آیا تمام انواع وسواس توسط شیاطین ایجاد می شود یا عموماً بیماری ذهنی است؟ و اصلا آیا این بیماری ذهنی، باز توسط شیاطین ایجاد می شود؟ با سلام و سپاس از اینکه مرکز ما را برای پاسخ و راهنمایی برگزیده اید. پرسشگر گرامی واژه وسواس در زبان فارسی بصورت اشتراک لفظی(نه اشتراک معنایی) برای القاء دو مفهوم متفاوت بکار می رود که هر یک از این دو، بار معنایی خاص خود را دارد که هیچ ارتباطی با مفهوم دیگر ندارد، البته شاید مترجمین بخاطر اینکه در هر دو معنی، به نحوی از انحاء وسوسه به سوی انجام، نهفته است را معادل وسواس (obsession) گرفته اند که به معنی گیر دادن و گیر کردن است؛ اما با اندک دقتی می شود به سستی این تصور پی برد چه آنکه وسوسه و وسواس در اصطلاح معارف اسلامی به معنی دعوتی است که از سوی شیطان بصورت خطورات قلبی، برای انجام کارهای گناه آلود بر قلب ها القاء می شود و اجابت آن اختیاری است و لذا اگر شخص این دعوت را اجابت کند مورد بازخواست الهی قرار خواهد گرفت، و به بیان دیگر وسواس اخلاقی به معنی اینست که شیطان خطوراتی را در قلب وارد می کند تا شخص را به گناه بکشاند و چون انسان در برابر قبول یا رد آن اختیار دارد، اگر رد کند قدمی به خدا نزدیک تر می شود و اگر قبول کند از خدا دور می شود و به خاطر پذیرش دعوت شیطان مورد بازخواست الهی قرار می گیرد. اما وسواس در اصطلاح روانشناسی به معنی اینست که بر اثر اقتضائات جهان مادی، گاهی بدکارکردی هایی در سیستم فیزیکی سلسله اعصاب، نوروترنس میترها و فعل انفعالات شیمیایی آن ایجاد می شود و یک فکر و یا اقدام به عملی که در حافظه بصورت کُد ذخیره شده است، بصورت تکراری، اتوماتیک وار و غیر ارادی باز خوانی می شود و ذهن انسان روی آن گیر می کند و انسان ناخودآگاه، خود خواسته و بصورت اجباری به آن گیر می دهد و مرتب آن را بدون اختیار تکرار می کند. پس با توجه به توضیحات فوق بین دو اصطلاح فقط اشتراک لفظی وجود دارد و یکی ریشه در مسائل ارگانیکی و نورولوژیکی دارد و جبری است لذا گناه بر آن مترتب نیست و دیگری ریشه نفسانی و اختیاری دارد و اجابت و عدم آن در اختیار ما است لذا گناه و ثواب بر آن مترتب است. نا گفته نماند که وسواس به معنی روانشناختی آن می تواند زمینه را برای ورود وساوس شیطان فراهم نماید، یعنی اگر شخص اقدام جدی برای درمان وسواس خود انجام ندهد تدریجا زمینه برای وسوسه ها وخطورات شیطانی به قلب فراهم می گردد. همانند بسیاری از بیماری های دیگر که اگر بخاطر بی مبالاتی فرد درمان نشوند تدریجا راه شیطان را برای ورود به قلب باز می کنند، به عنوان نمونه اگر شخصی سردرد دائم داشته باشد و برای درمان آن اقدام نکند ممکن است کم کم زمینه برای ورود شیطان فراهم شود به این معنی که شیطان در قلب او خطور ایجاد می کند که : اگر خدا تو را دوست دارد چرا سردردت خوب نمی شود؟! و یا آیا این سردرد پاداش آن همه کار نیکی بود که بخاطر خدا انجام دادی؟! گاهی وسواس روانشناختی به خاطر مذهبی بودن فرد محتوای نجاست و طهارت پیدا می کند و شخص به جای درمان خود، به وسواس خود دامن می زند و در اینجا شیطان که زمینه را مساعد می بیند وارد ماجرا می شود و با خطورات قلبی این حالت را در وی تشدید می کند و بالاخره کار را به جایی می رساند که فرد از دین و مذهب زده می شود و کاملا به دامان شیطان پناهنده می شود. برخی از وسواسی ها در توجیه اعمال خود می گویند، که این وضو یا این غسل به من نچسبید لذا باید آن را اعاده کنم، در حالی که این عمل نوعی شرک و اولین قدم در دور شدن از خدا است زیرا اولین جزء در عبادات قربه الی الله بودن آن است و وقتی شخص می گوید این عبادت به من نچسبید به معنی اینست که من این کار را برای دل خود انجام دادم و با خدا کاری ندارم زیرا دستور خدا معلوم است و دین می گوید کثیر الشک به شک خود اعتنا نکند. پس اگر اعتنا کرد و عمل خود را تکرار کرد معلوم می شود پای دین و رضای خدا در کار نیست و این شخص دنبال رضای خودش است و این طرز فکر چون مشرکانه است تدریجا باعث دور شدن شخص از خدا و نزدیک شدنش به شیطان می شود. موفق باشید. باز هم با ما مکاتبه کنید. نویسنده : غلامرضا مهرانفر
آیا تمام انواع وسواس توسط شیاطین ایجاد می شود یا عموماً بیماری ذهنی است؟ و اصلا آیا این بیماری ذهنی، باز توسط شیاطین ایجاد می شود؟
آیا تمام انواع وسواس توسط شیاطین ایجاد می شود یا عموماً بیماری ذهنی است؟ و اصلا آیا این بیماری ذهنی، باز توسط شیاطین ایجاد می شود؟
با سلام و سپاس از اینکه مرکز ما را برای پاسخ و راهنمایی برگزیده اید.
پرسشگر گرامی واژه وسواس در زبان فارسی بصورت اشتراک لفظی(نه اشتراک معنایی) برای القاء دو مفهوم متفاوت بکار می رود که هر یک از این دو، بار معنایی خاص خود را دارد که هیچ ارتباطی با مفهوم دیگر ندارد، البته شاید مترجمین بخاطر اینکه در هر دو معنی، به نحوی از انحاء وسوسه به سوی انجام، نهفته است را معادل وسواس (obsession) گرفته اند که به معنی گیر دادن و گیر کردن است؛ اما با اندک دقتی می شود به سستی این تصور پی برد چه آنکه وسوسه و وسواس در اصطلاح معارف اسلامی به معنی دعوتی است که از سوی شیطان بصورت خطورات قلبی، برای انجام کارهای گناه آلود بر قلب ها القاء می شود و اجابت آن اختیاری است و لذا اگر شخص این دعوت را اجابت کند مورد بازخواست الهی قرار خواهد گرفت، و به بیان دیگر وسواس اخلاقی به معنی اینست که شیطان خطوراتی را در قلب وارد می کند تا شخص را به گناه بکشاند و چون انسان در برابر قبول یا رد آن اختیار دارد، اگر رد کند قدمی به خدا نزدیک تر می شود و اگر قبول کند از خدا دور می شود و به خاطر پذیرش دعوت شیطان مورد بازخواست الهی قرار می گیرد. اما وسواس در اصطلاح روانشناسی به معنی اینست که بر اثر اقتضائات جهان مادی، گاهی بدکارکردی هایی در سیستم فیزیکی سلسله اعصاب، نوروترنس میترها و فعل انفعالات شیمیایی آن ایجاد می شود و یک فکر و یا اقدام به عملی که در حافظه بصورت کُد ذخیره شده است، بصورت تکراری، اتوماتیک وار و غیر ارادی باز خوانی می شود و ذهن انسان روی آن گیر می کند و انسان ناخودآگاه، خود خواسته و بصورت اجباری به آن گیر می دهد و مرتب آن را بدون اختیار تکرار می کند. پس با توجه به توضیحات فوق بین دو اصطلاح فقط اشتراک لفظی وجود دارد و یکی ریشه در مسائل ارگانیکی و نورولوژیکی دارد و جبری است لذا گناه بر آن مترتب نیست و دیگری ریشه نفسانی و اختیاری دارد و اجابت و عدم آن در اختیار ما است لذا گناه و ثواب بر آن مترتب است.
نا گفته نماند که وسواس به معنی روانشناختی آن می تواند زمینه را برای ورود وساوس شیطان فراهم نماید، یعنی اگر شخص اقدام جدی برای درمان وسواس خود انجام ندهد تدریجا زمینه برای وسوسه ها وخطورات شیطانی به قلب فراهم می گردد. همانند بسیاری از بیماری های دیگر که اگر بخاطر بی مبالاتی فرد درمان نشوند تدریجا راه شیطان را برای ورود به قلب باز می کنند، به عنوان نمونه اگر شخصی سردرد دائم داشته باشد و برای درمان آن اقدام نکند ممکن است کم کم زمینه برای ورود شیطان فراهم شود به این معنی که شیطان در قلب او خطور ایجاد می کند که : اگر خدا تو را دوست دارد چرا سردردت خوب نمی شود؟! و یا آیا این سردرد پاداش آن همه کار نیکی بود که بخاطر خدا انجام دادی؟! گاهی وسواس روانشناختی به خاطر مذهبی بودن فرد محتوای نجاست و طهارت پیدا می کند و شخص به جای درمان خود، به وسواس خود دامن می زند و در اینجا شیطان که زمینه را مساعد می بیند وارد ماجرا می شود و با خطورات قلبی این حالت را در وی تشدید می کند و بالاخره کار را به جایی می رساند که فرد از دین و مذهب زده می شود و کاملا به دامان شیطان پناهنده می شود.
برخی از وسواسی ها در توجیه اعمال خود می گویند، که این وضو یا این غسل به من نچسبید لذا باید آن را اعاده کنم، در حالی که این عمل نوعی شرک و اولین قدم در دور شدن از خدا است زیرا اولین جزء در عبادات قربه الی الله بودن آن است و وقتی شخص می گوید این عبادت به من نچسبید به معنی اینست که من این کار را برای دل خود انجام دادم و با خدا کاری ندارم زیرا دستور خدا معلوم است و دین می گوید کثیر الشک به شک خود اعتنا نکند. پس اگر اعتنا کرد و عمل خود را تکرار کرد معلوم می شود پای دین و رضای خدا در کار نیست و این شخص دنبال رضای خودش است و این طرز فکر چون مشرکانه است تدریجا باعث دور شدن شخص از خدا و نزدیک شدنش به شیطان می شود.
موفق باشید. باز هم با ما مکاتبه کنید.
نویسنده : غلامرضا مهرانفر
- [سایر] نامزدم در شستوشو و وضو وسواس دارد. آیا اینگونه وسواسها اختلالی در نظام زندگی ایجاد نمیکند؟
- [سایر] با سلام سوال من در مورد وسواس است. کی می گویند وسواس درمان شده است؟ و همچنین بعد از درمان ممکن است دوباره این بیماری برگردد؟ اگر این طور است چگونه می توان مانع بازگشت آن شد و وسواس را به طور کامل درمان کرد؟ در کل می خواستم راهکار هایی برای دوره ی آخر درمان این بیماری معرفی کنید. با تشکر
- [سایر] علائم خاص اسکیزوفرنی آشفته کدامند که سبب میشود این بیماری از سایر انواع دیگر اسکیزوفرنی متمایز شود و آیا در این نوع هم اوهامات عجیب خودنمائی میکنند؟
- [سایر] با سلام 23 سال سن دارم و5 ساله دچار بیماری وسواس فکری ام میخواستم راهکارهای عملی و سودبخشی به من بگید تا بتوانم این بیماری رو درمان کنم. با تشکر
- [آیت الله سبحانی] فردی دچار بیماری وسواس می باشد و غسل کردن در زیر آب دوش باعث تشدید بیماری وی خواهد شد. آیا این شخص می تواند به جای غسل، تیمم نماید؟
- [سایر] سلام میشه چند تا ازین کلینیک های تخصصی درمان وسواس یا هر بیماری روحی دیگر که بدرمان را ازین روشها انجام میدهند معرفی نمایید؟در تهران و مشهد.
- [آیت الله بهجت] اگر پزشک به علت فراموشی انواع و علایم بیماری ها (به خاطر گستردگی موضوع)، بیماری شخص را تشخیص ندهد و لذا نداند داروی مناسب چیست و در نتیجه اصلاً دارویی تجویز نکند، در صورتی که بیماری تشدید و یا منجر به مرگ گردد، این پزشک در چه حدّی مسؤول است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا توزیع سرنگ بین معتادین، برای پیشگیری از بروز بیماری های واگیردار مجاز است؟ (لازم به ذکر است که این روش تغییری در اعتیاد آنها ایجاد نمی کند.)
- [سایر] ذهنی حواس پرت و مشغول دارم و به خوبی نمی توانم تمرکز کنم از طرفی کارهایم را به کندی انجام میدهم و به طبع بسیار زمان بر هستند. البته سابقه وسواس نیز دارم و ترجیح می دهم دارو درمانی نکنم. مرا راهنمایی کنید همچنین در این باره کتاب هم معرفی کنید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر پزشک بر اثر فراموشی انواع و علائم بیماریها به خاطر گستردگی موضوع بیماری شخص را تشخیص ندهد، در نتیجه اصلاً دارویی تجویز نکند; در صورتی که بیماری تشدید و یا منجر به مرگ گردد، این پزشک در چه حدّی مسئول است؟ (در صورتی که امکان ارجاع به متخصّص باشد)
- [آیت الله اردبیلی] کسی که در طهارت و نجاست دچار وسواس است، لازم نیست به برطرف شدن نجاست اطمینان پیدا کند، بلکه باید بدون توجه به وسوسههای نفسانی خود به متعارف مردم نگاه کرده و ببیند آنها در چه مواردی اطمینان به طهارت و نجاست پیدا میکنند و همانند آنان عمل نماید. همچنین اگر در مسائل وضو، غسل و سایر عبادات نیز وسواس داشته باشد، باید به همین ترتیب عمل نماید. اگر چنین شخصی به وسوسههای نفسانی خود اعتنا نماید، شیطان در او طمع کرده و به تدریج در اعتقادات و امور روزمره او نیز شک و تردید ایجاد مینماید.
- [آیت الله اردبیلی] انواع مسابقات ورزشی مانند شنا، دو، کُشتی و فوتبال، جایز است بلکه برای حفظ سلامت و ایجاد نشاط فردی و اجتماعی در حدّ معقول پسندیده میباشد، به شرط این که ضرر جسمی یا روانی قابل توجّه نداشته باشند و بدون شرطبندی انجام شوند و همراه با اعمال نامشروع نباشند، هر چند اگر شخص سوم یا مؤسّسهای و یا دولت به برندگان، جوایز نقدی یا غیر نقدی اهدا کنند، اشکال ندارد.