من دختری 20ساله هستم که با پسری 30ساله دوست شدم اون ادعا می کنه منو دوست داره و نمی خواد منو از دست بده. میگه چیزی که منو جذب کرده قیافت و چشای سبزت هست و الان 5روزه باهاش دوست هستم. هر وقت که بهش زنگ می زنم تا گوشی رو برمی داره میگه می خوام ببینمت این حرفش منو نگران می کنه، میگه اگه میترسی از دور ببینمت کفایت می کنه. نمی دونم چی کار کنم. تو رو خدا کمکم کنید.ممنون.
من دختری 20ساله هستم که با پسری 30ساله دوست شدم اون ادعا می کنه منو دوست داره و نمی خواد منو از دست بده. میگه چیزی که منو جذب کرده قیافت و چشای سبزت هست و الان 5روزه باهاش دوست هستم. هر وقت که بهش زنگ می زنم تا گوشی رو برمی داره میگه می خوام ببینمت این حرفش منو نگران می کنه، میگه اگه میترسی از دور ببینمت کفایت می کنه. نمی دونم چی کار کنم. تو رو خدا کمکم کنید.ممنون. زدست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد بسازم خنجری نیشش ز فولاد زنم بر دیده تا دل گردد آزاد خواهر گرامی از حسن اعتماد شما به این مجموعه و اینکه چنین مساله مهمی از زندگیتان را صادقانه با ما در میان گذاردید، خدا را شاکریم و سعی می کنیم با راهکارهای ارسالی، شما را در عبور از این مشغله ذهنی یاری دهیم. گرچه در مورد سوال شما برای ما ابهاماتی وجود دارد مثلا اینکه؛ این آقا کیست؟ کجا با هم آشنا شدید؟ هدف شما از این رابطه چیست؟ آیا خانواده شما و ایشان از این رابطه باخبرند؟ آیا شما این رابطه را به نفع خود می‌دانید؟ شرایط ازدواج شما چگونه است؟ آیا این پسر تمام ملاک‌های مهم در باب انتخاب همسر را به نظر شما دارند؟ به فرض اینکه این پسر به خواستگاری شما بیاید آیا فکر می‌کنید پدر و مادر شما با ازواج شمات موافقت کنند؟و ... اما با توجه به سوال شما و برداشتی که ما داریم نکاتی را خدمت شما تقدیم می‌کنیم؛ شما به خوبی می‌دانید؛ یکی از نیازهای اساسی زندگی انسان، تعامل و ارتباط با دیگران است. انسان در طول رشد خود، پیوسته برای بقا و پیشرفت خویش، محتاج ارتباط با دیگران است که بین این امر با سلامت، رابطه‌ای نزدیک وجود دارد. تمام انسانها به دنبال یافتن کسانی هستند که با آنها احساس خوشبختی کنند و از زندگی با آنها لذت ببرند و در کنارشان منفعت بیشتری کسب کنند. در بین این ارتباطات انسانی، نیاز به ارتباط با جنس مخالف هم در مقطعی از زندگی انسان مطرح می‌شود و این زمانی است که پسر و دختر تصمیم می‌گیرند همسر آینده خود را انتخاب کنند. در این ارتباط مقطعی که لازمه شناخت از همدیگر است اصولی مطرح است. باید توجه داشت نیروی پیوندجویی دو جنس مخالف، دلدادگی‌های پسرانه و دلبری‌های دخترانه و دلبستگی‌های دو طرف، همیشه در قشر جوان وجود داشته است. البته این ارتباطها و علاقه‌ها می‌تواند منشا تشکیل خانواده و بقای نسل و ادامه حیات می‌شوند، با این حال باید در چارچوب اصول اخلاقی و شرعی باشد. گاهی این علاقه درونی به جنس مخالف و نیاز به ارتباط با او، از چارچوب هنجارهای دینی خارج می‌شود و به سوی بی‌عفتی و گناه کشیده می‌شود که این امر بسیار ناشایست و غیر اخلاقی است و تبعات غیر قابل جبرانی را مخصوصا برای دختر درپی خواهد داشت. در اینجا لازم است با همدیگر علل ارتباط با جنس مخالف را مرور کنیم. علل و انگیزه‌های برقراری ارتباط با جنس مخالف برقراری ارتباط با جنس مخالف با انگیزه‌های مختلفی صورت می‌گیرد، مانند: 1. کسب شناخت برای ازدواج: انگیزه بسیاری از جوانان بویژه دخترانی که به ارتباط با جنس مخالف رو می‌آورند، کسب اطلاعات در مورد طرف مقابل و انتخاب آگاهانه او به عنوان همسر آینده است. این گروه بر این باورند که با دوستی و ارتباط بهتر می‌توانند ابعاد شخصیتی فرد را شناسایی کرد و در صورت احراز هماهنگی می‌توان او را به عنوان همسر آینده برگزید؛ اما باید توجه داشت که در بسیاری از این ارتباطها، حدود و قوانین شرعی رعایت نمی‌شود. همچنین در بیشتر موارد، هدف، کام‌جویی جنسی است و شهوات جنسی به صورت ناهشیار، فرد را به طرف جنس مخالف سوق می‌دهد و بحث آشنا شدن با هدف ازدواج، یک سپر دفاعی و توجیه یا مکانیزم دفاعی است. لذا در این موارد باید مراقب رفتارها و برخوردها بود. 2. انگیزه جنسی: از انگیزه‌های دیگر ارتباط دختر و پسر، بهره‌بری جنسی است. افرادی که این انگیزه را دارند، برای ارضای نیاز خود، همه ارزش های خانوادگی و فردی خود را قربانی می‌کنند. البته گفتنی است این انگیزه بیشتر در پسران وجود دارد و در دختران، بیشتر تأمین عاطفی را وجهه همت خود قرار می‌دهند. 3. کسب وجهه اجتماعی: یکی دیگر از انگیزه‌های ارتباط با جنس مخالف این است که پسران، داشتن دوست دختر را برای خود یک قدرت اجتماعی تصور می‌کنند و دختران نیز داشتن دوست پسر را یک جاذبه فردی و اجتماعی برای خود به حساب می‌آورند. 4. تأمین نیاز عاطفی: دختران و پسرانی که در خانواده مورد بی‌محبتی قرار می‌گیرند و از وضعیت روانی و اجتماعی خویش ناراضی هستند، همچنین خود را سرگردان و آشفته می‌یابند، از طریق برقراری روابط پنهان با جنس مخالف، در صدد کسب رضایت و به عبارتی دیگر به دنبال جبران کمبود محبت خود هستند. 5. اشاعه فحشا و بی‌عفتی؛ که نیاز به توضیح ندارد، برخی از روی علم و عمدا به چنین کارهایی دست می‌زنند تا فحشا را در جامعه رواج دهند و از این طریق به منافع خود برسند. 6. الگو گرفتن از جوامع غیر خودی: تا اینجا با هم انگیزه‌های ارتباط با جنس مخالف را دانستیم. مسأله علاقه به جنس مخالف بویژه در دوران جوانی و در سنینی که فرد آمادگی برای ازدواج دارد امری طبیعی است و گاهی اوقات بدلائلی، این میل و علاقه به فردی، ممکن است شدت بیشتری پیدا کند که این مسأله در مورد شما نیز صدق می کند یعنی ارتباط و دیدار شما با ایشان(به هر طریقی که باشد) به شدت این علاقه می افزاید یعنی علاقه عام و کلی به جنس مخالف را، روی یک فرد خاص متمرکز می کند و طبعا پیامدهای آن مضاعف می شود. اما نکته مهم این است که اسلام، همان گونه که برای تمام زندگی ما انسانها برنامه دارد، برای این امر مهم و سرنوشت‌ساز هم دستورات کارگشایی دارد، از یک طرف می‌گوید؛ رابطه با نامحرم حرام است، از طرفی دیگر می‌گوید برای ازدواج، آن هم بعد از انجام مراسم خواستگاری رسمی(توسط والدین)، دختر و پسر می‌توانند همدیگر را ببینند، با هم صحبت کنند(البته با رعایت شرایط و حدود شرعی). پس نتیجه می‌گیریم که قبل از مراسم خواستگاری ارتباط دختر و پسر با هم جایز نیست، علاوه بر اینکه به نفع هیچکدام و بویژه به نفع دختر نیست. با توجه به مطالب فوق، در اینجا لازم می دانیم نکاتی را خدمت شما خواهر گرامی عرض کنیم: 1. با اینکه یقین داریم عشق و علاقه شما، از صفای باطن شما سرچشمه گرفته و هیچ قصد سوئی در آن نیست، باید عرض کنیم ازدواج و انتخاب همسر مسئله بسیار مهم و سرنوشت سازی است از این رو باید در یک حالت عادی و به دور از احساسات و بر اساس معیارهای صحیح انجام گیرد(که در صورت تمایل می‌توانید در مکاتبات بعدی آنها را از ما بخواهید). 2. یکی از ملاک‌های درجه دوم ازدواج، بحث تناسب سنی دختر و پسر است. دختران از لحاظ زیستی چند سال زودتر از پسران به بلوغ جنسی می‌رسند، همان گونه که زنان زودتر از مردان قابلیت باروری را از دست می‌دهند و تمایلات جنسی در مردان دیرتر از زنان فروکش می‌کند. از این رو، دختران باید چند سال زودتر از پسران ازدواج کنند تا از اوایل دوره ای که هیجانات جنسی و قابلیت باروری در آنها بروز می‌کند، شوهردار باشند و در آخر دوره نیز تقریباً همزمان با شوهران خود از فعالیت های جنسی فاصله گیرند. بنابراین بهتر است سن مرد آماده برای ازدواج از سن زن چند سالی بیشتر باشد.اما اختلاف سنی دختر و پسر نباید آنقدر زیاد باشد که دوره رشدی آنها متفاوت شود و علاقه‌ها، سرگرمی‌ها، طرز نگرش و بینش و انرژی‌های روانی آنها با هم تفاوت اساسی یابد و در نتیجه نتوانند همدیگر را درک کنند. وقتی فاصله سنی بین زن و شوهر زیاد باشد، هریک در دوره‌ای از زندگی به سر می‌برند که از لحاظ میل جنسی با هم متفاوت هستند. این تفاوت زیاد باعث می شود که این دو نتوانند بهشکل مطلوب نیازهای یکدیگر را ارضا کنند. این عدم ارضای جنسی ممکن است بهشکل‌های مختلف همچون نق زدن‌های فراوان، نارضایتی از زندگی و... جلوه‌گر شود. لذا به نظر می‌رسد که تفاوت سنی شما هم نسبتا زیاد باشد البته باید همه ملاک‌ها را در مجموع در نظر گرفت. 3. دوستی‌های قبل از ازدواج از هر طریقی که باشد اعم از ارتباط حضوری، تلفنی و نامه یا از طریق ایمیل و .. در انتخاب تاثیر می گذارد و چه بسا آن قدر احساسات و عواطف را تحریک کند که عقل، منطق و شرع را تحت الشعاع قرار دهد و انسان نتواند واقعیت ها را خوب ببیند و به نحو صحیح تصمیم بگیرد به عبارت دیگر عشق و علاقه قبل از ازدواج قدرت انتخاب را کاهش می دهد به گونه ای که گاهی اوقات اصلا اراده و اختیار را از انسان سلب می کند. به همین دلیل اسلام سفارش کرده دختران و پسران به صورت مخفیانه با یکدیگر دوست نشوند یعنی بدون اطلاع خانواده و بدون مجوز شرعی ارتباط با یکدیگر برقرار نکنند. زیرا این ارتباطات آتش شهوت و نیازهای جنسی را بشدت تحریک می کند و عواقب خطرناکی برای آنها می تواند داشته باشد. 4. اگر این فردی که با شما ارتباط برقرار کرده واقعا شما را به عنوان همسر می خواهد، راه صحیح و شرعی و منطقی آن اینست که با خانواده شما تماس بگیرد(یا فرد قابل اطمینانی نقش واسطه را اجرا کند) و در صورت اجازه والدین شما به صورت رسمی از شما خواستگاری کند، پس فورا و از همین الآن این رابطه را به طور کلی قطع کنید وگرنه خودتان ضرر می‌کنید. 4. گر چه سوء ظن به دیگران خوب نیست اما در یکی از جاهایی که انسان باید خیلی خوش گمان نباشد و احتمالات دیگر را نیز برای خود مطرح کند. همین جاهاست که چه بسا زبان چرب و نرم و بسیار مودبانه افراد در این گونه موارد فریبی بیش نباشد و در واقع برای بدام انداختن صید و طعمه باشد. حداقل شما باید این احتمال را بدهید و براحتی دل نبندید و قول و قراری هم با هم نگذارید(از دلیلی که برای شما آورده‌اند هم می‌شود حدس زد؛ یعنی ملاک زیبایی شما و اینکه می‌خواهد شما را هر چه زودتر ببیند. آیا فکر می‌کنید که با دیدن شما از راه دور قضیه تمام می‌شود؟ هرگز! قدم به قدم بیشتر می‌شود تا ... 5. ادامه این ارتباط اصلا به نفع شما نیست جز اینکه شما را بیش از پیش اسیر یک عشق خیالی می کند و به مرحله ای می رسید که نمی توانید خود را کنترل کنید و عاقلانه تصمیم بگیرید و ممکن است حوادث بدی رخ دهد یعنی همان چیزهایی که اصلا دوست ندارید اتفاق بیفتد. 6. امام علی علیه السلام فرمودند:(حب الشی یعمی و یصم) یعنی علاقه و دوستی چیزی (با کسی) باعث کوری و کری انسان می شود یعنی چشم عقل و فهم انسان را از کار می اندازد و فقط احساسات و عواطف حاکم می شوند و هنگامی که احساسات حاکم شد و از طرفی نیازهای طبیعی (جنسی) نیز در کنار آن قرار گرفت باعث می شود که انسان اصلا نتواند واقعیت ها را ببیند و به احتمال زیاد دچار اشتباه می شود و در واقع بجای اینکه انتخاب کند اسیر احساسات فرد می شود. 7. ارتباط شما در حال حاضر علاوه بر اینکه شرعا جایز نیست(چون همه مراجع می‌فرمایند: سلام کردن و نگاه کردن به نامحرم اگر با قصد لذت باشد، اشکال دارد) از نظر عاطفی نیز آسیب زا است زیرا هنوز معلوم نیست که شما با هم ازدواج کنید(مثلا به خاطر نداشتن ملاک‌ها، بد بودن نتیجه تحقیقات و ...یا ممکن است والدین شما اجازه ندهند که شما با هم ازدواج کنید یا بالعکس. 8. از لحاظ روان شناسی یکی از علل ایجاد افسردگی در افراد، شکل گیری دلبستگی های بیجا بین افراد و سپس گسسته شدن این دلبستگی است. همان طور که خودتان فرمودید و با توجه به حرف ایشان، به نظر می‌رسد باید خیلی حواستان جمع باشد؛ آیا قصدش ازدواج است؟یا فقط خدای نکرده قصد دوستی و رابطه و کامجویی از شما را دارد، اگر قصدش ازدواج است که باید از طریق خانواده خود و خانواده شما اقدام کند و دیدار شما قبل از خواستگاری رسمی معنایی ندارد و اگر قصد دیگری دارد که تکلیف مشخص است .. راجع به بعد از آن هیچ فکر کردید.. 9. یکی از آثار چنین روابطی؛ عدم رضایت نسبت به همسر خود در آینده است، اگر می‌خواهید از زندگی و همسر آینده خود احساس رضایت کنید به کلی قبل از ازدواج با هیچ نامحرمی رابطه برقرار نکنید. 10. برای بدست آوردن شیرینی و لذت یک عمر زندگی پاک و زیبا با همسر آینده می‌ارزد که خود را تا فرا رسیدن موسم ازدواج از گناه جنسی دور نگه داریم. 11. گرچه خدا را شاکریم و شاکر باشید که در ابتدای راه ذهن منطقی شما بر اثر لطف خدا به فکر مشورت افتاد اما بسیار مناسب است که به درگاه خدای حاضر و ناظر و مهربان توبه کنید و دیگر قلب پاک خود را با گناه آلوده نسازید. 12. همواره از خداوند بخواهید که آنچه موجب خوشبختی و سعادت شماست نصیب و روزی شما کند و آنچه که خداوند برای شما مقدر فرمود به آن راضی باشید که سعادت شما در همان نهفته است و خیر و صلاح شما در آن قرار دارد. تو مگر بر لب جوئی به هوس بنشینی ور نه هر فتنه که بینی همه از خود بینی سخنی بی‌غرض از بنده مخلص بشنو ای که منظور بزرگان حقیقت بینی نازنینی چون تو پاکیزه دل و پاک نهاد بهتر آن است که با مردم بد ننشینی در پایان از خداوند متعال برای شما آرزوی خوشبختی و سعادت در هر دو سرا را مسئلت می‌کنیم. در صورت باقی ماندن سوال یا ابهام، باز هم با ما مکاتبه کنید نویسنده: سید عباس ساطوریان
عنوان سوال:

من دختری 20ساله هستم که با پسری 30ساله دوست شدم اون ادعا می کنه منو دوست داره و نمی خواد منو از دست بده. میگه چیزی که منو جذب کرده قیافت و چشای سبزت هست و الان 5روزه باهاش دوست هستم. هر وقت که بهش زنگ می زنم تا گوشی رو برمی داره میگه می خوام ببینمت این حرفش منو نگران می کنه، میگه اگه میترسی از دور ببینمت کفایت می کنه. نمی دونم چی کار کنم. تو رو خدا کمکم کنید.ممنون.


پاسخ:

من دختری 20ساله هستم که با پسری 30ساله دوست شدم اون ادعا می کنه منو دوست داره و نمی خواد منو از دست بده. میگه چیزی که منو جذب کرده قیافت و چشای سبزت هست و الان 5روزه باهاش دوست هستم. هر وقت که بهش زنگ می زنم تا گوشی رو برمی داره میگه می خوام ببینمت این حرفش منو نگران می کنه، میگه اگه میترسی از دور ببینمت کفایت می کنه. نمی دونم چی کار کنم. تو رو خدا کمکم کنید.ممنون.

زدست دیده و دل هر دو فریاد
که هر چه دیده بیند دل کند
یاد بسازم خنجری نیشش ز فولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
خواهر گرامی از حسن اعتماد شما به این مجموعه و اینکه چنین مساله مهمی از زندگیتان را صادقانه با ما در میان گذاردید، خدا را شاکریم و سعی می کنیم با راهکارهای ارسالی، شما را در عبور از این مشغله ذهنی یاری دهیم. گرچه در مورد سوال شما برای ما ابهاماتی وجود دارد مثلا اینکه؛ این آقا کیست؟ کجا با هم آشنا شدید؟ هدف شما از این رابطه چیست؟ آیا خانواده شما و ایشان از این رابطه باخبرند؟ آیا شما این رابطه را به نفع خود می‌دانید؟ شرایط ازدواج شما چگونه است؟ آیا این پسر تمام ملاک‌های مهم در باب انتخاب همسر را به نظر شما دارند؟ به فرض اینکه این پسر به خواستگاری شما بیاید آیا فکر می‌کنید پدر و مادر شما با ازواج شمات موافقت کنند؟و ... اما با توجه به سوال شما و برداشتی که ما داریم نکاتی را خدمت شما تقدیم می‌کنیم؛
شما به خوبی می‌دانید؛ یکی از نیازهای اساسی زندگی انسان، تعامل و ارتباط با دیگران است. انسان در طول رشد خود، پیوسته برای بقا و پیشرفت خویش، محتاج ارتباط با دیگران است که بین این امر با سلامت، رابطه‌ای نزدیک وجود دارد. تمام انسانها به دنبال یافتن کسانی هستند که با آنها احساس خوشبختی کنند و از زندگی با آنها لذت ببرند و در کنارشان منفعت بیشتری کسب کنند. در بین این ارتباطات انسانی، نیاز به ارتباط با جنس مخالف هم در مقطعی از زندگی انسان مطرح می‌شود و این زمانی است که پسر و دختر تصمیم می‌گیرند همسر آینده خود را انتخاب کنند. در این ارتباط مقطعی که لازمه شناخت از همدیگر است اصولی مطرح است.
باید توجه داشت نیروی پیوندجویی دو جنس مخالف، دلدادگی‌های پسرانه و دلبری‌های دخترانه و دلبستگی‌های دو طرف، همیشه در قشر جوان وجود داشته است. البته این ارتباطها و علاقه‌ها می‌تواند منشا تشکیل خانواده و بقای نسل و ادامه حیات می‌شوند، با این حال باید در چارچوب اصول اخلاقی و شرعی باشد.
گاهی این علاقه درونی به جنس مخالف و نیاز به ارتباط با او، از چارچوب هنجارهای دینی خارج می‌شود و به سوی بی‌عفتی و گناه کشیده می‌شود که این امر بسیار ناشایست و غیر اخلاقی است و تبعات غیر قابل جبرانی را مخصوصا برای دختر درپی خواهد داشت. در اینجا لازم است با همدیگر علل ارتباط با جنس مخالف را مرور کنیم.
علل و انگیزه‌های برقراری ارتباط با جنس مخالف
برقراری ارتباط با جنس مخالف با انگیزه‌های مختلفی صورت می‌گیرد، مانند:
1. کسب شناخت برای ازدواج:
انگیزه بسیاری از جوانان بویژه دخترانی که به ارتباط با جنس مخالف رو می‌آورند، کسب اطلاعات در مورد طرف مقابل و انتخاب آگاهانه او به عنوان همسر آینده است. این گروه بر این باورند که با دوستی و ارتباط بهتر می‌توانند ابعاد شخصیتی فرد را شناسایی کرد و در صورت احراز هماهنگی می‌توان او را به عنوان همسر آینده برگزید؛ اما باید توجه داشت که در بسیاری از این ارتباطها، حدود و قوانین شرعی رعایت نمی‌شود. همچنین در بیشتر موارد، هدف، کام‌جویی جنسی است و شهوات جنسی به صورت ناهشیار، فرد را به طرف جنس مخالف سوق می‌دهد و بحث آشنا شدن با هدف ازدواج، یک سپر دفاعی و توجیه یا مکانیزم دفاعی است. لذا در این موارد باید مراقب رفتارها و برخوردها بود.
2. انگیزه جنسی:
از انگیزه‌های دیگر ارتباط دختر و پسر، بهره‌بری جنسی است. افرادی که این انگیزه را دارند، برای ارضای نیاز خود، همه ارزش های خانوادگی و فردی خود را قربانی می‌کنند. البته گفتنی است این انگیزه بیشتر در پسران وجود دارد و در دختران، بیشتر تأمین عاطفی را وجهه همت خود قرار می‌دهند.
3. کسب وجهه اجتماعی:
یکی دیگر از انگیزه‌های ارتباط با جنس مخالف این است که پسران، داشتن دوست دختر را برای خود یک قدرت اجتماعی تصور می‌کنند و دختران نیز داشتن دوست پسر را یک جاذبه فردی و اجتماعی برای خود به حساب می‌آورند.
4. تأمین نیاز عاطفی:
دختران و پسرانی که در خانواده مورد بی‌محبتی قرار می‌گیرند و از وضعیت روانی و اجتماعی خویش ناراضی هستند، همچنین خود را سرگردان و آشفته می‌یابند، از طریق برقراری روابط پنهان با جنس مخالف، در صدد کسب رضایت و به عبارتی دیگر به دنبال جبران کمبود محبت خود هستند.
5. اشاعه فحشا و بی‌عفتی؛ که نیاز به توضیح ندارد، برخی از روی علم و عمدا به چنین کارهایی دست می‌زنند تا فحشا را در جامعه رواج دهند و از این طریق به منافع خود برسند.
6. الگو گرفتن از جوامع غیر خودی:
تا اینجا با هم انگیزه‌های ارتباط با جنس مخالف را دانستیم. مسأله علاقه به جنس مخالف بویژه در دوران جوانی و در سنینی که فرد آمادگی برای ازدواج دارد امری طبیعی است و گاهی اوقات بدلائلی، این میل و علاقه به فردی، ممکن است شدت بیشتری پیدا کند که این مسأله در مورد شما نیز صدق می کند یعنی ارتباط و دیدار شما با ایشان(به هر طریقی که باشد) به شدت این علاقه می افزاید یعنی علاقه عام و کلی به جنس مخالف را، روی یک فرد خاص متمرکز می کند و طبعا پیامدهای آن مضاعف می شود.
اما نکته مهم این است که اسلام، همان گونه که برای تمام زندگی ما انسانها برنامه دارد، برای این امر مهم و سرنوشت‌ساز هم دستورات کارگشایی دارد، از یک طرف می‌گوید؛ رابطه با نامحرم حرام است، از طرفی دیگر می‌گوید برای ازدواج، آن هم بعد از انجام مراسم خواستگاری رسمی(توسط والدین)، دختر و پسر می‌توانند همدیگر را ببینند، با هم صحبت کنند(البته با رعایت شرایط و حدود شرعی). پس نتیجه می‌گیریم که قبل از مراسم خواستگاری ارتباط دختر و پسر با هم جایز نیست، علاوه بر اینکه به نفع هیچکدام و بویژه به نفع دختر نیست.
با توجه به مطالب فوق، در اینجا لازم می دانیم نکاتی را خدمت شما خواهر گرامی عرض کنیم:
1. با اینکه یقین داریم عشق و علاقه شما، از صفای باطن شما سرچشمه گرفته و هیچ قصد سوئی در آن نیست، باید عرض کنیم ازدواج و انتخاب همسر مسئله بسیار مهم و سرنوشت سازی است از این رو باید در یک حالت عادی و به دور از احساسات و بر اساس معیارهای صحیح انجام گیرد(که در صورت تمایل می‌توانید در مکاتبات بعدی آنها را از ما بخواهید).
2. یکی از ملاک‌های درجه دوم ازدواج، بحث تناسب سنی دختر و پسر است. دختران از لحاظ زیستی چند سال زودتر از پسران به بلوغ جنسی می‌رسند، همان گونه که زنان زودتر از مردان قابلیت باروری را از دست می‌دهند و تمایلات جنسی در مردان دیرتر از زنان فروکش می‌کند. از این رو، دختران باید چند سال زودتر از پسران ازدواج کنند تا از اوایل دوره ای که هیجانات جنسی و قابلیت باروری در آنها بروز می‌کند، شوهردار باشند و در آخر دوره نیز تقریباً همزمان با شوهران خود از فعالیت های جنسی فاصله گیرند.
بنابراین بهتر است سن مرد آماده برای ازدواج از سن زن چند سالی بیشتر باشد.اما اختلاف سنی دختر و پسر نباید آنقدر زیاد باشد که دوره رشدی آنها متفاوت شود و علاقه‌ها، سرگرمی‌ها، طرز نگرش و بینش و انرژی‌های روانی آنها با هم تفاوت اساسی یابد و در نتیجه نتوانند همدیگر را درک کنند. وقتی فاصله سنی بین زن و شوهر زیاد باشد، هریک در دوره‌ای از زندگی به سر می‌برند که از لحاظ میل جنسی با هم متفاوت هستند. این تفاوت زیاد باعث می شود که این دو نتوانند بهشکل مطلوب نیازهای یکدیگر را ارضا کنند. این عدم ارضای جنسی ممکن است بهشکل‌های مختلف همچون نق زدن‌های فراوان، نارضایتی از زندگی و... جلوه‌گر شود. لذا به نظر می‌رسد که تفاوت سنی شما هم نسبتا زیاد باشد البته باید همه ملاک‌ها را در مجموع در نظر گرفت.
3. دوستی‌های قبل از ازدواج از هر طریقی که باشد اعم از ارتباط حضوری، تلفنی و نامه یا از طریق ایمیل و .. در انتخاب تاثیر می گذارد و چه بسا آن قدر احساسات و عواطف را تحریک کند که عقل، منطق و شرع را تحت الشعاع قرار دهد و انسان نتواند واقعیت ها را خوب ببیند و به نحو صحیح تصمیم بگیرد به عبارت دیگر عشق و علاقه قبل از ازدواج قدرت انتخاب را کاهش می دهد به گونه ای که گاهی اوقات اصلا اراده و اختیار را از انسان سلب می کند. به همین دلیل اسلام سفارش کرده دختران و پسران به صورت مخفیانه با یکدیگر دوست نشوند یعنی بدون اطلاع خانواده و بدون مجوز شرعی ارتباط با یکدیگر برقرار نکنند. زیرا این ارتباطات آتش شهوت و نیازهای جنسی را بشدت تحریک می کند و عواقب خطرناکی برای آنها می تواند داشته باشد.
4. اگر این فردی که با شما ارتباط برقرار کرده واقعا شما را به عنوان همسر می خواهد، راه صحیح و شرعی و منطقی آن اینست که با خانواده شما تماس بگیرد(یا فرد قابل اطمینانی نقش واسطه را اجرا کند) و در صورت اجازه والدین شما به صورت رسمی از شما خواستگاری کند، پس فورا و از همین الآن این رابطه را به طور کلی قطع کنید وگرنه خودتان ضرر می‌کنید.
4. گر چه سوء ظن به دیگران خوب نیست اما در یکی از جاهایی که انسان باید خیلی خوش گمان نباشد و احتمالات دیگر را نیز برای خود مطرح کند. همین جاهاست که چه بسا زبان چرب و نرم و بسیار مودبانه افراد در این گونه موارد فریبی بیش نباشد و در واقع برای بدام انداختن صید و طعمه باشد. حداقل شما باید این احتمال را بدهید و براحتی دل نبندید و قول و قراری هم با هم نگذارید(از دلیلی که برای شما آورده‌اند هم می‌شود حدس زد؛ یعنی ملاک زیبایی شما و اینکه می‌خواهد شما را هر چه زودتر ببیند. آیا فکر می‌کنید که با دیدن شما از راه دور قضیه تمام می‌شود؟ هرگز! قدم به قدم بیشتر می‌شود تا ...
5. ادامه این ارتباط اصلا به نفع شما نیست جز اینکه شما را بیش از پیش اسیر یک عشق خیالی می کند و به مرحله ای می رسید که نمی توانید خود را کنترل کنید و عاقلانه تصمیم بگیرید و ممکن است حوادث بدی رخ دهد یعنی همان چیزهایی که اصلا دوست ندارید اتفاق بیفتد.
6. امام علی علیه السلام فرمودند:(حب الشی یعمی و یصم) یعنی علاقه و دوستی چیزی (با کسی) باعث کوری و کری انسان می شود یعنی چشم عقل و فهم انسان را از کار می اندازد و فقط احساسات و عواطف حاکم می شوند و هنگامی که احساسات حاکم شد و از طرفی نیازهای طبیعی (جنسی) نیز در کنار آن قرار گرفت باعث می شود که انسان اصلا نتواند واقعیت ها را ببیند و به احتمال زیاد دچار اشتباه می شود و در واقع بجای اینکه انتخاب کند اسیر احساسات فرد می شود.
7. ارتباط شما در حال حاضر علاوه بر اینکه شرعا جایز نیست(چون همه مراجع می‌فرمایند: سلام کردن و نگاه کردن به نامحرم اگر با قصد لذت باشد، اشکال دارد) از نظر عاطفی نیز آسیب زا است زیرا هنوز معلوم نیست که شما با هم ازدواج کنید(مثلا به خاطر نداشتن ملاک‌ها، بد بودن نتیجه تحقیقات و ...یا ممکن است والدین شما اجازه ندهند که شما با هم ازدواج کنید یا بالعکس.
8. از لحاظ روان شناسی یکی از علل ایجاد افسردگی در افراد، شکل گیری دلبستگی های بیجا بین افراد و سپس گسسته شدن این دلبستگی است. همان طور که خودتان فرمودید و با توجه به حرف ایشان، به نظر می‌رسد باید خیلی حواستان جمع باشد؛ آیا قصدش ازدواج است؟یا فقط خدای نکرده قصد دوستی و رابطه و کامجویی از شما را دارد، اگر قصدش ازدواج است که باید از طریق خانواده خود و خانواده شما اقدام کند و دیدار شما قبل از خواستگاری رسمی معنایی ندارد و اگر قصد دیگری دارد که تکلیف مشخص است .. راجع به بعد از آن هیچ فکر کردید..
9. یکی از آثار چنین روابطی؛ عدم رضایت نسبت به همسر خود در آینده است، اگر می‌خواهید از زندگی و همسر آینده خود احساس رضایت کنید به کلی قبل از ازدواج با هیچ نامحرمی رابطه برقرار نکنید.
10. برای بدست آوردن شیرینی و لذت یک عمر زندگی پاک و زیبا با همسر آینده می‌ارزد که خود را تا فرا رسیدن موسم ازدواج از گناه جنسی دور نگه داریم.
11. گرچه خدا را شاکریم و شاکر باشید که در ابتدای راه ذهن منطقی شما بر اثر لطف خدا به فکر مشورت افتاد اما بسیار مناسب است که به درگاه خدای حاضر و ناظر و مهربان توبه کنید و دیگر قلب پاک خود را با گناه آلوده نسازید.
12. همواره از خداوند بخواهید که آنچه موجب خوشبختی و سعادت شماست نصیب و روزی شما کند و آنچه که خداوند برای شما مقدر فرمود به آن راضی باشید که سعادت شما در همان نهفته است و خیر و صلاح شما در آن قرار دارد.
تو مگر بر لب جوئی به هوس بنشینی
ور نه هر فتنه که بینی همه از خود بینی
سخنی بی‌غرض از بنده مخلص بشنو
ای که منظور بزرگان حقیقت بینی
نازنینی چون تو پاکیزه دل و پاک نهاد
بهتر آن است که با مردم بد ننشینی
در پایان از خداوند متعال برای شما آرزوی خوشبختی و سعادت در هر دو سرا را مسئلت می‌کنیم. در صورت باقی ماندن سوال یا ابهام، باز هم با ما مکاتبه کنید
نویسنده: سید عباس ساطوریان





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین