علل دین گرایی و دین گریزی در ادیان اسلام مسیحیت، زرتشت، یهود چیست؟ کدام یک از اعتقادات دینی موجب دین گریزی و یا دین گرایی می شود؟ کدام یک از دستورات عملی ادیان موجب دین گریزی و یا دین گرایی می شود؟
علل دین گرایی و دین گریزی در ادیان اسلام مسیحیت، زرتشت، یهود چیست؟ کدام یک از اعتقادات دینی موجب دین گریزی و یا دین گرایی می شود؟ کدام یک از دستورات عملی ادیان موجب دین گریزی و یا دین گرایی می شود؟ بدون تردید در ذات دین، هیچ عنصر دین‌گریزانه وجود ندارد و تمام دستورات و اعتقادات دینی موافق فطرت و در راستای سعادت انسان ها می باشد. اگر انسان‌ها به دریافت معارف دینی نایل آیند، در هیچ رتبه‌ای از دین نمی‌گریزند، بنابراین، پدیده دین‌گریزی به عنوان یک پدیده اجتماعی، عینی و رفتاری، معلول ماهیت و ذات خود دین نیست، بلکه علت و یا علل دین‌گریزی را در خارج از قلمرو دین و آموزه‌های دینی باید جست‌ و جو کرد. پدیده (دین‌گریزی) یکی از مشکلات اساسی جوامع انسانی است که همواره دغدغه‌هایی را برای رهبران دینی، دینداران و خانواده‌های متدیّن به وجود آورده و تهدیدهای جدّی برای نسل جوان محسوب می‌شود. این پدیده نامیمون مشکل امروز یا دیروز بشر نیست، بلکه سابقه دیرینه دارد و همواره جوامع بشری با آن دست به گریبان بوده‌اند. عوامل متعددی مانند ناهنجاری‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و روانی زمینه گریز انسانها را از دین فراهم می‌نمایند. علل روان‌شناختی گریز از دین: 1. ضعف معرفتی: قرآن نیز به این حقیقت اشاره می‌کند و گرایش به کفر و بی‌ایمانی را ناشی از جهل و ضعف معرفتی انسان‌ها می‌داند. حضرت نوح(علیه‌السلام) با صراحت، یکی از عوامل بی‌ایمانی قوم خود را جهل و یا عدم معرفت صحیح به آموزه‌های دینی معرفی می‌کند و در این‌باره، به قوم خود می‌فرماید: (... ولکنّی اَراکُم قوما تجهلون.) (هود: 29) ریشه بیشتر بی دینی ها جهل و بی‌خبری است، آن هم جهلی که همراه با لجاجت و کبر و غرور می باشد. در روایات نیز به این معنا اشاره شده است. حضرت علی(علیه‌السلام) درباره علت کفر می‌فرماید: (لو اَنّ العباد حین جهلوا وقفوا، لم یَکفُروا و لم یَضلّوا)؛ اگر افراد هنگام برخورد با مسائلی که نمی‌دانند، درنگ می‌کردند و عجولانه تصمیم نمی‌گرفتند، کفر نمی‌ورزید و گمراه نمی‌شدند. بنابراین کسانی که پرده جهالت و نادانی بر عقل و چشم آنان سنگینی کند، همیشه از دین و پذیرش حق گریزان خواهند بود. 2.برداشت‌های غلط از دین یا سطحی‌نگری: علاوه بر اینکه جهل و ضعف معرفتی موجب دین‌گریزی می‌شود، برداشت‌های غلط و ناصواب از معارف دینی نیز در دین‌گریزی جوانان مؤثرند. بسیاری از اوقات دین مساوی با (معنویت) در نظر گرفته می‌شود و دین را در حد یک نیاز معنوی کاهش می‌دهند و این‌گونه نتیجه می‌گیرند که نیاز به معنویت فقط در مواقع سختی‌ها وبحران‌های شدید مفید است و در سایر مواقع، نیازی به دین نیست و برای دین نقشی در زندگی روزمرّه خود قایل نیستند. قرآن به این مطلب اشاره می‌کند و می‌فرماید: (هُوَ الَّذِی یُسَیِّرُکُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّی إِذَا کُنتُمْ فِی الْفُلْکِ وَجَرَیْنَ بِهِم بِرِیحٍ طَیِّبَةٍ وَفَرِحُواْ بِهَا جَاءتْهَا رِیحٌ عَاصِفٌ وَجَاءهُمُ الْمَوْجُ مِن کُلِّ مَکَانٍ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ أُحِیطَ بِهِمْ دَعَوُاْ اللّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ لَئِنْ أَنجَیْتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَکُونَنِّ مِنَ الشَّاکِرِینَ فَلَمَّا أَنجَاهُمْ إِذَا هُمْ یَبْغُونَ فِی الأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْیُکُمْ عَلَی أَنفُسِکُم مَّتَاعَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا... .) (یونس: 22و23) این دیدگاه ساده‌انگارانه و کاهش‌گرایانه نسبت به معارف دینی به تدریج، موجب حذف دین از زندگی انسان می‌شود. 3.دنیازدگی، ثروت‌طلبی و رفاه‌طلبی: این از دیگر گرایش‌هایی است که انسان را به دین‌گریزی می‌کشاند. مروری کوتاه بر برخی از آیات قرآن حاکی از آن است که قوم نوح، فرعونیان و حتی مشرکان حجاز به دلیل وجود روحیه، دنیازدگی، ثروت‌طلبی و رفاه‌طلبی در برابر انبیا علیهم‌السلام صف‌آرایی کردند و از دستورات الهی سرپیچی نمودند.امروزه نیز این عامل بیشتر مصداق دارد. (بدون شک، خداجویی و دین خواهی در فطرت انسان جای دارد ولی می‌بینیم بیشتر مردم چه در گذشته و چه در حال کمتر به سراغ دین و ارزش‌های معنوی روی می‌آوردند، علّت این دین گریزی این است که با التزام به دین باید بسیاری از لذّت‌ها و کامجویی‌ها را کنار بگذارند و تحت تکلیف زندگی کنند. این جاست که شیطان به سراغ آنها می‌رود و این کارها را در نظر آنان می‌آراید و آنها به دام شیطان گرفتار می‌شوند و دین را کنار می‌گذارند و به سراغ کامجویی‌های خود می‌روند و بدین گونه میان آنان و شیطان دوستی برقرار می‌شود.) (کوثر، ج‌6، ص: 167) عوامل جامعه‌شناختی دین‌گریزی: 1. خانواده: خانواده ها با تربیت نادرست و ناقص خود اغلب زمینه های دین گریزی را فراهم می کنند. روایتی از رسول‌ اکرم صلی‌الله‌ علیه‌ و ‌آله نقل شده است: (کلُّ مولودٍ یُولَد علی الفطرةِ فاَبواهُ یَهوّدانهِ او یُمجّسانه)؛(6) هر انسانی که به دنیا می‌آید، در ذاتش به خداپرستی گرایش دارد. اما پدر و مادر او را از خالق هستی دور کرده، باعث انحراف وی از دین‌می‌شوند. 2. دوستان ورفیقان ناباب:دوستان نقش مهمی در زندگی انسانها دارند. در همین باره، می‌توان به روایتی از امام صادق علیه‌السلام تمسّک جست: (المرءُ علی دینِ خلیله.) به همین دلیل است که گاهی یک فرد فاسق در مدتی کوتاه گروه زیادی را از دین بی‌زار می‌کند. در تأیید مطلب مزبور می‌توان به برخی از آیات ، که بیانگر شِکوه و شکایت اهل دوزخ از دوستان و اطرافیان خود می‌باشند، اشاره کرد: (... یَا لَیْتَنی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلاً یَا وَیْلَتَا لَیْتَنی لَمْ أَتَّخِذْ فُلانا خَلیلاً لَقَدْ أَضَلَّنی عَنِ الذِّکْر بَعْدَ إذْ جَاءَنی) (فرقان: 27و28) این آیه با صراحت تمام، به نقش گروه‌های صمیمی (دوستان و اطرافیان) فاسد در گمراهی و دین‌گریزی اشاره می‌کند. 3. قدرتهای شیطانی ،مطبوعات و رسانه های جمعی تحت قدرت مستکبرین: مستکبران در هر زمانی با شیوه‌های گوناگون تبلیغاتی، شایعه و تهمت، و زدن برچسب‌هایی مثل مخالف آزادی، مرتجع و عقب مانده و یا با ترویج شک و شبهه، تحقیر و استهزای باورهای دینی مردم، موجبات دین‌گریزی را فراهم کرده‌اند. مردم را از دین گریزان می‌کنند. برای نمونه، هنگامی که شعیب علیه‌السلام مردم را به ترک بت‌پرستی و پرهیز از کم‌فروشی دعوت می‌کرد، به او می‌گفتند: این دعوت تو مخالف با آزادی انسان‌هاست. آزادی انسان حکم می‌کند هر که را خواست، بپرستد و هرگونه که خواست در اموالش تصرف کند. (ترجمه تفسیر المیزان ج 10، ص 369.) وپایان سخن از استاد مطهری که: (یکی از چیزهائیکه موجب اعراض و تنفر مردم از خدا و دین و همه‌ معنویات می‌شود آلوده بودن محیط و غرق شدن افراد در شهوت پرستی و هوا پرستی است ، محیط آلوده همواره موجبات و تحریک شهوات و تن پروری و حیوان صفتی را فراهم می‌کند . بدیهی است که غرق شدن در شهوات پست‌ حیوانی با هرگونه احساس تعالی اعم از تعالی مذهبی یا اخلاقی یا علمی یا هنری منافات دارد . همه آنها را میمیراند . آدم شهوت پرست نه تنها نمی‌تواند احساسات عالی مذهبی را در خود بپروراند، احساس عزت و شرافت‌ و سیادت را نیز از دست می‌دهد ، احساس شهامت و شجاعت و فداکاری را نیز فراموش می‌کند ، آنکه اسیر شهوات است جاذبه‌های معنوی اعم از دینی و اخلاقی و علمی و هنری کمتر در او تأثیر دارد...(امدادهای غیبی،صص41-47) پس در نتیجه، اگر ناهنجاری‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و روانی که زمینه گریز انسانها از دین را فراهم می‌نمایند از بین بروند دین گریزی از بین می رود و دین گرایی بوجود می آید. منابع: 1. نگاهی به عوامل جامعه‌شناختی و روان‌شناختی دین‌گریزی ؛ابراهیم اصفهانی 2. نگاهی روان‌شناختی به آسیب‌شناسی دین‌باوری جوانان ؛ابوالقاسم بشیری 3. عوامل و ریشه های دین گریزی از منظر قرآن و حدیث ،علی اجزاء شکوهی 4.موسوی همدانی سید محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‌ی مدرسین حوزه علمیه قم - قم، چاپ پنجم، 1374 ش 6.مطهری،مرتضی؛امدادهای غیبی ،آثار آنلاین
عنوان سوال:

علل دین گرایی و دین گریزی در ادیان اسلام مسیحیت، زرتشت، یهود چیست؟ کدام یک از اعتقادات دینی موجب دین گریزی و یا دین گرایی می شود؟ کدام یک از دستورات عملی ادیان موجب دین گریزی و یا دین گرایی می شود؟


پاسخ:

علل دین گرایی و دین گریزی در ادیان اسلام مسیحیت، زرتشت، یهود چیست؟ کدام یک از اعتقادات دینی موجب دین گریزی و یا دین گرایی می شود؟ کدام یک از دستورات عملی ادیان موجب دین گریزی و یا دین گرایی می شود؟

بدون تردید در ذات دین، هیچ عنصر دین‌گریزانه وجود ندارد و تمام دستورات و اعتقادات دینی موافق فطرت و در راستای سعادت انسان ها می باشد. اگر انسان‌ها به دریافت معارف دینی نایل آیند، در هیچ رتبه‌ای از دین نمی‌گریزند، بنابراین، پدیده دین‌گریزی به عنوان یک پدیده اجتماعی، عینی و رفتاری، معلول ماهیت و ذات خود دین نیست، بلکه علت و یا علل دین‌گریزی را در خارج از قلمرو دین و آموزه‌های دینی باید جست‌ و جو کرد.
پدیده (دین‌گریزی) یکی از مشکلات اساسی جوامع انسانی است که همواره دغدغه‌هایی را برای رهبران دینی، دینداران و خانواده‌های متدیّن به وجود آورده و تهدیدهای جدّی برای نسل جوان محسوب می‌شود. این پدیده نامیمون مشکل امروز یا دیروز بشر نیست، بلکه سابقه دیرینه دارد و همواره جوامع بشری با آن دست به گریبان بوده‌اند. عوامل متعددی مانند ناهنجاری‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و روانی زمینه گریز انسانها را از دین فراهم می‌نمایند.
علل روان‌شناختی گریز از دین:
1. ضعف معرفتی: قرآن نیز به این حقیقت اشاره می‌کند و گرایش به کفر و بی‌ایمانی را ناشی از جهل و ضعف معرفتی انسان‌ها می‌داند. حضرت نوح(علیه‌السلام) با صراحت، یکی از عوامل بی‌ایمانی قوم خود را جهل و یا عدم معرفت صحیح به آموزه‌های دینی معرفی می‌کند و در این‌باره، به قوم خود می‌فرماید: (... ولکنّی اَراکُم قوما تجهلون.) (هود: 29) ریشه بیشتر بی دینی ها جهل و بی‌خبری است، آن هم جهلی که همراه با لجاجت و کبر و غرور می باشد. در روایات نیز به این معنا اشاره شده است.
حضرت علی(علیه‌السلام) درباره علت کفر می‌فرماید: (لو اَنّ العباد حین جهلوا وقفوا، لم یَکفُروا و لم یَضلّوا)؛ اگر افراد هنگام برخورد با مسائلی که نمی‌دانند، درنگ می‌کردند و عجولانه تصمیم نمی‌گرفتند، کفر نمی‌ورزید و گمراه نمی‌شدند.
بنابراین کسانی که پرده جهالت و نادانی بر عقل و چشم آنان سنگینی کند، همیشه از دین و پذیرش حق گریزان خواهند بود.
2.برداشت‌های غلط از دین یا سطحی‌نگری: علاوه بر اینکه جهل و ضعف معرفتی موجب دین‌گریزی می‌شود، برداشت‌های غلط و ناصواب از معارف دینی نیز در دین‌گریزی جوانان مؤثرند. بسیاری از اوقات دین مساوی با (معنویت) در نظر گرفته می‌شود و دین را در حد یک نیاز معنوی کاهش می‌دهند و این‌گونه نتیجه می‌گیرند که نیاز به معنویت فقط در مواقع سختی‌ها وبحران‌های شدید مفید است و در سایر مواقع، نیازی به دین نیست و برای دین نقشی در زندگی روزمرّه خود قایل نیستند. قرآن به این مطلب اشاره می‌کند و می‌فرماید: (هُوَ الَّذِی یُسَیِّرُکُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّی إِذَا کُنتُمْ فِی الْفُلْکِ وَجَرَیْنَ بِهِم بِرِیحٍ طَیِّبَةٍ وَفَرِحُواْ بِهَا جَاءتْهَا رِیحٌ عَاصِفٌ وَجَاءهُمُ الْمَوْجُ مِن کُلِّ مَکَانٍ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ أُحِیطَ بِهِمْ دَعَوُاْ اللّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ لَئِنْ أَنجَیْتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَکُونَنِّ مِنَ الشَّاکِرِینَ فَلَمَّا أَنجَاهُمْ إِذَا هُمْ یَبْغُونَ فِی الأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْیُکُمْ عَلَی أَنفُسِکُم مَّتَاعَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا... .) (یونس: 22و23) این دیدگاه ساده‌انگارانه و کاهش‌گرایانه نسبت به معارف دینی به تدریج، موجب حذف دین از زندگی انسان می‌شود.
3.دنیازدگی، ثروت‌طلبی و رفاه‌طلبی: این از دیگر گرایش‌هایی است که انسان را به دین‌گریزی می‌کشاند. مروری کوتاه بر برخی از آیات قرآن حاکی از آن است که قوم نوح، فرعونیان و حتی مشرکان حجاز به دلیل وجود روحیه، دنیازدگی، ثروت‌طلبی و رفاه‌طلبی در برابر انبیا علیهم‌السلام صف‌آرایی کردند و از دستورات الهی سرپیچی نمودند.امروزه نیز این عامل بیشتر مصداق دارد. (بدون شک، خداجویی و دین خواهی در فطرت انسان جای دارد ولی می‌بینیم بیشتر مردم چه در گذشته و چه در حال کمتر به سراغ دین و ارزش‌های معنوی روی می‌آوردند، علّت این دین گریزی این است که با التزام به دین باید بسیاری از لذّت‌ها و کامجویی‌ها را کنار بگذارند و تحت تکلیف زندگی کنند. این جاست که شیطان به سراغ آنها می‌رود و این کارها را در نظر آنان می‌آراید و آنها به دام شیطان گرفتار می‌شوند و دین را کنار می‌گذارند و به سراغ کامجویی‌های خود می‌روند و بدین گونه میان آنان و شیطان دوستی برقرار می‌شود.)
(کوثر، ج‌6، ص: 167)
عوامل جامعه‌شناختی دین‌گریزی:
1. خانواده: خانواده ها با تربیت نادرست و ناقص خود اغلب زمینه های دین گریزی را فراهم می کنند. روایتی از رسول‌ اکرم صلی‌الله‌ علیه‌ و ‌آله نقل شده است: (کلُّ مولودٍ یُولَد علی الفطرةِ فاَبواهُ یَهوّدانهِ او یُمجّسانه)؛(6) هر انسانی که به دنیا می‌آید، در ذاتش به خداپرستی گرایش دارد. اما پدر و مادر او را از خالق هستی دور کرده، باعث انحراف وی از دین‌می‌شوند.
2. دوستان ورفیقان ناباب:دوستان نقش مهمی در زندگی انسانها دارند. در همین باره، می‌توان به روایتی از امام صادق علیه‌السلام تمسّک جست: (المرءُ علی دینِ خلیله.) به همین دلیل است که گاهی یک فرد فاسق در مدتی کوتاه گروه زیادی را از دین بی‌زار می‌کند.
در تأیید مطلب مزبور می‌توان به برخی از آیات ، که بیانگر شِکوه و شکایت اهل دوزخ از دوستان و اطرافیان خود می‌باشند، اشاره کرد: (... یَا لَیْتَنی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلاً یَا وَیْلَتَا لَیْتَنی لَمْ أَتَّخِذْ فُلانا خَلیلاً لَقَدْ أَضَلَّنی عَنِ الذِّکْر بَعْدَ إذْ جَاءَنی) (فرقان: 27و28) این آیه با صراحت تمام، به نقش گروه‌های صمیمی (دوستان و اطرافیان) فاسد در گمراهی و دین‌گریزی اشاره می‌کند.
3. قدرتهای شیطانی ،مطبوعات و رسانه های جمعی تحت قدرت مستکبرین: مستکبران در هر زمانی با شیوه‌های گوناگون تبلیغاتی، شایعه و تهمت، و زدن برچسب‌هایی مثل مخالف آزادی، مرتجع و عقب مانده و یا با ترویج شک و شبهه، تحقیر و استهزای باورهای دینی مردم، موجبات دین‌گریزی را فراهم کرده‌اند. مردم را از دین گریزان می‌کنند. برای نمونه، هنگامی که شعیب علیه‌السلام مردم را به ترک بت‌پرستی و پرهیز از کم‌فروشی دعوت می‌کرد، به او می‌گفتند: این دعوت تو مخالف با آزادی انسان‌هاست. آزادی انسان حکم می‌کند هر که را خواست، بپرستد و هرگونه که خواست در اموالش تصرف کند. (ترجمه تفسیر المیزان ج 10، ص 369.)
وپایان سخن از استاد مطهری که: (یکی از چیزهائیکه موجب اعراض و تنفر مردم از خدا و دین و همه‌ معنویات می‌شود آلوده بودن محیط و غرق شدن افراد در شهوت پرستی و هوا پرستی است ، محیط آلوده همواره موجبات و تحریک شهوات و تن پروری و حیوان صفتی را فراهم می‌کند . بدیهی است که غرق شدن در شهوات پست‌ حیوانی با هرگونه احساس تعالی اعم از تعالی مذهبی یا اخلاقی یا علمی یا هنری منافات دارد . همه آنها را میمیراند . آدم شهوت پرست نه تنها نمی‌تواند احساسات عالی مذهبی را در خود بپروراند، احساس عزت و شرافت‌ و سیادت را نیز از دست می‌دهد ، احساس شهامت و شجاعت و فداکاری را نیز فراموش می‌کند ، آنکه اسیر شهوات است جاذبه‌های معنوی اعم از دینی و اخلاقی و علمی و هنری کمتر در او تأثیر دارد...(امدادهای غیبی،صص41-47)
پس در نتیجه، اگر ناهنجاری‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و روانی که زمینه گریز انسانها از دین را فراهم می‌نمایند از بین بروند دین گریزی از بین می رود و دین گرایی بوجود می آید.

منابع:
1. نگاهی به عوامل جامعه‌شناختی و روان‌شناختی دین‌گریزی ؛ابراهیم اصفهانی
2. نگاهی روان‌شناختی به آسیب‌شناسی دین‌باوری جوانان ؛ابوالقاسم بشیری
3. عوامل و ریشه های دین گریزی از منظر قرآن و حدیث ،علی اجزاء شکوهی
4.موسوی همدانی سید محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‌ی مدرسین حوزه علمیه قم - قم، چاپ پنجم، 1374 ش
6.مطهری،مرتضی؛امدادهای غیبی ،آثار آنلاین





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین