اگر انجیل غلط است، پس چرا مسیحیان پانصد سال از ما جلوتر هستند؟
در پاسخ به این مساله باید به چند نکته توجه کرد: 1- احساس عقب مانده بودن، چیزی است که غرب به ما تلقین می کند. و از یک منظر خلاف محض است! آیا غربیان در انسانیت از ما جلوتر هستند؟ در حالی که روابط خانوادگی شان این قدر متزلزل است. در حالی که خوی استکباریشان سبب دزدی و غارت منابع دیگر ملت ها شده است. در حالی که بیشترین آمار زندانی را در کشوری مثل آمریکا می بینیم و ... تنها مساله ای که واقعیت دارد، پیشرفت تکنولوزی غرب نسبت به ماست. و این تنها یک جهت جوامع اجتماعی است و با تکیه صرف به آن نباید یکی را جلوتر از دیگری دانست. مگر اینکه انسان را در حد یک ربات بدانیم. باید به این نکته توجه کنیم که این گونه القائات برای بی هویت کردن دیگران و بلعیدن راحت ترشان است. وقتی که ما چنین باورهایی داشته باشیم، راحت در مقابل ملی شدن نفت خودمان هم موضع گیری می کنیم که " ایرانیها لوله هنگ هم نمی توانند درست کنند" و اگر از این القائات به دور باشیم، هر روز بر پاهای خود محکم تر می ایستیم و جلوتر می رویم. 2- آیا ما می خواهیم با برتر دانستن غرب نسبت به خودمان، انجیل را بر قرآن ترجیح دهیم؟ آیا در غرب انجیل حاکم بوده است؟ و آیا ما قرآن را حاکم قرار داده بودیم و مطابق آن عمل می کردیم که بخواهیم وضعیت فعلی را معیاری برای سنجش قرآن و انجیل قرار دهیم؟ این گونه قضاوت کردن از کمترین وجاهت عقلی برخوردار نیست. 3- یکی از خصیصه های غرب زدگان، عدم شناخت تاریخ توسط آن هاست. روزگاری که غرب در توحش محض به سر می برد، در کشوری نظیر کشور ما، تمدنی چشم گیر حاکم بوده که خود غربیان نیز به آن معترفند و اتفاقا مواجهه غرب با ما در جریان جنگ های صلیبی سبب شد که بیدار شوند و از توحش خارج شوند. این مطلب چنان واضح است که خود غربیان برای آن مستندهایی ساخته اند و تفاوت های دو جامعه را در قرون وسطای غرب نشان داده اند. 4- دوره خودباختگی در مقابل غرب، و شعار فرنگی شدن از فرق سر تا نوک پا، تاریخ مصرفش تمام شده و تلقی های این گونه نشان از عدم توجه به مسائل جامعه جهانی است. در روزهایی که کمر کاپیتالیسم شکسته شده و ماهیت معیوب آن علنی شده است، شیفتگی غرب جز با چشمان بسته حاصل نمی شود. به هر حال انسان باید به جای تقلید و ظاهر بینی، با عقل سنجش های صحیح انجام دهد، و سپس مسیر درست را طی کند. نشستن و حسرت خوردن دردی دوا نمی کند. همان گونه که چشم بسته راه افتادن، جز دور تر شدن از مقصد، نتیجه ای ندارد.
عنوان سوال:

اگر انجیل غلط است، پس چرا مسیحیان پانصد سال از ما جلوتر هستند؟


پاسخ:

در پاسخ به این مساله باید به چند نکته توجه کرد:

1- احساس عقب مانده بودن، چیزی است که غرب به ما تلقین می کند. و از یک منظر خلاف محض است! آیا غربیان در انسانیت از ما جلوتر هستند؟ در حالی که روابط خانوادگی شان این قدر متزلزل است. در حالی که خوی استکباریشان سبب دزدی و غارت منابع دیگر ملت ها شده است. در حالی که بیشترین آمار زندانی را در کشوری مثل آمریکا می بینیم و ... تنها مساله ای که واقعیت دارد، پیشرفت تکنولوزی غرب نسبت به ماست. و این تنها یک جهت جوامع اجتماعی است و با تکیه صرف به آن نباید یکی را جلوتر از دیگری دانست. مگر اینکه انسان را در حد یک ربات بدانیم.
باید به این نکته توجه کنیم که این گونه القائات برای بی هویت کردن دیگران و بلعیدن راحت ترشان است. وقتی که ما چنین باورهایی داشته باشیم، راحت در مقابل ملی شدن نفت خودمان هم موضع گیری می کنیم که " ایرانیها لوله هنگ هم نمی توانند درست کنند" و اگر از این القائات به دور باشیم، هر روز بر پاهای خود محکم تر می ایستیم و جلوتر می رویم.

2- آیا ما می خواهیم با برتر دانستن غرب نسبت به خودمان، انجیل را بر قرآن ترجیح دهیم؟ آیا در غرب انجیل حاکم بوده است؟ و آیا ما قرآن را حاکم قرار داده بودیم و مطابق آن عمل می کردیم که بخواهیم وضعیت فعلی را معیاری برای سنجش قرآن و انجیل قرار دهیم؟ این گونه قضاوت کردن از کمترین وجاهت عقلی برخوردار نیست.

3- یکی از خصیصه های غرب زدگان، عدم شناخت تاریخ توسط آن هاست. روزگاری که غرب در توحش محض به سر می برد، در کشوری نظیر کشور ما، تمدنی چشم گیر حاکم بوده که خود غربیان نیز به آن معترفند و اتفاقا مواجهه غرب با ما در جریان جنگ های صلیبی سبب شد که بیدار شوند و از توحش خارج شوند. این مطلب چنان واضح است که خود غربیان برای آن مستندهایی ساخته اند و تفاوت های دو جامعه را در قرون وسطای غرب نشان داده اند.

4- دوره خودباختگی در مقابل غرب، و شعار فرنگی شدن از فرق سر تا نوک پا، تاریخ مصرفش تمام شده و تلقی های این گونه نشان از عدم توجه به مسائل جامعه جهانی است. در روزهایی که کمر کاپیتالیسم شکسته شده و ماهیت معیوب آن علنی شده است، شیفتگی غرب جز با چشمان بسته حاصل نمی شود.

به هر حال انسان باید به جای تقلید و ظاهر بینی، با عقل سنجش های صحیح انجام دهد، و سپس مسیر درست را طی کند. نشستن و حسرت خوردن دردی دوا نمی کند. همان گونه که چشم بسته راه افتادن، جز دور تر شدن از مقصد، نتیجه ای ندارد.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین