و یا برای خدا شریک قرار میدهد یا پیامبری حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبداللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم را قبول ندارد و همچنین کسی که در یکی از اینها شک داشته باشد) نجس است ولی بنابر اقوی اهل کتاب (یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان) پاک هستند؛ و کسی که ضروری دین (یعنی چیزی مثل نماز و روزه که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند) را منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است و انکار آن چیز به انکار خدا، توحید یا نبوت بازگشت داشته باشد، کافر ونجس میباشد و در غیر این صورت نجس نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مشرک یعنی افرادی که خدایی غیر از خدای یگانه را بپرستند (بت پرست) یا برای خدا شریک قائل باشند و دو یا چند خدا را بپرستند، نجس می باشند ولی کسانی که وحدت خدای سبحان را قبول دارند و یکی از پیامبران الهی را قبول داشته باشند (یهودیان، مسیحیان، زرتشتیان و صابئیان) پاک می باشند. و اهل کتاب اگر به واسطه تحریف در دین خود مشرک شده باشند حکم سایر مشرکین را دارند و نجس می باشند و همچنین کسانی که بی دین بوده و هیچ خدایی را قبول ندارند نجس می باشند. ناصبی ها نیز که دشمن ائمه اطهار(علیهم السلام) هستند نجس می باشند. خوارج و نیز مسلمانانی که مشرک شده باشند و حضرت علی(علیه السلام) را خدا بدانند یا یکی از ضروریات دین را انکار کنند به نحوی که به انکار خدا و رسول خدا برگردد نجس می باشند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کافر؛ یعنی کسی که منکر خدا است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، یا پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمّد بن عبد اللَّه صلی الله علیه و آله را قبول ندارد نجس است و انکار چه به قلب باشد و چه به زبان سبب کفر میگردد و همچنین غلات (یعنی کسانی که یکی از معصومین علیهمالسلام را خدا خوانده یا بگویند خدا در او حلول کرده است) و خوارج و نواصب (یعنی کسانی که دشمنی اهل بیت علیهمالسلام را دین خود قرار دهند) نجسند و لکن اهل کتاب (یعنی یهودیان و مسیحیان) و زردشتیان بنا بر احتیاط نجس میباشند. و کسی که یکی از ضروریات دین مانند نماز و روزه را که تمام مسلمانان آنها را جزء دین اسلام میدانند انکار کند، شرعاً کافر به شمار میآید، مگر در دو صورت: اوّل: بدانیم که انکار وی از روی شبهه است، مثلاً تازه مسلمانیست که از احکام اسلامی آگاهی چندانی ندارد؛ دوم: بدانیم که انکارکننده به خدا و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ایمان قلبی دارد، در این دو صورت اگر انکارکننده شهادتین را بر زبان جاری ساخته، مسلمان میباشد.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.